سه شنبه ۱۷ آبان ۱۳۸۴ - - ۳۸۴۴
تهراني ها به دنبال راه فرار از هواي آلوده
پول را از من بگير، هوا را نه
005280.jpg
آيدين جهانبخش
پول به دست مي آوريم تا زندگي كنيم، زندگي مي كنيم تا پول به دست بياوريم. پول به دست مي آوريم تا زندگي كنيم، سختي مي كشيم تا پول بيشتري تهيه كنيم و... .
لابد پدران ما كه بيشتر زندگي در طبيعت را تجربه كرده بودند هرگز فكر نمي كردند كه بعد از چيره شدن بر سختي زندگي در طبيعت، هموار كردن دورترين راه ها و تبديل شدن به سلطان بلامنازع زمين، روزي برسد كه مشكل ما نه با طبيعت كه با ابزارهاي ساخت دست خودمان و عوارض آنها باشد؛ روزگاري كه عمر و سلامتي يكايك ما در معرض خطر آنچه مصنوعات ما مي سازند
قرار بگيرد. امروز نه روز نبرد با طبيعت، كه روز آشتي با آن براي چيرگي بر عوارض صنعت است و حسرت روزهاي سخت اما سالمي كه در دامان طبيعت گذرانديم.آلودگي هوا از مهمترين عوارض صنعتي شدن زندگي ماست؛ آن هنگام كه آسمان آبي جاي خود را به خاكستري مي دهد و تن و روانمان را مي سايد.سرفه، خلط، تنگي نفس، درد سينه هنگام تنفس، تپش قلب، تهوع، سردرد، سوزش گلو و سوزش چشم از اثرات هواي آلوده بر تن هامان و بي حوصلگي و اختلال عملكرد اثرات آن بر روحمان است.طرح جامع ارزيابي اقتصادي خسارت هاي وارده بر سلامتي حاصل از آلودگي هواي تهران، طرحي ست براي سنجش آنچه ارزش اقتصادي علائم و شكايت هاي ناشي از آلودگي هوا روي شهروندان تهراني دارد.
مجريان و محققان اين تحقيق (دكتر داريوش فرهود، دكتر مرتضي رحيميان و دكتر حسين كريم زادگان) كه از طرف دانشگاه علوم پزشكي و خدمات درماني تهران و به سفارش سازمان بهينه سازي مصرف سوخت اين تحقيق را انجام داده اند، سعي كرده اند به اين واقعيت دست يابند كه شهروندان تهراني براي بازيابي سلامت خود يا رفع خطرات و اثرات نامطلوب آلودگي هوا حاضر به پرداخت چقدر پول هستند. آنها در حقيقت كيفيت ذهني و جسمي را به كميتي قابل سنجش درآورده اند.
چرا حاضريم پول بدهيم؟
اقتصاددانان تعريف روشني از ارزش براساس ديدگاه هاي عقلانيت و مالكيت فرد دارند؛ به اين معني كه شخص هميشه آنچه را كه مي خواهد و نياز دارد مي شناسد (عقلانيت) و به نحوه شايسته اي قادر است آن چيزي را كه روي سعادت، خوشبختي و سلامت او تاثير دارد، ارزشگذاري كند.
مالر (1974) براي نخستين بار مدلي نظري را براي مطلوبيت ارائه داد كه در آن نشان داده شده فرد براي دستيابي به مسائل مطلوب خود حاضر به پذيرش و پرداخت چه هزينه هايي ست.فرد ترجيح مي دهد علاوه بر كالاهاي بازاري، كالاهاي غيربازاري همچون رفع نشانه هاي ابتلا به بيماري را نيز به ميزان معين و معلوم مصرف كند، چراكه اين نوع از كالا نيز بر مطلوبيت زندگي فرد موثر بوده و كيفيت زندگي او را تعيين مي كند.
در اين تحقيق نشان داده شده كه فرد براي رفع نشانه ها و بيماري هاي ناشي از آلودگي هوا (كالاهاي غيربازاري) حاضر به پرداخت چه پولي ست!
روش به كار رفته نيز اينگونه است كه اجازه داده شده آلودگي هوا بر طول مدت بيماري در يك مدل سلامتي تاثير بگذارد. در نتيجه، تغييري ناچيز و اندك در آلودگي هوا موجب تغيير ناچيز و اندك در طول مدت بيماري مي شود.سئوالات تحقيق (كه به روش ميداني و با ابزار پرسشنامه انجام شده) برآوردي جزئي و غيرمستقيم را در رابطه با ارزش كاهش آلودگي هوا فراهم آورده است. از سوي ديگر استفاده از اين مدل، متغيرهايي را مشخص كرده كه تمايل به پرداخت، به آنها بستگي دارد.اين متغيرها و عناصر تاثير گذار در پرداخت پول، اينها هستند: كالاهاي مصرفي، اوقات فراغت، ميزان بيماري يا علائم و نشانه  هاي آن، ماهيت بيماري، ويژگي هاي فردي و از همه مهمتر بودجه در اختيار فرد و همچنين ويژگي هاي فردي.
عناصر ديگر هم البته در ميزان پرداخت پول تاثير دارند؛ عناصري همچون سن، تحصيلات و سابقه داشتن بيماري. محققان در اين تحقيق، فرض مدل
(سلامت تندرستي) خود را بر اين گذاشته اند كه افراد در محدوده بودجه خود زمان تندرستي را به كار ، استراحت و تفريح اختصاص مي دهند و با توجه به محدوديت بودجه اي، درآمد خود را به دارو و كالاهاي ديگر به گونه اي تخصيص مي دهند تا مطلوبيت خود را به حداكثر برسانند. اگر ارزش كاهش آلودگي هوا را براي افراد تعيين  كنيم، اين همان پولي ست كه مي توان در ازاي كاهش آلودگي و نشانه هاي آن با ثابت نگه داشتن مطلوبيت افراد از آنها دريافت كرد.
ارزش آماري زندگي انسان
ارزش آمـــــاري زنـــــدگي انسان
(Value of Statisticallife) ميزان تمايل به پرداخت جامعه براي كاهش يك مورد مرگ از بين افرادي كه فوت مي كنند، است. بر اساس مطالعات موجود، ارزش آماري زندگي انسان به طور كلي بين 100 هزار دلار تا 25 ميليون دلار آمريكا در سال 2002 برآورد شده است. اين برآورد، البته با توجه به معيارهاي فرهنگي و سطح درآمد هر كشوري متفاوت است. برآورد كل خسارت هاي سالانه وارد بر سلامتي ناشي از آلودگي هواي تهران در سال 1381 به گونه اي كه حداكثر در يك درصد از روزهاي سال از حد استاندارد بالاتر بوده، جمعا اين رقم را نشان مي دهد: 508 ميليارد و 977 ميليون و 742 هزار تومان معادل 636 ميليون و 222 هزار و 178 دلار. بر اساس همين آمارها خسارت مستقيم سالانه بيماري هاي منجر به بستري ناشي از آلودگي  هواي تهران در همان سال بر اساس يك درصد از روزهايي كه آلاينده ها از حد استاندارد بالاتر بوده اند، 2 ميليارد و 606 ميليون و 604 هزار تومان بوده است. ميانگين خسارت هاي روزانه بيماري ها و شكايت هاي ناشي از آلودگي  هواي تهران به ازاي افزايش هر واحد آلاينده  نيز به اينگونه گزارش شده است:
- مشكل بي حوصلگي و اختلال در كارايي: 3 ميليون و 829 هزار تومان.
- تهوع: 416 هزار تومان.
- سوزش چشم: 2ميليون و 605 هزار تومان.
- سردرد: 66 ميليون و 108 هزار تومان.
- خلط: 668 هزار تومان.
- سرفه: 851 هزار تومان.
ارزش آماري زندگي يك ايراني با توجه به درآمد سرانه ملي و شرايط اقتصادي و اجتماعي ايران در ارزيابي نهايي تيم تحقيق معادل 200 ميليون و 745 هزار و 600 تومان در سال 1381 در نظر گرفته شده است (لازم به ذكر است كه ارزش آماري زندگي انسان با ديه متفاوت است. زيرا ديه در واقع ارزش جان انسان نيست، بلكه مبلغي ست براي كاهش اثرات جسمي و رواني ضرب و جرح و قتل غيرعمد). بنابراين خسارت هاي مرگ و مير زودرس روزانه ناشي از آلودگي هواي تهران به ازاي افزايش هر واحد آلاينده در تهران به صورت ميانگين حدود 5 ميليون و 620 هزار و 876 تومان و در سال، 186 ميليارد و 30 ميليون و 947 هزار و 500 تومان برآورد شده است.
تحقيق از مردم تهران
تيم تحقيق پس از محاسبه اين اعداد و ارقام به سراغ مردم تهران رفتند تا بدانند آنها چه ارزشي براي سلامتي خود قائل هستند و حاضرند چه ميزان پول براي آن بپردازند. در اين ميان افرادي انتخاب مي شدند كه بتوان نتايج حاصل از پاسخ هاي آنها را به تمام مردم تهران تعميم داد. بر اين اساس تمامي افراد ساكن در شهر تهران، اسلامشهر و شهرري به خوشه هاي 450 نفري تقسيم شده و با استفاده از روش هاي نمونه گيري سه هزار نفر مورد پرسش قرار گرفتند. بد نيست بدانيم كه سن افراد انتخاب شده ميان 18 تا 89 سال و متوسط سن آنها 8/38 بوده است. 71 درصد از اين افراد متاهل بوده و 5/1 درصد آنها خانوار يك نفره، 3/25 خانوار 4 يا 5 نفره و 7/24 درصد نيز خانوار 6 نفره داشتند. 6/36 درصد افراد نمونه نيز سرپرست خانواده بودند. از ميان پاسخگويان در 6/64 درصد از خانوارها فقط يك نفر داراي درآمد و در 3/23 درصد خانواده ها نيز دو نفر از افراد خانوار درآمد داشتند. متوسط درآمد ماهانه خانوارهاي مورد مطالعه در سال 81 نيز معادل 280 هزار تومان بوده است.3/43 درصد از اين افراد اعلام كردند كه در هنگام آلودگي هوا ناراحتي خاص پيدا مي كنند و 7/53 درصد نيز گفتند كه در اين مواقع ناراحتي خاصي ندارند. در عين حال 1429 نفر (6/47 درصد از افراد نمونه) گفتند كه در هنگام شدت آلودگي هوا فعاليت خانواده شان تغيير مي كند و يكهزار و 570 نفر (4/52 درصد) نيز اعلام داشتند كه افراد خانواده شان در هنگام تغيير آلودگي  هوا هيچ تغييري در فعاليت خود ندارند.
شكايت از علائم آلودگي
نتايج تحقيق نشان داد كه بالاترين ميزان شكايت از علائم بيماري هاي مربوط به آلودگي  هوا مربوط به بي حوصلگي با 56 درصد است. پس از آن 7/36 درصد از سردرد، 4/22 درصد از سوزش چشم، 2/16 درصد از سرفه، 4/15 درصد از تپش قلب و 6/14 درصد نيز از خلط شكايت داشتند. نتايج به دست آمده حاكي ست سوزش گلو 8/13 درصد، عدم توانايي انجام كارهاي روزانه در حد معمول 3/13 درصد و تنگي نفس 6/10 درصد شكايات را به خود اختصاص داده است. پايين ترين ميزان شكايت ها و علائم ناخوشي هم مربوط به درد سينه هنگام تنفس  با
1  /8 درصد و تهوع با 8/7 درصد است. 281 نفر (4/9 درصد) از افراد نمونه نيز از هيچ يك از اين موارد شكايت و اظهار  ناراحتي نكردند.
حالا چقدر پول مي دهيد؟
سئوال 13 در اين قسمت ما مي خواهيم ارزش سلامتي را از ديدگاه شما بدانيم. تصور كنيد كه در يك بازار فرضي قرار داريد و مي توانيد با پرداخت پول از هر يك از ناخوشي هاي گفته شده اجتناب  كنيد. توجه داشته باشيد كه ميزان تمايل به پرداخت شما مي تواند شامل تمام هزينه هاي پزشكي، غيبت از كار و مدرسه و ... باشد. بنابراين ارزش در امان بودن از هر يك از ناراحتي هاي فوق را در يك روز براي خودتان تعيين كنيد. به عبارت ديگر مي خواهيم از شما سئوال كنيم كه با توجه به توان مالي خود حاضريد چقدر بپردازيد (اگر اين مبلغ از طريق صندوقي براي بهبود اين علائم پرداخت شود) تا فقط در يك روز هر يك از اين ناراحتي ها را نداشته باشيد (به عنوان مثال يك روز سردرد نداشته باشيد)؟
توجه: در هر مرحله پرداخت، مقداري از پول شما براي مرحله بعدي كم مي شود. نتايج به دست آمده از پاسخ هاي اين پرسش درباره متوسط ميزان تمايل به پرداخت، براي هر يك از شكايت ها و علائم بيماري در افراد مورد مطالعه به شرح زير است:
سرفه: حدود 900 تومان، خلط: 700 تومان، تنگي نفس: يكهزار و 400 تومان، درد سينه هنگام تنفس: يكهزار و 50 تومان، تپش قلب: يكهزار و 450 تومان، تهوع: 780 تومان، سردرد: يكهزار و 200 تومان. سوزش گلو: 700 تومان، سوزش چشم: 980 تومان، بي حوصلگي: يكهزار و 550 تومان و اختلال عملكرد: يكهزار و 200 تومان.
كار مي كنيم، پول مي دهيم، زندگي مي كنيم، كار مي كنيم، پول مي دهيم... .
نياز به سلامتي داريم. تفريح و استراحت حق ماست. آسودگي حق ماست و زندگي در محيطي سالم حق ماست. كار مي كنيم و هوا را آلوده مي كنيم، زندگي مي كنيم و هوا را آلوده مي كنيم، تفريح مي كنيم و به طبيعت آسيب مي رسانيم. پول در مي آوريم و آسمان را خاكستري مي كنيم و پول مي دهيم تا دوباره همه چيز برگردد؛ درختان سبز، آسمان آبي، پرندگان، آب هاي روان و...
قصدم در پايان اين گزارش گير دادن به نهادهاي دولتي، شهرداري، خودروسازان، صنايع آلاينده و ... نيست؛ تنها مي پرسم كه ما چكار مي كنيم و مفهوم اين چرخه پول و نوع زندگي كه ساخته ايم چيست؟ پول در مي آوريم به بهاي ويراني طبيعت و آلودگي محيط اطرافمان و پول مي دهيم براي بازسازي آن و كاهش آلودگي آن. چه مي كنيم؟

نفرين مدرنيته
روزگاري اجداد انسان هنگام زلزله، سيل، توفان و... در پيشگاه خدايان براي فروكش كردن خشم آنها قرباني تقديم مي كردند. آنها كيفيت نفرين خدايان را با كميت قربانيان خود پاسخ مي دادند.
اكنون با ورود به دوران جديد، همه آن نفرين ها را خرافه مي دانيم، اما خود دچار نفرين خدايان ماشيني مان شده ايم. نفرين جديد خدايان مدرن، عوارض صنايع در زندگي بشر است. حال براي اين خدايان بايد قرباني كنيم و هزينه حضور آنها را در زندگي مان بپردازيم.

رنج نشستن در فضايي چند سانتي
005292.jpg
آزاده بهشتي- هر چند مصوبه شوراي شهر تهران در تعيين نرخ كرايه تاكسي ها طي سال 83 براساس يك نفر مسافر بر صندلي جلو خودرو تصويب شد، اما با اين وجود تا چند روز پيش نيز مسافركش ها از اين كار اجتناب نمي كردند و مانندهميشه پاي توسل به زور براي فرهنگسازي به ميان كشيده شد. اينكه اجرايي شدن هرچيزي در كشور ما منوط به برخورد قانوني و به زبان ساده تر جريمه است، موضوع چندان دلچسبي نيست، اما واقعيتي ست كه نمي توان از آن چشم پوشي كرد؛ شايد به همين دليل بود كه بعد از كش و قوس هاي بسيار ميان مديران پايتخت در مورد نفر اضافي صندلي جلو، در نهايت مسئولان به اين نتيجه رسيدند كه با در نظر گرفتن جريمه اي نقدي به اين مناقشه پايان دهند.
از اوايل آبان ماه معاون راهنمايي و رانندگي نيروي انتظامي كشور، ساز تعيين جريمه براي اين موضوع را نواخت و اعلام كرد از نيمه اين ماه همراه با اجباري شدن بستن كمربند ايمني در معابر درون و برون شهري، سوار كردن دو نفر در صندلي جلو نيز ممنوع مي شود. اين موضوع شروع بهانه اي بود كه به دست مسافركش هاي خطي راهي داده شد و اين امكان را براي آنها فراهم كرد تا براي كسر يك مسافر از سرويس رفت وآمد خود مقدار نه چندان كمي را به كرايه هاي خود بيفزايند.
به رغم اينكه اعضاي شوراي شهر تهران و مسئولان تاكسيراني بارها اعلام كردند كه سرشكن كردن نرخ يك نفر مسافري كه كاهش پيدا مي كند مغاير با مصوبه شوراي شهر است، اما اطلاعيه هاي تاكسيرانان در اين مورد به بحث اقتصادي كه رانندگان تاكسي مطرح مي كنند، برمي گردد و معتقد است اين موضوع به صورت عرف درآمده و به اعتقاد آنها گاهي اين عرف از قانون قوي تر و محكم تر است.هم اكنون در سطح شهر تهران نه تنها كرايه تاكسي ها مغاير با مصوبه شوراي شهر تهران است، بلكه با بالا رفتن امكان جريمه براي نبستن كمربند ايمني، نرخ ها يك روز قبل از اجراي اين قانون بالاتر رفته است و زور قانون تعييني رانندگان به لايحه اي كه هنوز از سوي تاكسيراني به شورا فرستاده نشده، مي چربد. اعضاي شوراي شهر تهران معتقدند ضعف قسمت بازرسي تاكسيراني به اين موضوع دامن زده و مسافركش هاي شخصي به خود اين اجازه را مي دهند تا تمام قوانين مربوط به تاكسيراني را مختل كنند، هيات مديره تاكسيراني ناقص است و اين سازمان به صورت فردي اداره مي شود. اين ايراداتي ست كه اعضاي شوراي شهر صراحتا در مورد تاكسيراني مي گويند و به كمك آمدن راهنمايي و رانندگي را، راه حل مناسبي براي مشخص شدن تكليف مسافربرهاي شخصي مي دانند.افسران راهور راهنمايي و رانندگي از دو روز قبل براساس قانون، اين اجازه را يافته اند تا رانندگاني را كه اقدام به سوار كردن دو نفر بر صندلي جلو مي كنند را، هم به خاطر نبستن كمربند ايمني و هم به دليل رعايت نكردن قانون سوار كردن يك نفر در صندلي جلو جريمه كنند. هر چند اين قانون ضريب ايمني مسافر را در تصادفات بالا مي برد، اما مسافركش ها نيز براي جلوگيري از حق مسلمي كه فكر مي كنند با اين قانون از آنها تضييع مي شود، نرخ كرايه ها را بدون نياز به برگزاري جلسه هاي متعدد در شوراي شهر و بالا رفتن دستان 15 عضو آن، افزايش دادند.دو نكته در افزايش نرخ كرايه ها از سوي رانندگان در اين موضوع نهفته است كه نمي توان از آن گذشت. نكته اول اينكه مسافران در مقابل اين افزايش نرخ، اعتراض نكرده يا اعتراضشان نسبت به دفعات قبل كمتر شده و نكته دوم پيش بيني ست كه مسئولان نيروي انتظامي پيش از اجراي اين قانون كرده بودند كه اشتباه از آب درآمد. معاون راهنمايي و رانندگي ناجا پيش از اجراي اين قانون گفته بود كه با تعيين جريمه براي نبستن كمربند ايمني و سوار شدن دومسافر صندلي جلو غائله قديمي افزايش نرخ كرايه تاكسي ها و مسافربرهاي شخصي مجددا مطرح شده و مسافران بايد براي سر و كله زدن با رانندگان، چانه گرم كنند كه اين عكس العمل در مقابل افزايش نرخ كرايه تاكسي ها از سوي مسافران، اين بار اتفاق نيفتاد.هر چند سردار سرتيپ محسن انصاري با استناد به اين استدلال معتقد است شوراي شهر و تاكسيراني بايد از 15 آبان ماه با نظارت جدي بر اجراي قانون،  از بهانه جويي هاي رانندگان تاكسي در مورد افزايش كرايه ها جلوگيري كرده و با متخلفان برخورد كنند، اما هنوز از مصوبه اي در مورد افزايش، كاهش يا تعيين نرخ كرايه ها خبري نيست و مسافران يا بايد تن به خواسته رانندگان بدهند يا همچنان رنج نشستن دو نفر در يك فضاي چندسانتي را تحمل كنند.

راپورت خبرنگار
شكلك هاي خياباني
پويا مهرآيين- ساعت هاي اول صبح است. در تاريك و روشن هوا، تازه وارد تهران شده اي و با توجه به خلوتي خيابان ها و خستگي راه، تا آنجا كه ضوابط شخصي ات اجازه مي دهد، فارغ از حضور پليس به ماشينت گاز مي دهي. دوست داري زودتر به خانه برسي و استراحت كني. خيالت هم راحت است كه در بزرگراه با موانع چنداني براي حركت با سرعت بالا روبه رو نيستني. در اين فكر هستي كه چقدر خوب برنامه ريزي كرده اي كه توانسته اي پيش از بيرون آمدن ماشين ها و شلوغ شدن خيابان ها، وارد تهران شوي كه ناگهان آنچنان سرت به سقف خوروات مي خورد كه هرچه فكر و خيال در آن بود، ناگهان مي پرد. مهمترين كاري كه مي تواني انجام بدهي، اين است كه فرمان خودرو را محكم بچسبي و از انحراف آن جلوگيري كني تا گرفتار دردسرهاي بعدي نشوي. احتمال دارد در اين سقوط نه چندان آزاد، فنرهاي خودرو يا مهره هاي  گردن و كمر تو آسيب ببيند، ممكن است بلاهاي مختلفي سر چرخ و رينگ خودروات آمده باشد و... . همه اين بلايا فقط مي تواند نتيجه يك خيال خام باشد؛ آن هم اينكه در بزرگراه، چاله چوله اي وجود ندارد كه تو را مجبور به پاييدن سطح گذرگاه كند، اما حالا با اين تجربه نه چندان شيرين، راننده اي پخته تر شده اي؛ راننده اي كه حالا ديگر از آسفالت بزرگراه هم مطمئن نيست.
طرف صحبت من در سطرهاي قبلي بيشتر ممكن است راننده هاي شهرستاني باشند يا راننده هاي تهراني كه كمتر گذارشان به فلان بزرگراه مي افتد، چرا كه ديگر رانندگاني كه هر روز مسير خاصي را طي مي كنند، اينگونه موانع سلب آسايش را مي شناسند، البته بگذريم از اينكه در مواقعي كه ترافيك بر بزرگراه حاكم است و خودروها امكان مانور زيادي بين خطوط ندارند، گاهي مجبور مي شوند با نهايت آرامش و احتياط، پايين و بالاي اين تله هاي تمركز و آسودگي را تحمل كنند.
يكي از اين چاله هاي نسبتا كم عمق (!) در ابتداي اتوبان نواب، هنگامي كه مسافران جنوب كشور وارد تهران مي شوند، از آنها پذيرايي مي كند. بهتر نيست شيوه هاي بهتري براي خوشامد گفتن به ميهمان هايي كه آشنايي چنداني با گذرگاه هاي تهران ندارند انديشيده شود تا آنها از همان لحظه ورود با زيبايي هاي دلپذير (!) تهران مواجه نشوند؟البته اگر مسئولان مربوطه دلشان سوخت و به فكر تعمير و مرمت اينگونه موانع افتادند، دعاي خير رانندگان تهراني را هم شامل حال خود خواهند كرد؛ خصوصا رانندگاني كه با هزار و يك گرفتاري و مشغله مجبورند نقشه فرورفتگي ها و برآمدگي هاي معابر تهران را نيز در ذهن خود ترسيم كنند و هر لحظه مواظب باشند كه در چاله تازه اي گرفتار نشوند.نمونه ديگر اينگونه كنده كاري ها در تعدادي از معابر و خيابان هاي ديگر نيز به چشم مي خورد. اينكه چرا بعد از حفاري يك نقطه در شهر بايد مدت ها آثار آن برجاي بماند و در موقع مقتضي (!) ترميم شود، هم از آن سئوال هايي ست كه عقل ما به جواب آنها قد نمي دهد.
آيا وقتي از رانندگان تهراني انتظار داريم در بين خطوط رانندگي كنند، نبايد موانعي از اين دست را از پيش پاي آنها برداريم؟
اگرچه تا كنون توجه كمتري به اين موضوع شده و شايد مطالعه دقيقي نيز در اين مورد صورت نگرفته باشد، مي توان با تحقيق درست و دقيقي به ميزان تبعات ترافيكي و اقتصادي- اجتماعي، پستي و بلندي هاي خياباني پي برد.
در نظر بگيريد كه هر راننده اي براي گريز از يكي از اين چاله ها مجبور باشد يا سرعتش را به حداقل برساند يا اينكه با چرخاندن فرمان به خط كناري منحرف شود و به قول معروف مانع موردنظر را دور بزند. با محاسبه تعداد خودروهايي كه در يك روز از يك نقطه عبور مي كنند و زماني كه از هر كدام از آنها تلف مي شود و هزينه هايي كه براي برطرف كردن ترافيك صورت مي گيرد، به اين نتيجه خواهيم رسيد كه احتمالا هزينه و زمان تعمير هر كدام از اين شكلك هاي خياباني بسيار كمتر از خسارات روزانه اي ست كه به ما وارد مي شود.اين نكته خصوصا در مورد بزرگراه هايي كه شريان هاي حياتي شهر به شمار مي روند، بسيار حياتي تر مي نمايد، اگرچه حتي در خيابان هاي فرعي و كوچه ها نيز نبايد از آن غفلت كرد.
شهر تهران مسائل بسيار عمده تري براي حل شدن پيش روي ما گذاشته است؛ آلودگي هوا، احتمال زلزله و مشكلات كلان ديگر آنقدر مهم هستند كه با معضلاتي از قبيل آنچه موضوع اين مبحث است قابل مقايسه نباشند. بهتر نيست با رسيدگي سريع به مشكلات حل شدني، هم مجالي بهتر براي فكر كردن به مشكلات عمده تر ايجاد كنيم و هم تمريني براي مقابله با مشكلات گوناگون داشته باشيم؟ بعضي مشكلات، تنها نتيجه نارسايي مديريتي شهري ست. آنها را زودتر حل كنيم و به رويارويي با معادلات پيچيده بي جواب بينديشيم و از سوي ديگر به شهروندان نيز اين مجال را بدهيم كه فكر و ذكرشان را براي پرداختن به چم وخم مشغله هاي مهم ديگرشان صرف كنند. در اين سرزمين درازدامن، هرچه از دغدغه هاي فكري شهروندان كم كنيم، باز هم كم است و بهانه هاي ديگري براي ناسلامتي فكري و رواني وجود دارد؛ كمي به فكر خودمان باشيم.

زاويه ديد
بازگشت  به چه قيمتي؟
امير موسي كاظمي- در زندگي مدرن امروزي، هزينه كردن براي برخي امور به ظاهر كم اهميت، گريزناپذير است، تامين نيازهاي اوليه كه جاي خود. امروزه هزينه هاي ثانويه اي كه يك فرد براي گذران زندگي خود مجبور به پرداخت آنهاست، دست كمي از هزينه هاي اوليه او ندارد. بر همين اساس هم هست كه وضعيت معيشت، بخصوص در شهرهاي بزرگ، هر روز وحشتناك تر از روز قبل چهره مي نمايد و هيچ مانعي هم تاكنون نتوانسته سد راه اين سقوط شود.
در چنين شرايطي ظهور پديده هاي نو در سبد هزينه هاي خانوار امري ست كه به هيچ عنوان با استقبال قشر آسيب پذير جامعه مواجه نمي شود، بخصوص اگر اين هزينه ها اولا مربوط به عوارض جانبي يك حق از دست رفته باشد و ثانيا براي بازگشت به نقطه صفر يا حالت تعادل. به بيان ديگر پرداخت هزينه براي حفظ وضعيت موجود، گرچه ضروري و گريزناپذير است، اما كشف فلسفه وجودي آن جزو مواردي ست كه به مقاومت در برابر چنين هزينه هايي كمك مي كند. اينكه اصولا چرا حق طبيعي انسان ها پايمال مي شود تا چنين هزينه هايي براي برطرف ساختن عوارض جانبي نبود اين حق پرداخت شود، از ابهاماتي ست كه در اين بحث وجود دارد. اين نكته كه هزينه جبران اين عوارض جانبي صرف حفظ آن حق طبيعي شود نيز كمكي به حل اين مشكل نمي كند. در واقع نمي توان پذيرفت كه جامعه هزينه درمان بيماري هاي ناشي از آلودگي هوا را صرف از بين بردن اين معضل كند، چرا كه داشتن هواي پاك و عاري از هر نوع آلودگي جزو حقوق طبيعي و اوليه هر جامعه اي ست و نبايد وضع را به گونه اي پيش برد كه شهروندان مجبور به پذيرش اين بي عدالتي شوند. اينكه هر كدام از ما حاضريم براي در امان ماندن از لطمات جسمي و روحي، هزينه درمان را صرف پيشگيري كنيم، نبايد مستمسكي قرار گيرد براي آنها كه در انجام وظيفه شان در قبال ايمن بودن محيط، كوتاهي كرده اند. بله، سالم بودن و سالم زيستن خوب است، اما نه با پاك كردن صورت مسئله، بلكه با حل مناسب و به موقع آن.

اعداد اساسي
۳‎/۰۰۰‎/۰۰۰
005283.jpg
روزانه 3 ميليون و 240هزار تومان بنزين توسط خودروهاي سرگردان براي پيدا كردن جاي پارك در تهران اتلاف مي شود.
طبق آمار موجود در سازمان ترافيك شهر تهران، تقريبا 68 درصد از وسايل نقليه كه قصد پارك خودرو خود را دارند به دليل نبود مكان مناسبي براي پارك در سطح شهر دچار سرگرداني مي شوند.
بر اساس اين گزارش، روزانه حدود 60 هزار خودرو سرگردان براي پيدا كردن پاركينگ در سطح شهر تهران تردد مي كنند كه با فرض يك كيلومتر پيمايش اضافي، تقريبا 60 هزار كيلومتر در روز توسط اين تعداد خودرو طي مي شود.
اين گزارش حاكي ست روزانه 7 هزار و 200 ليتر بنزين اضافي توسط 60 هزار خودرو سرگردان مصرف مي شود كه با احتساب قيمت جهاني سوخت، مبلغي حدود 3 ميليون و 240 هزار تومان در روز مي شود.
قيمت بنزين در بازارهاي جهاني هم اكنون حدود 400 تومان براي هر ليتر است. در ايران هر ليتر بنزين به قيمت 80 تومان عرضه مي شود.

كلانشهر
افزايش نرخ كرايه ها در كرج
005256.jpg
شماري از شهروندان كرجي به آنچه كه افزايش خودسرانه نرخ كرايه هاي تاكسي در اين كلانشهر ناميدند ، انتقاد كردند.
اين عده اعلام كردند: افزايش ناگهاني و بدون اطلاع قبلي كرايه تاكسي در اين كلانشهر، مشكلاتي را براي مسافران به وجود آورده است .
به گفته آنان، افزايش كرايه تاكسي در اين موقع از سال، معقول و منطقي به نظر نمي رسد.
علي معتمدنژاد يكي از شهروندان كرجي گفت: رانندگان تاكسي دليل افزايش كرايه را اجراي طرح تك سرنشين شدن صندلي جلو خودرو بيان مي كنند .
او افزود: هم اكنون در بيشتر خطوط تاكسيراني، اين طرح اجرا شده و نبود اطلاع رساني به موقع دراين زمينه گاهي سبب برخوردهاي لفظي و حتي فيزيكي بين تاكسيرانان و مسافران شده است .
به گفته اين شهروند، حداقل كرايه تاكسي در كرج 750 ريال است كه اين نرخ اكنون به يكهزار ريال رسيده است.
مديرعامل سازمان تاكسيراني كرج با اشاره به اجراي طرح تك سرنشين شدن صندلي جلوي تاكسي در شهر كرج گفت: نرخ ها بر مبناي چهار سرنشين محاسبه شده و رانندگان، مجاز به افزايش كرايه هاي تاكسي نيستند .
عبدالله شجاعي افزود: در سال جاري نرخ كرايه هاي تاكسي در اين كلانشهر در راستاي مصوبه مجلس شوراي اسلامي مبني بر تثبت قيمت ها، افزايش نداشته و تاكنون دستورالعملي در اين ارتباط به رانندگان ابلاغ نشده است .
وي تاكيد كرد: به منظور رفع اين معضل، گشت هاي نظارتي اين سازمان براي پيگيري موضوع با حضور بازرسان در تمام خطوط تاكسيراني حاضر شده اند و شهروندان در صورت مشاهده هر مشكلي در اين زمينه مراتب را از طريق شماره تلفن 129 به سازمان تاكسيراني اطلاع دهند .
در شهر كرج، 4 هزار و 893 دستگاه تاكسي در يكصد خط، روزانه 2 ميليون و 112 سفر درون شهري را انجام مي دهند.

شهر آرا
ايرانشهر
تهرانشهر
جهانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
در شهر
زيبـاشـهر
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  زيبـاشـهر  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |