چهارشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۴۵۶
دو صندوق قرض الحسنه ديگر در آستانه ورشكستگي قرار گرفتند
بحران آنها تمامي ندارد
يكي از كارمندان صندوق قرض الحسنه ... كه نمي خواست نامش فاش شود، درباره  بحران اين صندوق قرض الحسنه گفت، از دلايل ايجاد بحران در پرداخت سپرده ها، وام هاي بي ضابطه در صندوق بوده است 
به علت تجمع سپرده گذاران در يكي از شعبه هاي صندوق قرض الحسنه ... خيابان مقابل آن بسته شد
حميده عبداللهي 
قرض الحسنه ها قرار بود نماد بانكداري بدون ربا براي حل مشكلات اقتصادي مردم باشند، اما چندي است كه برخي از آنهاخود به يكي از مشكلات اقتصادي كشور تبديل شده اند. از جمله دو صندوق قرض الحسنه بزرگ شهر تهران اكنون با موج سپرده گذاران متقاضي دريافت سپرده هاي خود مواجه شده اند.
صندوق قرض الحسنه[...] با بيش از ۴۵۰سپرده گذار، موفق شده در مدت فعاليتش سرمايه اوليه خود را در حدود ۶ ميليارد تومان افزايش دهد.
يك منبع آگاه در اين باره مي گويد: «به لحاظ اينكه صندوق هاي قرض الحسنه در ابتدا تبليغات گسترده اي انجام مي دادند، در آغاز فعاليت، مردم براي سپرده گذاري به اين صندوق ها هجوم مي آوردند و صندوق ها باميزان سپرده خوبي روبه رو مي شدند و دست به كارهاي تجاري و مالي مي زدند و وارد خريد و فروش ها مي شدند. بر اساس قوانين بانكي، صندوق ها بايد يك سوم از پول خود را كنار بگذارند كه اگر سپرده گذاري خواست پولش را پس بگيرد بتوانند پول سپرده گذاران را پرداخت كنند. اما بعضي صندوق ها به اين نكته توجه نمي كنند و گاهي موجودي آنها به حد صفر مي رسد.
يكي از كارمندان صندوق قرض الحسنه[...] كه نمي خواست نامش فاش شود، درباره بحران اين صندوق قرض الحسنه گفت:« از دلايل ايجاد بحران در پرداخت سپرده ها، وام هاي بي ضابطه در صندوق بوده است. مساله مهم تر اينجاست كه وام گيرندگان براي پرداخت قسط وام شان به موقع اقدام نكردند. مردم وقتي متوجه خالي بودن صندوق شدند به اينجا آمده و محل را شلوغ كردند. البته به آنها هم بايد حق داد چون دلشان شور پولشان را مي زند. پولي را كه با زحمت به دست آورده اند نمي خواهند به راحتي از دست بدهند. اما اگر آنها كمي صبر كنند و به ما فرصت بدهند، طبق تصميماتي كه مسوولان گرفته اند قرار است سپرده اعضايي كه زمان وام آنها فرا رسيده است، بدون دريافت وام به آنها برگردانده شود، چون صندوق فعلا مجاز به پرداخت وام آنها نيست.»
012519.jpg

وي افزود:« پرداخت سپرده به اعضا هم طبق شرايط خاصي صورت مي گيرد. طبق اولويت بندي هايي كه صورت گرفته است به اعضا چكي براي ۵ يا ۶ماه بعد داده مي شود. مسلما اگر توان مالي صندوق رو به بهبود برود، پرداخت وام ها شروع خواهد شد.» در چند روز گذشته به علت بحران صندوق قرض الحسنه، تعدادي از سپرده گذاران كه در حدود ۱۰۰ نفر مي شدند در مقابل صندوق تجمع كردند و به علت تجمع سپرده گذاران يكي از شعبه هاي صندوق قرض الحسنه [...] خيابان بسته شده است.
سپرده گذاران سعي مي كردند، گاهي با آرامش و گاهي هم با سر و صدا تكليف سپرده هاي خود را مشخص كنند و اين در حالي بود كه مسوولان اصلي صندوق آنجا حضورنداشتند و فقط ۲ نفر به نمايندگي از طرف آنها پاسخگوي مردم بودند.
سپرده گذاران از همه قشري در آنجا حضور داشتند؛ معلم، كاسب، جراح، آتش نشان، خبرنگار و خيلي از افرادي كه تمام سرمايه خود را به اين صندوق براي گرفتن وام سپرده بودند. يكي از سپرده گذاران به نام «محمدشريف» راننده تاكسي گفت: حدود ۶ ماه پيش تمام سرمايه خود را به صندوق سپردم تا وام بگيرم اما هر بار براي گرفتن وام مراجعه كردم گفتند، هفته ديگر. حالا وام نمي خواهم فقط سپرده ام را به من برگردانند.
يكي ديگر از سپرده گذاران كه جراح نيز بود گفت: «يك سال و نيم پيش حدود ۲۰ ميليون تومان داخل صندوق گذاشتم. هر دفعه بهانه اي براي عدم پرداخت وام مي آوردند تا اينكه متوجه شدم موجودي صندوق به ته رسيده است. وقتي پيگيري كردم متوجه شدم كه اكثر اعضا در مقابل صندوق ازدحام كرده اند. براي همين آمدم تا شايد بتوانم موجودي خودم را پس بگيرم.
يكي از سپرده گذاران ساعت ۲ وارد محوطه صندوق قرض الحسنه شد. عصبي بود. روز بعد چك داشت و اگر به موقع پولش را پرداخت نمي كرد، صاحبخانه او را از خانه بيرون و به زندان مي انداخت. وي تهديد كرد اگر پولش را كه يك سال و نيم پيش به آنها سپرده بود برنگردانند آنجا را منفجر خواهد كرد. نماينده رئيس صندوق سعي داشت او را آرام كند.
همه سپرده گذاران از اين گله مند بودند كه سپرده هايشان به مدت خيلي طولاني در صندوق بوده و حالا كه آنها احتياج به وام دارند مسوولان از دادن وام به آنها خودداري مي كنند. مهمتر از آن برايشان اين است كه حتي سپرده خودشان را هم به صورت چك براي چند ماه آينده دريافت مي كنند. حتي به بعضي از آنها چك هم داده نشد.
مهمترين بحثي كه با به وجود آمدن بحران در صندوق ها پيش آمده اين است كه براي پرداخت مطالبات مردم چه بايد كرد؟
يكي از دو نماينده مديرعامل صندوق در اين باره گفت: «اين صندوق با مشكل مالي روبه رو شده و علت آن هنوز به درستي بررسي نشده است. من به عنوان نماينده، مطالبات سپرده گذاران را به آنها برمي گردانم. طبق تصميمات گرفته شده در هيات مديره قرار است چكي براي چند ماه آينده به سپرده گذاران داده شود. تا موعد رسيدن چك براي حل مشكل بودجه تصميمات لازم گرفته خواهد شد.»
اين بحران در يكي ديگر از صندوق هاي قرض الحسنه[...] نيز به وجود آمده است . سپرده گذاران اين صندوق هم پس از گذشت چند سال يا ماه، نه تنها موفق به گرفتن وام نشده بلكه هنوز هم موفق به گرفتن موجودي خود نشده اند. اين صندوق هم چند شعبه دارد. صندوق هاي قرض الحسنه از سال ها قبل از انقلا ب براي احياي سنت ديني قرض الحسنه در مساجد ومكان هاي مذهبي و در جهت نوعي مقابله با سيستم رباي بانكي آن دوران ايجاد شدند و خود نوعي از NGO هايي بودندكه در مقابل نظام ستم شاهي فعاليتي ظاهرا غير سياسي و غير مسلحا نه انجام مي دادند. اين صندوق ها در سراسر كشور به سرعت رشد يافت و در كنار خدمات ارزنده مالي به نيازمندان مدلي از اجراي احكام اسلا مي را نيز عرضه نمودند. پس از پيروزي انقلا ب به رغم برپايي سيستم بانكداري اسلا مي در ميان بانك هاي دولتي، اين صندوق ها نه تنها تعطيل نشده بلكه با گسترش در بين خانواده ها و صنوف و مانند آن تشكيل و بدون آنكه بر پايه چارچوب قانوني محكمي استوار باشد به كار مشغول شدند. يكي از عوامل مهم استقبال مردم از اين صندوق ها سيستم ناكارآمد بانك هاي دولتي در رفع حوايج معمولي مردم از طريق قرض الحسنه بود كه در قانون بانكداري اسلا مي بر آن تاكيد شده است و كم كم بسياري از اين صندوق ها به صورت سيستم هاي گسترده و دقيقا مانند سيستم بانكي، اما بدون تضمين پشتوانه مالي لازم جهت سرمايه هاي مردم تشكيل شدند و كار به جايي رسيده كه در هر شهر و محله تعدادي از اين صندوق ها وجود دارد ودر حالي كه كار آنها ظاهرا مانند بانك ها بوده، حتي بعضي از اين صندوق ها دسته چك مانندي آماده كرده و در اختيار مشتريان خود قرار مي دهند و حال آنكه اين چك ها تابع قانون چك نيست و تضمين لازم براي گيرنده چك ندارد. متولي اين صندوق ها وزارت كشور محسوب مي شود، در حالي كه وظيفه وزارت كشور چيز ديگري است و صحيح نيست مثلا صندوق قرض الحسنه كه فعاليت اقتصادي دارد در آنجا به ثبت برسد. بعضي از صندوق هاي قرض الحسنه در اداره ثبت شركت ها به صورت موسسه به ثبت مي رسد و در مجموع از ديدگاه حقوقي اين صندوق ها اوضاع آشفته اي دارند كه با اهداف اوليه تاسيس آنها به كلي مغاير است، زيرا كه هدف اوليه از تاسيس اين صندوق ها چنين بوده كه بدون دريافت سود از طرقي كه خودشان مي دانستند و عموم نمي دانستند وام هايي به افراد داده شود كه اين مساله توجيه اقتصادي نداشت.
همين روش غلط سبب شده تا آشفتگي فعلي در وضع برخي از صندوق ها ديده شود. در صورت ايجاد سيستم صحيح براي دادن وام و تسهيلات به مردم در بانك هاي دولتي و خصوصي مي توان تكليف صندوق هاي قرض الحسنه اي را كه جوابگوي مردم نيستند، روشن نمود و نظارت كاملي بر اعمال كليه صندوق هاي قرض الحسنه صورت پذيرد و اصولابررسي شود كه آيا موسسان اين صندوق ها صلا حيت هاي مالي و اقتصادي دارند و يا بنا به شرايط روز اقدام به تاسيس قرض الحسنه كرده اند. اين بررسي بسيار مهم است، به خصوص در مورد صندوق هايي كه مسوولان آنها از بازپس دادن پول مردم خودداري مي  كنند،حقوق دانان معتقدند قوانين بسيار شديدي در اين موارد وجود دارد كه حتي به عنوان اخلال در امور اقتصادي تا حد مجازات اعدام هم در نظر گرفته شده است. كما اين كه در موارد خيلي كوچك تر و مشابه اين قضايا چند سال قبل احكام شديدي صادر و اجرا شد اما شرايط و زمان نشان داد كه اعدام راهكار نيست. بلكه در مسايل اقتصادي بايد افراد باتجربه و تحصيلكرده علم اقتصاد، برنامه ريزي كنند و توجه داشته باشند، تك تك ريال هاي مردم كه به عنوان سپرده مي سپارند، بايد تضمين بازپرداخت داشته باشد. اين كار عملي نيست مگر زير نظر دولت و ايجاد يك سيستم اقتصادي مناسب.

سيامك از روزهاي داغ مهاجرت مي گويد
بازگشته از ژاپن
رضا محدث 
۲۵ تيرماه بود كه در ايرانشهر مطلبي چاپ شد با اين تيتر:
«من بودم، شهرام بوكسور و علي هيرو». اين مطلب با بازتاب هاي مختلفي روبه رو و تماس هاي زيادي در خصوص اين مطلب با دفتر روزنامه گرفته شد، اما يكي از اين تماس ها با سايرين متفاوت بود و آن هم تماس «سيامك. ر» بود با ما.
به دنبال تماس، سيامك به دفتر روزنامه آمد. او به حرف هايي كه به نقل از علي هيرو چاپ شده بود اعتراض داشت و صحبت هاي او را كذب محض مي  دانست.
در حقيقت او براي اعتراض به مطلب چاپ شده به اينجا آمده بود كه نتوانست جلوي خودش را بگيرد و درد دل سفرش، -سفر چند ساله اش- را در ديار غربت با ما در ميان گذاشت...

***
نسبتا جوان است. مي گويد مدت ها در ژاپن بوده و چند سال را هم پشت ميله هاي زندان سپري كرده.
مي  گويد مرا «سيامك.ر» صدا كنيد. راستي عكس هم نمي گيرد. حالا علتش را خدا مي داند. سيامك متولد سال ۱۳۴۹ است. ۱۱ سال پيش بود كه تهران را به عشق پول، كار و البته عشق خارج به مقصد توكيو ترك كرد.
- «سال ۹۲ بود. گفتيم بريم اونجا كار كنيم، پول دربياريم، ببينيم خارج چيه.»
اولش پارك خوابي بود و بي پولي: «يك وعده غذا در روز مي خوردم» يك كار پيدا مي كند. در محل اقامت او در پارك، ايراني ها كارت تلفن مي فروشند. چطور؟
«در باجه هاي تلفن مي گشتيم. كارت هايي كه اعتبارشان تمام شده بود را برمي داشتيم. اين كارت ها مال شركت NTT بود. ما كارت ها را دوباره با دستگاه هاي مخصوصي شارژ مي كرديم. كارت ها در حالت عادي هزار ين قيمت داشت و ما اين كارت ها را ۱۰ تا هزار ين مي فروختيم. اونجا ايراني ها را با كارت تلفن مي شناختند.»
بعد از يك انتظار ۳ ماهه او يك كار جديد و نسبتا خوب پيدا مي كند، كار در شيريني پزي؛ تجربه اي كه هرگز فكرش را نمي كرد.
«حقوقش بد نبود. ماهي يك هزار و ۷۰۰ دلار مي دادند، جاي خواب هم داشتم.» ايراني هاي مقيم ژاپن پارك«  هاراپيكو» را خوب مي شناسند. پاتوق روزهاي تعطيل، با چاشني خلاف: «فقط دوماه در شيريني فروشي ماندم. صاحب كار اخراجم كرد. من هم صبح تا شب در هاراپيكو بودم.»
بيكاري سيامك ۶ماه طول مي كشد تا اينكه در يك كارگاه ساخت جاده مشغول به كار مي شود.
«تو جاده سازي به ما كه خارجي بوديم خيلي فشار مي آوردند. روزهايي كه هوا خيلي سرد بود و ژاپني ها سركار نبودند ما مجبور بوديم كار را انجام دهيم. به جاي روزي ۱۴۰ دلار هم به ما ۹۰ دلار مي دادند.»
اعتراض هم تنها با يك جواب همراه بود «كوبي» يعني«اخراج».
خلاصه اين كار را هم رها مي كند و سراغ كار جوشكاري مي رود و بعد به او پيشنهاد كار بيروني مي دهند. كار بيروني چيست؟
«منظورم كارهايي از نوع روي داربست رفتن، پي ريزي ساختمان و از اين جور كارا ديگه...»
يك سال هم اين كار را تجربه مي كند. بعد سراغ كار تخريب خانه با بيل مكانيكي و بولدوزر مي رود. اين كار براي آقا سيامك تقريبا مناسب است. كاري بادوام.
«كار تخريب خونه بود. خدا رو شكر بد هم نبود، روزي ۱۳۰ دلار بهمون مي دادن» اين كار باعث شد تا وضع سيامك كمي بهتر شود، خانه اي براي خود بگيرد، موتوري تهيه كند و با آن به اين طرف و آن طرف برود. حالا فكر ازدواج هم به كله اش زده. با دختري آشنا مي شود.
« از اين دختر براي اين خوشم اومد كه من را به عنوان يك ايراني پذيرفت. من مجبور بودم به هر دختري به دروغ بگويم كه من ايراني نيستم و خود را مال مليت ديگري معرفي مي كردم.
ولي اين دختر مرا به عنوان يك ايراني پذيرفت. »
زندگي مشترك سيامك و اين خانم شروع شد. او سيامك را پذيرفت و دو سال با او زندگي كرد تا اينكه مشكلاتي براي زندگي آنها پيش آمد.
«توي ژاپن بايد در آمدت را به خانم بدهي و از اون پول توجيبي بگيري من هم زير بار اين قضيه نمي رفتم.»
خلاصه، رفت وامضاي منو جعل كرد و طلاق غيابي گرفت «حاليته؟»
سيامك از ماجراي طلاق خبر نداشت،  بنابراين شبانه وارد منزل همسرش شد تا او را برگرداند.
- از ديوار بالا رفتم، آنها متوجه من شدند و با پليس تماس گرفتند.
به سيامك مي گويند كه همسرش از او جدا شده و برگه را به او نشان مي دهند. سيامك توجهش به امضاي جعل شده خودش جلب مي شود و به پليس نكته را تذكر مي دهد.
پليس هم به او مي گويد كه مي تواند از اين دختر شكايت كند، اما مدت ها از حضور قانوني سيامك در ژاپن گذشته بود. بنابراين دوران بازداشت و بازجويي آغاز شد.
اين جاي چيه رو دستت آقا سيامك؟
- « يه روز توي همون قضيه هاي بازپرسي و اينها بود. قاطي كردم يه شيشه برداشتم و دستم را بريدم. اون دو تا بازپرس رو هم هول دادم. شيشه را گذاشتم روي گردنم و گفتم اگر نزديك بياين شاهرگم را مي زنم.»
سيامك البته شاهرگش را نزد، اما خون زيادي كه از او رفته بود وبيهوشش كرد تا پليس ژاپن بي دردسر او را در حالت بيهوشي نگه دارد. او نزديك به دو هفته در بيمارستان بود و مدام به او داروهاي بيهوشي و سرم غذايي تزريق مي كردند تا فقط نميرد.
«اصلا نفهميدم چي شد يكدفعه ديدم توي فرودگاه تهرانم. اصلا هيچ چيز را نمي فهميدم. گيج گيج بودم، انگار كه اصلا  نيستم.»
برايش ميهماني گرفتند، دوستانش به ديدن او مي آمدند، ولي او اصلا متوجه نمي شد.
«بعدا به من گفتند هر بار كه به ديدن من مي آمدند من به آنها مي گفتم كه چقدر بي معرفتيد كه سراغ من نمي آييد.»
بعد از يك ماه حال و روزش مساعد مي شود و تصميم مي گيرد كه هر جوري شده دوباره خودش را به ژاپن برساند و برود آنجا و ببيند كه چرا همسرش او را ترك كرده،  اما...
از ايران كه نمي شد براي سفر به ژاپن، اقدام كرد. به هندوستان مي رود بعد به مالزي و سنگاپور و تايلند و با پاسپورت جعلي اقدام به سفر مي كند.
- با پاسپورت مكزيكي و اتريشي گير افتادم. سه ماه توي زندان تايلند بودم در بدترين شرايط.
اما نااميد نمي شود تا سرانجام با پاسپورت كانادايي از مرز ژاپن مي گذرد. خانه و اتومبيلي كه قبلا داشت را دوستانش به او پس مي دهند.
«اما دنبال زنم بودم. يكسال طول كشيد تا پيدايش كنم.»
«ديديش؟»
-آره با هم حرف زديم. قانع شدم و بي خيال .
چند روز بعد پليس به خانه سيامك مي ريزد.
- چند اسلحه اسباب بازي داشتم، آنها را توقيف كردند. واقعا خيال مي كردند كه من جاني هستم. بعدم سريع دو سال حبس برايم بريدند.
مي گويد به خاطر پاسپورت جعلي به هر كسي فقط سه ماه حبس مي دهند، اما به او دوسال دادند.
- مال سابقه ام بود.
زندان كه تمام شد، بايد برمي گشت. ژاپن ديگر كشور او نبود. بي عشق و بي پول.
حالا يكسال است كه سيامك در تهران است.
ديگه بر نمي گردم!

حادثهoff-line
باز هم آسانسور: سوار شدن بيش از ظرفيت در آسانسور، ۵ نفر را ساعت ها در آسانسور زنداني كرد. پاره شدن سيم بالابر آسانسور در يك مركز تجاري هم موجب سقوط آسانسور و مجروح شدن يك نفر شد.
چاي قاچاق: ۲ تن چاي خارجي قاچاق از يك مغازه دار تهراني كشف و توقيف شد.
مرگ در رم: ۱۰ روز تلاش براي دستگيري قاتل يك پليس در شهر رم ايتاليا، سرانجام با كشته شدن او پايان يافت.
عاقبت مستي: جوان مست شيرازي از پشت بام خانه اش سقوط كرد و جان سپرد.
غرق: ۳ جوان در آب هاي گيلان غرق شدند.
كشف مواد: سگ هاي مواد ياب ۴۰ كيلوگرم ترياك را در سمنان كشف كردند. ۵۶ كيلوگرم ترياك در توابع بردسير كرمان، ۴۰۵ كيلوگرم ترياك و ۱۲ كيلوگرم هروئين در سيستان و بلوچستان و ۱۵ كيلوگرم ترياك در يك دستگاه ولوو در جاده بم - كرمان كشف شد.
تعميركار: آتش سوزي موتور سيكلت منجر به مرگ تعميركار يزدي شد. يك تعميركار ديگر هم بر اثر برق گرفتگي هنگام تعمير يخچال درگذشت.
انتقام: ۲ برادر افغان، قرباني انتقام و يك كينه ۱۱ ساله شدند.
اخراج: فرمانده پليس استان نارينوي كلمبيا و چند افسر ديگر به جرم سرقت يك محموله كشف شده كوكائين و فروش آن به قاچاقچيان اخراج شدند.

نگاه يك
حق والدين مطلق نيست
به اعتقاد رئيس شعبه ۲۴ ديوان عالي كشور، كودك آزاري جرمي عام بوده و از طريق تمامي شهروندان قابليت گزارش به نهادهاي ذي ربط را دارد.
اين حقوقدان در گفت وگو با ايسنا با بيان اينكه حق والدين براي حضانت كودكان شان حقي مطلق نيست، بر ضرورت نظارت مستمر دولت براي پيشگيري از وقوع جرم كودك آزاري يا جرايم مشابه آن تاكيد كرد و گفت: به استناد ماده ۱۱۷۳ قانون مدني هرگاه در اثر مراقبت نكردن يا انحطاط اخلاقي پدر يا مادري كه طفل در حضانت آنهاست، صحت جسماني و يا تربيت اخلاقي كودك در معرض خطر باشد، محكمه مي تواند به تقاضاي اولياي كودك يا قيم و يا نماينده مدعي العموم، هر تصميمي كه براي حضانت طفل مقتضي بداند، اتخاذ كند.
آل اسحاق، تاكيد كرد كه اگر به اين ماده  قانوني به صورت جدي عمل شود، اين اتفاقات به نحو چشمگيري كاهش پيدا مي كند.
رئيس شعبه ۲۴ ديوان عالي كشور پيشنهاد كرد كه براي اجرايي شدن ماده ۱۱۷۳ قانون مدني، بخشنامه اي از سوي رئيس قوه قضائيه صادر و يا لايحه اي در اين ارتباط تدوين شود.
وي گفت: در حال حاضر اداره سرپرستي كه در تمامي محاكم وجود دارد، بر امورات صغار اطفال و مجانين رسيدگي مي كند، اگر بتوانيم دايره اين نظارت را گسترده تر كنيم به گونه اي كه اين اداره بر تمامي شئون خانواده و رفتار والدين نسبت به كودكانشان نظارت داشته باشد، شايد بتوانيم در بلندمدت براي كاهش جرم كودك آزاري موفقيت هايي به دست آوريم.
اين حقوقدان سلب حق حضانت از والدين متخلف را ابزاري مناسب براي كاهش رفتارهاي نامناسب با كودكان عنوان كرد و گفت: مي توان در يك لايحه قانوني و يا بخشنامه اي بر اين امر كه حق حضانت والدين بر كودكان حقي مطلق نيست تاكيد كرد؛ اگر والدين بدانند كه رفتارشان به صورت مستقيم زير نظر است و در صورت تخلف حق حضانتشان سلب مي   شود، نسبت به رفتار خود با كودكشان تامل بيشتري نشان مي   دهند.
آل اسحاق، بر ضرورت نظارت دولت بر كودكاني كه والدين آنها از يكديگر جدا شده اند، تاكيد كرد و گفت: دفاتر ثبت ازدواج و طلاق بايد ملزم شوند كه هنگام ثبت طلاق مشخصات كامل كودكان را به اداره سرپرستي ارسال كنند تا نسبت به كودكاني كه بيش از ساير اطفال در معرض خطر هستند نظارت بيشتري صورت گيرد.

نگاه دو
مزاحمت براي ۱۱۰
رئيس مركز فوريت هاي پليسي ۱۱۰ استان تهران، ۴۰ درصد تماس هاي تلفني با اين مركز را ازنوع «مزاحمت» عنوان كرد.
سرهنگ احمد قاسم خاني، در گفت وگو با ايسنا اظهار داشت: «برخي جوانان از تلفن SOS كه بدون گرفتن شماره و يا فشار دادن دكمه به پليس مرتبط مي شود و براي سهولت كار شهروندان راه اندازي شده است، جهت مزاحمت استفاده كرده و اين امر سبب كاهش توان پليس مي شود.»
قاسم خاني با تاكيد بر فرهنگسازي و ترويج استفاده صحيح از سيستم فوريت هاي پليسي ۱۱۰ افزود: «والدين عواقب مزاحمت براي اين سيستم را براي جوانان خود بيان كنند تا اينگونه مزاحمت ها نيز كاهش يابد.»
وي با اشاره به اينكه روزانه به طور متوسط زنگ فوريت هاي پليسي ۱۱۰ استان تهران بين ۳ هزار و ۵۰۰ تا ۵ هزار مرتبه به صدا در مي آيد، گفت: از اين تعداد روزانه ۳۰۰مورد مربوط به اسلامشهر است كه ۱۰۰ مورد آن عملياتي شده و ماموران در محل جرم و جنايت حاضر مي شوند.
قاسم خاني، با بيان اينكه اسلامشهر مقام دوم تامين امنيت را در استان تهران دارد، افزود: پليس ۱۱۰ داراي ۱۰ مرحله تكاملي است كه اكنون تا مرحله سوم پيش رفته است.

عكس روز
012522.jpg

ساختمان ۸ طبقه اي را در مانيل مي بينيد كه چند روز است، همينطور بر روي ساختمان  روبه  رويي لم داده است! اين حادثه آسيب جاني نداشته است.

شهرفرنگ
سرقت اسكناس خيالي 
تا به حال خبرهاي زيادي درباره دستگيري سارقاني كه بدشانسي آورده اند شنيده ايم.
اما ماجراي مردي كه ظاهرا اسكناس هزار يورويي دزديد، بيشتر به حماقت شباهت دارد تا بداقبالي. پليس او را به خاطر دزديدن ورقه اي از داخل يك خودرو در برلين كه به نظرش اسكناس هزار يورويي آمده بود، دستگير كرد. اما اين كاغذ اصلا پول نبود، زيرا تا به حال در اروپا اسكناسي به ارزش هزار يورو منتشر نشده است. اين دزد ۲۸ ساله كه اهل بلغارستان بود پس از شكستن شيشه خودرويي كه در گوشه خيابان پارك شده بود كاغذي را دزديد كه يك روي آن تصوير اسكناسي چاپ شده بود و روي ديگر اين برگه آگهي تبليغ قرعه كشي يك فروشگاه بود كه جايزه آن هزار يورو بود. اين دزد دستپاچه نيز بدون اندكي فكر كاغذ را برداشت و بلافاصله پليس او را دستگير كرد.
مجازات كاميوني
اما بشنويد از جاده هاي آلمان و راننده كاميوني كه شخصا يك راننده را مجازات كرده، آن هم به خاطر آرام حركت كردن! راننده كاميون كه انگار از آن راننده هاي عشق سرعت بوده حسابي از دست راننده ماشيني كه با سرعت ۳۰ كيلومتر در حال حركت بوده عصباني مي شود و پس از كلي بوق زدن و ويراژ دادن، از كوره در مي رود و به حساب اين راننده مي رسد. جالب است بدانيد راننده بيچاره گناهي نكرده و تنها به قانون عمل كرده بود. چون سرعت مجاز در اين جاده شهر بوخوم ۳۰ كيلومتر است ،حرف هاي راننده كاميون هم در نوع خود جالب است:« او در يك منطقه اي كه سرعت۳۰ كيلومتر است، واقعا داشت با همين سرعت حركت مي كرد.» مثل اينكه سرعت۳۰ كيلومتر براي اين راننده كاميون افت شخصيت به حساب مي آيد، ولي به هرحال اين حركت راننده كاميون ممكن است باعث باطل شدن گواهينامه او شود.

حوادث
ايرانشهر
تهرانشهر
خبرسازان
در شهر
درمانگاه
يك شهروند
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  خبرسازان   |  در شهر  |  درمانگاه  |  يك شهروند  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |