سه شنبه ۲ خرداد ۱۳۸۵
نگاهي به همايش شبي با شعر و موسيقي مازندران
كه مازندران شهر ما ياد باد
005208.jpg
هوشنگ ساماني
سه شنبه گذشته ۲۶ ارديبهشت ماه، همايشي تحت عنوان «شبي با شعر و موسيقي مازندران» در تالار وحدت برگزار و با استقبال خوب مازني هاي مقيم تهران روبه رو شد. آنچه به اين برنامه شخصيتي متفاوت از ساير برنامه هاي مشابه مي داد، نگرش اصيل متوليان آن به فرهنگ قومي مازندران به دور از افراط و تفريط هاي رايج بود كه به نظر مي رسد در صورت استمرار مي تواند الگوي خوبي براي احياي فرهنگ اقوام ايراني باشد. به ويژه آنكه در زمانه حاضر با فشار روز افزون رسانه هاي جديد، فرهنگ سنتي اقوام آسيب هاي فراواني را به جان خريده و سرگشتگي نسل جديد هم به اين روند زيانبار دامن زده است. با اين وجود كورسوي برنامه هايي از اين دست مي تواند روزنه اميدي براي بازگشت به خويشتن بدون تعصبهاي خشك و پذيرش واقعيتهاي امروزين باشد. در اين نوشتار برخي ويژگي هاي اين برنامه مرور شده است.
۱- شاعران قومي پاسدار زبان هر قوم اند. شعر آنها منهاي محتوايش، حامل واژگاني است كه در مقايسه با زبان روزمره مردم از اصالت بيشتري برخوردار است. اين ويژگي در كنار ساير جاذبه هاي كلامي و موسيقايي اشعار، مي تواند با جلب توجه توده هاي مردم، از وارفتگي زباني جلوگيري كند. درست همانطور كه تجربه گرانسنگ حكيم ابوالقاسم فردوسي، زبان پارسي را از گزند دگرگونگي مصون داشت. بر اين اساس حضور و شعرخواني كيوس گوران، هلاكو خلعت بري و فرهود جلالي كندلوسي، سه شاعر نام آشناي خطه مازندران در اين همايش به فال نيك گرفته مي شود. استقبال حاضران از شعرخواني ايشان، گوياي اين واقعيت است كه كلام فاخر و ملموس در قالبهاي موزون همچنان خريدار دارد.
۲- موسيقي اصيل ايراني با همه شاخه هايش در شرايط امروزي، حال و روز چندان خوشي ندارد. به دلايل عديده، بي رونقي اين گونه از موسيقي را فراگرفته و ركود كم سابقه اي بر آن حاكم شده است. به تبع پايتخت، موسيقي شهرستانها نيز از سكه افتاده و در بعضي نقاط به طور كلي تعطيل شده است. در اين ميان تنها موارد معدودي هستند كه به رغم كم توجهي پايتخت نشينان، در شهرستان خود همچنان فعالند، چنانكه به جرأت مي توان گفت كمتر گروهي شهرستاني تا كنون توانسته با زحمات زياد حفظ موجوديت كند و همسنگ گروه هاي حرفه اي پايتخت به اجرا و توليد موسيقي بپردازد. يكي از اين نمونه هاي انگشت شمار، گروه شواش مازندران به سرپرستي احمد محسن پور آهنگ ساز و كمانچه نواز نامي اين خطه است. محسن پور با وجود محروميت از نعمت بينايي، اين گروه را با ساز تخصصي اش كمانچه، نزديك به دو دهه همراهي و آثار قابل توجهي از موسيقي محلي مازندران را به جامعه هنري تقديم كرده است.
اجراي گروه موسيقي شواش در واقع بهترين بخش همايش بود. سطح نوازندگي و ارائه مطلب به صورت گروهي، هيچ كم نداشت. در كنار اينها، ايجاد تركيبات صوتي جديد و همخوان با لحن موسيقي مازندراني، به گروه شواش امكان افزونتري نسبت به اجراهاي ساده موسيقي محلي داده بود. اين نكته از آن رو اهميت دارد كه برخي گروه هاي موسيقي محلي، با بهره گيري از امكانات موسيقي شهري و بدون توجه به ويژگي هاي بومي، سعي در رنگ و لعاب دادن به موسيقي محلي خود مي كنند كه معمولاً ثمره دلچسبي ايجاد نمي كند. در كنار اين محاسن بايد اشاره اي هم به سيطره بي چون و چراي كمانچه بر فضاي موسيقايي گروه شواش بكنيم كه لحن كلي گروه را تحت الشعاع قرار مي داد، به طوريكه صداي زيباي «لله وا» در غالب موارد، زير صداي كمانچه قرار مي گرفت. بايد پذيرفت كه در ميان سازهاي بومي مازندران، حق تقدم با «لله وا» است و سازهاي دوتار، كمانچه، نقاره و دهل در مراحل بعدي قرار مي گيرند. لله وا ساز اختصاصي خطه شمال است ولي ديگر سازها، در ساير نقاط ايران پراكندگي دارند.
۳- تجليل از اهالي فرهنگ و هنر هميشه و همه جا، كاري نيكو و پسنديده است. هر از گاهي در نقاط مختلف كشور شاهد گراميداشت فرهنگ مداران نواحي مختلف ايران هستيم و اين امر دلگرمي خوبي به تجليل شدگان و انگيزه بالايي به جوانان پيرو ايشان مي دهد. وقتي كه اينگونه قدرداني ها در سطح ملي انجام پذيرد، به مراتب تأثير قوي تري بر روح و روان جامعه فرهنگي مي گذارد.
همايش اخير با تقدير از پنج پيشكسوت ادبي و هنري مازندران، اين سنت نيكو را نيك به جا آورد. حضور تعدادي از معاونان وزراء و نمايندگان مجلس شوراي اسلامي، رنگ ديگري به جمع هنري مازني ها داده بود. شايد اينگونه همنشيني هاي اهالي سياست با هنرمندان، به درك بيشتر و متقابل بيانجامد.
از چهره هاي مشهور موسيقي نيز حضور علي اكبر شكارچي و سيد عبدالحسين مختاباد رونق خاصي به محفل مازني ها داده بود. در اين همايش از پنج پيشكسوت شعر و موسيقي مازندران به نامهاي كيوس گوران (شاعر)، حسين طيبي (نوازنده لله وا)، آقاجان فيوج زاده (نوازنده سرنا)، نورمحمد طالبي (خواننده) و احمد محسن پور (نوازنده كمانچه) تجليل شد كه در اين ميان نورمحمد طالبي به علت بيماري حضور نداشت و لوح تقدير به فرزندش ارزاني شد. زيباترين بخش تجليل، دريافت هديه احمد محسن پور از دست علي اكبر شكارچي نوازنده صاحب نام كمانچه بود كه همخواني خوبي داشت. محسن پور يكي از پركارترين موسيقيدانان محلي ايران است كه زحمات وي براي اشاعه موسيقي مازندراني بر اهل نظر پوشيده نيست. ضمن اينكه لحن كمانچه اش، شخصيتي كاملاً منحصر به فرد دارد و بهتر همان بود كه هديه را از دست همكار محبوبش دريافت كند.
۴- صحنه آرايي هر مجلسي، تأثير زيادي بر ايجاد ذهنيت حاضران مي گذارد. در يك مجلس ترتيب يافته براي شعر و موسيقي مازندران، تابلوهاي نمدين جلوه دلپذيري به جلسه مي دهد كه چنين بود. تكلم مجري برنامه به زبان شيرين محلي و پوشش زيباي وي كه يادآور پوشش سنتي بانوان مازندران است، جلوه ديگري بود تا مجلس هر چه بيشتر و بيشتر رنگ و بوي بومي و اصيل به خود بگيرد.

نگاه
نگاهي به دو كار تازه كيهان كلهر
موسيقيداني چند وجهي
005205.jpg
رضا سرمست
طي چند سال اخير موسيقي ايراني به واسطه حضور و تلاش مستمر برخي ار موسيقيدانان خوب ايراني از جمله كيهان كلهر به وجهه قابل قبولي در سطح بين المللي دست يافته است، با نگاهي به زندگي موسيقايي اين هنرمند در طول يك دهه گذشته مي توان به چندوجهي  بودن شخصيت موسيقايي وي پي برد.
توجه وي به مقوله تكنوازي نشانه شناخت و درك عميق او از مقام شامخ تكنوازي در موسيقي شرق است. تسلط و تداوم در اجرا و ارايه آثار تكنوازي كلهر را خواسته يا ناخواسته به موسيقيداني جريان ساز و تاثيرگذار بدل نموده است و اكنون مي توان او را قابل مقايسه با موسيقيدانان تاثيرگذاري همچون: محمدرضا لطفي، حسين عليزاده و پرويز مشكاتيان دانست.
از طرف ديگر توجه وي به موسيقي هاي ساير ملل سبب شد تا به كاركردن در حيطه موسيقي تلفيقي بپردازد. انتخاب موسيقي شمال هند به دليل نزديكي و خويشاوندي با موسيقي ايراني به پديد آمدن آثار سه گانه غزل منجر شد و در نهايت آلبوم باران _ غزل ،۴ گام محكم و موثري در تكميل پروژه هاي سه گانه غزل مي باشد، كه به تازگي منتشر شده است.
باران _ غزل ،۴ اثري مستقل به شمار مي آيد كه در آن مي توان نهايت پختگي و استادي دو نوازنده مطرح از هند و ايران را مشاهده نمود. سئوال و جواب هاي مناسب_ استفاده بجا از تكنيك هاي سازي _ آميختگي مناسب جملات موسيقايي با تحريرها و پاساژها، نواختن جملات قرينه، همگي از همدلي و هم حسي مجريان اين اثر در يك اجراي زنده حكايت دارد،اجرايي كه حاصل سال ها همنوازي و اجراي كنسرت هاي متعدد مي باشد. نكته قابل توجه در آلبوم باران _ غزل ،۴ نشر آن توسط كمپاني ECM در خارج از ايران است. بدون شك آرزوي اغلب موسيقيدانان و نوازندگان برجسته در دنيا اين است كه آثارشان توسط اين كمپاني منتشر شود، چراكه انتشار يك اثر موسيقايي توسط اين كمپاني به منزله بالابودن سطح موسيقي از لحاظ كيفي و كمي مي باشد. درهرحال نشر اين آثار در داخل ايران مي تواند باعث ارتقاء سطح موسيقي گردد، آن هم در دوره حاضر كه آثار بي ارزش و بي محتواي بسياري به عنوان اثر موسيقايي به بازار عرضه مي گردد.
اثر ديگري كه به تازگي توسط نشر آواي دوست منتشر شد، موسيقي فيلم جاده ابريشم ۲۰۰۵ است. اين اثر نيز كار مشترك كيهان كلهر و ژائو ژيپينگ موسيقيدان برجسته چيني است كه به سفارش شبكه NHK ژاپن توليد شده است. در اين اثر وجه ديگري از فعاليت هاي كلهر در دسترس مخاطبان جدي موسيقي قرار گرفته است. كلهر در اين آلبوم نشان مي دهد كه توانايي و آگاهي لازم براي نوشتن موسيقي اركسترال را نيز داراست.
با وجود گذشت نزديك به سه دهه از ساخت فيلم مستند جاده ابريشم توسط تلويزيون NHK كه موسيقي آن به وسيله كيتارو، آهنگساز معتبر ژاپني ساخته و تنظيم شده بود، اكنون پس از ۲۵ سال مجموعه ده قسمتي جاده ابريشم ۲۰۰۵ ساخته شده است كه در آن يك موسيقيدان از ابتداي جاده ابريشم، ژائو ژيپينگ و يك موسيقيدان از انتهاي اين جاده، كيهان كلهر، اين مجموعه ده قسمتي را با زبان موسيقايي به هم پيوند و ارتباط داده اند.
كلهر با ساخت سه قطعه، از ديرباز، كوه ها خيلي دورند و چهار نعل هزار اسب در كنار قطعاتي كه به شكل بداهه اجرا شده اند تجربه اي جديد از توانايي موسيقايي خويش را نشان مي دهد.
در قطعه از ديرباز (ويولنسل، پان فلوت) كلهر سطح بالاي شناخت و آگاهي خويش را از مقوله سازشناسي موسيقي غربي نشان مي دهد و سعي مي كند با سئوال و جواب ميان اين دو ساز فضايي وهم آلود و حزن انگيز را از تاريخ قوم ها و ملت هاي مستقر در جاده ابريشم از ديرباز تا امروز نشان دهد. در ادامه روايتي ديگر از قطعه از ديرباز توسط كوارتت زهي اجرا مي شود.
با كمي توجه به آثار اركسترال كلهر مي توان علاقه او را به وجود صداي دفينه (Pad) در اغلب آثارش مشاهده كرد. اين صداي پس زمينه در حقيقت يادآور نوعي صداي واخوان در موسيقي ايران است. نمونه بارز استفاده از Pad را مي توان در اثر اركسترال شب هاي فيروزه اي نيشابور كه چند سال پيش اجرا و ضبط و متاسفانه فقط در خارج از ايران منتشر گرديد، مشاهده كرد.
در قطعه كوه ها خيلي دورند، تم اصلي قطعه توسط كمانچه و ويلنسل با وقار و متانت خاص نوازندگي كلهر و ويولنسل نواز معروف و برجسته، يويوما اجرا مي گردد و بازهم در پس زمينه صداي Pad به عنوان نوعي واخوان به گوش مي رسد و در ادامه تم اصلي توسط سازهاي ديگر پرورانده مي شود. نكته جالب استفاده از نت كرن توسط نوازندگان خارجي اين اثر است.
درحالي كه اركستر به اصطلاح ملي و ديگر اركسترهاي زهي فعال در داخل ايران، آهنگ سازان و نوازندگان به تعديل نمودن فواصل ايراني در آثار خود مشغولند، كلهر با جسارت كامل نت هاي كرن را در آثارش اجرا مي كند.
كساني كه موسيقي كلهر را به طور جدي دنبال مي كنند، مي دانند كه وي در تك نوازي هاي ساز كمانچه، چگونه احساس لطيف اش را با محتواي عميق موسيقي ايراني درهم مي آميزد و اين امر در موسيقي كلهر به يك ويژگي تبديل شده است.
شايد اغراق نباشد كه وي را در مقوله آهنگسازي نيز داراي سبك و سياق مشخص بدانيم كه پتانسيل تبديل شدن به يك جريان قوي و اثرگذار را در حيطه آهنگسازي موسيقي ايراني داراست.
در پايان اميد آن مي رود كه اجراي زنده اين آثار كه مي تواند در نوع خود جذاب باشد، در داخل كشور صورت پذيرد. بدون شك اگر همانگونه كه بودجه هاي زيادي صرف اركسترهاي مختلف دولتي و آثار معمولي با خوانندگان دست چندم مي شود، مي توان با صرف اندكي از آن بودجه آثار عميق و جدي را در عرصه موسيقي ايراني به مخاطبان موسيقي ارايه نمود.

همايش ها
بازگشايي موزه موسيقي در شيراز
موزه موسيقي شيراز كه سال گذشته مقدمات بازگشايي آن در خانه قديمي منطقي نژاد شيراز فراهم شده بود، همزمان با هفته ميراث فرهنگي بازگشايي خواهد شد.
موزه موسيقي شيراز (خانه منطقي نژاد)، نخستين موزه دولتي است كه توسط بخش خصوصي اداره خواهد شد. عليرضا قلي نژاد، رئيس كميته ملي ايكوم، در اين باره گفت: «ساختمان اين موزه توسط سازمان مرمت و به عنوان موزه موسيقي افتتاح شد، اما فعاليت خود را قرار است از امسال زير نظر ايكوم آغاز كند.»
او ادامه داد: «در ايران تنها موزه هاي خصوصي هستند كه به دست بخش خصوصي راه اندازي شده است، اما دولت بايد از جايي اداره موزه هاي زير نظر خود را به بخش خصوصي واگذار كند. از طرفي درست است كه ايكوم يك NGO است اما رابطه نزديكي با دولت داشته است و از سال ۱۳۲۶ در ايران سابقه فعاليت دارد. اداره اين موزه توسط سازماني مانند ايكوم مي تواند تجربه خوبي در واگذاري موزه ها به بخش خصوصي باشد.»
ايكوم فعاليت خود را،از امروز سه شنبه دوم خرداد ماه با مراسمي به مناسبت هفته ميراث فرهنگي در اين موزه آغاز مي كند. قلي نژاد در اين باره گفت: «به دليل هم زماني اين برنامه با بزرگداشت قطب الدين شيرازي، موسيقي اي از اين هنرمند اجرا مي شود. همچنين تالاري با عنوان قطب الدين شيرازي، در اين موزه نامگذاري مي شود.
بخشي از اين موزه به آرشيو صوتي موسيقي ايران و جهان و بخش ديگري از آن به نمايش آلات موسيقي و عكس و تصوير چهره هاي نامدار موسيقي ايران و جهان اختصاص دارد.
قطعاتي از قطب الدين شيرازي در بازگشايي موزه آوا و نوا
اجراي موسيقي ايراني بر اساس نت هاي به جا مانده از قطب الدين شيرازي، هم زمان با بازگشايي موزه آوا و نواي شيراز انجام مي شود. اين موسيقي به صورت«ساز و آواز» توسط پيمان سلطاني با نوازندگي تار و محمد ميرزايي (آواز) هم زمان با آغاز فعاليت و اداره موزه موسيقي توسط ايكوم اجرا مي شود.
پيمان سلطاني، كه از سوي ايكوم مديريت اين موزه را بر عهده گرفته است، در اين باره گفت:« در اين برنامه تصنيفي از نت هاي قطب الدين شيرازي را اجرا مي كنيم. اين نت ها توسط محققان مختلفي استخراج شده است و من از تركيب آنها اين موسيقي را اجرا مي كنم.» او ادامه داد: «موسيقي هفتصد سال پيش با موسيقي اين دوران بسيار متفاوت است. سكوت ها،كشش ها و سرعت موسيقي امروز با آن زمان قابل مقايسه نيست و به همين خاطر آنچه اجرا مي شود، برداشت من از موسيقي قطب الدين است.»سلطاني افزود: «در صورتي اين موسيقي را اجرا مي كنيم كه آقاي ميرزايي بتواند آواز را بر اساس نت ها اجرا كند. اين موسيقي تفاوت هاي ويژه اي با آواز هاي امروزي دارد و اگر قرار باشد ساختار آن درست اجرا نشود، بهتر است آن را اجرا نكنيم.»
شعري كه همراه تارنوازي اجرا مي شود، شعري است كه در كتاب دره التاج قطب الدين آمده است.

موسيقي
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
فرهنگ
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  فرهنگ   |  موسيقي  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |