پنجشنبه ۱۸ تير ۱۳۸۳ - شماره ۳۴۳۱
نگاه سياستمدار
فاجعه  «آخر الزمان»
ارمغان اسرائيل براي خاورميانه
گفت وگو با جيمز آكينز
اين گفت وگو را روزنامه لبناني  النهار با جيمز آكينز در «انستيتو بين المللي آزادي» در واشنگتن، پايتخت آمريكا انجام داده است. وي سفير پيشين ايالات متحد آمريكا در عربستان سعودي و كارشناس كهنه كار مسائل منطقه خاورميانه است.
جيمز آكينز به مدت بيست سال به عنوان ديپلمات در خاورميانه (سوريه، لبنان و عراق) و نيز در اروپا (فرانسه و ايتاليا) كار كرده است. وي از هنگام بازنشستگي تاكنون به عنوان مشاور شركتهاي چند مليتي در زمينه انرژي مشغول بوده است. گفت وگو با اين ديپلمات، با صراحت و با ديدگاهي دراماتيك نسبت به آينده منطقه همراه بوده است. زيرا وي معتقد است منطقه خاورميانه به سوي فاجعه «آخرالزماني!» يا Apoealyptic پيش مي رود. «النهار» انديشه هاي جيمز آكينز را به شكل زير خلاصه كرده است:
۱) آكينز درباره مبارزه با تروريسم مي گويد: دولت كنوني آمريكا از درك علل يورش هاي تروريستي عليه ايالات متحد آمريكا در يازده سپتامبر ۲۰۰۱ و قبل و بعد از آن، ناتوان است. دولت، تروريسم را شر مطلق و بي علت مي داند و اگر عللي وجود داشته باشد، چندان اهميتي ندارد و شايسته تأمل نيست. ما وقتي در نيويورك و واشنگتن ضربه خورديم، اين پرسش را مطرح كرديم: «چرا آنها از ما نفرت دارند؟» در واقع جهان عرب،  پيشتر از ايالات متحد آمريكا متنفر نبود، بلكه آمريكا در نيمه نخست سده گذشته، كانون جذب عواطف براي عرب ها بود. از دوره رياست جمهوري ويلسون تا دوره آيزنهاور- كه در بحران كانال سوئز در برابر اسرائيل و فرانسه و انگليس موضع گرفت- آمريكا مواضع متعادلي ميان عرب ها و اسرائيلي ها اتخاذ كرد. شمار فراواني از آمريكاييان معتقد بودند كه آيزنهاور چهار ماه قبل از موعد انتخابات رياست جمهوري با موضع گيري مشهور خود در مورد بحران سوئز، مرتكب خطاي مرگباري شد، اما پيروزي وي در آن انتخابات، آنان را غافلگير ساخت. اين بدان معناست كه به چالش طلبيدن اسرائيل در ايالات متحد آمريكا، براي رئيس  جمهور ناممكن نيست. اما ظاهراً  سياستمداران آمريكايي، اين واقعيت را فراموش كرده اند. رأي يهوديان در انتخابات آمريكا، آن قدر مهم نيست كه ثروت آنان.
۲) جيمز آكينز درباره رئيس جمهور مخلوع صدام حسين و وضعيت عراق چنين مي گويد: دستگيري صدام مهم است، اما به پايان سريع اشغال عراق توسط آمريكا منجر نمي شود. مشكل به نظر من آن است كه ملت آمريكا كه نسبت به دستگيري صدام، شور و شوق نشان داد، نمي داند كه صدام سابقاً  هم پيمان ما بود و رونالد رامسفلد وزير دفاع كنوني در دهه هشتاد به عنوان هم پيمان آمريكا با او ملاقات كرد. بي گمان بسياري از آمريكاييان هيچ چيز درباره ديدار رابرت دال و صدام حسين در سال ۱۹۹۰ نمي دانند. دال در آن هنگام، نامزد رياست جمهوري آمريكا بود و همراه سناتور «ميتز نبام» از ايالت اوهايو و سناتور سيمپسون از ايالت وايومينگ به عراق رفت. من در آن دوره در عراق بودم و آن چه را كه در گفت وگوها گذشت، از منابع عراقي شنيدم. نيز انتقادهاي سختي را از مخالفان صدام شنيدم كه مي گفتند آمريكاييان نمي دانند با چه كسي معامله مي كنند، صدام يك دد بشري است. طبق چيزهايي كه در آن روز به من گفتند، سناتور سيمپسون در آن ديدار به صدام گفت: «ما ناخشنودي تان را از رسانه هايي كه به شما حمله مي كنند، درك مي كنيم و اي كاش  ما، در آمريكا مي توانستيم همان كاري را با رسانه ها بكنيم كه شما در اينجا مي كنيد.» طبعاً آمريكا، مسئول اشغال كويت توسط صدام نيست، اما ده سال پيش از آن وقتي به ايران حمله كرد، آمريكا خوشحال شد؛ گرچه بسياري از خردمندان عراقي به او سفارش كردند تا به ماجراجويي جنگي نپردازد. يكي از اينان، دوست فقيدم عدنان حمداني بود كه در آن هنگام، وزير برنامه ريزي بود. او دوست صدام و به وي نزديك بود. حمداني، صدام حسين را نصيحت كرد كه از يورش به كشوري كه سه برابر عراق مساحت دارد، منصرف شود؛ چون نمي تواند بر مناطق نفت خيز آن دست يابد و به طور قطع احساسات ناسيوناليستي ايرانيان را تحريك خواهد كرد و آنها به دفاع از سرزمينشان برمي خيزند. حمداني كه در آن دوره از زمره دوستان آمريكا به شمار مي رفت، توسط صدام اعدام شد.
۳) جيمز آكينز درباره ابتكار صلح عرب ها و چشم انداز صلح ميان عرب ها و اسرائيل مي گويد: عرب ها با ابتكار صلح عربي كه توسط امير عبدالله وليعهد سعودي به نشست سران عرب در بيروت ارائه شد، وظيفه خود را انجام دادند. اما آمريكاييان هيچ گونه كوشش جدي براي پيشبرد فراگرد صلح انجام ندادند. علت آن است كه اسرائيل امروزه با هر نوع ابتكار صلح مخالفت مي كند. او خواهان همه سرزمين فلسطين است و قصد بازگرداندن بلندي هاي جولان به سوريه را ندارد. اسرائيلي ها در پرتو حكومت شارون و دوستانش، خواستار اسرائيل بدون وجود عرب ها هستند. گرچه در محافل سياسي اسرائيل، آشكارا سخن گفتن در اين زمينه، هنوز ممنوع است، اما اين محافل درباره شيوه هاي احتمالي تعمق مي كنند كه بتوانند زمين را از اكثريت جمعيت عرش تهي سازند. در واقع خطر بزرگ وقوع عمليات گسترده اخراج يا «ترانسفر» فلسطينيان وجود دارد. اما اين مشكل هنوز حل نشده است. اسرائيل چگونه مي تواند يك عمل محكوم شده بين المللي را انجام دهد، بي آن كه در معرض يورش نكوهش هاي جهانيان قرار گيرد؟
پاسخ اين است كه رويدادهاي عراق، از هنگام جنگ و بعد از جنگ و اشغال، بهانه كافي براي پوشش عمليات اخراج فلسطينيان نيست. لذا مي بينيم كه اسرائيل به دنبال فرصتي براي جنگ با سوريه است تا از آن به عنوان پوششي منطقي براي شروع عمليات گسترده فلسطينيان استفاده كند. بديهي است كه سوريه، آغازگر جنگ نخواهد بود، زيرا مي داند كه در معرض ويراني قرار خواهد گرفت، اما اسرائيل خواهد كوشيد تا سوريه را به جنگ بكشاند تا از اين طريق اكثريت آمريكاييان را وادار سازد تبليغاتي را باور كنند كه مي گويد سوريه آغازگر يا تحريك كننده جنگ است. اسرائيل نياز به جنگ با سوريه دارد تا سرزمين هاي فلسطيني را از فلسطينيان خالي كند و هرگونه امكان بازگشت جولان را متوقف سازد. بديهي است كه فراگرد روشمندي براي ساختن تصويري از سوريه نزد افكار عمومي آمريكاييان جريان دارد.
۴) جيمز آكينز درباره لبنان مي گويد:  «لبنان نمي تواند از بقيه جهان عرب جدا شود. يعني اين كه انديشه بي طرف ساختن لبنان در كشمكش اعراب و اسرائيل ممكن نيست. اگر جنگي ميان اسرائيل و سوريه رخ دهد، آتش آن، دامن لبنان را نيز خواهد گرفت. كوچ دادن فلسطينيان از سرزمينشان با كوشش هاي جديد اسرائيل براي گسترش مرزهايش در داخل لبنان و اردن همراه خواهد بود. لذا من، عقب نشيني سوريه از لبنان را خارج از چارچوب راه حل فراگير منطقه، ممكن نمي دانم. در اين صورت، بهانه اي براي باقي ماندن سوري ها در لبنان نخواهد ماند. با علم به اين كه آنان امروزه و با توجه به تمركز نيروهايشان در لبنان، از نظر نظامي نمي توانند در برابر هجوم اسرائيل- اگر رخ دهد- مقاومت كنند.
۵) جيمز آكينز راه حل هاي منطقه را چنين مي بيند: مقدمه راه حل را در ساختن نظامي مي داند كه مبتني بر مشروعيت و قانون باشدكه از مسأله نژاد و قوميت و دين فراتر مي رود.

تمايل آژانس به بسته شدن پرونده ايران در اجلاس آينده شوراي حكام
010515.jpg
مارك گوازدكي سخنگوي آژانس بين المللي انرژي اتمي در يك پرسش و پاسخ اينترنتي با شبكه خبري بي بي سي گفت، «بنا به تصميم شوراي حكام آژانس، تيم هاي بازرسان و كارشناسان در ايران در چند زمينه تحقيق مي كنند و بايد به كار خود ادامه دهند.» در برخي موارد مسائل مبهمي وجود دارد كه بايد روشن شود. تحقيقات مأموران آژانس ادامه دارد و ملاقات هايي با مسئولان ايراني خواهند داشت. اميدواريم كه آنها بتوانند نتيجه تحقيقات خود را تا ماه سپتامبر به شورا گزارش بدهند.»
به گزارش خبرگزاري مهر وي افزود: «اين شورا تاكنون در اين باره چند اجلاس و ملاقات هاي زيادي داشته اما براي نتيجه گيري و صدور قطعنامه بايد بيشتر صبر كرد.» فعلا چندين گروه بازرسي به ايران اعزام شده اند كه در زمينه هاي گوناگون تخصصي مثل عمليات تبديل اورانيوم و تهيه آب سنگين تحقيق مي كنند. به هر حال آژانس بين المللي انرژي اتمي به اين صورت در ايران حضوري مدام دارد.
گوازدكي در مورد برخورد آژانس با ايران در صورت قطع همكاريهايش گفت: درصورت همكاري نكردن يك كشور، آژانس گزينه هاي زيادي پيش روي خود ندارد. يكي از مثال هاي اخير در مورد عدم همكاري يك كشور با آژانس، كره شمالي است كه در دسامبر سال ۲۰۰۲ از بازرسان آژانس خواست كه آن كشور را ترك كنند. آژانس پرونده اين كشور را كه مورد خيلي مشخصي بود در شوراي حكام مطرح كرده و آژانس شديدترين تصميمي را كه مي توانست، در اين مورد اتخاذ كرد و آن ارجاع پرونده آن كشور به شوراي امنيت بود. شوراي امنيت تنها نهاد بين المللي است كه مي تواند به اين گونه موارد رسيدگي كند.
او افزود: «البته وقتي كه ايران آژانس را در مورد برنامه هاي هسته اي خود راضي كند، با آن كشور هم مانند همه كشورهاي ديگر كه به موافقت نامه هاي بين المللي از جمله پروتكل الحاقي پايبند هستند، رفتار خواهد شد.
اين كشورها مورد بازبيني بازرسان آژانس قرار مي گيرند و آژانس به نظارت خود بر برنامه هاي هسته اي ايران ادامه خواهد داد. همانطور كه بر ۹۰۰ واحد از تأسيسات هسته اي مختلف نظارت دارد. اين آينده اي است كه اميد داريم در مورد ايران هم اتفاق بيافتد.
سخنگوي آژانس در مورد زمان احتمالي بسته شدن پرونده ايران يادآور شد: متأسفانه از نظر بازرسي ها آژانس كنترل كاملي بر زمان ندارد.
كار آژانس وابسته به اطلاعاتي است كه گروه بازرسان كسب مي كنند و در بعضي موارد از جمله ايران روند كار بستگي به اطلاعاتي دارد كه كشورها در اختيار آژانس مي گذارند. هرچه زودتر ايران اطلاعات لازم را به ما بدهد، آژانس سريعتر مي تواند به نتيجه برسد ولي در سال گذشته آژانس نتوانست اطلاعات جامع و به موقع از ايران دريافت كند و حتي گاهي اطلاعات ارائه شده پرسش هاي بيشتري برانگيخت. اين سبب شد كه آژانس شيوه هاي تازه اي براي تحقيق به كار گيرد.
وي با رد تعيين ضرب الاجل براي ايران گفت: «تا جايي كه به آژانس مربوط مي شود، اين سازمان مايل است كه اين روند يك روز هم بيشتر از حد لازم طول نكشد و هر چه زودتر به نتيجه برسد. اميدوارم كه تا سپتامبر كه شوراي حكام جلسه دارند اين كار تمام شود ولي براي تكميل اين روند آژانس نياز به همكاري ايران دارد و در مورد اورانيوم غني شده با غلظت بالا،  نياز به كمك كشورهاي ديگري است كه اين مواد از آنجا آمده است.»

گفت وگو با سفير تركيه
سخنگوي كسي نيستيم
روابط ايران و تركيه درواقع تكيه بر روابط بين مردم دو كشور دارد.
هركه را مردم ايران انتخاب كرده باشند براي تركيه هم آنها افراد مطلوب هستند و مورد قبول
010512.jpg
نفيسه كوهنورد
«روابط ايران و تركيه در سال هاي اخير وارد مرحله تازه اي شده و دو كشور در اين راه از شفافيت و صميميت بيشتري برخوردار شده اند.» اين را خالد بوزگورد آران سفير جديد تركيه در ايران مي گويد و تأكيد مي كند كه دو كشور بايد روابط خود را مستقل از تأثير مسائل خارجي بيش از پيش ارتقاء دهند. او حدود سه ماه است كه از پاريس به تهران آمده، پيش از اين به مدت دو سال نماينده دائم تركيه در سازمان فرهنگ، دانش و آموزش سازمان ملل بوده است و مقرش فرانسه. به گفته خودش از بودن در تهران خرسند است چراكه فرهنگ كشورش را با فرهنگ ايران مشابه مي يابد و معتقد است بهترين راه شناساندن دو كشور به يكديگر، افزايش فعاليت هاي فرهنگي ميان تركيه و ايران است.
بوزگورد آران ۳۱ سال پيش در سن ۲۶ سالگي كار خود را در اداره روابط دو جانبه سياسي حوزه شرق آغاز كرده و در كارنامه خود چندين پست سياسي و فرهنگي دارد. با او در روزنامه همشهري به گفت وگو نشستيم و به قولي از هر دري سخن گفتيم. آران از همان ابتدا مي گويد به نقش مهم مطبوعات ايمان دارد و گويا برخي از دوستان نزديكش نيز روزنامه نگار و خبرنگارند و قول مي دهد كه صادقانه با خبرنگاران همراه شود.
***
* سفر آقاي اردوغان نخست وزير تركيه چه زماني صورت خواهد گرفت؟ چرا سفر ايشان اين قدر به تعويق افتاد. چراكه بيش از يك سال و نيم است كه حزب ايشان به روي كار آمده و تصور مي شد ايشان ايران را در فهرست اولين سفرهايشان قرار دهند. در ادامه چه انتظاري از مباحث اين ديدار مي رود؟
ـ اردوغان هم با هيجان خاصي منتظر سفر به ايران است اما هر دو طرف يعني ايران و تركيه بايد تاريخ مناسب و مشتركي را تعيين كنند. احتمالا در پايان ماه جاري ميلادي انجام گيرد علت دير شدن و فاصله سفر هم نه مسائل سياسي كه مسائل تكنيكي بوده كه آن هم تعيين نشدن تاريخي مناسب است براي اين ديدار. چنين ديدارهاي سطح بالايي براي حل بسياري از اختلاف نظرها و مسائل و ايجاد اراده سياسي مشترك ميان دو كشور مهم است. از اين مهم تر قدم برداشتن با ديدي مشترك به سوي آينده است. اين نوع ديدارها را نبايد ديداري رسمي و فقط براي اداي احترام دانست.در ضمن اردوغان پس از روي كار آمدن حزب و دولت خود را محافظه كاراني دموكرات خواند كه قصد دارد با اتحاديه اروپا و كشورهاي همسايه و منطقه روابطش را گسترش دهد. در اين راه هم قدمهاي بسيار مثبتي برداشته ، به طور نمونه آغاز روابط دوستانه با يونان و سوريه بوده است كه سالها با تركيه مشكل داشته اند. بالطبع روابط با ايران به عنوان كشوري كه ساليان دراز در صلح و دوستي با تركيه بوده از جايگاه ويژه اي برخوردار است و دولت اردوغان به رابطه با تهران اهميت خاصي قايل است.
* تا چه حدي ايران را مي شناسيد در واقع با چه ديدي به تهران آمديد و چه تصميمي براي شناساندن بهتر تركيه به ايراني ها و بالعكس داريد.
ـ ميراث مشترك فرهنگ و تاريخ تركيه و ايران آنقدر واضح است كه دو كشور را همواره به نوعي به هم نزديك كرده است. مردم تركيه احترام خاصي نسبت به ايران قائل اند اما از سوي ديگر ايران متأسفانه تصويرش در رسانه هاي غربي چندان مثبت نيست و برخي از ساكنان كشورهاي همسايه هم فقط از اين طريق ايران را مي شناسند. تصور مي كنم بايد كارهايي در اين زمينه براي نشان دادن واقعيت هاي ايران و فرهنگ غني اين كشور انجام داد. در طول سه ماهي كه به تهران آمده ام بسياري از دوستان و آشنايان و تجار تركي كه مي شناسمشان به ايران سفر كرده اند و همه آنها با تعجب مي گويند چنين تصور مثبتي از ايران نداشتند. به همين دليل هر قدر توريست تركيه به ايران جذب شود براي رفع اين سوءبرداشت و سوءشناخت بهتر خواهد بود.
* براي چنين امري چه برنامه هايي را مي توان پياده كرد.
ـ اين تصميم با خود ايراني هاست. هر قدر ايران به توريست ها اجازه ورود دهد و تسهيلات بيشتري براي اين كار در نظر گيرد كارها بهتر پيش خواهد رفت.
* الان دوباره موضوع حزب كارگران كرد تركيه (PKK) مطرح است و تهديدهاي اين گروه عليه تركيه. مدتها اين مسئله ميان ايران و تركيه مشكل زا بوده و هر ازگاهي نيز آنكارا با سوءظن به تهران، ايران را به حمايت از اين گروه متهم مي كرد. آيا به نظر شما هنوز چنين تفكري وجود دارد؟
ـ تركيه كشوري است كه رسانه ها در آن خيلي آزادانه هرچه مي خواهند مي نويسند. به همين دليل ممكن است هرازگاهي چنين مسائلي از سوي برخي از نشريات مطرح شود. اما از سوي ديگر تركيه نسبت به اين مسئله (موضوع پ.ك.ك) به خاطر سختي هايي كه متحمل شده، حساس است و اين حساسيتش را به همسايه ها هم اعلام كرده و مي كند. ايران و تركيه در اين معضل با هم همكاري كرده اند و مي كنند و مقامات ترك معتقدند كه اين همكاري ها بايد بيشتر شود. اين مسئله در اكثر ديدارهاي بين دو كشور هم مطرح مي شود. آنكارا خواهان اين است كه تهران اين گروه را در ليست گروه هاي تروريستي قرار دهد چراكه ايران هم بر فعاليت هاي تروريستي اين گروه واقف است.
* همواره به تركيه به عنوان يكي از متحدان نزديك آمريكا در خاورميانه مي نگرند، گهگاهي در زمان هاي مختلف نيز اين تصور وجود دارد كه مقامات ترك پيام هايي از واشنگتن براي تهران مي آورند. اين مسئله نيز باعث برخي سوءتفاهم ها مي شود، شما در اين باره چه مي گوييد آيا تركيه اگر شرايطش پيش آيد خواهان وساطت ميان ايران و آمريكا هست؟
ـ هر كشوري سياست خارجي خود را، خودش تعريف مي كند يعني در چارچوب قوانين، منافع ملي و استقلال خود. تركيه همواره استقلال خود را حفظ كرده است. اين كه تركيه سخنگو و حافظ منافع كشور ديگري باشد تصور نادرستي است. تركيه هميشه منافع خود را در نظر گرفته و سعي داشته با كشورهاي همسايه رابطه خوبي برقرار كند به ويژه در دولت كنوني اين كاملا مشهود است. آنكارا خودش براي امور خود تصميم مي گيرد و در همين چارچوب روابط خود با ايران را به گرمي دنبال كرده و براي بهتر كردن اين روابط قدم برمي دارد. به نظر من كساني كه چنين سناريوهايي را مطرح مي كنند دوستان دو كشور و خيرخواه رابطه آنكارا تهران نيستند
* آغاز كار شما در ايران، همزمان بود با به روي كار آمدن مجلس هفتم، به نظر شما اين چه تأثيري بر روابط دو كشور مي تواند داشته باشد؟
ـ روابط ايران و تركيه درواقع تكيه بر روابط بين مردم دو كشور دارد. هركه را مردم ايران انتخاب كرده باشند براي تركيه هم آنها افراد مطلوب هستند و مورد قبول. مسئله مهم در روابط دو كشور كه سال ها نيز در نظر گرفته شده اين است كه هر گروهي وارد مجلس كشورها و سردمدار دولت شده، چندان تأثيري بر اين روابط ندارد همانطور كه چه چپ و چه راست وقتي در تركيه بر سر كار آمده روابط با ايران ادامه داشته است. آنكارا هر زمان به ايران به چشم كشوري همسايه و مهم در منطقه نگريسته است. همچنين مسئله مهم ديگر اين است كه آنكارا نسبت به حساسيت هاي تهران احترام قائل است و در آن موارد دقت مي كند پس از اين هم چنين خواهد بود.
* اين روزها نگراني هايي درمورد حضور اسرائيل در شمال عراق و رابطه با كردهاي عراقي مطرح مي شود، تركيه نيز اعتراض كرده است.
ـ اسرائيل به شدت چنين موضوعي را رد كرده و تكذيب مي كند و گروه هاي كرد نيز چنين رابطه اي را رد مي كنند، از اين ديدگاه مي توان عدم وجود چنين رابطه اي را پذيرفت اما اگر واقعا وجود داشته باشد باعث ايجاد ناامني و بر هم خوردن آرامش در منطقه خواهد شد. تركيه بارها نگراني هاي خود را در اين باره به اسرائيل عنوان كرد. آنها هم نپذيرفته اند در چنين شرايطي بايد تا زماني كه خلافش ثابت نشود حرفشان را باور كرد.
* اما شواهدي براي سناريوهاي اسرائيل در كردستان عراق وجود دارد اگر واقعا ثابت شود كه چنين مسئله اي حقيقت دارد تركيه چه خواهد كرد؟ اين چه تأثيري بر روابط تل آويو، آنكارا دارد؟
ـ تركيه كشور قدرتمندي است در منطقه خاورميانه و عضوي از اين منطقه، احساس ناامني برايش به هيچ وجه خوشايند نيست. به ويژه در مورد مسائلي اين چنيني كه حساسيت برانگيز است. اگر چنين شرايطي پيش آيد، مطمئنا تدابيري را اتخاذ خواهد كرد و ساكت نخواهد ماند.
* حاكميت به عراقي ها منتقل شد و در قطعنامه اي كه انگليس و آمريكا درباره اين كشور در سازمان ملل به تصويب رسانده اند تا سال ۲۰۰۶ قرار است كردهاي عراق در ساختار فعلي مانده و فعلا موضوع فدراليسم مطرح نشود، تركيه تا چه حدي در حذف بند فدراليسم كردها در اين قطعنامه نقش داشته است؟
ـ در مورد عراق، ايران و تركيه منافع مشتركي دارند هر دو كشور خواهان حفظ يكپارچگي ارضي عراق و ثبات در اين كشورند چراكه اين ثبات و آرامش به نفع كشورهاي همسايه نيز هست. از اين نظر ديدگاه مشتركي ميان دو كشور وجود دارد. از ديگر سو حاكميت عراق توسط خود عراقي ها بايد تعيين شود و زمينه اي بايد فراهم گردد كه فشارهاي خارجي بر اين كشور كمتر شود. هم ايران و هم تركيه مي خواهند كه در عراق حاكميت مشروع كه حافظ تماميت ارضي اين كشور و حفظ روابط خود با همسايگان باشد پايه گذاري شود. يعني كشورهاي همسايه نمي خواهند درحالي كه در خاورميانه اختلافي عميق يعني بحران فلسطين وجود دارد، زمينه بحراني ديگر ايجاد شود. به نظر تركيه مهم ترين مسئله جلوگيري از به وجود آمدن عنصر ناآرامي و بي ثباتي به ويژه در مرزهاي خود است. اگر گروه يا قومي بالاتر از سهم خودشان در عراق صاحب قدرت شوند باعث بي ثباتي مي شود. آنكارا هم همواره اين نگراني را كه دغدغه ديگر همسايگان هم هست، به آمريكا و انگليس گوشزد كرده است.
* مسائل عراق چه تأثيري در روابط تركيه با اتحاديه اروپا، آمريكا و كشورهاي منطقه دارد.
- تركيه سعي دارد سياست متعادلي را در منطقه در پيش بگيرد اين كه نگراني هاي خود را به زبان آورد هيچ منافاتي با روابطش با كشورها ندارد. تصور نمي كنم اين گونه مسائل تأثير خاصي در روابط تركيه با كشورهاي ديگر داشته باشد.
* مدتي پيش آنكارا سفير خود در تل آويو را فراخواند. به نظر روابط تركيه و اسرائيل هم رو به سردي گراييده است آيا چنين چيزي سياست جديد دولت تركيه است يا به نوعي واكنش به تحركات اسرائيل در عراق؟
- تركيه و اسرائيل با هم رابطه دارند اين موضوعي است كه همه به طور واضح مي دانند. اما از ديگر سو تركيه احساس خاصي نسبت به ملت فلسطين دارد كه زماني در يك خاك با هم مي زيسته اند. شرايط اخير در بحران فلسطين باعث شده است كه تركيه احساس كند زمان آن رسيده كه حساسيت بيشتري نسبت به اين موضوع نشان دهد به همين خاطر براي بررسي كردن عميق تر شرايط آنجا سفيرش را از اسرائيل فراخواند. همچنين تصميم دارد كه سطح حضورش در دولت فلسطين (بخش خودگردان سرزمين اشغالي) را نيز از كاردار به سفير ارتقا دهد. دليل واكنش تركيه به اسرائيل هم شدت يافتن ظلم به مردم فلسطين است.
* اين روزها بحث از خاورميانه بزرگ است و موضوع مدل بودن تركيه براي ديگر كشورهاي اسلامي منطقه، در اين باره چه ارزيابي داريد؟ البته جرج بوش رئيس جمهوري آمريكا نيز در سخنراني اختتاميه ناتو بر اين موضوع تأكيد كرد.
- تركيه ادعاي مدل شدن ندارد. همواره اين موضوع را نيز صراحتا بيان كرده است. از ديگر سو مناسب هم نيست كه مدل يا الگو شود چراكه هر كشوري شرايط خاص خود را دارد. همچنين تركيه، بارها خودش بر لزوم آغاز روند اصلاحات از درون خود كشورها به طور خودجوش تأكيد مي كند هيچگاه خود را به عنوان مدل معرفي نمي كند.
* در انتها چند سئوال اقتصادي ميان ايران و تركيه را مطرح مي كنيم. زماني كه شما به ايران آمديد مسئله فرودگاه امام خميني نيز پيش آمد و مشكلاتي در راه شركت تركيه اي طرف قرارداد براي تجهيز اين فرودگاه اين موضوع اكنون چه روندي را طي مي كند؟
- اول بايد تأكيد كنم كه هر قدر فعاليت تجاري ايران و تركيه بيشتر شود فعاليت و روابط همان قدر در عرصه هاي ديگر هم ارتقاء مي يابد اما البته در راه بيشتر شدن روابط ممكن است با چنين مشكلاتي نيز مواجه شد. ما معتقديم كه اين مسئله به خوبي حل خواهد شد. اين شركت (شركت تاو) با حسن نيت پيش آمده و شركت شناخته شده اي است. تاكنون هم مقامات ايراني هيچ مشكل يا قصوري را از سوي شركت مطرح نكرده اند. از سوي ديگر در دوران كنوني روابط دو كشور عمق خاصي پيدا كرده و فعاليت اقتصادي و تجاري ايران و تركيه بيشتر شده است. اميدواريم چنين مسائلي باعث افت اين مراودات نشده و وقتي از شركت هاي ترك دعوت مي كنيم به ايران براي سرمايه گذاري بيايند، پيش زمينه منفي تلقي نشود. تصور مي كنم دولت هاي دو كشور راه حلي براي اين مسئله پيدا خواهند كرد. در اين باره مقامات ايراني ترك با هم ديدار كردند. آقاي امين زاده معاون وزير خارجه ايران در سفر به تركيه با اردوغان نيز ديدار كردند و در اين باره نيز صحبت هايي به ميان آمد وقتي نماينده ايران با نخست وزير تركيه بدون هيچ مشكلي ديدار مي كند اين نشان دهنده روابط بسيار عالي و در حد بسيار مطلوب ميان دو كشور است براي همين چنين مشكلاتي نيز در اين نوع روابط به آساني قابل رفع و رجوع است.
* مشكل ديگر در روابط تجاري تهران و آنكارا موضوع خريد گاز ايران از سوي تركيه است اين موضوع در چه مرحله اي قرار دارد.
- مشكل ميان شركت بوتاش تركيه به عنوان خريدار با شركت گاز ايران كه فروشنده گاز است به خاطر عدم تفاهمي است كه بر سر قيمت وجود دارد. براي حل اين اختلاف تركيه بحث تجارت ترجيحي را عنوان كرد كه ايران چندان مثبت به آن ننگريست. طبق قرارداد دو شركت در مدت تعيين شده اي امكان بازبيني اين قيمت و مذاكره بر سر آن را دارند براي همين دو شركت براي حل اختلاف با هم به مذاكره پرداختند اما به نتيجه نرسيدند. در قسمتي ديگر از قرارداد امكان مراجعه به دادگاه در صورت عدم دستيابي به توافق در نظر گرفته شده كه الان شركت ها به دادگاه مراجعه كردند. البته از نظر تركيه اين روند مثبتي  نيست و آنكارا از اين شرايط و طولاني شدن روند پرونده در دادگاه خرسند نيست و خواهان حل سريع آن است. از ديگر سو تصور مي كنيم كه ايران به همسايه اش گران ترين قيمت گاز را تحميل نخواهد كرد و اميدواريم آنكارا بتواند گاز را از ايران به قيمت برابر با ديگر فروشندگان گاز به تركيه يا حتي ارزان تر خريداري كند. اما مهم ترين مسئله اين است كه نبايد چنين مسائلي را سياسي كرده و به عنوان مسئله اي در روابط دو كشور مطرح كرد. اين مسئله اقتصادي است و دو كشور هم سعي در حل آن دارند.
* تركيه و ايران در قفقاز با هم رقابت دارند آيا به نظر شما در اين مقطع مي توانند اين رقابت را به همكاري در آن منطقه تبديل كنند؟
- تركيه و ايران واقعا مي توانند روابط بسيار گسترده اي با هم داشته باشند در اين راستا همكاري در قفقاز هم جا مي گيرد. به نظر روابط تهران و آنكارا بايد بيش از آن كه حالت رقابت داشته باشد، روند همكاري و استحكام در پيش گيرد كه اين روند براي كل منطقه هم بسيار مثبت و مفيد خواهد بود.

سياست
ادبيات
اقتصاد
انديشه
ايران
زندگي
ورزش
هنر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  انديشه  |  ايران  |  زندگي  |  سياست  |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |