چهارشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۸۴ - سال سيزدهم - شماره ۳۹۳۴ - Mar 1, 2006
رسيدگي ويژه به پرونده ربايندگان دختر عقب مانده ذهني
006210.jpg
006213.jpg
گروه حوادث: پرونده باند آدم ربايي كه يك دختر ۱۷ ساله عقب مانده ذهني را ربوده و مورد آزار و اذيت قرار داده بودند، در شعبه ۷۹ دادگاه كيفري استان به رياست قاضي شايسته به صورت ويژه رسيدگي خواهد شد.
به گزارش خبرنگار ما، مرداد ماه سال جاري زهرا ۱۷ ساله كه مبتلا به عقب ماندگي ذهني است از منزلشان واقع در خيابان افسريه خارج شده تا از سوپرماركت نزديك منزل پفك بخرد. زهرا هنوز به مقصد نرسيده بود كه ناگهان يك خودرو پيكان سفيد رنگ با دو سرنشين مرد كه هر دو تبعه افغانستان بودند سد راه وي شدند. اين دو مرد كه عزيز و وحيد نام داشتند با تهديد چاقو زهرا را به داخل خودرو كشاندند. دختر جوان بسيار وحشت كرده بود. دو مرد او را با تهديد به داخل يك آپارتمان واقع در حوالي ميدان ۷ تير انتقال دادند. زهرا چند ساعتي را در دلهره گذراند تا اين كه هوا تاريك شد. عزيز و وحيد بعد از خوراندن قرص هاي خواب آور به دختر ۱۷ ساله او را مورد آزار و اذيت قرار دادند.
فرداي آن روز عزيز زهرا را به مرد افغان ديگري به نام صديق كه سرايدار خانه ويلايي در منطقه فشم بود فروخت.
از آن روز به بعد شبهاي وحشت براي دختر۱۷ ساله آغاز شد. هر روز زهرا در اتاقي واقع در طبقه بالاي ساختمان در حالي كه دهان، دستها و پاهاي او بسته شده بود حبس مي شد و ساعت ها اين وضعيت طاقت فرسا را تحمل مي كرد تا خورشيد غروب كند، بعد از آن صديق او را در اختيار افراد مختلف مي گذاشت و اين دختر عقب مانده ذهني هيچ تواني براي مقاومت در برابر آزار و اذيت ها نداشت.
در طول پنجاه روز۲۰ مرتبه زهرا مورد آزار و اذيت قرار گرفت و حتي طبق گفته زهرا يك بار اين مردان افغاني او را از بالاي تپه اي واقع در منطقه فشم به پايين انداختند كه موجب شكستگي پاي وي شد. ولي وقتي اين دختر ۱۷ ساله از آنان براي كاهش درد پايش قرص طلب كرد به جاي مسكن به او قرص اكستازي داده شد و آزار و اذيت ها ادامه يافت.
بعد از ناپديد شدن زهرا والدين وي فقدان دختر عقب مانده ذهني خود را به پليس اطلاع دادند. پرونده به اداره يازدهم آگاهي مركز انتقال يافت. پليس آگاهي تحقيقات خود را آغاز كرد.
در بررسي هاي اوليه پليس متوجه شد اولين روز فقدان زهرا تماس تلفني مشكوك از آپارتماني واقع در ميدان ۷ تير با منزل پدري زهرا گرفته شده بود. پليس به آپارتمان مذكور مراجعه كرد ولي هيچ اثري از زهرا نبود.
وحيد يكي از متهمان اين پرونده كه در آپارتمان حضور داشت بازداشت شد و به اداره يازدهم انتقال يافت. تحقيقات پليس در ابتدا از وحيد بي ثمر ماند و او منكر هر گونه اطلاعي از چگونگي فقدان زهرا شد. ولي بعد از گذشت چند روز وحيد لب به اعتراف گشود و ماجرا را تعريف كرد. وقتي پليس متوجه شد زهرا به صديق فروخته شده است به سرعت عمليات دستگيري صديق آغاز شد.
پليس آگاهي شبانه به ويلايي كه صديق سرايدار آن بود مراجعه كردند. ولي در بازديد اوليه به دليل اين كه متهمان زهرا را در اتاقي با دهان، دست ها و پاهاي بسته حبس كرده بودند ، اين دختر نتوانست پليس را متوجه خود كند و از ديد مأموران پنهان ماند. آن روز پليس محل را ترك كرد ولي فرداي همان روز بار ديگر به همان محل مراجعه كرد و اين بار جستجوي دقيق پليس به نتيجه رسيد و زهرا در حالي كه در اتاق حبس بود شناسايي شد.
صديق در ويلا حضور نداشت، زهرا را به آگاهي انتقال دادند. عزيز نيز در حالي كه قصد فرار به كشور افغانستان را داشت در شهرستان شيراز دستگير شد.
كارآگاهان دايره ۱۱ آگاهي موفق به دستگيري شش نفر از متهمان اين پرونده شدند.
با صدور كيفرخواست عليه متهمان، اين پرونده  به دادگاه كيفري استان ارجاع شد و در چند روز آينده قاضي شايسته به اتهامات آنها رسيدگي خواهد كرد.

آن سوي حادثه
زنگ خطر جنايات خانوادگي
محمدعلي جداري فروغي - وكيل پايه يك دادگستري
حدود ۳۰سال قبل وقتي مردي همسر و فرزندان و برادرش را كشت به عنوان پديده اي جديد در عالم جرم و جنايت مورد بررسي كارشناسان حقوق و جرم شناسي قرار گرفت. محاكمه جنجالي او در سالن بزرگ ساختمان كاخ دادگستري و در حضور صدها تماشاچي انجام شد. من در جريان محاكمه او شاهد بودم كه چگونه او سعي كرد خود را به جنون و ديوانگي بزند تا شايد راه نجاتي پيدا شود و حتي «ساحت مقدس» دادگاه را با عنوان «ساعت مقدس» مطرح مي كرد تا وانمود كند كه فكر ش درست كار نمي كند. البته مجازات اعدام در انتظار او بود كه به همين مجازات هم محكوم شد. اما آنچه مسلم بود در آن زمان انجام چنين جنايتي نادر و باعث تعجب و تأسف مردم بود...
زني با سه فرزند بزرگ پس از ۲۳سال زندگي با همسرش با اسلحه شوهر تهديد مي شود، يكي از فرزندان بلافاصله پليس ۱۱۰ را خبر مي كند. مامورين اسلحه را كشف و شوهر راهي حوزه انتظامي مي شود. تشكيل پرونده و سپس طرفين راهي دادسرا و آنگاه صدور قرار تأمين و سپس قرار مجرميت و كيفرخواست و تشكيل دادگاه و محكوميت و زندان و جريمه. اما اين پايان كار نيست، زن پس از ۲۳سال زندگي مشترك با شوهر خطاكار و خلاف ديگر تاب تحمل و ادامه آن را ندارد، بناچار خانه شوهر را ترك كرده و براي نجات جان خود به خانه پدري مي رود، با آنكه نگران جان فرزندانش است، ناگزير تقاضاي طلاق دارد، با بخشيدن مهريه و حق و حقوق ديگر خود و با اميد اينكه از يك زندگي جهنمي كه عمري سايه اسلحه و اعمال خلاف قانون شوهر بر سرش بوده است، خلاص مي شود. شايد او پس از ۲۳سال زندگي مشترك راه عاقلانه اي را انتخاب كرده است.
بررسي صفحات حوادث در روزهاي اخير نشان دهنده وقوع جنايات و قتل هاي بسياري است كه در محيط خانواده صورت گرفته است و مي گيرد. در اين ميان از قتل طفل ۳ساله توسط پدر آن هم پدر پزشك تا قتل عام اعضاي خانواده به خاطر ارث و ميراث و قتل مادر توسط فرزند و بسياري حوادث ديگر.
چشم ها را بايد باز كرد. جور ديگر بايد ديد. فقط با دستگيري قاتلين و محاكمه و مجازات آنها جامعه در آرامش نخواهد بود. بلكه بايد با بررسي هاي همه جانبه جرم شناسي و جامعه شناسي ،روانشناسي و روانكاوي اقشار مختلف جامعه، ريشه ها و علل و عوامل را پيدا كرد و با دستيابي به آمار و داده هاي حقيقي، فكر عاجل به حال جامعه اي كرد كه در آن معنويات در كش و قوس حوادث رنگ مي بازد. طلاق و اختلافات، از هم پاشيدگي خانواده ها و سستي بنيان اولين نهاد اجتماعي، چشم و هم چشمي ها و زيادخواهي ها و عدم كنترل و تربيت صحيح و وانهادن فرزندان به حال خود و بسياري عوامل و علل ديگر سبب مي شود كه روزانه شاهد جنايات بيشماري باشيم كه در داخل خانواده ها به وقوع مي پيوندد. در اين رهگذر بررسي اينكه سلاح، گرم يا سرد است، تفنگ شكاري است يا كارد آشپزخانه، ره به جايي نمي برد و صدور مجازات هاي سنگين اعدام و قصاص و حتي صدسال زندان چاره كار نيست. بايد كارشناسان و متخصصين و محققين و مسئولين با بررسي همه جانبه مسأله راه حلي پيدا كنند و در اين راستا مطبوعات نيز نقش تعيين كننده اي دارند. زنگ هاي خطر به صدا درآمده است؛ براي حفظ سلامت جامعه و فراهم آوردن زندگي سالم و امن براي همگان، صداي زنگ را بشنويم، فعلا اخطار است و هشدار!

نزاع خانوادگي با قتل خاتمه يافت
گروه حوادث: مرد ۳۲ ساله اي در پي يك نزاع خانوادگي در شهرستان «آستانه اشرفيه» گيلان توسط پدر و برادرش به قتل رسيد.
ساعت ۱۸ و ۵۵ دقيقه دوشنبه زني به نام «زهرا. ق» با مراجعه به پاسگاه «دهكاه» آستانه اشرفيه ماموران را در جريان قتل همسرش قرار داد. وي در اين باره اظهار داشت: روز شنبه شوهرش به نام «علي .ن» ۳۲ ساله در پي يك نزاع خانوادگي توسط پدر و برادرش به نام «مهرداد» مورد ضرب و جرح قرار گرفت و پس از انتقال به بيمارستان «۲۲ آبان» به علت شدت جراحات وارده جان باخت.
در اين راستا ماموران هر دو متهم را دستگير و به مراجع قضايي معرفي كردند.
گفتني است، تحقيقات در اين زمينه ادامه دارد.

شگرد جديد براي سرقت از عابربانك
گروه حوادث: سارقان بانك با شگردي جديد اقدام به سرقت پول هاي نقد شهروندان مي كنند.
به گزارش همشهري، به گفته يكي از شاكيان، زماني كه براي دريافت پول به يكي از شعب عابربانك مراجعه كرده بودم پس از دادن كارت عابربانك به دستگاه، اعلام كرد كه دستگاه خراب است، همين كه قصد برداشتن كارت عابربانكم را داشتم مرد جواني گفت: دستگاه خراب نيست و من دقايقي قبل از عابربانك پول دريافت كرده ام.
شاكي ادامه داد: مرد جوان كارتم را گرفت و مجدداً وارد عابربانك كرد. اما دستگاه مجدداً پيغام داد. پس از چند روز وقتي مجدداً براي دريافت پول به عابربانك رفتم كارتم را به خاطر رمز اشتباهي كه وارد مي شد، دستگاه ضبط كرد.
اين در حالي بود كه در آن جا متوجه شدم مرد جوان كارت ديگري را به من داده است. با پيگير ي هايي كه انجام دادم متوجه شدم از روز سرقت تا آن روز در دو نوبت مبلغ ۹۰ هزار تومان از حسابم برداشت شده است. در ادامه اين شكايت يك مورد مشابه ديگر نيز با تماس به همشهري مدعي شدند كه پول هايشان به همين طريق مورد سرقت قرار گرفته است.
تماس هاي تلفني اين افراد در پي درج خبري مبني بر شيوه جديد سرقت از عابربانك ها در اين روزنامه به چاپ رسيده بود.

معلم ظالم در دادگاه
سايت جنايي: معلمي كه متهم به سوءاستفاده جنسي از دانش آموزان خود بود روز گذشته از سوي ديوان عالي ايالت كارولينا جنوبي بازداشت و در حال حاضر با قرار وثيقه ۱۰۰ هزار دلاري در زندان به سر مي برد.
به گزارش دادستاني پرونده، وندي ۳۶ ساله متهم است كه يكي از دانش آموزان يازده ساله خود را مورد آزار و اذيت جنسي قرار داده است. دادستان پرونده با اين ادعا كه وندي متهمي خطرناك و بيمار است از قاضي دادگاه درخواست كرد تا با تعيين قرار وثيقه سنگين براي متهم او را تا زمان رسيدگي به پرونده اش در زندان فدرال نگاه دارد.پليس وندي را پس از آنكه قرباني وي به مادرش در خصوص سوءاستفاده جنسي معلمش از خود سخن گفته بود، بازداشت و با اتهام سوءاستفاده از مقام خود روبه رو كرد. قرباني وندي در اولين جلسه بازجويي ادعا كرد كه حداقل دو بار از سوي معلمش آزار و اذيت شده بوده است. وندي كه به تازگي از سمت خود نيز استعفا داده است روز گذشته و در جريان رسيدگي به اتهاماتش سخني به ميان نياورده و از سوي ديگر وكيل مدافعي نيز براي خود تعيين نكرده است. مادر قرباني نيز در اولين جلسه دادخواهي زماني كه قصد داشت وضعيت روحي نابسامان پسرش پس از اين حوادث را براي قاضي و اعضاي هيات منصفه شرح دهد به شدت عصبي شده و گريست.

مرد جوان قرباني ارتباط همسرش شد
گروه حوادث: رابطه هاي پنهاني يك زن با مرد ديگري پرده از حادثه ديگري از جنايات  شوهركشي برداشت.
به گزارش همشهري، مقارن ساعت ۱۸ عصر روز ۲۴ دي ماه سال جاري در پي تماس با مركز فوريت هاي پليسي ،۱۱۰ ماموران كلانتري فرجام در جريان وقوع يك فقره قتل در منزلي واقع در ميدان ابوذر تهران قرار گرفته و بدين ترتيب يكي از افسران اداره دهم پليس آگاهي به همراه بازپرس كشيك بلافاصله به محل مورد نظر اعزام شدند. با حضور پليس مشخص شد: مقتول مردي ۲۵ ساله به هويت مالك الف تبعه افغانستان بوده كه در پي وارد كردن ضربات متعدد چاقو در شكم و سينه در رختخوابش به قتل رسيده است. در اين ميان تحقيقات جنايي كارآگاهان پليس در حالي آغاز شد كه طي آن، مشاهداتي دال بر رفتار و حركات غيرعادي نفيسه، همسر مقتول به پليس گزارش شد؛ در اين حال وي يك ساعت پس از حضور پليس در صحنه جنايت، در منزل يكي از آشنايانش نزديكي محل حادثه به عنوان مظنون اصلي قتل دستگير شد. در ادامه كارآگاهان پي بردند: زني به نام سارا، همسايه مقتول با همسر او (نفيسه) رفت وآمد داشته و از اسرار خانوادگي اين خانواده مطلع بوده است، وي از رابطه پنهاني نفيسه با جواني به نام سعيد خبر داد.
همسر مقتول با دستور مقام قضايي بازداشت شد و در بررسي هاي پليسي فني با پذيرش اين كه با فردي به نام سعيد رابطه دوستي داشته دخالت سعيد در قتل مالك محرز شد. اما اوفرار كرده بود. ماموران با اخذ نيابت قضايي از دادسراي شعبه هفتم عازم شهرستان شيراز شده و با رديابي ردپاي متهم به قتل او را دستگير كردند. متهم مدعي شد: نفيسه را به قصد ازدواج دوست داشتم و اين در حالي بود كه مالك حاضر به جدايي از او نبود، از اين رو با همدستي نفيسه، تصميم به قتل شوهرش گرفتيم. متهم به قتل در تشريح حادثه اعتراف كرد: ساعت ۱۰ صبح روز ۲۴ دي ماه، به منزل نفيسه رفتم و او به طور پنهاني در حالي كه مالك در خواب بود، درب منزل را باز كرد و پس از آن كه وي را براي مراقبت به پايين پله ها فرستادم، مالك را در رختخوابش با ضربات چاقو به قتل رساندم و بلافاصله با نفيسه از محل حادثه متواري شديم. بر اين اساس سعيد در بازجويي هاي بعدي به يك فقره ارتكاب قتل طي خردادماه سال ۸۰ در شهرستان اصفهان معترف شد و اظهار كرد: در منطقه آسته اصفهان، فردي به نام رحمان تبعه افغانستان به خاطر اين كه به خواهرم تجاوز كرده بود را به داخل زمين هاي كشاورزي آن منطقه كشانده و وي را با ضربات متعدد چاقو به قتل رساندم و از محل متواري شدم. پرونده اين جنايت ها جهت رسيدگي در اختيار مراجع قضايي قرار گرفت.

اعترافات مرد افغاني درباره قتل هموطنش
006207.jpg
گروه حوادث: مرد جواني كه در دفاع از برادرش، پسرعموي خود را به قتل رسانده بود، صبح ديروز در شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان محاكمه شد.
به گزارش همشهري، اين جلسه با حضور پنج قاضي عالي رتبه به رياست قاضي عزيز محمدي برگزار شد. در ابتداي جلسه محاكمه، خاكي- نماينده دادستان- در جايگاه قرار گرفت و با اشاره به اينكه اولياي دم به افغانستان رفته اند، درخواست قصاص نفس (اعدام) را براي متهم كرد و گفت: در اين پرونده، جواد (۲۹ ساله) متهم به قتل عمدي پسرعمويش به نام حيدر در تاريخ ۳۱ خرداد ماه سال ۸۲ است. اين مرد روز حادثه در پي درگيري قبلي با عمويش، مرتكب جنايت شده است. روز حادثه، وقتي جواد از محل كارش به خانه بازمي گشت متوجه درگيري برادرش با پسرعموي خود به نام حيدر شد و ديد كه وي با چاقو به برادرش حمله ور شده است. به منظور نجات برادرش، به طرف حيدر حمله ور شد و او را با ۹ضربه چاقو از پاي درآورد.
خاكي افزود: پس از دستگيري جواد، وي به قتل اعتراف كرد و هم اكنون براساس محتويات پرونده، با توجه به ماده ۲۶۶ قانون مجازات اسلامي تقاضاي قصاص نفس (اعدام) براي متهم را دارم.
در ادامه جلسه محاكمه، متهم ۲۹ ساله پس از تفهيم اتهام وارده ضمن قبول قتل عمدي گفت: تنها انگيزه ام نجات برادرم بود. روز حادثه وقتي از سر كار برمي گشتم متوجه درگيري شدم. وقتي ديدم برادر كوچكترم با ضربات چاقو نقش بر زمين شده است به طرف حيدر حمله ور شدم. ديگر هيچ چيزي نمي فهميدم و تنها ضربه مي زدم.
بر پايه اين گزارش، با دفاع وكيل تسخيري متهم به قتل و اعلام ختم جلسه دادگاه، قرار است حكم ظرف مدت قانوني صادر شود.

قتل به خاطر دستمال !
گروه حوادث: حكم سه تبعه افغانستان كه به خاطر يك دستمال يزدي مرتكب قتل هموطن خود شده بودند، از سوي قضات ديوان عالي كشور تاييد شد.
به گزارش همشهري، ايوب به خاطر سفر مداوم به افغانستان و ايران پول هاي هموطنان خود را از تهران به افغانستان منتقل مي كرد و آنها را به خانواده هايشان تحويل مي داد. اين موضوع باعث شده بود كه او هميشه پول زيادي همراه خود داشته باشد. روز حادثه سه متهم پرونده به نام هاي خيرالله، غلام و ابراهيم با ديدن مقتول به خيال اينكه پول زيادي همراه دارد او را به باغي در دماوند كشانده و او را كشتند. پس از دوبار محاكمه در نهايت از سوي قضات شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان تهران حكم مجازات متهمان صادر شد. خير الله را به اتهام قتل به اعدام و غلام و ابراهيم را به جرم مشاركت در قتل به ۱۵ سال حبس محكوم كردند. با اعتراض متهمان به حكم مجازات خود، پرونده آنها به شعبه ۴۰ ديوان عالي كشور فرستاده شد كه از سوي قضات اين شعبه نيز حكم تاييد شد.

مرگ مشكوك دختر ۱۶ ساله
گروه حوادث: بررسي بر روي پرونده مرگ مشكوك يك دختر جوان كه از طبقه هفتم يك آپارتمان مسكوني واقع در شهركي نظامي به پايين سقوط كرده بود در حال اجراست.
به گزارش همشهري، ساعت ۱۶و۳۰ دقيقه روز يكشنبه افرادي كه در مجتمع ساختماني شهرك آسمان در حال تردد بودند ناگهان متوجه سقوط يك دختر ۱۶ ساله از طبقه هفتم يكي از طبقات آن شهرك نظامي شدند. دختر در دم جان سپرد.يك منبع آگاه روز گذشته در خصوص اين پرونده به خبرنگار همشهري گفت: «امكان وقوع يك جنايت در اين حادثه وجود دارد زيرا اين دختر جوان قرار بود علي رغم خواسته اش به عقد مردي درآورده شود و زمان حادثه مرد مذكور در خانه پدري دختر ۱۶ ساله حضور داشت. وقوع اين جنايت به  اطلاع بازپرس حسيني رسيد. جسد دختر جوان با دستور قضايي براي انجام آزمايشات لازم به پزشكي قانوني انتقال يافته است.اين در حالي است كه محمد تورنگ رئيس مركز اطلاع رساني فاتب ضمن تاييد خبر مرگ اين دختر جوان گفت:«اختلافات بين دختر جوان و والدينش بر سر ازدواج با مردي كه خانواده او را تاييد كرده بودند وجود داشت.» پدر دختر در تحقيقات اوليه گفته است: «دخترم موافق اين ازدواج نبود و در يك عمل غافلگيرانه مرتكب اين حادثه شده است.» تورنگ افزود:«تحقيقات پليسي بر روي اين پرونده تا فاش شدن راز واقعي مرگ مشكوك اين دختر جوان ادامه خواهد يافت.»

انتقام گيري آتشين در دهكده المپيك
گروه حوادث: انتقام گيري خانوادگي منجر به مرگ يك مرد و مجروحيت ۸ نفر ديگر در يك دفترخانه شد.
به گزارش همشهري، ساعت ۱۰ و ۳۰ دقيقه روز گذشته شعله هاي آتش دفترخانه شماره ۲۵۴ واقع در دهكده المپيك را در برگرفت. محمد تورنگ رئيس اطلاع رساني فاتب ضمن اعلام اين خبر به خبرنگار همشهري گفت: عامل آتش سوزي مردي به نام روح الله است. پدر روح الله مالك دفترخانه مذكور بود كه بعد از فوت وي دفترخانه به پسرانش رسيد. روح الله چندي پيش با برادرانش بر سر مالكيت دفترخانه دچار اختلاف شده بود، زمان حادثه با در دست داشتن يك گالن ۲۰ ليتري بنزين به قصد سوزاندن يكي از برادرانش به نام مسعود به ساختمان دفترخانه مراجعه كرد ولي قبل از اجراي نقشه اش در ساختمان درگير شد. همين موضوع موجب شد بنزين را كه همراه خود آورده بود به اطراف پاشيده و با شعله ور شدن آتش ۸ نفر از كساني كه در آن ساختمان حضور داشتند دچار حريق شده، يك نفر نيز كه هنوز هويت وي مجهول است در اثر شدت سوختگي جان سپرد.بر پايه اين گزارش خود روح الله كه دچار سوختگي شده است در حال حاضر در بيمارستان تحت مداواي پزشكي قرار دارد.

تاييد حكم اعدام عامل جنايت پمپ بنزين راه آهن
گروه حوادث: حكم اعدام جواني كه بر سر حساب كردن پول بنزين دوست خود را به قتل رسانده بود تاييد شد.
به گزارش همشهري، ۳۱ فروردين ماه امسال مسئولان بيمارستان بهارلو به ماموران انتظامي از وقوع يك فقره قتل خبر دادند. در گزارش بيمارستان آمده بود، ساعت يك بامداد پسر جواني كه از ناحيه سينه مورد اصابت جسم برنده اي قرار گرفته بود به بيمارستان منتقل شد كه دقايقي بعد به علت شدت خونريزي فوت كرد.
با مرگ اين جوان گروهي از كارآگاهان پليس آگاهي همراه بازپرس كشيك قتل در بيمارستان حاضر شدند كه در بازجويي از دوستان مقتول يكي از آنها به نام محمدرضا به قتل اعتراف كرد.
متهم اظهار داشت: همراه دو دوستم كه يكي از آنها نادر (مقتول) بود از اهواز به تهران آمديم. شب براي بنزين زدن به پمپ بنزين راه آهن رفتيم. پس از پر كردن باك از نادر خواستم كه پول آن را حساب كند ولي او مخالفت كرد و سر اين موضوع بين ما درگيري به وجود آمد. از داخل خودرو چاقويي برداشتم و با آن ضربه اي به نادر زدم. او روي زمين افتاد. نادر را به بيمارستان رسانديم كه در آنجا فوت كرد.
با اعترافات محمد رضا به قتل محاكمه او در شعبه ۷۱ دادگاه كيفري برگزار و به قصاص محكوم شد. با اعتراض وكيل متهم ، پرونده به ديوان عالي كشور فرستاده شد. قضات ديوان رسيدگي به اين پرونده را آغاز كرده و در نهايت حكم صادره را تاييد كردند.

حوادث
اجتماعي
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
خارجي
سخنگاه
سياسي
سينما
داخلي
شهر
شهرستان ها
شهري
ورزش
يادداشت
صفحه آخر
همشهري ضميمه
همشهري ايرانشهر
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   حوادث   |   خارجي   |   سخنگاه   |   سياسي   |  
|  سينما   |   داخلي   |   شهر   |   شهرستان ها   |   شهري   |   ورزش   |   يادداشت   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |