دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۸۴ - - ۳۹۲۰
بررسي وضعيت مديريت آب و فاضلاب شهري در ايران
جزيره تشنه
001413.jpg
عكس :علي اكبر شير ژيان
حسين سپهري
حفاظت از منابع آب در مقابل آلاينده ها و به كارگيري روش هاي بازيافت آب در كشور ما كه از مناطق كم آب جهان به شمار مي رود از اهميت ويژه اي برخوردار است. همچنين رشد فزاينده جمعيت شهرها و گسترش روزافزون شهرهاي بزرگ مي تواند در آينده اي نزديك بحران هاي اجتماعي، زيست محيطي و بهداشتي جدي را به همراه داشته باشد كه هزينه آن به مراتب بيشتر از هزينه لازم براي ايجاد تأسيسات جمع آوري دفع فاضلاب است. رشد آگاهي عمومي به واقعيت هاي فوق، انتظارات مردم شهرها را براي بهره گيري از آب سالم افزايش داده و بستر مناسبي را براي مشاركت بيشتر مردم در اجراي طرح هاي فاضلاب فراهم ساخته است.
امروزه جمعيت 65 ميليون نفري كشور با حدود 92 ميليارد متر مكعب آب اداره مي شود. اگر تنها حفظ سطح فعلي توسعه يافتگي را هدف قرار دهيم، در فاصله 20 سال آينده با روند فعلي مصرف، به حدود 140 ميليارد متر مكعب آب شيرين نياز خواهيم داشت. در حالي كه ميزان منابع آب تجديد پذير كشور كه در آينده اي دورتر از بيست سال مي توان استحصال كرد، تنها 130 ميليارد متر مكعب است، لذا روند فعلي مصرف آب را مي توان در بلند مدت ادامه داد. آمارهاي بين المللي نشان مي دهد ميزان آب به حساب نيامده در آلمان 7 درصد، در ژاپن 9 درصد و در سنگاپور 8 درصد است در حالي كه اين نسبت در كشور ما حدود 30 درصد است. همچنين در حالي كه با مصرف۸۰ ليتر آب در شبانه روز استانداردهاي بهداشتي و مصرفي رعايت مي شود، اما مي بينيم كه مصرف سرانه آب در كشور ما حدود 200 تا۱۸۰ ليتر در شبانه روز است.
آب شهري در ايران
در كشور ايران ميزان جمعيت بهره مند از آب شهري تا سال 1383، 98 درصد بوده است و ميانگين نرخ رشد سالانه جمعيت بهره مند از آب شهري 2/1 درصد، در سال 1378 به ميزان 2/96 درصد از جمعيت شهري، زير پوشش مصرف آب شهري بوده اند، كه در سال 1383به 5/19 درصد رسيد كه يك رشد 5/4- درصد داشته است كه نشان دهنده اين است كه ميزان پرت يا همان آب به حساب نيامده در مصرف آب شهري تا حدي كنترل شده است و در ساير شاخص هاي آب شهري مي توان گفت در سراسر كشور مصرف سرانه آب شهري در سال 1381، 180 ليتر در روز بوده كه پيش بيني شده در سال 1384 به 174 ليتر در روز كاهش يابد و همچنين تا سال 1388 به ميزان 154 ليتر در روز برسد و درصد آب به حساب نيامده از آب شهري هم در سال 1381 ميزان 30 درصد بوده كه در سال 1384 به 27 درصد و تا سال 1388 به 25 درصد كاهش يابد و در اصلاح و بازسازي شبكه هم كه در سال 1381 به 2282 كيلومتر بوده در سال 1384 به 3326 كيلومتر و تا سال 1388 به 3472 كيلومتر خواهد رسيد كه اين آمار نشان دهنده كاهش مصرف آب، كاهش پرت آب و زير پوشش آب شهري قرار گرفتن تمامي جمعيت شهري كشور و اصلاح و بازسازي شبكه آب شهري در كشور است.
در بررسي هاي صورت گرفته در استانهاي كشور بيشتر استانها بالاي 95 درصد جمعيت شهري آنها زير پوشش آب شهري قرار دارند ولي در استانهاي سيستان و بلوچستان، فارس، قم و گيلان به ترتيب به ميزان 3/77درصد ، 7/58درصد، 6/45درصد و 82 درصد از جمعيت شهري آنها زير پوشش آب شهري قرار دارند كه نسبت به ساير استانهاي كشور درصد پاييني را برخوردارند و در شاخص آب به حساب نيامده هم استان ايلام و خوزستا ن بيشترين درصد معادل 38 و 5/37 درصد را دارا هستند و كمترين آن هم مربوط به استان قزوين 5/21، گيلان و مازندران، اصفهان با 22 درصد است. همچنين ميزان دسترسي جمعيت شهري به آب شهري در استان تهران در سال 1378 به ميزان 3/92 درصد بوده كه تا سال 1383 به 4/98 درصد رشد يافت.
نسبت جمعيت شهري قابل دسترسي به فاضلاب شهري در ايران نسبت به كشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه خيلي پايين است و قابل مقايسه نيست، با عنايت به اينكه ميانگين آن در ايران 19 درصد است ولي در كشورهاي توسعه يافته 95 درصد و در كشورهاي درحال توسعه هم تقريباً 64درصد است كه نشان دهنده اين است كه به امر فاضلاب در ايران توجه چنداني نشده است وبايد به امر فاضلاب شهري بيشتر مورد توجه قرار گيرد.
خانه اي روي آب
با توجه به ويژگي  شاخص هاي عمران شهري و نحوه خدمات رساني و مديريت در شهرها و نيز ويژگي هاي اقتصادي و اجتماعي و كالبدي شهرهاي مختلف ايران حد مطلوب براي خدمات شهري رايج نبوده است به عبارت ديگر شاخصي به عنوان حد مطلوب دستيابي به خدمات، تسهيلات و تأسيسات شهري كه براي كشورهاي مختلف مورد تأييد است، وجود ندارد و حتي در يك كشور با شرايط متفاوت اقتصادي و كالبدي نيز شاخص هاي عمده شهري را نمي توان به صورت يكسان و واحد تعميم داد.
حفاظت از منابع آب در مقابل آلاينده ها و به كارگيري روش هاي بازيافت آب در كشور ما كه از مناطق كم آب جهان به شمار مي رود از اهميت ويژه اي برخوردار است. همچنين رشد فزاينده جمعيت شهرها و گسترش روزافزون شهرهاي بزرگ مي تواند در آينده اي نزديك بحران هاي اجتماعي زيست محيطي، بهداشتي جدي را به همراه داشته باشد كه هزينه آن به مراتب بيشتر از هزينه لازم براي ايجاد تأسيسات جمع آوري و دفع فاضلاب است و با توجه به آمار و اطلاعاتي كه در اين خصوص آمده است بايد گفت كه در ايران بايد بيشتر به امر فاضلاب شهري توجه شود و تا حد امكان مصرف بالاي آب شهري را كاهش دهيم و با توجه به مقايسه اي كه صورت گرفته، بيشترين ميزان برخورداري از شبكه توزيع آب سالم شهري در كشورهاي درحال توسعه جهان 100 درصد است و اين ميزان در ايران حدود 97 درصد است در حالي كه وضعيت جمعيت تحت پوشش فاضلاب كشور ما از حداقل برخورداري شاخص مشابه آن در كشورهاي درحال توسعه پايين تر است، شاخص آب به حساب نيامده كه به عنوان مثال در آلمان 7 درصد، ژاپن 9درصد و سنگاپور 18درصد ولي در ايران 30 درصد است.
در كشور ايران ميزان جمعيت تحت پوشش فاضلاب شهري در سال 1378به ميزان 15 درصد بوده است كه تا سال 1380 به 19 درصد رسيده است و افزايش اين رقم تا سال آينده 3/31 درصد و تا سال 1388 تا 40 درصد پيش بيني شده است. ولي در پيش بيني هايي كه انجام مي شود چندان موفقيتي حاصل نشده است.
فاضلاب 4/18 درصد پيش بيني شده كه عملكرد آن 2/16 درصد بوده است و در سال 1381 هم 2/21 درصد پيش بيني شده بود كه در عملكرد به 19 درصد رسيده است پس مي توان گفت كه در پيش بيني هاي صورت گرفته نمي شود اعتماد كرد ولي در سرمايه گذاري احداث تأسيسات فاضلاب سهم سرمايه گذاري دولت روبه كاهش است كه در سال 1378 كه 4/69 درصد بوده تا سال 1383 به 1/45 درصد رسيده است. كه اين يك رشد منفي 3/8- درصد را داراست كه بيانگر دخالت بيشتر شركتهاي آب و فاضلاب در امر احداث تأسيسات فاضلاب و بخش هاي خصوصي است و تا حدودي شايد از بار مالي دولت كاسته شود. استان اصفهان 45 درصد و چهارمحال و بختياري 40درصد و همدان۵۱درصد بيشترين جمعيت شهري زير پوشش شبكه فاضلاب شهري را دارا هستند. نسبت جمعيت شهري قابل دسترسي به فاضلاب شهري در ايران نسبت به كشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه خيلي پايين است كه قابل مقايسه نيست. با عنايت به اينكه ميانگين آن در ايران 19درصد، در كشورهاي توسعه يافته 95 درصد و در كشورهاي در حال توسعه هم تقريباً 64درصد است كه نشان مي دهد به ساماندهي فاضلاب در ايران توجه چنداني نشده است و بايد موضوع طراحي شبكه فاضلاب شهري بيشتر مورد توجه قرار گيرد.
همچنين براساس بررسي هاي انجام شده، سرانه مصرف آب در ايران 1360متر مكعب است در صورتي كه ميانگين جهاني آن۶۵۰ و ميانگين كشورهاي درحال توسعه 520 و ميانگين كشورهاي توسعه يافته 1200 مترمكعب است كه نشان دهنده مصرف بالاي آب در ايران است. از سوي ديگر ميانگين مصرف آب شهري به منابع آب در ايران به 39 درصد مي رسد در صورتي كه اين رقم در دنيا 17درصد و كشورهاي درحال توسعه 16 درصد و كشورهاي توسعه يافته 21درصد است كه اين روند نشان دهنده بالا بودن مصرف آب و در نهايت مواجهه مردم با بحران آب است.

رسانه شيعه-9
گونه شناسي هيأت هاي مذهبي در ايران 1384-1357
محسن حسام مظاهري
هنجار شكني زماني هيأت هاي پاپ هم بدان معناست كه ديگر در برگزاري هيأت، الزامي به رعايت تقويم مناسبت هاي مذهبي نيست و چه بسا مي توان مناسبت هاي جديدي هم به وجود آورد (مانند: دهه هاي جديد حسنيه، عسكريه، باقريه و...) در نتيجه تقريباً در تمامي طول سال، شاهد برگزاري اين هيأت ها هستيم.
مخاطب هيأت هاي پاپ
در هيأت هاي پاپ محوري بر خلاف نمونه هاي پيشين، دايره مخاطبان به اعضاي حاضر در هيأت محصور نمي شود. به عبارت ديگر، مخاطبان اين هيأت ها را بايد به دو دسته دروني (اعضاي هيأت) و بيروني (مشتريان محصولات فرهنگي اين هيأت ها) تقسيم كرد. در مورد مخاطبان دروني اين هيأت ها مي توان به اين موارد اشاره كرد:در هيأت هاي پاپ، با توجه به فقدان سازمان منسجم و سلسله مراتب دروني گزينش مخاطب بي معناست. مذهب تصوف گونه دل محور و انعطاف پذيري بالاي حاكم در اين هيأت ها، زمينه هاي اين امر را فراهم مي كنند. از نظر جنسيت مخاطبان هم مي توان هيأت هاي پاپ را محيط هايي تك جنسيتي قلمداد كرد. به عبارت ديگر به استثناي موارد معدود هيأت هاي پاپ بزرگ و محوري، همه هيأت هاي پاپ يا كاملاً مردانه هستند و يا (در موارد اندكي) كاملاً زنانه. البته طبيعتاً غلبه با هيأت هاي مردانه است و بالاخره اينكه هيأت هاي پاپ، هيأت هايي هستند كاملاً مخصوص مخاطب جوان و نوجوان.
گرايش ديني هيأت هاي پاپ
از خلال تحليل محتواي اشعار و اذكار رايج و مورد استفاده در هيأت هاي پاپ، به نظر مي رسد كه مي توان حضور پررنگ يك قرائت خاص از دين و مفاهيم مرتبط آن (اهل بيت، شفاعت، آخرت و...) را در اين هيأت ها مشاهده كرد؛ قرائتي كه مي توان بدان اسلام عرفي اطلاق كرد. مهم ترين ويژگي هاي اين گرايش عبارتند از:
۱ - فقدان مرجعيت هنجاري ديني
تا پيش از اين، در هيأت ها، هماره دوگانه واعظ (سخنراني، منبري) و ذاكر (مداح، نوحه خوان، روضه خوان) محوريت داشت و اين قاعده، بر مبناي يك تقسيم كار دروني مشخص در هيأت بود: هيأت يك مركز مذهبي است با مجموعه اي از كاركردهاي ديني كه عزاداري يكي از آنها است. توده مردم متدين با شركت در هيأت، اولاً نياز است كه با احكام دين و معارف مكتب اهل بيت آشنا شوند و معرفت و شناخت شان رو به تكامل رود و ثانياً نام و ياد و خاطره رشادت هاي ائمه طاهرين را با ذكر و گريه بر مصايب آنها و اظهار دشمني با دشمنان شان زنده كنند. در تقسيم كار مذكور، برآوردن هدف اول بر عهده واعظ است؛ كه در الگوي كامل تر، منبري اول، بيان احكام و مسائل فقهي مبتلا به مردم و منبري دوم، بيان مباحث اصولي را بر عهده دارد و هدف دوم (زنده نگهداشتن نام و ياد اهل بيت از طريق سوگواري و...) بر عهده ذاكر (مداح) است. ادامه دارد...

ايرانشهر
جهانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
درمانگاه
سفر و طبيعت
عكاس خانه
|  ايرانشهر  |  جهانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  درمانگاه  |  سفر و طبيعت  |  عكاس خانه  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |