جمعه ۵ تير ۱۳۸۳ - سال يازدهم - شماره ۳۴۱۸
index
گزارش پشت صحنه فيلم شبانه
004227.jpg
كوروش تهامي در نمايي از فيلم شبانه
چه كسي مي گويد كات
-عكس:ورقا عامري
سامان سيف اللهي
يك آتليه در نگاه اول جايي است براي عكاسي، اما مي تواند لوكيشن فيلم شبانه هم باشد و علاوه  بر آن، جايي براي غافلگير كردن يكي از دو كارگردان فيلم به مناسبت سالگرد تولدش.
دستيار كارگردان همه را به سكوت فرا مي خواند و صداي يكي از كارگردانان: سه... دو... يك
كورش تهامي جلوي دوربين است و هديه تهراني كه قرار است در اين صحنه از او عكس بگيرد و از پشت دوربين واكنشي داشته باشد... «دوباره تكرار مي كنيم...» صداي كارگردان و سپس برداشت سوم، چهارم و... كات... ظاهراً گروه از برداشت ششم راضي هستند.
«شبانه» اولين فيلم بلند اميد بنكدار و كيوان علي محمدي در مقام كارگردان است كه داستان سه دوست را روايت مي كند، شبنم به همراه دو دوستش، ساناز و خاطره به قصد تفريح از خانه خارج مي شود اما اتفاق ناگواري براي برادرش روي مي دهد و...
از سوي ديگر اميرعباس گردان نيز اولين تجربه مستقل تهيه كنندگي خود را با فيلم شبانه تجربه مي كند. وي درباره كار با اين گروه مي گويد: «اين بچه ها در زمينه فيلم كوتاه و مستند نمونه هايي داشتند كه قبلاً ديده بوديم و از آن جا كه احساس مي كرديم كه سينماي ما به نيرو و فكر جديد نياز دارد، وقتي فيلمنامه شبانه از بنكدار و علي محمدي به دفتر رسيد، به نظرمان در نوع نگارش و نگاه جذاب آمد و اين شد كه كار را شروع كرديم.
اما بنكدار و علي محمدي درباره اولين تجربه كارگرداني فيلم بلند خود، معتقدند كه پس از ساخت فيلم هاي كوتاه يك پروسه منطقي را طي كرده اند: «براي ما فيلم كوتاه و بلند تفاوت چنداني ندارد، يا حداقل در اين كار تفاوتي احساس نمي كنيم، چون خيلي راحت و بي دغدغه كار مي كنيم، يعني همان طور كه فيلم كوتاه مي ساختيم. ديديم ايده شبانه به درد فيلم بلند مي خورد و كار را شروع كرديم؛ فيلمنامه را بهار گذشته نوشتيم و همزمان كار دريافت پروانه كارگرداني را پيش برديم و اقدام كرديم براي ساخت كه خوشبختانه خيلي زود هم تهيه كننده پيدا كرديم.
در ليست عوامل اين فيلم علاوه بر كارگرداني، در قسمت فيلمنامه و تدوين نيز نام بنكدار و علي محمدي در كنار يكديگر ديده مي شود؛ چيزي كه پيش از اين در فيلم هاي كوتاه اين دو نيز به چشم مي خورد و به گفته خودشان از ۱۰ سال پيش كه با يكديگر در باغ فردوس آشنا شدند، همواره با هم كار كرده اند. حتي در زمينه هايي مثل ترجمه و يا كار در مطبوعات كه به عقيده بنكدار سبب اصلي اين پيوند يك عشق مشترك بوده است.
گردان در اين خصوص مي گويد: نكته جالب اين است كه به هيچ طريقي نمي شود اين دو را از هم جدا كرد و اين مسئله در اوايل آشنايي مان براي من كمي مشكل ساز شده بود چون واقعاً نمي توانستم تصور كنم كه چگونه مي خواهند كار كنند، مثلاً چه كسي مي خواهد كات بدهد و يا شروع حركت بازيگران با فرمان چه كسي خواهد بود. اما كمي كه جلوتر رفتيم ديدم كه خيلي با هم هماهنگ هستند و برنامه و هدفشان كاملاً مشخص است.
علي محمدي و بنكدار درباره همكاري دونفره و سهم مستقل هر كدامشان از كار معتقدند كه روابط خط كشي شده اي ندارند و به طور كلي هيچ وقت با حساب و كتاب وارد كار نمي شوند.
بنكدار ادامه مي دهد: ما فكر مي كنيم آنقدر صميمي و همدل هستيم كه ممكن است ۱۰۰ درصد هم به خاطر يكديگر كوتاه بياييم و در واقع كيفيت نهايي كار برايمان اهميت دارد.
در ميان بازيگران فيلم شبانه نام هايي چون هديه تهراني، كورش تهامي، كمند اميرسليماني، ستاره اسكندري، بهاره رهنما، حميدرضا پگاه و آتيلا پسياني ديده مي شود.
بنكدارو علي محمدي درباره انتخاب بازيگران مي گويند: انتخاب بازيگران از روزهاي اول فيلمنامه نويسي انجام شده بود و در واقع فيلمنامه را براساس برخي شخصيت ها نوشتيم ولي بنا به دلايلي مجبور شديم تغييراتي داشته باشيم تا اين كه به شكل امروزي درآمد.
تهيه كننده فيلم نيز حرف كارگردانان را تصديق مي كند: ليست بازيگران از ابتدا توسط بنكدار و علي محمدي تهيه شده بود و چون جمع خيلي دوستانه است، ما سعي كرديم اين پازل را به هم نزنيم اما از طرفي فكر كرديم كار چون ستاره ندارد ممكن است موقع اكران به مشكل بربخوريم، در نتيجه در تركيب جابه جايي كوچكي رخ داد كه اين هم در نهايت انتخاب خود دوستان بود و ما هم صحه گذاشتيم روي انتخاب آنها.
هم اكنون ۱۶ روز از آغاز فيلمبرداري شبانه مي گذرد و چيزي حدود ۳۰ درصد كل كار فيلمبرداري شده است. گردان درباره چگونگي اكران فيلم پس از پايان كار مي گويد: فيلم را تا جشنواره فجر امسال نگه مي داريم و تلاشمان اين است كه براي اكران در نوروز ۸۴ برنامه ريزي كنيم.
اما كارگردانان فيلم مي گويند كه فعلاً به اين مسايل فكر نمي كنند و تمام هم و غم شان به پايان رساندن اين كار در يك محيط خوب و دوستانه و لذت بردن از سينما و كار سينمايي است.
هنوز قريب به يك ماه تا پايان فيلمبرداري شبانه باقي است ولي دست اندركاران فيلم به شدت از كار خود احساس رضايت مي كنند و هركس به فراخور سمتش از ديگران تعريف مي كند.
حميدرضا پگاه كه هم اكنون مشغول بازي در سريال «شبي از شب ها» است، ايفاگر نقشي كوتاه در اين فيلم نيز هست.
وي از حضور هرچند كوتاهش در اين فيلم به عنوان يك تجربه متفاوت و فراتر از آن به عنوان يك غنيمت ياد مي كند و مي گويد: وقتي فيلمنامه را مطالعه كردم از كار خوشم آمد و قبلاً هم يك كار كوتاه از بنكدار و علي محمدي ديده بودم و احساس كردم كه كارشان خيلي متفاوت است؛ از فيلمنامه و برخورد و راهنمايي ها تا دكوپاژ و ساير مسايل به شيوه خاص خودشان عمل مي كنند كه اين مسئله برايم خيلي دوست داشتني است.
به هرحال بايد تا زمان اكران شبانه در انتظار ماند و ديد كه ضرب المثل معروف بقال و ماست ترش تا چه ميزان صحت پيدا مي كند.

فلسطيني خانه ندارد
004230.jpg
چنگيز محمودزاده
پس از شش ماه كار و فعاليت اعضاي خانه كاريكاتور، هفته گذشته، نفرات برگزيده مسابقه «فلسطيني  خانه ندارد» مشخص شدند.
مقدمات برگزاري اين مسابقه از ابتداي پاييز سال ۸۲ شكل گرفت و اطلاع رساني آن از طريق پايگاه اينترنتي خانه كاريكاتور (irancartoon) و رسانه ها و نشريات تخصصي انجام شد.
برگزاري اين مسابقه يكي از موفقيت هاي بين المللي خانه كاريكاتور ايران بود، چرا كه بسياري از پايگاه هاي اينترنتي و نشريات معتبر كاريكاتور دنيا در برپايي آن با خانه كاريكاتور ايران همكاري داشتند.
جوزابو، مسئول پايگاه «ويتي ورلد» به طور رايگان فراخوان مسابقه را در صفحه اول اين پايگاه اينترنتي معتبر قرار داد و داريل كيگل، مسئول پايگاه «كيگل» براي جمع آوري و ارسال آثار هنرمندان خارجي، همكاري نزديكي با خانه كاريكاتور داشت. بيل استات از استادان برجسته كاريكاتور در دنيا نيز در پاسخ به خانه كاريكاتور ايده نمايشگاه را بسيار عالي توصيف كرد و با فرستادن چند اثر، درخواست كرد تا طرح هايش در بخش خارج از مسابقه ارايه شود.
در بخش كاريكاتور چهره نيز هنرمندان برجسته اي مانند يان اوپ دوبيك از بلژيك و آچيل سوپربي از ايتاليا آثاري را ارسال كردند كه نشان دهنده اهميت اين موضوع در ميان هنرمندان متعهد به آرمان هاي عدالت خواهي جهاني بود.
در ابتدا زمان اعلام شده براي ارسال نهايي آثار، ۱۵ ارديبهشت  ۱۳۸۳ اعلام شده بود اما به دليل استقبال علاقه مندان به شركت در اين مسابقه، اين تاريخ تمديد شد. در پايان مدت اعلام شده، ۲۰۰ نفر از ۴۱ كشور دنيا با فرستادن ۷۰۰ اثر به دبيرخانه مسابقه در اين نمايشگاه شركت كردند كه بعد از بررسي هيات علمي خانه كاريكاتور، ۵۰۰ اثر جهت ارايه در سايت خانه كاريكاتور پذيرفته شد كه از آن ميان در مرحله دوم، ۱۸۶ اثر انتخاب شدند و از ميان آنها ۱۰ اثر به مرحله نهايي راه پيدا كردند.
در مجموع در اين مسابقه ۵۰۰ صفحه طرح از ۲۰۰ هنرمند ايراني و خارجي در پايگاه ايران كارتون ارايه شده كه مشاهده آنها بدون مراجعه به نمايشگاه و از طريق اينترنت امكان پذير است. پس از كشور ايران كه در واقع ميزبان برپايي اين مسابقه بود، بيشترين شركت كنندگان از كشورهاي تركيه، برزيل و چين هستند. مسعود شجاعي طباطبايي، دبير دومين مسابقه بين المللي فلسطيني خانه ندارد و مدير خانه كاريكاتور درباره اهداف اين مسابقه، گفت: «با استفاده از امكانات بالقوه و بالاي هنر كاريكاتور، زمينه اي براي ارتباط جهت اعتلاي آرمان هاي انساني ايجاد شد و اين مسابقه كه براي اعلام مظلوميت ملت فلسطيني و رساندن پيام عدالت خواهي آنان به جهانيان بود با عنوان مسابقه بين المللي كارتون و كاريكاتور فلسطيني خانه ندارد شكل گرفت.
وي همچنين متذكر شد: «بعد از برگزاري اين مسابقه، توجه دنيا نسبت به فعاليت خانه كاريكاتور ايران تغيير كرد و حتي پيشنهادهايي از سراسر دنيا براي برگزاري مسابقه اي در ارتباط با عراق مطرح شد.»
طباطبايي همچنين درباره مشكلات ايجاد شده درخصوص برگزاري نمايشگاه، اظهار كرد: بعضي از دشمنان در حين كار نامه هاي الكترونيك ويروس دار ارسال مي كردند كه كار سايت را مختل كرده بود و سايت دو بار نيز هك شد. حتي يكي از سايت هاي صهيونيستي بعد از ايجاد مشكلات فراوان براي ما، نامه فرستاد كه اگر فلسطيني ها را خيلي دوست داريد برايتان آنها را به شكل كادو بفرستيم كه نشان از بغض مفرط آنها داشت.
برگزيده ها و داورها
روز نهم خرداد براي داوري آثار رسيده به نمايشگاه بين المللي اينترنتي فلسطيني  خانه ندارد جلسه اي با حضور داوران ايراني محمد علي بني اسدي، جواد عليزاده، مسعود ضيايي، محمد حسين نيرومند و محمد رفيع  ضيايي برگزار شد.
چهار داور خارجي، ولاديمير كازانفسكي از اوكراين، كارلوس آموريم از برزيل، داچوان زيا از چين و پائولو دالپونته از ايتاليا نيز راي خود را با پست الكترونيك به خانه كاريكاتور ارسال كردند كه به دنبال دو مرحله انتخاب در مرحله اول هر داور ۱۰ اثر را انتخاب كردند و در مرحله دوم مجموعه
۶۳ اثر مورد داوري قرار گرفت و كريستوبال رينوزو از آرژانتين به عنوان نفر اول، مجيد صالحي و محمد امين آقايي مشتركاً از ايران به عنوان نفر دوم و كائوگومز از برزيل به عنوان نفر سوم برگزيده شدند.
داوران دلايل انتخاب آثار و برتري آنها را بر اساس متناسب بودن سوژه با موضوع نمايشگاه، داشتن نگاه طنزآميز و اجرايي موثر و قوي تعيين كردند.
داوران همچنين در ميان آثار رسيده در بخش كاريكاتور چهره، شيوا زمانفر از ايران را به عنوان برگزيده  و وجيانگ جون از چين را به  عنوان دريافت كننده لوح تقدير معرفي كردند.
علاوه بر اين، تصميم داوران بر آن بود كه چهار اثر رسيده از آثاري كه به مرحله نهايي راه يافتند را قابل تقدير معرفي كنند كه اسامي آنها به اين ترتيب اعلام شد: اري ازبك از تركيه، آيف ساتريستانتو از اندونزي، انريكو لاكوستا پرينس از كوبا و مهدي روزبهاني از ايران.
محمد علي بني اسدي، نماينده هيات داوران با ارايه توضيح در خصوص چگونگي داوري آثار، گفت: «در داوري اين مسابقه براي نخستين بار توانستيم در خانه بنشينيم و اين تجربه اي بود كه در داوري هاي گذشته صورت نپذيرفته بود.»
وي در مقايسه داوري اينترنتي با تجربه هميشگي داوري، اظهار كرد: «در داوري هاي گذشته آثار هنرمندان روي ديوار نصب مي شد و ممكن بود تا به كار آخر برسيم، اثر اولي از يادمان رفته باشد؛ ولي در اين نوع داوري ما امكان تكرار در ديدن آثار را داشتيم كه بسيار در نوع تصميم گيري مثمرثمر بود.»
بني اسدي با اشاره به ويژگي هاي داوري، توضيح داد: «در انتخاب آثار ابتدا سوژه و بعد تكنيك مطرح بود. در خصوص اين مسابقه نيز به دليل غم انگيز  بودن سوژه، داورها به دنبال خنده بغض آلود و گزنده بودند كه در نهايت به چهار اثر رسيديم.»
او با تاكيد بر ويژگي هاي خاص آثار رسيده و نوع آثار برگزيده، تصريح كرد: «قهرمان آثار خلق شده، بيشتر افراد جوان بودند كه شايد به دليل ويژگي اصلي موضوع اين كارها باشد كه در آنها به جوانان پرداخته شده است.»
نمايشگاه آثار شركت كننده در اين مسابقه با همكاري سازمان فرهنگي ـ هنري شهرداري تهران و مركز توسعه هنرهاي تجسمي در خانه كاريكاتور و فرهنگسراي ارسباران تا روز هفتم تيرماه ادامه خواهد داشت.

خبر
راي تعيين كننده ايراني ها در انتخابات آمريكا
ترجمه: رضا ثابتي
بيشتر ايالت هاي آمريكا، بسته به تاريخ سياسي، موقعيت جغرافيايي و يا تركيب جمعيتي شان به طور سنتي در دسته بندي ايالت هاي طرفدار جمهوريخواه ها يا دموكرات ها جاي مي گيرند. به عنوان نمونه، ايالت تگزاس كه در نگرشي تاريخي همواره از لحاظ سياسي محافظه كار بوده است هوادار سنتي حزب جمهوريخواه محسوب مي شود. هنگام شمارش آراي نهايي در اين ايالت جنوبي مي توان كاملاً مطمئن بود كه «حزب پير بزرگ» (GOP - جمهوريخواه ها) پيروز انتخابات هستند.
ماساچوست اما در سوي ديگر طيف قرار دارد؛ ايالتي كه هوادار وفادار دموكرات هاست.
مبارزات انتخاباتي ميان دو حزب جمهوريخواه و دموكرات در اين ايالت ها روي اين مسئله متمركز است كه حزب غالب، رقيب را مجبور كند تا پول بيشتري در اين مناطق خرج كند و در نتيجه در ايالاتي كه رقابت اصلي در آن جريان دارد با مشكل مواجه شود. هر يك از اين دو حزب چند ايالت را دارند كه از راي آوردن در آنها ـ و در نتيجه كسب سهميه انتخاباتي آن ايالت ـ حتي قبل از شروع مبارزات انتخاباتي مطمئن هستند. با اين وجود براي هر دو حزب دفاع از كرسي هايشان حتي در اين ايالات نيز حياتي است. راي دهندگان ايراني مقيم آمريكا مي توانند دراين ايالت ها نقش مهمي  را در محكم كردن يا به خطر انداختن راي احزاب در سطح ايالتي بازي كنند.
از سوي ديگر اما، «ايالت هاي بي طرف» مناطقي هستند كه به صورت ثابت و سنتي طرفدار يكي از اين دو حزب اصلي آمريكا نيستند. به همين دليل، يعني نامشخص بودن نتيجه آراي اين ايالت ها از قبل، ايالت هاي بي طرف محل نزاع اصلي دو حزب هستند. در واقع صاحبان قدرت و رقيبان آنها به طور معمول، چه در زمان مبارزات انتخاباتي و چه خارج از آن، بيشتر به سراغ اين مناطق مي روند.
روزنامه »كريستين ساينس مانيتور« در ماه ژوئن سال ۲۰۰۱ گزارش داد برنامه سفرهاي جورج بوش پر بوده از سفر به ايالت هايي كه به طور قطع نتيجه آراي نهايي شان مشخص نيست. حصول اطمينان از برد در ايالت هاي هوادار سنتي آسان است، اما پيروزي در ايالت هاي نوع دوم حياتي است.
چه عواملي باعث بي طرفي يك ايالت مي شود
با اين كه عوامل متفاوت و زيادي باعث به وجود آمدن الگوهاي نوساني آرا در ايالت هاي مختلف مي شود، اما عاملي كه تقريباً در تمام ايالت هاي بي طرف مشترك است، تعادل نسبي بين جمعيت شهرنشين و روستا نشين آنهاست. ايالاتي در آنها ساكنان شهري يا روستايي اكثريت قابل توجهي دارند معمولا الگوي آرايشان ثابت و بدون نوسان است.
از آن جا كه بيشتر توجه و تمركز در دوران پيش از انتخابات بر ايالت هاي بي طرف معطوف مي شود، كساني كه به واقع باعث رقم خوردن نتيجه مي شوند افراد مستقل و بي طرفي هستند كه در ايالت هاي بي طرف زندگي مي كنند. نتايج يك تحقيق نشان مي دهد راي دهندگان بي طرف در ايالت هاي بي طرف ۲۹ درصد از واجدان شرايط را در بر مي گيرند و بيشترشان سفيد پوست هاي غير آمريكايي و بين ۳۰ تا ۴۹ ساله هستند و بيشترشان تحصيلات آكادميك دارند و در حومه شهر زندگي مي كنند.
رقابت تنگاتنگ انتخابات رياست جمهوري سال ۲۰۰۰ آمريكا اهميت اين ايالت هاي تعيين كننده را بيش از پيش آشكار ساخت. دايرة المعارف ايترنتي «ويكيپديا» از ايالت هاي زير به عنوان ايالت هاي بي طرف در انتخابات رياست جمهوري آتي آمريكا در ماه نوامبر امسال نام مي برد: آريزونا، آركانزاس، دلاور، فلوريدا، آيووا، لوييزيانا، مين، ميشيگان، مينه سوتا، ميسوري، نوادا، نيو همشاير، نيومكزيكو، اوهايو، اورگون، پنسيلوانيا، تنسي، ويرجينيا، واشينگتن، ويرجينياي غربي و ويسكانسين. البته بايد در نظر داشت كه اهميت تمام اين ايالات يكسان نيست. ايالت هايي كه سهميه انتخاباتي ۱۰ يا بيشتر دارند مورد توجه بيشتري نيز هستند. اين ايالت ها كه تقريباً تبديل به ميدان جنگ دو حزب مي شوند عبارتند از: آريزونا، فلوريدا، ميشيگان، مينه سوتا، ميسوري، اوهايو، پنسيلوانيا، واشينگتن و ويسكانسين.
در اين ايالت هاي تعيين كننده ايرانيان توان اين را دارند كه به طور آشكار بر نتيجه آراي انتخاباتي تاثير بگذارند. رقابت فشرده انتخاباتي سال ۲۰۰۰ و نتيجه نهايي آن بسته به آراي فلوريدا بود؛ مهم ترين ايالت بي طرف به اين دليل كه ۲۷ سهميه انتخاباتي دارد. در ايالت فلوريدا هم اكنون حدود ۲۰ هزار ايراني زندگي مي كنند كه با توجه به نزديك بودن آراي احزاب رقيب مي تواند رقم بسيار تعيين كننده اي باشد.
ايراني ها همچنين مي توانند در ايالت هاي بي طرف در انتخابات سنا و مجلس نمايندگان نيز نقش
تعيين كننده اي را ايفا كنند. در انتخابات سال ۲۰۰۰ در ايالت واشينگتن، سناتور «ماريا كانتول» موفق شد «اسليد گورتون»، نماينده سابق را با اختلاف حدود ۲۲۰۰ راي شكست دهد.
تاثير آراي ايراني هاي مقيم واشينگتن كه تعدادشان به حدود ۱۸ هزار نفر مي رسد، مي تواند اهميت اين جامعه را براي سياستمداران آن كاملاً آشكار كند. در ايالت كلرادو نيز همين مسئله مي تواند تاثير انكار ناپذيري در انتخابات مجلس نمايندگان داشته باشد. در ناحيه هفت ايالت كلرادو، جايي كه حدود ۱۳۰۰ ايراني زندگي مي كنند، در انتخابات اخير «باب بيوپرز» با اختلاف ۱۲۱ تنها راي «مايك فيلي» را شكست داد.
اگر ايراني هاي مقيم آمريكا، تصميم بگيرند در ايالت هاي محل سكونتشان با راي همگون و مشخص در انتخابات شركت كنند، آنقدر زياد هستند كه بتوانند راي ايالات بي طرف را برگردانند.
منبع: www.niacouncil.org

يادداشت
جنگ مسخره دو برادر
سهيلا قاسمي
اين جا سرزميني است تقسيم شده كه در دو طرف خطوط مين و تله گذاري شده اش سربازاني در حال قدم زدن هستند. در اين سرزمين كه به كره شمالي كمونيست و كره جنوبي كاپيتاليست تقسيم شده ۵۰ سال است كه زمان در دوران جنگ سرد متوقف شده است.

شب در سراسر كورتاون، شهري كه تنها دو ساعت تا سئول فاصله دارد، حاكم است. كلنل كيم خشك و شق ورق به نيروهايش دستوراتي مي دهد. حدود شش هزار مرد مسلح مسئول مراقبت از منطقه DMZ (منطقه اي غيرنظامي شده) هستند. اين ناكجاآباد نيم قرن است كه دو كره را از هم جدا كرده است. سراشيبي با ۲۴۰ كيلومتر طول و چهار كيلومتر عرض كه در ميان آن خط مرزي نظامي قرار گرفته و شرق را از غرب جدا مي كند. در شمال اين منطقه امپراتوري كيم جونگ ايل، پيرو كمونيسم ملي كه آمريكا او را «محور شرارت» مي داند قرار گرفته است. در جنوب نيز كشوري واقع شده كه وضعيت اقتصادي اش بيشتر به معجزه شباهت دارد. در آن جا كاپيتاليسم و وفاداري به واشنگتن كاملاً حاكم است.
سربازان با لباس ها و كلاه  هاي يكدست هر لحظه براي جنگ آماده اند. بايد اين افسانه قضايي كه طبق آن،منطقه غيرنظامي به شمار مي رود را باور كرد. نينجاهاي كره اي از طرفي غيرفعال مي نمايند و از طرف ديگر تفنگ هايشان را پر مي كنند و هر لحظه آماده حمله اند. شب كه مي شود يك در آهني بزرگ باز شده و دو گروه كه بانداژهايي كوچك به سر بسته اند بيرون مي آيند و كم كم در تاريكي شب گم مي شوند. ماموريت آنها گردش و جست و جو در سراسر منطقه غيرنظامي است و آنها تا صبح گشت مي زنند و اطلاعات جمع مي كنند و در عين حال مراقبند كه از مين ها و برخوردهاي خطرناك برحذر باشند. گروه دوم به سمت نقاط مرزي مي روند هر ۱۰۰ متر به دو سرباز تعلق دارد و آنها تمام شب را در پست هاي خود و زير نورافكن ها به سر مي برند.
تونل هاي ساخت كره شمالي
كلنل كيم مي گويد: «هر شب وضعيت به همين شكل است. فراموش نكنيد ارتش كره شمالي بيش از يك ميليون سرباز دارد و حتي يك سوم آنها مي توانند ظرف چند ساعت سراسر منطقه را فرا گيرند.» از سال ۱۹۵۳ تاكنون مدام اين سناريو تكرار مي شود ۲۷ ژوئيه ۱۹۵۳ تاريخ دقيق امضاي معاهده ترك مخاصمه است كه رسماً به جنگ دايمي دو كره پايان داده است.
سربازان سانت به سانت همه جا را مي گردند. تقريباً در هر ۵۰۰ متر تيوپ زرد رنگي در زمين قرار گرفته كه سوراخ هايي را علامت گذاري كرده است اين سوراخ ها مي توانند جزو تونل هاي فراري باشند كه مردم مي سازند.سربازان چاره اي ندارند جز اين كه از دستگاه هاي لرزه نگار استفاده كنند و به محض مشاهده لرزش هاي مشكوك به حفر تونل، سريعاً وارد عمل شوند.
در سال هاي دهه ۷۰ حدود سه تونل بزرگ كشف شد و سال ۹۰ نيز يكي ديگر اما اينطور كه مي گويند در مجموع حدود ۲۰ تونل ديگر نيز در منطقه وجود دارد. به دومين تونل كشف شده كه سري مي زنيم كاملاً حيرت  مي كنيم. سه متر عرض و ۱۶۰ سانتي متر ارتفاع آن و در مجموع طول ۵/۳ كيلومتري اش نشان از كار مستمر و تلاش وافر براي حفرش دارد. به گفته مسئولان ساخت آن در سال ۱۹۷۳ صورت گرفته چرا كه آن سال صداي انفجارهايي به گوش مي رسيد، اما دو سال بعد وقتي همه چيز براي فرار مهيا و ۳۰ هزار نفر قصد داشتند ظرف كمتر از يك  ساعت خود را به آن طرف برسانند لو رفتند. در اين درگيري هفت نظامي نيز كشته شدند. عكاسي در اين منطقه ممنوع است و همه چيز در شرايط دفاعي مخفي و با تدابير امنيتي بالا صورت مي گيرد. اين جا جايي است كه فقط نامش غيرنظامي است. سال ۱۹۶۸ دست كم ۳۰ نفر از طريق تونل ها خود را به كره جنوبي رساندند.
تنها كساني كه در اين منطقه خيالشان آسوده است حيوانات هستند. اين جا خيلي وقت است كه فعاليت اقتصادي صورت نمي گيرد حيواناتي مثل اردك هاي گردن رنگي نيز از اين فرصت استفاده كرده و در آن جا مستقر شده اند. حدود ۲۲۶ كشاورز نيز از روستاهاي نزديك آمده و در اين جا براي خود خانه ساخته اند. در مجموع دو روستا در اين منطقه غيرنظامي وجود دارد و فاصله آنها با سئول نيز تقريباً يك ساعت است و ساكنان آن خيالشان راحت است كه مرزشان با كره شمالي ها با ديوارهايي ضد تانك كه اطرافشان پر از مواد منفجره است، زميني مين گذاري شده و انواع
سيم خاردارها محافظت مي شوند.
در روستاي سمت جنوبي پرچمي به ارتفاع ۱۰۰ متر افراشته شده و در سمت ديگر ارتفاع پرچم  ۱۶۰ متر است. در واقع كره اي ها مثل اين روستاهاي مرزي، دو ايدئولوژي مختلف و دو هدف متضاد دارند و اين پرچم ها نيز سمبل آنند. مدام از بلندگوها صداي آوازهاي سياسي و وطن پرستانه به گوش مي رسد. اين صداها آنقدر بلندند كه در تپه هاي آن سوي مرز به راحتي شنيده مي شوند. اما اينطور كه مي گويند چند سالي است صداهاي سمت شمالي قطع شده اند. گويي آنها با اين كار به برادران جنوبي پيام مي دهند كه به آنها و ژنرال كيم جونگ ايل بپيوندند.

نگراني خانواده ها از بي نظمي فرزندان
شلخته هاي خوشحال
مينا شهني
004254.jpg

در واقع روان شناسان معتقدند
كه شلختگي يك آسيب دو سويه است
كه علاوه بر اين كه تاثيرات نامطلوبي را
بر شخصيت و آينده جوانان مي گذارد
روي پدر و مادرها نيز تاثير رواني
بدي خواهد گذاشت ويژگي شلختگي
تا آن جا پيش رفته كه در تمام جوانان
و نوجوان به صورت يك خصوصيت
تثبيت شده درآمده است
شادي مي گويد: «خسته ام، حوصله ندارم، اصلاً چرا بايد هميشه همه چيز مرتب باشه، مگه با به هم ريختگي نمي شه زندگي كرد.» جالب تر اين كه حميد مي گويد: «اصلاً اين يك نوع نظم و ترتيب نوين و جذاب براي جوانان است. نظم شلختگي يا نظم به هم ريختگي، امروز همه چيز تغيير كرده خب نظم هم تغيير كرده، اگر تا ۱۰ سال قبل نظم يك معني خاص داشت، الان به نظر من نظم همين به هم ريختگي است.» فكرش را بكنيد بيشتر جوانان و نوجوانان ما از همين الگوي به هم ريختگي تبعيت مي كنند و از زندگي شان راضي هستند. اما جدال بين مادر با اين جوانان خوشحال پايان ندارد. قبل از ورود مهمان مادرها ناچارند همه جا را مرتب كنند اتاق جوان هاي خانه نيز پيرو همين قاعده است و به هر حال به بهانه ورود مهمان هم كه شده مرتب مي شود. جالب است كه بسياري از جوانان از اين كه اتاقشان را ديگران
ـ اغلب مادر ـ مرتب كند ناراحت و ناراضي اند و اعتراض مي كنند كه دوست ندارند كسي به وسايلشان دست بزند.
نقش كودكي در شلختگي
خانه هاي آپارتماني امروزي بيشترين بهانه را به دست پدر و مادرها مي دهد تا به هر بهانه اي اسباب بازي ها و وسايل فرزندانشان را جمع و جور كنند.
كودك پس از بازي هنگامي كه ديگر خسته شده وسايل بازي اش را در هال خانه رها مي كند و به گوشه اي ديگر مي خزد. مادر به جاي اين كه با مشاركت فرزندش سعي در جمع كردن اسباب بازي ها داشته باشد، به تنهايي اين كار را انجام مي دهد تا غائله ريخت و پاش خانه را ختم كرده باشد.
روان شناسان معتقدند كه همين رفتارهاي به ظاهر ساده سبب مي شود تا كودكان درآينده نتوانند به راحتي از عهده جمع كردن وسايل شخصي شان و يا مرتب كردن اتاقشان برآيند. دكتر شيوا دولت آبادي اين پديده را نوعي «بيش توجهي» از سوي والدين به كودكان مي داند. اين روان شناس معتقد است: «مراقبت و محافظت بيش از حد والدين سبب مي شود تا فرزندان كمتر به اين واقعيت توجه كنند كه بايد برخي مسئوليت هايشان را به صورت مستقيم بپذيرند. در واقع پديده بيش توجهي يا بيش مراقبتي كه از سوي پدر و مادرها بر كودكان اعمال مي شود سبب شده تا كودكان بي مسئوليت بار بيايند.»
او مشاركت دادن كودكان براي جمع كردن وسايل را يكي از راه حل هايي مي داند كه خانواده ها مي توانند براي جلوگيري از تربيت فرزندان نامرتب ـ شلخته ـ
در پيش گيرند. در واقع دولت آبادي معتقد است كه با تبديل فرآيند جمع آوري وسايل كودك به يك فرآيند شاد و فعال مي توان اين برنامه را نيز مانند ساير برنامه هاي تربيتي به كودكان ياد داد.
اصل شلختگي
امروزه ما شاهد پديده اي هستيم كه رفته رفته به يك اصل تبديل شده است. «اصل شلختگي» يكي از اصولي است كه جاي خود را در ميان اصول رايج زندگي مردم گشوده است. به نظر مي رسد با پيروي جوانان از الگوي شلختگي ساير گروه هاي اجتماعي ناچار اين اصل را پذيرفته اند.
در كشوري كه با بيشترين جمعيت جوان روبه روست پذيرش يك اصل از سوي اين گروه بزرگ سبب مي شود تا جامعه وادار به پذيرش آن شود. تا زماني كه جوانان ما اصل شلختگي را يكي از اصول زندگي خود مي دانند جامعه ازعدم پذيرش اين اصل ناتوان است به اين معنا كه با پيروي كردن از اصل شلختگي جامعه به سوي پذيرش و باور اين اصل پيش مي رود.
در يك پژوهش انجام شده نزديك به ۸۹ درصد جوانان از بودن در خانواده خود احساس آرامش و امنيت داشته اند. حال آن كه خانواده ها بيشترين آسيب را از بي نظمي جوانان مي بينند. دكتر ليلا ارشد در بررسي بي نظمي ميان جوانان مي گويد: «به نظر مي رسد اين نوع رفتارها بيشتر بين گروه دوستان و همسالان رايج است تا آن جا كه هر كس منظم و مرتب باشد ميان گروه دوستان «بچه» قلمداد مي شود.»
اين مددكار اجتماعي معتقد است علاوه بر تاثير خانواده تاثير گروه همسالان در شايع و رايج شدن پديده بي نظمي يا شلختگي تاثير زيادي دارد. از سوي ديگر دكتر شيوا دولت آبادي، مي گويد: «در مراجعه هايي كه پدر و مادرها به مشاوران خانواده و روان شناسان دارند اغلب از بي نظمي فرزندانشان به دلايل و بهانه هاي مختلف گله مندند. اين بي نظمي ها شامل محدوده شخصي جوانان و نوجوانان است؛ به هم ريختگي لباس ها، لوازم مدرسه و ساير وسايل مانند وسايل ورزشي جوانان و نوجوانان سبب شده است كه پدر و مادر در محيط خانواده با مشكل جديدي روبه رو باشند. در واقع بروز بي نظمي در قلمرو شخصي فرزندان سبب نگراني هاي شديدي براي والدين شده است.»
در واقع روان شناسان معتقدند كه شلختگي يك آسيب دو سويه است كه علاوه بر اين كه تاثيرات نامطلوبي را بر شخصيت و آينده جوانان مي گذارد روي پدر و مادرها نيز تاثير رواني بدي خواهد گذاشت. ويژگي شلختگي تا آن جا پيش رفته كه در تمام جوانان و نوجوان به صورت يك خصوصيت تثبيت شده درآمده است. به اين معنا كه دولت آبادي مي گويد: «اين مشكل آنقدر عام شده است كه اگر به صورت كلي بخواهيم يك تعريف ارايه بدهيم مي توان گفت خلاف اين اصل - شلختگي - آنقدر كم ديده مي شود كه ما با آن به عنوان يك استثنا برخورد مي كنيم.»
شلخته هاي خوشحال
بيشتر جوانان از وضعيت كنوني خود راضي اند. به اين معنا كه ويژگي بي نظمي آنها را آزار نمي دهد. پاي صحبت هر يك از جوانان و نوجوانان كه بنشينيد، از داشتن اين ويژگي اظهار نارضايتي كه نمي كنند، هيچ، كاملاً هم راضي و خوشحالند.
004257.jpg

امير كه ۲۲ سال دارد، با اين كه كارمند يك موسسه است اعتقاد دارد به راحتي مي توان بدون زحمت مرتب كردن وسايل و لباس ها زندگي كرد و لذت برد. او مي گويد: «اصلاً لزومي ندارد هرچيزي را سر جاي مشخص و دقيقي گذاشت، اصلاً چه اهميتي دارد كه لباس ها به جاي اين كه به چوب رختي آويزان شوند روي صندلي كه كنار ميز است ريخته شود، به كجاي قوانين دنيا برمي خورد اگر آدم لباس هايش را به چوب رختي آويزان نكند؟!»
سارا كه ۱۹ ساله و دانشجو است مي گويد: «لزومي ندارد همه كتابهايم را توي قفسه كتابخانه جا بدهم مي توانم تعدادي را روي ميز، زمين و يا كنار تختم بگذارم، هر وقت كه لازمشان دارم به راحتي در دسترسند.»
فكرش را بكنيد وقتي دامنه اين بي نظمي به ساير اتاق هاي خانه كشيده شود، چه اتفاقي براي خانه رخ مي دهد.
اگر پدر و مادر به مسافرت بروند
هر وقت قرار است پدر و مادرها با هم و بدون فرزندانشان به مسافرت بروند مي توان حدس زد كه بر سر خانه چه بلايي نازل خواهد شد. در واقع در روزهاي غيبت پدر و مادر دامنه و قلمرو شخصي جوانان كه در خانه مانده اند بيشتر و بيشتر مي شود. روز اول كار فقط به درهم ريختگي شرايط هال يا اتاق نشيمن مي رسد اما كم كم آشپزخانه، حمام و حتي دستشويي به يك ميدان جنگ تبديل مي شود.
ظروف  كثيف تلنبار شده روي ظرفشويي و كابينت هاي آشپزخانه، بالش هايي كه گوشه و كنار مچاله شده اند و ظرف هاي ميوه و نوشيدني كه تمام خانه را به تسخير در آورده اند در يك نظر جلب توجه مي كنند فقط به اين نكته فكر كنيد كه آشغال ها كه حجم شان چند برابر شده هنوز گوشه آشپزخانه مانده اند و يخچال پر از بسته هاي غذاي نيمه پر است كه در آستانه فاسد شدن مانده اند.
به همه اين مجموعه CDهايي را نيز اضافه كنيد كه گوشه و كنار كامپيوتر يا تلويزيون پراكنده شده اند و آشغال هايي كه كف تمام خانه را به تسخير درآورده اند بيشتر از هر چيزي خودنمايي مي كنند.
آخر بي نظمي
حاكميت بي نظمي بر زندگي جوان به ريخت و پاش اتاق و درهم برهمي لباس و كتاب خاتمه پيدا نمي كند. هرچند گروهي معتقدند كه اگر اين بي نظمي ها به وسايل شخصي جوانان و نوجوانان خاتمه پيدا كند، به زودي برطرف مي شود و نهايتاً در ۳۰ سالگي جوانان دست از اين به هم ريختگي برمي دارند.
گروه ديگري نيز معتقدند: «ازدواج كنند درست مي شوند» هيچ پژوهشي تا به حال انجام نشده كه ثابت كند آدم ها پس از ازدواج به ارتقاي خلق و خوي مي رسند و ويژگي هاي نادرست خود را ترك كرده و پا در راه درست مي گذارند. در هر حال دركنار اين دو فرضيه خوشبينانه روان شناسان براي افزايش اين ويژگي نگرانند. اين نگراني تا آن جا پيش مي رود و روان شناسان را به اين باور مي رساند كه اين بي نظمي در كارهاي فكري و آينده جوانان تاثير نامطلوب عميقي مي گذارد.
004251.jpg

دكتر دولت آبادي مي گويد: «مسلماً اين مشكل فقط به همين مسايل ظاهري خاتمه پيدا نمي كند، با كمي دقت مي توان دريافت كه ويژگي بي نظمي سبب مي شود جوانان داراي افكار مغشوش باشند به نوعي مي توان گفت كه اين بي نظمي به زنجيره افكارشان نيز راه پيدا مي كند.»
او مي افزايد: «اين مشكل بزرگتر از يك معضل گذراست بهتر است پدر و مادرها با توجه بيشتري به بررسي اين ويژگي  بپردازند و برنامه ريزي دقيقي زير نظر مشاوران آگاه براي از بين بردن اين خصوصيت در فرزندانشان داشته باشند.»
پاي درد دل پدر و مادرها
براي هر ويژگي بدي كه فرزندان دارند مقصر اصلي پدر و مادر معرفي مي شوند. بي نظمي از اين شرايط جدا نيست. اين بار هم در صف اول مقصران و مسببان اصلي پدر و مادرها هستند. اما اين گروه ـ والدين ـ از اين ويژگي آسيب  زيادي نيز مي بينند. پاي درد دل اين گروه كه بنشينيم حرف هاي زيادي براي گفتن دارند. به ويژه مادرها بيشتر با مشكلات فرزندان دست و پنجه نرم مي كنند. بيشتر مادرها از روند بي نظمي زندگي فرزندشان گله مندند، اگر تا ۱۰ سال پيش اولين گله و شكايت زنان ايراني ناليدن از دست مادرشوهرها و دخالت هاي گاه و بيگاهش بود، امروز اولين گلايه اي كه مادران ايراني دارند روند توان فرساي جمع كردن لوازم فرزندانشان از سراسر خانه تا به اتاق شخصي شان است. پيش تر از اين مادرها سعي مي كردند با مجادله و بحث فرزندان را به جمع آوري و منظم كردن وسايلشان عادت دهند اما امروزه پس از تلاشي چند ساله، خسته و نااميد، خودشان مجبورند اين وظيفه را به عهده بگيرند.
مشاوران معتقدند كه براي حل اين معضل خانوادگي بهتر است پدر و مادر با همكاري فرزند شلخته شان به برنامه اي مشترك برسند، به اين معنا كه با همكاري فرزندشان برنامه اي قابل دسترسي براي پيشرفت نظم در زندگي كنوني فرزندشان بريزند تا بتوانند اندك اندك نظم را به زندگي فرزندشان راه دهند. يك روان شناس معتقد است: «بهتر است قراردادي ميان فرزند و پدر و مادر نوشته و امضا شود و در اين قرارداد فرزند تعهد دهد كه بخشي از وظايف جمع آوري وسايلش را
بر عهده بگيرد و در مدت تعيين شده اي اين بخش از وظايفش را عملي كند.»
هر چند اين مشاور تاكيد مي كند:«بهتر است در تنظيم اين قرارداد يك شخص بي طرف نيز ناظر باشد و پاي اين قرارداد را امضا كند تا تضميني براي اجراي آن باشد.» مهم تر از همه اين كه هرچه فاصله ميان والدين و فرزندان زياد باشد انجام اين كارها سخت تر خواهد بود ولي اگر فاصله مطلوب و منطقي باشد مي توان به فرزندان  نشان داد كه در صورت رعايت نظم مي توان صرفه جويي بهتري در وقت داشت و همه اين پيشرفت ها را مي توان به صورت ارقام و اعداد در نظر گرفت. در اين صورت بديهي است كه فرزند در مدت كوتاهي با توجه به نتايج
به دست آمده، سعي خواهد كرد از شلختگي فاصله بگيرد.
لذت شلختگي
با اين حرف ها هيچ جواني شلختگي را كنار نمي گذارد به راستي معضل جديد امروزي كه گريبان خانواده ها را سخت مي فشارد از كي آغاز شد؟ از وقتي مادرها و پدرها با محبت بيش از حد خود سعي كردند بخشي از وظايف كودك دلبندشان را به عهده بگيرند تا كودكشان راحت تر زندگي كند؟ مي گويند آن سوي سكه رعايت حقوق كودك اين است كه در ازاي هر حقي كه براي كودك قايل مي شود يك مسئوليت نيز بر عهده اش بگذارند. شايد نگرش يك جانبه صرف به حقوق كودك سبب شده است تا اين حقوق بدون در نظر گرفتن بار مسئوليت آن در اختيار كودكان قرار گيرد و همين كودكان به جوانان شلخته اي تبديل شوند كه از روند بي نظمي و شلخته زندگي شان لذت هم مي برند.

چهره هفته
مرد اعتدال
004236.jpg
بچه جنوب شهر تهران، خيابان ري، محله معروف «انبار گندم». هشت ساله بود كه كودتاي ۲۸ مرداد به وقوع پيوست و آن را هم هنوز به ياد دارد. آن زمان هم جثه كوچكي داشت و كمي هم شيطان بود كه او را براي آن كه در كوچه «ول» نباشد فرستادند كلاس «تهيه» كه امروز به آن آمادگي مي گويند. چون خيلي كوچك بود او را جزو شاگردان كلاس به حساب نمي آوردند و او را روي تاقچه گذاشتند و بقيه به روال معمول روي نيمكت نشستند و از همان جا دانش آموز شد و درس آموزي كرد. خاطرات كودكي اش هم سياسي است! نماز عيدفطر را به ياد دارد يا رد شدن مصدق از جلوي منزلش را. دوران دبيرستان را در دبيرستان علوي طي كرد. دبيرستاني اسلامي كه موسسانش هم روحاني بودند. اما نكته جالب اين بود كه نگاه مسئولان مدرسه به روحانيت، يك نگاه انتقادي بود. فضاي دبيرستان علوي، همچون ديگر مدارس مذهبي آن زمان يك فضاي محافظه كارانه بود كه تلاش مي كردند تا در سياست داخل نشوند تا سياست هم در مدرسه حضوري نداشته باشد. او در آن جا از مديرشان «روزبه» كه خود يك روحاني بود تاثير فراواني گرفت و همين تاثيرپذيري او را روانه رشته فيزيك كرد. سه ساله از دانشگاه تهران ليسانس فيزيك گرفت و راهي شيراز شد. خودش تمايل داشت براي ادامه تحصيل به خارج برود ليكن نظر خانواده خلاف اين بود. با اين كه خودش را براي رفتن به آلمان يا آمريكا آماده كرده و حتي كلاس هاي آمادگي زبان انجمن ايران و آمريكا را هم رفته بود ليكن در ايران ماندني شد و راهي دانشگاه پهلوي شيراز شد. بعد از دوسال و نيم به دليل فعاليت هايش از دانشگاه شيراز اخراج شد اما توانست مدركش را بگيرد. به خاطر فعاليت هاي سياسي و به دستور ساواك او را تحت الحفظ به تهران بردند. با ورود او به تهران با ديگر مبارزان آشنا شد و همين آشنايي به بازداشت چند روزه او منجر شد. پس از آن فيزيك را رها كرد و راه فلسفه در پيش گرفت. چهار سال از فارغ التحصيلي او از دانشگاه تهران گذشته بود كه او بار ديگر وارد اين دانشگاه شد اما اين بار فيزيكداني بود كه فلسفه مي خواند. فلسفه خواني او، او را با دو شخصيت آشنا كرد. اول استاد مطهري بود و ديگر دكتر حسين نصر. انديشه هاي شهيد مطهري تاثير فراواني بر او گذاشت و فلسفه را از نوع اسلامي اش در محضر او آموخت. همزمان با دكتر سيدحسين نصر آشنا شد. نصر نيز فيزيك خوانده بود و سپس در رشته فلسفه علم ادامه تحصيل داده بود. او به همراه برخي ديگر انجمن حكمت و فلسفه را راه اندازي كرد.با پيروزي انقلاب اسلامي، آشنايي او با طرف هاي مختلف مبارز، اعم از روحانيون و مليون او را به چهره اي ميانه رو بدل كرد كه اين ميانه روي را سال هاي سال حفظ كرد. در همان ايام به حزب جمهوري اسلامي كه فراگيرترين تشكل اسلامي پس از پيروزي انقلاب اسلامي بود، پيوست و پيش از پيش به حلقه اول نظام نزديك تر شد. همان روحيه ميانه روي دوران تحصيل باعث شد تا او همواره از ورود مستقيم به بحث هاي سياسي اجتناب ورزد و بر همين اساس به وزارت آموزش و پرورش رفت و معاونت پژوهشي سيداكبر پرورش را عهده دار شد. ۱۳ سال تمام در آن اتاق ماند و سكان آموزش و پرورش را رها نكرد. همزمان سرپرستي دوره هاي المپيادهاي علمي دانش آموزان را برعهده داشت تا جايي كه هر كجا نامي از «المپياد» به ميان مي آمد، عكس و نام او هم به چشم مي خورد. به علاوه رياست فرهنگستان زبان فارسي را به عهده گرفت تا زبان فارسي را از الفاظ و كلمات بيگانه پاك كند. هرچند برخي جايگزين ها، در زبان عاميانه جاي خود را باز كرد اما بسياري از واژه هاي ديگر هنوز در دايره المعارف عامه مردم جاي خود را باز نكرده است.
او در اين سال ها عرصه فرهنگ را رها نكرد و حتي دو دبيرستان ويژه رشته ادبيات و علوم انساني هم تاسيس كرد تا راه براي پويندگان ادبي باز باشد. آرام آرام او نيز راه سياست در پيش گرفت. در عين آن كه چهره اي فرهنگي به حساب مي آمد.
در مراسم افتتاحيه مجلس هفتم، با رئيس جمهور خاتمي مصافحه گرمي كرد و پس از آن اظهار داشت كه در راه خدمت به مردم آماده تعامل با دولت هستيم. حتي در پاسخ به سؤالات خبرنگاران كه از او درباره برخي تنش ها در مراسم افتتاحيه سؤال مي كردند، مي گفت: سؤالات تنش زا نپرسيد، پاسخ نمي دهم. انتخاب او به عنوان رياست مجلس نشان از آن داشت كه مجلس هفتم بر آن است تا از چالش هاي سياسي فاصله گيرد. انتخاب يك فرد ميانه رو دانشگاهي در مسند رياست حكايت از آن دارد كه تجربه جنجال هاي سياسي گذشته فراروي نمايندگان مجلس است.
«غلامعلي حداد عادل» هنوز هم مي خواهد همچون گذشته راه اعتدال در پيش گيرد. اعتدالي كه ثمره دبيرستان علوي به اوست. گويي دبيرستان علوي همه شاگردانش را به گونه اي تربيت كرده كه «ميانه رو» باشند. آنگونه كه حداد عادل مي گويد: دوست همكلاسي اش، كمال خرازي و ديگر همكلاسي هاي آن كلاس ۲۳ نفره دبيرستان البرز كه هر كدام در وزارت و وكالتي مشغول كارند، همه به نوعي راه اعتدال در پيش گرفته اند. ناراضي هم نيستند كه تجربه موفقي بوده است؛ پس:
گر به هـر مويي زباني باشـدم
شكر يك نعمت نگويم از هزار

يك هفته يك اتفاق
اولين طرح ترافيك
گذري در كوچه هاي پرخاك و خل تهران قديم
004248.jpg
رانندگي در تهران سخت شده است. از يك طرف جريمه هاي سنگين و از طرف ديگر ازدحام ارابه هاي آهني؛ تا آن حد كه كوچه ها و خيابان ها و بزرگراه ها و چهارراه ها و ميدان ها اغلب ساعات روز قفل شده اند. رانندگي در تهران اعصاب پولادين مي خواهد و مهارتي مثال زدني؛ طوري كه هيچ راننده اي در هر كجاي جهان، هر چقدر هم كه ماهر باشد، بعيد است بتواند جان به سلامت (و ماشين به سلامت) كوچه ها و خيابان ها و بزرگراه ها و ميدان ها و چهارراه ها را درنوردد... شايد سختگيري پليس و سنگين شدن جريمه ها و گسترش طرح ترافيك چاره اي بر گره كور حمل و نقل شهري ما باشد اما از اين كه بگذريم طرح ترافيك تهران سابقه اي صدوچهل ساله دارد:
با منع ورود چهارپايان باربر به محوطه ميدان ارگ يا باغ گلشن نخستين طرح ترافيك به اجرا درآمد. ماجرا از اين قرار بود كه وقتي بناي ميدان توپخانه را ساختند، توپ ها و توپچيان ميدان ارگ را به آن جا انتقال دادند و در عوض وسط ميدان ارگ استخري هشت ضلعي ساختند و اطراف آن راههايي تعبيه كردند سنگفرش و كالسكه رو. باقي ميدان را هم فضاي سبز علم كردند و دورتا دور فضاي سبز هم ستون هاي سنگي گذاشتند و نرده هاي چوبي كشيدند. براي اين كه چهارپايان براي چريدن وارد فضاي سبز نشوند و آب استخر را ننوشند، خندقي را كه در قسمت شرق ميدان بود پر كردند و رويش جاده اي ساختند كه از توپخانه تا دهنه بازار امتداد داشت. به شرحي كه در مرآت البلدان آمده با احداث اين خيابان كه آن را ناصريه نام نهادند (ناصرخسروفعلي) راه ورود
004245.jpg
چهارپا به ارگ جديدالاحداث سد شد: «بعد از وضع ميدان ارگ و طرح حوضي وسيع در آن و غرس دو باغ در دو طرف حوض و نصب ستون هاي سنگي به فاصله چهار ذرع جلو باغ ها و محجر چوبي در فواصل ستون ها، محض اين كه ساخت چنين ميداني از آمد و شد دواب كه حمل اجناس مي كند مصون باشد، حكم شد در جانب شرقي ارگ همايوني دروازه اي از خارج صحرا به شهر قرار دهند و خندق شرقي شهر را انباشته، با سطح زمين برابر كنند، و خياباني عريض تا دهنه بازار تشكيل دهند، و اين اوقات يعني ۱۲۸۲ هجري قمري اين جمله صورت اتمام يافته است.»
حالا آن خندق پر شده بزرگترين مركز خريد و فروش داروهاي كمياب است و آن ميدان محل رفت و آمد هزاران هزار سمند و پيكان و پرايد و وانت باري است كه روي شيشه جلو و عقب آرم طرح ترافيك چسبانده باشند، يا برگ جريمه را پشت شيشه جلو در معرض ديد ساير افسرها گذاشته باشند و به اينها دهها هزار موتوري را هم اضافه كنيد كه گاز مي دهند و ويراژ مي دهند و از لاي اتومبيل ها و آدم ها عبور مي كنند و بوق ممتد مي زنند و سر مي برند و امتياز مي گيرند.
004242.jpg

آغاز اردوي دانش آموزي آئين بهرمن
اردوهاي دانش آموزي از ۱۰ تيرماه آغاز خواهد شد. رئيس سازمان دانش آموزي كشور در توضيح اين اردوها مي گويد: «اردوهاي مقطع دبستان يك روزه، راهنمايي سه روزه و دبيرستان پنج تا هفت روز خواهد بود.»
شاه حسيني استفاده از اردوهاي تابستاني را براي همه دانش آموزان ممكن دانست و شرايط استفاده از اين اردوها را براي شش ميليون دانش آموز در سه مقطع تحصيلي دبستان، راهنمايي و دبيرستان اعلام كرد.
اعتبار سال ۱۳۸۳ سازمان دانش آموزي كشور كه از سوي وزارت آموزش و پرورش پرداخت شده بالغ بر سه ميليارد تومان است كه يك ميليارد از اين مبلغ براي فعاليت هاي تابستاني در نظر گرفته شده است.
در پي توافقي كه با سازمان جهانگردي و گردشگري انجام شده است تسهيلاتي از سوي اين سازمان در اختيار سازمان دانش آموزي قرار مي گيرد.
جالب اين كه در بخشي از برنامه اين سازمان اعزام دانش آموزان به سفرهاي خارج از كشور نيز وجود دارد. رئيس سازمان دانش آموزي مي گويد: «امسال اين دسته برنامه ها محدود است و حداكثر ۱۰۰ نفر تا پايان سال جاري به كشورهاي خارجي اعزام مي شوند كه برگزاري تور فرانسه و انگليس نيز در برنامه ها قرار دارد.»
تسلط به زبان انگليسي، آشنايي با كامپيوتر و اينترنت از شرايط اصلي براي اعزام دانش آموزان به خارج از كشور است. ضمناً ۱۵ هزار دانش آموز نيز به سفر حج عمره در سال جاري خواهند رفت. اين اردوها در كاروان هاي ۱۲۰ نفره از شش تير شروع مي شود.

آخرين خبرها
ارتش  آمريكا مي گويد ۲۵ رزمنده  خارجي  در فلوجه  كشته  شدند
يك  سايت  اينترنتي  صحنه  گردن  زده  شدن  يك  كره اي  در عراق  را به  نمايش گذاشت
گلوريا آرويو به طور رسمي  رئيس  جمهوري  فيليپين  شد
هفته  نامه  نيوزويك  متن  تنها نامه  صدام  خطاب  به  خانواده اش  را منتشر كرد
اتحاديه  اروپا قوانين  امنيتي  سخت تري  بر فرودگاه ها وضع  مي كند
بزرگترين  شبكه  جعل  اسكناس هاي  يورو در فرانسه  متلاشي  شد
يك  شبكه  كلاهبرداري  از مشتركان  اينترنت  در اسپانيا كشف  شد
آمريكا قتل  مترجم  كره  جنوبي  را محكوم  كرد
نامه  سفير لبنان  درباره  تجاوز اسرائيل  به  اين  كشور به عنوان  سند شوراي امنيت  منتشر شد
فرستادگان  سازمان  ملل  و دولت  مصر به  فلسطين ، با يكديگر ديدار كردند
تلويزيون  عراق : خطوط انتقال  نفت  بغداد ـ تكريت  به  آتش  كشيده  شد
راديو آزاد عراق اعلام كرد:كره اي هاي گروگان در عراق  آزاد شدند
وليعهد عربستان  يك  ماه  به  تروريست هاي  اين  كشور فرصت  داد
برمر قتل  گروگان  كره  جنوبي  در عراق  را محكوم  كرد
يك  مسئول  آمريكايي : واشنگتن  مسئوليت  نگهداري  صدام  را به  عراقي ها نمي دهد
ميگل آنخل موراتينوس، وزير خارجه اسپانيا شكست تيم ملي اين كشور در برابر پرتغال، در جريان بازي هاي يورو ۲۰۰۴ را ناشي از «محافظه كاري» زياد دانست. به اعتقاد او «در زندگي بايد پيش رفت و به اين ترتيب بايد سوسياليست شد.»
مسئولان زنداني در پرتغال در يكي از سلول ها تونلي در حال حفر پيدا كرده اند.به اعتقاد مسئولان زندان او در محاسبات خود دچار مشكل شده است. اين زنداني از سال ۱۹۹۶ در زندان است و در مجموع ۱۷ سال حبس دارد. او هفت سال است كه تنها به فرار مي انديشد.
زلاندنويي ها نخست وزيرشان خانم هلن كلارك را منفورترين زن كشور خود معرفي كردند. خانم كلارك با ۶۲ درصد آرا توانست در رأس ليست نظرسنجي منفورترين زنان قرار گيرد.

هفته
پنجره
حوادث
ماشين
ورزش
هنر
|  هفته   |  پنجره  |  حوادث   |  ماشين   |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |