طبيبان خارجي بر بالين بيماري به نام بافت فرسوده
چيني هاي بندزن در راه تهران
آزاده بهشتي
با سوهان به جانش افتاده بود. آنقدر سمباده كشيد تا سطح زبر و خشن صاف شد. بعد با چيزي شبيه ميخ، سوراخ ريزي روي سطح مورد نظر ايجاد كرد و با نخي كه از نخ هاي معمولي ضخيم تر بود، شروع كرد به بند زدن قوري قديمي. پيرزن با حسرت، قوري را كه در دستان چيني بندزن جا به جا مي شد مي پاييد؛ يادگاري از جهيزيه 55 سال پيشش.
چيني بند زن ها در گذر زمان گم نشده اند و با گشتي كوتاه در جنوب تهران يا بازار بزرگ، براحتي مي توان نشاني از آنها گرفت و با نگاهي چند دقيقه اي، به دليل اصلي پرسه هايشان در كوچه، پس كوچه هاي كهنه و خاك گرفته پي برد؛ با فريادهايي كه براي قديمي ترها، دلهره پيوستن عتيقه ها و اجناس تاريخي به پستوي خانه ها را از بين مي برد.
اينكه فكر كنيم هر چيز كهنه و قديمي محكوم به فناست، تصور اشتباهي است كه اگر اين طور بود، حضور ساده و صميمي يك ظرف قديمي و شكسته در دستان پينه بسته چيني بندزن يا ديوارهاي كاهگلي كه با نگاه تيزبين يك بنا ترميم مي شد يا گچبري هاي خانه فلان السلطنه كه با گل مرغي و ياس هاي زرد و سفيد بازسازي مي شد، معني نداشت.
اصالت، زيبايي، استقامت، استحكام و ... . به خيابان هاي تهران برويد؛ ترجيحا قديمي ترها را انتخاب كنيد. بين اين صفت ها كه به هر چيز قديمي بخصوص ساختمان در تهران مي توان چسباند، دقت كنيد. براي توصيف اكثر ساختمان هاي شخصي در تهران، بايد از تمام آنها فاكتور بگيريد. تهران اگرچه مصالح ساختماني را در خود مي بلعد، اما واژه فرسوده با آن عجين شده است. بخصوص اگر كمي هم اين ساختمان، قديمي ساخت و در سبك سالها پيش باشد، مهر نابودي بر پيشاني اش مي خورد، اما حضور سرمايه گذاران خارجي مي تواند اين مهر را از جبين ساختمان ها فرقي بين قديمي و جديد نيست بردارد.
چيني هاي بندزن مي آيند؟!
ساختمان در ايران به عنوان فضاي زندگي سست اما گران به شمار مي رود كه هر چه عمر بيشتري مي كند، كمتر مورد توجه قرار مي گيرد. هر چند به نظر مي رسد ساخت و سازهاي سنتي، تخريب و ويراني را دو چندان مي كند، اما اين بار چيني ها با روش هاي جديد و متدهاي مدرن تصميم دارند ساختمان هاي فرسوده تهران را با چند متر بالا و پايين كردن، بند بزنند؛ البته اين كار تنها شامل ساختمان هاي قديمي نيست، چون بافت فرسوده اي كه در برابر حوادثي مانند زلزله آسيب پذير است، لزوما بافت پير نيست.
به نظر كارشناسان شهرسازي در ميان ساختمان هاي جوان تر از 10 ساله هم فرسودگي ديده مي شود و اين تنها به خاطر ساخت غيراصولي يا مصالح نامرغوب است. يك سال پيش مهندسان مشاوري كه در مناطق 22 گانه تهران وظيفه شناسايي بافت هاي فرسوده را به عهده داشتند، نقاط مختلفي را لكه گذاري و مشخص كردند، بعد از پايان اين كار وطبق تعريف بافت فرسوده در تهران، مساحتي به اندازه 5 هزار و۶۰۰ هكتار منطقه فرسوده شناسايي شد كه عمده آن از خيابان انقلاب به پايين را شامل مي شد.
در همان زمان رئيس سازمان نوسازي شهر تهران چنين مساحتي را تقريبا نيمي از مساحت تحت سكونت غير از تپه ها، پارك ها و ... تهران دانسته و گفته بود حتي اگر خود دولت هم بخواهد متولي كار بهسازي و ترميم بشود، همه بودجه دولت كفاف اين كار را نمي دهد و به همين دليل بايد شيوه ها و راه حل هاي مختلفي را در ترميم بافت هاي فرسوده دنبال كند.
در همان زمان بود كه شوراي شهر تهران تصميم به اعطاي يك طبقه تراكم تشويقي به مالكاني كه خود اقدام به ترميم ساختمان فرسوده شان مي كنند، گرفت و با وجود مخالفت هاي وزارت مسكن از آن زمان تا به حال بر اين تصميم پاي فشرده است.
علاوه بر آن سازمان نوسازي نيز بعد از بررسي هاي صورت گرفته توسط كارشناسان، ترميم بافت هاي فرسوده را آغاز كرد؛ در ساخت 30 هكتار اوليه كه در منطقه اي بين شهرك سعيدي و شهرك حميديه و اطراف خيابان اتابك قرار داشت، شكل ايده آل ساخت با مشاركت خود اهالي پيش بيني شد؛ به اين صورت كه افراد، زمين خود را واگذار كنند و بعد از ساخت، آپارتمان تحويل بگيرند و در ارزش افزوده آن شريك شوند.
رزاقي در آن زمان اعلام كرده بود: اين كار بيشتر شبيه يك روياست. بيشترين درجه مشاركت مردم اين است كه ما طراحي شهري كنيم و در اختيار اهالي بگذاريم تا اجرا كنند . اما اين موضوع كه اگر مردم مشاركت نكنند، چه اتفاقي پيش خواهد آمد، سئوالاتي را در ذهنمان ايجاد مي كند. در هر صورت سازمان نوسازي الگوسازي اين كار را آغاز كرد و در نهايت به اين نتيجه رسيد كه در صورت عدم مشاركت مردم، بخش خصوصي كار را بررسي كند و بعد با مالكان وارد مذاكره شود و صحبت با بانك هاي خصوصي و شركت هاي داخلي و خارجي در برنامه كاري قرار گيرد.
از همان زمان حضور كارشناسان خارجي جرقه اي در ذهن مديران شهري ايجاد كرد تا بالاخره پاي كارشناسان شهري چيني به تهران كشيده مي شود. درها بسته مي شود و مسئولان رو به روي هم مي نشينند و ميز مذاكره از بحث هايي كه به دنبال نتيجه مثبت براي هر دو طرف است، داغ مي شود.
توافق نهايي هنوز صورت نگرفته است . اين اولين جمله اي است كه رئيس شوراي شهر تهران در مورد نتيجه مذاكره مي گويد. او به همراه روساي كميسيون برنامه و بودجه و كميسيون فني و عمران و برخي از اعضاي شوراي شهر، يك طرف مذاكره با چيني ها به حساب مي آيد. وي نتيجه مذاكرات را مثبت ارزيابي مي كند و مي گويد: مذاكره در مورد ساماندهي بافت هاي مسئله دار تهران با كشور چين مثبت بوده، ولي هنوز به انعقاد قرارداد رسمي نرسيده است، اما به طور كلي از مجموع رايزني ها و گفت و گوها راضي بوده ايم و در صورت توافق نهايي، مي توان از كمك كارشناسان چيني استفاده كرد .
داستان تكراري انتظار
در تهران، عجله داشتن رفتار مسخره اي است، چون در هر صورت بايد منتظر بمانيد. صبح خواب مي مانيد، با سرعت از خانه خارج مي شويد، اما بايد ساعت ها انتظار تاكسي يا اتوبوس را بكشيد؛ انتظاري كه گير افتادن در ترافيك، طولاني ترش مي كند و ... . انگار اين شهر نهنگ بزرگي است كه خاصيت زيست محيطي خونسردي اش بر آن چيره شده است؛ او هم موجودات ريز اما پرجنب و جوش را مي بلعد و در حالي كه آنها را بلاتكليف در خود رها كرده، به خواب فرو مي رود.
ماجراي ترميم بافت فرسوده هم چيزي شبيه اتفاقي است كه در جملات قبلي افتاده است. وقتي صحبت از شروع كاري به ميان مي آيد، بلافاصله به دنبال تعيين زمان پايان كار مي گرديم و بعد هم به دنبال پول كلاني كه براي آن نياز است. رقمي 300 ميليون دلاري در ذهنمان رژه مي رود. زماني نزديك به 30 ماه از تصويب اين رقم در مجلس شوراي اسلامي گذشته است كه طبق آن مي توانيم از منابع خارجي وام بگيريم كه تحقق آن از زمان تصويب تا به حال در پرده اي از ابهام است.
طرح اين مجوز وام، ابتدا از طرف معاونت فني- عمراني شهرداري مطرح شد كه شامل همه كلانشهرها مي شد و مسئوليت پيگيري آن به عهده وزارت كشور افتاد و پس از آن معلوم شد كه از مبلغ 300 ميليون دلار مجوز۲۰۰، ميليون دلار آن به تهران و 100 ميليون ديگر به كلانشهرهاي ديگر تعلق مي گيرد.
هرچند چيني ها بازار را قبضه كرده اند و كالاهاي چشم بادامي ها گوي را از كالاهاي داخلي گرفته است و بسياري از توليدكنندگان در معرض سقوط هستند و بسياري از كارگاه ها به خاطر اين ورود ناميمون تعطيل شده است، اما حضور كارشناسان آنها براي كمك به بازسازي بافت هايي كه به دلايل ناشناخته و ناخواسته محكوم به فنا شده است از سوي مديران شهري به فال نيك گرفته شده و زمينه هاي ورود، آرام آرام در حال فراهم شدن است؛ به طوري كه وقتي در مورد مهمترين بستر ورود - مباحث مالي - از رئيس شوراي شهر سئوال مي كنيم، مي گويد: تمام امور مربوط به سرمايه گذاري در بافت هاي فرسوده به سازمان سرمايه گذاري و مشاركت هاي مردمي شهر تهران واگذار مي شود و اين سازمان براساس ضوابط و استانداردهايي كه تعيين كرده، قراردادهاي خود را تدوين و تنظيم مي كند و در اين مورد هم به همين شيوه عمل مي كنيم .
سخنگوي كميسيون شهرسازي شوراي اسلامي شهر تهران نيز به عنوان يكي از افرادي كه در جريان حضور چيني ها در تهران قراردارد، در مورد روند شكل گيري مذاكرات طرفين، مي گويد: چند ماه پيش شوراي شهر تهران به شهرداري اجازه داد تا نسبت به جذب سرمايه گذار خارجي در نوسازي و بازسازي بافت هاي فرسوده اقدام كند و رايزني ها با چيني ها در همين راستا صورت گرفته است .
از زمان آغاز مذاكرات، دو گروه كارشناس ايراني از طرف شهرداري به كشور چين اعزام شدند و در مقابل، كارشناساني از چين به تهران آمده اند و براي همكاري اعلام آمادگي كرده اند.
مجوز استفاده از اعتبارات فاينانس براي بافت هاي فرسوده از ديگر اقدامات براي نوسازي بافت هاي فرسوده تهران است، البته به گفته چمران در صورت تحقق سرمايه گذاري هاي خارجي در بافت هاي فرسوده، مبلغ آن حدود 3برابر مبلغ اعتبارات فاينانس براي اين بافت ها خواهد بود.
پيش از اين نيز يك شركت فرانسوي آمادگي خود را براي مشاركت در نوسازي بافت هاي فرسوده تهران اعلام كرده بود. به نظر مي رسد به رغم تسهيلات ويژه اي كه شوراي شهر براي احياي بافت هاي فرسوده در نظر گرفته، مردم به دليل بوروكراسي موجود در دستگاه هاي اداري تمايلي براي تجميع و بازسازي مسكن هاي كوچك و فرسوده ندارند.
لرزه اي بر بدنه شهر
آخرين زلزله بزرگ تهران 170سال پيش اتفاق افتاد كه احتمال يك زلزله هفت ريشتري را تا 10 سال آينده به بيش از 70درصد رساند. از آن زمان تا اوايل تابستان سال ۸۳ با وقوع زلزله هاي شديد در ساير شهرهاي ايران، پس لرزه ها و زلزله هاي كوچكي در تهران رخ داده كه علاوه بر لرزاندن ساختمان هايي كه چندان مقاوم نيستند، لرزه اي بر بدنه مديريتي شهر وارد كرده تا نسبت به مقاوم سازي ساختمان ها در تهران اقدام كنند.
۸۰درصد ساختمان هاي تهران فاقد استانداردهاي اساسي و بويژه مقاوم سازي هستند و از آن سو فرهنگ خانه سازي نيز نشان مي دهد 90 درصد شهروندان تنها به نماي ظاهري و شكل بنا اهميت مي دهند. از آنجايي كه يكي از ابزارهاي اندازه گيري توسعه يافتگي در كشورها، وضعيت ساخت وساز است، به نظر مي رسد پرداختن به اين موضوع و رسيدن به نتايج مثبت ضروري است.
در حال حاضر در كشورهاي پيشرفته، عمر مفيد ساختمان ها بالاي 100سال گزارش مي شود كه قابليت استفاده براي چند نسل متمادي را دارند، اما در ايران كيفيت پايين مصالح، روش هاي غيرعلمي در ساخت و ساز ، به كارگيري نيروي غير ماهر و ضعف مديريت كنترل و نظارت بر ساخت و ساز باعث شده تا عمر مفيد ساختمان ها از 30سال تجاوز نكند. آستانه بحران اين مسئله زماني به نقطه بحراني مي رسد كه زلزله خيزي منطقه زندگي مان را نيز به آن اضافه كنيم.
در حال حاضر پنج گسل در شمال تهران، نياوران، كهريزك، جنوب و شمال شهرري، تهران را محاصره كرده اند كه فعال شدن هر يك از آنها، گسل هاي ديگر را نيز فعال مي كند. اين سفره گسترده پرخطر، لزوم توجه به موارد ايمني و مقاوم سازي را چندبرابر مي كند، با اين وجود۸۰ درصد ساختمان ها در استان تهران به علت عدم رعايت نكات ايمني در برابر زلزله مقاوم نيستند؛ علاوه براين مي توان به نازيبايي چهره فرسوده و كثيف برخي از اين ساختمان ها اشاره كرد كه مانند وصله اي ناجور به ساختمان هاي ديگر چسبيده اند.
بافت هاي فرسوده تهران چهاردسته اند: دسته اول بافت هاي تاريخي و ارزشمند كه به صورت مجموعه هاي تاريخي، تك بناهاي شاخص در بدنه شهري و فضاهاي ارزشمند باقي مانده و نيازمند مرمت و نوسازي هستند. دسته دوم بافت هاي قديمي فرسوده كه بقاياي ساختار تهران قديم را در خود جاي داده و با وجود ارزشمند بودن ، وضعيت آنها نامناسب است. دسته سوم بافت هاي فرسوده و ناهنجار كه كيفيت پاييني داشته و عناصر ارزشمندي ندارند.
اما دسته آخر از همه مهمتر است و شايد چندان آآخر نيز به چشم نيايد. بافت هاي ناكارآمد جديد كه به رغم نوساز و لوكس و پرهزينه بودن، به دليل رعايت نكردن اصول ساختمان سازي، بي دوامي بناها و ناكارآمدي خدمات و زيرساخت هاي محله اي، فرسوده محسوب مي شوند و نيازمند ساماندهي هستند.
به نظر مي رسد حضور كارشناسان ايراني در كنار متخصصان چيني، لزوم توجه به دسته اول و دوم بافت هاي فرسوده از نظر بافت تاريخي را گوشزد مي كند. به هر حال تهران منتظر چيني هاست تا شكاف ها و ترك هاي ساختمان هاي تهران را براي مقابله با هر خطري بند بزنند.
حدود۶۰ درصد از واحدهاي مسكوني كل كشور داراي عمر بيش از 20سال و 85 درصد فاقد سازه هاي بادوام هستند؛ بيشتر اين ساختمان ها از خشت و گل و طاق ضربي و آجر و چوب ساخته شده اند. اما آسيب پذيري ساختمان هاي تهران تنها در اين عامل خلاصه نمي شود. مشكلات فضايي، كاركردي، اجتماعي، اقتصادي و مديريتي را نيز بايد به اين موضوع اضافه كنيم. بافت فرسوده از دو ديدگاه فرهنگي و شهرسازي قابل مطالعه است و بنابراين دخالت برنامه ريزان شهري، جامعه شناسان، اقتصاددانان، آسيب شناسان اجتماعي و كارشناسان زلزله براي برنامه ريزي در زمينه نوسازي بافت هاي فرسوده لازم مي نمايد.
از سنت تا صنعت
وقتي در آخرين گفت وگوي ايرانشهر با مديرعامل سازمان نوسازي شهر تهران، جمله از انقلاب به پايين فرسوده است را تيتر كرديم، هنوز متوجه فشار مشكلات بافت هاي فرسوده تهران نشده بوديم. آن روز در اتاق بزرگ و دلباز دكتر رازقي در بزرگراه نواب، در حالي در مورد بافت هاي فرسوده تهران گفت وگو كرديم كه آپارتمان هاي پروژه نواب، به عنوان نماد نوسازي بافت هاي فرسوده از پنجره هاي بزرگ اتاق خودنمايي مي كردند؛ آپارتمان هايي كه هيچ گاه نتوانستند بتنهايي نماينده يك پروژه مطالعه شده و اصولي باشند. در آنجا هم مشكل به عدم مطالعه دقيق و اجراي ناقص پروژه در يك دهه قبل برمي گشت. واقعيت ماجرا اين است كه مشكل تهران تنها بافت هاي انقلاب به پايين نيست و اگر هم باشد، راه حل كامل و نهايي، نوسازي آن بافت ها نيست. مشكل به وقتي برمي گردد كه بايد اين بافت ها يا هر مجموعه ساختماني ديگري به دست عناصر صنف ساختمان سازي ساخته شود.
كارشناسان حوزه ساخت و ساز در دو، سه سال اخير بارها تذكر داده اند كه تنها وقتي به بناي مقاوم واقعي دست پيدا مي كنيم كه همه عناصر به كار رفته و دست اندركار ساخت و ساز در يك پروسه كنترلي، كاري استاندارد ارائه دهند. اين امر هم وقتي محقق مي شود كه ساختمان سازي از شيوه سنتي بنا و عمله خود به صنعتي تبديل شود كه مصالح آن استاندارد و دست اندركاران آن همگي آموزش ديده باشند.
|