تعامل اقتصاد با مفاهيم اخلاقي در دنياي امروز
اخلاق لابه لاي پول
محمد مطلق
گويا طي دهه هاي اخير، اقتصاد و مفاهيم اقتصادي گرايش قابل ملاحظه اي به سمت اخلاق پيدا كرده اند كه ريشه هاي اصلي آن را بايد در دين و نتايج آن را در بستر جامعه و نيازها و تعاملات نوين انساني جست وجو كرد. امروزه تئوريسين هاي اقتصاد، ديگر بدون در نظر گرفتن وجدان كار، توسعه برابر و موزن، عدالت و اصطلاحاتي از اين دست، در مورد عرضه و تقاضا، بازاريابي، توسعه صادرات و...حرف نمي زنند، سرمايه داران و فعالان اقتصادي با چشم پوشي از اخلاق، عرصه را براي خود تنگ خواهند ديد و مردم نيز به عنوان مصرف كننده يا گردانندگان چرخ هاي اقتصادي، انتظاري جز لمس مفاهيم اخلاقي در مراودات اقتصادي ندارند.
البته قرار نيست ما در مطلب زير از ديدگاهي اقتصادي موضوع را بررسي كنيم و اينكه چه اتفاقي افتاده كه شكل جابه جايي پول، گردش مالي و كار در جوامع جهاني به سمت و سوي مفاهيم ديني، اخلاقي وانساني متمايل شده است، بلكه ما سعي خواهيم كرد به مدد تحقيقات و پژوهش هاي علمي به ميزان باروري كار، عرضه و مصرف از اصول ديني و اخلاقي در جامعه ايران نگاهي گذرا داشته باشيم. ناگفته پيداست اين موضوع آنقدر وسيع مي نمايد كه تقريبا نمي توان براحتي جزئيات آن را از هم تفكيك كرد، بنابراين به ناچار روش اشارات پراكنده را جايگزين نظم سيستماتيك در نوشته خواهيم كرد. يك مدير با سلامتي روان و مديريت سالم مي تواند يك سازمان را به رستگاري و نجات هدايت كند. تعادل در اخلاق و رفتار مدير، نشانه مديريت شايسته اوست و در اين زمينه تمامي صفات بارز را شامل مي شود. برخورد قاطع در مورد مطالب حق، جاذبيت و دافعيت وگشاده رويي، گفتن مطالبي كه قابل فهم براي همگان باشد، منظم بودن، وظيفه شناسي و مناسب بودن برخورد با مافوق و ديگران، استفاده صحيح از قدرت سرپرستي خود و توكل به خداوند بزرگ، از صفات بارز يك مدير است . اين اظهارنظر از سوي يكي از مديران سازمان بنادر و كشتيراني عنوان شده كه در بخشي از پژوهشي به نام تعادل اخلاق مدير از ديدگاه روان شناسي در كار - انجام گرفته توسط همين سازمان- آمده است و به وضوح نشان مي دهد برخورداري يك مدير از اخلاق ديني تا چه اندازه مي تواند در رونق تجارت و اقتصاد اهميت داشته باشد.
شايد بگوييد اين مدير محترم يك مدير ايراني است و طبيعتا بايد با همين ادبيات در مورد ويژگي هاي مديران، بويژه مديران اقتصادي و تجاري حرف بزند، اما اجازه دهيد در همين راستا به گزارش اخلاقيات در كار با رويكرد تحليل پروژه نظامنامه داوطلبانه صنعتي (وي.آي. پي) نوشته والتر پاوونن اشاره كنيم كه بتازگي توسط دكتر علي حسين قاسمي ترجمه شده است: بند اول اين نوشته تدوين نظامنامه اي براي تسهيل در بهبود اخلاقيات كار نام دارد كه فن آوري هاي جامعه اطلاعاتي و نقشه كار را هدف قرار مي دهد.
در بند سوم اين گزارش با نام رويكرد فني كه در مورد همكاري شركا و شركت كنندگان صنعتي حرف مي زند، مي خوانيم: فعاليت هاي پژوهشي از دو بخش تشكيل مي شوند، بخش اول، توصيف ماهيت اخلاق به طور عام، شناسايي نظام هاي ارزشي و روشن كردن پيوندهاي آن با راهبردها و اخلاقيات پيشه گاني است... بخش دوم كار پژوهشي شامل وارسي نظام مند نظامنامه هاي اجرايي موجود، نظامنامه هاي اخلاقي و توافق هاي چند جانبه درباره حقوق انساني، شرايط كاري، حفاظت محيط زيست، روابط بين المللي پيشه گاني و به كارگيري و انتقال فن آوري اطلاعات است .
بگـــذريم از اينكه
وي. آي.پي چيست و چه هدفي دارد، منظور ما از آوردن اين سطور همين بود كه ملاحظه كنيد امروزه تا چه اندازه كنار هم نشستن تركيبات اخلاقي و اقتصادي حتي در جهان غرب متداول شده و جزو ادبيات روز آنها شده است. آيا به واقع مي توان كار، گردش مالي، مصرف، مديريت و تجارت را عاري از اخلاق در نظرگفت؟ تصور چنين چيزي هم وحشتناك است، اما در اين ميان بايد به خود باليد كه مسلمانيم، چرا كه دين مبين اسلام به وضوح و در نهايت ظرافت تمامي اين مناسبات را تبيين كرده است، در ادبيات اقتصادي اسلام، مفاهيمي همچون خمس، زكات، فطريه همچنين احتكار، كم فروشي و... مي بينيم كه هر يك به نوبه خود، وجوب، تحسين يا تقبيح يك عمل اقتصادي را از دريچه اخلاق و عدالت مورد ارزيابي قرار مي دهند، اما سئوال مهم اينكه آيا اكنون در جامعه اسلامي ايران، بدرستي و با همان ژرفنا و ظرافتي كه اسلام و همچنين فرهنگ ديرپا و ناب ايراني انتظارش را دارد، مفاهيم كار، اقتصاد، تجارت، صنعت و مديريت با اخلاق گره خورده است؟
در پژوهشي كه صدا وسيماي جمهوري اسلامي ايران با نام نظر مردم تهران درباره وجدان كار انجام داده، مي خوانيم: بيش از نيمي از پاسخگويان معتقدند شاغلان تا حدودي نظم و ترتيب لازم را رعايت مي كنند و 26درصد، كاركنان را اصلا مقيد به رعايت نظم در حاضر شدن بر سركار نمي دانند. در مورد برخورد با مراجعان، 43 درصد پاسخگويان رضايت چنداني از برخورد صاحبان مشاغل نداشتند و با افزايش سطح تحصيلات، بر ميزان اين نارضايتي افزوده مي شود.
در مورد راه اندازي كار مردم و دلسوزي در كار، بيش از نيمي از پاسخگويان اعتقاد دارند كه در نظام كاري، توجهي به اين امر نمي شود.
درباره استفاده مناسب از وقت براي انجام كار، به نظر اكثر پاسخگويان در نظام كاري، اهميت وقت شناخته نشده است.
همچنين اكثر پاسخگويان در مورد امكانات محل كار اعتقاد دارند؛ از اين ابزار بدرستي استفاده مي شود. البته در پژوهش مذكور به نكات قابل توجه ديگري نيز اشاره شده است: 36درصد افراد در مورد پايبندي به مقررات و قوانين كار پاسخ منفي ارائه داده و 46درصد، آن را با اصطلاح تاحدودي توصيف كرده اند.
در مجموع نتايج به دست آمده نشان مي دهد تنها 9درصد پاسخگويان معتقد هستند وجدان كاري در جامعه ما وجود دارد و با بالا رفتن ميزان تحصيلات بر درصد كساني كه معتقد هستند وجدان كاري چنداني در جامعه وجود ندارد افزوده مي شود.
اكثر پاسخگويان اعتقاد دارند بيشتر شاغلان، كار خود را بدرستي انجام نمي دهند و نيز 48درصد پاسخگويان عدم تامين نيازهاي مادي كاركنان را مهمترين علت كم كاري افراد ارزيابي كرده اند.
البته اين پژوهش متعلق به چند سال پيش است، يعني همان ضرورت ها و نيازهايي كه مردم جامعه ايران را به سوي انتخاب دكتراحمدي نژاد متمايل كرد و اكنون انتظار مي رود با توجه به واقعيات موجود و قابل لمس، قدم هاي بلندي براي مرتفع كردن مشكلات برداشته شود، مشكلاتي كه مثل ديواري بزرگ ميان اخلاق و كار و گردش اقتصادي قد كشيده است.
همچنان كه عنوان شد، از ديدگاه اسلام و فرهنگ غني ايراني، رعايت اخلاق در اقتصاد بسيار مورد توجه است، اما اجازه دهيد موضوع را از زاويه ديگري هم ارزيابي كنيم، يعني استانداردهاي اقتصادي جوامع توسعه يافته غيراسلامي تا چه اندازه با مباني اخلاق و مفاهيم اسلامي تطابق دارند؟
تحقيقي دانشگاهي انجام گرفته در سال 72(تربيت مدرس) با عنوان مباني نظري كنترل كيفيت ژاپني در مقايسه با ارزش هاي تفكر اسلامي در 216 صفحه نشان داد ژاپني ها در رعايت موازين اخلاق اسلامي و توجه به مفاهيمي همچون اسراف و تبذير و... بسيار جدي تر از ما هستند . در فصل دوم اين تحقيق، مفاهيم اساسي كنترل كيفيت ژاپني تشريح شده و مطرح مي شود كه كنترل كيفيت ژاپني برد و محور احترام به انسان و دوري از اسراف قرارگرفته است. همه اين مفاهيم را مي توان باتوجه به اين دو محور يا به تعبير خود متن چتر كايزن روشن ساخت. در فصل سوم مفاهيم اساسي تفكر ژاپني بيان شده و نشان داده مي شود كه اين مفاهيم چگونه انسان ژاپني را شيفته سرنوشت ملي، سازگار با تغيير سريع و سختكوش و صبور، گروه آئين و اهل مشاركت ساخته است.
يكي از فصل هاي جذاب اين پژوهش، فصل پنجم است كه در آن به صورت بندي تفكر جديد غربي اشاره مي شود و نشان مي دهد كه مفاهيم اقتصادغربي در ريشه خود اخلاق گريز است. اگرچه شايد در ظاهر تمامي استانداردها با موازين اخلاقي ديني مطابقت داشته باشد، اما به عكس اقتصاد ژاپن تنزل مقام انسان را بنياد و اساس كار خود قرار نمي دهد، همچنان كه انسان اسلامي همواره بايد به تعادل ميان دنيا و آخرت و ملك و ملكوت بينديشد.
بنابراين نتيجه تمامي آمارها، نمودارها، جداول و تصاوير ارائه شده در تحقيق موصوف آن است كه اقتصاد ژاپن بيش از هر اقتصاد ديگري در جهان غيراسلامي به اقتصاد اسلام نزديك بوده و به همين ميزان مي تواند آينه اي براي تعريف مجدد روابط كاري، استانداردهاي كيفيت در توليد، تجارت و صنعت، سرمايه گذاري و بانكداري و گردش كار در ادارات ايران باشد.
اخلاق حرفه اي
تاثير و اهميت اخلاق فردي، ويژگيهاي شخصي، صداقت و اعتماد به طور عام و اخلاق كسب و كار
به طور خاص، بر افزايش كارايي اقتصادي و جلوگيري از فساد و رسواييهاي اقتصادي و نيز تاثير منفي ارتشا و فساد اداري بر روابط كاري، تصميمگيري فردي و همه اقتصاد، غيرقابل انكار است، اما به صورت علمي ملاحظه و بررسي نشده است. اكنون نزديك به سه دهه است كه در غرب، اقتصاددانها و فيلسوفان اخلاق، گفتمانهايي را كه به گفته هوسمن در دوران شكوفايي متدولوژي اثباتگرايي متوقف شده بود، احيا كرده اند.
|