مريم دري منش: پس از اين كه در فينال جام جهاني ۲۰۰۲ كره جنوبي- ژاپن، تيم ملي فوتبال آلمان، بر اثر اشتباه محرز دروازه بان نامدار خود، اوليور كان، قهرماني جهان را به تيم برزيل واگذار كرد، چهره اين مرد كه تا حد زيادي محبوبيت خود را در بين هواداران آلماني اش از دست داده بود، به مرور در حال ترميم بود كه دوباره و اين بار در مرحله يك هشتم نهايي جام قهرمانان اروپا، اشتباه مسلم وي در مهار يك ضربه ايستگاهي، باعث به ثمر رسيدن گل رئال مادريد و حذف تيم فوتبال بايرن مونيخ از اين مسابقات شد و نيش تند انتقادات كارشناسان و مطبوعات آلمان را متوجه وي ساخت. اما اوليور كان با پشتكار و اراده اي مثال زدني، موانع را پشت سر گذاشته و اينك در بوندسيلگا، باز هم هنرهاي خود را به نمايش گذارده است.
* آقاي كان، ما تعجب مي كنيم: شما نسبت به پايان فوريه، پس از اشتباه در مقابل رئال مادريد، ده سال جوانتر به نظر مي رسيد.
- بعضي عكس ها هستند كه وقتي به آنها نگاه مي كنم، فقط به چين و چروك هاي دور چشم ها و لب ها فكر مي كنم.
* با ديدن اين تصاوير، دچار ترس نمي شويد؟
- اين پيامد وجود دائمي آدرنالين در بدن است كه البته هر بار پس از رفع موقعيتهايي كه انسان در آن تحت فشار قرار دارد، كاهش مي يابد.
* اين گونه عكس العمل ها، به غير از شما فقط از مربي تان، اوتمار هيتزفلد ديده مي شود.
- ما در واقع به هم شبيه هستيم. چون هر دوي ما آدمهايي هستيم كه ناراحتي را در خودمان مي ريزيم. اما وقتي دوباره آدرنالين كاهش پيدا مي كند، خدا را شكر، اوضاع به حالت سابق برمي گردد، حداقل يك كمي. سه، چهار روز پس از بازي برگشت درمادريد، صبح ها در آيينه نگاه مي كردم. پوستم دوباره صاف شده بود، حتي بدون كرم.
* آيا توانسته ايد وقايع بازي رفت را هضم كنيد؟
- من قبلاً بدتر از اين را هم تجربه كرده ام. حالا توانسته ايم همه چيز را به حالت ديگري درآوريم. اين مسابقه، ديدار رفت مرحله يك هشتم نهايي بود، بازي اي كه مانند آن را در سالهاي گذشته، چند بار برابر رئال انجام داده بوديم.
* آقاي كان، شما بعد ازاشتباهتان در آن روز، به نظر مي رسيد كه مي خواستيد همه چيز را خراب كنيد.
- بر عكس. من در فرم خوبي هستم و در بازيهاي برگشت بوند سليگا هم خوب بازي مي كنم.
* صبر كنيد: شما در كنار آن، دو توپ را هم خيلي خوب مهار كرديد.
- كه متأسفانه تحت الشعاع اين اشتباه قرار مي گيرد. واقعاً كه بدشانسي بود.
* چه گفتيد؟ اوليور كان از بدشانسي حرف مي زند؟ در مورد شما نمي توان باور كرد.
- البته من هم از خودم مي پرسيدم كه چگونه اين اتفاق افتاد، ولي پاسخي وجود ندارد، چون فوتبال همين است. يا مي خواهيد بشنويد كه من در بازي ملي مقابل كرواسي، هنگام به ثمر رسيدن گل حريف مصدوم بودم؟ يا اين كه هنگام گل مادريد، رونالدو حالت گل زدن به خود گرفت و براي لحظه اي كوتاه مرا به اشتباه انداخت؟ اگر اينها را بگويم، تمام حرف هايم را مفت و مسخره تعبير مي كنيد. طبعاً دوباره در مورد آنها فكر كرده ام: آيا بايد مثل سابق عكس العمل نشان دهم و روي مهار ضربات كاشته، باز هم بيشتر تمرين كنم؟ تصور نمي كنم اين كار چندان فايده اي داشته باشد. يك موقع آدم فكر مي كند كه چرا بايد مدام خود را زير سؤال برده و خود را آزار دهد. به نظرم در چنين لحظاتي، بيشتر بايد در برابر خودم، مراقب خودم باشم. اينطوري مي توانم اوضاع را كنترل كنم و آن وقت همه چيز روبه راه مي شود.
* در دقايق پاياني بازي برگشت، وقتي يك ضربه كاشته به نفع بايرن پيش آمد، به جلو آمديد، به سمت «شواين اشتايگر» جوان كه كنار توپ ايستاده بود رفتيد، چيزي به او گفتيد و در محوطه جريمه قرار گرفتيد. ما روي سكوها فكر كرديم: الان او گلش را مي زند..
- من هم آن لحظه همين فكر را مي كردم. متأسفانه اين اتفاقات فقط در هاليوود رخ مي دهد. من به باستين گفتم: گوش كن، توپ را دقيقاً به وسط نقطه پنالتي مي اندازي و من به هوا پريده و با سر، توپ را به داخل دروازه مي زنم، ولي...
* توپ به مسير ديگري رفت؟
- بله همينطور شد. يك جايي در جلو، كنار تير اول. من هميشه در روياهايم مي بينم كه بالاخره يك بار موفق به زدن چنين گلي مي شوم، البته نمي توانم بگويم كه چه موقع.
* در روستوك نزديك بود اين كار را بكنيد.
- گل نشد ولي صحنه زيبايي بود.
* شما در نيمه دوم سال قبل، اوقات نابسامان و درهمي داشتيد ولي با خونسردي عكس العمل نشان مي دهيد.
- شايد اين برمي گردد به قدرت تحمل من. مسلماً فقط از طريق تجربه است كه انسان كامل مي شود، اگر كسي تجربه همه چيز را داشته باشد، در سن ۲۰، ۲۵ سالگي مي تواند تمام بارها را تحمل كند.
* در تمام اين سالها، تصوير روشني از شما وجود نداشته است: يك مرد عضلاني، يك قهرمان بزرگ، حتي پس از جام جهاني، واقعاً محبوب بوديد و پس از آن بود كه به واسطه رسوايي اخلاقي با «ورنا»، تبديل به تيتر اول روزنامه ها شديد. اما حالا، براي اولين مرتبه، توانايي هاي شما به عنوان دروازه بان مورد ترديد قرار گرفته است.
- اين نفرين موفقيت است. هميشه مي دانستم كه پابرجا ماندن بر روي آن اندازه هايي كه قرار دارم، خيلي سخت مي باشد و برايم روشن بود كه حتي وقتي در مرحله اي هستم كه محكم و بدون لغزش بازي مي كنم، باز هم بايد همواره، با انتقادات كنار بيايم.
* اين انتقادات، قبل از همه از سوي اسلافتان در تيم ملي، سپ ماير و توني شوماخر بوده است. شوماخر پس از بازي رئال گفت: كان مضطرب به نظر مي آمد و به خاطر مشكلات شخصي اش نياز به استراحت فوري دارد.
- چرا بايد استراحت كنم؟ آيا خسته به نظر مي رسم؟
* الان نه.
- ببينيد، من در هفته پس از بازي با رئال، خوب دوام آوردم. در آن شرايط كه همه فكر مي كردند كه ديگر هيچ كاري از پيش نمي رود، من برگشتم. پس از جام جهاني، مدت زيادي به اين موضوع فكر مي كردم كه پس از قله، چه چيزي وجود دارد. آيا باز هم مي توان بالاتر رفت. شما چه فكر مي كنيد؟
* خوب پس از هر قله اي، سراشيبي است.
- بعضي وقت ها به خودم مي گفتم: تو مي توانستي آن بالا هم سعي كني كه از شانه هاي خودت بالا بروي(و مي خندد).
* اين كه كمال بي عقلي است. آيا هنوز با پيشرفت و تكامل وداع نكرده ايد؟
- من نظر ديگري دارم. از مدتي پيش يك آرامش بسيار مطبوع در درونم احساس مي كنم. در ماه ژانويه، به خاطر يك برنامه تبليغاتي، چهار روز در ژاپن بودم. تقريباً فقط استراحت كردم و به ساعت و زمان هم فكر نمي كردم. رفتار مردم هم بسيار محترمانه و كاملاً خوشايند بود.
* دخترتان مي داند كه پدرش چه ستاره اي است؟
- هنوز خيلي درست نمي داند ولي كم كم همه چيز برايش واقعي مي شود.
* در موقعيت جديد، احساس مي كنيد كه شما و همسرتان، مي توانيد بچه ها را دور از ناراحتي نگه داريد؟
- بله، دقيقاً، با گفتگوهاي دائمي، توجه مداوم به آنها و تنها نگذاشتنشان، باز هم دوباره كنار هم نشستن، توضيحات زياد، گرما و عشق فراوان. اين وظيفه بزرگي است. چرا اين وظيفه، كمتر از وظيفه قهرمان جهان شدن باشد؟
* آيا تمركز تمام و كمال شما روي فوتبال كه اتفاقاً نقطه قوت شما در ميدان مسابقه است، تاكنون مانعي در زندگي تان ايجاد نكرده است؟
- تو شروع مي كني كه وارد دنياي موفقيت شوي. شروع، بدون پايان، نگاهت دقيقاً متوجه جلو است وروي هدفت ثابت مي ماند، هر كاري را به خاطر آن انجام مي دهي، ديگر در سمت چپ و راست آن چيزي نمي بيني، اين اغلب، مسير يك انسان موفق است كه البته يك موقع هم مجبور به سقوط مي شود، چون زندگي نمي تواند اينگونه ادامه پيدا كند.
* الان، دورنماي آينده براي شما چگونه است؟
- در هر حال من دوباره راه خودم را مي روم، ولي حالا مي توانم خودم اين روند را وصل و يا قطع كنم.
* آيا هنوز هم در نزد ژاپني ها، قهرمان هستيد؟
- ژاپني هادر وجود من، روح سامورايي را مي بينند. آنچه كه اين محبوبيت را براي من به ارمغان آورده، تنها پيروزي هاي ما نبوده، بلكه رفتار من، پس از شكست در فينال بود. آن لحظه، ژاپني ها مسحور شده بودند، لحظه اي كه من در آن، بايد در حالت شكست، رفتار مطمئني از خودم بروز مي دادم. آن لحظات را، مردم آنجا دقيقاً به خاطر سپرده اند.
* اينكه پس از آن شما، موضوع اصلي روزنامه هاي جنجالي شديد، تصويرتان را نزد آنان تغيير نداد؟
- در چهار روزي كه در ژاپن بودم، حتي يكبار هم، راجع به اين موضوع از من سؤال نشد. مردم آنجا فقط به ورزشكاران علاقه دارند و مي خواهند هر چيزي را كه مربوط به شغل دروازه باني مي شود، بدانند.
* اينجا شرايط ديگري حكمفرماست. زندگي خصوصي شما، همواره تيتر روزنامه هاست. مدتي است كه جدا از همسرتان سيمونه و فرزندانتان زندگي مي كنيد. دخترتان پنج ساله است و پسرتان تقريباً يك ساله. چگونه آن دو اين مسائل را تحمل مي كنند؟
- ما مي خواهيم تا آنجا كه مي شود، بچه ها را از مشكلات دور نگه داريم، آنها بايد عادي بزرگ شوند. با كاتارينا، كاملاً مي توان صحبت كرد. او الان در سني است كه اولين مخالفتهايش را ابراز مي كند.
* ينس لمان، با الفاظ تندي به شما توهين كرده است . حالا در پايان آوريل، مذاكرات بين شما و رقيبتان، آغاز مي شود.
- من خيلي حساس و زود رنج نيستم كه يك نفر بخواهد برايم توضيح دهد كه منظورش چنين و چنان نبوده و نيازي هم نيست كه كسي از من معذرت خواهي كند، ولي موضوع اين است كه تيم نمي تواند اينگونه مسائل را تحمل كند و دقيقاً جام جهاني گذشته نشان داد كه تيم آلمان به جو موفقيت، به يك جو هماهنگ نياز دارد. به همين خاطر، مسئوليت من به عنوان كاپيتان اين است كه اين جو را در تيم ايجاد كنم.
* در بايرن هم شرايط خوبي حاكم نيست: در ليگ قهرمانان اروپا و جام حذفي آلمان، ديگر حضور نداريد و در بوندسليگا هم با چند امتياز اختلاف، پائين تر از برمن قرار داريد؟
- ما سالهاي قبل، پيروزي هاي بزرگي به دست آورديم، يك پرتگاه كوچك، سقوط جهاني نيست. ما دربوندسليگا در پله دوم جدول ايستاده ايم. من فجايع بزرگتري را مي توانم تصور كنم.
* ولي اوتمار هيتزفلد، مربي بايرن، زير آتش انتقاد مديران باشگاه قرار دارد و انتقادات كارشناسان هم، همواره بر روي شما و ميشائيل بالاك متمركز مي باشد. به اعتقاد ما، بقيه ستاره ها، خودشان را پشت شما دو نفر پنهان مي كنند.
- بهترين حالت اين است كه همه بازيكنان، مسئوليت خود در قبال تيم و پست خود را بپذيرند. من اين را قبل از دور برگشت بازيها گفتم.
* ولي چيزي كه عوض نشده است. مقصرها هميشه همانها هستند.
- اگر منظورتان من هستم، من با اين مسئله مشكلي ندارم.
* آيا بايرن سال ۲۰۰۴، نياز به بازيكناني دارد كه بيشتر مشتاق موفقيت باشند و انگيزه كافي براي اين منظور داشته باشند؟
- همه بازيكنان فعلي بايرن، قدرت رقابت در كل اروپا را دارند. اما در مورد سياستهاي نقل و انتقال بازيكنان، من ذيصلاح نيستم.
* آيا بالاك، هنوز بايد پيشرفت كند؟
- ابداً نبايد تغييري بكند. او بايد منطبق بر واقعيت بماند. اين خيلي اهميت دارد. نمي توان بازيكن را تغيير داد. نمي شود. به ياد ندارم كه اين شيوه، جواب داده باشد. بايد سعي كرد كه قواي ميشائيل را در بافت تيمي بكار گرفت.
* شما از سال ۱۹۹۴ در مونيخ هستيد. آيا مي خواهيد تا پايان قراردادتان در سال ۲۰۰۶، در آنجا بمانيد؟ تصور ما اين است. پس از جام جهاني آلمان، شما فقط گلف بازي خواهيد كرد.
- نه، چرا بايد اينطور باشد.
* ما يقين داريم كه شما از فوتبال كناره گيري مي كنيد و بيشتر از اين ادامه نمي دهيد.
- من از لحاظ بدني، احساس مي كنم كه خيلي روي فرم هستم. ميل ندارم الان به آنچه به آينده مربوط مي شود، فكر كنم. الان ۳۴ سالم است و در ۴۰ سالگي، جام جهاني ۲۰۱۰ را تجربه مي كنم.
* آيا احساس ۳۴ ساله ها را هم داريد؟
- چند وقت پيش در رستوراني در مونيخ نشسته بودم، يك نفر گفت: تو ۲۸ ساله به نظر مي رسي و دقيقاً هم همينطور است.
