سروش خسروي
هزينه هاي بهداشت و درمان به عنوان يكي از مهم ترين بخش هاي اقتصادي- اجتماعي تأثير قابل توجهي در وجود يا فقدان فقر در جامعه دارد، تا جايي كه هزينه هاي بالاي خدمات سلامت، در بسياري از موارد بحراني، خانوارها را تحت فشار مالي، به سوي فقر و فروپاشي اقتصادي پيش مي برد. با توسعه فرهنگ بيمه، هزينه مصرف خدمات سلامتي افزايش يافته، به گونه اي كه سهم هزينه هاي بخش سلامت از كل توليد ناخالص جهاني از 3 درصد در سال 1948 به حدود 8 درصد در سال 1997 افزايش يافته است. شيوه تأمين اين هزينه ها با توجه به نظام تأمين مالي در كشورهاي مختلف، متفاوت است، بر اين اساس هر چه ميزان تأمين منابع بيشتر از محل پرداخت مستقيم از جيب خانوار دريافت شود نظام تأمين منابع سلامت جامعه نيز عادلانه تر است.
بررسي ها نشان مي دهد: مشاركت غيرعادلانه خانوارها در تأمين منابع نظام سلامتي موجب مي شود خانوارها سهم ناعادلانه اي را در بخش سلامت از جيب خود بپردازند و در نتيجه درصد خانوارهايي كه هزينه كمرشكن سلامتي را پرداخت مي كنند افزايش مي يابد و با افزايش ميزان اين خانوارها، نابرابري در توزيع درآمد بيشتر خواهد شد و در نهايت شاهد خواهيم بود گروه ديگري از خانوارها به دليل ناتواني در پرداخت هزينه هاي سلامت به زير خط فقر نزول كنند.
چندي پيش مركز پژوهش هاي مجلس در گزارشي تحقيقي و تحليلي كه به سفارش رئيس كميسيون بهداشت و درمان مجلس انجام شده بود به بررسي اين موضوع پرداخت. توجه داشته باشيم بر اساس قانون برنامه چهارم توسعه، دولت موظف است سهم پرداخت هزينه هاي درماني از جيب مردم را به زير 30 درصد كاهش دهد، اما سال گذشته با افزايش تعرفه هاي درمان بخش خصوصي، سهم پرداخت مردم در هزينه هاي سلامت به 70 درصد افزايش يافت.
در گزارش مركز پژوهش ها آمده است: بر اساس مطالعات حساب هاي ملي سلامت در كشور، نيمي از منابع در زمان بيماري به صورت پرداخت مستقيم از جيب مردم تأمين مي شود. به همين لحاظ در رتبه بندي سازمان جهاني بهداشت، ايران از نظر شاخص مشاركت عادلانه در تأمين منابع بخش سلامت در بين 191 كشور در رتبه 112 ايستاد.
بر اساس اين گزارش، هم از نظر مفهومي و هم از نظر علمي شاخص مشاركت عادلانه مردم در تأمين منابع، توسعه يافته است و سازمان جهاني بهداشت شاخص هاي دقيق تر و عملي تري را براي محاسبه ميزان عادلانه بودن نظام سلامتي در تأمين منابع توسط خانوار ارائه داده است.
بر اساس آخرين مطالعات انجام شده، شاخص مشاركت عادلانه خانوار در تأمين منابع سلامتي، 83 صدم محاسبه شده است. يعني 33/2 درصد از خانوارها با پرداخت هزينه هاي كمرشكن سلامتي مواجه بوده اند. به عبارت ديگر حدود دو ميليون نفر از جمعيت كشور با اين گونه هزينه ها مواجه بوده اند. ضمن اين كه 35 درصد خانوارها، هزينه هاي كمرشكن بيمه نيز مواجه بوده اند. هم چنين در مورد ميزان بيمه شدگان كشور هيچ اتفاق نظري وجود ندارد.
از سوي ديگر در مطالعه اي كه تحت عنوان تعيين الگوي بهره مندي جمعيت ساكن در ايران انجام شده نشان مي دهد، 26 درصد جامعه ايراني تحت پوشش هيچ نوع بيمه اي نيستند.
بر اساس مطالعات انجام شده، 56 درصد هزينه هاي درماني از جيب مردم پرداخت مي شود و 8 درصد خانوارها به هنگام بستري شدن در بيمارستان علاوه بر قرض كردن مجبور به فروش دارايي هاي خود مي شوند كه اين رقم در بستري شدگان در آي سي يو به 22 درصد مي رسد.
مركز پژوهش ها در بخش ديگري از گزارش خود با بررسي عملكرد سال اول اجراي قانون برنامه چهارم توسعه مي نويسد: هر چند صراحت قانوني بر كاهش پرداخت هزينه درمان از جيب مردم در كليه قوانين كشور به خصوص قانون برنامه چهارم توسعه وجود دارد و تأكيد تمامي مسئولان نظام نيز بر اين امر است ولي متأسفانه پارسال با اقدام سازمان نظام پزشكي در سال اول برنامه چهارم عملاً عكس اين موضوع اتفاق افتاد.
افزايش تعرفه هاي مصوب بخش خصوصي و كاهش سهم سازمان هاي بيمه گر از آن نه تنها بر خلاف ماده قانون برنامه چهارم است، بلكه سلامت جامعه را نيز با خطر بزرگي مواجه مي سازد.
بر اين اساس تعرفه هاي اعلام شده بخش خصوصي، توسط سازمان نظام پزشكي، در سال 84، رشد چشمگيري در تعرفه هاي درماني ديده شد كه اين رشد گاهي به بالاي 100 درصد رسيد، براي مثال ويزيت پزشك فوق تخصص در بخش خصوصي با 101 درصد رشد از 32800 ريال به 66000 ريال رسيد(در بخش دولتي اين تعرفه 23500 ريال بود).
تعرفه هاي دولتي اعلام شده ملاك عمل سازمان هاي بيمه گر براي پرداخت خريد خدمات درماني بود و در بخش فرانشيز اعلام شده بود كه فرانشيز پزشكان 20 درصد (سهم سازمان 80 درصد) و در ساير خدمات سرپايي 30 درصد(سهم سازمان ها 70 درصد) و همچنين فرانشيز بستري 10 درصد (90 درصد سهم بيمار) است و هيچ گونه اشاره اي به مابه التفاوت بخش دولتي و خصوصي در خصوص خدمات سرپايي نشده. روند سال 83 به اين صورت بوده است كه تعرفه خصوصي در پاراكلينيك (آزمايشگاه و راديولوژي) در حدود 20 درصد بالاتر از دولتي بوده و بيمار علاوه بر فرانشيز به مأخذ تعرفه دولتي مابه التفاوت آن را نيز پرداخت مي كرد و در خصوص پزشكان اين تفاوت حدود 50 درصد بود كه بخشي از آن با افزايش سهم سازمان سازمان هاي بيمه گر جبران شد. اما دولت در آخرين جلسه سال 1383 مصوبه نظام پزشكي را ملغي كرد.
مقايسه
آمار مقايسه اي تعرفه هاي دولتي و خصوصي و بررسي هزينه هاي درماني خانوارها نشان مي دهد ظرف 6 سال گذشته خانوارهاي ايران در زمان بيماري 46 تا 70 درصد هزينه هاي درماني را از جيب خود پرداخت كرده اند موضوعي كه قطعاً بايد مورد توجه دستگاه هاي حمايتي درآينده قرار گيرد.