رسانه شيعه
گونه شناسي هيأت هاي مذهبي در ايران 1357-1384
مقدمه
با وجود سابقه چندين ساله مجالس اهل بيت و دستجات سوگواري، استفاده از واژه هيأت براي ناميدن اين مجالس، امر چندان با قدمتي نيست و سابقه اي حداكثر هفتاد، هشتاد ساله دارد. طبق تعريف، هيأت يك گروه اجتماعي- با سابقه تاريخي مشخص- و تجمعي از افرادي است كه در راستاي زنده نگه داشتن ياد و خاطره يك مناسبت مذهبي (اعياد، ايام ولادت و شهادت ائمه) با محوريت واقعه عاشورا و قيام امام حسين(ع) و براساس ساختار دوگانه واعظ (سخنران، منبري) / ذاكر (مداح، روضه خوان) تشكيل مي شود و اعضا از طريق روش هايي معمول و آدابي مشخص(سينه زني، زنجيرزني، دست زدن) به سوگواري يا شادماني مي پردازند. شركت در آن، اختياري و بر اساس يك اعتقاد و باور دروني است؛ متناسب با ويژگي هاي سازماني و نيز مخاطبان، يك هيأت جداي هدف اصليش، كاركردهاي ديگري را هم مي تواند در برگيرد.
از طريق بررسي تاريخ و طيف سازي عناصر مختلف يك هيأت نمونه (تيپ ايده ال)، با در نظر گرفتن تفاوت كاركردها و سازمان هيأت هاي فعال در جامعه امروز، مي توان آنها را به سه دسته اصلي تقسيم كرد:
دسته اول: هيأت هاي سنتي كه خود به دو دسته سنتي تام و سنتي امروزي تقسيم مي شوند، دسته دوم: هيأت هاي انقلابي كه به دو دسته انقلابي دوران جنگ و انقلابي دوران صلح تقسيم مي شوند و دسته سوم: هيأت هاي پاپ كه سه دسته خرد (خصوصي)، محوري (عمومي) و پاپ انقلابي را شامل مي شوند. سعي ما بر اين است كه در اين گفتار سلسله وار، ويژگي هاي اين دسته هاي مختلف را با هم مقايسه نماييم.
هيأت هاي سنتي
پيدايش اولين نمونه هيأت هاي سنتي را مي توان به عصر قاجار نسبت داد. اين هيأت ها البته در طول زمان دچار تغيير و تحولاتي شدند كه هم در شكل و هم در محتوا، آنها را پيچيده تر و تخصصي تر ساخت.
هيأت هاي سنتي را مي توان به دو گونه هيأت هاي سنتي تام هيأت هاي سنتي امروزي تقسيم كرد. منظور از هيأت هاي سنتي تام، گونه غالب و مشهور هيأت هاي سنتي است كه عموماً سابقه و قدمتشان به پيش از پيروزي انقلاب اسلامي مي رسد. اين هيأت ها نمونه كامل و تام هيأت هاي سنتي محسوب مي شوند. هيأت هاي سنتي امروزي، اما گونه نوپديدي است كه در سالهاي اخير شواهدي از شكل گيري نمونه هايي از آن نمايان شده اند و هنوز در مرحله تثبيت به سر مي برند.
سازمان هيأت هاي سنتي
هيأت هاي سنتي، در قياس با ديگر گونه هاي هيأت هاي مذهبي، سازمان پيچيده اي دارند كه ثبات بالا و ماندگاري، از مهم ترين مشخصات آن است؛ ثباتي كه محصول وجود عوامل ثبات بخشي نظير: سازماندهي شديد، وجود تقسيم كار مشخص، حاكميت آداب و قوانين مشخص و نيز سلسله مراتب دروني در اين هيأت ها است. در هيأت هاي سنتي، قوانين و آداب و شئوني جاري و ساري است كه بيشتر جنبه موروثي داشته و بر مبناي سلسله مراتب دروني و تقسيم كار مبتني بر توانايي هاي جداگانه اعضاي هيأت استوار است. همچنين در هيأت هاي سنتي، با وجود يك هنجار قوي و مشخص در زمينه محل سازمان هيأت مواجه ايم. مطابق اين هنجار محل برگزاري هيأت، اولاً بايد ثابت باشد؛ ثانياً بايد مالكيت عمومي داشته باشد؛ و ثالثاً بايد كاربرد خاص داشته باشد. يعني در عرف مردم، وجهه يك مكان مذهبي را دارا باشد. مشابه اين هنجار، در مورد زمان برگزاري هيأت هم جاري است. بدين معنا كه مراسمات هيأت هاي سنتي، عموماً به دليل تكلف زياد، در طول سال استمرار ندارند و منحصر به مقاطع مشخص و محدودي از سال مي شوند. (هنجار زماني)
مخاطب هيأت هاي سنتي
در هيأت هاي سنتي، مخاطب، گزينش نمي شود. هيأت، متعلق به همه افراد از همه اقشار است و لذا هيچ محدوديتي براي ورود به هيأت نيست. هيأت هاي سنتي بزرگ و گسترده به طور مطلق، عمومي و همگاني اند و براي پير و جوان و زن و مرد و كودك جايگاه و محل مشخص و معيني وجود دارد. هيأت هاي خانگي و كوچك سنتي هم جنبه همگاني دارند؛ البته منهاي دسته اي از آنها كه به طور خاص در دسته مجالس زنانه مي گنجند.
در هيأت سنتي بزرگ و گسترده، هر فرد از هر طبقه مي تواند عضو باشد و در مراسم شركت كند، اما در هيأت هاي سنتي كوچك و خانگي خاستگاه طبقاتي هيأت با هم متفاوت است و مشخصاً بسته به اعضاي اصلي هيأت و محله هاي سكونت اعضا، هيأت يا مربوط به افراد عضو طبقه بالا (مرفه) يا طبقه متوسط و يا طبقه پايين (مستضعف) جامعه است.
گرايش ديني هيأت هاي سنتي
در هيأت هاي سنتي، عموماً رد پاي يك گرايش و قرائت مشخص از دين و دينداري به چشم مي خورد. موارد زير از مهمترين شاخصه هاي اين گرايش محسوب مي شوند:
۱. منفك از سياست
گرايش ديني رايج و عمومي در هيأت هاي سنتي مبتني بر همان كليشه معروف است سياست، آلوده كننده دين است. اصولاً هر مسأله امروزين و مربوط به جامعه و زندگي امروز را با اين پيش فرض كه زندگي و جامعه امروزه مطلوب نيست و آلوده است، نبايد مرتبط با وقايع تاريخي و شخصيت هاي مقدس و دست نيافتني آنها كرد. به خاطر همين شاخصه است كه هيأتي هاي سنتي، از سوي انقلابي ها به واپس گرايي ، مقدس نمايي و اعتقاد به اسلام شاهنشاهي متهم مي شوند.
ادامه دارد
|