پرسوناژ
نمايش فيلم خارجي نياز به هواي تازه
مسعود پويا
اكران فيلم خارجي در اين سال ها همواره محل بحث و چالش فراوان ميان اهالي سينما بوده است. عده اي نمايش فيلم خارجي را باعث رونق سينما مي دانند و معتقدند كه با نمايش فيلم هاي جذاب خارجي مي شود جان تازه اي به سالن هاي روبه ورشكستگي داد. از سوي ديگر اما گروهي هميشه موضع مخالف اتخاذ كرده اند واعتقاد دارند كه نمايش آثار خارجي، اين سينماي روبه احتضار را نابود مي كند.
اين اظهار نظرها نزديك به دو دهه است كه ادامه دارد. هر چند در سالهاي اخير نمايش فيلم خارجي به صورتي برگزار شده كه مخالفان سنتي اين فيلم ها هم چندان معترض نشده اند.
در شرايطي كه نسخه هاي DVD بهترين و جذاب ترين فيلم هاي روز هاليوود در دسترس عموم قرار دارد، نمي توان گفت كه نمايش فيلم خارجي در سينماها به بقاي سينماي ايران لطمه مي زند. بايد چاره ديگري انديشيد. حتي موافقان نمايش آثار خارجي نيز بايد در اجراي اين طرح نكاتي را لحاظ كنند. هر چند تغيير مديريت مانع از آن شده كه شاهد سياست هاي يك دستي در اين زمينه باشيم. در طي اين سالهاي تجربه اكران فيلم هاي خارجي را به شكل طبيعي نداشته ايم. شهرهاي مختلف از نظر بافت جغرافيايي تغيير كرده اند، سليقه تماشاگران دستخوش تغيير شده و سينما همچون گذشته بي رقيب نيست همان طور كه در سطح شهر، سينماهاي مختلف، تنها مي توانند با اكران تعدادي از فيلم ها به انبوه مخاطب دست يابند و در بسياري از اوقات بيشتر با صندلي خالي مواجه مي شوند تا تماشاگر. هر فيلمي براي نمايش در هنر سينمايي مناسب به نظر نمي رسد، بايد اكران فيلم هاي خارجي براساس برنامه هاي اصولي و طبق اقدامات كارشناسي صورت گيرد. نمي توان هر فيلم خارجي را تنها با اين ويژگي كه محصول جذابي به نظر مي رسد، در مناطق مختلف تهران و شهرستانها به نمايش در آورد. مخاطبان سينماهايي كه در مناطق جنوبي و در برخي شهرستانها قرار دارند، قطعاً از ديدن آثار اكشن، بيشتر لذت مي برند تا تماشاي فيلم هايي كه مناسب مخاطب خاص هستند. به ندرت اتفاق مي افتد. فيلمي به صورت توأمان در سينما فرخ واقع در ميدان قزوين و سينما فرهنگ مورد استقبال قرار گيرد.خوشبختانه در سالهاي اخير اين نكته مورد توجه قرار گرفته است. همان طور كه سالن هاي نمايش دهنده آثار خارجي تقريباً مشخص شده اند.نماش فيلم هاي شاخص روز در چند سينماي استاندارد شهر، البته باعث اميدواري است. هرچند نمي توان از اين مسأله به راحتي گذر كرد كه اغلب اين فيلم ها چنان كه بايد با استقبال مخاطب مواجه نمي شوند. مثلاً در شب به خير و موفق باشيد ساخته جرج كلوني حتي به اندازه فيلم معناگراي كمال تبريزي كه به گفته خودش براي مخاطب خاص ساخته شده هم نفروخت. در حالي كه فيلم جذابيت هاي زيادي براي علاقه مندان به سينما دارد و در شرايط طبيعي نمايش چنين اثري بايد استقبال مخاطب مواجه شود.
آن هم در شرايطي كه مخاطب پيگير سينماي جهان داريم. مخاطبي كه گستردگي اش را مي توان از بازار پررونق DVD هاي سينماي روز متوجه شد.
انبوه فيلم هاي روز كه با زيرنويس فارسي در كنار پياده روها به فروش مي رسند و كلاً تجارت پرسود زيرزميني كه براساس انبوه علاقه مندان سينماي جهان بنا شده است. چگونه است كه اين مخاطب انبوه از ديدن فيلم شاخص يك ستاره هاليوود بر پرده سينما استقبال نمي كند؟
يك دليل آن مي تواند شرايط نامطلوب سالن هاي سينما دانست. مخاطب امروز اگر در كشورهاي ديگر طعم ديدن فيلم در سالن خوب و مجهز را نچشيده باشد، قطعاً فيلم ها را با كيفيت DVD و صداي دالبي ديجيتال مشاهده كرده است. اين مخاطب، ديگر آن تماشاگر قانع و محروم دهه شصت نيست كه از نمايش هر فيلمي در سينماها استقبال كند.نكته ديگر انحصاري بودن ورود و نمايش فيلم خارجي در دستان دولت است، اتفاقي كه از اوايل دهه شصت رخ داد و تاكنون هم با وجود برخي وعده ها هنوز تفاوتي در وضعيتش ايجاد نشده است.در سالهاي قبل از انقلاب، اغتشاش كامل بر ورود فيلم خارجي برقرار بود. در غيبت هر نوع ضابطه اي، آن قدر فيلم خارجي نازل تجارتي وارد شد كه سينماي ايران دچار بحران اقتصادي و در نهايت مرگ مغزي شد. سينمايي كه قبل از پيروزي انقلاب، از نفس افتاده بود. در دهه پنجاه ورود انبوه فيلم هاي اكشن و كمدي هاي نازل ايتاليايي باعث شد تا سينماي ايران مخاطبش را از دست بدهد. اين اغتشاش تا اوايل دهه شصت ادامه داشت تا اين كه دولت با انحصاري كردن ورود فيلم خارجي، تصميم گرفت اين شرايط نابسامان را عوض كند. در حال حاضر بيست و چند سال است كه بنياد سينمايي فارابي متولي ورود و نمايش فيلم خارجي بوده است. در دهه شصت تنها محصولات اروپاي شرقي امكان نمايش مي يافتند. سالهايي كه مسئولان فارابي در انديشه تربيت تماشاگر فرهيخته بودند و آثار تاركوفسكي و پاراجانف را اكران مي كردند. پس از پايان جنگ و ورود به دوران موسوم به سازندگي، شرايط كمي تغيير كرد. نمايش فيلم اسكاري با گرگ ها مي رقصد را بايد يك اتفاق مهم در اكران فيلم خارجي در سالهاي پس از انقلاب قلمداد كرد و دقيقاً از همان زمان صداي اعتراض تعدادي از سينماگران بپا خاست. كساني كه هشدار مي دادند ورود فيلم خارجي سينماي ايران را نابود مي كند؛ همين مخالفت ها در كنار بي انگيزگي مسئولان خارجي باعث شد كه نمايش فيلم خارجي به صورت باري به هر جهت و تنها براي رفع تكليف دنبال شود.
در شرايطي كه در سالهاي اخير از موافقت هاي ضمني براي فراهم كردن بستر ورود بخش خصوصي در اين عرصه سخن به ميان آمده بود، هنوز تغييري در شرايط حاصل نشده است. اكران فيلم خارجي نيازمند هواي تازه است و به نظر مي رسد تا زماني كه پاي بخش خصوصي به اين عرصه باز نشود؛ تغيير محتوي در شرايط نه چندان مطلوب فعلي حاصل شود.
|