دوشنبه ۲۴ شهريور ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۱۶۷
پوشاك ؛ همان دشواري هاي هميشگي
مردم بايد بدانندچه مي پوشند
اگر لباس ها برچسب داشته باشند و روي آن مشخصات واقعي نوشته شود مردم با آگاهي از نحوه مصرف مي توانند استفاده بيشتري از آن صورت دهند.
بسياري از بيماري هاي پوستي ناشي از ناآگاهي مردم در مورد جنس پوشاكي است كه مي پوشند.
توليدكنندگان با توجه به رواج توليد زيرپله اي و وجود نداشتن فرهنگ برچسب خواني، حاضر نيستند هزينه نصب برچسب و تأييد آن را بپذيرند.
000695.jpg

گرچه تنوع به بازار پوشاك بازگشته، اما عدم توجه به حقوق مصرف كنندگان موجب شده بسياري از مردم به پوشاك داخلي اعتماد نكنند. پوشاك عرضه شده در بازار داخلي معمولا ً بدون برچسب معرفي ويژگي هاي آن در اختيار مصرف كننده قرار مي گيرد، و اگر هم اين برچسب روي لباس وجود داشته باشد اطميناني وجود ندارد كه جزئيات مربوطه حقيقت داشته باشد.
هدر رفتن پول 
كمتر مانتويي در بازار تهران يافت مي شود كه برچسبي روي آن نصب شده باشد و مشخص كند كه چگونه بايد شسته يا اتو شود. تعداد زيادي از مردم هستند كه سالانه پول  بسياري براي خريد لباس و پوشاك به هدر مي دهند. آن هم فقط به اين دليل كه نحوه استفاده مفيد از آن را نمي دانند به عبارتي چون لباس ها ليبل يا شناسنامه ندارند، مصرف كننده نمي داند كه با چه درجه اي شستشو يا اتو كند. در نتيجه لباسي را كه بايد مثلا ً ظرف مدت يك سال استفاده كند چهار ماه هم بيشتر دوام نخواهد داشت. اما به راستي چرا پوشاك توليد شده در كشور يا وارداتي، نبايد داراي شناسنامه باشند و آيا در صورت داشتن شناسنامه مشكل اصلي مردم رفع مي شود. به عبارتي ديگر آيا مردم در خريد پوشاك و منسوجات به شناسنامه اهميت مي دهند يا نه؟ سرور آشتياني يك زن خانه دار مي گويد: من تا به حال لباسي نخريده ام كه روي آن نوشته باشد در اين درجه شست و شو و يا اتو شود. اصولا ً اين مسأله اي است كه توليدي هاي پوشاك ما به آن توجهي ندارند. مردم هم به قدر كافي گرفتاري دارند بنابراين ميلي ندارند كه با مشاهده خراب شدن لباس هايشان به توليدكنندگان مراجعه كنند. در ثاني آيا توليدكنندگان مي پذيرند كه خسارت مصرف كنندگان را پرداخت كنند.
بدون شناسنامه 
زهرا نادري يك زن خياط مي گويد: بر روي پارچه نيز شناسنامه وجود ندارد معمولاً  فروشندگان و بزازان به خريداران هشدار
مي دهند كه چنين و چنان كنيد. از طرف ديگر شايد براي مردم اهميت نداشته باشد كه پارچه و لباس شناسنامه دارد يا ندارد. آنها فقط مي خواهند لباس مناسب با قيمت ارزان تهيه كنند. بنابراين به اين چيزها اهميت نمي دهند. توليدكنندگان هم با توجه به شرايط و خواست و نياز بازار توليد مي كنند. بنابراين براي آنها اهميتي ندارد كه لباس مارك يا شناسنامه داشته باشند يا نه. دولت هم نظارتي بر توليدكنندگان ندارد. هر كسي هركاري خواست انجام مي دهد. مهندس جمشيد بصيري دبير انجمن صنعت نساجي در اين باره مي گويد: طبيعي است اگر لباس ها بر چسب قيمت و شناسنامه داشته باشند از نظر اقتصادي براي مردم صرفه دارد. به عنوان مثال لباسي كه قرار است چهار ماه كار كند دو سال قابل استفاده خواهد بود. وي ادامه داد: در تمام دنيا براي حفظ حقوق مصرف كننده لباس ها و منسوجات داراي شناسنامه است. حتي در بسياري از دانشگاههاي كشورهاي اروپايي علا ئمي براي برچسب گذاري بر لباس ها و پوشاك به دانشجويان آموزش داده مي شود. به عنوان مثال اگر شما يك پيراهن خارجي بخريد قطعاً دركنار ماركآن شش علا مت كه هر كدام مفهمومي را مي رساند ديده مي شود. اما در ايران چنين نيست. ده سال پيش انجمن نساجي پيشنهاد برچسب گذاري و شناسنامه دار كردن منسوجات داخلي را به مو‡سسه استاندارد داد. اي-ن پيشنهاد به سرعت در شوراي عالي استاندارد به تصويب رسيد. امابه نظر مي رسد هدف مو‡سسه استاندارد از انجام اين كارفقط حمايت از مصرف كننده نبود چرا كه بلا فاصله پس از تصويب اين طرح و اجباري شدن استاندارد برچسب گذاري موسسه استاندارد از توليدكنندگان خواست كه بابت برچسب گذاري مبالغي را به مو‡سسه استاندارد پرداخت كنند. اينجا شروع درگيري توليدكنندگان با مو‡‡سسه استاندارد بود. چون توليدكنندگان فكر مي كردند برچسب گذاري بر روي محصولا ت و اجباري كردن استاندارد آن يكي از وظايف اصلي مو‡سسه استاندارد است.
بصيري با اشاره به اين نكته كه بسياري از امراض و بيماري هاي پوستي ناشي از اين است كه مردم نمي دانند چه مي پوشند، افزود: نا آگاهي مردم در زمينه پوشش لباس باعث شده كه هزينه هاي هنگفتي را سالا نه براي درمان متحمل شوند. در صورتي كه اين حق مردم است كه بدانند چه مي پوشند.
علي زماني يك فروشنده در اين زمينه مي گويد: توليد لباس و پارچه به قدري زياد است كه عملا ً چنين كاري را نمي شود انجام داد از طرف ديگر از كجا معلوم آنچه تحت عنوان شناسنامه زده مي شود. كاملا ً درست باشد.
كدام استاندارد؟
فريد قديري مهندس صنعت نساجي با بيان اين نكته كه رعايت استاندارد توليد پوشاك چيزي نيست كه بتوان آن را با نصب برچسب استاندارد رعايت كرد گفت: توليدكننده بايد براي جلب اطمينان و رضايت مصرف كننده و به منظور تأمين نياز آنها، موارد استاندارد را رعايت كنند.
وي مي گويد: پوشاك به طور معمول داراي يك سري استانداردهاي نه اجباري، بلكه طبيعي است بدين معني كه مثلا ً تا حدامكان نبايد از الياف مصنوعي در لباس هاي زير استفاده  شود. اين به دليل ايجاد الكتريسيته ساكن ناشي از تماس الياف مصنوعي با بدن است كه البته همين الكتريسيته ساكن مي تواند زمينه ساز ايجاد بيماري و حساسيت باشد.
همچنين نخ مورد نياز براي تهيه پارچه پيراهن بايد همواره مخلوطي از پنبه و پلي استر باشد. وجود پنبه مي تواند باعث جذب رطوبت و عرق بدن شود و رنگ پذيري و شفافيت مناسب پارچه را باعث شود و پلي استر نيز باعث عدم چروك پذيري پيراهن مي شود.
000705.jpg
000710.jpg

بنابراين ملا حظه مي كنيد كه يك توليدكننده پارچه يا پوشاك اگر اين موارد را بتواند شناسايي كند، قطعاً موارد و نكات استاندارد نيز رعايت خواهد شد.درمورد برچسب گذاري و نصب علائم استاندارد بر روي پوشاك بايد گفت، تا زماني كه كيفيت پوشاك ايراني به حد استاندارد نرسد، نصب اين علا ئم هيچ كمكي به شناسايي نوع محصول نخواهد كرد. مثلا ً زماني كه فقط معدودي از توليدكنندگان، پيراهن ۱۰۰ درصد پنبه اي توليد مي كنند و روي اغلب پيراهن ها بر چسب ۱۰۰ درصد پنبه اي نصب شده است، اين برچسب استاندارد نيست. بنابراين اگر توليدكننده هاي شاخه هاي مختلف پوشاك نظير پيراهن، شلوار و كت بتوانند از پارچه هاي مخصوص هر شاخه استفاده كنند دراين صورت استاندارد معنا پيدا خواهد كرد. البته موسسه استاندارد و تحقيقات صنعتي نيز بايد همكاري لا زم را در اين زمينه با صنايع نساجي به عمل بياورد، نه اينكه بابت نصب برچسب ازتوليدكنندگان پول دريافت كند. متأسفانه امروز در صنعت توليد پوشاك شاهد وجود كارگاه هايي هستيم كه با توليدات بدون كيفيت و البته تبليغات فراواني كه در رسانه ها مي كنند بازار مصرف را قبضه كرده اند. پوشاك بعد از غذا دومين مايحتاج اصلي و مورد نياز خانواده ها به شمار مي رود. بنابراين همواره مسأله مد و كيفيت مي تواند روي فروش پوشاك مو‡ثر باشد. مينو السادات ميرمحمدي، يك كارمند مي گويد: به نظر من اگر مردم پول هايشان را جمع كنند و يك دست لباس خارجي بخرند به مراتب خيلي بهتر است. تا اين كه پيراهني را بخرند كه مشخص نيست جنسش چيست. خريد لباس هاي خارجي ازهر نظر به نفع مردم است. هر چند ممكن است به ظاهر خيلي گران باشد اما اين اطمينان هست كه چند سال مي توان از آن استفاده كرد.
مسعود حسين زاده مدير عامل يك شركت توليدي در اين زمينه مي گويد: در كشورهاي اروپايي مو‡سسه اي براي نظارت بر كيفيت و برچسب گذاري محصولا ت وجود ندارد، ولي در آن كشورها كه بازار رقابتي است و فرهنگ خريد مردم بالا  است توليد كننده به شدت مي ترسد كه نامش خدشه دار شود. در آن كشور مثلا ً اگر شخصي از فروشگاهي لباسي راخريداري كند كه خلا ف آن چيزي كه رويش نوشته شده باشد فرد مي تواند شكايت و ادعاي خسارت كند. در آن كشورها قوانين و قواعد به حدي محكم است كه توليدكننده با دقت همه چيز را مورد بررسي قرار مي دهد.
وي تأكيد مي كند: آموزش و تبليغات در زمينه بالا  بردن كيفيت و رعايت استاندارد، جزئي از برنامه هاي اصلي دولت در كشورهاي پيشرفته است از طرفي چون اقتصاد خصوصي در آن كشورها رواج دارد هدف توليدكننده سود از طريق جذب مشتري است.
بهزاد رعيت خاكي مدير عامل يكي از واحدهاي بزرگ توليد پوشاك در اين زمينه مي گويد: در ايران به دلا يل مختلف از جمله محدوديت واردات و فقدان آموزش باعث شده فرهنگ خريد لباس رشد نكند. در چند سال اخير با حضور چند شركت موفق در زمينه پوشاك اين فرهنگ كمي تغيير كرده است.
اما درعين حال بايد خاطرنشان ساخت كه پنبه موجود نمي تواند جواب كل دنيا را بدهد. يعني همه لباس ها نمي توانند از الياف طبيعي تهيه شوند. بنابراين پوشاك و منسوجاتي با ساير الياف براي تأمين نياز مردم راهي بازار مي شود. از طرف ديگر چون پشم و پنبه قيمت گراني داردهمه مردم قادر به خريد آن نيستند. بنابراين لا زم است كه برچسب يا مشخصاتي روي پوشاك درج شود. وي خاطر نشان مي كند: فروشندگان بايد آگاهي و اطلاعات لا زم را داشته باشند كه در اختيارمصرف كنندگان قرار دهند. درعين حال تعداد توليدكنندگان نيز بايد مشخص باشد تا نظارت بر روي آنها شكل بگيرد. اما هم اكنون تعداد زيادي از توليد كنندگان زير پله اي هستند كه پوشاك توليد مي كنند و كسي كاري به كار آنها ندارد.
مجيد صالحي يك فروشنده مي گويد: در ايران فرهنگ برچسب خواني جايي ندارد. از طرف ديگر مو‡سسه اي براي كنترل و نظارت وجود ندارد و در نهايت توليد كننده با وجود هزينه هاي سرسامآور توليدي انگيزه اي براي توليد با كيفيت و برچسب گذاري ندارد.
امين صادقي دانشجوي رشته نساجي مي گويد: پوشاك تقلبي در بازار به حدي است كه مردم به فكر برچسب و شناسنامه نمي افتند عموماً مردم جنس خوب را در مارك ها جستجومي كند. در كشور ماكه قاچاق كالا  زياد است و قانون كپي رايت وجود ندارد چسباندن برچسب شناسنامه نيز تأثير چنداني درميزان خريد مردم نخواهد داشت. حال بايد ديد كه چرا چنين وضعي در پوشاك كشور حاكم است. اين كه چرا مردم در هنگام خريد به شناسنامه و ليبل اجناس توجه نمي كند؟ چرا توليدكنندگان خود را ملزم برچسب گذاري نمي دانند و چرا دولت و نهادهاي مربوط براي فرهنگ سازي و حفظ حقوق مصرف كننده حاضر به استفاده از ابزارهاي ارشادي و كنترلي خود نيستند؟

گفت و گو با ارژنگ امير فضلي در مورد پول، اقتصاد و خرج كردن
دارم! مي خورم، مي پوشم، مي گردم، مي روم...
ندارم! نمي خورم، نمي پوشم، نمي گردم، نمي روم...
زهرا رنجبر
000730.jpg

شرايط اقتصادي تهران مثل خيابان هايش است، يك روز يك طرف را مي كنند، يك سال مي ماند، فردا آن طرفش را مي كنند، يه خورده اش صاف است، يه خورده اش چاله چوله دارد، آسفالت نو دارد، آسفالت كهنه دارد، خلاصه خيلي قشنگ است و همه كنار هم تردد مي كنند
ارژنگ امير فضلي ديپلمه گرافيك. متولد ۱۳۴۹ در تهران است، او بازيگري را به صورت جدي و حرفه اي در سال ۱۳۶۷ با بازي در تئاتر آغاز كرد و اولين تجربه بازيگري اش را در تئاتر «تجربه اي بر مسلم بن عقيل» به كارگرداني دكتر محمود عزيزي به دست آورد. ارژنگ اميرفضلي از سال ۱۳۷۱ كار بازيگري طنز را با تلويزيون شروع كرد. «زمستان ۷۱ »و به دنبال آن:«نوروز ۷۲»، «ساعت خوش»،«پرواز ۵۷» ، «آقاي حسابي».اين چند نفر «هژيرها»،«حرف تو حرف» و ... عناوين سريال هاي طنزي است كه او در آن حضور داشته است. او همچنين نويسنده، كارگردان و بازيگر مجموعه «همينه» در برنامه كودك است كه هم اكنون از تلويزيون در حال پخش است. ارژنگ امير فضلي همچنين فيلم ويدئويي «سياره سبز» و مجموعه نمايشي«آتيه» را به سفارش حوزه هنري سازمان تبليغات اسلا مي«سوره» تهيه كرده است. حال با هم نقطه نظرات ارژنگ اميرفضلي را در باب مسائل اقتصادي روزي مي خوانيد.
از كجاها بيشتر خريد مي كنيد؟
از سوپر ماركت ها، جايي كه بتوان به صورت كلي خريد كرد.
آيا براي خريد كردن دنبال مراكز ارزان مي رويد؟
صددرصد، همه مي روند.
آيا از دستفروش  و حراجي خريد مي كنيد؟
خيلي دوست دارم.
تا به حال شده چيزي تن كسي ببينيد، خوشتان بيايد، برويد بخريد؟
نه، خوشم هم بيايد، نمي روم بخرم، مي گويم قشنگ است ولي نمي روم بخرم.
تبليغات چه اثر روي شما براي خريد دارد؟
تبليغات معمولا ً دروغ هم مي گويند، بنابراين خريد اول روي حساب ريسك است و انتظار ندارم چيز خوبي از آب در بيايد، ولي سعي مي كنم از چيزي كه مي خرم مطمئن باشم.
در مورد خريد مواد غذايي چه نكاتي را رعايت مي كنيد؟
هرچه تهيه اش راحت باشد مي گيرم، ديگر فرقي نمي كند.
بيشتر به ارزان بودن توجه مي كنيد يا به كيفيت؟
به هر دو توجه مي كنم، نصف به نصف.
آيا براي منزل خريدي انجام مي دهيد يا
گاه و بيگاه خريد مي كنيد؟
كل خريدهايم را خودم انجام مي دهم.
000735.jpg

چند درصد از درآمدتان براي خريد مصرف مي شود، چه مقدار شخصي و چه مقدار خانگي است؟
تقريبا ۷۰ درصد آن خريد خانگي و ۳۰ درصد خريد شخصي است.
به نظر شما خريد ضروري چه نوع خريدي است؟
بخري، بخوري، شيكمت سبر بشه!
شرايط اقتصادي حاكم بر تهران را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
مثل خيابان هايش است، يك روز يك طرف را مي كنند، يك سال مي ماند، فردا آن طرفش را مي كنند، يه خورده اش صاف است، يه خورده اش چاله چوله دارد، آسفالت نو دارد، آسفالت كهنه دارد، خلاصه خيلي قشنگ است و همه هم تردد مي كنند.
آيا مي توانيد راه حلي بدهيد كه هر كسي با درآمد خود، خرجش را تطبيق دهد؟
اگر بلد بودم مي رفتم اقتصاددان مي شدم و يا كارخانه مي زدم. فكر مي كنم همه بلدند چه كار كنند!
آيا درآمد و هزينه هاي شما هماهنگي دارد؟
يك مدت دارم مي خورم، مي گردم، همه جا مي روم، يك مدت ندارم، نمي خورم، نمي گردم، نمي روم و نميآيم. يك مدت قرض مي كنم مي خورم، مي روم و ميآيم. بعد كه پول دستم آمد، بدهي هايم را مي دهم. فكر مي كنم سيستم زندگي همه هنرپيشه ها و بازيگرها اين طور باشد، كه اين هم به خاطر نوسان درآمدشان است، ما دائم كار نداريم و دائم پول نمي گيريم، بنابراين حقوق و درآمد ثابتي هم نداريم، در اين كار هم نمي توان دو شغله بود. يك بازيگر سينما در سال فوقش دو يا سه فيلم كار بكند، در تلويزيون هم كار ما به صورت دوره اي است،مثلا ُ خود من سه ماه بهار بيكار بودم، دو ماه تابستان كار كردم، بعد دوباره الا ن بيكار هستم و كارهاي خرده ريز مي كنم اگر بشود! متن مي نويسم مي رود ! ما به خاطر درآمد متغيرمان به نسبت كساني كه درآمد ثابت دارند هميشه در دلهره هستيم كه فردا خانه نشين مي شويم يا نه. كاري سراغمان ميآيد يا نه!
چه مقدار از غذاي آماده استفاده مي كنيد و چه مقدار درمنزل آماده مي كنيد؟
اگر بيرون باشم كه بيرون مي خورم، اگر هم خانه باشم سفارش مي دهم برايم بياورند.
آيا از بازار تهران هم خريد مي كنيد؟
بندرت ،چرا كه شلوغ است و ترافيك دارد . بيشتر از سركوچه و خيابان نزديك خانه خريد مي كنم، گاهي هم بازار تجريش مي روم، چون اين بازار را خيلي دوست دارم.
چه مقدار از درآمدتان صرف خريدهاي فرهنگي مي شود؟
ده درصد خريد فرهنگي دارم، بيشتر نوار بعد هم كتاب. اگر هم بتوانم صنايع دستي كه خيلي دوست دارم، اينهايي هم كه دارم يك مقدارش را خودم خريدم بقيه را هم برايم كادو آورده اند.
مستأجري را ترجيح مي دهيد يا صاحبخانه بودن را؟
فكر نمي كنم كسي مستأجري را دوست داشته باشد، مگر اين كه پول زيادي داشته باشد، من درخانه پدري ام به سر مي برم و همه خانواده ام اينجا زندگي مي كنند.
حساب بانكي شما از چه نوع حسابي است؟
يك حساب قرض الحسنه دارم در بانك ملي كه سالي دو روز پر مي شود، بقيه اش هميشه خالي است. كارتهاي اعتباري هم ندارم ، پولي كه مي رسد خرج مي شود، ديگر به آنجا نمي رسد كه در حساب بگذارم و دوباره بردارم.
مازاد درآمدتان را چه مي كنيد؟
چنين چيزي ندارم، اين سو‡ال براي كسي است كه درآمد ثابتي دارد و اگر آخر ماه چيزي اضافه آمد، كاري با آن بكند. اما من مازاد درآمدي ندارم. البته اگر اضافه بيايد سعي مي كنم جمع كنم و اگر بشود در آينده زميني بخرم.
آيا از كسي پول توجيبي مي گيريد؟
به قيافه و سن و سالم نميآيد، اگر فكر مي كنيد بهم ميآيد، مي گيرم! ولي اگر پول كم بياورم قرض مي گيرم و با لب و لوچه آويزان پيش مادرم مي روم البته اين كم اتفاق نمي افتد.
از درآمدتان به كسي هم كمك مي كنيد؟ چند درصد آن را؟
اگر بشود ده تا بيست درصد. ممكن است گاهي پيش بيايد اما اگر لا زم شد حتماً اين كار را مي كنم.
آيا نوسان درآمد براي شما مشكلي هم ايجاد كرده؟
فكر مي كنم به اين سيستم عادت كرده ام. حاضر نيستم حقوق ثابت داشته باشم، البته به آن شكل هم نگران آينده نيستم، چون به فكر فردا نيستم، فردا هرموقع آمد بهش فكر مي كنم، پس برايم مهم نيست، من اگر يك ميليون دستم بيايد، نيمي از آن مي رود براي قرض ها، با بقيه اش هم چاله و چوله ها را پر مي كنم، اگر مي شد كه هنرمندان يك حقوق ماهيانه ثابت داشتند، ديگر در زمان هاي بيكاري دست و پايشان نمي لرزيد.
آيا براي ديگران زياد خرج مي كنيد؟
خير.
به نظر خودتان آدم ولخرجي هستيد؟
روزگاري بود كه ولخرجي مي كردم.
آيا قسطي جنس مي خريد؟
اصلا ً نمي خرم. اگر نداشته باشم نمي خرم. از قسط و قرض بدم ميآيد، داشته باشم مي خرم، نداشته باشم نمي خرم.
اجناس خارجي را ترجيح مي دهيد يا اجناس ايراني را؟
بستگي به كيفيت آن دارد، ايراني باشد با كيفيت خوب، ايراني مي خرم اگر نباشد خارجي اش را مي خرم.
پولتان را به چه شكلي حمل مي كنيد؟
بيشتر چك مسافرتي مي گيرم، از اول امسال تا حالا  يك بار رفتم بانك و آن هم چك مسافرتي گرفتم.
آيا از وسيله نقليه عمومي هم استفاده مي كنيد؟
از وقتي ماشين خريدم ديگر استفاده نكردم، قبل از آن چرا، اگر پول داشتم آژانس مي گرفتم، كم داشتم تاكسي، نداشتم هم از اتوبوس. بستگي به جيبم داشت.
آيا به خاطر محبوبيت به شما تخفيف هم مي دهند؟
بعضي جاها بله، بعضي جاها هم خير. نمي توانم چيز بيشتري بگويم، بعضي تزشان اين است كه آقا هنرپيشه است، حتماً وضع اش خوب است ازش بيشتر بگيريم.
آيا توصيه اي براي جوانان داريد كه پولشان را چگونه خرج كنند؟
پول هايشان را جمع كنند و چيزهاي اساسي و اوليه زندگي شان را مثل ماشين، موبايل، تلويزيون و ... را بخرند.
تاكنون به شما پيشنهاد سرمايه گذاري در كاري شده؟
پيشنهاد تأسيس شركت بوده، براي دفتركار، اما قبول نكرده ام چون همه شان معمولا ً چك هايشان برگشت مي خورد و ورشكست مي شوند، بعد هم مي بينيد كه پولتان را گذاشته ايد بعد هم هيچي به هيچي! من زماني كه ۲۳ ساله بودم آمدم و روي دلا ر سرمايه گذاري كردم، حول و حوش ۷۰۰ هزار تومان آن زمان دلا ر خريدم، همه چيزم را هم فروختم، در عرض شش ماه هفتصدهزار تومانم، چهارصد هزار تومان شد، به خودم خنديدم و گفتم كه من اهل اين كار نيستم، الا ن هم اگر مطمئن نباشم ديگر اين كارها را نمي كنم.
چه نظري در مورد صرفه جويي داريد؟ آيا با وضع اقتصادي فعلي مي توان صرف جويي هم كرد؟
گاهي صرفه جويي خودكار برحسب درآمد رخ مي دهد، البته خودم طي سال ها هرچه درآوردم خرج كردم، معمولا ً اندوخته هايي را براي روز مبادا كنار نگذاشته ام، اما گاه وبيگاه هم صرفه جويي كرده ام كه مثلا ً بتوانم ماشين يا موبايل بخرم.
ماشين خارجي را ترجيح مي دهيد يا توليد داخلي را؟
ماشين من پژو و توليد داخل است. با توليد خارجي مخالم، چون لوازم يدكي اش خيلي گران است. درآمد زيادي هم ندارم و نمي توانم ماشين خارجي داشته باشم.
چه تعريفي از پول داريد؟
پول خوب است و دوستش دارم، تا به حال از پول بدم نيامده و فكر نمي كنم كسي هم بدش بيايد.
اگر بسيار ثروتمند شويد چه مي كنيد؟
به من هرچي پول بدهيد كم است، اگر پول زيادي دستم بود، سرمايه گذاري مطمئن مي كردم بعد هم با خيال راحت زندگي مي كردم و دغدغه پول فردايم را نداشتم كه دارم بخورم يا ندارم نخورم!

نمايشگاه تجهيزات آموزشي  و لوازم التحرير
000700.jpg
سومين نمايشگاه بين المللي تجهيزات آموزشي، كمك آموزشي، لوازم التحرير، اتوماسيون و ماشين هاي اداري از فردا به مدت ۵ روز در محل نمايشگاه بين المللي تهران برگزار مي شود.
به گزارش خبرنگار ما اين نمايشگاه با دو هدف ارتقاي سطح آگاهي مردم و گروه هاي مرتبط با بخش آموزش و تبادل دانش فني و توليد لوازم التحرير و ماشين هاي اداري برگزار مي شود.
دكتر علي اعتدالي رئيس ستاد اجرايي نمايشگاه درباره جزئيات برگزاريآن گفت: «با توجه به اهميت ارتقاي وسائل آموزشي و كمك آموزشي در كشور در اين نمايشگاه جديدترين تكنولوژي آموزشي در جهان در معرض ديد مردم قرار مي گيرد.» وي افزود: «حضور شركت هاي صنايع آموزشي و تجهيزات مدارس در اين نمايشگاه با هدف برقراري ارتباط با مؤسسات و شركت هاي صاحب نام و معتبر خارجي صورت گرفته تا اين شركت ها بتوانند با فناوري روز آموزش دنيا آشنا شوند.»
به گفته اعتدالي شركت هايي از كشورهاي سوئد، آلمان، ژاپن، هند، تركيه، كره جنوبي، فرانسه، سنگاپور، استراليا، تايوان، انگليس و چين يافته هاي خود را در زمينه تجهيزات آموزشي و كمك آموزشي و توليد لوازم التحرير، اتوماسيون و ماشين هاي اداري عرضه مي كنند.
همچنين در اين نمايشگاه زمينه براي مبادله دانش فني ميان شركت ها و بخش هاي مرتبط با آموزش و توليد لوازم التحرير برقرار است. در چنين شرايطي پيش بيني مي شود استمرار برگزاري اين نمايشگاه بتواند در بالا  بردن سطح كيفي آموزش و وسائل كمك آموزشي مفيد واقع شود.
با توجه به اينكه همه ساله در ماه شهريور اصناف مرتبط با بخش لوازم التحرير و فروشگاه هاي بزرگ مانند شهروند و رفاه مايحتاج مورد نياز خانواده ها را در زمينه لوازم التحرير و وسائل كمك كمك آموزشي عرضه مي كنند، در نمايشگاه بين المللي فروش محصولا ت صورت نمي گيرد و صرفاً بحث ارتقاي سطح آموزش اقشار مختلف مردم و برقراري ارتباط ميان فعالا ن اين بخش در نمايشگاه مطرح است.
دراين نمايشگاه ۱۱۰ شركت داخلي و خارجي محصولا ت و دانش خود را عرضه مي كنند.
عموم مردم مي توانند از فردا از ساعت ۱۰ تا ۱۸ براي بازديد از اين نمايشگاه به محل دائمي نمايشگاه هاي بين المللي تهران مراجعه كنند.

چاي ايران در «موزه كاناياي ژاپن »
براي نخستين بار چاي ايران در «موزه كاناياي ژاپن» در معرض بازديد و استقبال هزاران بازديدكننده قرار گرفت. به گزارش بخش اطلا ع رساني معاونت خودكفايي حوزه هنري در اين موزه ۹۰ نوع چاي مختلف از ۲۵ كشور جهان به معرض نمايش گذاشته شد كه چاي ايران براي نخستين بار از زمان تأسيس موزه (۱۹۹۸ ميلا دي) تاكنون در معرض بازديد علا قه مندان قرار گرفت.
بر سر در ورودي موزه چاي كاناياي كه بزرگترين موزه چاي در كشور ژاپن محسوب مي شود، جمله «چاي ايراني درياي خزر بنوشيد» به چشم مي خورد. چاي ارسال شده از سوي ايران كه در پنج طعم مختلف (ليمو، ترنج دارچين، هل و صبحانه) عرضه شده است، از اول تا پايان اگوست (۱۰/۵/۸۲ تا ۹/۶/۸۲) با شعار «بياييد سفري به دنياي چاي جهان داشته باشيم» به بازديدكنندگان عرضه شد كه مورد استقبال هزاران علا قه مند قرار گرفت. مسئولا ن موزه چاي كاناياي ژاپن به دنبال استقبال بازديدكنندگان از چاي ايران، خواستار ارسال لوازم سنتي عرضه چاي براي ارائه در موزه مذكور شدند.

آيينه تصوير
000745.jpg

دانشگاه لندن اسكنرهاي جديدي را براي نمايش چهره كودكان در رحم مادر معرفي كرد. اين اسكنر نه تنها جزئيات چهره كودك را نشان مي دهد بلكه مي تواند پس از عرضه به بازار هزينه هاي جاري در اين زمينه را كاهش دهد. بيش از هشتاد درصد خانواده هاي انگليس با پرداخت هزينه هاي ويژه اي در صدد تماشاي چهره كودك خود پيش از تولد هستند.
000760.jpg

كودكان فقير بنگلا دشي در روستاي كويلا ، در ۱۷۱ مايلي جنوب شرقي شهر داكا،  مورد آزمايشهاي پزشكي قرار مي گيرند. فقر خانواده هاي بنگلا دش را به ستوه آورده و آمارها نشان مي دهند حداقل ۳۰ ميليون نفر از ۱۳۸ ميليون نفر مردم اين كشور به دليل بيماري هاي متعدد در معرض مرگ قرار دارند.
000755.jpg

تظاهرات عليه سياست هاي كلا ن اقتصادي در شهر كانكان چين برگزار مي شود. تظاهركنندگان با شعار هايي سياست هاي جاري را كه خانواده هاي چيني را در منگنه قرارداده به باد انتقاد گرفتند و آنها را ناشي از برنامه هاي كشورهاي غربي خواندند.
000750.jpg

مقامات پزشكي چين اعلا م كردند نود درصد خانواده هاي چيني در معرض ابتلا  به بيماري سارس قرار دارند و بايد با اعمال برنامه هاي بسيار جدي خود را از اين بلا  دور نگاه دارند. اين امر مستلزم دخالت دولت در امر حفظ بهداشت است و خود خانواده ها نيز بايد در اين زمينه هوشيار باشند.

ارتباط كابوس شبانه با حمله قلبي
روياهاي پرتشويش شبانه مي توانند باعث بروز حمله قلبي در هنگام صبح شوند. در نشست ساليانه روانكاوان كه در وين برگزار شد يكي از دانشمندان اظهار كرد اگرچه بسياري از حملا ت قلبي در طول روز رخ مي دهند اما احتمال وقوع اين عارضه -با افزايش در نيمه شب- بين ساعت سه تا پنج صبح به بالا ترين ميزان خود مي رسد. همان گونه كه فشار روحي مي تواند سبب بالا  رفتن فشار خون شود، پريشاني ذهن و ديدن كابوس نيز احتمال حمله قلبي را بالا  مي برد.پيشتر دانشمندان اعلا م كرده ا ند فشار روحي - تكاپوي هنگام برگزاري مسابقات فوتبال يكي از عمده ترين دلا يل افزايش ناراحتي هاي قلبي است. پژوهشگران سوئيسي فاش كردند ايست قلبي خارج از بيمارستان كه به مرگ منتهي شده در جريان برگزاري جام جهاني ۲۰۰۲ نسبت به مدت مشابه دوره قبل آن شصت درصد افزايش يافته بود.

موفقيت بيشتر بچه هاي اول
با انتشار نتايج پژوهش هايي كه دراستراليا صورت گرفته، عنوان شد فرزند اول هر خانواده از برادران و خواهران كوچك تر خود با انگيزه تر و در نهايت موفق تر است. اين افراد از بخت بيشتري براي ورود به فعاليت هاي حرفه اي نظير وكالت يا پزشكي برخوردارند. در مقابل كوچك ترين فرزند بيشتر متكي به خود است و در كارهاي فني موفق تر نشان مي دهد. در حقيقت اين موقعيت كودك در خانواده است كه بر شخصيت، رفتار و ميزان آموزش او تأثيري شگرف بر جاي مي گذارد و حتي سطح درآمد او را در آينده نيز مشخص مي كند. عموماً افراد نامدار همچون بيش از نيمي از روساي جمهور آمريكا برندگان جايزه نوبل، وينستون چرچيل، صدام، استالين و بيل كلينتون نخستين كودك بوده اند. در مقابل براي موفقيت تنها كودك خانواده و يا آخرين آنها بايد كمي قاطعانه برخورد كرد و اهميت وظيفه شناسي و مسئوليت پذيري را به آنان آموخت. در واقع بايد چنان با اين گونه فرزندان رفتار كرد كه در صورت داشتن چندين كودك با آنان برخورد مي شد.

شير ارزان به دست مردم نمي رسد
چند وقتي است كه شيرهاي كيسه اي كه ارزان تر از شيرهاي پاكتي و... است در مغازه ها يافت نمي شود. پيش از اين با مراجعه به ۲ يا ۳ مغازه مي توانستم آن را تهيه كنم. اما به تازگي اين شيرها به كلي ناياب شده است. از دوستانم شنيدم كه به دليل ارزان بودن، مغازه داران اين شيرها را در اختيار ماست بندي ها مي گذارند.
خريد شيرهاي استريليزه كه هر ليتر آن بيش از ۴۰۰ تومان قيمت دارد نيز براي همه مردم دشوار است.
خواستم پيشنهاد بدهم براي جلوگيري از تقلب، مسئولا ن مربوطه يارانه اين شيرهاي ارزان قيمت را كه به دست مردم نمي رسد حذف كنند و آن را روي انواع شير سرشكن كنند تا حداقل براي قشر كم درآمدتر جامع نيز استفاده از اين ماده غذايي ميسر شود.
كسري نوروزي

مخابرات به نيازهاي مردم بيشتر توجه كند
براي بسياري از مردم تهران پيش آمده كه روزهايي كه در محل دائمي نمايشگاه هاي بين المللي، نمايشگاهي برگزار مي شودتلفن همراه به هيچ دردي نمي خورد.
قاعدتاً بايد اين موضوع برعكس باشد. يعني در مكاني كه تعداد زيادي از مردم به طور دائم در طول سال حضور دارند و نياز مبرم به برقراري ارتباط با ديگران در داخل يا خارج از اين محل احساس مي كنند بايد خدمات بهتري از سوي مخابرات ارائه شود.
به جز اين در اين مكان تلفن هاي همگاني به اندازه كافي در اختيار مردم نيست تا هنگامي كه با انسداد خطوط تلفن همراه براي ارتباط مواجه مي شوند از طريق آن بتوانند ارتباط برقرار كنند.
شايعاتي از سوي برخي مردم وجود دارد كه اين كار به دليل گران فروختن تلفن هاي ثابت به غرفه داران در محل نمايشگاه هاي بين المللي تهران صورت گرفته است.
خواهش من اين است كه مخابرات هر چه سريعتر اين مشكلا ت را بررسي كند.
اصغر نمازي

صداي مصرف كننده
۶۹۵۵۲۵۷
مشكلا ت اقتصادي خود را از طريق صداي مصرف كننده بازگو كنيد.
با تشكر از استقبال شما خوانندگان محترم كه در روزهاي ابتدايي اين كار نو با برقراري ارتباط و نظارت گلا يه هاي خود را با ما در ميان گذاشته ايد، به اطلا ع عموم خوانندگان مي رسانيم، گروه بازارچه آمادگي دارد نظريات شما را در مورد مشكلا ت اقتصادي خانواده ها در ستون صداي مصرف كننده درج كند. شهروندان محترم مي توانند هر روز از ساعت ۸ تا ساعت ۱۸ به جز روزهاي تعطيل نظرات، انتقادات و گلا يه هاي خود را در مورد انواع خدمات و كالا هاي عرضه شده در بازار براي مردم و مسئولا ن بازگو كنند.
مطمئناً مشاركت شما، ضمن دلگرم كردن گردانندگان گروه بازارچه همشهري موجب ايجاد شفافيت در بازار و آگاهي ديگر شهروندان از مشكلا ت موجود خواهد شد ضمن اينكه مسئولا ن ذي ربط را در آگاهي يافتن از عملكرد بخش هاي تحت نظارت و مديريت خود آگاه خواهد كرد.
سازمان ها و نهادها نيز مي توانند پاسخ خود را به گلا يه ها و انتقادات خوانندگان به شماره فاكس تحريريه گروه بازارچه ارسال كنند.

ده پرسش روز
سالمندها
سن:۵۹ سال
000740.jpg
۱-با چه كساني زندگي مي كنيد؟
با خانواده (زن و فرزند)
۲-آيا حقوق بازنشستگي، درآمد يا مسكني از آن خود داريد؟
بله.
۳-فكر مي كنيد جامعه ما قدر سالمندان را مي داند؟
به مقدار خيلي كم.
۴-طي ماه چقدر براي خود خرج مي كنيد؟
سيصدهزار ريال.
۵-شرايط اقتصادي جامعه براي جوان هاي امروز در قياس با سال هاي جواني شما چگونه است؟
تفاوت از زمين تاآسمان است.
۶-آخرين باري كه به سفر تفريحي رفتيد كي بود، و به كجا؟
هيچ كجا مسافرت نمي شود رفت.
۷-هزينه ماهيانه تهيه روزنامه و كتاب شما چقدر است؟
صفر.همه تلا ش ها براي زنده ماندن است نه زندگي كردن.
۸-اگر امروز صاحب پنج ميليون تومان شويد و مكلف باشيد آن را ظرف دو روز خرج كنيد، چه خواهيد كرد؟
با آن پنج ميليون تومان براي خانواده خودم خانه اي رهن مي كنم.
۹-بين يك اتومبيل زانتياي نو و كتابخانه اي لبالب از روزنامه هاي پنجاه سال اخير كدام را بر مي گزينيد؟
سيلي نقد بهتر از حلواي نسيه است به آينده بايد نگاه كرد نه به گذشته.
۱۰-اگر به بيست سالگي بازگرديد ، چه شغلي را بر مي گزينيد؟
شغل روزنامه نگاري و خبرنگاري جهت آگاه نمودن خود و همه مردم ايران كه دست در دست هم دهيم به مهرميهن خويش را كنيم آباد.

گوناگون
بازارچه خوراك
بازارچه مسكن
|  بازارچه خوراك  |  بازارچه مسكن  |   گوناگون  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |