سه شنبه ۱ آذر ۱۳۸۴ - - ۳۸۵۶
گزارشي از جشنواره بين المللي شادي هاي كودكي
گذر از مرزها در دنياي سادگي
006087.jpg
آرزو پاك
چند چهارپايه چوبي و يك ميز كوچك همه ابرازي ست كه نوجوانان با آن به خنده مي افتند و گاهي به فكر فرو مي روند. در يكي از اتاق هاي مركز آفرينش هاي فرهنگي هنري كانون، موكت پهن كرده  و حدود 20 دانش آموز را روي زمين نشانده اند. راوي، نمايشنامه را به زبان فارسي و بعد فرانسوي مي خواند و چند مربي آن را اجرا مي كنند. نمايشنامه، ماجراي سلطاني ست كه براي نخستين بار با دستگاهي به نام تلفن آشنا شده. بچه ها همچنان كه مي خندند، عكس العمل هاي يكديگر را هم زير نظر دارند. اينكه خنده  آنها با كناردستي شان بيشتر اوقات همزمان مي شود و اشتباهاتشان هنگام اجراي نمايشنامه اي كه شنيده اند تشابهات زيادي با هم دارد، براي آنان دستاورد بزرگي محسوب مي شود؛ و اينگونه است كه فرهنگ ها و زبان هاي ديگر براي كودكان و نوجوانان ملموس مي شوند.
جشنواره شادي هاي كودكي كه طي 4 روز (22 تا 25 آبان ماه) با حضور كودكان ايراني، فرانسوي و آلماني در محل مركز آفرينش هاي فرهنگي و هنري برگزار شد، قصد داشت كودكان را با زبان و فرهنگ يكديگر آشنا كند.
برنامه هاي اين جشنواره كه در قالب كارگاه هاي متنوع براي كودكان و نوجوانان 8 تا 14 ساله در نظر گرفته شده بود، به  آنان امكان مي داد با حضور در كارگاه ها، ضمن آشنايي با تخيل پردازي، زبان، داستان نويسي، نقاشي و پژوهش يكديگر، خلاقيتشان را نيز با هم مبادله كنند.
از متن به تصوير ، سفر به سرزمين زبان ها ، نمايش خلاق ، از واژه تا نقاشي ، از واژه تا آوا و ... از جمله كارگاه هايي بود كه در اين جشنواره برگزار شد. در اين كارگاه ها، كودكان در قالب گروه هاي 15 نفري از مراكز مختلف بين المللي گرد هم مي آمدند و به مربيان كمك مي كردند تا شناخت بهتري از آنها و همسالانشان پيدا كنند.
محسن چيني فروشان - مديرعامل كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان- دليل برگزاري جشنواره شادي هاي كودكي را چنين توضيح مي دهد: تجربه جشنواره اروپايي ادبيات كودك نشان داد كه ما از نظر فرهنگي چقدر مي توانيم با ساير كشورها حرف بزنيم. وقتي آن جشنواره بخوبي برگزار شد، دو كشور آلمان و فرانسه متقاضي بودند كه فقط خودشان در جشنواره اي محدودتر شركت كنند كه اين پيشنهاد مورد استقبال قرارگرفت .
در يكي از كارگاه ها بچه ها دور يك ميز نشسته اند و مقواهاي سفيدشان را با قطرات جوهر به طور اتفاقي رنگ مي كنند. حالا بايد در رنگ ها و شكل هاي درهم، چيزهايي پيدا كنند و دوباره با قلم و رنگ آنها را از دل اين به هم ريختگي بيرون بكشند. يك پسربچه  سياهپوست، دور عقابي را با رنگ سياه خط كشيده، پسر بچه ايراني آن را به دوستش نشان مي دهد و هر دو در مقايسه رنگ هاي تند مقواي خودشان با عقاب تيزچنگال پسر فرانسوي به فكر فرو مي روند.
بني اسدي، مربي يكي از اين كارگاه ها مي گويد: بچه هاي ما نسبت به بچه هاي ديگر كشورها در استفاده از وسايل، كمي كلاسيك تر عمل مي كنند؛ مثلا كاربرد مداد را تنها نقاشي كردن و نوشتن مي دانند يا اينكه فكر مي كنند درخت تنها در جنگل وجود دارد و همانجا درخت را مي كشند، در حالي كه كشيدن درخت روي پشت بام يك خانه مي تواند معنايي ديگر هم به همراه داشته باشد كه بايد از سوي مربيان شناخته شود .
دختركي، موجودي يك چشم، ولي شبيه انسان را به تصوير كشيده كه در زمينه اي پر از ابهام رنگ هاي آبي و قرمز در حال راه رفتن است. پيام و پختگي اجراي نقاشي اين نوجوان ايراني چشمگير است؛ چند صندلي آن طرف تر نوجواني نشسته كه براي رنگ گذاشتن روي مقوا منتظر اجازه مربي مانده است علي مفاخري- تصويرگر كودكان و مربي يكي از ديگر از اين كارگاه ها- معتقد است: بسياري از بچه هاي ما در كليشه اي ذهني، تصويري و رفتاري گرفتارند. آنها مرتبا اجازه مي خواهند و از پاك كن بسيار زياد استفاده مي كنند. استفاده از پاك كن يعني اعتماد به نفس وجود ندارد و رهايي - كه لازمه رشد و شكوفايي خلاقيت در انسان است- كمتر ديده مي شود. حتي يكي از بچه ها براي اينكه موضوع مورد نظر خويش را به من پيشنهاد كند از طريق مربي اين كار را انجام داد؛ وجود سلسله مراتب در اين سطح، بسيار جاي تعجب دارد .
اين تصويرگر كتاب هاي كودك در ادامه افزود: از ديگر سو كودكان ايراني روحيه كار گروهي كمتري دارند، با بچه هاي ديگر دعوا مي كنند و مي خواهند خود را به رخ ديگران بكشند، يعني به حق و حقوق ديگر بچه ها احترام نمي گذارند؛ البته موضوعي كه من در اين گروه مشاهده كردم نمي تواند كلي باشد .
مربيان، كارهاي شبيه به هم اكثر بچه هاي ايراني را بيش از ساير مسائل، به خلاق نبودن مربي ها مرتبط مي دانند. آنها مي گويند يك دست و يك شكل بودن مدارس و مهد كودك هاي ما نشان مي دهد كه با آنها كليشه اي برخورد شده است.
مفاخري در خصوص خلاقيت در آموزش و پرورش مي گويد: به نظر من تا در آموزش و پرورش ما مربيان خلاق وجود نداشته باشد، اتفاقي رخ نخواهد داد .
ابوالفضل همتي آهويي يكي از تصويرگران كتاب كودك و مدير گرافيك كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان- نيز نكته اي را يادآور مي شود: البته اين را هم نبايد فراموش كرد كه معلم خلاق هم در هر شرايطي به وجود نمي آيد، زماني مي توان چشم انتظار مربيان خلاق در سطح كلان بود كه خود روش كار وزارتخانه، خلاقانه شود. از سطح وزير و معاون گرفته تا كارمندهاي رده  پايين، كارهايي انجام شده، اما هنوز اين خلاقيت شكل عيني و ملموس نيافته است .
چيني فروشان نيز تصريح كرد: شايد هنرمندان و نويسندگان كودك و نوجوان، تنها افرادي باشند كه بتوانند درك صحيحي از دوران كودكي زمان ما پيدا كنند و به آن نزديك شوند، زيرا توانسته اند كودك درون خود را حفظ كنند و به همين خاطر پروژه شادي هاي كودكي   تجربه اي جديد پيش روي ماست .
وي مي افزايد: دوران كودكي متفاوتي با دوران كودكي ما ايجاد شده و به همين جهت شادي هايشان نيز با شادي هاي دوران كودكي ما متفاوت شده است .
مربيان خارجي نيز به نقطه نظرهاي جالبي دست يافته بودند؛ در كارگاهي كه بچه هاي ايراني به وسيله كاغذ، چسب و نوارهاي رنگي به ساخت كاردستي هايي از قصه هاي خارجي با مضمون ديو و پري مشغول بودند.
خانم روسن مي گويد: مسئله جالب اين است كه بچه ها كاملا با فهم و درك فرهنگي خويش اين قصه را حجم سازي كرده اند. مثلا اين عروسك ايراني با لباس هاي سنتي و گل گلي ست، در حالي كه پري اروپايي در اذهان ما شكل و شمايل جداگانه اي دارد. اين نشان دهنده اين است كه بچه ها از محيط اطراف خويش بخوبي تاثير گرفته و آنچه را به آنها منتقل شده، دريافت كرده اند.
پارچه اي به عنوان مرز، گوشه اي از سالن كارگاه ها را محصور كرده است. در اين مرز مقواهاي رنگي وجود دارد كه روي هر يك  از آنها جملات كوتاهي از مكالمات روزمره به چند زبان از جمله فارسي نوشته شده و كودكان و نوجوانان پس از بيرون آمدن از اين مرز به زبان فرانسه با مربيان خود خداحافظي مي كنند.
سفير كشور فرانسه مهم ترين هدف جشنواره بين المللي شادي هاي كودكي را تشويق كودكان براي برقرار كردن رابطه اي مثبت و زيبايي شناختي با زبان بيگانه عنوان مي كند.
مايكل زيك ريك كاردار سفارت آلمان نيز مي گويد: يادگيري همراه با بازي براي كودكان و دعوت آنان به تماشاي فيلم، خواندن كتاب، شركت در كارگاه هاي رسانه هاي گروهي، نقاشي، عكاسي و فراگيري زبان هاي فرانسه و آلماني از موثرترين برنامه هاي اين جشنواره است و ملاقات هاي متخصصان ايراني، آلماني و فرانسوي در جشنواره بين المللي شادي هاي كودكي به كودكان مي آموزد كه يادگيري زبان و فرهنگ هاي ديگر مي تواند موجب شادي جسم و فكر باشد .
قرار است حاصل تجربه برگزاري كارگاه هاي مشترك نويسندگان و تصويرگران ايراني، آلماني و فرانسوي با كودكان سه كشور، در صورت رسيدن به نتيجه اي حائز اهميت، از سوي كانون به صورت يك كتاب منتشر شود.
جشنواره سه روزه شادي هاي كودكي، ما را يك گام به شناخت آينده كه از طريق كودكان امروز شكل مي گيرد نزديك تر كرد. بايد ديد كه مسئولان از نتايج حاصل شده چگونه بهره مي گيرند؛ آن را دستمايه برنامه ريزي هاي آينده قرار مي دهند يا به آرشيو عملكردها سپرده مي شود؟!

كودكانه هاي ملل
جشنواره شادي هاي كودكي كه در 4 روز (22 تا 25 آبان ماه) با حضور كودكان ايراني، فرانسوي و آلماني در محل مركز آفرينش هاي فرهنگي و هنري برگزار شد، قصد داشت كودكان را با زبان و فرهنگ يكديگر آشنا كند.
برنامه هاي اين جشنواره كه در قالب كارگاه هاي متنوع براي كودكان و نوجوانان 8 تا 14 ساله در نظر گرفته شده بود، به  آنان امكان مي داد با حضور در كارگاه ها، ضمن آشنايي با تخيل پردازي، زبان، داستان نويسي، نقاشي و پژوهش يكديگر، خلاقيتشان را نيز با هم مبادله كنند.

سپر انساني براي جلوگيري از ورود يك مدير به مدرسه
شهر در دست بچه ها
006054.jpg
آرش اقبالي- 600 دانش آموز دختر ابتدايي يكصدا فرياد مي زدند، آناناس آناناس، خانم ... مال ماست . همه چيز از بعدازظهر سرد پنج شنبه 26آبان ماه شروع شد كه خانم مدير مستعفي پس از يك سال با در دست داشتن حكمي كه ادعا مي كرد از سوي ديوان عدالت اداري صادر شده به مدرسه سابق خود بازگشت؛ مدرسه اي كه دانش آموزان وحتي آموزگارانش كمتر علاقه اي به حضور دوباره او داشتند؛ دبستان دخترانه اي در منطقه 3 آموزش و پرورش تهران كه سرپرستي آن مدت يك سال است برعهده يك مدير محبوب گذاشته شده است.
400 نفر از والدين دانش آموزان چند روزي ست كه براي جلوگيري از بازگشت مدير سابق اين مدرسه كه در سال تحصيلي گذشته و در پي اعتراض هاي بي شمار دانش آموزان، والدين بچه ها و جمعي از آموزگاران مدرسه وادار به كناره گيري از سمت خود شده بود، در برابر در ورودي دبستان، ديوار انساني تشكيل دادند.
خانم مدير سابق كه با توجه به اظهارات اولياي دانش آموزان محبوبيتي در بين آنان ندارد، پنج شنبه گذشته با حضور در مدرسه مدعي شد كه موفق شده حكم قضائي را مبني بر حضور دوباره در سمت قبلي خود به عنوان مدير اين مدرسه به دست آورد. در اين ميان پدر و مادرها پس از باخبر شدن از اين موضوع با تشكيل جلسه اي تصميم گرفتند كه با حضور در برابر مدرسه و تشكيل سپر انساني از ورود دوباره مدير سابق جلوگيري كنند.
سال گذشته تحصيلي اداره آموزش و پرورش منطقه 3 استان تهران با پيگيري شكايت والدين دانش آموزان، مدير وقت را در چند مرحله احضار كرده كه نتيجه آن به استعفا و كنارگيري اجباري او از سمت مديريت مدرسه انجاميد. طولي نكشيد كه سرپرست، مدير دوست داشتني و محبوب دانش آموزان شد ؛ اين اظهارات يكي از اولياي دانش آموزان است. مدير فعلي در حال حاضر نيز به عنوان سرپرست مدرسه انجام وظيفه مي كند و والدين و آموزگاران نيز از عملكرد او بسيار راضي هستند. جمعي از والدين در گفت وگو با خبرنگار ما اعلام كردند كه چنانچه مدير سابق اين مدرسه به اين دبستان بازگردد، بچه هايشان را از مدرسه خواهند برد.
آنان مدير سابق را متهم به سوء مديريت و رفتار نابهنجار در قبال دانش آموزان، معلمان و والدين مي كنند. اين در شرايطي ست كه هم اكنون در ميانه هاي سال تحصيلي 85-84 قرار داريم وهرگونه ايجاد تنش و جابه جايي احتمالي دانش آموزان لطمه هاي شديدي را به لحاظ روحي و تحصيلي براي آنان به همراه خواهد داشت.
دانش آموزان در نقاشي  ها و دست نوشته هايي كه در ديوار مدرسه نصب كرده اند، حمايت كامل خود را از سرپرست فعلي اعلام داشته و خواهان ادامه حضور او به عنوان مدير در مدرسه هستند. معاونت اين مدرسه نيز با بيان اينكه صدور حكم از سوي ديوان عدالت اداري مبني بر بازگرداندن مدير سابق در شرايطي كه دانش آموزان سرگرم تحصيل هستند به ضرر بچه ها تمام مي شود، مي گويد:هرگونه تصميم گيري در اين خصوص بهتر بود در فضايي آرام و منطقي و به دور از ايجاد تنش در پايان سال تحصيلي فعلي(85-84) انجام مي شد كه از ايجاد ناراحتي هاي روحي براي دانش آموزان، خانواده ها و معلمان مدرسه جلوگيري مي كرد.
يكي از مادران دانش آموزان اين مدرسه در حالي كه بشدت ناراحت به نظر مي رسيد به ما گفت كه چرا اينجا، مگرنمي شود خانم مدير سابق را به دبستان ديگر بفرستند، اگر او برگردد ديگر نمي گذارم دخترم در اين مدرسه درس بخواند .
به گفته رئيس انجمن اوليا و مربيان دبستان، پدر و مادرها حاضر به اينكه خانم مديرسابق تصدي مديريت دبستان را داشته باشد، نيستند. چون بسياري از آموزگاران اين دبستان هم حاضر به همكاري با او نيستند و در نتيجه به درس و تعليم بچه ها لطمه شديدي وارد مي شود.
او مي گويد: چنانچه اجراي حكم مديريت ايشان ضرورت دارد، او را در دبستان ديگري با همين سمت منصوب كنند. انجمن اوليا و مربيان دبستان در نامه اي خطاب به رياست منطقه 3 آموزش و پرورش، خواستار جلوگيري از انتصاب مجدد مدير سابق به عنوان مدير اين مدرسه شده اند. در قسمتي از اين نامه آمده است: چطور مي توان فردي را كه از نظر انجمن اوليا و مربيان وحتي آموزگاران صلاحيت اداره مدرسه را ندارد و لو به حكم قانون مدير مدرسه كرد؟ .
موضوع مديريت يك دبستان قديمي و مشهور تهران از دو سال پيش در مرحله تصميم گيري بوده، اما اكنون پس از گذشته يك سال از كار مدير جديد و پس از 3 ماه از آغاز سال تحصيلي، مسئولان آموزش و پرورش منطقه با حكم قضائي، مدير پيشين را كه محبوب دانش آموزان نيست، تبرئه كرده و قصد بازگرداندن او را به همان مدرسه قبلي دارند.
اكثريت والدين و آموزگار ان معتقدند كه مرجع قضائي مي تواند بگويد سمت مدير سابق را از مديريت تغيير ندهند، ولي نمي تواند بگويد او در دبستان خاصي آن هم در مدرسه اي كه در آن هيچ محبوبيتي ندارد و با اعتراض مواجه بوده و هست، مشغول به كار شود.
***
نزديك ظهر است، حدود 200 نفر از والدين براي سومين روز متوالي روبه روي در ورودي مدرسه روي زمين نشسته و در گوشه اي از شهر شلوغ ما عده اي معترضند. آنها كه رفته اند، كارمندان دولت هستند و ديگر نمي توانستند مرخصي بگيرند.
باد سردي مي وزد، دست هاي عكاس هم يخ زده، نقاشي هاي بچه ها به آرامي روي ديوار تكان مي خورد. روي يكي آنان و در ميان ابرهاي آبي نوشته شده سنگ زدم به شيشه... مدير نمي شه و طوماري 500 امضايي كه بر ديوار مدرسه نصب شده گوياي همه چيز است. دانش آموزان دختر اين دبستان، مدير قبلي خود را نمي خواهند.پدرمدرسه هم مي گويد: پنج شنبه گذشته وقتي نگذاشتم وارد مدرسه شود، مرا تهديد كرد كه برايت گران تمام مي شود!
مگر نه اين است كه اعتماد متقابل و آرامش نخستين شرط برقراري ارتباط است و براي درس خواندن چه چيزي مهمتر از دوست داشتن. بچه ها مدير ديگري را دوست دارند، آموزگارانشان نيز هم. آيا 600دانش آموز، معلم ها، پدر و مادرها و باباي مدرسه همه اشتباه مي كنند؟

مدرسه
توسعه و آموزش
006102.jpg
آموزش و پرورش از ابعاد گوناگون مي تواند زمينه ساز توسعه كشور باشد. از آنجا كه آموزش و پرورش نخستين نهادي ست كه انسان ها پس از نهاد خانواده با آن آشنا مي شوند و تاثيرات آن در زمره پايدارترين نوع اثرگذاري اجتماعي و فرهنگي بر ذهن انسان است، نقش بسيار مهمي را در فراهم سازي زمينه هاي حركت به سوي توسعه از ابعاد گوناگون آن بازي مي كند. اين بويژه از آنجا مهم است كه آموزش و پرورش پس از خانواده مهمترين نهاد جامعه پذيري بشري ست. در واقع تجربه نشان داده كه تاثيرات آموزش و پرورش بردوره اي از زندگي بشري پايدار مي ماند و از آنجا كه جامعه پذيري يكي از عمده ترين شرايط شكل دهي فرهنگ عمومي و فرهنگ سياسي جامعه است، نقش آموزش و پرورش در آشنايي كودكان و نوجوانان با بحث توسعه و توسعه نيافتگي روشن مي شود. آموزش و پرورش مي تواند مهمترين عرصه آموزش آگاهي و هويت هاي انسان ها محسوب شود. اين مسئله بويژه در رابطه با بيداري هويت هاي ملي در جوانان موثر است. نقشي كه آموزش و پرورش مي تواند در انتقال آگاهي هاي ملي و افشاندن بذر احساس و علاقه به سرزمين و هويت آنها ايفا كند، در مقايسه با ساير نهادها غير قابل انكار است. افزايش آگاهي تاريخي و اجتماعي و سياسي دانش آموزان مي تواند جايگاه اقتصادي و سياسي كشور را در مقايسه با ساير كشورها براي آنها روشن سازد و اين مقايسه خود مي تواند زمينه ايجاد سئوالات مهم و اساسي را در ذهن جوانان در رابطه با موقعيت ايران در مدار توسعه اقتصادي و سياسي به وجود آورد.
احساس علاقه و وفاداري وغرور نسبت به سرزمين و ميهن خود، موجب علاقه به مردمان ساكن يك سرزمين و ميهن  شده و در نهايت باعث گسترش زمينه هاي باورمندي به برابري انسان ها و رشد آن در ذهن و روان كودكان و جوانان مي شود. احساس علاقه به سرزمين و مردمان آن، احساس نياز به ارتقاي مقام و جايگاه آن سرزمين در جامعه جهاني را به دنبال مي آورد و اين خود زمينه اي مي شود براي تلاش پيگير جهت مشاركت در حيات اجتماعي، اقتصادي و سياسي آن جامعه براي رسيدن به توسعه كشور، باتوجه به همين نكته است كه بسياري از نظام هاي آموزشي جهان بخصوص آموزش و پرورش مهمترين ابزار گرايش احساس ميهن دوستي و افزايش هويت ملي و آگاهي تاريخي نسبت به جامعه خود و محيط آن مي شود. آگاه ساختن نوجوانان با هويت ملي، برخورداري از حقوق برابر و حق مشاركت در حيات اجتماعي، سياسي، اقتصادي خود مي تواند هدايتگر نسل جوان در حيات اجتماعي و سياسي جامعه در سال هاي پس از فراغت از تحصيل باشد.
بديهي ست كه در رابطه با آگاه ساختن جوانان از علل و عوامل توسعه نيافتگي ايران نيز آموزش و پرورش مي تواند بيشترين سهم را بازي كند. افزايش آگاهي ملي و گرايش احساس مشاركت در متون درسي با تعميق اين آگاهي نسبت به تاريخ و هويت ملي و علل توسعه نيافتگي آن در مقايسه با كشورهاي پيشرفته جهان به ذهن كودكان و نوجوانان، آنان را براي تلاش جهت يافتن راه حل هاي مناسب، جامعه پذير خواهد كرد.
وقتي اين آگاهي و علاقه به سرزمين و مردمان آن ايجاد شود و جوانان علل توسعه نيافتگي كشور خود را در مقايسه با ساير جوامع در جهان دريابند، بي گمان زمينه هاي حركت به سوي توسعه يافتگي جامعه نيز فراهم خواهد شد.
آموزش و پرورش در صورت برنامه ريزي صحيح و توجه به نيازهاي اساسي جامعه مي تواند در توسعه ايران نقش بسيار مهمي داشته باشد. آموزش نوين مي تواند يكي از موثرترين ابزارها در تغيير نگرش ها و پيشبرد توسعه كشور عزيزمان باشد.

جوابيه
احتراما در پاسخ به چاپ مطلبي در روزنامه همشهري مورخ 20/5/84 به شماره 3771، صفحه 18 ، با عنوان دريغ از خنكي توضيحات ذيل جهت تنوير افكار عمومي ارسال مي شود. خواهشمند است دستور فرماييد متن جوابيه زير را در اولين شماره آن نشريه درج نمايند:
ضمن عذرخواهي از مسافران محترم قطار درجه 2مشهد-تهران به خاطر تحمل سختي هاي ناشي از مشكلات ياد شده در متن پيام، به استحضار مي رساند: قطارهاي درجه 2 به خاطر ساختار فني اصلا داراي تهويه و كوپه خواب و... نيستند و به همين دليل نيز به آنها درجه 2 اطلاق مي شود. همچنين اين نوع قطارها براساس تقسيم بندي هاي صورت گرفته از نظر توقف به دليل درجه 2 بودن، براي مسافرگيري در همه ايستگاه ها توقف دارند كه از اين بابت نسبت به ساير قطارهاي درجه 1 از زمان سير طولاني نيز برخوردارند.
ضمنا يادآور مي شود اينگونه قطارها معمولا مورد استقبال اقشار كم درآمد جامعه قرار مي گيرد و قيمت آن نيز در مقايسه با قطارهاي درجه 1 بسيار ناچيز(27250 تا 33550 ريال) مي باشد.
لذا توقع خدمات قطارهاي درجه يك از قطار درجه دو نادرست و ناشي از عدم دسترسي مسافر محترم به قطارهاي درجه يك و ويژه بوده است.
علي ايحال با همه اين توصيفات ما نيز معتقديم كه امكانات ما در بخش مسافري حمل ونقل ريلي به علت كمبود شديد ناوگان محدود و در حد شأن و منزلت هموطنان عزيز نيست. اما اميدواريم در آينده با تخصيص اعتبارات لازم و افزايش ناوگان ريلي بتوانيم خدمات مناسب و بهتري را ارائه دهيم.
دفتر مديرعامل و روابط عمومي
شركت قطارهاي مسافرتي رجاء

گزارش كوتاه
بازي هاي رايانه اي و تاثير آن بر كودكان
فرزانه تاري وردي- در عصر تكنولوژي، فن آوري هاي پيشرفته هزاره سوم و اهميت جامعه اطلاعاتي بر هيچ كس پوشيده نيست. تحولات اجتماعي شتابنده و پيشرو در حوزه هاي الكترونيك و ارتباطات، بشر را جهت توسعه برنامه ريزي در فن آوري و ورود به تمدن اطلاعات تشويق مي كند. اما آيا هيچگاه فكر كرده اي هر پيشرفت و تكنولوژي در جوامع ممكن است چه خطرات و عواقب مخربي خصوصا براي كودكان به دنبال داشته باشد. يكي از مواردي كه با حضور فن آوري ها به سوي جهان راه گشوده و بسيار هم مورد علاقه وتوجه اقشار جوامع، چه صنعتي و چه غير صنعتي و چه در كشورهاي جهان سوم خصوصا نسل آينده ساز، يعني كودكان تاثير گذاشته، بازي هاي رايانه  اي هستند.
تاريخچه اين بازي ها به سال هاي اوليه دهه 80 يعني از سال 1972 كه شركت آتاري اولين سي دي از بازي هاي خود، يعني تنيس روي ميز به نام پنگ را به بازار عرضه كرد، بر مي گردد و به دنبال آن در سال هاي بعد بازي ويدئويي اكتيويژن كه توسط يك شركت ديگر و با قابليت اتصال به تلويزيون هاي خانگي روانه بازار شد.
رفته رفته بر تعداد اين شركت ها و سازندگان بازي هاي آتاري و ويدئويي افزوده شد تا اينكه در سال 1977 شركت رايانه اپل (Apple) تحولي جديد ارائه داد به گونه اي كه مردم به تهيه رايانه هاي شخصي وخانگي گرايش پيدا كردند و با اشباع بازار در سال 1985، فروش دستگاه هاي مربوط به بازي هاي ويدئويي به حداقل رسيد و اين رقابت با شركت نينتندو در سال 1986 با عرضه سخت افزار جديد رايانه اي خود تحول زيادي در ارتقاي كيفيت بازي هاي رايانه هاي پديد آورد كه چشم ها را به خود خيره كرد و در واقع مردم آمريكا با خريد اسباب بازي ها و وسايل وابسته به بازي هاي رايانه اي، حدود 80 درصد محصولات شركت نينتندو را در سبد خانگي خود قرار دادند.
بازي هاي رايانه اي با حدود۱۵ سال فاصله نسبت به كشورهاي غربي در ايران پديدار شدو با سرعت شروع به رشد و توسعه كرد.
كلوپ هاي ويدئويي متعدد در هر كوچه وخيابان و شهري با تغيير شكل ابتدايي به عنوان پايگاهي جهت انبوه كودكان و نوجوانان مشتاق به اين بازي ها درآمد، كه در ابتدا وسايل به كارگرفته شده در اين كلوپ ها از نوع  آتاري و ميكرو بود كه با گذشت زمان و فراگير شدن دستگاه هاي پيشرفته گرافيكي و كامپيوتري، جاي خود را به سگا و سوني و پلي استيشن و در نهايت نينتندو و... دادند، در نهايت با پيشرفت فن آوري هاي الكترونيكي و ارزان تر شدن آنها، اين دستگاه ها و بازي ها از نظر قيمت سير نزولي پيدا كرده و اين بازي ها براحتي در دسترس كودكان و نوجوان در خانه هايشان قرار گرفت، غافل از اينكه طبق نظر كارشناسان و روان شناسان كودك و نوجوان، اين بازي ها اثر تخريبي زيادي بر روح و روان كودكان و نوجوانان گذاشته و روحيه پرخاشگري را در آنها تقويت مي كند، از سوي ديگر باعث سست شدن ارتباط عاطفي كودك با خانواده مي شود و به نوعي از آن به عنوان دشمن خانگي مي توان نام برد، در واقع خانواده ها با توجه اين موضوع باشند كه وسايل بازي كودكان بايد براساس سن و جنس آنها مورد استفاده قرار گيرد و كودكان به ميزان زياد به بازي هاي كامپيوتري نپردازند، زيرا رفته رفته آنها عواطف كمتري نسبت به ديگران پيدا كرده و به دليل عدم تحرك كافي، منجر به محدود شدن قدرت روحي و فكري كودكان مي شود. همچنين به دليل عدم تناسب با فرهنگ جامعه باعث تخريب غرور ملي، ترويج خشونت طلبي و بيماري هاي چشمي و عصبي مي شود. البته بسياري از كارشناسان معتقدند كه بازي هاي خلاقانه سالم و آموزشي نقش مهمي در شكل گيري شخصيت و اجتماعي شدن كودكان و نوجوانان ايفا مي كند.
انتخاب نادرست بازي هاي رايانه اي نتيجه عكس و تخريب رواني را ايجاد مي كند، اين بازي ها به يك اپيدمي و اعتياد براي فرزندان و خانواده ها تبديل شده و باتوجه به بازگشايي مدارس مي توان ذكر اين نكته كه از جمله آثار تخريبي اين بازي ها افت تحصيلي دانش آموزان است، اشاره كرد. زيرا اكثر آنها به جاي استفاده آموزشي از اين وسايل ، آن را صرفا به عنوان يك وسيله تفريحي و سرگرم كننده مورد استفاده قرار مي دهند و تا جايي پيش مي روند كه همواره بين خانواده و فرزندان كشمكش درس خواندن و بازي شدت مي گيرد.
به گفته محققان ژاپني، استفاده مداوم از بازي هاي رايانه اي مي تواند موجب كاهش فعاليت بخشي از مغز شود كه احساسات را كنترل مي كند. همچنين انجمن روان شناسان آمريكا نيز اعلام كرده كه بازي هاي رايانه اي پر از صحنه هاي خشن، موجب تشديد افكار تهاجمي، خشونت و احساسات نابهنجار در ميان كودكان و نوجوان مي شود، زيرا اين بازي ها پر از صحنه هاي قتل و جنگ و خونريزي بوده و در نهايت ايجاد حس تنفر و كينه، انتقام، جنون و ترديد را در كودك افزايش داده و ديد او را به اين حس ها مثبت كرده و آن به عنوان يك ارزش تلقي مي كند.
اين بازي هاي مداوم باعث تحريك اختصاصي بخشي از مغز و بينايي شده و از تكامل ديگر نواحي مغز وا مي ماند و باعث بروز بيماري هاي استخواني وعصبي در ناحيه دست و بازوها مي شود و چون استفاده از آن تك نفري ست باعث افزايش روحيه منفعل بودن مي شود. در زمينه ورود بي رويه اين بازي ها به كشور و تخريب فراوان روحي و رواني فرزندان جاي تامل بسياراست.

در شهر
ايرانشهر
تهرانشهر
جهانشهر
خبرسازان
زيبـاشـهر
شهر آرا
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  خبرسازان   |  در شهر  |  زيبـاشـهر  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |