چهارشنبه ۱۵ مهر ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۵۱۷
ستون ما
و ما همچنان حفر مي كنيم
018153.jpg
محمد تقي رسولي
تصور كنيد روزي شما جايي روي زمين همواري، زير سقف آسمان نشسته ايد و ناگهان تصميم مي گيريد براي خود خانه اي بسازيد بدون آنكه آنجا را كه روي آن نشسته ايد ترك كنيد. اول دور خودتان چهار ديوار مي كشيد، بعد روي آن يك سقف مي گذاريد، زير پاي خودتان را موزائيك مي كنيد. ديوار را گچكاري و رنگ مي كنيد، در و پنجره ها را نصب مي كنيد، مابين اين كارها گاهي يكي را هم فراموش مي كنيد و برمي گرديد دوباره كار را از نو انجام مي دهيد. مثلا به خاطر مي آوريد كه فكري براي فاضلاب خانه نكرده ايد، سپس موزائيك ها را برمي داريد و زير آنها را لوله كشي مي كنيد. بعد كه مي آييد دوباره موزائيك ها را كار بگذاريد، متوجه مي شويد لوله هايي كه كار گذاشته ايد خيلي قطورتر از آنچه كه تصور مي كرديد بوده، سپس يا لوله ها را كلا عوض مي كنيد، يا موزائيك ها را. هيچكدام از كارهايي كه تا اين مرحله انجام داده ايد، خيلي عجيب نيست، بالاخره همه همين طور براي خودشان خانه مي سازند. عجيب اين است كه همه اين كارها را شما وقتي كه در همان زمين در حال ساخت، سكونت داشتيد، انجام داده ايد و اين همان زندگي عجيبي است كه ما در تهران داشته ايم. اول ميليون ها آدم آمدند اينجا ساكن شدند، بعد به اين نتيجه رسيدند كه اين ميليون ها آدم، آب، برق، گاز، مترو، شبكه فاضلاب، تلفن و. . . مي خواهند. پس هر روز يك گوشه از شهر را كندند براي يك كار تازه و در بسياري از محله ها آنجا كه مردم در آن مي زيستند به يك كارگاه ساختماني بيشتر شبيه بود تا يك محله شهري و اين كندن و پر كردن همچنان ادامه دارد. فقط شانس بياوريم كه نفر سوم به مرخصي نرفته باشد و در كنار آنكه حفر مي كند و آنكه پر مي كند كسي هم باشد كه لوله ها را كار بگذارد.

ايرانشهر
تهرانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
در شهر
درمانگاه
زيبـاشـهر
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  درمانگاه  |  زيبـاشـهر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |