سه شنبه ۴ آذر ۱۳۸۲ - شماره ۳۲۳۵- Nov. 25, 2003
به مناسبت فرا رسيدن عيد سعيد فطر
دو گام به سوي حقيقت
دكتر اصغر واعظي
001596.jpg

فردا جشن مؤمناني است كه طي يك ماه سير و سلوك در وادي معرفت با پا گذاشتن بر تعلقات گوناگون خود، به ريسمان الهي چنگ انداخته اند و نور باطني را طلب كرده اند. فطر به معناي شكافتن و آفريدن است. از همين رو با واژه فطرت هم ريشه است. پس فطر شكافتن و شكستن خودمداريها و انانيتها و آفريده شدن در هيئتي ديگرگونه است. از اين سبب عيد فطر بازگشت به لحظه آغازين آفرينش و يادآور هنگامي است كه خداوند تازه انسان را خلق كرده بود. انساني كه هنوز به لوث گناهان و شرارتها آلوده نشده بود. پس عيدفطر جشن نوزايي انسان است. اين معنا نيز با «فطرت» كه نشان از تمايل ذاتي انسان به قدسيت دارد، سرشته شده است. بنا بر اين عيد فطر جشن فرا رفتن از خويشتن و شكستن در خود، بازآفرينش انسان و در نهايت بازگشت به فطرت راستين انساني است. مقاله اي كه در پي مي آيد با مقايسه ميان عيد فطر و عيد قربان به بررسي ابعاد گوناگون اين دو جشن بزرگ پرداخته است.
اين عيد بر همه جويندگان فطرت اصيل خجسته باد.
در اسلام ،دو عيد فطر و قربان از اعياد بزرگ ديني به شمار مي آيند. هر دو عيد در پايان دو فريضه ديني آمده اند و در هر دو، نمازي مشترك با مضموني واحد اقامه مي شود.
نخستين سؤالي كه در بادي امر به ذهن خطور مي كند اين است كه: آيا ميان اين دو، وجه يا وجوه اشتراكي وجود دارد كه آنها را به دو عيد بزرگ مسلمانان مبدل ساخته است؟ به بياني ديگر، آيا اين دو عيد در عين تفاوتهاي زماني و اختلافات ظاهري هر دو از يك حقيقت واحد حكايت مي كنند و ريشه در آن دارند؟
براي يافتن پاسخ سؤال فوق لازم است، نگاهي به هريك از اين دو عيد و فرائضي كه اين دو از پس آن مي آيند، داشته باشيم. سخن را با عيد فطر آغاز مي كنيم. رمضان، صوم(روزه) و فطر سه واژه آشنا و مقدس براي هر يك از مسلمانان است. صوم ناظر به فريضه اي ديني است كه در آن يك مسلمان مكلف است از طلوع فجر (اذان صبح) تا غروب خورشيد (اذان مغرب) خود را از انجام مجموعه اي از اعمال حفظ نمايد. بسياري از اين اعمال در حالت عادي و در غير شرايط روزه جايز و مباح است، اما شخص روزه دار  بايد از انجام آنها خودداري كند. به عنوان نمونه خوردن، آشاميدن، سر را در زير آب فرو بردن و روابط زناشويي در حالت عادي حلال و جايز است، اما فرد روزه دار موظف مي شود از طلوع فجر تا غروب خورشيد، همراه با ضرورت اجتناب  از محرماتي چون دروغ بستن به خدا و پيامبر و نظائر آن، از پاره اي امور حلال نيز دوري كند. فرد مسلمان گرچه در همه ماههاي سال مي تواند اقدام به روزه گرفتن كند، اما ظرف زماني روزه واجب،ماه مبارك رمضان است. پس پيوندي عميق و ناگسستني ميان روزه و رمضان وجود دارد و آنچه اين پيوند را عميق تر مي سازد، نزول قرآن در دهه آخر ماه مبارك رمضان است. بدين ترتيب، مسلمانان پس از يك ماه روزه داري در ماه مبارك رمضان و درك شبهاي قدر در دهه پاياني اين ماه، روز اول ماه شوال را به عنوان عيد فطر جشن مي گيرند و نماز عيد فطر را به شكرانه اين توفيق بزرگ برپا مي دارند. اما به راستي چه رابطه اي ميان روزه رمضان و عيد فطر است؟ چه اتفاقي روي داده است كه مسلمانان پايان ماه رمضان را به عنوان عيدي بزرگ جشن مي گيرند؟
حقيقت آن است كه فريضه روزه كه توأم با حرام نمودن برخي از اموري است كه در حالت عادي حلال است، جز با هدف تهذيب نفس و قطع تعلقات مادي و دنيوي و غلبه بر هواهاي نفساني صورت نمي پذيرد. به همين دليل است كه در طي ساعات روزه اغلب اعمالي كه برخاسته از اميال نفساني است بر شخص روزه دار حرام مي شود. درست است كه خداوند ميل به خوردن و آشاميدن را براي زنده ماندن و ادامه حيات در طبيعت آدمي نهاده است و آدمي بايد در حد اعتدال بر طبق اميال خود عمل كند، اما نفس اماره بر آن است تا با به افراط كشاندن اين اميال، آنها را از يك وسيله به هدف تبديل كند و تن پروري و بهره وري از لذتهاي مادي را غايت و قصواي خود قرار دهد. ميل جنسي نيز براي بقاي نسل ضروري و رعايت اعتدال در آن يك الزام است، اما چنانچه آدمي جانب افراط پيش گيرد و تمتع جنسي را هدف قرار دهد تا حد يك حيوان تنزل مي كند. خداوند با واجب نمودن روزه، شرايطي را براي تقويت اراده و كنترل هواهاي نفساني فراهم آورده است. خداوند در ماه رمضان با دستور روزه و حتي حرام كردن آنچه در حالت عادي حلال است، وضعيتي را فراهم مي آورد تا ما با پا گذاردن در ماه مبارك رمضان و انجام فريضه مقدس روزه ضمن تعالي روح خود، به اين باور برسيم كه مي توان در ديگر ماههاي سال نيز به جاي پيروي از خواسته هاي فزوني طلب نفس اماره و پيروي از هواهاي نفساني، عبدصالح و مطيع اوامر الهي باشيم. پس ماه رمضان ، ماه قطع پيوند تعلقات مادي و ذبح نفس اماره است. كساني كه در مسلخ عشق رمضان با يك ماه روزه داري و پيروي از اوامر الهي، در زمره توابين قرار گرفته و پاك شده اند، شايسته آن هستند كه به پاس اين توفيق بزرگ، روز اول ماه شوال - يعني اولين روز پس از ماه مبارك رمضان- را جشن گيرند و با برپايي نماز شكوهمند عيد فطر، ضمن ستايش و سپاس الهي بر توفيق درك رمضان و بركات آن، از خداوند بخواهند كه هر چيزي را كه به محمد(ص) و آل محمد ارزاني داشته است به آنها نيز ارزاني دارد و از هر شري كه محمد (ص) و آل محمد را از آن خارج كرده است، آنها را نيز خارج كند. در بخش ديگري از قنوت نماز مي گوييم: «اللهم اني اسئلك خير ما سئلك عبادك الصالحون و اعوذبك مما استعاذ منه عبادك الصالحون» يعني «خدايا من از تو بهترين چيزهايي را مي خواهم كه بندگان صالح تو درخواست كرده اند و به تو پناه مي برم از آنچه بندگان صالح تو از آن به تو پناه بردند.»
بنابراين، فرد مسلمان پس از يك ماه روزه گرفتن و قطع تعلقات مادي خود و ذبح نفس اماره، اكنون در زمره بندگان صالح قرار گرفته و در روز عيد فطر زبان و سخنش با گذشته تفاوت آشكاري دارد. او پس از يك ماه روز گرفتن به چنان علو درجه و تعالي روحي رسيده است كه مي تواند آن چيزهايي را بخواهد كه بندگان صالح خداوند (عبادك الصالحون) آنها را طلب مي كنند.
001608.jpg

در عيد قربان نيز همين نماز را با همين درخواستها برپا مي داريم. سؤال اساسي اين است كه چه نسبتي ميان عيدفطر و قربان است كه هر دو مشتمل بر نماز و ادعيه اي واحد است؟ عيد قربان يا اضحي در ماه ذي الحجه و به دنبال اعمال حج مي آيد. شخص حاجي براي انجام فريضه حج احرام مي بندد و در طي مدت زمان احرام  بايد علاوه بر محرمات، از بسياري اعمال حلال نيز اجتناب كند. به بياني ديگر، در فريضه حج نيز مانند فريضه صوم پاره اي از اعمال كه در حالت عادي حلال و ارتكاب آن جايز است، حرام مي شود. شخص روزه دار در مدت زماني كه روزه است.بايد خود را از اين امور حفظ نمايد و شخص محرم نيز بايد در طي مدت زمان احرام مراقب عدم ارتكاب اين اعمال باشد. صرفنظر از تفاوتهايي كه ميان برخي محرمات روزه و احرام حج وجود دارد، شخص روزه دار و محرم در يك حقيقت واحد مشتركند و آن عبوديت است:ضرورت تسلط بر نفس، اجتناب از محرمات و مطيع محض خدا بودن.
شخص مُحرم بايد بر جزئي ترين اعمال خود دقت داشته باشد؛ از يك سو كوچكترين تعللي كه منجر به ارتكاب يكي از محرمات ياد شده شود مجازاتهاي سنگيني را در پي خواهد داشت و از سوي ديگر اندك قصوري در انجام واجبات حج نظير طواف و رمي جمرات و ايجاد خلل در جزيي ترين بخش هاي آن موجب بطلان عمل و ضرورت تكرار آن مي شود. در واقع، شخص محرم در طول مدت احرام ضمن بهره مندي از بركات وصف ناپذير آن مكان مقدس و شب ها و روزهاي پرفيض، براي مدت كوتاهي عبد صالح خدا بودن را تجربه مي كند. فقط به خدا مي انديشد و تمام فكر و ذهن خود را معطوف به آن مي دارد كه واجبات الهي را به دقت انجام دهد و محرمات الهي را با نهايت توجه ترك نمايد و اين همان كاري است كه شخص روزه دار بايد در طي روز بدان بپردازد. شخص محرم پس از انجام اعمال حج و در خاتمه آن در روز عيد قربان با ذبح چهارپايي از احرام خارج مي شود و در حقيقت با قرباني كردن گويي تمامي رشته هاي پيوند خود با تعلقات مادي را قطع نموده است. قرباني كردن در روز عيد قربان سنتي است كه به تأسي از حضرت ابراهيم(ع) صورت مي گيرد. حضرت ابراهيم(ع) پس از موفقيت در آزمايش هاي متعدد الهي، در سن كهولت با يكي از سخت ترين امتحانات الهي مواجه مي شود. خداوند متعال در آيات ۱۰۰ تا ۱۰۶ سوره صافات به موجزترين و در عين حال بليغ ترين سخن اين امتحان بزرگ را بيان مي دارد «رب هب لي من الصالحين. فبشرناه بغلام حليم. فلما بلغ معه السعي قال يا بني اني اري في المنام اني اذبحك فانظر ماذا تري قال يا ابت افعل ماتؤمرستجدني ان شاءالله من الصابرين فلما اسلما و تله للجبين و ناديناه ان يا ابراهيم. قد صدقت الرؤيا انا كذلك نجزي المحسنين. ان هذالهو البلؤاالمبين.» يعني «ابراهيم عرض كرد خداوندا فرزند صالحي به من عطا فرما. پس ما نيز مژده پسر بردباري را به او داديم. آنگاه كه آن پسر رشد يافت و با او به سعي و عمل شتافت ابراهيم گفت: اي فرزندم!  من در عالم خواب چنين ديدم كه تو را (در راه خدا) قرباني مي كنم. نظر تو چيست؟ فرزند گفت: اي پدر! به آنچه امر شده اي عمل كن كه ان شاءالله مرا از صبر پيشگان خواهي يافت. پس وقتي هر دو تسليم (امر حق) شدند و او را براي ذبح كردن و كشتن به روي افكند خطاب كرديم اي ابراهيم! تو مأموريت عالم رؤيا را به انجام رساندي كه ما نيكوكاران را اين چنين پاداش نيكو مي دهيم.»
همانگونه كه از آيات فوق فهميده مي شود حضرت ابراهيم(ع) تا سن كهولت صاحب فرزندي نبود، تا آن كه دست به دعا برداشت و از خداوند خواست فرزند صالحي به او عطا فرمايد و خداوند در خواست او را اجابت كرد و حضرت اسماعيل را به او عطا فرمود. امتحان بزرگ الهي اين است كه اسماعيل - يعني تنها فرزند حضرت ابراهيم كه در سن كهولت به او ارزاني شده است- بايد در راه خدا ذبح و قرباني شود. حضرت ابراهيم(ع) موضوع را با اسماعيل در ميان مي گذارد و او نيز همانند پدر تسليم امر الهي است. هنگامي كه حضرت ابراهيم(ع) خنجر بر حنجره اسماعيل مي گذارد از عالم غيب اين ندا مي آيد كه «يا ابراهيم قد صدقت الرويا» يعني «اي ابراهيم تو مأموريتت را به انجام رساندي و رؤيا را تحقق بخشيدي». سؤال مهم اين است كه اگر حضرت ابراهيم(ع) در عالم رؤيا مشاهده كرده است كه اسماعيل را ذبح مي كند، پس چرا با آن كه اسماعيل عملاً ذبح نشده است خداوند فرمود: «قد صدقت الرؤيا»، يعني به آنچه به تو امر شده بود عمل كردي؟ بخصوص آن كه فعل ماضي «صدقت» را با «قد تحقيقه» همراه كرده است، يعني «به تحقيق آنچه در رؤيا مشاهده كردي و به تو امر شده بود را به انجام رساندي.» پاسخ آن است كه گرچه حضرت ابراهيم(ع) در رؤيا مشاهده كرد كه اسماعيل را ذبح مي كند، اما براي تحقق خارجي ذبح بايد پيش از آن يك امر درون ذهني تحقق يابد و آن دست كشيدن از فرزند به خاطر خداست. پس امتحان آشكار ابراهيم(ع) نه ذبح اسماعيل بلكه ذبح خود، يعني دست كشيدن از همه تعلقات به خاطر خدا بود و اين قطع تعلقات حتي فرزند صالحي چون اسماعيل را هم شامل شد. به همين دليل است كه خداوند به حضرت ابراهيم(ع) خطاب مي كند كه «قد صدقت الرؤيا» يعني تو به خاطر من از همه چيز حتي فرزند صالحت دست كشيدي و امر مرا بر هر چيز مقدم داشتي. پس ابراهيم(ع) پيش از اقدام به ذبح خارجي اسماعيل، خواسته قلبي و محبت پدرانه خود را ذبح كرده است.
نظير همين مطلب را به شيوه اي ديگر مي توان در مورد حضرت موسي(ع) ملاحظه كرد. خداوند در آيه ۱۲ سوره طه مي فرمايد: «اني اناربك فاخلع نعليك انك بالوادالمقدس طوي» يعني «(اي موسي) من پروردگار تو هستم. كفشهايت را در آور كه اكنون در وادي مقدس قدم نهاده اي. چنين به نظر مي رسد كه مقصود از در آوردن كفشها ترك همه علائق غير خدايي است و مقصود از وادي مقدس مقام قرب خداوند است. پس اين آيه ظاهراً در مقام بيان اين مطلب است كه اي موسي براي آن كه به مقام قرب الهي برسي بايد همه علائق خود را رها كني.
ترديدي نيست كه داستان حضرت ابراهيم (ع) يك واقعيت مسلم تاريخي است كه همه مسلمانان عالم در ايام حج با تأسي به آن پيامبر اولوالعزم الهي و براي تقرب به خداوند چهارپايي را ذبح مي كنند، همانگونه كه حضرت ابراهيم(ع) آن قوچ آسماني را ذبح كرد. اما از آيات مربوط به داستان ابراهيم(ع) مي توان علاوه بر معناي فوق نكته ديگري را نيز دريافت.
داستان ابراهيم (ع) در زندگي هر يك از ما انسانها نيز قابل تكرار است. ابراهيم(ع) سنتي را بنا نهاد كه هر كس مي خواهد به مقام قرب الهي برسد راهي جز قدم نهادن در اين سنت ندارد. هر يك از ما براي آن كه به مقام قرب الهي برسيم بايد همه تعلقات خود و حتي محبت عزيزترين كسان خود را براي رضاي خدا ذبح نماييم. سنت ابراهيمي به معناي واقعي كلمه و حتي كاملتر از آن در واقعه عاشورا تحقق يافت. سيدالشهدا(ع) با آوردن عزيزترين كسان خود در كربلاي معلا فرزندان و عزيزان خود را در راه خدا قرباني كرد.
از آنچه گفته شد اين نتيجه بدست مي آيد كه دو عيد بزرگ مسلمانان ريشه در حقيقتي يعني ذبح نفس اماره و قطع تعلقات غير خدايي واحد دارند؛ به بياني ديگر هر دو به دنبال فرائضي مي آيند كه هدفشان قطع تعلقات مادي انسان و رسيدن به مقام قرب الهي است. هر دو فريضه برآنند تا با اعمال مجموعه اي از دستورات ديني كه هم محرمات را شامل مي شود و هم واجبات را،  روح را براي حركت به سوي حق و تعالي به سوي حقيقت مطلق آماده تر سازند. صائم و محرم واقعي كسي است كه در پايان فريضه روزه و حج نفس اماره خود را ذبح كرده و در زمره عباد صالح خداوند در آمده باشد. از اين روست كه در قنوت نماز عيد فطر و قربان جرأت مي يابيم و درخواست هايي بس رفيع و بلند را در پيشگاه الهي مطرح مي كنيم.
آنچه هويت واحد دو عيد فطر و اضحي را بهتر آشكار مي سازد اين حقيقت است كه ضيافت الله در پايان شهر رمضان خاتمه نمي يابد بلكه نقطه اوج آن در ايام پرشكوه حج بيت الله الحرام است. ضيافت الله اگر چه با رمضان آغاز مي شود و در شبهاي مبارك قدر و عيد فطر به مرتبه والايي از شكوفايي خود مي رسد، اما خداوند متعال در ايام حج، در طواف بيت الله، در سعي ميان صفا و مروه، در وقوف در مشعر و عرفات و ... ضيافت معنوي خود را به كمال مي رساند. از اين روست كه يكي از مهمترين دعاهاي وارد شده در ماه مبارك رمضان توفيق تشرف به حج بيت الله الحرام است. شخص صائم همواره از خداوند مي خواهد با توفيق زيارت خانه خدا ضيافت الله را به نحو اتم و كامل درك نمايد.

نگاه امروز
شكوهي ديگر از جلوه عشق
فاطمه عبدي
و او شاهد شكوهي ديگر از جلوه عشق و پرستش بود، خوان نعمتش از كران تا كران هستي را دربر گرفته بود و منتظر تلألوي عشقي دوباره از بنده خود بود.
رمضان را بر ما هديه كرد، تا عروجي ديگر از تماميت خلوص و بندگي را نظاره گر باشد و چه نويدي خوش بر ما بندگان بود.
فرصتي براي تجديد تمامي خاطرات گذشته، فرصتي براي احياي بذرهاي محبت و دوستي، فرصتي براي زدودن كينه هاي گذشته، فرصتي براي دوباره ديدن، دوباره خواستن و تجلي پيدا كردن در سجده گاه عشق.
فرصتي بود براي ميعاد دوباره پيشاني و خاك، تا آنجا كه آخرين طعم عشق و تنهايي، نويدي براي آينده مي شود.
و بنده اي كه ديگر مغموم است و تنها، دستهاي نيازش را به سوي ابديتي نامحدود بالا مي برد و از او، اميد، رحمت، بخشش و پوزش مي طلبد.
و به خداي خود مي گويد: كمكم كن تا اين صفاتي كه در من به وديعه گذاشته اي، در لحظات زندگي ام، جاوداني اش كنم.
فرصتي بود تا علي بودن و علي وار شدن را بياموزيم، چرا كه مكتب او عشق بود و تنهايي، وارستگي بود و رها شدن از قيودات دنيوي، خلوص بود و نهايت عروج در تجلي گاه عشق، بخشندگي بود و نهايت بندگي در قبله گاه خالق.
و چه زيبا حلاوت ديدار معبود را در آسمان دلها به يادگار گذاشت و ما به مدد او «علي گويان» امروز و فرداها را سپري مي كنيم.
ما به شكرانه نويدي كه در اين ماه بر ما عطا شد، لحظه ها را آذين مي بنديم و به انتظار قدوم مبارك عيد فطر، كه تجلي ديگري از رحمت و بركت خداوند است فرداها را در دست مهرباني و محبت گذاشته، نمازي به شكرانه اين فرصت ملكوتي كه در اختيار داشتيم، به پاي مي داريم و بار ديگر با خداي خود عهد مي بنديم كه ديگر گذشته را با خود حمل نكنيم، فرداهاي نيامده را بي قرار نكنيم و امروز را به اميد لبخندي از مهر و دوستي آغاز كنيم.
عهد مي بنديم كه ديگر گلها را پرپر نكنيم، دلها را مكدر نكنيم، بار ديگر هستي را با بركت تجديد حياتي دوباره نورافشاني مي كنيم و نماز شكر به پاس عيد پربركت و رحمت خداوند به پا مي داريم.

رؤيت هلال ماه و عيد فطر
اشاره: موضوع رويت هلال ماه شوال و احراز عيد سعيد فطر همواره از مباحث مهم جامعه ما است. مقاله اي كه ملاحظه مي فرماييد به اهميت استهلال و پيش بيني رويت هلال ماه شوال پرداخته است.
001604.jpg
دكتر مرتضي چيت سازيان
استاديار و عضو هيات علمي دانشگاه
تعيين ماه قمري مبتني بر رويت هلال است و ناظران در اول ماه مي كوشند تا هلال را رصد نمايند ولي ديدن هلال در اولين شب پس از خارج شدن از محاق كار بسيار دشواري است.
گرچه ماه تقريبا هر ۵/۲۹ روز يكبار به دور زمين گردش مي كند ولي به خاطر پيچيدگي هاي مدار آن تعيين دقيق زمان ظاهرشدن اولين هلال در آسمان مشكل است. علاوه بر اين ممكن است وجود غبار، ابر يا محدودبودن افق ناظر سبب شود تا راصدين نتوانند هلال ماه را رويت نمايند. از طرفي بين پيش بيني منجمين و گزارش شهود و راصدين از قديم اختلافاتي بوده است.
اسلام مهمترين نشانه شروع هر ماه قمري را رويت هلال ماه نو مي داند و به حديث: صوموالرويته و افطرو الرؤيته استناد نموده شده است. سفارش فراوان به استهلال و فتوي بر وجوب كفايي آن و اينكه معصومين عليهم السلام خود در شب اول ماه به جستجوي هلال مي پرداختند بر اهميت آن مي افزايد.
استهلال
استهلال يعني طلب رويت هلال و بنابر نظر فقها، امري است مستحب و برخي در مورد ماه هاي رمضان، شوال و ذي الحجه حكم به وجوب كفايي آن داده اند. از نظر علمي رويت هلال به عوامل زير بستگي دارد:
۱- بعد معدل: مدت مكث ماه پس از غروب خورشيد كه قابل تبديل به درجه است.
۲- بعد سوا: اختلاف طول سماوي ماه و خورشيد.
۳- فاصله زاويه اي: فاصله كماني ماه و خورشيد در آسمان ناظر
۴- سن ماه: مدت زماني كه از لحظه مقارنه مي گذرد.
۵- قران نيرين: در يك راستا قرارگرفتن ماه و خورشيد
قران نيرين از ضوابط اصلي پيش بيني رويت هلال است و در هر ماه قمري در يكزمان و وقت مشخصي صورت مي گيرد و پس از گذشتن از وقت قران، امكان رويت هلال فراهم مي شود.
پس اگر به هنگام غروب خورشيد به اندازه كافي از قران گذشته باشد و ماه از خورشيد فاصله بگيرد امكان رويت با چشم غيرمسلح براي راصد فراهم مي شود.
شايان ذكر است كه قبل از حدوث قران، ابتدا ماه غروب مي كند و به دنبال آن خورشيد غروب مي كند و لذا قبل از حدوث قران، به علت تابش شديد نور خورشيد در افق آسمان، رويت هلال با چشم غيرمسلح ممكن نمي باشد.
مختصات جغرافيايي، قدرت ديد ناظر، وضعيت هوا و صاف بودن افق و ... از عوامل ديگر امكان رويت است.
ثبوت هلال
حلول ماه به رويت و مشاهده هلال ثابت مي شود و اكثر فقها اثبات هلال را به رويت ضروري دين شمرده و اجماع و اتفاق فقها را بر اعتبار آن ثابت دانسته اند.
در سيره پيامبر ثابت است كه آن حضرت به جست و جوي هلال مي پرداخت و اين امر را برعهده داشت و در احاديث متواتر بسياري چنين برداشت مي شود كه روزه گرفتن و روزه گشودن بستگي به رويت دارد و اين طريقي علم آور براي احراز آن است كه همگان در هر مكان و هر سطحي از انديشه باشند به طور طبيعي و آسان بتوانند هلال را شكار كنند.
البته تذكر اين نكته لازم است كه تعدادي از فقها، رويت با چشم مسلح يعني رويت با دوربين و وسايل را كافي مي دانند و از ديدگاه فقهي حجت مي دانند.
اتحاد و اختلاف فقها در ثبوت رويت هلال
بعضي از فقها، قائل به كفايت رويت هلال يك ناحيه براي تمامي بلاد اسلامي كه در شب يكسان هستند مي باشند زيرا گفتار پيامبر صوموالرويته وافطروالرويته را خطاب عام گرفته اند، اين گروه عقيده دارند دعاي وارده در قنوت عيد فطر مويد اين نظريه هست، در اين دعا مي خوانيم:
واسئلك بحق هذااليوم الذي جعلته للمسلمين عيدا
و همچنين آيه مباركه: ليله القدر خير من الف شهر ظاهر در اين است كه اين ليله معين و احكام مشخص براي جميع مسلمين است.
اما گروهي ديگر قائل به اعتبار اتحاد افق هستند و اظهار مي دارند با توجه به كرويت زمين هلال نمي تواند در يك زمان براي همه بلاد قابل رويت باشد، همانگونه كه هر منطقه اي از كره زمين براي خود مشرق و مغرب دارد، هلال ماه چنين وضعيتي دارد.
قول به عدم اتحاد افق و يكسان بودن همه شهرها در اول ماه را برخي از مشاهير فقها مانند علامه در منتهي، شهيد در دروس، محدث كاشاني در وافي، صاحب حدائق در حدائق و مرحوم نجفي در جواهر و نراقي در مستند و حكيم در مستمسك قائل شده اند. اين اختلاف در ميان علماي عامه هم وجود دارد، حنفي ها، مالكي ها و حنبلي ها قائل به ثبوت رويت هلال براي همه نقاط عالم در صورت رويت در يك نقطه هستند و شافعيه معتقدند اگر افقها اختلاف داشته باشند رويت هر منطقه براي همانجا حجت است.
اختلاف در شروع ماه هاي قمري
اختلاف در آغاز ماه هاي قمري از قديم الايام مطرح بوده است و بعضا مراجع عظام تقليد يك ساعت به غروب آفتاب اعلام عيد فطر مي نمودند.
ضمنا تقاويم بعضا دچار لغزش شده اند و پيش بيني هاي منجمين درست از آب در نيامده است.
اين اختلافات در ديگر كشورها مثل عربستان سعودي، مصر و ... مكررا ديده شده است و نگارنده در سفر حج دو دفعه شاهد تغيير ماه ذي الحجه در عربستان بودم و آنچه تقويم نويسان عربستان سعودي گفته  بودند درست نبود.
برگزاري سمينار يكسان سازي شروع ماه هاي قمري در جده عربستان حاكي از دشواريهاي رويت هلال است.
علاوه بر اين در قديم گاهي تقويم نويسان و منجمين قطعا رويت هلال را ابراز نمي كردند و بنا را بر رويت مي گذاشتند و امروز هم بعضي تقويم نويسان در مورد بعضي هلال ها مي نويسند هلال ماه بلند و واضح رويت مي شود و احتمالا شب قبل بسيار ضعيف و باريك ديده شود.
اهميت نجوم بر كسي پوشيده نيست ولي بايد توجه داشت مباني شرعي در اين موضوع اصل است.
وضعيت هلال ماه شوال (عيد فطر) در سال جاري
با توجه به اينكه قران نيرين ساعت ۲ و ۲۹ دقيقه بامداد دوشنبه ۳ آذر ۱۳۸۲ اتفاق مي افتد و بعد معدل ۶ درجه و ۱۴ دقيقه و بعد سوا ۸ درجه و ۳۲ دقيقه و ارتفاع آن ۵ درجه و ۱۱ دقيقه مي باشد پيش بيني اوليه منجمين حكايت از آن دارد كه اين هلال در غروب دوشنبه سوم آذر (۲۹ رمضان المبارك) ديده نمي شود. اما آقايان مصباح و مصباح زاده، در تقاويم نجومي خود اظهار داشته اند:
... با توجه به مشخصات هلال، شب چهارشنبه هلال ماه بلند و شايد شب قبل ديده شود اين حاكي از آن است كه بايد صبر كنيم تا مردم غروب دوشنبه سوم آذر به جستجوي هلال بپردازند و چنانچه راصدين موفق به رويت هلال شوال شدند و اين رويتها توثيق شد سه شنبه چهارم آذر عيد سعيد فطر خواهد بود. و اگر راصدين موفق به رويت نشدند از آنجا كه ماه از سي روز تجاوز نمي كند چهارشنبه طبق تقويم عيد سعيد فطر خواهد بود.
در اينجا از عموم مردم مومن و روزه دار تقاضا مي شود تا در غروب دوشنبه سوم آذر به جستجوي هلال بپردازند و چنانچه هلال را ديدند به مراجع ذي صلاح اعلام كنند. شايان ذكر است اولين كشورهايي كه در آنها هلال شوال در غروب دوشنبه با چشم مسلح قابل روي است عبارتند از: سومالي، جيبوتي، اريتره، اتيوپي و ماداگاسكار.
منابع در دفتر روزنامه موجود است.

وداع با ماه خدا
001606.jpg
مريم غفاري
ماه مبارك رمضان يك حقيقت و باطني دارد كه اين حقيقت در قيامت ظهور مي كند. وداع با ماه خدا براي كسي است كه با ماه مبارك رمضان مأنوس بوده و اين ماه مبارك دوست او مي باشد والا آنكه با اين ماه نبوده و اصلاً نمي داند چه وقت ماه مبارك آمد و چه وقت سپري شد، چرا آمد و چرا سپري شد، او وداعي ندارد.
هجران جانكاه
چه وداعي؟ وداع تشريفاتي؟ نه، وداع با يك دوست عزيزي كه مفارقتش براي ما توانفرساست. آنكه اهل معنا بود خيرش در اين ماه بيشتر شد، آنكه گرفتار گناه بود گناهش در اين ماه كمتر شد. ما كسي را وداع مي  كنيم كه رفتنش براي ما عظيم و سخت است و ما را غمگين مي كند. اين ماهي بود كه شب و روزش رحمت بود.
در آستانه رفتن هستي، رفتنت ما را متألم مي كند. آن فهميدن ها و صفاي ضمير ديگر نيست و آن نشاطي را كه انسان در ماه مبارك براي نثار و ايثار دارد در غير ماه مبارك رمضان ندارد. اگر انسان در اين ضيافت حق از خدا و بي نيازي طلب كند، چيزي او را به خود متوجه و مشغول نمي كند، نه از كسي مي ترسد و نه از بذل جان دريغ مي كند.
ماه پيروزي بر شيطان
انسان در اين ماه بر شيطان مسلط مي شود. به خطرات شيطاني گوش فرا نمي دهد. تو براي ما مصاحب خوبي بودي كه ما توانستيم بر شيطان پيروز شويم. راههاي خير را خوب و به آساني طي كرديم اگر در غير ماه مبارك رمضان كار خير را به سختي انجام مي داديم، در اين ماه به آساني انجام داديم. تو باعث شدي كه ما راه احسان را با سهولت طي كرديم. سلام بر تو كه در هنگام توديع، احساس خستگي نكرديم و براي ما گوارا بودي. سلام بر تو اي بزرگترين ماه كه به خدا انتساب داري و سلام بر تو اي عيد  اولياء الهي (اين سلام توديع است،  چون تنها ماهي كه اسمش در قرآن كريم است ماه مبارك رمضان است.)
منبع: ره توشه راهيان نور، آيت الله جواد آملي

ارتباطي از جنس احساس
001602.jpg
آرين دخت فرنادپور
عبادت وضوي روح است با عشق
نيايش تكرار نيست، استمرار است، عادت نيست خوي متعبد است با معبود، وظيفه است براي تحول و تحولي است كه در تعهد شكل مي گيرد.
آفريدگارم، تو حقيقت مطلقي و نيايشت نيازمند حقيقت.
فن نيايش، فن سادگي بي آرايش است، بايد سبكبال بود تا توانست به سويت پر كشيد، كه عشق آموختني نيست، خواستني است و خاستگاهش مكان مقدس دل، كه اگر مقدس نگاهش داريم.
* * *
با كه مي توان ساده تر از تو گفتگو كرد؟ كه را مي توان هر گاه كه دل خواست بدون شنيدن اعتراضي صدا كرد؟ با كه مي توان از درد دل سخن گفت. جز تو اي يگانه من.
نيايش واقعي گذشت از خواست خود و رسيدن به فرمان اوست و رضا در رضاي او داشتن آغاز يك سير روحاني است.
مهم نيست چقدر پيش  مي رويم مهم اين است كه انتخابگر درست مسير بوده باشيم.
* * *
نيايش در خلوت اگر خالصانه باشد، چنان تأثيري در روان خود مي گذارد كه تمام زندگي او نيايش مي شود، در كوچه، خيابان... در همه جا به فرمان اوست و اين اصل نيايش است، تحولي است كه به شادباش آن بايد عيد گرفت.
* * *
و عيد رمضان، زمان رسيدن است، رسيدن به جايي كه جايگاه واقعي انسان است ،ماه رمضان ماه خداست، ماه محمد است، ماه علي است، ماه مسيح است و ماه هر انسان بزرگي كه توانسته باشد در راه انسان بودن حتي قدمي فراتر نهد و اي كاش ما از گروه گمراهان نباشيم.

انديشه
سياست
ورزش
هنر
|  انديشه  |  سياست  |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |