يكشنبه ۶ ارديبهشت ۱۳۸۳ - شماره ۳۳۵۹
زندگي
Front Page

پدر و مادرهاي جوان بخوانند
غريبه با دنياي كودك نباشيم
005547.jpg
فاطمه مشهدي رستم
تعليم و تربيت از عوامل عمده رشد و يكي از اركان اصلي و اساسي آن است. چنانچه در اين باره كوتاهي نموده و يا نقصاني وارد آيد، طبيعي است كه فرزندان دچار كاستي هاي شديد تربيتي و اخلاقي خواهند گرديد.
روانشناسان تعليم و تربيت براين عقيده  اند كه چنانچه پدر و مادر در زمان كودكي، نظارت دقيقي بر نحوه تربيتي فرزندان داشته باشند، در سال هاي بعد به مشكل جدي در ارتباط با اعمال و رفتار و تفكر آنان برنخواهند خورد. همينطور، كودكي كه از زماني طفوليت در محيطي آرام و معقول پرورش يافته باشد، خواهد توانست تا در زمان نوجواني و جواني و حتي سالخوردگي حتي از زندگي موفقي بهره مند شود. چرا كه فرزندان در زمان كودكي هرآنچه از پدر يا مادر و يا بزرگتر نزديك خود بيند، آن را در ضمير ناخودآگاه خويش ضبط و ذخيره نموده و مرحله به مرحله، در گذر از عمر خويش آن را بكار خواهد بست.
تحقيقات و پژوهش هاي به عمل آمده از سوي محققين و پژوهشگران علوم تربيتي، براي يادگيري و كسب اعمال مثبت و منفي و در ادامه نتايج ناشي از آنها كه قاعدتاً براساس شرايط و رفتار پيرامون فرد حاصل مي شود، به مراحل متفاوتي براي رشد و بالندگي و پرورش كودك اشاره كرده اند كه ضمن تشريح هريك از آنها با ذكر گفت وگوهايي به مهم ترين شان اشاره مي كنيم. اين مراحل عبارتند از: تقليد كودك- تخيل پردازي و دنياي افسانه اي كودك- انتخاب شخصيت يا تشخص طلبي، بازي و تفريح- كنجكاوي و پرسش.
تقليد كودك
احساس تقليد كودك در زمان كودكي، بسيار قوي و فعال است. به نحوي كه كودك سعي مي كند نسبت به حركات و واكنش هايي كه در پيرامون زندگي خويش ملاحظه مي نمايد، تأسي جسته و از آنها پيروي كند.
آقاي ناصر عبداللهي، ۵۵ ساله و مهندس راه و ساختمان كه به گفته خويش بنابر برخوردي با فرزندش در زمان كودكي، قدم در مسير علوم تربيتي مي گذارد، مي گويد:
- به دليل نوع كاري كه داشتم، مجبور بودم بخشي از كارهايم را در منزل انجام دهم. درست به خاطر دارم در يكي از روزهايي كه سخت مشغول بررسي يكي از نقشه هاي مهم ساختماني بودم، «دانيال» پسرك ۴ ساله ام سررسيد. او بعد از نگاه دقيقي به نقشه، ناگهان مدادي كه در دست داشت با حالتي متفكر، محكم بر چند نقطه نقشه كشيد و در برابر پرخاش سريع من، لحظاتي گنگ و مبهم نگاهم كرد و بعد، با همان لحن كودكانه اش گفت: «مگر نمي خواستي مثل تو، مهندس شوم؟» بعد از گفتن اين جمله، در حالي كه گريه را سرداده بود، از اتاق خارج شد!
اگر چه مجبور به تهيه نقشه ديگري شدم اما از حركت ناخواسته ام به شدت پشيمان شدم. به هرحال دانيال مهندس شد. اما هنوز كه هنوز است از نحوه رفتار من در آن زمان، به عنوان خاطره اي ناهنجار ياد مي كند.
دانيال عبداللهي، كودك ۴ ساله سال ها قبل، كه امروز ۳۱ سال عمر را پشت سر گذاشته است، مي گويد:
- با همان سن و سال كم، وقتي مي ديدم پدرم، چطور «راپيت» را كه در آن زمان به نظر من، قلمي جادويي و دوست داشتني بود، در دست مي گيرد و با آن خط هاي جوروواجوري مي كشد و بعضي جاها را دنده- دنده (پله ها) مي كند و جاهاي ديگر را صاف و يا پررنگ تر مي كشد، لذت مي بردم. اين بود كه مي خواستم مثل او باشم و روي كاغذهاي بزرگ خط بكشم!
اگرچه صحبت هاي اين پدر و پسر، به نظر يك اتفاق ساده و معمولي و چه بسا خاطره اي خنده دار تلقي شود، اما بايد دانست آنچه در بطن اين احساس و آرزو وجود داشته همان مسأله تقليد زمان كودكي بوده كه به هرحال دانيال ديروز را به دانيال امروزي تبديل نموده است.
بنابر اين آنچه مشاهده مي شود، آن است كه هيچ گاه كودك را از تقليد، منع و نهي ننماييم، بلكه او را از انجام تقليدهاي نادرست و ناشايست بازداريم كه به طور طبيعي لازمه اين عمل، مراقبت از اعمال و حركات و سخناني است كه امكان دارد از پدر و مادر، در برابر كودك سرزده و كودك آنها را مورد تقليد قرار دهد.
كودك و توجه او به تخيل و دنياي افسانه ها
از خصوصيات ديگر كودك، توجه زياد او به نوشته هاي تخيلي و افسانه اي نظير قصه ها و داستان ها مي باشد.
بديهي است استفاده لازم و درست كودك از عالم افسانه و تخيل، بستگي به دقت و آگاهي و هوشياري مربيان و پدر و مادر دارد. چرا كه اگر با اين امر، اصولي برخورد نشود، احتمال آن خواهد رفت كه كودك در بعضي از مراحل زندگي، دچار ترس و يا عدم قبول واقعيت هاي زندگي شده و كم كم تبديل به فردي شود كه در دنياي غيرواقعي زندگي مي كند.
در همين رابطه، مراجعه حضوري به مطب يكي از متخصصان اعصاب و روان و صحبتي با دو تن از بيماران، كه مادر و پسر بودند داشتم. به گفته پزشك و مشاور، مادر ياد شده، به دليل خود بزرگ بيني و فردخواهي بي حد و نيز زندگي در عالم رويا، دچار مشكلاتي است كه تفكر و اعمال فرزند را هم به گونه اي تحت الشعاع قرار داده است.
فريبا-م، ۵۶ ساله، كارمند بازنشسته گفت: من تك و تنها، اين بچه را با خيال آينده اي خوب، بزرگ كردم. همسرم در زمان كودكي «محمد» بنابه دلايلي، ما را گذاشت و رفت. طوري كه امروز نمي دانيم هست يا نيست! من ماندم و برخوردهاي نادرست مردم. حالا همه اينها بماند. من براي «محمد» خودم! سعي كردم همه چيز را مهيا كنم. اما نمي دانم چرا او سر از اينجا در آورد! نمي دانم چرا روياهايي را كه داشتم، همه برعكس شدند!
از خانم فريبا- م، درباره مشكل جدي پسرش سئوال مي كنم جواب مي دهد:
- پسر من مشكل خاصي ندارد! فقط دوست دارد مثل خيلي هاي ديگر از يك زندگي خوب بهره مند باشد! اما متأسفانه نه همت دارد، نه اعتماد به نفس و نه قدرت تصميم گيري و تحمل سختي! نمي دانيد چقدر زحمت مي كشم تا او با اراده شود! البته پسر من، بچه خيلي خوبي است! اما دايم از اين شاخه به آن شاخه مي پرد و براي خودش خيالپردازي مي كند! خيلي از اوقات هم مي ترسد! ترسي كه نمي دانم علتش چيست!
«محمد» ۲۸ ساله را به سختي راضي به صحبت مي كنم. آن هم در نزد مشاورش و بدون حضور مادر. مي گويد:
- حرف هاي مادرم هم درست است هم نادرست. در ضمن خود او باعث مشكلاتم شده است! يادم است هميشه مرا از بچگي مورد تهديد قرار مي داد و از نزديكان ديگرم كه دوستشان دارم و دوستم دارند، دور نگه مي داشت و طوري وانمود مي كرد كه بدخواه و دشمن من هستند! هميشه از هر چيزي به عنوان «راز» زندگي من و خودش نام مي برد و نمي گذاشت با ديگران صحبت يا معاشرت كنم. تا مي خواستم حرفي بزنم و كاري انجام بدهم، با غيظ مي گفت تو حرف نزن. تو عرضه كاري نداري. دكتر و مشاور مي گويند مادرم از اول مريض بوده و من فكر مي كنم اگر شرايط و محيط زندگي اش باعث شده مريض بشود پس چرا خاله ها و دايي ها و پدر بزرگ و مادر بزرگم، مشكلي ندارند؟!
در كل اين طور بگويم كه مادرم موجود بسيار بدبين و خودخواهي است كه هميشه خود را بهتر و بزرگتر از ديگران مي بيند. فكر مي كنم او حتي در روياهايش بيشتر مادر من است تا در حقيقت! به من مي گويد بي اراده! اما نمي گويد مرا چقدر از بچگي از همه چيز و همه كس ترسانيده است. او حتي مسايل ترس آور قصه ها و فيلم ها را به روابط ديگران با ما ربط مي داد. طوري كه مدت هاست فكر مي كنم هميشه كسي يا كساني دنبال من هستند تا آزار و اذيتم كنند! پدرها و مادرها بايد بدانند، وقتي صاحب فرزند مي شوند بايد خود را كمي ناديده گرفته و از هر چيزي كمك بگيرند تا بتوانند فرزندشان را درست تربيت كنند نه اينكه مثل مادر من كه هيچكس را جز خودش قبول ندارد، كسي را نپسندند و تاييد نكنند! چون بزرگترها اگر با دنياي كودك غريبه نباشند، خيلي از مشكلات حل خواهد شد.
صحبت هاي «محمد» در شرح و تحليل، مي تواند مثنوي  هفتاد من شود! اما به طور خلاصه مي شود آشكارا ملاحظه كرد او علاوه بر ديگر مشكلات جدي اش، دچار اوهام و ترسي است كه از زمان كودكي يدك كش آن بوده و هست. اين احساس همان عاقبت ناهنجاري است كه اگر پدر و مادر، در رعايت آن كوشا نباشند و دقت لازم را بكار نبندند، ظلمي ناروا و نابخشودني در حق فرزند خود مرتكب شده و آينده اش را تباه كرده اند.
انتخاب شخصيت يا تشخص طلبي
وقتي كودك توانست «خود» را از «غير خود» تشخيص دهد، دچار تحول روحي مي گردد كه حكايت از تشخص طلبي او مي كند. اين احساس حدوداً از ۳ سالگي در كودك ظاهر مي شود. از عمده ترين نشانه هاي آن مي توان به مخالفت كودك با خيلي از موارد و يا خيلي از عقايد و گفته ها اشاره كرد.
بسيار ديده شده است پدر يا مادري با مشاهده مخالفت هاي پي درپي كودك و با اين تصور اشتباه كه او گستاخ شده است، وي را مورد انواع تنبيه قرار مي دهند. در صورتي كه پدر و مادر مي بايد مخالفت كودكشان را به عنوان شخصيت طلبي او تلقي كرده و آن را سرپيچي كردن از دستورات و گفته هاي آنان و يا لجاجت و بي ادبي كودك ندانند. آنها بايد همواره كودك را كمك و ياري نمايند تا او با تشخص طلبي اش، اعتماد به نفس خود را تقويت نموده و اراده لازم را به دست آورد.
بازي و تفريح كودك
پدر و مادر و همين طور مربيان بايد توجه داشته باشند بازي و تفريح يا جنب وجوش كودك، عاملي است كه هر كودك سالمي بدان نيازمند است. پس هرگز شيطنت و شلوغي كودك را غيرطبيعي تصور ننموده و سعي در به اصطلاح آرام كردن يا رام كردن او، نداشته باشند. چرا كه مطمئن باشند كودك بي تحرك و مطيع و ناشاد، در بزرگسالي از هوش و استقامت و ايستادگي لازم برخوردار نخواهد بود.
«ژان شاتو» روانشناس معروف فرانسوي در كتاب «بازي كودكان» مي نويسد، بازي در دوران كودكي از اهميت ويژه و فوق العاده اي برخوردار است. ارزش بازي در شكل گيري رفتار و تفكرات كودك تا به حدي است كه مي شود آن را يگانه نشانه اي براي شناخت رفتار كودكان از افراد بزرگسال دانست!
كنجكاوي و پرسش
يكي ديگر از خصوصيات مهم كودك، روحيه كنجكاوي و پرسشگري اوست. او دوست دارد از همه چيز مطلع شده و سر در بياورد. مرتب در پي سئوال كردن است و پشت سر هم نسبت به مسايل و موارد موجود در پيرامون خود كنجكاوي نشان مي دهد. بنابر اين پدر يا مادر موظفند تا در حدي مناسب و مطلوب در باره سئوال هايي كه كودك مي كند نياز او را برآورده نموده و هرگز از سئوال هاي پي درپي و چه بسا تكراري و ابتدايي وي خسته نشده و پرخاش نكنند و از كلمه نمي دانم استفاده نكنند، بلكه در تمام لحظه هايي كه مورد پرسش هاي مختلف از طرف كودك قرار مي گيرند، از سر صبر و حوصله و انعطاف با او برخورد نموده و پاسخ اش را با آرامش و دقت نظر فراوان بدهند. چرا كه از نظر كودك در مرحله نخست، پدر و مادر و سپس ساير نزديكان، تنها كساني اند كه براي پاسخ دهي به او، قابل اعتمادند.
پدر و مادري كه صبور و شكيبا است، بايد مطمئن باشد رعايت تمامي اين موارد موجب تعليم و تربيت صحيحي مي شود كه آنان در كنار ديگر مسايل ضروري به كودك مي آموزند تا بدين  وسيله از او يك انسان مستقل و آزاده و قوي و مؤثر و دانا بسازند. انساني كه در تمام عرصه هاي زندگي موفق و پيروز خواهد بود.

سايه روشن زندگي

تولد نوزادان مبتلا به تالاسمي در كشور ۵۰ درصد كاهش يافت
انجمن  خون  و سرطان  كودكان  ايران  گفت:  تولد نوزادان  مبتلا به  تالاسمي حاد و پيشرفته ( ماژور) در كشور ۵۰ درصد كاهش  يافته  است .
دبيرخانه  اين  انجمن  در نمابري  به  ايرنا به  نقل  از دكتر «حسن  ابوالقاسمي » فوق  تخصص  بيماريهاي  خون  و سرطان اطفال  درعين  حال  افزود: عليرغم  اجراي  برنامه هاي  پيشگيري  از تالاسمي  در كشور هنوز هم  نوزاداني  در كشورمان  متولد مي شوند كه  مبتلا به  تالاسمي  ماژور هستند.
دبير همايش  تازه هاي  تالاسمي اظهارداشت :نبود پوشش  مناسب  برنامه  پيشگيري از تالاسمي براي  مزدوجين  قبل  از سال  ۱۳۷۶، كمبود مراكز تشخيص  قبل  از تولد در استانهاي  مختلف ، عدم  دسترسي  خانواده هاي  فقير به  اين  امكانات  و تداوم ازدواجهاي  طايفه اي  و خارج  از سيستم  دولتي  از عوامل  شيوع  اين  بيماري  است .
دكتر ابوالقاسمي يكي  از مشكلات  بيماران  تالاسمي را افزايش  بار آهن  بدن آنان  به  دنبال  تزريق  خونهاي  مكرر ذكر كرد و افزود: آگاه  كردن  بيمار نسبت به  عوارض  آهن  موجب  مي شود تا تحمل  داروهاي  دفع كننده  آهن  كه  به  صورت  تزريق  زيرجلدي  استفاده  مي شود، آسانتر شود.
وي  اظهار اميدواري  كرد كه  داروهاي  دفع كننده  آهن  خوراكي  كه  در مرحله تحقيق  قرار دارد، جايگزين  مناسبي  براي  داروهاي  تزريقي  قرار گيرد.
۱۱ هزار زن سرپرست خانوار شاغل شدند
معاون دفتر زنان و خانواده سازمان بهزيستي كشور گفت: ۱۱ هزار و ۵۰۰ زن سرپرست خانوار تحت پوشش، سال گذشته از طريق ارائه وام از سوي دفتر زنان و خانواده سازمان شاغل شده اند.
پرويز زارعي، در گفت وگو با ايسنا، آموزش زنان سرپرست خانوار و ارائه وام به آنها براي ايجاد شغل را از وظايف دفتر زنان و خانواده سازمان بهزيستي با همكاري ستاد اشتغال خواند و افزود: سال گذشته حوزه اجتماعي سازمان بهزيستي كشور، ۱۳ هزار و ۷۰۰ زن سرپرست خانوار و فرزندان ترخيصي حوزه اجتماعي و افراد در معرض آسيب را شاغل كرده است.
وي كف و سقف وامهاي اعطايي به زنان سرپرست خانوار تحت پوشش را ۵۰۰ هزار و ۳ ميليون تومان بيان كرد و افزود: شرايط دريافت اين وام، داشتن مهارتهاي فني و حرفه اي بوده و بازپرداخت آن ۶ ماه پس از اعطاي وام است.به گفته وي وام اشتغال به زنان سرپرست خانوار از طرق وام حضرت زينب(س) كه در اختيار بانك كشاورزي است، وام تبصره ۳ سازمان مديريت كه در اختيار كميته برنامه ريزي استانهاست، وام صندوق فرصتهاي شغلي، ماده ۵۶ قانون برنامه سوم و تبصره ۴ قانون بودجه اعطا مي شود.
زارعي با اشاره به اينكه در صورت بيشتر بودن ميزان اعتبار وام اشتغال، استقبال از دريافت آن و ميزان اشتغالزايي براي زنان سرپرست خانوار افزايش مي يابد، به ايسنا گفت: از سه سال گذشته براي حدود ۳۰ هزار نفر اشتغال ايجاد شده است.

|  ادبيات  |   اقتصاد  |   انديشه  |   زندگي  |   سياست  |   ورزش  |
|  هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |