چهارشنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۳۸۲
شماره ۳۰۵۵- May, 21, 2003
ورزش
Front Page

سلتيك و پورتو در فينال جام يوفا
بازگشت به نقشه اروپا
انتظار بي حدوحصر مردم اسكاتلند و پرتغال از فوتبال به شكلي بي سابقه با موج هويت خواهي اين دو ملت حاشيه نشين اروپا كه مي خواهند نقش پررنگ تري در مناسبات قاره اي و جهاني بيابند تلفيق شده
آران
012270.jpg

نام «پرتغال» يك بار ديگر پس از سال ۱۹۶۶ براي سلت هاي بريتانيا تداعي كننده اميد و افتخار گشته است. در آن سال سلتيك گلاسكو جام قهرماني باشگاه هاي اروپا را در ليسبون بالا برد تا نخستين فاتح بريتانيايي يك جام اروپايي باشد و لقب «شيرهاي ليسبون» بر آن نهاده شود. فينال چهارشنبه شب جام يوفا ميان سلتيك گلاسكو و پورتو يادآور عصر كلاسيك فوتبال اسكاتلند و پرتغال طي دهه شصت و بهانه اي است براي خيزش موجي نوين از فوتبال اين دو كشور شمالي و جنوبي قاره سبز. آنها بار ديگر به نقشه فوتبال اروپا بازگشته اند. در حال حاضر اسكاتلند و پرتغال قدرت هاي درجه يك فوتبال اروپا محسوب نمي شوند اما هر دو به معناي واقعي «كشور فوتبال» هستند.
اسكاتلند و پرتغال بهترين نمونه هاي پيوستگي فوتبال و جامعه هستند و اتفاقاً سلتيك و پورتو كه چهارشنبه در سويل به هم مي رسند، همواره سمبل فرهنگ هواداري ريشه دار اين دو جامعه بوده اند. مشابهت ها و حساسيت هاي زيادي ميان اين دو فيناليست وجود دارند كه جاذبه هاي خاصي به همراه مي آورند. سلتيك پرافتخارترين و پرطرفدارترين تيم اسكاتلندي، مورد حمايت خيل عظيمي از كاتوليك هاي اسكاتلندي و ايرلندي است كه هر هفته ملبس به شال ها و نيم تنه هاي سپيد و زمردي خود را از هر گوشه بريتانيا به سلتيك پارك گلاسكو مي رسانند. تعصب مذهبي و قومي پشت سر سلتيك آن را به يك پايگاه اجتماعي مهم تبديل ساخته به طوري كه اين باشگاه از يك سو نماد رقابت تاريخي سلت ها و انگلوساكسون ها و از سوي ديگر سمبل هويت كاتوليك هاي بريتانيا در مواجهه با پروتستانيسم غالب است و هر از چند گاه مورد تشويق پاپ و ساير مقامات كليساي كاتوليك قرار مي گيرد.
آبي و سفيدپوشان پورتو نيز پرافتخارترين و پرطرفدارترين باشگاه پرتغالي محسوب مي شوند. آنها كه از بندر پورتو برخاسته اند به شكلي كم نظير توسط تمامي طبقات اجتماعي شهر حمايت مي شوند و ظهور پديده اي به نام بواويشتا از اين بندر نيز نتوانسته پتانسيل هواداري عظيم پشت سر پورتو را كاهش دهد. مشابهت ديگر پورتو با سلتيك ريشه سلتي يا گالي مردم اين شهر است.
سلت ها يا گال ها به عنوان بزرگ ترين حاشيه نشينان اروپاي اطلسي در ايرلند، اسكاتلند، فرانسه، اسپانيا و پرتغال پراكنده شده اند. و از آنجا كه جوامع سلتي توجه خاصي به ورزش هاي ميداني و همايش هاي بومي داشته اند، فوتبال را محمل مناسبي براي حفظ سنت هايشان يافته اند.
012290.jpg
012295.jpg

پورتو هم مثل سلتيك مورد حمايت طبقات نخبه است. مثلاً «دكتر آرميندو لوپز كوئليو» اسقف اعظم كليساي كاتوليك پورتو در بازي هاي حساس تيم با شال آبي و سفيد در استاديوم داس آنتاس حضور مي يابد. همچنين اليزا فري يرا وزير سابق برنامه پرتغال و عضو برجسته حزب سوسياليست پارلمان كشور از هواداران فعال پورتو محسوب مي شود. اما حساسيت نبرد سويل تنها به خاطر وجه مشابهت هاي مزبور ميان دو تيم نيست. حساسيت دو طرف اسكاتلندي و پرتغالي به اين فينال درجه دوي اروپايي از آن روست كه هر دو كشور به يك نقطه عطف براي خيزش دوباره در عرصه فوتبال قاره سبز دل بسته اند. پرتغال سال ديگر ميزبان يورو ۲۰۰۴ است و اسكاتلند جنگ تبليغاتي عظيمي براي نامزدي ميزباني يورو ۲۰۱۲ را آغاز كرده است كه در گام نخست سياستمداران اسكاتلندي توانستند رقباي ايرلندي و بريتانيايي خود را از ميدان به در كنند.
انتظار بي حد و حصر مردم اسكاتلند و پرتغال از فوتبال كه سال هاست در عرصه ملي و باشگاهي پاسخي درخور نيافته به شكلي بي سابقه با موج هويت خواهي اين دو ملت حاشيه نشين اروپا كه مي خواهند نقش پررنگ تري در مناسبات قاره اي و جهاني بيابند، تلفيق شده و موجب وارد آمدن فشار زيادي به دولتمردان آنها شده است.
قهرماني جام يوفا براي اسكاتلندي ها تنها شانس عرض اندام در سطح اروپاست و براي پرتغالي ها كه تا يك سال ديگر مركز توجه اروپاييان قرار خواهند گرفت موقعيتي استثنايي است تا نيروها و منابع اجتماعي را براي موفقيت ملي در يورو ۲۰۰۴ بسيج نمايند. فوتبال پرتغال طي سال هاي اخير موفقيت هاي چشمگيري در سطح جوانان و اميدها داشته ولي علي رغم بسترسازي مناسب فوتبال ملي اين كشور نتوانسته قله هاي اروپايي و جهاني را فتح كند. حساسيت ديگر بازي امشب از جنگ رواني به راه انداخته شده توسط پرتغالي ها نشات مي گيرد. پس از صعود دو تيم پورتو و بواويشتا ـ هر دو از شهر پورتو ـ به مرحله نيمه نهايي جام يوفا و سپس موفقيت قاطع يا نسبي هر دو تيم در بازي هاي رفت اين مرحله، رسانه هاي پرتغالي نويد يك فينال تمام پرتغالي در سويل را دادند. اين انگيزه مضاعفي شد براي نماينده ضعيف تر پرتغال، بواويشتا تا سلتيك را آزار دهند. بدين ترتيب سلتيك چه در ميدان توسط مردم پرتغالي و چه در خارج ميدان به واسطه جنگ تبليغاتي زير فشار رواني شديدي قرار گرفت.
پورتو، مسير افتخار
خوسه مورينيو سرمربي پورتو پس از پيروزي تيمش بر لاتسيو در مجموع دو ديدار رفت و برگشت ـ كه ديدار رفت آن در پرتغال با پيروزي خردكننده ۴ بر يك پورتو همراه بود ـ مژده داد كه: «بازي فينال مقابل سلتيك بسيار ديدني خواهد بود. ما كاملاً شايسته حضور در فينال هستيم و من به بازيكنانم مي بالم كه چنين با اقتدار راهشان را تا بدين جا گشوده اند. ما در سويل با نتيجه اي درخور ستايش لياقتمان را ثابت خواهيم كرد. »
پورتو در هر دو بازي به لاتسيوي ايتاليا درس فوتبال داد. سپيد و آبي پوشان بندر پورتو ابتدا در بازي رفت با يك بازي تهاجمي خيره كننده در استاديوم داس آنتاس و مقابل هفتاد هزار هوادار خودي آتش بازي به راه انداختند و چهار بار دروازه لاتسيو را گشودند. در بازي برگشت نيز آنها در لاك دفاعي فرو رفتند و حتي از كاتاناچيو مستحكم تر بودند.
012300.jpg

حتي كلوديو لوپس مهاجم آرژانتيني لاتسيو نتوانست از روي نقطه پنالتي دروازه پورتو را بگشايد تا تساوي بدون گل پرتغالي ها را به فينال جام يوفا بفرستد. تنها نكته منفي در مورد پورتو كه امسال به آساني قهرمان ليگ و جام حذفي پرتغال شده است، غيبت هلدر پوستيگا مهاجم موثري است كه در نيمه اول ديدار برگشت مقابل لاتسيو اخراج شد.
آخرين باري كه پورتو يك قهرماني اروپايي را به دست آورد، فينال جام باشگاه هاي اروپا (۱۹۸۶) بود كه با هدايت توميسلاو ايويچ بر بايرن مونيخ غلبه كرد.
حتي فرناندو كوتو مدافع پرتغالي لاتسيو هم لب به تحسين «اژدها» ـ لقب پورتو ـ گشود: «من نمي توانم ستايش خود را از پورتو دريغ كنم. من هم مثل هواداران اين تيم خوشحالم چرا كه بالاخره ما پرتغالي ها يك نماينده در فينال جام يوفا خواهيم داشت. »
سلتيك، مسير دشوار
در حالي كه روياي فينال تمام پرتغالي پس از تساوي يك بر يك بواويشتا در سلتيك پارك گلاسكو به حقيقت نزديك شده بود، زمردي پوشان سلتيك در خانه حريف بازگشتند و با گل هنريك لارسون سوئدي بليت پرواز به سويل را تاييد كردند. پس از بازي لارسون پيروزي تيمش را چنين توصيف كرد: «سلتيك به وضعي افتاده بود كه به نظر مي رسيد حتي به قدرت گلزني خود باور ندارد اما با يك حركت ناگهاني ما ورق را برگردانديم. ما فقط آرزو نداشتيم بلكه برنامه داشتيم و در نهايت اين برنامه ما بود كه روياي حضور در فينال را زنده ساخت. »
اما مارتين اونيل سرمربي ايرلندي موفق سلتيك از پيروزي شاگردانش چندان به هيجان نيامد و با خونسردي گفت: «احساس زيبايي دارم. ما به سويل مي رويم تا از فوتبال لذت ببريم و فكر مي كنم من شايسته تماشاي بازي فينال بوده ام. »
اونيل بيشترين التفات را به هنريك لارسون، ماشين گلزني تيمش مبذول داشت: «او يك خروار گل هاي حساس زده و شايسته ترين فرد براي بازي ۲۱ مه در سويل است. همچنين با احترام به بواويشتا بايد بگويم كه پورتو تيم ديگري است. سال گذشته ما در ليگ قهرمانان با پورتو روبه رو شديم و اگر چه در سلتيك پارك بازي را برديم اما همين جا در بندر پورتو شكست سختي خورديم. پس پيش بيني مي كنم بازي دشواري پيش رو داشته باشيم. »

اينك سويل

012310.jpg

نام «سويل» مركز آندلس با نمايش هاي گاوبازي، موسيقي فلامنگو، غذاهاي سنتي، جشن ها و آيين هاي اصيل اسپانيايي و البته فوتبال دوستان متعصب عجين شده است. مثل ساير شهرهاي مهم اسپانيا در سويل هم يك رقابت سنتي فوتبال ميان دو باشگاه محلي وجود دارد.
رئال بتيس و سوي يا دو تيم رقيب هستند كه هريك بخشي از مردم شهر را به خود جذب كرده اند كه گاهي چشم و هم چشمي ها حساسيت هاي سياسي را برمي انگيزند. مردم سويل خاطرات زيادي از بازي هاي كلاسيك فوتبال مثل نبرد تاريخي آلمان غربي و فرانسه در جام جهاني ۱۹۸۲ و فينال جام باشگاه هاي اروپا (۱۹۸۶) ميان بارسلونا و استه آوا. بخارست روماني دارند.
جداي از فوتبال عمده شهرت سويل نزد توريست ها به خاطر كليساي معظم گوتيك، قصرهاي باشكوه دوران استيلاي اعراب، و معبرهاي تنگ و تاريك محله سانتاكروس، خيابان هاي آراسته به درخت هاي تزئيني پرتغال، مردم مهمان نواز و جوّ دوستانه شهر و رودخانه «گوادالاخارا» است كه از ميانه آن مي گذرد.
شايد هيچ شهري در اروپا مثل سويل سه استاديوم مجزا و صاحب هويت مستقل نداشته باشد. جديدترين آنها استاديوم المپيك سويل است كه در سال ۱۹۹۹ به منظور آمادگي براي نامزدي المپيك ۲۰۱۲ مورد بهره برداري قرار گرفت و در نهايت نيز سويل در رقابت منطقه اي بر مادريد پيروز شد و يكي از نامزدهاي المپيك ۲۰۱۲ معرفي گرديد. اگرچه امشب فينال جام يوفا در همين استاديوم برگزار مي شود، اما بازار استاديوم المپيك هنوز چندان داغ نيست چرا كه رئال بتيس و سوي يا ورزشگاه هاي سنتي خودشان را دارند. رئال بتيس در «مانوئل روئيس دي لوپرا» بازي مي كند همان ورزشگاهي كه در ابتداي فصل به هنگام بازي بتيس و رئال مادريد دوبار در تاريكي فرو رفت. سوي يا نيز در استاديوم بسيار ابتدايي «سانچس پيسخوان» به ميدان مي رود كه در آن همواره بيم برخورد هواداران وجود دارد. امشب جلوه هاي باشكوه استاديوم المپيك در جريان فينال جام يوفا مي تواند بر گرايش دو باشگاه بتيس و سوي يا براي برگزاري ديدارهاي خانگي شان در اينجا تأثيري مثبت بگذارد.
استاديوم المپيك يك مجموعه مدرن است كه گنجايش ۶۰ هزار تماشاگر را دارد. ورزشگاه در جزيره «لاكورتوخا» واقع در مسير رودخانه «گوادالاخارا» بنا شده و خط آهن از ايستگاه «سانتاخوستا» در ساحل مجاور آن مي گذرد. پل معروف و دراماتيك «ال آلاميو» نيز با كمي فاصله از اين جزيره واقع شده.
محل استاديوم المپيك كه در مركز شهر واقع شده تناسبي سمبليك با دو بخش شمالي و جنوبي شهر در دو سوي رودخانه «گوادالاخارا» دارد كه بيش از رودخانه، فوتبال بر اين دو پارگي شهر تأثيرگذار بوده است.
012315.jpg

بخش جنوبي شهر به خصوص محله «هلي پوليس» يك منطقه عمدتاً كارگرنشين است و مركز هواداران رئال بتيس محسوب مي شود. در بخش شمالي نيز كه استاديوم سانچس پيسخوان سوي يا واقع شده، محله تجاري «نرويون» و ساير اقامتگاه هاي طبقات نخبه قرار گرفته اند و گويا استاديوم المپيك قصد دارد اين تضاد فوتبالي و طبقاتي را برطرف سازد.
امشب مراسم افتتاحيه فينال جام يوفا در استاديوم المپيك سويل تبديل به يك كنسرت بزرگ رقص و موسيقي خواهد شد. گروه مشهور «لوس كچاپ» سال گذشته جوايز بسياري را در زمينه موسيقي پاپ به خود اختصاص دادند، مراسمي كه شور و حرارت لاتيني را با جلوه هايي مدرن در هم خواهد آميخت. هواداران دو تيم پيش از بازي و بين دو نيمه فرصت خواهند يافت تا در جشن ها و مسابقات شركت كنند.
از يك هفته قبل حدود سه هزار هوادار رسمي سلتيك وارد سويل شده اند و در حالي كه انتظار يك برخورد گسترده ميان هواداران متعصب سلتيك و پورتو مي رود، «گارسيا ديالس ساتنياگو» مدير مركز اطلاعات توريستي سويل اظهار مي دارد كه شهر شاهد هيچ برخورد غيردوستانه اي نخواهد بود و تنها آواي جشن و پايكوبي از سويل به گوش خواهد رسيد.
«فقط از اسكاتلند ۵۰ هزار نفر به سويل آمده اند و اين جداي از هواداران بسياري است كه از پرتغال و ساير نقاط اروپا به اينجا مي آيند. ما تجربه بالايي در سازماندهي رويدادهاي مهم بين المللي داشته ايم. جام جهاني ،۱۹۸۲ بازي هاي قهرماني ،۱۹۹۹ نمايشگاه هاي سالانه تجاري و كارناوال هاي مشهور سويل از آن جمله اند.
اين رويدادهاي بين المللي، تاكنون ۴۲ ميليون نفر را به سويل كشانده اند. من اطمينان دارم كه اين بار نيز شاهد يك جشن بزرگ و باشكوه در حاشيه فينال خواهيم بود. »
پيش از آغاز بازي طي يك مسابقه نمايشي شش بازيكن از هر تيم با ضربه هاي كاشته از فواصل دور شانس خود براي باز كردن دروازه را امتحان خواهند كرد و به تيم برنده يك جام كوچك مشابه جام قهرماني يوفا اهدا خواهد شد. در حواشي استاديوم المپيك نيز فضايي گرم و صميمي حكمفرماست. خيابان ها با نوارهايي با نشان جام يوفا آذين بندي شده اند و حال و هواي كارناوال هاي سالانه بر شهر حكمفرماست. اين براي سرزمين جشن ها و آيين ها چيز عجيبي نيست. اما آن چه نادر و منحصربه فرد مي نمايد عنواني است كه اسپانيايي ها بر جشن هاي حاشيه فينال جام يوفا نهاده اند: «جشن فوتبال ـ Futbol Fiesta»

جام يوفا
داستان يوفا

سهيلا قاسمي
012280.jpg

جام يوفا در اصل زاده تفكر ارنست تومن سوئيسي و اوتورينو بارازي ايتاليايي (كه هر دو بعدها نايب رئيس فيفا شدند) و سر استنلي روز (نايب رئيس بعدي فيفا) است.
رقابت نمايشگاه تجاري
آنها در اين فكر بودند كه تورنمنتي براي تيم هاي منتخب شهرهاي سراسر اروپا ترتيب دهند تا به اين ترتيب تجارتي ميان ملت ها شكل گيرد. اين عقيده مورد موافقت قرار گرفت و پيش از جام يوفا، جام تجارت بين شهرها روز هيجدهم آوريل ۱۹۵۵ يعني دو هفته پس از ايجاد جام قهرمانان باشگاه هاي اروپا شكل گرفت.
نخستين جام تجارتي متشكل از تيم هايي از بارسلون، بازل، بيرمنگام، كپنهاگ، فرانكفورت، لوزان، لايپزيگ، لندن، ميلان و زاگرب بود. در اصل اين تورنمنت به صورت رقابتي دو ساله در نظر گرفته شده بود. اما سه سال به طول انجاميد و طي اين مدت ۲۳ ديدار انجام شد. بارسلونا كه منحصراً از بازيكنان اف ث بارسلونا استفاده مي كرد در نهايت نماينده لندن را در مجموع با نتيجه ۸ بر ۲ شكست داد.
افزايش باشگاه ها
در دومين تورنمنت سازمان دهندگان به شركت باشگاه ها و ادامه آن به شكل حذفي ادامه دادند. اما تيم ها هنوز بايد از شهرهاي مختلف مي آمدند تا شكل تجاري اين جام حفظ شود. شانزده باشگاه در تورنمنت سال هاي ۶۰ ـ ۱۹۵۸ شركت داشتند و پس از آن اين رقابت به شكل هر ساله برگزار شد. تا سال ۱۹۶۲ تعداد شركت كنندگان به ۳۲ تيم افزايش يافت. در سال ،۱۹۶۶ چهل و هشت تيم، در سال ۱۹۶۸ شصت تيم در اين رقابت ها شركت داشتند. در فصل
۶۰ ـ ۱۹۶۹ اين تعداد به شصت و چهار تيم رسيد. در حال حاضر نيز بيش از صد تيم در اين جام شركت دارند.
برتري سريع اسپانيا و انگلستان
در اولين دوره هاي برگزاري اين تورنمنت تيم هاي جنوب اروپا و به ويژه كشور اسپانيا برتري محسوسي داشتند. بارسلونا سه بار قهرمان شد و والنسيا نيز دو بار اين عنوان را به دست آورد. در سال ۱۹۶۸ ليدز يونايتد اولين باشگاه شمال اروپايي بود كه قهرمان شد. اين قهرماني مقدمه اي بود براي شش قهرماني باشگاه هاي انگليس.
تغيير نام
پانزدهمين دوره اين تورنمنت در سال هاي ۶۲ ـ ۱۹۶۱ انجام شد و باشگاه تاتنهام هاتسپر به قهرماني رسيد. اين دوره اولين دوره اي بود كه به اين تورنمنت نام جام يوفا اطلاق شد. تغيير نام آن به اين علت بود كه اين رقابت رابطه خود را با دنياي تجارت قطع كرده بود و يوفا به عنوان اولين سازماندهي ورزشي با كارداني و دانش لازم اداري و ورزشي به كار ادامه داد.
پيروزي هاي شمال اروپا
در دهه ۱۹۶۰ آلمان، هلند و بلژيك براي رسيدن به سكوي قهرماني با انگليس به رقابت پرداختند و تيم IFK گوتبورگ نيز در سال ۱۹۸۲ و ۱۹۸۶ با قهرماني خود پرچم سوئد را افراشته ساخت. در حقيقت بين سال هاي ۱۹۶۸ و ۱۹۸۴ فقط يك تيم از جنوب اروپا (يوونتوس در سال ۱۹۶۶) اين پيروزي صرف شمالي ها را مختل كرد و بر تيم هايي مثل ليدز، ليورپول، بروسيا مونشن گلادباخ و تاتنهام غلبه كرد. طي اين دوران اين تيم دو بار قهرمان شد.
موفقيت هاي ايتاليا
پس از پيروزي هاي مداوم رئال مادريد در اواسط دهه ،۱۹۸۰ باشگاه هاي ايتاليايي براي برتري در تورنمنت هاي دهه ۱۹۹۰ خود را آماده كردند. اين رويه با پيروزي باشگاه ناپولي در سال ۱۹۸۹ آغاز شد. باشگاه هاي ايتاليايي طي يازده فصل هشت بار قهرمان شدند. اينتر ناتزيوناله نيز سه بار قهرمان شد. در نهايت گالاتاسراي در آخرين فصل اولين جايزه اروپايي تركيه را نصيب اين كشور كرد.
فينالي مفرد
012275.jpg

به استثناي فينال سال هاي ۱۹۶۲ و ۱۹۶۵ كه به ترتيب در بارسلونا و تورين برگزار شدند، اين فينال مثل دوره هاي قبلي كه دو جبهه داشت نبود. شكل اين تورنمنت در سال ۱۹۹۸ تغيير كرده و به صورت يك سويه درآمد. اين فينال كاملاً ايتاليايي بود و اينتر و لاتزيو به مصاف هم رفتند. آن سال استاديوم پارك دپرنس شهر پاريس شاهد ديداري بود كه با نتيجه ۳ بر صفر به پايان رسيد. فصل بعد استاديوم لوژنيكي مسكو نيز ميزبان پارما و مارسي بود. براي سومين بار يكي از باشگاه هاي فرانسوي به فينال رسيده بود و براي سومين بار هم آنها فينال را واگذار كردند.
ادغام دو جام
از دوره ۲۰۰۰ ـ ۱۹۹۹ برندگان جام هاي خانگي مي توانستند به جام يوفا راه يابند. تصميم گرفته شد كه جام برندگان جام اروپا نيز برگزار نشود. به علاوه باشگاه ها از سومين مرحله مقدماتي جام قهرمانان اروپا حذف مي شدند و هشت تيمي كه در ليگ كشورشان سوم شده بودند در پايان مرحله اول گروهي در رقابتي مشابه براي نبرد در جام يوفا آماده مي شدند. اين رقابت ها متشكل از سه تيم انتخاب شده در بازي جوانمردانه، سه برنده جام اينترتوتو يوفا و برندگان برخي جام هاي خانگي بود.
ركوردداران
اينتر، يوونتوس و ليورپول ركورد موفقيت در سه فينال جام يوفا را دارند. رئال مادريد، تاتنهام هاتسپر، پارما، بروسيا مونشن گلادباخ، گوتبورگ و فاينورد هريك دوبار قهرمان اين رقابت ها شده اند.

حاشيه ورزش

• خارجي بگيريد
در چند هفته اخير در مسابقات باشگاه هاي فوتبال سوريه تغيير و تحولات زيادي پيش آمده است. گويا سوري ها هم مثل ما ملت كم حوصله اي هستند و به مجردي كه يك تيم دچار ضعف مقطعي مي شود، دمار از روزگار مربي تيم درمي آورند. جالب است كه در تغيير و تحولات باشگاه هاي سوري نزديك به ۲۰ نفر از كار بركنار شده يا استعفا داده اند. از جمله اين مربيان مستعفي يا بركنار شده، مربي تيم حطين يعني ديبو شيخو، جميل جرو مربي تيم الكرامه و حسن الشاذلي مربي مصري تيم الاتحاد است. جالب است كه عماد خانكان مربي جديد تيم الكرامه پنجمين مربي در يك سال اخير است. پيشنهاد مي كنيم كه مسئولان باشگاه هاي فوتبال از مربيان خارجي دعوت به كار كنند و بعد آنها را اخراج كنند. اين طوري كيفش بيشتر است. نمونه بسيار خوب و قابل الگوبرداري آن هم تيم استقلال است.

• پولتان را بريزيد تو جوب
012285.jpg

يكي ديگر از مسائل جالب توجه اين روزها، بحث هاي پيراموني دو باشگاه پرطرفدار اما بيمار قرمز و آبي است. علي كفاشيان در مصاحبه اي اعلام كرده كه مديران دو باشگاه بهتر است هرچه زودتر شرايط را براي ورود استقلال و پرسپوليس به بازار بورس فراهم كنند.
نكته جالب اينجاست كه اتفاقاً همين مديران هستند كه مانع اصلي بر سر سهامي شدن باشگاه ها به حساب مي آيند. مديراني كه هريك چند درصد عمده از سهام را در اختيار دارند و هيچ حركتي براي واگذار كردن قسمت عمده سهام بر مردم نمي كنند. از سوي ديگر چطور مي توان از مردم توقع داشت كه پول هايشان را در محيطي سرمايه گذاري كنند كه هيچ اميد سودآوري و بازگشتي به آن نيست. تنها بازيكنان پرمدعاي اين دو تيم و كادر فني آبي و قرمز هستند كه از اين راه به سودهاي كلاني دست پيدا مي كنند. ثانياً هنوز هيچ كس به درستي از منابع درآمدزايي اين دو باشگاه كه از سوي مديران آن سري تلقي مي شود اطلاعي ندارد، با اين وضع چطور مي توان به سرمايه گذاري مردم آن هم در چنين شرايط اقتصادي اي اميدوار بود. آيا شما حاضريد پولتان را در جوي آب بريزيد؟

• تقصير چارت فعلي است
باشگاه استقلال همچنان كانون توجه خبرنگاران، مردم و علاقه مندان فوتبال است. در حالي كه همگي، استدلال ها و سخنراني هاي گرم و غرايي راجع به ناكامي هاي استقلال دارند و در كوچه و پس كوچه و بقالي و پارك تحليل هاي متفاوتي به گوش مي رسد، هيأت مديره جديد مشغول بررسي و تنظيم تشكيلات اداري جديدي براي باشگاه هستند. طبق گفته هاي فتح الله زاده مديرعامل علاقه مند به استعفاي استقلال الگوي چارت سازماني جديد از باشگاه هاي موفق اروپايي برداشته شده است. حالا بايد ديد آدم هاي قديمي در چارت جديد تغيير خواهند كرد يا نه؟ شايد هم دليل اصلي گرفتاري هاي استقلال در اين فصل چارت سازماني كهنه و قديمي اين باشگاه بوده است. به هر حال اميد است مديران باشگاه استقلال هرچه زودتر براي نابود كردن چارت قديمي، اين غده سرطاني بدخيم و پليد اقدام كنند. پيشاپيش ورود چارت جديد را خير مقدم مي گوييم.

• سوغات گرگان
012305.jpg

از قديم گفته اند: «بسيار سفر بايد تا پخته شود خامي. » حالا كه فكر مي كنيم مي بينيم كه ظاهراً اين ضرب المثل در زمان جديد موارد استثنايي هم پيدا كرده. يك نمونه آشكارش هم سفر احمدرضا عابدزاده به گرگان است. عابدزاده كه براي يك امر تجاري به گرگان سفر كرده بود، دچار دردسرهاي زيادي شد. ظاهراً استقبال بيش از حد مردم براي ديدن وي و خراب شدن حال احمدرضا حتي منجر به پرتاب سنگ و غيره نيز شده است.
اما جالب ترين سوغاتي اين سفر اين جمله است: «اگر هواداران و مسئولان بخواهند، رهبري تيم پرسپوليس را برعهده مي گيريم. » ظاهراً احمدرضا عابدزاده يادش رفته كه دو سال قبل آن هم در اوج سلامتي نتوانست بازيكنان پرسپوليس را براي بيعت با خودش مجاب كند. ضمن آنكه مطمئناً هنوز از لحاظ جسماني حال وي براي مربي گري فوتبال آن هم تيم پردردسر و پرحاشيه اي مثل پرسپوليس مساعد نيست. در پرسپوليس حتي گاو نر و مرد كهن هم لنگ انداخته اند.

• وفادار به باشگاه
الحق بايد به هوش و ذكاوت سرشار اين فوتباليست هاي ما آفرين گفت. در حالي كه خيلي از باشگاه هاي مشهور و پولدار دنيا مثل راپيد وين، اينترميلان، اونترميلان، ترمينال جنوب و. . . با چك هاي سفيد و گوني هاي اسكناس به دنبال بازيكناني مثل علي كريمي و فرهاد مجيدي هستند، اما بازيكنان مورد نظر همچنان عبور از صف دفاعي آهنين تيم هاي مطرح امارات متحده عربي! را ترجيح مي دهند و دوست ندارند به ليگ هاي كم اهميت مثل ايتاليا، آلمان، انگليس و اسپانيا بروند. اين لئوبين هاكر اجنبي مربي تيم در پيت آژاكس هم كه لحظه اي فرهاد مجيدي را راحت نمي گذارد تا اين بچه قرارداد جديدش با الوصل را با خيال راحت تمديد كند.

|  ادبيات  |   اقتصاد  |   ايران  |   جهان  |   علم  |   ورزش  |
|  هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |