عكس: ساتيار
سعيده امين 
چه كسي فكرش را مي كرد كه يك جايي در مركز تهران، توي دل پايتخت يك جمعه بازار براه است كه بعضي ها را در ينگه دنيا از خانه هايشان بيرون مي كشاند تا هنر صنايع دستي ايراني را آذين كلكسيون هاي گرانقيمت خود كنند.
جمعه بازاري با همان ويژگي بازارهاي روز قديمي كه قدمت آن به ۷۰ سال قبل مي رسد. منتها اين بار مشتري هاي كاملا آنتيك با اتومبيل هاي آنتيك ترشان ساعت ها پاي بساط فروشندگان چانه مي زنند تا آنتيك ترين جنس با قيمتي ارزان را به دست بياورند.
جمعه بازار در چند طبقه 
بازار چند طبقه اي در يك پاركينگ طبقاتي، صنايع دستي از اقصي نقاط كشور و يا حتي ساير كشورها را به سبك بازارهاي قديمي به نمايش گذاشته است. پاركينگ طبقاتي پروانه در خيابان جمهوري درست مقابل ساختمان معروف پلاسكو يك سال و نيم است كه روزهاي جمعه خود را به محل توقف دوستداران صنايع دستي اختصاص داده است.
دو طبقه در ۴ كريدور جداگانه ۴۰۰ فروشنده ايراني و غيرايراني را در خود جا داده است.
در اين بازار همه چيز هست. همه چيز در شكل و شمايل قديمي خود. لباس هاي شاد و دست دوزي شده تركمن، سرمه و ترمه و جقه با آيينه هاي كوچك شان، ديوارهاي مات و گرفته بتوني پاركينگ طبقاتي را جلا داده است.
اينجا واقعا يك بازار است. از درب گرفته تا دوربين، گوشي تلفن و كلاه و لباس همه و همه بوي قدمت وكهنگي دارد. صنايع دستي كه فراوان است.
برخي از اجناس نيز از سوريه و هند به اينجا مي رسد. پيرزني خميده كه حاضر به مصاحبه هم نيست مدام از سوريه براي برخي از فروشندگان اينجا جنس مي آورد.
يك فروشنده كه كاملا به زبان انگليسي مسلط است قيمت بالايي را براي يك دوربين به يك خارجي عنوان مي كند. خارجي نمي پذيرد. فروشنده مي گويد: «من اجناسم را از انگليس و كشمير مي آورم. مغازه من طبقه پايين اينجاست و جمعه ها هم در اينجا اجناس خود را مي فروشم.»
آقاعبدالله دست فروش تركمني كلاه هاي بلوچي با دستبندهاي فلزي را يك طرف چيده و طرف ديگر هم آويز عقيق و گردنبندهاي گل درشت با يك نگين گنده وسطشان.
وي اغلب مشتريان را خوب مي شناسد. برخي از آنها سال ها مشتري اويند. او از بندر تركمن هر هفته به اينجا، به تهران به پاركينگ طبقاتي پروانه مي آيد تا پرسودترين معامله خود را در طول هفته انجام دهد، براي او روز جمعه در جمعه بازار تهران روز بركت است.
- سلام خانم يداللهي، قابل نداره خودتان برداريد.
آقاعبدالله چهره آشنايي را به سوي بساط خود مي خواند. خانم يداللهي ۴ سال است كه از اين بازار ديدن مي كند. بيشتر فروشنده ها را مي شناسد. تا يك سال و نيم قبل اين بازار در خيابان ناصرخسرو به راه بود. او بازار قبلي را بيشتر از اين جمعه بازار دوست داشت. مي گويد: «قبلا كيفيت اجناس بهتر و ارزان تر بود اما حالا بعضي چيزها را به جاي عتيقه به مشتري مي فروشند. البته بيشتر مشتري ها اجناس عتيقه را از جديد خوب تشخيص مي دهند.» آقاعبدالله مي گويد: «حرف هاي خوب بزنيد.» خانم يداللهي خود قبلا صنايع دستي مي فروخت. به گفته يداللهي با وجود گران شدن اجناس طرفداران اين جمعه بازار افزايش يافته است. به اعتقاد وي علت اصلي اين موضوع خصوصيت اخلاقي فروشندگان است كه اغلب آنها اهل مدارا و تخفيف هستند. به راحتي با مشتري ارتباط برقرار مي كنند.
«از طرفي جاي بازار هم بسيار بهتر از سابق شده است. پاركينگ سعدي در خيابان ناصرخسرو نورگير كافي نداشت و بسيار تاريك بود. اما حالا هم مي توانيم اتومبيل خود را در جاي مطمئن پارك كنيم و هم با خيال راحت خريدمان را بكنيم.»
اقصي نقاط 
نگاه مشتاق خارجي ها به گونه اي است كه گويي از موزه تاريخ طبيعي ديدن مي كنند. هر كدام بسته اي به دست، رضايت مند از آنچه كه به دست آورده اند لبخند مي زنند.
برخي از آنها توريست و برخي ديگر از خانواده ديپلمات ها و سفراي خارجي هستند. سفير اسپانيا به همراه همسرش بر سر قيمت يك صندلي چانه مي زند. كاردار برونئي در ايران يك صندوق چرمي برنزكاري شده قديمي را ورانداز مي كند. دختر جوان هلندي نيز از يك دوربين انگليسي خوشش آمده اما قيمت آن را دوست ندارد. ۲۰۰ هزار تومان!
او مي گويد:« اينجا جاي قشنگي است. قديمي و ارزان قيمت.» رو به فروشنده اي كه با او چانه مي زد كرده، مي گويد: «خيلي گران، خيلي بد.»
اين دختر جوان اهل هلند است و براي ديدن صنايع دستي به جمعه بازار آمده و يك صندلي قديمي نيز خريداري كرده است. ساير مشتري ها نيز اغلب متمول و كلكسيون دار هستند. البته از همه قشر در اين بازار ديده مي شود اما بيشتر آنها به ميز و صندلي كهنه و لوازم عتيقه تمايل نشان مي دهند.
مشتريان اين جمعه بازار كمي خاص هستند. اين گفته حجت الله فرهنگي مسوول جمعه بازار صنايع دستي شهرداري منطقه ۱۲ است. او معاون باصري معاون امور اجتماعي شهردار منطقه ۱۲ است. به گفته وي هر روز بر تعداد مشتريان خارجي اين جمعه بازار افزوده مي شود. آنها غالبا راضي از اين بازار بيرون مي روند و به صرف خارجي بودن، اجناس به آنها گران تراز معمول فروخته نمي شود.
يك بازار مجهز
از ۷ سال پيش كه اين جمعه بازار به صورت پراكنده وغير متمركز در محل دروازه دولت بر پا شد تا حالا كه در يك محوطه بسته و دو طبقه بالاتر از سطح زمين به حيات خود ادامه مي دهد هنوز همان قوانين و مقررات بر آن حكم فرماست.
حجت الله فرهنگي هدف از حمايت شهرداري از اين بازار را حمايت از صنايع دستي و افراد بساط گستر و كارآفرين اعلام كرده و مي گويد: «اگر حمايت شهردار منطقه -آقاي صابري ظفرقندي- و مساعدت هاي معاونت اجتماعي شهردار نبود بازار با اين امكانات شكل نمي گرفت.
يك دستگاه آمبولانس و يك مامور آتش نشاني براي اطفاء احتمالي حريق در گوشه بازار خودنمايي مي كنند.
به گفته فرهنگي قبلا كه اين بازار در پاركينگ سعدي / ناصرخسرو بر پا شده بود سازمان آتش نشاني ضمن بازديد از آن ضريب اطمينان آتش نشاني را در آن پايين ارزيابي كرد و به اين ترتيب بازار براي مدت ۴ تا۵ ماه تعطيل شد. بعد از آن هم با توافق كميته امداد امام خميني و شهرداري منطقه كه هر دو پيمانكاران پاركينگ طبقاتي پروانه هستند، بازار به اين مكان منتقل شد.
فرهنگي مي گويد: «در اين محل براي امنيت شهروندان اقدام به فنس كشي پاركينگ، نصب كپسول آتش نشاني و استقرار يك دستگاه آمبولانس كرديم.»
اين تنها يك بازار نيست، محلي براي تفريح شهرونداني است كه جمعه را به گردش با خانواده مي پردازند.
هر هفته هزاران شهروند تهراني و حتي اتباع كشورهاي خارجي آنجا گرد هم مي آيند.
هيچ تبليغ رسمي براي اين منطقه صورت نگرفته اما به قول فرهنگي از پس همين تعداد بازديد كننده برآمدن نيز كار بسيار دشواري است.
يك گروه از ماموران انتظامي نيز در گوشه هايي از بازار انجام خدمت مي كنند تا امنيت بازار حفظ شود. ظاهرا چند نفر قصد سرقت را داشتند كه در حين ارتكاب جرم دستگير شدند.
به گفته يكي از مسوولان امنيتي اين بازار تاكنون مشكل جدي امنيتي در اينجا به وجود نيامده است.
جاي پارك اتومبيل ها هم از خود پاركينگ تامين مي شود و در صورت لزوم از پاركينگ هاي اطراف نيز براي اين كار استفاده مي شود.
عوارض بساط گسترها
غرفه داران در ۴۰۰ خط به صورت مرتب و هر كدام در گروه بندي خاص خود به صف، بساط برپا كرده اند. در سينه سمت چپ هر كدام يك كارت خودنمايي مي كند.
« اينجا بدون اين كارت نمي توانيم بساط كنيم.» محمد مومن تركمن جوان ۲۸ ساله  اي است كه هفته اي يكبار از گنبد كاووس به تهران مي آيد. از سود حاصله براي ما چيزي نمي گويد اما با لبخند هميشگي كه بيشتر مربوط به آناتومي چهره آنها مي شود از كسادي بازار مي نالد.
شهرداري براي هر خط بساط، فقط ۳ هزار تومان از هر فروشنده دريافت مي كند و در عوض از ساعت ۷ تا ۱۹ جمعه ها بدون پرداخت هيچ هزينه ديگري آنجا اجناس خود را مي فروشد.
فرهنگي مي گويد: «اينجا اغلب فروشنده ها قديمي هستند. هر فروشنده ۳ ماه اينجا كار مي كند و در صورت تاييد صلاحيت وي توسط شهرداري، مدارك براي صدور كارت از وي دريافت مي شود بعد از آن يك خط مشخص به نام وي اختصاص يافته و به ازاي پرداخت ۳ هزار تومان مي تواند از اين مكان براي فروشندگي استفاده كند. فروشنده ها اغلب ايراني و از همدان، بندر تركمن، تبريز، گنبد كاووس و تهران هستند و تعدادي فروشنده افغاني و هندي نيز در ميان آنها به چشم مي خورد.
البته براي پارك اتومبيل بايد ۵۰۰ تومان وروديه بپردازيد.
فرهنگي مي گويد: «اينجا با مشاركت كميته امداد و شهرداري براي اين كار اختصاص يافته است. طبق توافق اوليه تمام درآمد حاصله از غرفه داران به شهرداري و درآمد حاصل از وروديه پاركينگ به كميته امداد امام خميني تعلق مي گيرد.»
به گفته فرهنگي اينجا درآمدي براي شهرداري ندارد و هدف شهرداري ساماندهي بساط گسترها است.
چايخانه در بازار
گوشه اي از بازار يك قهوه خانه سنتي خودنمايي مي كند. بوي چاي و ديزي و حتي آش رشته تمام فضا را پر كرده است. آدم هوس مي كند بعد از چند ساعت گردش يك شكمي در اين چايخانه از عذا درآورد. چايخانه هم رنگ و بوي سنتي دارد. چند مشتري كه به نظر مي رسد ايراني هم نيستند كفش ها را از پا درآورده و چهارزانو چاي مي نوشند.
اينجا يك بازار به تمام معنا است.

عكس: هادي مختاريان 
سهيلا بيگلرخاني 
بخش اورژانس مثل هميشه شلوغ است. بيماران در گوشه اي كز كرده اند و همراهان حيران و سرگردان به اين سو و آن سو مي روند.
اتاقي مخصوص معاينه اوليه بيماران اورژانسي. چند انترن با روپوش هاي سفيد مشغول گرفتن شرح حالند، اما بيماران تا معاينه رزيدنت اورژانس (دستيار تخصصي پزشك) بايد منتظر بمانند.
بيماري معاينه اش انجام شده و روي يكي از سه تختي كه با پاراوان از همه جدا شده، آرميده است. همراه بيمار هم به دنبال انجام معالجات دستوري پزشك. دختر انترن جواني او را به سمت پرستاران هدايت مي كند: «يكي از اين خانم ها را كه روپوش سورمه اي دارد، گير بياور و بگو براي مريضت سرم تزريق كند.»
همراه بيمار با تعجب مي پرسد: «خودم بگردم؟»
- «كارت زودتر راه مي افتد. ما مريض بدحال داريم.»
چند بيمار ديگر نيز سرپا منتظر معاينه اند و صداي بيماري كه رنگ و روي زردي دارد و روي يكي از دو صندلي اتاق نشسته، بلند مي شود: «بيخود! مادر جمع كن برويم. من به وزير بهداشت هم پول نمي دهم، واي به حال حسابداري بيمارستان حضرت رسول...» و بعد رو به حاضران ديگر اتاق « ۸ سال است آنمي پلاستي دارم... جزو بيماري هاي خاصم... هيچ جا پول نمي دهم حتي بيمارستان هاي خصوصي ... اينجا گفته اند ۲۵ هزار تومان بايد پول بدهم...»
رزيدنت جوان سعي در آرام كردن او دارد؛ «اين را حسابداري گفته... برويد پيش سوپروايزر... برايتان رايگان مي كند...»
خستگي از سر و روي رزيدنت جوان مي بارد. يك دستيار تخصصي پزشكي اورژانس است و يك دوجين بيمار. هر كدام از انترن ها مترصد است تا رزيدنت را بالاي سر بيماري ببرد يا شرح حال بيمار را براي او بازگو كند. اما اورژانس پر است از انترن هاي جوان كه گاه دو يا سه نفر از آنان يك بيمار را معاينه مي كنند.
«بيمارستان حضرت رسول اكرم(ص) تنها بيمارستان تخصصي اورژانس است.» اين را يكي از انترن ها مي گويد. شنيدن اين جمله چندان هم غريب نيست. همين ۳ سال قبل بود كه دكتر ابطحي رئيس بيمارستان وعده راه اندازي بخش تخصصي اورژانس را به ما داد.بخشي كه قرار بود براي نخستين بار در ايران راه اندازي شود. به تبع راه اندازي اين بخش، پزشكي اورژانس نيز براي نخستين بار در ايران رزيدنت پذيرفت. اكنون حدود ۲ سال است كه اين بيمارستان به عنوان تنها بيمارستان تخصصي اورژانس در ايران شناخته مي شود. با اين حال بيماران هنوز در اين بيمارستان نيز نگران سرويس دهي مناسب هستند.
به دنبال روپوش سورمه اي؟
بخش اورژانس مثل هميشه شلوغ است. تعداد زيادي دختر و پسر جوان روپوش سفيد به تن در رفت و آمدند. اما بيماران براي معاينه به وسيله يك رزيدنت بايد ساعت ها منتظر بمانند. از روپوش سورمه اي ها خبري نيست. يادتان هست چند سال قبل زمزمه بيكاري پزشكان و پرستاران و ديگر فارغ التحصيلان پيراپزشكي در ميان مردم پيچيد و به يكباره منزلت اجتماعي اين مشاغل نيز دچار تزلزل شد؟
از حدود ۶ الي ۷ سال قبل مسوولان وزارت بهداشت و نظام پزشكي ، آمار بيكاران اين رشته ها را رو كردند.
به تدريج نيز اينگونه درميان مردم جا افتاد كه تنهانقاط محروم و بسيار محروم جاي خالي براي پذيرش فارغ التحصيلان اين رشته ها دارد و تهران از كادر پرستاري و پزشكي اشباع شده است.
فكر مي كنيد بيمارستان حضرت رسول اكرم نيز جزو همان مناطق بسيار محروم و محروم به حساب آيد؟
با آنكه مسوولان ازبيكاري حدود ۱۷ هزار پرستار مي گويند، هنوز حتي بيمارستان هاي مجهز در قلب شهر تهران نيز از كمبود كادر پرستاري رنج مي برند. اواخر سال گذشته نيز زماني كه اعتراضات معلمان نسبت به وضعيت حقوق و معيشت خود شدت گرفت، محمد شريفي مقدم دبير كل خانه پرستار از كمبود پرستاران و وضعيت نابسامان شغلي آنان سخت گفت.
به گفته وي افت كيفيت كار پرستاران به صورت مشهود وجود دارد، زيرا به دليل كمبودنيروي پرستار دربيمارستان ها، گاه يك بخش با چند بيمار تنها يك پرستار دارد.
۱۷۶ ساعت كار درماه، اين ساعات كار موظف پرستاران است. ساعات كاري كه بيش از نيمي از آن در ساعات شبانه و تعطيل مي گذرد. با اين حال طرح يكسان سازي حقوق، حقوق ماهانه اين كاركنان دولت را با ديگر كاركنان معادل دانسته است، حال آنكه برخي از كارمندان دولت تنها يك ساعت از ساعات كاري روزانه را به كار مفيد مشغولند و اين راندمان در برخي از اداره ها به زير نيم ساعت هم تقليل مي يابد.
همراه بيمار اورژانسي پس از ساعتي بالاخره يكي از روپوش سورمه اي ها را گير آورده و مانند آنكه گوهري يافته باشد، با وسواس او را به سمت بيمار خود هدايت مي كند. ساعت ۷ و۳۰ دقيقه عصر است. نيم ساعت هم از زمان تعويض شيفت كاري پرستاران گذشته، اما هنوز برخي از آنان مشغول انجام كارهاي بخش هستند.
رزيدنت خسته و يك دو جين بيمار
بخش اورژانس مثل هميشه شلوغ است. رزيدنت جوان خسته، شيفت خود را به همكارش وا مي گذارد تا به جاي او به بخش هاي ديگر بيمارستان برود و تا صبح اين چرخه ادامه داشته باشد. انترن هاي جوان نيز يكي يكي شيفت بخش اورژانس خود را با شيفت بخش هاي ديگر تعويض مي كنند. هنوز برخي از بيماران پس از ساعتي انتظار معاينه نشده اند.
خانم ميانسالي از انترن جواني مي خواهد تكليف او را روشن كند.
براساس قوانين بيمارستان شما به خاطر فشار خون بالا و درد درناحيه قفسه سينه بايد ۶ ساعت تحت نظر باشيد، اما مي توانيد رضايت بدهيد و برويد ...»
چرا؟ من كه چيزيم نيست... به هيچ كس نگفته ام كه مي آيم اينجا...»
انترن جوان سعي مي كند برايش توضيح دهد كه به نظر او ورزيدنت مربوطه هم، خانم ميانسال مشكل خاصي ندارد و به خاطر سابقه فشار خون، بالا رفتن فشار خونش درزمان عصبانيت طبيعي است. «استراحت كنيد... به چيزي هم فكر نكنيد... با اين حال براي رفتن بايد رضايت بدهيد... چون براساس قوانين اگر مشكلي در اين ۶ ساعت براي شما پيش آيد، تقصير از ماست...» انترن ها هم خسته به نظر مي رسند، آنان نيز مانند رزيدنت ها با دريافت مبلغ بسيار اندكي در ماه بين ده تا ۱۵ شب در ماه كشيك مي دهند و اين جداي از حضور هر روزه آنان در بيمارستان است. بيمارستان هاي دولتي به مدد حضور انترن ها و رزيدنت ها سال هاست با صرف هزينه اندكي بيماران خود را ويزيت مي كنند.
بيماران مجبورند به اينجا بيايند
اينجا بيمارستان تخصصي اورژانس است بخش اورژانس مثل هميشه شلوغ است. خبري از پزشك متخصص اورژانس نيست. تنها يك دستيار تخصصي پزشك و يك دو جين بيمار، دختران و پسران جواني با روپوش هاي سفيد ميان راهروهاي بخش، اين سو و آن سو مي روند. آنان انترن ها هستند كه دوره آموزشي خود را سپري مي كنند گو اينكه بيماران، آنان را نيز با لفظ خانم دكتر و آقاي دكتر صدا مي زند، اما معاينه و تشخيص آنان از نظر بيمارستان و قوانين براي بيمار كافي نيست. تك، توك مي توان اثري از روپوش سورمه اي يافت. بيماران منتظر و كز كرده در گوشه اي از راهرو و همراهان سرگردان. چند تختي كه با پاراوان هاي نصف و نيمه از هم جدا شده، جاي معاينه است و بيماران نگران بايد به اينگونه معاينه و معالجه تن دهند. آخر آنان توان رفتن به بيمارستان هاي خصوصي را ندارند. آخر اينجا تنها بيمارستان تخصصي اورژانس كشور است.

چندي سالي است كه گل و گلاب كاشان هم از جشن و جشنواره بهره مند شده است
جالب است بدانيد كه امسال قرار است اين جشنواره حتي پررونق تر از سالهاي گذشته برگزار شود.
چهارمين جشنواره گل و گلاب كاشان قرار است از بيست و يكم ماه جاري در فرهنگسراي اشراق تهران گشايش و به مدت ۱۲ روز در كاشان و اصفهان ادامه پيدا كند.
فرماندار كاشان در اين باره گفت : دومين  روز جشنواره  گل  و گلاب  در بيست  و دوم  ارديبهشت  در سازمان رفاهي  و تفريحي  شهرداري  اصفهان  برگزار مي شود.
وي  اظهار داشت : اين  جشنواره  با هدف  توسعه  كشت  گل  محمدي ، ترويج  گل هاي تزييني ، توليد و صادرات  گل  و گلاب ، ايجاد اشتغال  بيشتر در صنعت  گل  و گلاب گيري ، افزايش  توليد گل  محمدي  و بهينه سازي  در بسته بندي  و صادرات  گلاب  سنتي و صنعتي  برگزار مي شود.
وي ، شناخت  و معرفي  جاذبه هاي  گردشگري  و مكانهاي  تاريخي  و ديدني  اين  منطقه را از ديگر هدف هاي  برگزاري  اين  جشنواره  برشمرد.
رئيس  ستاد توسعه  گردشگري  كاشان  افزود: ميهمانان  جشنواره  ضمن  آشنايي  با نحوه  گلابگيري  سنتي  و صنعتي  با حضور در گلستانها از گلزارهاي  اين  شهرستان نيز ديدن  مي كنند.
فرماندار كاشان  افزود: كارگاه هاي  آموزشي  و پانل  با موضوع هاي  «به زراعي  وتوسعه  گل  محمدي » و «توليد، بسته بندي  و بازاريابي » با حضور گل  كاران  وگلابگيران  سنتي  و صنعتي ، كارشناسان  جهاد كشاورزي  و استادان  دانشگاه  علوم پزشكي  همزمان  با برپايي  جشنواره  گل  وگلاب  در شهرهاي  برزك و نياسر از توابع  اين  شهرستان  برگزار مي شود.
رئيس  ستاد توسعه  گردشگري  كاشان ، برگزاري  همايش  صنعت  گردشگري  در دانشگاه كاشان ، نشست  مشترك  كارگروه  ميراث  فرهنگي  و گردشگري  و آب ، خاك  و منابع طبيعي ، همايش  توسعه  گردشگري ، برپايي  آيين هاي  جشن  فرهنگي  در شهرهاي  قمصر، برزك  و كاشان  را از ديگر برنامه هاي  اين  جشنواره  برشمرد.
وي  در ادامه  سطح  زيركشت  گل  محمدي  در شهرهاي  برزك ،قمصر، نياسر و جوشقان و كامو از توابع  اين  شهرستان  را يكهزار و ۲۰۰ هكتار ذكر كرد.
به  گفته  وي ، حدود ۳۰ هزار نفر بطور مستقيم  و غير مستقيم  در بخش  گل  و گلاب  در اين  شهرستان  به  كار مشغول  هستند.
وي  افزود: علاوه  بر اينكه  همه  ساله  در موسم  حج ، خانه  خدا «كعبه » با گلاب ناب  محمدي  كاشان  شست  و شو داده  مي شود، سالانه  حدود شش  هزار تن  گلاب  از اين شهرستان  به  كشورهاي  جهان  صادر مي شود.
مديركل  ميراث  فرهنگي  استان  اصفهان  در اين  نشست  گفت : كاشان  به  دليل  قرارگرفتن  برروي  زنجيره  بزرگراه هاي  كشور، همه ساله  پذيراي  هزاران  گردشگر داخلي و خارجي  است .
«سيف الله  امينيان » افزود: تنها در روز سيزدهم  فروردين  امسال  بيش  از ۱۷هزار گردشگر از باغ  تاريخي  فين  كاشان  ديدن  كرده اند.
وي  وجود ۹۸۰ اثر تاريخي  در شهر كاشان  و معرفي  آثار و ابنيه  تاريخي  اين شهرستان  توسط جرايد و رسانه هاي  گروهي  را از عوامل  مهم  جذب  گردشگر داخلي  و خارجي  به  اين  شهرستان  دانست .
وي  شمار گردشگراني  را كه  براي  ديدن  آثار تاريخي  و خانه هاي  قديمي  اين  شهرستان  بليت  تهيه  كرده اند را ۳۰۰ هزار نفر گردشگر داخلي  و ۷۰۰ نفر گردشگرخارجي  ذكر كرد.
دبير ستاد توسعه  گردشگري  كاشان  با مثبت  ارزيابي  كردن  برگزاري  سه  جشنواره گل  وگلاب  در اين  شهرستان  گفت :گل  و گلاب  افزون  بر بخش  اقتصادي  يك  آيين  سنتي ،قديمي و اعتقادي  است  و به  همين  لحاظ ميراث  فرهنگي  در جهت  هر چه  با شكوه تر برگزار كردن  اين  جشنواره  از هيچ  كوششي  دريغ  نخواهد كرد.
امينيان  يادآور شد: برگزاري  اين  جشنواره ها بر رونق  اقتصادي  شهرهاي  برزك، جوشقان ، كامو، قمصر و نياسر تاثير بسزايي  داشته  است .
رئيس  اداره  صنايع  و معادن  كاشان  نيز در اين  نشست  خبري  گفت : هم  اكنون  سه كارخانه  صنعتي  و بيش  از يكهزارو ۲۰۰ كارگاه  سنتي  در اين  شهرستان  به  توليدگلاب  و عرقيات  فعاليت  دارند.
«اكبر شجري » افزود: اين  واحدهاي  صنعتي  و سنتي  سالانه  بيش  از هشت  هزار تن گلاب  توليد مي كنند.
«وي  اظهار داشت : تنها يكي  از كارخانه هاي  صنعتي  اين  شهرستان  در سال  گذشته بيش  از دو ميليون  دلار گلاب  به  كشورهاي  خارجي  صادر كرده  است .
وي  از راه اندازي  كارخانه  پاستوريزه  كردن  گلاب  در شهر قمصر در سال  جاري خبر داد و افزود: تمامي سهامداران  اين  كارخانه ، گلابگيران  سنتي  اين  شهرستان هستند.
از سال  ۸۰ تاكنون  سه جشنواره  گل  و گلاب  در شهرستان  كاشان  برگزار شده  است .

عكس: هادي مختاريان 
با ۴۰ ميليارد تومان چه كارهايي مي شود كرد؟ براي ساكنان طبقه متوسط جامعه اين رقم پول زيادي است. پولي معادل ۵۰ ميليون دلار كه با آن مي شود دست به كارهاي بزرگي زد. اين مبلغ بودجه اي نيست كه براي اجراي پروژه اي اختصاص داده شده باشد، اين مبلغ، پولي است كه از سكه ها و اسكناس هاي ريز و درشتي كه در سال۸۲   به صندوق هاي صدقات كميته امداد مي ريزيد جمع آوري شده است.
دو روز پيش منصور قمشه، رئيس ستاد احسان و نيكوكاري كميته امداد گزارش داد كه كل وجوه واريز شده در سال ۸۲ به صندوق هاي كوچك، متوسط و بزرگ صدقه، ۴۰ ميليارد ريال بوده است.
به گفته او، اين مبلغ به بيش از ۲ ميليون و ۳۰۰هزار صندوق كوچك، ۱۴۰ هزار صندوق متوسط و ۱۳۹ هزار صندوق بزرگ نصب شده در سطح كشور ريخته شده است. البته اين ۴۰ ميليارد بخشي از ۱۳۰ ميليارد توماني است كه خيرين به كميته امداد پرداخت كرده اند.
رئيس ستاد احسان و نيكوكاري كميته امداد تاكيد دارد كه مبالغ جمع آوري شده از صندوق هاي صدقات، صرف كمك به تامين مسكن و درمان نيازمندان، جهيزيه نوعروسان، تحصيل دانش آموزان نيازمند و تهيه پوشاك براي نيازمندان مي شود.

با ورود تاكسي هاي سمند به جاي تاكسي هاي فرسوده به پايتخت و شهرهاي بزرگ، به نظر مي رسد طرح خارج كردن خودروهاي فرسوده هر چند كند، اما به طور مداوم پيگيري مي شود.
سايت هاي خبري گزارش داده اند كه ۲ هزار و ۵۱۴ نفري كه براي دريافت تاكسي سمند ثبت نام كرده بودند، خودروهاي خود را تا پايان سال ۸۲ دريافت كرده اند. اين تعداد بخشي از ۶ هزار و ۱۵۶ نفري هستند كه براي تعويض تاكسي مدل ۶۸ به پايين خود با خودرو سمند ثبت نام كرده اند.
به نظر مديرعامل سازمان تاكسيراني تهران اگر شركت هاي تحويل دهنده تاكسي سمند امكانات لازم براي تحويل سمند را داشته باشند، تاكسيراني تهران مي تواند ماهانه يك هزار و ۷۰۰ تاكسي فرسوده را از رده خارج و به جاي آن تاكسي سمند تحويل دهد. با اين روال، روند تحويل سمند به تاكسيداران كه سال ۸۲ به رقم ۶۶۶ دستگاه در تهران رسيد، سرعت بيشتري خواهد گرفت.
سيدجمال هاشمي عرب مي گويد: اگر مبناي خروج خودروهاي فرسوده را ۱۵ سال كاركرد قرار دهيم بيش از نيمي از تاكسي هاي تهران فرسوده شناخته مي شوند كه اگر تاكسيداران اقدام به تعويض خودرو نكنند با طرح ضربتي راهنمايي و رانندگي تهران اين تاكسي ها را به طور اجباري در سطح شهر جمع آوري مي كنيم.
جديت سازمان تاكسيراني تهران در جايگزيني سمند با تاكسي هاي فرسوده وقتي بيشتر مشخص مي شود كه هاشمي عرب توضيح مي دهد: از تيرماه امسال به مدت ۵ تا ۶ ماه به تاكسيداراني كه خودرو مدل ۶۷ به پايين دارند مهلت داده مي شود تا خودروي خود را تعويض كنند در غير اين صورت تاكسي هاي آنها از سطح شهر جمع خواهد شد.

چه اتفاقي افتاد كه دانشگاه ها در دبي به فكر جذب دانشجويان خارجي بيفتند؟
يكي از دلايل حتما مالي است همانطور كه عيسي محمدي، معاون امور دانشجويي دانشگاه تربيت مدرس، مي گويد:«به دانشگاه ها اجازه داده شده كه به منظور جبران كسري بودجه خود درآمد كسب كنند و جذب دانشجويان خارجي يكي از راه هاي كسب درآمد به حساب مي آيد.»
اما شهريه دانشجويان خارجي براي تحصيل در دانشگاه هاي ايراني خارج از كشور مقداري هست كه بتواند كسري بودجه آنها را برطرف كند؟
به گفته مدير مسوول دانشگاه آزاد دبي شهريه اين دانشگاه براي هر ترم ۱۵هزار درهم است كه از هر دانشجو دريافت مي شود كه با درهم ۲۲۰ توماني نزديك به ۳ ميليون و سيصد چهارصد هزار تومان مي شود. مبلغ شهريه در دانشگاه تربيت مدرس طبعا بايد كمتر باشد. معاون امور دانشجويي اين دانشگاه كل شهريه را ۱۵هزار دلار براي تمام دوره  آموزش اعلام مي كند كه براي هر يك ۴۰-۳۰ دانشجوي خارجي اين دانشگاه نزديك به ۱۲ ميليون تومان هزينه دارد. اگر دوره تحصيل را ۸ ترم به شمار آوريم براي هر ترم يك ميليون و پانصد هزار تومان مي شود كه تقريبا نصف شهريه دانشگاه آزاد است. جذب دانشجويان خارجي در دانشگاه هاي ايران قطعا كار آساني نيست و بايد گفت بيشتر دانشجويان خارجي مشغول به تحصيل دردانشگاه هاي ايراني بنا به دلايل خاصي اين دانشگاه ها را انتخاب مي كنند كه ارزان بودن و آسان پاس كردن واحدها مي تواند از جمله اين دلايل باشد. مدرك هم راحت و آسان به دست دانشجويان خارجي مي رسد و باقي قضايا... هزينه اي كه دانشگاه هاي ايراني در دبي ازدانشجويان خارجي دريافت مي كنند يك الي دو سوم هزينه جاري دانشگاه هاي مستقر دردبي است. دكتر وحيدرضا اوحدي يكي از شركت كنندگان نمايشگاه بين المللي دانشگاه ها و موسسه هاي آموزشي در دبي، مي گويد:« سفارت و كنسولگري انگلستان در اين نمايشگاه دفتر دارند، شخص كنسول شخصا در حال توزيع فرم دانشگاه ها بود. سفارت كانادا هم فعاليت زيادي در اين نمايشگاه از خود نشان دادما مي توانيم نتيجه بگيريم كه اگر توفيقي نصيب كشورهاي مختلف شده از روي معجزه نبوده بلكه با هماهنگي و برنامه ريزي بوده است ما نيز براي جذب دانشجويان خارجي احتياج به فكر و برنامه ريزي زيادي داريم.
بسياري از دانشجويان ايراني هم كه دردانشگاه هاي خارجي تحصيل مي كنند به علت مشكلات مربوط به خدمت سربازي است. به طوري كه اگر براي دانشجويان ايراني مقيم خارج تسهيلات لازم به ويژه معافيت سربازي براي پسرها مورد توجه قرار گيرد، آنها تحصيل در داخل كشور را ترجيح مي دهند.

حجاب در مدارس تركمنستان اجباري خواهد شد. اين حجاب درواقع پوشيدن همان لباس محلي زنان و دختران تركمن است كه تمامي قامت آنان را مي پوشاند. علاوه براين لباس، اين زنان و دختران از روسري هم استفاده خواهند كرد.
البته اين تصميم در راستاي بازگشت به هويت ملي تركمن ها گرفته شده و فقط مختص به دختران تركمن نخواهد شد و براي ساير نژادهاي قومي از جمله روس ها نيز اجباري است. گفته مي شود كه اين رويه از شهريورماه سال جاري كه آغاز سال تحصيلي درتركمنستان است به اجرا گذاشته مي شود. به نظر مي رسد كه اجبار رعايت حجاب به زودي در تركمنستان به ساير نهادها و ادارات رسمي كه از بودجه عمومي استفاده مي كنند كشيده خواهد شد وحتي لباس هاي بلند تركمني توسط مردم اين كشور سفارش داده شده است. بايد گفت اجراي اين طرح در مدارس در واقع تستي است كه بازخوردهاي آن مورد توجه قرار خواهد گرفت.

با وجود طرح هاي گسترده اي چون نهضت سوادآموزي و با وجود گستردگي نهادهاي آموزش عالي و احداث مدرسه هاي جديد، هنوز ۴ درصد از جوانان بين ۱۵ تا ۲۹ سال كشور ازامكان تحصيل بي بهره اند. اين عده كه محروميت شان از تحصيل عمدتا از مشكلات مالي ناشي مي شود، قشر بزرگي را تشكيل مي دهند چرا كه به گفته رئيس سازمان ملي جوانان، جوانان بين ۱۵ تا ۲۹ سال ۲/۳۳ درصد جمعيت كشور را تشكيل مي دهند.
رحيم عبادي پنج شنبه گذشته در سومين نشست مجلس دانش آموزي اعلام كرد كه ۶۸ درصد جمعيت كشور را زير ۳۰ ساله ها تشكيل مي دهند كه اين تركيب، ايران را صاحب مقام اول تركيب جوان در جهان كرده است. چنين جمعيت كثيري در ايران به شدت مشتاق تحصيل است به طوري كه در يك نظرسنجي در تهران، ۹۵ درصد دانش آموزان علاقه مند به تحصيلات عاليه هستند.
با اين وجود به نظر بسياري از كارشناسان، بحران اصلي در قشر جوان وقتي به وقوع مي پيوندد كه اين طيف وسيع علاقه مند به تحصيلات دانشگاهي پس از خروج از دانشگاه يا پايان دوره دبيرستان مشاغل مناسبي نيابند.

خبر آمد كه يك خط متروي بيست كيلو متري، براي كاهش ترافيك در بانكوك باران زده و دلگير احداث خواهد شد و اين در حالي است كه اصولا مردم تايلند مترو باز نيستند، تا جايي كه دولت مجبور شده براي ترغيب مردم براي استفاده ازمترو بليت رايگان به دست آنهابدهد.
سواري در متروي رايگاني كه ساختش حداقل هفت ميليارد دلار هزينه برداشته است. هر طور كه حساب كنيد، مي صرفد تازه نه كسي برايتان تشريح مي كند، همين الان كه سوار مترو هستيد چقدر خرج روي دست دولت گذاشته ايد؟

۲۴ جوان از كشورهاي جهان اول و در حال توسعه، به نمايندگي از جوانان سراسر جهان در مجمعي به نام كميته مشورتي جوان دور هم جمع مي شوند تا كاري بكنند.
در اجلاس اوليه به اين جوانان توصيه شده است نظرات خود را در اختيار سازمان ملل قرار دهند، درست مثل يك مجلس. اين در شرايطي است كه سه مساله فرهنگ، ازدواج در سنين بسيار پايين و ايدز، به عنوان پايه هاي اصلي بحث، مورد تصويب قرار گرفته است.

تبريزي ها يك خط تلفن با شماره ۴۷۹۷۷۷۷ را اختصاص داده اند به كودكان آن حوالي، براي اينكه اگر كودكي احتياج به خدمات اضطراري داشت در عرض سه سوت امكانات كامل براي او مهيا شود.
اين خط مخصوص كودكان داراي معلوليت، كودكان معتاد، كودكان كار و بچه هاي آواره است و فرزندان پاپتي و بي دوچرخه!
به گفته پريسا مقيمي فام، كارشناس امور اجتماعي، مي توانيد در تماس با اين خط موارد كودك آزاري را اطلاع بدهيد و از حصول نتيجه لازم مطمئن باشيد.

مركز اطلاعات سازمان ملل در تهران- ۹/۷۲ درصد از زنان ازدواج كرده ايراني از روش هاي پيشگيري از بارداري استفاده مي كنند.
براساس«نمودار جهاني استفاده از وسايل پيشگيري از بارداري» اين افراد بين ۱۵ تا ۴۹ سال سن داشته و ۵۶ درصد از روش هاي استفاده شده پيشرفته است.
اين گزارش نشان مي دهد كه زنان در آمريكاي لاتين و كارائيب بيشتر از ساير زنان در جهان از وسايل پيشگيري از بارداري استفاده مي كنند و زنان آفريقايي نيز نسبت به ساير زنان جهان بهره كمتري از اين وسايل مي برند.

اين نتيجه يك نظرسنجي است. اولويت اول اتريشي ها خوش لباسي است. در جامعه آماري هزار نفري موسسه ايماس از مردم سوال شده كه هموطنان محترم! سرگرمي محبوب شما چيست؟ و پاسخ آمده كه: ۱-لباس ۲-اتومبيل ۳-تلفن و ۴-كتاب.
نكته مهم اين خبر اين است كه كتاب رتبه چهارم سرگرمي هاي روزانه را به خود اختصاص داده است، نه اينكه مثلا اتريشي ها هم مثل ما اهل تلفن و ماشين بازي هستند. نكته ديگر هم اينكه برخلاف ايران كه غذا خوردن تفريح اصلي است، حرفي از لذت خوردن فست فود يا چلوكباب به ميان نيامده است.
بله، كتاب همينقدر مهم است. آنقدر كه ۷۳ درصد اتريشي ها حداقل سالي يك كتاب و ۵۱ درصدشان حداقل هفته اي يك كتاب مي خوانند.

خبر جالبي است. اينكه اتحاديه اروپا قانوني تصويب كرده كه در صورت لغو يا تاخير پرواز، شركت هواپيمايي مربوطه بايد مبلغي را به عنوان خسارت به مسافر متضرر بپردازد. مي توانيد يك بار ديگر خبر را از نو بخوانيد تا باورتان شود: «پرداخت غرامت تاخير يا لغو پرواز به مسافري كه در بعضي از كشورها - دور از جان ما البته - از جيب خود پول بنزين هواپيما را پرداخت مي كنند!
فوريه ۲۰۰۵ زماني است كه شركت هاي خدمات رساني هوايي دقت بيشتري را در كار خود به كار خواهند گرفت تا لحظه اي تاخير نداشته باشند... والا هر مسافري مي تواند به آساني شركت مربوطه را بسلفد همانطور هم كه اطلاع داريد، در خارجه سر وكلاي محترم درد مي كند براي دادخواست دريافت خسارت...
اگر ياتا، اتحاديه تجاري ۲۷۰ شركت هوايي بين المللي كه عليه اين تصميم اتحاديه اروپا دادخواستي ارايه داده است، از شكايت خود نتيجه اي نگيرد، سطح استاندارد خواسته هاي مردم باز هم بالاتر خواهد رفت.

ناگهان يك نفر گفت: «پيشنهاد شده است، خطوط توليد پيكان و پرايد در سال ۱۳۸۴ كاملاً متوقف شوند.»
در شرايطي كه مي گويند، پيكان، دلار داخل جيب است و از شب عيد دوباره كلي روي قيمتش رفته، احمد رهبري عضو كيمسيون صنعت و معدن مجلس شوراي اسلامي اعلام كرده به دليل اينكه مصرف بنزين پيكان سه برابر خودروهاي استاندارد جهاني است، بايد امسال آخرين سال توليد پيكان باشد.
درعين حال امسال قرار است ۲۰۰ هزار پيكان توليد شود... و وقتي بازار مي طلبد، چرا كه نه؟

در بازار سرمايه اتفاقي افتاده كه بايد به آن توجه كرد.
نكته اي كه دكتر احمدي نژاد شهردار تهران، از بازگويي آن ابايي ندارد. او با اشاره به افزايش بي رويه قيمت فولاد آن را فاقد توجيه اقتصادي خواند و گفت: برخي از مسوولان صحبت هايي مي كنند، اما در مقابل آن پاسخگو نيستند. چرا كارخانجات توليد فولاد كه تحت مديريت دولت هستند، چنين شوكي را به بازار وارد كرده و احساس مسووليت نمي كنند؟
بله، قيمت فولاد، قيمت اتومبيل، گراني و باقي قضايا. مي فهميد كه؟

ترس از القاعده و تروريسم تا آنجا پيش رفته كه نمايندگان پارلمان انگليس، جسارتا بين خود و مردم ديوار حايلي بر پا مي كنند.
يكي دو ساعت پس از اينكه يكي دو نماينده جان عزيز خطرات ملاقات حضوري بامردم را براي همكاران تشريح كردند، در يك جلسه پرطراوت، احداث ديوار حايل با ۱۱۲ راي موافق، در مقابل ۷۶ راي مخالف راي آورد و با يك برآورد مالي ماجرا حل شد. ۳/۱ ميليون پاوند فداي موي سر يك نماينده محترم!
در عين حال رابرت مارشال اندروز يكي از نمايندگان مخالف مي گويد: «اين توهين به مردم است. اين درست نيست كه نمايندگان از حملات تروريستي محافظت بشوند و مردم بدون هيچ حفاظي در معرض حمله و ترور باشند.»
نمي دانيم اين خبرها راست است يا دنيا واقعا همين جوري است. آخر مگر مي شود؟

استفاده از كولر و تهويه مطبوع در هنگام رانندگي ميزان متوسط مصرف سوخت را ۲۱ درصد افزايش مي دهد.
از آنجا كه تابستان در راه است و اتومبيل هايي كه به دستگاه كولر مجهز هستند، به احتمال زياد مصرف بنزين با قيمت جديد نيز افزايش مي يابد.
به گزارش قلم سبز ايران و با فرض اينكه هر خودرو ۱۰ درصد مواقع از تهويه مطبوع استفاده كند و همچنين مصرف متوسط خودرو، ۵/۱۱ ليتر در روز باشد، مي توان گفت هر خودرو به طور متوسط ۴/۲ ليتر در روز و ۸۸۱ ليتر در سال بيشتر سوخت مصرف مي كند كه سالانه حدود ۱۴۰ ميليون دلار به اقتصاد ملي ضرر وارد مي كند.

رئيس  كميسيون  عمران  شوراي  شهر اصفهان  گفت : محل  نمايشگاه  بين المللي  اصفهان به  دليل  مسايل  زيست  محيطي و ميراث  فرهنگي  نامناسب  است .
«محمود محمدي» در جلسه  شوراي  شهر اصفهان  گفت :اين  مكان  در ابتدا به عنوان  يك  سوله ايجاد شد، ولي  هم اكنون  از آن  براي  برگزاري  نمايشگاه  استفاده مي شود.
وي  تصريح  كرد: محل  كنوني  نمايشگاه  اصفهان  به  لحاظ مجاورت  با تپه  باستاني «اشرف» از نظر حفظ ميراث  فرهنگي  و نيز مسايل  بهداشتي  و زيست  محيطي مساله دارد.
وي  خاطرنشان  كرد: اين  مكان  براي  شهر اصفهان  به  لحاظ توريستي  بودن  نيز مكان  مناسبي  نيست .

شهروندان تهراني بهتر است خيلي به اين چند روز باران و هواي پاك بعد از آن دل خوش نكنند زيرا به محض قطع شدن باران، آلاينده هاي هوا افزايش مي يابد.
طبق مطالعات اخير انجام شده بر روي موش هاي آزمايشگاهي در آمريكا آلودگي هوا به تنهايي براي شروع حمله حاد آسمي كفايت مي كند.
به گزارش آسمان آبي، پيش از اين تصور مي شد كه آلودگي هوا به تنهايي براي تحريك حمله آسم كافي نيست و به آلوژن هايي مثل پولن ها يا گرد و غبار منزل براي التهاب مسير هوايي و پاسخ آلرژيك مجاري نيازمنداست.
لذا توصيه مي شود افراد مبتلا به آسم به هيچ وجه در مواقعي كه آلودگي هوا بالاتر از حد مجاز است از خانه خارج نشوند.

مردم ايران زياد برق مصرف مي كنند. چون آنها روشنايي را دوست دارند. به همين دليل طبق پيش بيني شركت توانير، متوسط مصرف سرانه برق تا پايان برنامه چهارم توسعه با رشد ۲۶/۷ درصدي مواجه خواهد بود.
مردم ايران در حال حاضر به طور سرانه ۱۸۷۰ كيووات ساعت بر نفر برق مصرف مي كنند كه در سال ۱۳۸۸ به دو هزار و ۶۶۰ كيلووات ساعت بر نفر خواهد رسيد. همچنين ضريب بار شبكه از ۴/۶۳ درصد در سال مبناي برنامه چهارم توسعه با متوسط ۰۸/۰ درصد كاهش به ۲/۶۳ درصد در سال ۸۸ مي رسد.
بنابراين مردم ايران در آينده لازم نيست كه در مصرف برق صرفه  جويي كنند و با خاموش كردن لامپ هاي اضافي در تاريكي بمانند.

از آنجا كه جمعيت مردم آفريقا رو به افزايش است و ارزش اين مردم هم براي دولتمردانشان بسيار است و در صدور انسان به ساير كشورها تعرفه گمركي بالايي بسته شده لذا در ۵۳ كشور آفريقايي زنان و كودكان قاچاق مي شوند.
صندوق كودكان سازمان ملل متحد ( يونيسف) اعلام كرد كه تحقيقات انجام شده حاكي است كه كودكان قربانيان اصلي قاچاق انسان در اين كشورها هستند. از كودكان به عنوان برده و سرباز استفاده مي شود و علاوه بر آن قاچاقچيان انسان، كودكان را وادار به خودفروشي مي كنند. زنان نيز دومين گروه بزرگ قربانيان قاچاق انسان هستند.

سرانجام پس از يكسال درگيري در شهرهاي عراق به ويژه در عتبات عاليات با پايان يافتن درگيري نيروهاي اشغاگر ومقتدي صدر آرامش به كربلا بازگشت و لابد سيل مسافرت زائرين به كربلا  آغاز مي شود. اگرچه نمي  توان به اين آرامش دل خوش كرد اما بسياري ازمردم ايران بدون توجه به تبعات اين جنگ هنوز مشتاق سفر به شهرهاي مقدس كربلا و نجف هستند. اگر چه يك ماه تمام مرزها بر روي ورود و خروج زائرين بسته بود اما بسياري از مردم به صورت داوطلبانه و غيرمجاز با كاروان هاي غير مجاز زيارتي اقدام به سفر به كربلا مي كردند. اما پس از باز شدن مرزها و بالا گرفتن اختلافات و درگيري هادر عراق والبته فاجعه عاشورا در كربلا هنوز تردد مسافران به عراق جريان دارد.