محمد باريكاني
نتايج آزمون ورودي دانشگاه ها كه اعلام شد، خط تيره مقابل موضوع جابه جايي دانشجو در صفحات نيازمندي هاي روزنامه ها تبديل به كادرهاي كوچك و بزرگ شد كه دانشجويان را ترغيب به جابه جايي با شرايط عالي، رضايت قطعي، توافق و... مي كرد.
دانشجوياني كه پس از گذراندن شرايطي سخت والبته پرهزينه به دانشگاهي در نقاط مختلف كشور راه يافته اند، حالا در كادرهاي آگهي از شما دعوت مي كنند كه در ازاي هزينه اي جزئي يا كلان كه معمولا از 5/1 ميليون تومان تا 5ميليون تومان را در برمي گيرد و البته گاهي به 10ميليون تومان هم مي رسد، حاضر به جابه جايي با آنها شويد.
پذيرفته شدگاني كه سن و سال بالاتري دارند و البته از شغلي هم برخوردارند، تمايل به مذاكرات بازاري و توافق بر سر قيمت دارند ولي جوان ترها كه تجربه چانه زني بر سر معامله اي را نداشته اند معمولا مذاكره را به والدين شان مي سپارند.
كادرهاي كوچك آگهي را كه مرور مي كنيد متوجه خواهيد شد كه دانشجويان بي بضاعت حاضرند در قبال دريافت مبلغي معادل 5/3 ميليون تومان به دانشگاهي در دورترين نقاط ايران بروند و صندلي خود را در پايتخت به دانشجوي متمول تري بفروشند. حالا اگر شما از طبقه اي متوسط يا مرفه باشيد، براحتي مي توانيد با يك تماس تلفني كوچك با صاحب كادر كوچك آگهي، مشكل دوري فرزندتان را حل كنيد. اين البته به رابطه شما با كارچاق كن هايي هم بستگي دارد كه از كارهاي اداري دانشگاه ها و قوانين مربوط به جابه جايي دانشجو يا به تعبير مردم بند پ (پارتي) مطلع باشند.
نبايد نگران تهيه پول نقد باشيد چون ممكن است بعضي از صاحبان آگهي به دليل آنكه صندلي خود را به فرزندتان در پايتخت واگذار مي كنند و خود به شهرستان مي روند تا به تحصيل بپردازند، از شما چيزي غير از وجه نقد طلب كنند. بعضي هايشان ممكن است در ازاي دريافت يك اتومبيل پاترول چهار در به جابه جايي راضي شوند و برخي هم در خصوص اتومبيل دلخواه خود كه مثلا ممكن است يكي از محصولات توليد داخل باشد يا... با شما به مذاكره بنشيند.
در اين شرايط تعجبي نيست كه گروهي واسطه از فرصت ايجاد شده استفاده كنند و تمام امكانات خود را بسيج كنند تا درست يك هفته مانده به شروع مهر پورسا نت خوبي از جابه جايي دانشجوها به جيب خود و دوستان اداري شان سرازير كنند.
مشكلي براي همه
يك استاد دانشگاه كه فرزندش در رشته پزشكي دانشگاه سمنان پذيرفته شده است، مي خواهد او را به تهران بياورد ولي مي داند كه در صورت عدم عضويت در هيات علمي دانشگاه نمي تواند از اعتبار علمي خود براي جابه جايي فرزندش استفاده كند؛ بنابراين يك كادر كوچك آگهي با چند هزار تومان فرصت خوبي براي اوست تا دانشجويي ترغيب شود از تهران به شهرستان برود. بنابراين وقتي با او تماس بگيريد به شما خواهد گفت: دوست دارم فرزندم در كنار خودم تحصيل كند و به همين خاطر حاضرم به فردي كه مايل به جابه جايي باشد 3ميليون تومان بپردازم . اين همان مزايايي است كه استاد دانشگاه در كادر آگهي به علاقه مندان وعده داده است.
در ميان كادرهاي آگهي اعتراضات زيادي به سيستم آموزش عالي نهفته است.
مهشيد بانوي 26ساله اي است كه در حال حاضر سرپرستي فرزند شش ساله اش را برعهده دارد. پذيرفته شدن او در دانشگاه، داستان جالبي است و البته كمي تلخ. اين بانوي جوان نزديك به 10سال است كه به عنوان كارشناس در يك شركت داروسازي مشغول به كار است. ماهانه نزديك به 250هزارتومان درآمد دارد و حالا كه براي نخستين بار در امتحانات كنكور شركت كرده، توانسته در رشته اقتصاد بازرگاني دانشگاه آزاد اراك پذيرفته شود. همسرش مخالف تحصيل او در دانشگاه بوده و همين بهانه اي مي شود براي جدايي.
اين بار ولي قرار بود كه آنها بار ديگر رجوع كنند و همين امر باعث شد تا مهشيد شهرستان را انتخاب كند، چون مي گويد: ظاهرا قوانيني براي جابه جايي در دانشگاه ها وجود دارد كه در صورت تاهل و دوري از همسر مي توان به شهر محل اقامت همسر و فرزند منتقل شد . رجوع مجدد منتفي شد و حالا او در يك تضاد به سر مي برد.
مي گويد: بايد شرايط تحصيل خيلي آسان تر از اينها مي بود. براي من كه يك زن هستم زندگي در شهرستاني كه هيچ آشنايي با محيط آن ندارم بسيار سخت است. تازه بايد فرزند شش ساله ام را هم با خود به شهرستان ببرم. از سوي ديگر نمي خواهم فرزندم پس از آنكه بزرگ شد، از اينكه مادرش تنها ديپلم دارد خجالت بكشد؛ بنابراين واقعا شرايط سختي را سپري مي كنم و نمي دانم كه بايد چه كار كنم .
از دانشگاه اراك با او تماس گرفته اند و گفته اند كه جابه جايي اش امكانپذير نيست، حالا او يا بايد تمام آن 10سال سابقه كار در شركت داروسازي و مزايايش را كنار بگذارد يا قيد تحصيل را بزند. البته تنها روزنه اميد اين زن جوان واسطه اي است كه از طريق آگهي جابه جايي با او تماس گرفته و گفته است در ازاي دريافت 5ميليون تومان مي تواند او را از اراك به تهران منتقل كند. پيش از آن البته پيشنهاداتي از 5/1 ميليون تومان تا 5/4 ميليون تومان هم دريافت كرده بود ولي هيچ يك از پيشنهاد دهندگان رابط اداري حل مشكل جابه جايي را نداشت.
بي اطلاعي از شرايط جابه جايي
آگهي هاي جابه جايي دانشجويي در حالي در جرايد منتشر مي شود كه صاحبان آن از قوانين مربوط به جابه جايي دانشجو هيچ اطلاعي ندارند و در اين ارتباط مسئولان وزارت علوم را مقصر مي دانند. پويا جوان 20ساله اي است كه خواستار جابه جايي در رشته معماري ازدانشگاه كاشان به تهران است و مي گويد: پس از درج آگهي، تلفن هاي زيادي فقط براي اطمينان از وجود قانوني مربوط به جابه جايي دانشجو در دانشگاه بود؛ مثلا در دانشگاه قزوين مي گفتند اگر از سازمان سنجش هم نامه جا به جايي بياوريد از شما ثبت نام نمي كنيم، در حالي كه در دانشگاه تهران ثبت نام انجام مي شود.
بنابراين براي تمام اين افرادي كه خواستار جا به جايي هستند، اين موارد كاملا مبهم است و متاسفانه هيچ يك از مسئولان وزارت علوم هم توضيح نمي دهند كه شرايط جا به جايي دانشجو چگونه است و چه عرفي دارد؟
پويا كه حاضر است در ازاي پرداخت 3 ميليون تومان به دانشگاهي در تهران منتقل شود، مي گويد: به اعتقاد من سيستم آموزش و پرورش عالي در ايران بيمار است و نمي توان گفت كه هيچ ايرادي به آن وارد نيست. تهران به عنوان پايتخت، تمام امكانات را در خود جاي داده و همه دوست دارند در دانشگاه هاي پايتخت تحصيل كنند. استفاده از امكانات حق همه بچه هاي شهرستاني هم هست، ولي به نظر من اگر امكانات دانشگاه هاي تهران به شهرستان هم منتقل مي شد، آن وقت كسي حاضر نبود براي جا به جايي ميليون ها تومان بپردازد .
جا به جايي پولي دانشجو كه طي سالهاي اخير شدت بيشتري يافته است و البته داشتن روابطي با كاركنان برخي دانشگاه ها كه امكان جا به جايي را تسهيل مي كنند، همگي نشان از ضعف سيستم آموزش عالي كشور دارد.
مينا دختر 17 ساله اي كه در رشته پزشكي دانشگاه رشت پذيرفته شده، حاضر است به شرايطي كه طرف مقابل برايش مي گذارد تن دهد و به ما مي گويد كه براي اين جابه جايي تا 10 ميليون تومان در نظر گرفته است. او مي داند كه در رشته پزشكي شرط انتقال سه سال تحصيل در همان دانشگاهي است كه پذيرفته شده، ولي دوري از خانواده براي او سخت است.
مينا مي گويد: متاسفانه مسئولان آموزش عالي كشور آنقدر درگير كارهاي ديگري هستند كه فرصت فكر كردن به شرايط دانشجوياني مانند ما را ندارند. كاش لااقل آنها تسهيلاتي براي دختران دانشجو قائل مي شدند تا آنها بتوانند تحصيلات خود را بدون دغدغه هايي اينچنين ادامه دهند .
بهت آور تر زماني است كه شما متوجه شويد كه برخي دانشجويان براي جا به جايي حتي حاضر به ازدواج صوري با دختر يا پسر ديگري مي شوند تا تنها مداركي دال بر متاهل بودن خود جمع آوري كنند تا جا به جايي آنها را از دانشگاهي به دانشگاه ديگر آسان تر سازد. اين ازدواج ها البته در ازاي پرداخت مبالغي به عقد كنندگان و طرف مقابل صورت مي گيرد كه در بلند مدت هشداري به سياستگذاران آموزشي كشور خواهد داد.
درآمدي براي دانشجويان بي بضاعت
دانشجويي كه حاضر است در ازاي دريافت پول به شهرستاني دوردست برود، بيشتر به دليل ناتواني از تامين مخارج تحصيل خود اقدام به انجام اين كار مي كند. محمد دانشجويي كه پيش از آن رتبه اي نزديك به 128 المپياد رياضي كشوري را از آن خود كرده، در رشته مهندسي پزشكي تهران پذيرفته شده است، ولي مي خواهد در ازاي دريافت يك ميليون و 500 هزار تومان به شهرستان منتقل شود.
او مي گويد: اين مسئله برايم بيشتر جنبه مالي دارد و مي خواهم اين مبلغ را صرف مخارج تحصيل خود كنم . محمد مي افزايد: اين مسائل شخصيت انسان را خرد مي كند، آنهايي كه وارد دانشگاه آزاد مي شوند مانند يك كيسه دلار متحرك به آنها مي نگرند .
او از بي توجهي به استعداد علمي دانشجويان سخن مي گويد و اينكه خيلي ها مانند او به دليل ناتواني مالي حاضر به رفتن به شهرستان ها مي شوند.
محمد مي داند كه جا به جايي دانشجويان بر اساس ضوابط معيني ميسر است، ولي با اين وجود مي گويد: جا به جايي براي طرف مقابل هزينه بيشتري دارد، چون علاوه بر پولي كه به من مي دهد بايد مبلغي هم به واسطه اي كه آشناي قوي در دانشگاه دارد پرداخت كند . به اعتقاد دوستان محمد كه همگي متقاضي رفتن به شهرستان براي ادامه تحصيل هستند و در ازاي آن مبلغي نزديك به 3 ميليون تومان دريافت مي كنند در حال حاضر درس خواندن تنها براي افرادي ميسر است كه پول بيشتري دارند، در حالي كه دانشگاه بايد بر اساس علاقه فرد به رشته تحصيلي زمينه ساز تحصيل رايگان و آسان دانشجويان باشد.
دكتر ميرچراغي، مشاور كنكور دانشگاه ها، مي گويد: از لحاظ قانوني جا به جايي دانشجويان امكانپذير نيست، ولي موارد بسياري بوده است كه دانشجويان جا به جا مي شوند كه البته بيشتر بر پايه روابط آشنايي و پولي است نه ضوابط قانوني .
وي سيستم آموزش عالي كشور را به فرهنگ رانندگي در كشورهاي جهان سوم تشبيه مي كند و مي افزايد: سيستم آموزشي كشور هيچ وقت اصلاح پذير نبوده است و به همين دليل بايد سيستم آموزش كشور را به طور جدي به چالش طلبيد .
بوروكراسي بيمار
جامعه كاغذ زده ايران و بوروكراسي اداري حاكم بر دستگاه هاي مختلف اگرچه ايراني ها را به روي آوردن به شيوه هاي مختلف براي دور زدن كاغذ بازي هاي مرسوم كه برخي هايشان جز اتلاف وقت فايده ديگري ندارند، مجبور ساخته، با اين وجود اين سيستم در دستگاه آموزش عالي كشور هم شيوع يافته است. دانشجويي كه به دليل مشكلات بسيار ناچار به ترك محل اقامت خود و رفتن به شهري ديگر براي تحصيل است، در صورت طرح مشكل خود براي جا به جايي، راه به جايي نخواهد برد و براي حل مشكل به معادلات عجيب و قريبي روي مي آورد. آنها دست به دامان صفحات نيازمندي روزنامه ها مي شوند تا شايد با پول، مشكلي را حل كنند كه از طريق شيوه هاي سالم تر امكان آن ميسر نيست. آنها پول مي دهند و جا به جا مي شوند يا از روي بي بضاعتي پول مي گيرند و به نقاط دور مي روند.
دانشگاه مجازي، دانشجوي بومي
دانش آموزان ايراني آنگاه كه به دوران دبيرستان مي رسند، علاقه شديدي به حضور در دانشگاه پيدا مي كنند. آنها شانس خود را در كنكور امتحان مي كنند و پس از عبور از سد كنكور مي توانند تحصيلات آكادميك را دنبال كنند. اگرچه در اين سالها در خصوص حذف كنكور از دانشگاه اظهارات متفاوتي صورت گرفته است و حتي مسئولان آموزش عالي اخيرا دانشگاهي مجازي راه اندازي كرده اند تا تحصيل از راه كامپيوتر و اينترنت امكانپذير شود، ليكن اخبار و گزارش هايي از طرح مربوط به بومي كردن دانشگاه ها وجود دارد؛ طرحي كه در صورت اجرا ديگر دانشجويان نياز به ترك شهر محل اقامت خود براي تحصيل ندارند. حال بايد ديد اين طرح چه زماني اجرا خواهد شد.
چالش حل نشده
داستان آموزش عالي در ايران و تلاش دانشجويان كشور در جهت اتمام تحصيلات تكميلي و نبود بازار كار پس از تحصيل، چالشي حل نشده بر جاي گذاشته است. از تمام مشكلات تهيه مخارج تحصيل در دانشگاه هاي مجازي و غيرمجازي كه بگذريم، تمايل به جابه جايي در ميان دانشجويان كه عمدتا به دليل مشكلات اقتصادي و عاطفي است، در سالهاي اخير شدت بيشتري يافته است.مشكلات اداري مربوط به جابه جايي دانشجويان و اجرا نشدن طرح بومي كردن دانشگاه ها، از ديگر چالش هاي جدي است كه مسئولان سيستم آموزش عالي و دانشجويان را گهگاه رودرروي هم قرار داده است؛ طرحي كه در صورت اجرا، ديگر نيازي به پر كردن صفحات آگهي روزنامه ها و وعده هاي چندين ميليوني نخواهد داشت.