بي شك يكي از زيباترين فصل هاي تهران، شهر چهارفصل ايران، زمستان است. بارش برف هر چند بر گره هاي ترافيكي شهر بار مضاعفي را اضافه مي كند كه گاه شهروندان را به شدت ناراحت مي كند، اما خود به وجود آورنده صحنه هاي بديعي است. برف با ايجاد كنتراست مابين خود و چهره شهر هميشه جذاب بوده و جذاب خواهد ماند. در اين ميان تعويض چهره شهر و تغيير در روزمرگي اش جذابيت هاي پنهان و پيدايي دارد كه در اين عكس ها موج مي زند.
سياهپوش دلتنگ مي دود در يك عصر زمستاني درون شهر برفي، پرنده ها ولي ديگر دانه هايشان برچيده اند.
جاده اي اطراف تهران پس از بارش دانه هاي سپيد. آخر هفته اي شاعرانه براي ايراني ها!
قهوه ات را بنوش پشت پنجره كلبه برفي در مسير رودخانه و نگاه كن به اين سپيدي پربرف.
پرواز را به خاطر بسپار، پرنده ماندني است تا دانه اي برچيند از يك پياده رو زمستاني.
نگاه كن، دريچه هاي برف گير به تو مي گويند كه در شهر چه مي گذرد.
شنيدن دارد، صداي جريان سيال رودخانه وقتي كه برف خش خش مي كند زير پاي رهگذر روي پل.
آدم ها آمده اند و رفته اند تا جاي پايشان ثبت شود بر سينه برف و زن همچنان منتظر است.
عابران شهر برفي جامانده از سكوت شاعرانه، از جاده هاي سپيدپوش و سپيدي برف.