عكس:علي اكبر شير ژيان
شهره مهرنامي
آسيب هاي اجتماعي يكي از بزرگترين مشكلات شهرهاي حاشيه اي تهران است؛ آسيبي كه با مهاجرت حاشيه نشينان مي تواند به شهر هم منتقل شود. در تمام مسير به گزارش هاي متعددي كه در رابطه با آسيب هاي اجتماعي نوشته شده بود فكر مي كردم؛ اتفاقات ناگوار و... به اين فكر مي كردم كه چه كاري بايد براي حاشيه نشينان و ساكنان آتي تهران انجام داد تا دچار آسيب هاي جبران ناپذير نشوند تا شهر، ساكنان سالم داشته باشد. اين بار دوم بود كه به اين شهر مي آمدم، از چهارماه گذشته تا حالا تغييرات زيادي كرده بود.
شهرآباد شده بود، خيلي آباد. زيبا هم شده بود. قرار ملاقاتم با شهردار در دفتر معاونت اجتماعي شهرداري در بلوار فارسيان بود. وقتي وارد بلوار شدم، محل برايم ناآشنا آمد. راننده گفت كه شايد آدرس اشتباه است، ولي اشتباه نبود. آباداني آنقدر با سرعت، مسير خود را طي كرده بود كه شهر ديگر قابل تشخيص نبود و نماي ديگري داشت.
سال 79 طبق مصوبه دولت، شهر چهاردانگه به رسميت شناخته شد و در سال 80 اولين نقشه اين شهر به تصويب وزارت مسكن و شهرسازي رسيد و به شهرداري ابلاغ شد. در گذشته، اين شهر از شمال متعلق به منطقه 18 شهرداري تهران و از جنوب به منطقه 19 وابسته بود.
وقتي در سال 80 به عنوان شهر مستقل شناخته شد از شمال به منطقه قاسم آباد شاهي و بزرگراه آزادگان، از جنوب به شهر جديد  آفتاب، از غرب به شهرستان اسلامشهر و از شرق به بزرگراه آزادگان و شهرداري منطقه 18 و 19 تهران متصل شد.
چهاردانگه 70هزار نفر جمعيت ساكن و 35 هزار نفر غيرساكن دارد كه در كارخانه هاي اطراف اين شهر در حال فعاليت هستند. در حال حاضر حدود 3هزار واحد صنعتي، شهر چهاردانگه را احاطه كرده و براساس مطالعات انجام شده كمترين فضاي سبز را داراست. اين شهر تا يك سال پيش به ازاي هر نفر، يك و نيم متر مربع فضاي سبز داشت كه طي يك سال گذشته اين ميزان به 5/8 مترمربع براي هر نفر رسيد.
شهردار چهاردانگه در رابطه با اجراي پروژه هاي عمراني در شهر چهاردانگه مي گويد: از شروع كار مديريت جديد شهر، 87 پروژه عمراني در سطح شهر به اجرا درآمده كه تعدادي از آنها نيز به پايان رسيده. از مهمترين آنها مي توان به تعريض بزرگراه آيت الله سعيدي، مجتمع فرهنگي- ورزشي مطهري، سيناي گلشهر، ساختمان آتش نشاني، سنگ فرش معابر، لكه گيري و جدول گذاري معابر، اصلاح هندسي معابر، احداث پله برقي، بازسازي مدارس، رسيدگي به گلزار شهدا و... اشاره كرد.
يوسف مشهدي ياري بودجه تخصيص يافته براي سال 84 را مبلغ 16 ميلياردتومان ياد كرده و مي گويد: از كل بودجه پيش بيني شده 80 درصد در دست انجام طرح هاي عمراني و مابقي جهت هزينه هاي جاري در شهر در نظرگرفته شده است كه پس از شناسايي و ضرورت انجام امور مختلف عمراني و تهيه طرح هاي متفاوت، بهترين طرح به شوراي شهر ارسال مي شود و پس از تصويب شورا، شركت پيمانكار از طريق برگزاري مناقصه عمومي، انتخاب و پس از انعقاد قرارداد طرح به اجرا درمي آيد كه از ابتداي سال تا به حال 43 شركت پيمانكاري مشغول اجراي طرح هاي عمراني در سطح شهر هستند.
پارك  هاي زيبايي در سطح شهر كوچك چهاردانگه ساخته شده. كتابخانه هم دارند. صداي نوجوانان پر از هيجان از باشگاه هاي ورزشي به گوش مي رسد؛ آنها از اينكه ساكن چنين شهري هستند خوشحال به نظر مي رسند. حتما اين شهر كه تازه تاسيس است از اصول مهندسي پيروي مي كند و آپارتمان هاي آن سرخود سر به فلك نمي كشند.
شهردار مي گويد: هفت نفر نيروي متخصص و كارشناس با تجربه مستقيما و به طور مستمر بر تمامي مراحل اجراي عمليات مهندسي- عمراني نظارت مي كنند، ضمن آنكه كارشناسان و مهندسان دفتر فني استانداري نيز به انجام امور، نظارت كامل دارند و با توجه به اينكه پروژه هاي عمراني شهر توسط مشاوران طراحي و به تاييد دفتر فني حوزه فني و عمران مي رسد، بنابراين تمامي مقررات ملي ساختمان از جمله آئين نامه 2800 در طراحي ها اعمال شده و مقاوم سازي پروژه ها در مقابل بلايايي از قبيل زلزله به طور كامل اجرا مي شود.
مردم چهاردانگه كشاورز بودند. زمين خانه هايشان هم زمين كشاورزي بود، ولي حالا محل تردد خودروهاي رنگارنگ است.
شهردار چهاردانگه در اين باره مي گويد: به منظور تردد آسان تر خودروها و افراد در سطح شهر و طي انجام كارهاي كارشناسي، اقدام به اصلاح هندسي برخي معابر با هزينه اي حدود 150 ميليون تومان شد. در همين راستا لكه گيري هاي معابر با اعتباري بالغ بر 800 ميليون تومان از ابتداي سال آغاز شده كه تا به حال نيز ادامه داشته است. همچنين از ابتداي سال معابري كه نياز به جدول بندي و آسفالت داشته است، با بررسي فني و مطالعات اوليه و انتخاب پيمانكار واجد شرايط با هزينه اي بالغ بر 600 ميليون تومان اجرا شده كه در حال اتمام است.
از سال 82 تا به حال تغييرات زيادي در اين شهر ايجاد شده كه قابل رويت است.
در سال 82 پروژه ها با هزينه اي بالغ بر 9 ميليارد و 510 ميليون ريال انجام شده و در سال 83 با هزينه 28 ميليارد ريال، اما سال 84 براي انجام پروژه ها مبلغ 145 ميليارد و 665 ميليون و 637 هزار و 554ريال هزينه صرف شده است كه در مقايسه اجمالي مشخص مي شود پروژه هاي عمراني در سال 84 نسبت به سال 83 حدودا پنج برابر و نسبت به سال 82 تا پانزده برابر افزايش داشته است.
به گفته شهردار، معاونت اجتماعي - فرهنگي شهرداري براي دريافت نظرات شهروندان در خصوص طرح هاي عمراني، فعاليت بسيار گسترده اي را شروع كرده كه به صورت مستقيم و غير مستقيم تاثير بسزايي بر انجام فعاليت ها داشته است. براي مثال ساخت مكان هاي فرهنگي مانند كتابخانه، مكان هاي تفريحي مانند سالن هاي ورزشي بانوان و مجموعه فرهنگي، هنري و ورزشي شهر و اقتصادي مانند مجتمع تجاري - اداري افشين و پارك ها بر اساس درخواست هاي شهروندان اين شهر در حال ساخت است.
بله، هميشه مي توان با در دست داشتن نيروي متخصص، بهترين ها را ايجاد كرد و با يك پلك به هم زدن شاهد ايجاد شهري بود كه هر روز زيباتر از ديروزش مي شود.
سوار خودرويي  شدم كه راننده اش جوان 23 22 ساله اي به نظر مي رسيد. گفت راه تهران را نمي شناسد و گفت كه اگر مسير را نشانش دهم من را به مقصد خواهد رساند. يعني مي شد كسي مسير تهران را بلد نباشد؟ اما او نمي دانست. 13 12 سال بود كه ساكن چهاردانگه بود. نپرسيدم از كدام شهر آمده بود، اما با وارد شدن به تهران از شلوغي شهر گله كرد و از ديدن ترافيك، دچار سردرد شد و گفت كه به هيچ قيمتي به تهران نخواهد آمد، مگر اينكه كاري داشته باشد.
ديگر فهميده بودم كه چگونه مي توان جلو بروز آسيب هاي اجتماعي را گرفت و چگونه از سرايت آن به شهرهاي بزرگ جلوگيري كرد؛ تنها با آباداني!

حاشيه هاي درآمدزا
شايد با آباداني و عمران شهرهاي حاشيه اي، ساكنان آن بتوانند با فروش زمين هاي خود از لحاظ مالي به جايي برسند كه به شهرهاي بزرگتر مهاجرت كنند، ولي مهمترين نكته در آباداني اين است كه با استفاده از امكانات بهتر و بيشتر سطح اطلاعات فرهنگي ساكنان هم بالا مي رود و مهاجران با آشنايي بيشتر با زندگي شهرنشيني مي توانند وارد شهرهاي بزرگ شوند . در اين صورت آمار آسيب هاي اجتماعي نيز در اين مناطق پايين تر خواهد آمد.

فاطمه نوري - اولين جرقه اش با اولين تكان در بم در ذهن تك تك تهراني ها شكل گرفت و وحشت آن آرام آرام از كرمان رخت بربست و به سمت تهران هجوم آورد. چند هفته بعد از زمين لرزه بم كه خسارت هاي قابل توجهي را به جا گذاشت، مسئولان و مديران شهري در تهران به تكاپو افتادند و به دنبال راه چاره اي بودند تا تبعات بعد از زلزله را در پايتخت پايين بياورند. اولين تير پيكان به سمت بافت هاي فرسوده نشانه رفت كه در هر محله اي از تهران قابل مشاهده بود. برگزاري همايش هاي مختلف و بررسي راهكارهاي مقابله با اين موضوع يكي از روش هايي بود كه براي اين موضوع پيش گرفته شد.
دو روز پيش نيز تهران شاهد برگزاري همايشي براي تهديدها و پيشگيري از پيامدهاي زلزله تهران بود كه در آن نكات قابل توجهي مطرح شد. جزايري رئيس ستاد حوادث غيرمترقبه وزارت كشور- در همين همايش از فرسودگي 70 درصدي بافت هاي شهري در كشور خبر داد و گفت: در حال حاضر شهرداري و سازمان نظام مهندسي بر ساخت وسازهاي شهري نظارت كامل دارند .
او در حاشيه اين همايش نگراني بيشتر مسئولان شهري و كشوري را در مورد ساخت وسازهاي قبل از سال 68 دانست كه اين ساختمان ها به دليل عدم استانداردسازي دچار مشكل شده اند.
جزايري با اشاره به برنامه هاي چهارم و پنجم توسعه كه با همكاري بنياد مسكن مقاوم سازي منطبق است، گفت: تمامي مراحل ساخت وساز بايد با كنترل متخصص شهرداري و ناظر نظام مهندسي و با استفاده از مصالح استاندارد و نيروي كارگر با كارت مهارت توسط سازمان فني و حرفه اي صورت گيرد .
چندي پيش هيات دولت 10 هزار ميليارد تومان براي اين منظور در اختيار شبكه بانكي قرار داده تا بافت هاي فرسوده را ساماندهي كند.
شايد دانستن اين نكته كمي دلهره آور باشد، اما واقعيتي انكارناپذير است؛ در صورت وقوع زلزله در تهران 5/1 ميليون نفر كشته و 3/4 ميليون نفر مجروح مي شوند.
كشور ايران روي كمربند زلزله قرار گرفته و بيش از 97درصد مناطق قابل سكونت آن از پتانسيل لرزه خيزي بالايي برخوردار است. در تهران نيز سه گسل كهريزك، پارچين و بينوا اين شهر را تهديد مي كند.
معاون عمراني استانداري تهران با اعلام اين مطالب در حاشيه اين همايش گفت: آسيب پذيري شهر تهران به دليل متمركز بودن اين شهر از اهميت بالايي برخوردار است .
او معتقد است: زمان رويداد زمين لرزه قابل پيش بيني نيست، اما با توجه به وضعيت ساخت وسازهاي گذشته در شهر تهران به تخريب حدود 640هزار ساختمان موجود درتهران كه رقمي بيش از يك دوم كل ساختمان هاي موجود (حدود يك ميليون و 100 هزار ساختمان) است و كشته شدن 5/1ميليون نفر و مجروح شدن 3/4 ميليون نفر منجر مي شود كه چنين پيشامدي گوياي عظمت يك فاجعه است كه تاثير آن تا چند نسل آينده باقي مي ماند.
سال 83 ، 500 ميليارد ريال به منظور مقاوم سازي ساختمان هاي اداري، دولتي و درماني در نظر گرفته شده است. بد نيست بدانيد در استان تهران حدود 87 هزار واحد فرسوده آسيب پذير روستايي وجود دارد.
زلزله تهران در واقع يكي از مسايلي ست كه از مدت ها پيش ذهن مديران شهري را به خود مشغول كرده است . از بعد از اتفاق افتادن دوزلزله در ايران كه يكي در بم و ديگري در زرند اتفاق افتاد مسئولان شهري به فكر تهران و بافت هاي فرسوده آن افتادند تا با استفاده از راهكارهاي ويژه، اين مشكل را حل كنند.
برگزاري مانورهاي زلزله يكي از راه هاي پيشنهادي بود كه به ترتيب در هر منطقه و با همكاري شهرداري هاي مناطق برگزار مي شد كه در آن هريك از افراد با مسئوليت هاي خود در مورد مقابله با زلزله آشنا مي شدند و گاهي اين مانورها به صورت كلان برگزار مي شد. اعتقاد مدير شهري تهران در مورد استفاده از نيروهاي بالقوه فردي كه در هر محله نهفته است يكي از راه ها بود .
اما نكته اي كه نگراني هاي زيادي را براي مسئولان ايجاد كرده بود استقرار مراكز و دفاتر دولتي در تهران بود كه باعث شد تا در دوره اي داستان انتقال برخي از مراكز به اطراف تهران شكل بگيرد كه اين موضوع نيز با خوابيدن تب زلزله در تهران كم كم فراموش شد.
نكته آخر در مورد آمارهاي ارائه شده در همايش تهديدها و پيشگيري از پيامدهاي زلزله تهران است كه نشان از آگاهي مسئولان در مورد عواقب رخ دادن زلزله در تهران است. تنها مي توان اميدوار بود كه برگزاري هراز گاه اين همايش ها زنگ خطر را در گوش مديران شهري روشن نگه دارد.

پويا مهرآيين- بعد از محاسبه مدت زمان لازم براي رسيدن به مقصد مورد نظر و مطمئن شدن از اينكه يك ساعت وقت براي رسيدن بموقع كافي ست، تلفن را برداشتم و تماس گرفتم. ساعت حدود 7 شب بود. به آقايي كه آن طرف خط بود گفتم: من فلاني هستم. شماره اشتراك 333، لطفا سر ساعت 7:30 يك سرويس براي من بفرستيد . منشي آژانس گفت: حتما،  ولي چرا اينقدر زود تماس گرفتيد؟ شما كه همين بغل هستيد. 5 دقيقه زودتر تماس مي گرفتيد، در خدمت شما بوديم . تشكر كردم و گفتم: خواستم مطمئن باشم كه حتما سر وقت سرويس مي آيد و كارم به تاخير نمي افتد .
منشي كه انگار قصد داشت اثبات كند كه آدم خوش برخورد و مبادي آدابي ست، گفت: اي آقا! شما كه حسابتان با بقيه جداست. مگر مي شود براي شما سرويس نداشته باشيم؟ چشم، خيالتان راحت، راستي كجا تشريف مي بريد؟ و من نشاني مورد نظرم را به او گفتم و خداحافظي كردم. بعد هم با خيال راحت سراغ كارهاي باقيمانده رفتم، اما همه چيز به همين راحتي و درستي پيش نرفت.
حالا ديگر 10دقيقه اي مي شد كه منتظر و آماده
دم در خانه ايستاده بودم و كم كم دلم شور افتاده بود. هر خودرويي كه وارد كوچه مي شد اميدوارم مي كرد كه ديگر خود تاكسي ست، ولي وقتي بي اعتنا از كنارم رد مي شد يا قبل از اينكه به من برسد جايي پارك مي كرد، همه اميدهايم رنگ مي باخت.
با خودم گفتم كه با آژانس ديگري تماس بگيرم، ولي وقتي كمي فكر كردم به اين نتيجه رسيدم كه هيچ اطميناني به ساير آژانس ها هم نيست، پس دوباره شماره همان تاكسي سرويس را گرفتم. آقاي منشي با شنيدن صداي من بازهم با لحني كاملا مودبانه گفت: مگر هنوز سرويس شما نيامده؟ و حقير هم عرض كردم: خير، مگر فرستاديد؟ گفت: بله، شما منتظر بمانيد، حتما تا چند دقيقه ديگر مي رسد و من هم كه كار ديگري نمي توانستم بكنم، آنقدر منتظر ماندم تا سرويس مورد نظر سلانه سلانه رسيد.
با عجله سوار شدم. اولين سئوالم از راننده اين بود كه آقا چرا اينقدر دير؟ و بنده خدا راننده هم كه از همه جا بي خبر بود، گفت: من ساعت 7:45 رسيدم آژانس و بلافاصله بعد از گرفتن آدرس، خدمت شما رسيدم . فهميدم كه مشكل از منشي تاكسي سرويس است. پس گفتم: من نيم ساعت زودتر تماس گرفته بودم، چرا سرويس ديگري نفرستادند؟ راننده گفت: فكر كنم سرويس نداشته اند . پرسيدم: مگر برنامه ريزي ندارند؟ من براي همين زودتر تماس گرفته بودم كه برايم از قبل سرويس درنظر گرفته شود . راننده با خنده تلخي جواب داد: اي آقا، عجب دل خجسته اي داري! آنها حتي 5 دقيقه هم سرويس را معطل نمي كنند، چه رسد به اينكه نيم ساعت بخواهند آن را نگه دارند و بعد ادامه داد كه مديران آژانس ها براي اينكه مشتري را رد نكنند، حاضر هستند برنامه ديگران را به هم بريزند، چرا كه آنها كه با مردم رودررو نيستند، ما بايد خجالت بكشيم و شرمنده شويم.
حالا ديگر حس مي كردم بايد شرمنده راننده هم باشم و به قول معروف يه چيزي هم بدهكار شده ام . در همين فكرها بودم كه راننده گفت: آقا ببخشيد، بنزين ماشين خيلي كم است. بايد يك جايي بنزين بزنيم . انگار با پتكي توي سرم كوبيده باشند، نمي دانستم چه حالي دارم. حرص و جوش و عصبانيت را كمي كنار زدم و گفتم: خب، آقا بدون بنزين كه نمي توانيم برويم...! و راننده وارد اولين پمپ بنزين شد. خدا را شكر كردم كه حداقل پمپ بنزين خلوت است و 10 دقيقه اي بيشتر معطل نمي شويم. در تمام اين مدت به حرف هايي فكر مي كردم كه بعدا بايد به منشي تاكسي سرويس مي زدم و سعي مي كردم چيزي نگويم كه راننده را برنجانم.
سوختگيري كه تمام شد نفس راحتي كشيدم و به راننده گفتم: آقا فقط شما را به خدا، سريع تر برو، من كلي ديرم شده . راننده گفت: اي به چشم، فقط شما لطف كنيد مسير را به من بگوييد . فكر كردم منظورش را متوجه نشده ام. پرسيدم: مگر شما نشاني خيابان مورد نظر من را بلد نيستيد؟ راننده گفت: نه آقا، من تازه آمده ام آژانس. به مدير آژانس گفتم كه بلد نيستم، ولي گفتند از خود شما بپرسم و من هم كه تا به حال حتي يك بار هم آن مسير را نرفته بودم، بازهم خودم را كنترل كردم كه فرياد نزنم.
بعد از چند لحظه سكوت مرگبار گفتم: عزيز من! تا همين حالا من نيم ساعت از برنامه ام عقب مانده ام...حالا چكار كنيم؟ و بنده خدا راننده هم انگار با نگاهش مي گفت كه شما را به خدا نان من و زن و بچه ام را نبريد، اگر بفهمند از آژانس بيرونم مي كنند و دوباره بيكار و سرگردان مي شوم.
خلاصه به هر زحمتي بود، پرسان پرسان به مقصد رسيديم. تاخير من هم فقط يك ساعت بود؛ يعني فقط 60 دقيقه ناقابل و باقي ماجرا... .
راستي شما مي گوييد من بايد چكار مي كردم؟ يا يك سئوال ساده تر: حالا بايد چكار كنم؟ احتمالا اگر شما هم به اندازه من دل رحم باشيد و از طرف ديگر حوصله دردسر نداشته باشيد، مي گوييد: اي بابا، بي خيال... .
روي صحبت من با مسئولان سازمان تاكسيراني و مديران بعضي از آژانس هاست؛ آقايان! شما را به خدا كمي به فكر مردم باشيد.آيا نبايد در زمان گزينش راننده به اين نكته توجه شود كه دانستن مسيرها و آشنايي كافي با جغرافياي شهر از حداقل هاي اوليه گزينش است؟ از صبح تا شب آنقدر وقت از مردم تلف مي شود كه ديگر وقتي براي اينكه با سوءمديريت شما تلف شود نمي ماند. لطف كنيد اين برگ برنده آخر را از شهرونداني كه مي خواهند به موقع به كارهايشان برسند دريغ نكنيد. اگر هم ما مسافرها مقصر هستيم، بگوييد تا خودمان را اصلاح كنيم!

از اول هم مشخص بود كه امسال تغييري در نرخ  هاي مصوب سازمان مديريت و نظارت بر تاكسيراني تهران داده نخواهد شد. پيشتر حتي زماني كه زمزمه طرح تثبيت قيمت  ها به گوش رسيد، اين واقعه قابل پيش  بيني بود. غير از اين هم انتظار نمي  رفت؛ هرچه باشد براي دستگاهي كه مي  خواست مديريت خود را نامزد رقابت در انتخابات رياست  جمهوري كند، عدول از سياست  هاي اصول  گرايانه، منحرف شدن از مسير اصلي بود و بر همين اساس، تمام اتفاقاتي كه مي  توانست تغييري در اين روند ايجاد كند، محكوم به شكست بود.
اينگونه بود كه انتظار تاكسي  داران براي افزايش نرخ كرايه  هاي خود بي  ثمر ماند و تلاش  ها براي بسط غيرقانوني افزايش كرايه  ها آغاز شد. اين پروسه كه هربار با تكذيب سازمان مديريت و نظارت بر تاكسيراني روبه  رو مي  شد، تا بدانجا پيش رفت كه شوراي شهر تهران را مجبور ساخت تا پس از گذشت هشت ماه از سال، نرخ تعرفه جديد را بر مبناي كرايه  هاي سال گذشته تصويب كند؛ كاري كه مي  توانست همانند ساير شهرها در همان ماه  هاي آغازين سال انجام شود تا هم مردم و هم رانندگان، تكليف خود را بدانند.
به هر حال پس از ابلاغ نرخ  هاي سال 84 در هشتمين ماه سال، كار نصب برچسب نرخ كرايه تاكسي  ها در 500 ايستگاه موجود در سطح شهر تهران آغاز شد، به گونه  اي كه تا به امروز بيش از 200 ايستگاه، برچسب  دار شده  اند. اين در حالي ست كه حتي با اتمام اين طرح، هيچ ضمانتي براي اجراي آن توسط رانندگان وجود ندارد و به نظر مي  رسد همچنان داستان درگيري  هاي لفظي و فيزيكي ميان مسافران و رانندگان ادامه داشته باشد.
شايد بهتر بود سازمان مديريت و نظارت بر تاكسيراني تهران به جاي هشت ماه انتظار براي تصويب آنچه از قبل نيز مشخص بود، به چنين رويدادهايي مي  انديشيد تا راهكاري عملي براي نظارت بر اعمال قانون بيابد؛ كاري كه اگر تاكنون انجام شده بود، ناوگان تاكسيراني شهر تهران، وضعيتي بهتر از اين داشت.

گرم كردن گران ساختمان در ايران
استان هاي سردسير كشور براي گرم كردن هر مترمربع زيربنا، 2/34 مترمكعب گاز طبيعي مصرف مي كنند، درحالي كه ايالات مشابه سردسير در آمريكا تنها 12/8 مترمكعب گاز طبيعي مصرف مي كنند.
به گزارش قلم سبز ايران، براساس مقايسه اي كه از لحاظ مصرف انرژي گرمايشي در استان خوزستان انجام شده، براي گرمايش هر مترمربع زيربنا در خوزستان حدود 4/3 مترمكعب گاز طبيعي مصرف مي شود. اين درحالي ست كه براي گرمايش اين متراژ ساختمان در كشورهاي پيشرفته دنيا حدود 7/1 مترمكعب گاز طبيعي مصرف مي شود.
بررسي ها نشان مي دهد استان هاي سردسير كشور مانند زنجان، قزوين، چهارمحال و بختياري، آذربايجان غربي، همدان و اردبيل در مقايسه با ايالات سردسير آمريكا تا سه برابر بيشتر، گاز طبيعي مصرف مي كنند.
گفتني ست عواملي از قبيل گران بودن سوخت در آمريكا و رعايت اقدامات بهينه سازي مصرف سوخت در ساختمان ها موجب شده است ساختمان هاي اين كشور انرژي كمتري براي گرمايش استفاده كنند.
درصورت واقعي شدن قيمت انرژي، هزينه گرم كردن ساختمان در ايران بسيار گران تر از كشورهاي پيشرفته است؛ اين درحالي ست كه يارانه اي بودن قيمت ها موجب شده هزينه انرژي در سبد خانوار به طور مصنوعي پايين باشد.
۰‎/۱
با افزايش هر يك سال از عمر خودرو، مصرف سوخت آن 1/0 ليتر در 100 كيلومتر پيمايش افزايش مي يابد و از همين رو خودروهاي فرسوده در ايران حدود 3 ليتر بنزين اضافه مصرف مي كنند.
بررسي هاي سازمان بهينه سازي مصرف سوخت كشور نشان مي دهد به ازاي هر سال افزايش عمر خودرو پيكان، مصرف سوخت اين وسيله نقليه بيش از 1/0 ليتر افزايش پيدا مي كند و حال مي توانيم خوشحال باشيم كه توليد اين خودرو هر چند از نوع ملي متوقف شده است.
مصرف سوخت پيكان فرسوده اي كه حداقل 32 سال از عمر آن مي گذرد، در مقايسه با يك خودرو رنو، 3/2 ليتر بيشتر است كه اين افزايش مصرف در بعد ملي تاثير نامطلوبي بر اقتصاد كشور مي گذارد. ميزان مصرف سوخت پيكان نو حدود 8/13 ليتر در چرخه شهري ست، در حالي كه با افزايش عمر اين خودرو به ازاي هر سال مصرف سوخت اين خودرو 1/0 ليتر افزايش مي يابد. در نتيجه يك خودرو 32 ساله در چرخه شهري 17 ليتر در 100كيلومتر سوخت مصرف مي كند.