گاليو گاليله
گاليله در سال 1546 در ايتاليا متولد شد. وي تا 19 سالگي تمام مطالعات خود را در ادبيات متمركز كرده بود. تا اينكه روزي در يكي از مراسم مذهبي كليسا مشاهده چلچراغي كه در بالاي سرش نوسان مي كرد، توجه او را جلب كرد.
نوسان چلچراغ، گاليله را چنان به خود مشغول ساخت كه به مطالعه رياضيات پرداخت. گاليله به محض اينكه مقام ثابتي به دست آورد، تصميم گرفت عليه نفوذ ارسطو مبارزه كند و ثابت كند كه با عقيده كوپرنيك مخالفتي ندارد، اما مردم هياهو كردند. چون حس كرد كه ممكن است مقامات با نفوذ، مزاحم او شوند، محل خدمت خود را عوض كرد و در دانشگاه پادوا مشغول تدريس شد. روش تعليم او به قدري شهرت يافت كه مشهورترين اشراف و نجباي شهر درصدد جلب او به مجامع خود برآمدند.
در همين موقع كه گاليله مشغول مطالعه بود، ناگهان شايع شد كه در سوئيس عدسي ها را با هم تركيب كرده اند و توانسته اند اجسام را از مسافت دور مشاهده كنند. گاليله در اين موقع موفق به ساختن دوربين مشابهي شد.
سناتورها و تجار ثروتمند در پشت دوربين قرار گرفتند و همگي دچار حيرت و تعجب شدند. چون آنها خروج مومنان را از كليساي مجاور و كشتي هايي را كه در دورترين نقاط افق در حركت بودند، مشاهده مي كردند، ولي گاليله فورا دوربين را به طرف آسمان متوجه ساخت. او مشاهده كرد كه ماه بر خلاف گفته ارسطو كه آن را كره اي صاف و صيقلي مي دانست، پوشيده از كوه ها و دره هايي است كه نور خورشيد برجستگي هاي آنها را مشخص تر مي كند.
اين دانشمند بزرگ در سال 1610، نتايج مشاهده خود را در جزوه اي به نام قاصد آسمان انتشار داد كه موجب تحسين و تمجيد بسيار شد. گاليله در سال 1610 به فلورانس رفت و بيش از پيش براي دفاع از عقايد خود كوشش كرد، اما متقاعد كردن مردمان آن زمان كار آساني نبود.
وي با شخصيت هاي بزرگي مانند كاردينال بلاربن و كاردينال باربريني سابقه دوستي داشت كه از او حمايت مي كردند، ولي اين شخصيت هاي بزرگ نتوانستند مانع آن شوند كه واتيكان در سال 1616 اصول و عقايد كوپرنيك را محكوم كند.
گاليله نمي توانست مخالفان خود را به وسيله تجربه و مشاهده محكوم كند، زيرا هيچگونه استدلال غيرمذهبي براي ايشان كافي نبود و روحانيون براي چيزي غير از كتاب مقدس و ارسطو، ارزش قائل نبودند و كليسا هرگز اجازه نمي داد كه يك فرد غيرروحاني كتاب مقدس را مطابق ميل خود تغيير دهد.
چون اين كار ممكن نبود، طبعا گاليله مي بايست محكوم شود و حتي اگر خود پاپ هم از صميم قلب معتقد به عقايد كوپرنيك بود، محاكمه گاليله و محكوميت او اجتناب ناپذير بود.
در سال 1632 كه دوست او كاردينال باربريني به نام اوربن هفتم پاپ شده بود، از موقعيت استفاده كرده و ضربه بزرگي را وارد كرد. وي كتابي به زبان ايتاليايي منتشر كرد كه در آن سه نفر مشغول گفت وگو هستند. يكي از آنها از بطلميوس و دو نفر ديگر از كوپرنيك دفاع مي كنند.
با انتشار اين كتاب خشم و غضب روحانيون چند برابر شد و بدتر از همه اينكه براي شخص پاپ اين سوء تفاهم ايجاد شد كه شخص ابله و احمقي كه در مكالمات از بطلميوس دفاع مي كند، خود اوست. گاليله را به رم احضار كردند و او را در منزل يكي از اعضاي عاليرتبه ديوان تفتيش عقايد، جايش دادند. در همين اوقات دختر پدر مقدس مشغول تهيه ادعانامه او بود. در روز بيستم ماه ژوئن 1633 محكوم را به آنجا احضار كردند و در بيست و دوم ژوئن وادارش كردند كه توبه نامه را امضا كند.
چون گاليله ديگر نمي توانست به مطالعه آسمان بپردازد، لذا به مطالعه در علم مكانيك مشغول شد و در هفتاد سالگي موفق شد ديناميك را به وجود آورد. او در اواخر عمر نيروي بينايي را از دست داد و در هشتم ژانويه درگذشت.
آلبرت اينشتين
اينشتين كه بزرگترين متفكر و فيزيكدان ادوار جهان به شمار مي آيد، در چهاردهم مارس 1879 در جنوب آلمان متولد شده است. وي در سال 1902 با سمت مهندس در دفتر ثبت و اختراعات شهر برن شروع به كار كرد. سال 1905 به اتمام نرسيده بود كه اينشتين اكتشافات اساسي و بسياري را آغاز كرد و در همين سال تئوري خود را درباره نسبيت بيان كرد كه شهرت عالمگير و غير قابل وصفي به دست آورد.
او در تئوري خود، زمان و فضاي مطلق را نابود كرد و با كمال رشادت، قانون جاذبه عمومي نيوتون را مورد حمله قرار داد. اينشتين در سال 1921 به اخذ جايزه نوبل نائل شد.
رابطه اينشتين با امور سياسي مربوط به بمب هسته اي به خوبي آشكار است. او نامه مشهوري را كه به پرزيدنت فرانكلين روزولت نوشته بود امضا كرد و ايالات متحده را متقاعد ساخت كه اين فكر را جدي بگيرد. نخستين فعاليت هاي سياسي اينشتين در طول جنگ جهاني اول انجام گرفت. در آن هنگام وي در برلين استاد دانشگاه بود. آنچه كه به عقيده او اتلاف زندگي انسان ها بود، او را آزرده مي ساخت. به همين دليل درگير فعاليت هاي ضدجنگ شد و به خاطر فعاليت هاي سياسي اش، بازديد از ايالات متحده حتي براي انجام سخنراني برايش مشكل شد.
او كه بزرگترين فيزيكدان قرن بيستم و باني شروع تحقيقات بمب اتمي است، در ساعت 7:15 صبح هجدهم آوريل 1955 در آمريكا درگذشت.