دوشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۸۱ - شماره ۲۹۹۵- March, 3, 2003
گفت وگو با عيسي كلانتري (بخش پاياني)
سود بالا نرود
بيش از ۵۰ درصد در اكثر مناطق كويري و نيمه كويري كشور شوري آب بالا رفته و در اثر اين هزاران ميليارد ريال خسارت به كشاورزان وارد شده است
بخش نخست گفت وگو با عيسي كلانتري وزير سابق كشاورزي روز شنبه از نظرتان گذشت، بخش پاياني اين مصاحبه را مي خوانيد.
•••
• چه شباهت هايي در حمايت از كشاورزي بين ما و ديگر كشورها وجود دارد؟
اصولا كشورهايي كه اقتصادشان همانند ايران است، بخش كشاورزي شان هنوز ۵/۱ درصد توليد ناخالص ملي آن ها را تشكيل مي دهند اما همه نوع حمايت هم از كشاورز مي كنند. امنيت ملي شان چنين چيزي را ايجاب مي كند. ژاپن سالانه چندين ميليارد دلار به كشورهاي ديگر كمك بلاعوض مي كند.
• شما نبايد اين انتظار را داشته باشيد حمايتي كه آن ها از كشاورزانشان مي كنند دولت ما هم همان كار را بكند.
002870.jpg

از نظر شباهت حمايت، كشاورزان بايد حمايت شوند. اما توان حمايتي آن ها با توان حمايتي ما تفاوت دارد و آن اين است كه ما به دنبال اين هستيم كه در حد توان از كشاورزان حمايت شود. نه اين كه دولت همه كارش را بگذارد زمين و از آن ها حمايت كند.
• آن حد توان چقدر است؟
اگر سرمايه پيدا نشود بايد اولويت را به بخش كشاورزي بدهند در اين جا منافع ملي كشور تامين مي شود. چون مي خواهيم صنعتي بشويم نبايد به هر قيمت از صنعت حمايت كنيم. حرف هايمان را بايد يكي كنيم كه صحبت هاي ما چندگانه نشود. هر حمايتي كه از بخش صنعت و بخش خدمات مي شود بايد از ما هم بشود ما بيشتر نمي خواهيم اما كمتر حمايت نكنند. عرض كردم متوسط وزني سود بازرگاني واردات موادغذايي در كشور در بعد از انقلاب زير دو درصد است. حالي كه متوسط عوارض و سود بازرگاني براي صنعت بالاي پنجاه درصد است.
• ما مي گوييم شما فعاليت ما را آزاد بگذاريد. قوانين را يكسان كنيد.
اجازه بدهيد در محصولاتي كه در بخش صنعت يا كشاورزي مزيت داريم پيش برويم. . . در محصولاتي كه مزيت نداريم چه اصراري براي ادامه داريم. به عنوان مثال من مي گويم با هشتاد درصد توليد گندم در شرايط عادي نياز ما بر طرف مي شود. آن بيست درصد اضافي را كشاورز متضرر مي شود و نبايد ۱۰۰ درصد توليد كرد. آن جا كه بايد صددرصد خودكفا شود با هزينه كشاورز نبايد باشد. اگر فرضا دولت در يك بخش صنعتي به اين نتيجه رسيد كه در زمينه توليدگندم صددرصد خودكفا شود هزينه اش را دولت بايد بپردازد نه بخش كشاورزي. بازدهي بايد تحت يكسري قوانين باشد.
• سود واقعي بخش كشاورزي چقدر است؟
وقتي اين سود را با سود ساير بخش ها مقايسه مي كنيم حدود ۶۰ يا ۶۰ درصد نيست پس اين بخش با مشكل سرمايه گذاري روبه رو خواهد شد. حرف ما همه اش همين است.
• به همين دليل در اين مدت سرمايه گذاري كاهنده بوده است؟
بله. يعني سرمايه اي كه دولت وارد نكرده است. اين سرمايه عمده اش تجارت بانكي بوده است. بخشي از آن حمايت دولت بوده. بخشي از آن براي خود كشاورزان بوده است. نظام بانكي هم به بخش كشاورزي ما مطابق قانون پارسال برخورد مي كند كه ۲۵ درصد سپرده هاي بانكي در بخش كشاورزي سرمايه گذاري شود. واقعيت اش اين است كه هيچ وقت صددرصد اتفاق نمي افتد. يعني مي خواهند بگويند قانون را ما اجرا كرديم بانك ها انگيزه ندارند وقتي كه به راحتي مي توانند از جاي ديگر ۳۰ درصد سود بگيرند براي چه بايد براي كشاورزي ۱۴ درصد بدهند.
• حالا شما مي خواهيد اين سود بالا برود؟
ما نمي خواهيم سود كشاورزي بالا برود اين باعث مي شود تورم كمرشكن شود. تورم موجود كشور بخش عمده اش ناشي از قوانين موجود كشور است. اين زيان هايي كه امروز كشور مي بيند ناشي از وجود قوانين غلط است. اما اين قوانين تا كي مي خواهد ادامه پيدا كند. قوانين حمايتي از بخش هايي كه توجيه اقتصادي ندارد را تا كي مي خواهيم ادامه دهيم. ما اصلا نمي خواهيم بخش كشاورزي از قانون حمايتي برخوردار شود ما مي گوييم همان طور كه با بخش هاي ديگر برخورد كرده ايد با ما هم همان طور برخورد كنيد. در گذشته گول اين سياست ها را خورديم. سياست هاي به ظاهر حمايتي از بخش كشاورزي. گول آن را نمي خوريم. اين سياست ها نه تنها حمايتي نبوده است بلكه بازدارنده توسعه هم بوده است. يعني عملا نتيجه اش اين بوده است. مي گويند راندمان آبياري كم است. ما هم قبول داريم كم است البته افزايش يافته اما هنوز كم است. افزايش راندمان آبياري با سرمايه گذاري امكانپذير است.
002865.jpg

شما اگر بخواهيد ۶۰ درصد بهره برداري داشته باشيد به جاي متوسط هكتاري بايد سرمايه گذاري كنيد.
• اين سرمايه گذاري ها را چه كسي بايد انجام دهد؟
در وهله اول مهم اين است كه اين سرمايه گذاري ها صورت گيرد. مهم نيست كشاورز يا دولت باشد. اگر اين سرمايه گذاري اتفاق نيفتد راندمان آبياري همان هفت هشت درصد خواهد بود. حالا هم كشاورز، هم دولت بايد جلو بيفتند، براي سرمايه گذاري بايد وام مناسب به كشاورز داده شود كه آن سرمايه گذاري كند. اگر سرمايه گذاري صورت نگيرد آب را ده برابر كنيد باز كم است. توليد نخواهد شد.
• آب اولين مسئله اي بود كه پس از اعلام موجوديت خانه كشاورز به آن اشاره كرديد.
نه، مسئله حق آب زارع جدا است. اين حق قانوني دولت است كه بگيرد منتها با شرايطي. دولت در ازاي تفكيك آب بهاي كشاورزي، شوراي اقتصاد آيين نامه را تصويب كرد و اين اجراي قانون است كه به وزارت نيرو اجازه داده است درصدي از محصول را بگيرد. برخي محصولات يك درصد، برخي نيم درصد، برخي دو درصد. بستگي به توليد كشاورز دارد. منتها قانون اشاره كرده كه اين حق با شرايطي بايد گرفته شود. گفته براي حفظ سفره هاي زيرزميني. براي سرمايه گذاري هايي كه وزارت نيرو انجام خواهد داد كه جلوي كاهش كمي و كيفي آب گرفته شود.
براي اين كار كشاورز بايد حق مضاربه پرداخت كند و موظفند اين را انجام دهند. منتها كي. زماني كه اين كارها صورت گيرد از ده سال پيش كه اين تصويب شده است تا به امروز بيش از متوسط حداقل سي درصدسفره هاي زيرزميني افت پيدا كرده است. يعني چه. يعني آقايان هيچ كاري براي كاهش سفره هاي زيرزميني نكرده اند، بيش از ۵۰ درصد در اكثر مناطق كويري و نيمه كويري كشور شوري آب بالا رفته و در اثر اين هزاران ميليارد ريال خسارت به كشاورزان وارد شده است. اين يعني وزارت نيرو از نظر كمي و كيفي كاري براي كاهش آب سفره هاي زيرزميني انجام نداده. اين براي ده سال پيش است و گرنه در پنج سال قبل هميشه دعوا سر اين بود كه آب بايد بيايد در بخشي كه مسئوليت آن با توليد غذا است. حق نظارتشان كم است دو برابر كنند منتها اين وظايف را انجام دهند. آقايان به هيچ يك از اين وظايف كوچك ترين توجهي ندارند فقط هزينه هاي جاريشان را از حق نظارت مي گيرند.

دشواري هاي آزادسازي صنعت برق در كانادا
002890.jpg
ترجمه: احد البرز
مقررات زدايي از بازار همه جا موجب كاهش قيمت ها نمي شود. ايالت كانادايي اونتاريو كه نخستين ايالت كشور از نظر شمار جمعيت و توان اقتصادي به شمار مي رود و ۴۰ درصد توليد ناخالص داخلي را در اختيار دارد، چندي است كه طعم تلخ اين واقعيت را چشيده است. روز بيستم ژانويه گذشته ارني ايوز سر وزير اين ايالت اعلام كرد كه روند واگذاري شركت برق هيدرو وان Hydro One به بخش خصوصي به دليل زيان آن براي مصرف كنندگان و موديان مالياتي به حالت تعليق در مي آيد. بنابراين تورنتو همچنان تنها صاحب اين شركت انتقال و توزيع برق در اين ايالت خواهد بود. شركت هيدرو وان حاصل تقسيم انحصار تاريخي اونتاريو هيدرو است. واگذاري ۴۹ درصد سهام اين شركت به بخش خصوصي چيزي در حدود ۶/۳ ميليارد دلار آمريكا درآمد داشت و به مصرف كنندگان ايالتي امكان مي داد كه ۲ تا ۴ ميليارد دلار در سال صرفه جويي كنند. اگر اين خصوصي سازي به واقعيت مي پيوست بزرگ ترين برنامه خصوصي سازي در تاريخ اونتاريو به شمار مي رفت. شاخه توليد اونتاريو هيدرو در ماه مه ۲۰۰۲ به بخش خصوصي واگذار شد.
تصميم تورنتو به لغو طرح خصوصي سازي هيدرو با استقبال شركت موديز روبه رو شد زيرا اين اقدام را ضامن بازپرداخت بدهي ها در سر رسيدهاي پيش بيني شده مي داند. شركت برق اونتاريو از زمان گشايش بازار برق در ماه مه گذشته و شروع فرآيند خصوصي سازي با چند بحران مواجه شده است: استعفاي هيات مديره، تغيير عقيده دولت در خصوص تعيين قيمت خرده فروشي. . . موسسه آمريكايي موديز ضمن ستايش از «استحكام و ثبات گردش نقدي(Cash Flow) معاملات انتقال و توزيع برق اين شركت» در نظر دارد از اين پس نمره بالاتري به هيدرو وان بدهد. يك نشانه دلگرم كننده ديگر اعلام خبر سازماندهي دوباره بدهي هاي برجاي مانده از شركت انحصاري سابق، اونتاريو هيدرو است كه بر ۳۸ ميليارد دلار بالغ مي شود. اين خبر در بيست و چهارم ژانويه اعلام شد. سازمان تامين مالي صنايع خدماتي اونتاريو (OEFC) در آينده نزديك طلب هاي خود از اين شركت را كه سر رسيدشان بين سال هاي ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۶ خواهد بود در معرض فروش قرار مي دهد. اين تدبير بهره هاي بدهي پرداختي توسط شركت هيدرو وان را كاهش مي دهد. بدين سان پرده دوم دشواري هاي مقررات زدايي از بازار برق در اونتاريو موقتا بسته مي شود. پرده نخست در ماه پيش به اجرا درآمد. در يازدهم نوامبر ۲۰۰۲ دولت اونتاريو سلسله تدابيري را براي حمايت از خانواده ها، شركت هاي كوچك و كشاورزان در برابر نوسان و بي ثباتي قيمت هاي فروش عمده اتخاذ كرد. قيمت برق از تاريخ اول دسامبر ۲۰۰۲ با عطف به ماسبق تا مه ،۲۰۰۲ براي هر كيلو وات ساعت ۰۴۳/۰ دلار كانادا تعيين و قرار شد كه اين بها تا سال ۲۰۰۶ ثابت بماند. مشترياني كه از ماه مه ۲۰۰۲ تا اول دسامبر همان سال بيش از اين مبلغ را بابت برق مصرفي پرداخت كرده اند مابه التفاوت را از شركت دريافت خواهند كرد. از ماه مه تا نوامبر ۲۰۰۲ تعرفه برق به طور ميانگين ۲۳ درصد افزايش يافته و هزينه برق مصرفي برخي مصرف كنندگان حتي به دوبرابر رسيده بود. براي مصرف كنندگان عمده، قيمت برق همچنان بر مبناي قيمت بازار آزاد محاسبه خواهد شد.
شكست برنامه آزادسازي بازار برق در اونتاريو مجموعه اي از عوامل «عرضه» و «تقاضا» را در بر مي گيرد. مسئله اول ناكافي بودن ميزان توليد برق مورد نياز است. در اوايل سال هاي دهه ۹۰ ميلادي، اونتاريو با داشتن تاسيسات جديد هسته اي از يك ظرفيت توليد اضافي برخوردار بود. پنج سال پيش پاره اي نيروگاه هاي هسته اي توليد برق تعطيل شد. نتيجه اين كه واردات برق به طور محسوس افزايش يافت و از ميانگين ۳۰۰ گيگاوات ساعت بين سال هاي ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۶ به ۲۵۰۰ گيگاوات ساعت در سال در دوره ۲۰۰۲-۱۹۹۶ رسيد. پس از شركت بريتيش اينرجي انگلستان، اونتاريو كه در آن توليد برق اساس منشاء هسته اي و حرارتي دارد دومين نمونه اي است كه دشواري خصوصي سازي توليد هسته اي برق را نشان مي دهد. در نوامبر گذشته ارني ايوز قول داد كه اولويت را به راه اندازي رآكتورهاي A نيروگاه Ontario Power Geeration در پيكرينگ دهد. كمبود توليد برق در اونتاريو، به گفته مقامات اين ايالت، به دليل «بي ثباتي بازارهاي جهاني» كه «عقب نشيني عمومي سرمايه گذاران» را در پي داشت تشديد شد. نكته آخر اين كه بحران عرضه با افزايش تقاضاي خانواده هاي اونتاريايي مصادف شد. همراه با ايالت آلبرتا، اونتاريو تنها ايالت كاناداست كه فرآيند مقررات زدايي از بازار برق خود را تا اين اندازه پيش برده است. آلبرتا بازار فروش برق به خرده مصرف كنندگان را به طور كامل در ژانويه ۲۰۰۱ به بخش خصوصي واگذار كرد. با اين تحول، قيمت برق در آلبرتا همچون اونتاريو به شدت بالا رفت تا اين كه دولت ايالتي ناگزير از تثبيت قيمت ها براي مصرف كنندگان برق شد. در ايالت هاي كبك و كلمبياي بريتانيا مشاركت اشخاص ثالث در شبكه ملي و بازار عمده فروشي تضمين شده، اما پايان انحصار توليد برق پيش بيني نشده است.
منبع: پترواستراتژي، مجله تخصصي نفتي چاپ پاريس

نوبليست هاي اقتصاد
گري اس بكر
002885.jpg
ابوالفضل محمدي
گري بكر در پوتسويل Pottsville ايالت پنسيلوانياي آمريكا متولد شد. چهار يا پنج ساله بود كه به همراه پدر و مادر و برادر و دو خواهرش به بروكلين نيويورك نقل مكان كردند. گري تا پايان دوره دبيرستان در همين شهر تحصيل كرد. تا شانزده سالگي به هندبال علاقه وافري داشت ولي در تحصيلات نيز همواره بهتر از ديگران بود.
پدر گري تا كلاس هشتم بيشتر نخوانده بود ولي اخبار سياسي و اقتصادي را دوست داشت. همزمان با كهولت سن پدر گري بينايي خود را كم كم از دست داد. از اين رو گري مجبور بود هميشه اخبار مربوط به بازار بورس و ديگر تحولات مالي را براي او بخواند.
شايد همين مسئله بود كه گري را به اقتصاد علاقه مند كرد. به رياضيات روي آورد و با جديت بيش از پيش تا پايان دوره دبيرستان از شاگردان بلامنازع و بسيار خوب درس رياضيات بود. در هفده سالگي وارد دانشگاه پرينستون شد و اقتصاد را ادامه داد. گري از اين دوران اينچنين مي گويد: «براي اينكه هزينه تحصيلات دانشگاهي را كاهش دهم و در حداقل زمان ممكن مدرك كارشناسي خود را دريافت كنم، تصميم گرفتم تحصيلات ۴ ساله را ظرف كمتر از سه سال به پايان رسانم. » گري كه علاقه مند بود رشته تحصيلي اش در نهايت در خدمت مسائل و مشكلات جامعه باشد، سال سوم دانشگاه از اقتصاد رويگردان شد زيرا مي ديد كه هدفش محقق نخواهد شد.
از اين رو پس از سه سال تحصيلات شبانه روزي به جامعه شناسي تغيير رشته داد يكسال بعد در همين رشته فارغ التحصيل شد. اندكي بعد دريافت اين رشته بسيار سخت است. يك بار ديگر به اقتصاد روي آورد و براي ادامه تحصيلات در مقطع كارشناسي ارشد وارد دانشگاه شيكاگو شد. در سال ۱۹۵۱ و در اولين سال تحصيل در اين مقطع پس از شركت در كلاس درس ميلتون فريدمن از اقتصاددانان و اساتيد وقت دانشگاه شيكاگو شيفته اقتصاد شد. فريدمن معتقد بود تئوري اقتصاد بازي نيست كه تنها دانشگاهيان زرنگ بتوانند از پس آن برآيند بلكه ابزار قدرتمندي است كه مي توان با آن واقعيات جهان را ارزيابي و تجزيه و تحليل كرد.
در سال ۱۹۵۲ گري بكر نتايج تحقيقات خود را در پرينستون در قالب دو مقاله گردآوري و ارائه كرد و در ادامه با همكاري دكتر فريدمن تحقيقات و مطالعات جديدي را شروع كرد كه در نهايت در سال ۱۹۵۶ به اتفاق رساله دوره دكتراي گري را تهيه كردند. اين رساله بعدها به شكل كتابي در زمينه «بهره گيري از تئوري اقتصاد در تجزيه و تحليل تاثيرات پيش بيني ها در درآمد» منتشر شد.
دكتر بكر كه همواره دوست داشت از اقتصاد در علوم اجتماعي نيز بهره گيرد، مطالعه در زمينه ارتباط تئوري اقتصاد و اشتغال در ميان اقليت ها را در پيش گرفت در همين اثنا دكتر بكر استاديار دانشگاه شيكاگو شد با اين حال بيشتر اوقات خود را به تحقيقات اختصاص داده بود. سه سال به اين كار ادامه داد تا اينكه دانشگاه كلمبيا از وي براي تدريس دعوت كرد. اين دعوت با درخواست رسمي اداره ملي تحقيقات اقتصادي آمريكا در منهتن همزمان بود.
تدريس در كلمبيا و تحقيق در اداره ملي تحقيقات اقتصادي آمريكا به مدت ۱۲ سال دكتر بكر را به خود مشغول كرد. نخستين جمع بندي خود را در اين اداره در كتابي تحت عنوان «سرمايه انساني» منتشر كرد.
طي اين مدت مقالاتي دنباله دار نيز در خصوص اقتصاد كار در دانشگاه كلمبيا نوشته و ارائه كرد.
در سال ۱۹۶۰ ميلادي دكتر بكر به دانشگاه شيكاگو بازگشت و جو حاكم بر اين دانشگاه را بسيار جذاب ارزيابي كرد. وجود اساتيدي همچون جورج استيگر و هري جانون دكتر بكر را آنچنان مجذوب دانشگاه شيكاگو كرد كه خيلي زود دريافت بيش از ۱۰ سال را در كنار اين اساتيد صرف تحقيقات بوده است. دكتر بكر با همكاري دوستان خود مقالات جديدي در زمينه اقتصاد سياسي نوشت. اما همچون گذشته و در جهت علوم اجتماعي تحقيقاتي را آغاز كرد تا با بهره گيري از تئوري اقتصاد نرخ تولد و تعداد افراد خانواده از بعد اقتصادي را بررسي كند.
از ديگر فعاليت هاي علمي و تحقيقاتي دكتر بكر داير كردن كارگاهي علمي در دانشگاه شيكاگو بود، او توانست كارگاه كاربردهاي اقتصاد را در بررسي مسائل اجتماعي همچون ازدواج، طلاق، نوع دوستي، سرمايه گذاري والدين براي فرزندان، تغييرات درازمدت در تركيب خانواده، داير كرد كه با استقبال بسياري روبه رو شد. شهرت و آوازه دكتر بكر چنان گسترده بود كه در سال ۱۹۸۳ گروه علوم اجتماعي دانشگاه شيكاگو از وي دعوت به همكاري كرد تا دانشجويان مقطع دكتراي اين دانشكده را تدريس كند.
از افتخارات دكتر بكر تربيت شاگردان بسياري در مقاطع مختلف دانشگاهي است. تاليفاتي چون «نقش زنان در اقتصاد و زندگي اجتماعي» و «علل رشد اقتصادي» از شاهكارهاي دكتر بكر است.
بنياد نوبل در سال ۱۹۹۲ ميلادي دكتر بكر را به عنوان نامزد دريافت جايزه اقتصاد خود انتخاب كرد. دكتر بكر به لحاظ مطالعاتي كه در زمينه تجزيه و تحليل اقتصاد خرد به عمل آورده بود مفتخر به دريافت جايزه نوبل شد.

حاشيه اقتصاد
• نيم درصد از بازار پتروشيمي جهان
002875.jpg

نيم درصد از كل بازار محصولات جهاني پتروشيمي به ايران اختصاص دارد. گزارش كارشناسي ارائه شده از سوي مركز پژوهش هاي مجلس شوراي اسلامي نشان مي دهد كه در شرايط فعلي فقط نيم درصد بازار جهاني پتروشيمي در اختيار ايران است. براساس پيش بيني هاي صورت گرفته مقرر است اين سهم در پايان برنامه سوم توسعه به ۱/۲ درصد افزايش يابد. در حال حاضر ظرفيت نصب شده توليد در صنعت پتروشيمي كشور ۸/۱۶ ميليون تن است كه براي نصب اين ظرفيت جهت توليد متانول، پارازايلين و MTBE و. . . ۶/۳ ميليارد دلار سرمايه گذاري صورت گرفته است.

• اروپا خريد نفت از ايران را كاهش داد
002880.jpg

بيشترين ميزان صادرات نفت ايران در سال گذشته به كشور ژاپن تعلق داشت. اين كشور ۶/۲۳ درصد از كل نفت صادراتي ايران را خريداري كرده است. سهم ژاپن از بازارهاي نفتي ايران طي سال گذشته نسبت به مدت مشابه سال قبل افزايش قابل توجهي را نشان مي دهد به طوري كه از ۹/۲۱ درصد كل نفت صادراتي در سال ۱۳۶۹ به
۶/۲۳ درصد در سال ۱۳۸۰ رسيده است. اين در حالي است كه آسيا و خاور دور، به استثناي ژاپن نيز در سال گذشته ۸/۴۱ درصد از نفت صادراتي ايران را خريداري كرده اند. براساس اين گزارش، خريد نفت از سوي كشورهاي اروپايي در سال گذشته به شدت كاهش يافته به طوري كه سهم ۴/۳۱درصدي اروپا از نفت ايران در سال ۱۳۶۹ به ۱۴درصد در سال ۱۳۸۰ كاهش يافته است. مهم ترين دليل كاهش صادرات نفت به كشورهاي اروپايي، تغيير مكانيسم خريد نفت خام از سوي آلمان و انگلستان بوده است. اين دو كشور در سال گذشته نفت خام مورد نياز خود را از شركت هاي عمده نفتي خريداري كرده اند. گزارش هاي ارائه شده از سوي وزارت نفت حاكي است
۹/۶ درصد از كل نفت صادراتي ايران توسط كشورهاي آفريقايي خريداري شده و ساير مناطق جهان از جمله مديترانه نيز سهمي معادل ۶/۱۳ درصد از نفت خام صادراتي كشور را به خود اختصاص داده اند.

اقتصاد
ادبيات
ايران
جهان
ورزش
هنر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  ايران  |  جهان  |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |