سه شنبه ۲۷ دي ۱۳۸۴ - - ۳۹۰۱
شهر آرا
Front Page

پارك ها تنها بازماندگان فضاي سبز
باغبان هاي گمشده، باغ هاي منزوي
000315.jpg
عكس: گلناز بهشتي
شهره مهرنامي
با آمدن زمستان چند ماهي است كه پارك هاي شهر كمتر شاهد حضور مردم هستند و تنها گاهي - وقتي هوا كمي خوب است - مي تواني پدربزرگ ها و مادربزرگ ها را در پارك ها در حال ورزش و نرمش ببيني. چند ماه ديگر هم دوباره فصل پارك گردي مي رسد و تمام مردم شهرنشين در اولين فرصت فراغت خود به پارك ها پناه مي آورند تا نفسي تازه كنند. واضح است كه وقتي شهري ساخته مي شود، زمين هاي سبز يك شهر با تيرآهن و سيمان و قير جاي خود را عوض مي كنند؛ ديگر به جاي اينكه سربلند كني و شاخه سبز و تنومند درختان را ببيني، وقتي سربلند مي كني تابلوي ميزان آلودگي هوا را خواهي ديد و اين خود به اين معني است كه وقتي شهري ساخته مي شود، فضاي سبز طبيعي خود را از دست مي دهد و جاي آن چيزهاي بسيار ديگري را به دست مي آورد كه با طبيعتش سازگار نيست.
مهاجرت تاثير زيادي بر شهرها گذاشته و يكي از تاثيرات آن روي فضاي سبز آن است، چراكه آدم هايي كه وارد شهري مي شوند نياز به مكاني براي سكونت دارند و همچنين نفس كشيدن. وقتي باغ هاي طبيعي از بين مي روند جاي آن را پارك هاي ساختگي مي گيرند.
استاندارد سرانه فضاي سبز در دنيا براي هر فرد 25 متر مربع است و در ايران براي هر فرد 9 متر مربع، در حالي كه در حال حاضر تنها 4/6 متر مربع از اين فضا در تهران تامين شده است كه پراكندگي اين 4/6 نيز از توازن درستي برخوردار نيست. البته قدر مسلم نسبت به سال هاي پيش افزايش يافته ولي تهران به قيمت از دست دادن گلوگاه هاي تنفسي خود همچون اوين، پونك، حصارك، فرحزاد و سرخه حصار يا كن كه تبديل به اتوبان شده، صاحب زمين هاي سبزي شده است. درخت ها در تهران جاي خود را به اتوبان و بلوارهاي كم چمن مي دهند. اين در حالي است كه يك دانشمند طي تحقيقات خود به اين نتيجه رسيده كه يك درخت طي 50 سال طول زندگي خود، 31 هزار و 250 دلار اكسيژن توليد مي كند و 62 هزار دلار كنترل آلودگي هوا، 27 هزار و 500 دلار ارزش آب بازيافتي و جلوگيري از فرسايش خاك را به دنبال دارد.
يك معمار طراح منظر در اين باره مي گويد: در محيط شهري كه يك محيط متراكم زيست انساني است و فضاي طبيعي كمتر ظاهر مي شود، پارك ها اين محيط را از لحاظ تفريح و فضاي طبيعي براي شهر فراهم مي كنند.
در تاريخ شهرسازي، شهرها قبل از انقلاب صنعتي به دليل وسعت كم و ارتباط نزديك با طبيعت نياز به پارك را احساس نمي كردند. در آن زمان ها بيشتر باغ ها به صورت خصوصي در اختيار افراد ثروتمند شهرنشين بود، البته مردم نيز نياز زيادي به باغ يا چيزي شبيه به آن نداشتند، چراكه بيشتر كشاورز بودند. باغ لاله زار تهران را شايد بتوان نمونه چنين پارك ها و تفرجگاه هايي دانست.
با ظهور اولين پارك در سال 1850 (سانترال پارك آمريكا)، اولين معماران منظر نيز ظاهر شدند و اين پديده در ديگر كشورها و شهرها به وجود آمد. در ايران نيز باغ ملي يا همان پارك شهر اولين پاركي بود كه در دوره رضاشاه يعني حدود 70 سال پيش در تهران آن زمان ظاهر شد.
محسن خراساني زاده - معمار منظر - مي گويد: فضاي سبز با پارك فرق دارد؛ فضاي سبز با پوشش انبوه گياهي، نقش تعديل و كنترل آب و هواي يك شهر را دارد و هواي شهر را تلطيف مي كند. به همين دليل گاهي اوقات در حومه شهرها با ايجاد كمربند سبز از وزيدن بادهاي مزاحم و ايجاد سيلاب ها جلوگيري مي كنند يا به آبخيزداري كمك كرده يا مناطق صنعتي شهر را از مناطق مسكوني شهر جدا مي كنند.
اما پارك، محيط سبزي است كه انسان هم از آن به عنوان محلي براي تفريح و بهره گيري از طبيعت استفاده مي كند.
به گفته اين استاد دانشگاه شهيد بهشتي، شهر با نياز مردم رشد مي كند و رشد آن نياز به يك مديريت شهري دارد و اينجاست كه نياز به طرح هاي جامع شهري احساس مي شود، چراكه در شهري كه ساخته شده و سال ها پيش نقشه اش ايجاد شده، ديگر نمي توان در وسط شهر پاركي اضافه كرد، چراكه فضاي خالي ندارد و پارك هاي موجود نيز حد نهايي آن هستند، مگر اينكه ساختمان ها را خراب كنند و جاي آن پارك بسازند.
البته در حال حاضر كه خانه سازان براي ساخت بنا به حومه هاي شهر هم رسيده اند، شايد مقرون به صرفه نباشد كه فضاي سبز، زمين متري چندصد هزار تومان را از دست معمار تجربي ها و بناهاي امروزي حفظ كند.
او مي گويداگر در گذشته شهرداري ها، زمين ها را براي رفع نيازهاي مالي خود تبديل به برج نمي كردند، امروز تهران با كمبود فضاي سبز و پارك مواجه نمي شد، ولي وقتي هم كه فضاي سبز طبيعي خراب شود، مردم به محيط طبيعي مثل كوه يا جاهاي قابل تحمل تر رجوع مي كنند. اي كاش به آنها رسيدگي شده و آماده پذيرايي از مردم شوند.
اين معمار منظر با اشاره به پارك هاي موجود در تهران مي گويد: اين پارك ها توزيع عادلانه اي ندارند و مساحت و وسعتشان نيز متعادل نيست، پارك ها بيشتر به سمت نوعي سرويس دهي مي روند تا اينكه يك فضاي آرام و دلپذير سبز باشند . به نظر شما آيا مي توان مقدار استفاده از پارك ها را كنترل كرد؟
هرگز نمي توان به مردم گفت كه اجازه رفتن به پارك را نداريد، بنابراين وقتي نمي توان مردم را كنترل كرد بايد فضاي بيشتري را برايشان ايجاد كرد، مردم از پارك توقع يك محيط زيبا و آرام را دارند كه همراه با سايه و آب باشد و هواي آن مطلوب براي ماندن، فضايي كه آدم ها بتوانند در آن محيطي دنج را براي خود ايجاد كنند، البته اين محيط طبيعي و انساني بايد توازن داشته باشد. برخي از پارك ها اين سايه و چشم انداز را دارند مثل پارك ملت و جمشيديه.
او ادامه مي دهد: البته پارك هاي ما از لحاظ پوشش گياهي بايد مورد توجه قرار بگيرند، چه از لحاظ رفاهي و چه آشنايي مردم با طيف گياهان و زيبايي شناسي. پارك هاي جوان تهران بسيار هستند كه سال ها طول مي كشد به اين حالت برسند و بايد براي رسيدن به هواي خوب در ساخت پارك ها از گياهان پيرتر استفاده كرد .
خراساني زاده راهكار را تنها در روي كار آوردن فرهنگ باغ سازي و گياه شناسي سنتي مي داند و تصريح مي كند: ما باغ هاي ملي خود را فراموش كرده ايم، ما دانش داريم، ولي آن را اشاعه نداده ايم .
او فضاي معمارانه پارك هاي تهران را پر ايراد مي داند و مي گويد: در ساخت يك پارك نه تنها بايد به مبلمان و كف سازي توجه كرد، بلكه بايد فضاي سبز را به گونه اي بنا كرد كه بتوان به راحتي وارد آن شد، البته مشكلات پارك هاي ما تنها به اينها ختم نمي شود. خراساني زاده مي گويد كه پارك هاي ما نقاط مناسبي براي تجمع ندارند و يكي از چيزهايي كه در معماري پارك هاي ايراني اهميت دارد حضور آب كنار گياه است، چرا كه ايران از لحاظ مكاني در آب و هواي خشك قرار دارد.
به طور حتم كيفيت ظهور آب مي تواند تنوع بيشتري داشته باشد و حتي مي توان از حضور حيوانات نيز استفاده كرد.چيزي كه معمولا در فيلم هاي خارجي ديده مي شود، يعني چيزي به نام باغ وحش وجود ندارد، حيوانات در فضاي بازي به نام جنگل كه خوب توسط مسئولان كنترل مي شود در گردش هستند و مردم هم براي بازديد از آنها به ميانشان مي روند؛پارك حيوانات .
اين استاد دانشگاه ادامه مي دهد: بايد به شيوه طراحي پارك ها بيشتر توجه كرد، بايد پارك ها را از حالت قراردادي درآورد و به حالت طبيعي بازگرداند .
يك مهندس عمران در اين باره مي گويد: آن زمان كه قرار شد تهران تبديل به پايتخت شود، اين شهر از پتانسيل بسيار بالايي برخوردار بود، چه از لحاظ ساختار فيزيكي بالقوه و چه از لحاظ حضور عناصر شهري در اطراف تهران. بنابراين تهران قابليت تبديل شدن به يك شهر خوب با مفاهيم امروزي به عنوان پايتخت و يك كلانشهر را داشت، البته در حال حاضر تهران كلانشهر است، ولي شرايط لازم يك كلانشهر را ندارد. شرايط زيست محيطي در تهران به اندازه كوچكش نيز تعريف نشده است. براي تبديل يك ده به شهر، استانداردهايي بايد رعايت شود كه در ايران هرگز چنين قوانيني مهم شمرده نشده است .
مهندس حقاني مي گويد: پارك مي تواند جاي تقابل و تعامل افكار باشد؛ مردم مي توانند دور هم جمع شوند، پارك تنها يك استراحتگاه نيست. يك مكان فرهنگي است كه بايد داراي تعاريف فرهنگي باشد كه بيشتر پارك هاي ما فاقد اين شرايط هستند. در دنيا پارك هاي تخصصي زيادي از جمله براي نابينايان وجود دارد كه در آنها از درختان و وسايلي استفاده مي كنند كه نابينايان بتوانند از آن استفاده كنند .
او اضافه مي كند: يك پارك خوب بايد داراي محل فرهنگي و هنري حتي براي هنرمندان باشد. همچنين با شرايط توپوگرافي محلي، شهري و آب و هوايي همخواني داشته باشد .
حقاني پارك هاي تهران را پارك هاي فرامنطقه اي مي داند و مي گويد: مردم از تمام نقاط تهران به آنجا هجوم مي آورند، مانند پارك ملت. پارك هاي محله اي، ريه هاي تنفسي هر منطقه محسوب مي شوند كه افراد خود منطقه معمولا از آن استفاده مي كنند. نوارهاي سبز حاشيه شهر نيز فضاي سبز موجود تهران است كه به دليل كمبود فضا در شهر بايد به اين فضاهاي حاشيه اي شهر رسيدگي بيشتري شود. تعريف پارك قطعا به وجود نيمكت، چمن، گل و پياده رو ختم نمي شود، هر چند كه از عناصر اصلي يك پارك باشند، ولي بايد بتوانند نيازهاي مورد طلب مراجعه كننده را تامين كنند .
حقاني ادامه مي دهد: نبايد فراموش كرد كه كاشت گل و چمن در تهران مقرون به صرفه نيست و بايد از گياهان چند ساله و درخت هاي مناسب با آب و هواي تهران آن هم به مقدار زياد- استفاده كرد. ما در تهران نياز به زمين سبز نداريم ، طراحان ما فقط زمين سبز را طراحي مي كنند و نمي دانند كه هزينه زياد ايجاد اين زمين هاي سبز تنها بر دوش شهروندان شهر است، اين مسئول اسبق شهرداري ادامه مي دهد: طرحي كه براي شهري كشيده مي شود بايد از محيط زيست آن تبعيت كند. نمي توان براي بناي جاده ها، باغ ها را از بين برد، اما بهترين درختان و فضاهاي سبز ما به خاطر ايجاد بناها از بين رفتند، كشور ما از لحاظ سبزي كم بضاعت است و ما نبايد اين بضاعت كم را از دست بدهيم.
چند وقت پيش از رئيس كل سازمان پارك ها و فضاي سبز شهرداري شنيدم كه مي گفت دستگاهي را از آلمان وارد كرده اند كه وقتي مي خواهند باغي را خراب كنند و جاي آن بنا بسازند، به كمك اين دستگاه درختان تنومند را بدون هيچ آسيبي از ريشه درمي آورند و به كنار اتوبان هاي تازه ساز منتقل مي كنند تا كمربند اتومبيلراني سبزي داشته باشيم.
ولي نمي دانم چقدر از اين دستگاه استفاده شد، فعلا كه ما چند پارك بيشتر در تهران نداريم و ديگر فضاهاي سبزمان مانند باغ هاي قديمي در حال نابودي در راه ، آهن و سيمان و قير هستند.

|  ايرانشهر  |   تهرانشهر  |   جهانشهر  |   خبرسازان   |   دخل و خرج  |   شهر آرا  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |