مراسم نكوداشت اكبر عبدي و بهرام شاه محمدلو برگزار شد
گرد پيري بر چهره هاي شاداب دوران كودكي
|
|
اميد سليماني فاخر
اكبر عبدي در نقش منحصر و به ياد ماندني اش در فيلم مادر ساخته مرحوم علي حاتمي در هشتمين فستيوال فيلم فجر جايزه بهترين بازيگري را دريافت كرد، اما مي گويد: من جايزه اصلي را از مردم مي گيرم
بسياري از پيشكسوتان هنر در سالن حضور داشتند. آنهايي كه سالها در زمينه كودك و نوجوان هنرمندانه نقش آفريني مي كردند. رضا فياضي، راضيه برومند، افسانه چهره آزاد، مرشد ترابي، منصور ملكي و محمود بنفشه خواه، همه در رديف اول صندلي هاي تالار فرهنگسراي نوجوان به ميهماني فستيوال خانه دوست آمده بودند تا در فضايي ساده و بي آلايش از اكبر عبدي و بهرام شاه محمد لو تجليل كنند. تالار فرهنگسراي نوجوان مملو از مرداني بود كه مي خواستند براي لحظه اي هنرمندان و قهرمانان پا به سن گذاشته دوران كودكي خود را از نزديك ببينند.
شايد محسن آن شخصيت گوشتالو و حجيم سريال دوران كودكي ما بازم مدرسه ام دير شد را هنوز به خاطر داشته باشيد؛ پسرك تنبلي كه هر روز به دليلي دير به مدرسه مي رسيد و رفتارهاي كودكانه اش به رغم هيبت مردانه اش، همه ما را به خنده مي انداخت. آقاي حكايتي با قصه هاي عبرت آموز از جنگل حيوانات كه با آرامشي مخصوص به خودش، پندهاي آموزنده اي را به كودكان و حتي بزرگسالان ياد مي داد.
بازم مدرسه ام دير شد
اكبر عبدي ديگر آن محسن 14 ساله نيست كه چند سال رفوزه شده و هميشه نيم ساعت دير به مدرسه مي رسد. اكبر عبدي با موهايي كه روي شقيقه هايش كلا سفيد شده است، نشسته و از دور با دوستداران خود سلام و عليك مي كند. گاهي هم چند شكلك كودكانه در مي آورد تا حتي در حالت جدي خود،از سر تواضع نقبي نيز به دنياي كودكانه و
ساده لوحانه اش زده باشد .
سخنران با شور و شوق، اكبر عبدي را اينگونه توصيف مي كند؛ اين اعجوبه صاحب سبك سينماي كمدي، توانايي هايش را منحصر به تيپ خاصي نمي كند و هنرش را در چارچوب بلوكه شده اي نمي گنجاند.
او در فيلم مادر پا به دنياي ناتوانان ذهني مي گذارد و چنان در شخصيت غرق مي شود كه نقش آفريني او ستودني است. در اجاره نشين ها در كالبدي
فرو مي رود و در اي ايران حرف تازه اي مي زند. دل شدگان براي عبدي نقشي جدي تر است. عبدي در مدرسه پيرمردها در كسوت يك آشپز ترسو با نوجوانان همسو مي شود و در هنرپيشه حديث نفس مي خواند. او آنقدر در فضاها و نقش هاي متفاوت سير مي كند كه مخاطبانش قدرت نقش پذيري او را مي ستايند.
اكبر عبدي در نقش به ياد ماندني اش در فيلم مادر ساخته مرحوم علي حاتمي، در هشتمين فستيوال فيلم فجر جايزه بهترين بازيگري را دريافت كرد، اما مي گويد: من جايزه اصلي را از مردم مي گيرم و صد البته تعداد مخاطبانش شاهدي است بر اين مدعا.
منصور ملكي، منتقد و روزنامه نگار در معرفي عبدي مي گويد: اين هنرپيشه 57 ساله همواره با مردم زندگي مي كند و از بطن مردم عامي بلند شد و بيشتر از هنر بازيگري، هنر مردم دوستي را دارد. وي به چندين سريال تلويزيوني اشاره مي كند كه حضور عبدي در آن شايسته نبوده و مي گويد: اگر عبدي حاضر به بازي در اين فيلم ها شده به دليل نشاندن لبخند بر لبان خسته مردم است و اين عمل بسيار مقدس است.
وي در ادامه مي گويد: عبدي دانش آموخته هيچ دوره اي از بازيگري نيست، اما استعداد او براي بازيگري ذاتي است. او از قشر پايين و جنوب شهر برخاست و شرافتمندانه به اوج رسيد و حالا چه نكوداشتي بالاتر از تجليل از سوي بچه هاي جنوب شهر است.
ناگهان صداي موسيقي به گوش مي رسد . به عنوان ميان برنامه كليپي از آثار عبدي براي حضار پخش شد و در قسمت بعدي هم، موسيقي سنتي سه تار توسط آرش اوستايي شاگرد استاد ذوالفنون.
بازيگر محله برو و بيا، روي سن رفت و پشت تريبون با صدايي لرزان حاكي از شوق گفت: افتخاري كه امشب نصيبم شد، آن است كه مراسم نكوداشت من با استادم بهرام شاه محمدلو برگزار شد. زماني كه من در آرزوي بازيگري بودم، حسرت ديدار شاه محمدلو و خانواده هنرمندش را در خارج از چارچوب تلويزيون داشتم.
بازيگر فيلم هاي تارزن و تارزان و دارا و ندار مي گويد: از اينكه خداوند به من بي سواد به لحاظ تحصيلات آكادميك تا اين حد لطف كرده، سجده شكر به جا مي آورم. او موفقيت هاي هنري اش را مرهون زحمات، صبر و گذشت همسرش دانست. وي كه اولين حضور سينمايي اش، فيلم جنجال بزرگ بود در سال گذشته در كانادا به اجراي نمايشي از حسين افضلي پرداخت و در حال حاضر مشغول ايفاي نقش در فيلم قاعده بازي به كارگرداني احمد رضا معتمدي است.
آقاي حكايتي، اسم قصه گوي ماست
آقاي حكايتي با آن صداي دلنشين و مهربانش و چهار جوان بازيگوش كه همگي شبيه خرگوش بودند از اذهان پاك نمي شود. سخنران در معرفي اين هنرمند چنين آورده است: شاه محمد لو طفلي با موهاي سپيد است كه به بازيچه خويش پرداخته و بازيچه طفلان شده است. تا قدم در وادي آنها مي گذارد، به دنبال فضايي است كه با خلاقيت هايش دنياي مخاطبان نوجوانش را به خلاقيت نزديك كند.
گلي توكلي، منتقد، در معرفي شاه محمد لو چنين مي گويد: اميدواريم قصه هاي زيباي آقاي حكايتي كه آماده چاپ هستند به انتشار نزديك شده و به
هنر دوستانش ارائه شود.
پس از نمايش قطعاتي از آثار شاه محمدلو، وي در ميان حضار خاطرنشان كرد: من خود از بچه هاي جنوب شهر هستم و سالها قبل در كتابخانه شماره 18 كانون پرورش فكري كودكان در نازي آباد به تدريس تئاتر پرداختم و براي نابينايان نيز كلاس هاي آموزشي نمايشي داير كردم. وي ادامه داد: من هيچ گاه از نوجوانان دور نبودم . آقاي حكايتي معروف و بازيگر مسافر گمشده در سال 64 در بيان اينكه هنرمند گاهي نياز به تجليل و تقدير دارد، يادآور شد: هنرمند در سويي است و مخاطب و خريدار هنر در سوي ديگر. مخاطب شاخه اي از هنر است كه اگر نباشد،
هنر يك مسئله شخصي مي شود.
بهرام شاه محمدلو با اشاره به برنامه زنده و عروسكي خانه آبي كه مشتركا به اتفاق همسرش
راضيه برومند به اجرا درآورد، مي گويد: دوست دارم براي رده سني نوجوانان به دليل تحول در روح و روان و نياز آني به خوراك روحي و عاطفي، امكانات بيشتري اختصاص يابد.
رضا فياضي، بازيگر محبوب تلويزيون و سينما مي گويد: از فضاي ايجاد شده لذت مي برم و از اينكه با دوستاني كه از ابتدا كارم را با آنان شروع كرده ام و اكنون مراسم نكوداشت آنان است، خوشحالم.
وي با اشاره به قدرت بازيگري عبدي و بهرام شاه محمدلو يادآور شد: اين اتفاق نادري است و مي تواند در سطوح بالاتري به انجام برسد.
|
|
تنها يادگار دوران صفوي در كوران زمان
|
|
صبا آذرپيك: حمام تاريخي خانم در گذر باريك بازارچه نايب السلطنه،ديگر منتظر هيچ خسته از راهي نيست تا غبار از تن بشويد و انگار خاطرات اهالي بازارچه براي هميشه در خزينه گرم و تاريك اين حمام صفوي به خواب سنگين فرو رفته است.
هنوز بازارچه نايب السلطنه - بازارچه اي قديمي در قلب تاريخ كهن تهران- به نام حمام خانم يادگار خاندان صفوي اعتبار دارد و هنوز اهالي اين محل در گذر از حمام تاريخي پدران خود، به ياد خاطرات گذشته كودكي مي افتند. براي ماندن اين تاريخ 400 ساله، تنها به ثبت آن در فهرست ملي اكتفا شد و سازمان اوقاف و امور خيريه هم تنها در حد امضاي ورق مالكيت، در تحمل بار سنگين تاريخي 430 ساله، به ياري يادگار خواهر شاه طهماسب آمد.
در حالي كه بسياري از مردان امروز و كودكان ديروز، خاطرات صبح هاي جمعه و رفتن به حمام صفوي را در كاشي هاي سفيد و آبي آن به ياد مي آورند، امروز نه از جلال و شكوه تنها يادگار دوران صفوي در تهران قديم خبري هست و نه از هلهله و شادي همسفران هميشگي اين خانه پاكي! بي توجهي و بي اهميتي نسبت به ارثيه قديمي پدرانمان سبب شده تا حتي تلاش هاي وارثان براي ماندگاري اين اثر تاريخي بي نتيجه باشد. در حالي كه حاج ملامحمد جعفر چالميران در سال 1275 ه.ق با تاييد اكثر علما و بزرگان آن دوران، براي حفظ و نگهداري و جلوگيري از فرسايش تدريجي اين حمام و كوتاه كردن دست سودجويان، حمام خانم را وقف كرد، اما اين تدبير هم سودمند نبود و يكي از زيباترين آثار صفوي زير لايه هاي بي توجهي براي هميشه مدفون شد.
اگرچه در تمام نقشه هاي تاريخي تهران قديم از جمله نقشه سال هاي 1275 و 1209 هجري قمري از تهران قديم كه توسط حاج نجم الملك تهيه شده، حمام تاريخي خانم و گذري به همين نام مشخص بوده، اما امروز تنها لوح سنگي بر سردر اين بناي ارزشمند تنها نشانه هويت آن است. به گفته اهالي محل، در دوران جنگ و بنا به دستوري غيركارشناسي از سوي مسئولان سازمان ميراث فرهنگي وقت، گنبدهاي حمام خانم خراب شد و طاق هاي زيباي قديمي كه جلوه ويژه اي به محل مي دادند جاي خود را به صفحه اي تخت از آجر و سيمان دادند.
خزينه از خاك پر شد و 4 گرمخانه قديمي نيز زير سايه دستوري مبهم براي هميشه از مقابل ديدگان مخفي ماند. مهدي بادامي ، متولي يا بهتر بگوييم رفيق گرمابه و گلستان حمام صفوي تهران، از روزهاي دشواري كه بر اين اثر تاريخي سپري شده مي گويد؛ از نامه هايي كه به اجبار او را مجبور به
صاف كردن طاق اين اثر كرده است.
پوشش سقف مركزي بينه حمام، از خيز آن تخريب و تيرآهن جاي آن را گرفت وبه جاي نورگير هاي قديمي، نورگير هاي مشبك فلزي، دريچه ورود نور به اين بينه قديمي شد. خزينه هاي حمام قديمي و حوض مركزي بينه حمام از خاك پر شده و به عبارتي نيمي از هويت حمام صفوي به دليلي نامعلوم، به تاريخ سپرده شده است. برق چشمان اهالي محل را وقتي از كاشيكاري هاي قديمي حمام خانم صحبت مي كنند به خوبي مي بيني ؛ كاشي هاي دفن شده زير كاشي هاي جديد همه به سفيدي برف و آبي آسمان بوده اند، با حاشيه اي لاجوردي كه آرامش خاصي را به ميهمانان خزينه و گرمخانه مي داده است. كف بينه هم با همين كاشي ها پوشيده شده بود، اما از آنجا كه انگار كاشي هاي قديمي به مهر كهنگي، محكوم به نابودي بودند زير لايه اي سنگين از موزائيك هاي امروزي، آيينه تاريخ را به خاك سپرده اند.
سردر ورودي حمام خانم هم شمايي از گذشته ندارد و نه از آن در چوبي خبري هست و نه از كتيبه و كاشي كاري هاي سردر حمام! نقش هاي
گل و بوته كه در نخستين نگاه به رفيقان گرمابه و گلستان خوش آمد مي گفت، جاي خودش را به لوحي سنگي و كتيبه اي آبي داده كه حكايت از ثبت شدن اين اثر ملي دارد. اما ثبت هم بسيار دير انجام شد و در سال،۸۲ مسئولان تازه به ياد افتادند كه حمام خانم در گذري به همين نام در بازارچه اي تاريخي، ميراث پدران بوده و روزهاي سختي را بدون پشتيبان سپري كرده است. امروز حرف ها و خنده ها و غم هايي كه مثل چرك تن در درددل با هم خزينه اي ها به آب سپرده مي شد، از خاطره ها محو شده است، اما گرمابه و حمام هم محكوم به نابودي است و آنچه تاكنون حمام خانم را استوار نگه داشته، تلاش مردي است كه نه مالك است و نه مسئول ونه مدير؛ تنها عاشق تاريخ است و حفظ اين ارث براي آيندگان شهرش!
بادامي تمام هزينه هاي مرمتي را بتنهايي پذيرفته وخزينه ها را از خاك خالي كرده. كاشي كاري، مرمت پله هاي ورودي و خريد و نصب شيشه هاي كاشي نما در ورودي هاي نور طاق، تنها بخشي از اقدامات وي براي مرمت اين اثر تاريخي است. به گفته وي، گرمخانه هاي بينه حمام زير بار سنگين مغازه همسايه كه روي دوش يكي از اين گرمخانه ها قرار گرفته، ترك هاي عميقي برداشته اند. چهار گرمخانه ديگر هنوز پر است از خاك و ديوارهايي آنها را محصور كرده است. بادامي كه دستان خسته اش براي ياري گرفتن از مديران، هنوز فشرده نشده، از ناتواني مالي براي احياي گرمخانه ها و خالي كردن خاك بخشي از خزينه ابراز تاسف مي كند. وقتي پس از گذر از 11 پله به سمت پايين، وارد فضاي حمام مي شوي، بينه 8 ضلعي با ديوارهايي يكدست از كاشي هاي جديد، حس نرمي را به تو تلقين مي كند و پس از عبور از چهار پله، وارد راهرويي مي شوي كه در انتها به فضاي گرم گرمخانه مي رسد، فضايي باحفظ ساختار سنتي؛ ستون هايي با طاق چشمه ها وگنبدخانه اي مركزي كه هنوز پابرجاست.
ميراث تاريخي از آن همگان است، اما امروز تنها اين مرد خسته در راهروهاي سازمان هاي دولتي، ياري مي طلبد. تنهاست و با توان مالي كم و اراده اي پولادين، تنها مدافع اين حمام صفوي.
|
|
درفرهنگسراها
فرهنگسراي علوم: با مشاركت انستيتو پاستور ايران و وزارت بهداشت، همايشي تحت عنوان بررسي علل شيوع و راه هاي پيشگيري از بيماري هاي وبا و سل برپا مي شود.
اين همايش با حضور آقاي دكتر پورشفيعي رئيس مركز بيماري هاي ميكروبي انستيتو پاستور ايران، آقاي دكتر سروش رئيس مركز بيماري هاي قابل انتقال از راه آب و غذاي وزارت بهداشت و آقاي مهندس دست آموز، روز يكشنبه سيزدهم شهريور ماه از ساعت 16 الي 18 در فرهنگسراي دختران برگزار مي شود. علاقه مندان جهت شركت در اين همايش مي توانند به نشاني: فلكه دوم صادقيه، بلوار فردوس، بعد از چهار راه مخابرات، فرهنگسراي دختران مراجعه كنند.
فرهنگسراي طبيعت (اشراق): به مناسبت
فرا رسيدن مبعث رسول اكرم(ص) و نشر و ترويج فرهنگ كتاب و كتابخواني، نمايشگاه و فروشگاه كتاب از تاريخ 10 شهريورماه برپا مي شود.
در اين نمايشگاه، بيش از 100 عنوان كتاب با مضامين مذهبي، اجتماعي و فرهنگي تا تاريخ
۳۱ شهريور ماه در معرض ديد عموم قرار خواهد گرفت.علاقه مندان مي توانند جهت بازديد از نمايشگاه مذكور همه روزه از ساعت 9 الي 20 به نشاني فلكه دوم تهرانپارس، انتهاي خيابان جشنواره، فرهنگسراي طبيعت (اشراق) واحد طبيعت مراجعه كنند.
فرهنگسراي اقوام: علاقه مندان به نويسندگي و نويسندگان مي توانند در سلسله جلسات يك كتاب، يك نويسنده كه در اين فرهنگسرا برگزار مي شود، شركت كنند. جلسه امروز كه ساعت 16 برگزار مي شود، به نقد و بررسي مجموعه شعر پنجشنبه، هفت پله زيرزمين اثر كوروش بيگ پور اختصاص دارد. علاقه مندان مي توانند براي حضور در اين جلسه و گفت وگو با كورش بيگ پور با شماره تلفن 66237470 تماس بگيرند.
همچنين فرهنگسراي اقوام در نظر دارد كه كارگاه آموزش مهارت هاي زندگي را هر سه شنبه ساعت
9 صبح با حضور كارشناسان و متخصصان برگزار كند. افراد مايل به حضور در اين كلاس ها مي توانند به نشاني: ميدان ابوذر، ميدان بهاران، فرهنگسراي اقوام مراجعه كنند.
فرهنگسراي چشمه: كلاس هاي آموزشي براي
آشنا كردن شهروندان با بيماري هاي شايع در فرهنگسراي چشمه برگزار مي شود. اين برنامه كه با عنوان راه هاي پيشگيري و درمان بيماري ها برگزار مي شود، هر هفته پنج شنبه ها با حضور دكتر امامي به ارائه مشاوره هاي پزشكي مي پردازد. علاقه مندان مي توانند پنج شنبه هر هفته از ساعت 11:30 تا 12:30 به ميدان المپيك، شهرك چشمه، خيابان گل ها، خيابان پارك مراجعه كنند.
خانه فرهنگ آيه: برگزاري تورهاي تفريحي، شهروندان تهراني را به تماشاي زيبايي هاي طبيعت مي برد. اين خانه فرهنگ روز نهم شهريور ماه، تور ورزشي به مقصد آبشار سنگان تدارك ديده است. علاقه مندان براي ثبت نام در اين تور مي توانند به نشاني: شهرك اكباتان، فاز يك، رو به روي باشگاه راه آهن، خانه فرهنگ آيه مراجعه كنند يا با شماره تلفن 44667633 تماس بگيرند.
كتابخانه مشاركتي مسجد النبي (ص): اردوي زيارتي امامزاده صالح برگزار مي شود. اين اردوي زيارتي روز۹ شهريور ماه، ساعت 9 صبح برگزار مي شود. علاقه مندان براي ثبت نام در اين تور مي توانند به نشاني: تهرانسر، شهرك پاسداران، خيابان شهيد طالبي، خيابان 27 مركزي مراجعه كنند يا با شماره تلفن 44526462 تماس بگيرند.
خانه فرهنگ مهرآور: سالمندان و جهانديدگان محترم در صورت تمايل مي توانند شنبه هر هفته از ساعت 18 تا 20 در خانه فرهنگ مهرآور گرد آمده و جلسات گفت و شنود برگزار كنند. كانون جهانديدگان فقط سالمندان بالاي 50 سال را مي پذيرد.
تالار انديشه: علاقه مندان به مقوله شعر و ادبيات فارسي مي توانند به حلقه رندان بپيوندند. در
چهل و دومين برنامه شب شعر طنز در حلقه رندان، علاوه بر شعرخواني، برنامه موسيقي به نوازندگي و خوانندگي محسن نامجو اجرا خواهد شد.
نگارخانه اقوام: نمايشگاه گروهي هنرهاي تجسمي براي معرفي هنرمندان نوجوان و جوان منطقه در نگارخانه اقوام برگزار مي شود. در اين نمايشگاه كه شامل نقاشي، گرافيك، طراحي، خوشنويسي و حجم است با آثار هنرجويان هنرستان حضرت مريم (س) آشنا خواهيد شد. اين نمايشگاه تا دهم شهريور ماه ادامه دارد و علاقه مندان مي توانند همه روزه از ساعت 9 الي 19 به نگارخانه اقوام به نشاني: انتهاي اتوبان نواب، ميدان ابوذر، ميدان بهاران مراجعه كنند.
شباويز: سازمان فرهنگي - هنري شهرداري تهران و انتشارات شباويز، طي مراسمي از يك عمر تلاش احمد رضا احمدي در عرصه شعر و نويسندگي براي كودكان و نوجوانان تجليل مي كند.
اين مراسم با همكاري اين ناشر، باشگاه هنرمندان و نويسندگان در قلمرو شمال سازمان فرهنگي - هنري شهرداري تهران در روز يكشنبه 31 شهريور از ساعت 16 تا 18 در محل باشگاه نويسندگان برگزار مي شود. دفتر شعر عزيز من آخرين كتاب شعري است كه از اين شاعر منتشر شده است.
حوزه هنري: مهلت ارسال آثار به سومين جشنواره سراسري تئاتر ماه تا پايان شهريور ماه جاري تمديد شد .
مركز هنرهاي نمايشي حوزه هنري به دليل درخواست هاي مكرر متقاضيان شركت در سومين جشنواره سراسري تئاتر ماه، مبني بر تمديد زمان ارسال آثار به اين جشنواره و پس از بررسي زمانبندي برگزاري جشنواره، مهلت ارسال آثار را تا 30 شهريور ماه جاري تمديد كرد.
علاقه مندان جهت شركت در اين جشنواره مي توانند آثار خود را به دبيرخانه جشنواره به نشاني: تهران، تقاطع خيابان هاي حافظ و سميه، حوزه هنري دبيرخانه سومين جشنواره سراسري تئاتر ماه ارسال كنند.
|
|
ذهن زيبا
ميانه روي و اندازه نگه داشتن ،كمال طبيعت آدمي است .
كنفوسيوس
برخي كتب را بايد چشيد، بعضي را بايد بلعيد و قليلي را بايد جويد و هضم كرد.
فرانسيس بيكن
كارنه فقط هزينه زندگي را تأمين مي كند، بلكه زندگي كردن را هم به انسان مي آموزد.
هنري فورد
مهرباني حكمت است و هيچ كس نيست كه در زندگاني بدان نياز نداشته باشدو هركسي بايد آنرا بياموزد.
بايلي
|
|
شبكه
براي آنها كه از تماشاگران ثابت سريال جذاب پرستاران بودند، خبر ناگوار اين است كه هفته گذشته آخرين قسمت اين سريال پخش شده و از اين هفته قرار است مجموعه جديدي به نام قول سوم جايگزين آن شود. پرستاران چه به لحاظ داستان و ماجراهايي كه روايت مي كرد و چه از نظر فني و استانداردهاي سريال سازي، يكي از بهترين مجموعه هايي بود كه در اين چند سال از تلويزيون پخش شده اند و حالا بايد ديد مجموعه قول سوم كه از خلاصه داستان قسمت اولش به نظر مي آيد يك سريال معمايي پليسي است، مي تواند جاي خالي آن را پر كند يا خير. از عوامل فني و سال توليد و كشور سازنده اين مجموعه جديد چيزي منتشر نشده و بايد امشب ساعت 22:10 از شبكه يك، قسمت اولش را تماشا كرد تا بفهميم سريال دندان گيري هست يا نه.
يكي ديگر از سريال هاي جذاب خارجي تلويزيون هم امشب ساعت 21 از شبكه 3 پخش مي شود. مجموعه مامورين پرونده هاي راكد كه محصول كشور كاناداست، چند ماهي مي شود كه از شبكه 3 روي آنتن مي رود و تابه حال مخاطبان زيادي را نيز جذب كرده است. ماجراي سريال از اين قرار است كه در هر قسمت، آلي مك كورميك و همكارانش يكي از پرونده هاي قديمي را مورد بررسي مجدد قرار مي دهند و گره هاي كور آن را باز مي كنند؛ گاهي ممكن است به يك پرونده نه چندان قديمي بپردازند و گاهي هم تا پنجاه سال در زمان به عقب بروند. ساخت اين سريال كه محصول كشور كاناداست، از سال 98 شروع شده و همچنان ادامه دارد و آخرين قسمتش هر شنبه براي آن ور آبي ها پخش مي شود. در ميان بازيگران آن هم تابه حال فقط جولي استيوارت (بازيگر نقش مك كورميك) از سال 98 تغيير نكرده و بازيگران نقش هاي مكمل، هريك پس از مدتي عوض شده اند.
طرفداران سريال هاي ايراني هم مي توانند تكرار روزهاي به ياد ماندني را ساعت 15:10 از شبكه يك ببينند، يا تكرار مرواريد سرخ را ساعت 23 از شبكه تهران. البته ساعت يك بامداد هم سريال با من بمان از شبكه اول پخش مي شود.
|
|
ديدني ها
سينما: خيلي دور، خيلي نزديك بدون شك اتفاق جشنواره فجر سال گذشته بود. فيلمي كه در ميان نااميدي هاي حاصل از ديدن فيلم هاي نه چندان قابل تحمل ديگر، توانست عده زيادي از منتقدان و تماشاگران جدي سينما را راضي از سالن بيرون بفرستد و در نهايت هم سيمرغ بهترين فيلم جشنواره را از آن خود كرد.ماجراي فيلم درباره يك جراح معروف و موفق مغزو اعصاب به نام دكتر عالم است كه در زرق وبرق زندگي گم شده است و تفريحش اين است كه در حال چت كردن با دوستان قديمي اش و صحبت كردن درباره ي اسب هاي مختلف، روي آنها شرط بندي كند. اما همين دكتر عالم پسري دارد به نام سامان كه برخلاف پدرش به جاي سيركردن در زمين، تفريحش
تماشا كردن آسمان و رصد كردن ستاره هاست و قرار است بزودي همراه با دوستانش براي شركت در يك مسابقه ستاره شناسي به كوير بروند و به همين خاطر از پدرش خواسته تا يك تلسكوپ درست و حسابي و حرفه اي برايش بخرد، ولي دكتر عالم در شب تولد پسرش به طور اتفاقي نتايج آزمايش ها و عكس هايي را كه از مغز سامان گرفته شده مي بيند و مي فهمد كه سردردها و سرگيجه هاي پسرش ناشي از يك بيماري مغزي ا ست كه زمان زيادي براي زنده ماندن به فرد بيمار نمي دهد.
دكتر عالم آن شب، زماني به خانه مي رسد كه سامان و دوستانش براي مسابقه به كوير رفته اند و دكتر تصميم مي گيرد براي رساندن تلسكوپ به پسرش راهي روستايي به نام مصر در دل كوير شود...
خيلي دور، خيلي نزديك را درواقع مي توان بهترين و درخشان ترين نمونه براي سينماي تازه تاسيس معناگرا دانست. سينمايي كه قصد دارد از طريق پرده هاي نقره اي به انتقال مفاهيم عميق و معنوي بپردازد و متاسفانه اكثر توليداتش تابه حال نتايج جالب توجهي دربرنداشته و هم منتقدان آنها را پس زده اند و هم تماشاگران به ديدن آن فيلم ها نرفته اند و به همين دليل بايد آخرين فيلم ميركريمي را يك اتفاق در اين سينما دانست. مهمترين دليل برتري فيلم نسبت به نمونه هاي مشابه اش هم به اين برمي گردد كه فيلمنامه نويس و كارگردان هيچ علاقه اي نداشته اند تا مفاهيم مورد نظرشان را به صورت تحميلي و غيرسينمايي وارد داستان كنند. از طرف ديگر استانداردهاي بالايي كه ميركريمي و همكارانش در ساخت فيلم رعايت كرده اند و اينكه به سادگي قانع نشده اند، باعث شده تا نتيجه درخشاني به دست بيايد.
اگر بازي تحسين برانگيز مسعود رايگان در نقش دكتر عالم و نقش آفريني جذاب افشين هاشمي به جاي يك روحاني روستايي در فيلم را در كنار تصاوير بديعي از كوير كه شايد تابه حال چنين جذاب در سينماي ايران به نمايش درنيامده باشد قرار بدهيم و با عوامل بالا جمع بزنيم، به فيلم قابل احترامي مي رسيم كه بهتر است تا زمان باقي ست و هنوز از روي پرده هاي سينما برداشته نشده است به ديدنش برويد.
|