آتوم اگويان
ساختن فيلمي درباره كشتار ارامنه توسط ماموران دولت عثماني كه 86 سال قبل رخ داد، قطعا كار آساني نيست، اما آتوم اگويان اين كار را كرد. او فيلمسازي كانادايي ست، اما همه جا خود را يك ارمني مقيم كانادا مي نامد، شايد همين عرق مذهبي اگويان است كه اين جسارت را در او برانگيخت تا يك فيلم جسورانه درباره كشتار ارامنه با نام آرارات بسازد.
آتوم اگويان كه خود از نوادگان پناهندگان ارمني ست، سال 1960 در مصر متولد شد. او كارنامه فيلمسازي درخشاني دارد؛ تقريبا تمامي آثار او طي سال هاي مختلف در كن حضور داشته اند. اگويان در سال 1991 فيلم تنظيم كننده را ساخت. سه سال بعد توانست فيلم گزوتيكا را بسازد كه در سال 1994 براي اين فيلم جايزه بين المللي منتقدان را كسب كرد. اين فيلمساز كانادايي 4 سال بعد فيلمي ساخت با عنوان آينده شيرين كه به خاطر آن هم باز جايزه بين المللي منتقدان را از آن خود كرد. سفر فليسيا فيلم ديگر اگويان بود كه در سال 1999 تهيه شد. در اين سال ها اگويان فكر كرد حالا براي ساختن فيلمي از نياكان خود كه هميشه آرزويش را داشت اقدام كند. هيچ كس تاكنون فيلمي در مورد كشتار ارامنه در تركيه نساخته بود و اگر اين فيلم با ساختاري محكم ساخته مي شد، مي توانست يك شهرت جهاني را براي وي به همراه آورد. او در جايي گفته است: در فيلم هاي قبلي ام به شكلي نمادين به مسئله قتل عام پرداخته ام، اما وقت آن بود كه به طور مستقيم در اين باره فيلمي بسازم، اما به اين فيلم در جشنواره كن بشدت حمله شد .
آتوم اگويان مانند بسياري از كارگردانان دنيا يك فيلمنامه نويس هم هست. او در سال 2005 فيلمي ساخت با نام جايي كه حقيقت وجود دارد . اگويان اين فيلم را
بر اساس رماني از روپرت هولمز نوشت. اين فيلم در مورد روزنامه نگار جواني ست كه پس از 15 سال از ماجراي پيدا شدن جسد دختري در يكي از هتل هاي شهر، شروع به تحقيق در مورد مرگ دختر مي كند. در جشنواره كن اين فيلم بشدت مورد حمله منتقدان قرار گرفت. اما فيلمي از اگويان كه اخيرا در شبكه 4 سيما پخش شد، شيريني جهان پس از مرگ نام دارد. اگويان اين فيلم را از رماني به همين نام، نوشته راسل بنكس اقتباس كرده است. فيلم، داستان وكيلي ست كه وارد شهري كوچك مي شود. او قرار است وكيل خانواده هاي 14 دانش آموز كشته شده در تصادف اتوبوس مدرسه باشد. اگويان در اين فيلم از قصه گويي خطي، فاصله گرفت و تا نيمه هاي داستان، فضا را مبهم باقي گذاشت، بعد همه چيز را به هم ريخت و در آخر موضوع را بسيار ساده بست!
به هر حال به دليل تصوير سازي از برخي وقايع توسط اگويان در فيلم هايش، شايد هرگز ديگر فيلمي از اين كارگردان در تلويزيون ايران به نمايش درنيايد.
حسين بيك باغبان
اوبزودي صاحب يكي از معتبرترين نشان هاي افتخار دولت فرانسه موسوم به نشان شواليه پالم آكادميك خواهد شد.
پروفسور حسين بيك باغبان، استاد ايران شناسي و رئيس گروه خاور شناسي دانشگاه مارك بلوك (استراسبورگ) فرانسه است. او بيش از 37 سال در رشته هاي تاريخ تمدن ايران و زبان و ادبيات فارسي سابقه تدريس دارد و تا امروز 20 كنگره بزرگ علمي بين المللي را در زمينه مطالعات خاورشناسي در فرانسه برگزار كرده و در بسياري از كنگره هاي علمي بين المللي جهان شركت داشته است. يكي از برجسته ترين خدمات فرهنگي پروفسور بيك باغبان ايجاد مقطع ليسانس زبان و ادبيات فارسي و تاريخ تمدن ايران در كنار مقاطع فوق ليسانس و دكترا در دانشگاه مارك بلوك (استراسبورگ) است. اين در حالي ست كه در اروپا دانشگاه ها به بهانه هاي گوناگون در حال حذف مقاطع مختلف زبان و تمدن فارسي هستند. پروفسور تاكنون مقالات متعددي را نيز در زمينه هاي تخصصي خود تاليف كرده است. مدال شواليه پالم آكادميك از قديمي ترين و معتبرترين نشان هاي علمي و فرهنگي دولت فرانسه است كه از سال 1808 بندرت به بعضي از استادان دانشگاه و دانشمندان اهدا شده است. اين نشان قرار است طي مراسمي كه در ساختمان دانشگاهي پاله اونيور سيتر برگزار مي شود به پروفسور بيك باغبان اعطا شود.
استاد متولد 1316 تهران است و در دانشكده ادبيات دانشگاه اصفهان دكترايش را گرفته. وي ديپلم مدرسه مطالعات را در شهر استراسبورگ گذرانده و در سال 1970 دكتراي سوم اش را در رشته تاريخ سپري كرده است. در سال 1975 ميلادي دكتراي دولتي گرفت و از سال 1968 مشغول تدريس و آموزش زبان و ادبيات فارسي در دانشگاه استراسبورگ شد. وي هم اكنون داراي كرسي زبان و ادبيات فارسي و رئيس گروه خاورشناسي دانشگاه ياد شده است.او تاكنون كتابي منتشر نكرده است؛ غير از سه رساله اي كه براي فوق ليسانس و دكترايش نوشته و به صورت مقاله برخي از مباحث آنها را در نشريات و مجلات فرانسه منتشر كرده است. در مورد حافظ، نظامي و نيما يوشيج هم مقالاتي در فرانسه به دست چاپ سپرده است، اما تخصص وي در زمينه فرقه هاي اسلامي ست و بويژه در مورد اهل حق تحقيق مي كند. اين مطالب تماما به زبان فرانسوي نوشته و منتشر شده است.
او موسس يك مركز شعر در منطقه مديترانه اي بوده كه مركز آن در خود دانشگاه استراسبورگ از سال 1980 آغاز به كار كرد و تا به حال هم سه كنگره برگزار كرده است. او با تلاش زيادي توانست ايران را كه از نظر جغرافيايي جزو مناطق مديترانه نيست، به عضويت اين مركز درآورد... . در اين كنگره از ادبيات ايران بسيار سخن به ميان آمد و در مورد پروين اعتصامي و نيما يوشيج و مهدي اخوان ثالث صحبت هاي فراواني شد.