دوشنبه ۲۷ مهر ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۵۲۹
فدراسيون فوتبال:خانه سازي ربطي به ما ندارد
بم پابه توپ مي شود!
اينكه رئيس شوراي شهر بم عقيده دارد پول اين بازي مال آنهاست نكته ايست ولي مهم تر اين است كه سرنوشت يك ميليارد دلا ر اهدايي قبلي چه شد كه آنها دنبال اين يك ميليون مي دوند؟!
اميررضا خادم:آلمان براي انجام بازي هاي تداركاتي به ايران نيازي ندارد و به نظر مي رسد كه حضور فوتبال آلمان در ايران بايد در شرايط خاصي صورت بگيرد و زلزله بم در اين مورد بسيار انگيزه خوبي براي آلماني ها بود
020310.jpg
فدراسيون فوتبال :ما اگر هم بخواهيم 350 هزار يورو را به مردم بم بدهيم قطعا آن را به امر ورزش فوتبال اختصاص خواهيم داد و اساسا خانه سازي، راه سازي، بهداشت و تغذيه به ما ربطي ندارد. اين مبلغ، پول ورزش فوتبال است 
عكس : ساتيار
سعيده امين 
وقتي در پايان مسابقه دوستانه ايران و آلمان نام باقري، شهردار شهر بم، براي گرفتن يك ميليون يورو كه از مدت ها قبل روي آن مانور تبليغاتي شده بودصدا زده شد، خبري از وي نشد.
باقري شهردار بم در ورزشگاه و در مسابقه اي كه به افتخار مردم شهرش برگزار شده بود حضور نداشت.
محمد دادكان رئيس فدراسيون فوتبال ايران از جايگاه بلند شد وچك ها را از آلمان ها دريافت كرد.
بعد از آن دعواها براي تصاحب يك ميليون يورو ميان مسوولان شوراي شهر بم و فدراسيون فوتبال آلمان بالا گرفت.
راستي راستي اين يك ميليون يوروي وسوسه انگيز كه به زعم خود اروپايي ها خيلي هم پول نيست، عن قريب است كه در وادي ورزش ايران به يك چالش تبديل شود. از وقتي كه يورگن كلينزمن سر مربي تيم ملي آلمان گفت: ما آمديم فوتبال بازي كنيم فقط براي شما بمي ها. اما مسوولان فدراسيون فوتبال ايران اعلا م كردند ما يك ريال هم به بم نمي دهيم. اگر بدهيم فقط 40 درصد هر كسي بايد در زمين خودش بدود.
يورو به نفع فدراسيون فوتبال
از دو هفته قبل از مسابقه خبر برگزاري مسابقه دوستانه تيم ملي ايران و آلمان با طمطراق بسيار در تمام رسانه هاي ديداري، شنيداري و نوشتاري منعكس شد. از همان ابتدا هم اعلام شد كه عوايد اين مسابقه به خواست مسوولان فدراسيون فوتبال آلمان به مردم بم اهدا مي شود. مسوولان فدراسيون فوتبال ايران در برابر اين ادعاها سكوت كرده و حرفي مبني بر اينكه اين مسابقه به نفع مردم بم نيست و صرفا يك بازي تداركاتي است، به ميان نياوردند. روز مسابقه از راه رسيد، تلويزيون ايران و آلمان بازي را به طور زنده پخش  كردند.
گزارشگر مسابقه با غرور و افتخار در لا به لاي گزارش خود سهم فوتبال آلمان براي كمك به مردم بم را ياد آور مي شود؛ يك ميليون يورو .
همه اينها به گوش مسوولان بمي مي رسد. محمد باقري شهردار بم كه به شدت از دعوت نكردن فدراسيون از او براي حضور در مسابقه دلخور است مي گويد: آنگونه كه نمايندگان آلماني در بم گفته اند و همانطور كه قبل و در حين برگزاري مسابقه اعلام شد يكي از اهداف برگزاري اين مسابقه كمك به زلزله زدگان بم است.
وي به تشكيل ستاد كمك هاي انسان دوستانه آلماني ها در بم اشاره كرده و مي گويد:پولي را كه فدراسيون فوتبال آلمان اهدا كرده ، تماما براي مردم بم است و من تعجب مي كنم كه چگونه روساي فدراسيون فوتبال ايران به اين راحتي موضوعي را استحاله مي كنند. باقري به ورزشكاران بمي اشاره كرده و مي گويد: بعد از زلزله سال گذشته، ورزشكاران اين شهر نيز خانه نشين شده اند و سازمان تربيت بدني كاري براي آنها نكرده است.
وي مي گويد:فدراسيون حتي حاضر نشد كه از مسوولان بمي براي حضور در مسابقه فوتبال دعوت كند و اين كاري بود كه من از شخص آقاي دادكان در عجب هستم.
اما زمان آبادي سخنگوي فدراسيون فوتبال ايران معتقد است كه همه چيز از ابتدا به صورت غلط به مسوولان بازسازي بم تفهيم شده است. او به فلسفه برگزاري چنين ديدارهايي اشاره كرده و مي گويد: در مسابقات فوتبال، رسم بر اين است كه هر كشوري كه از كشور ديگر براي برگزاري مسابقه دعوت مي كند بايد مبلغي را به كشور مدعو بپردازد. آلمان نيز در حال آماده سازي تيم ملي فوتبال خود براي مسابقات جام جهاني است لذا سرپرست تيم ملي فوتبال آلمان طي تماسي با فدراسيون فوتبال ايران خواستار برگزاري يك مسابقه تداركاتي در خاك ايران شد كه به ازاي آن يك ميليون يورو به حساب فدراسيون واريز خواهد كرد. فدراسيون ايران نيز به شرط دريافت اين يك ميليون يورو با درخواست آلمان موافقت كرد. به گفته وي از ابتدا اصلا بحث بازي خيرخواهانه براي مردم بم مطرح نبود و فقط زماني كه بحث تقسيم پول فروش بليت به ميان آمد ما به طرف هاي آلماني گفتيم كه ما بخشي از پول بليت را به مردم بم اختصاص مي دهيم، كه آلمان نيز با توجه به اقدام ما موافقت كرد كه سهم خود را از عايدي بليت به بم اهدا كند.
اما ظاهرا بعدها تصميم فدراسيون فوتبال ايران تغيير كرد چون آنها موافقت كردند كه فقط 40 درصد از يك ميليون يورو را به بازسازي چمن استاديوم بم خواهند پرداخت كه بازسازي آن را هم به يك پيمانكار آلماني خواهند سپرد و پول بليت و هزينه هاي تبليغات كماكان در اختيار فدراسيون فوتبال ايران قرار خواهد گرفت.
به گفته زمان آبادي، 65 هزار بليت 2 هزار توماني فروخته شده است، هرچند كه حضور 110 هزار تماشاگر در استاديوم و انبوه تماشاگران بليت به دست، پشت درهاي بسته استاديوم در روز مسابقه چيزي غير از اين را مي گويند كه طبق توافقات عرفي در جامعه ورزشي به فدراسيون فوتبال تعلق مي گيرد. لذا فقط 40 درصد پول اهدايي آلمان و نيز مبلغي كه توسط بازيكنان آلماني به صورت هديه جمع آوري شده است، به مردم بم اختصاص خواهد يافت.
وي صريحا گفت: يك ميليون يورو حق الزحمه فدراسيون فوتبال ايران بوده است اما ما 350 هزار يورو را براي بازسازي زمين استاديوم بم پرداخت خواهيم كرد.
همه به خط خود
اسماعيلي رئيس شوراي شهر بم مي گويد: از اين چيزها در ماه هاي اخير زياد ديده است. همين چند ماه قبل بود كه يك فدراسيون ورزشي ميليارد ها ريال پول از ورزشكاران به اسم مردم بم جمع آوري كرد اما ما اثري از اين پول ها نديديم. حتي اطلاعي هم از نحوه هزينه اين پول ها پيدا نكرديم. امروز هم فدراسيون فوتبال ايران درصدد است تا كمك فدراسيون فوتبال آلمان را براي منافع خود بلوكه كند. اسماعيلي مي گويد: چرا آقايان فوتبال دوست اين اجازه را به خود مي دهند از حق مردمي كه پس از گذشت 9 ماه از زلزله هنوز در مساله اسكان موقت، تغذيه و بهداشت در مضيقه هستند و ما هنوز 4 هزار چادرنشين داريم برداشت كنند؟ اين هديه متعلق به مردم بم است. زمان آبادي، سخنگوي فدراسيون فوتبال عقيده ديگري دارد وي مي گويد: در ورزش دووميداني رسم است كه هركس در خط خود به خوبي بدود، عزيزان شوراي شهر نيز بايد در خط خود به خوبي بدوند و اجازه بدهند كه ما نيز در خط خود خوب بدويم.
وي مي گويد: ما اگر هم بخواهيم 350 هزار يورو را به مردم بم بدهيم قطعا آن را به امر ورزش فوتبال اختصاص خواهيم داد و اساسا خانه سازي، راه سازي بهداشت و تغذيه به ما ربطي ندارد. اين مبلغ، پول ورزش فوتبال است.
ظاهرا اين بازي دوستانه مي رود كه به يك تنش يك ميليون يورويي تبديل شود.
امير خادم رئيس كميته تربيت بدني و جوانان مجلس بعد از شكايت اعضاي شوراي شهر بم شخصا وارد عرصه شد، اما حضور مستقيم وي در اين جريان مصادف شد با سفر اعضاي تيم ملي فوتبال ايران به قطر.
اميررضا خادم در مورد اينكه آيا مسابقه به خاطر بم برگزار شده است يا خير، مي گويد: همه مي دانند كه اين مسابقه براي كمك به مردم بم تدارك ديده شده بود. من نمي دانم آيا كلينزمن مستقيما به اين موضوع در استاديوم اشاره كرده است يا خير، اما آنچه مسلم است فوتبال آلمان و ايران تفاوت بسيار زيادي دارد و آلمان براي انجام بازي هاي تداركاتي به ايران نيازي ندارد و به نظر مي رسد كه حضور فوتبال آلمان در ايران بايد در شرايط خاصي صورت بگيرد و زلزله بم در اين مورد بسيار انگيزه خوبي براي آلماني ها است به اعتقاد وي سفر تيم ملي فوتبال آلمان به ايران ارتباط خاصي با بم دارد.
وي در مورد اينكه آيا تمام يك ميليون يورو به بم تعلق مي گيرد يا خير، يادآور مي شود: براي اظهارنظر در اين رابطه بايد به قراردادها و توافقات ايران و آلمان استناد كرد. تصور نمي كنم تمام پول براي بازسازي بم در نظر گرفته شده باشد، اما ما انتظار داريم تا مسوولان فدراسيون ايران با تسامح و نگاهي مهربانانه تر پول و عوايد مسابقه را براي مردم بم اختصاص دهند.
وي گفت: ما در اولين فرصت موضوع را از طريق فدراسيون فوتبال ايران پيگيري مي كنيم.
هزاران بمي زير چادرهاي هلا ل احمر انتظار زمستاني سخت را مي كشند و فدراسيون فوتبال مي خواهد در استاديوم آنها چمن بكارد.

يك كارمند دفتر نمايندگي گلدكوئست درتهران: ما فقط واسطه ايم!
تجمع خريداران در ميرداماد
يك مرد ميانسال لب به شكوه باز مي كند:513 هزار تومان ريخته ام به حسابشان، حدود دو ماه است كه منتظرم سكه ام بيايد. مي گويند صبر كنيد
دستگاه قضائي شكايت افرادي را كه در اين قضيه متضرر شده اند تا مرحله بازگشت مال و بازپس دهي آن و جبران خسارات وارده به اقتصاد كشور دنبال مي كند
020316.jpg
به مردم درباره خريد از محصولات اين شركت هشدارهاي فراوان داده شده است. مسوولان اين شركت خود معترفند كه 30 هزار محصول به مردم بدهكارند.
عكس : گلناز بهشتي 
محمد محمدپور
پارسال تير ماه پول رو واريز كردم. يكسال بيشتر شده، ولي از سكه ها خبري نيست. مرد بلند قد است، مي گويد: بار اول 460 دلار، بار دوم هم 400 دلار پول دادم. سيستم قديمشان بود. معمولا 6 هفته بعد از واريز پول بايد سكه ها بيايد. نمي دانم چرا اينقدر طول كشيده؟
براي چهار نفر از افراد خانواد ه اش ثبت نام كرده. سكه خودش آمده، روي همين حساب دوباره پول به حساب ريخته است، اما اين بار خبري نشد.
اين مرد تنها يكي از ده ها مراجعه كننده اي است كه به دفتر نمايندگي كمپاني گلدكوئست آمده. دفتري در خيابان ميرداماد تهران كه تابلو ندارد و فقط پرينت روي ديوار را مي بيني كه نوشته شده دفتر نمايندگي گلدكوئست در تهران.
در را قفل كرده اند. مسوولان و كاركنان دفتر پاسخگو نيستند. يكي از آنها از دفتر خارج مي شود و مي گويد: به ما گفتند فقط تلفني جواب مردم را بدهيد. شماره تلفن اعلام مي كند. آنهايي كه در راه پله تجمع كرده اند شماره ها را يادداشت مي كنند.
مرد بلند قامت ادامه مي دهد: آن موقع كه سايتشان فيلتر نبود مي شد فهميد محصولي كه خريده اي كجاست؟ اما حالا ديگر نمي تواني بفهمي تا اينكه به من گفتند اينجا دفتر زده اند. آمدم ببينم چه خبر است. خيلي ميل زدم. بس كه تلفن كردم خسته شدم. فكر كنم به اندازه پول سكه، پول تلفن داده ام. آن موقع خانم ...گفت فردا تماس بگير، پس  فردا تماس بگير. بعد گفتند محصولت را فرستاده ايم يك ماه ديگربه دستت مي رسد. خبري نشد كه نشد.
يك جوان 26- 25 ساله كه به همراه جوان همسن و سالي به محل دفتر آمده، مي گويد: بستگي دارد بالاي سرت كي بوده. الان خيلي ها به من مي گويند ما هم مي خواهيم وارد شبكه بشويم، من هم مي گويم فعلا دست نگه داريد. چون هيچي معلوم نيست. اگر كارشان غيرقانوني است، پس اين دفتر براي چي هست؟ اگر قانوني است پس چرا اعلام كرده اند به اين شركت اعتماد نكنيد؟
جوان كيفش را باز مي كند و جعبه  اي را بيرون مي آورد. اينهاش! سكه اش اينه! سكه اي را از داخل جعبه بيرون مي كشد.
سكه اش را به قيمت بالايي خريده كه به پول ايران مي شود 800 هزار تومان. توضيح مي دهد كه محصولاتش قيمت هاي متفاوتي دارد و خريد با كارت اعتباري Credit Card صورت مي گيرد.
يكي ديگر از كاركنان دفتر نمايندگي از دفتر خارج مي شود. خواهش مي كنم راه پله ها را خلوت كنيد. همسايه ها ناراحت هستند.
يكي از تجمع كنندگان با صداي بلند جوابش را مي دهد: پس براي چي دفتر زديد؟
- به ما گفتند فقط تلفني جواب بدهيد.
اگر فعاليتتان قانوني است، خب خبرنگار هم اينجاست. حقانيت خودتان را ثابت كنيد.
- دست شما درد نكنه! فقط راه پله را خلوت كنيد.
دوباره داخل دفتر مي شود. بعضي از آنهايي كه در محل هستند از پولي كه از طريق بازاريابي نصيبشان شده، حرف مي زنند، يكي مي گويد: 1200 دلار پورسانت گرفته ام. و توضيح مي دهد: به ازاي هر نفري كه معرفي مي كني براي خريد محصول تقريبا 40 دلار پورسانت مي گيري، البته يك حساب پيچيده دارد كه من از آن سر در نمي آورم.
بازاريابي نوين Net work marketing شيوه اي است كه در ايران تجربه نشده و حالا وسوسه برانگيز شده است، اينكه چه ضرري به اقتصاد كشور از طريق خروج غير قانوني ارز مي زند به كنار... فعاليتي كه نظارتي بر آن نيست، چون غير قانوني است و در اين بين بعضي ها هم محصولشان را نگرفته اند و در واقع مالباخته به شمار مي روند.
يكي از مراجعه  كنندگان آمده تا سكه اش را عوض كند، اما به او پاسخ مي دهند كه اينجا سكه ها را عوض نمي كنند، فقط قرار شده به شكايت ها رسيدگي شود.
خانم ديگري مي گويد: تماس گرفتم. گفتند نگران نباشيد مشكلتان حل مي شود. يك روز خوشايند است يك روز بد آيند! حالا هم مي گويند كلاهبردار هستند. 
يك مرد ميانسال لب به شكوه باز مي كند:513 هزار تومان ريخته ام به حسابشان، حدود دو ماه است كه منتظرم سكه ام بيايد. مي گويند صبر كنيد.
بعضي از آنها از كلاهبرداري كسي حرف مي زنند كه مي خواست به طور غير قانوني سكه ها را وارد كند، ولي او را بازداشت كرده اند. اكثر آنهايي كه سكه دريافت كرده اند با دفتر نمايندگي اين شركت در دبي طرف هستند، اما تعدادشان در قياس با آنهايي كه حداقل 2 ماه و بعضي ها بيشتراز يك سال منتظرند بسيار اندك است. بيشتر تجمع كنندگان منتظر يك پاسخ هستند تا از بلاتكليفي درآيند.
تماس تلفني با دفتر نمايندگي
خبرنگار ايرانشهر با شماره اي كه يكي از كاركنان دفتر نمايندگي اعلام كرده بود، تماس گرفت. يكي از كاركنان دفتر كه خود را فرزاد، معرفي مي كرد، گفت: ما فقط واسطه اي هستيم بين قوه قضائيه و دفتر گلدكوئست در هنگ كنگ.
وظيفه ما اين است كه محصولات خريداران ايراني را به دستشان برسانيم. اين كارمند دفتر نمايندگي گلدكوئست در تهران ادامه داد: ما هيچگونه فعاليت ديگري فعلا نخواهيم داشت و فقط نقش واسطه  را بازي مي كنيم. وي در پاسخ به اين سوال كه چه مدت طول مي كشد تا محصولات خريداران ايراني كه به دستشان نرسيده،  به آنها تحويل داده شود؟ گفت: محدوده زماني خاصي براي ما در نظر گرفته نشده و آن را بايد قوه قضائيه تعيين كند. 
با اين حال او گفت كه نام شركت گلدكوئست به ثبت رسيده كه البته ثبت يك شركت كار دشواري نيست!
فرزندي از مادر هنگ كنگي!
گلدكوئست يكي از زيرمجموعه هاي شركت Quest International است كه در زمينه خريد و فروش سكه هاي كلكسيوني طلا، نقره و ساعت هاي طلا فعاليت مي كند. دفتر مركزي اين شركت فعاليت خود را 22 سپتامبر 1998 در فيليپين آغاز كرد كه هم اكنون در برج Centeral Plaza در هنگ كنگ مستقر است.
خريداران با ورود به شبكه اينترنت و سايت اختصاصي اين شركت از طريق كارت هاي اعتباري اقدام به خريد محصولات آن مي كنند كه اين سايت در ايران به دليل آنكه فعاليت آن غيرقانوني تشخيص داده شده، مسدود است. اما آنچه باعث مي شود تا افراد بسياري راغب به خريد محصولات اين شركت شوند، پورسانت هايي است كه وعده داده شده به آنها پرداخت مي شود. هر نفر بعد از خريد محصولي از شركت مذكور، مي تواند 2 نفر را وارد سيستم كند و هر يك از آن 2 نفر هم بايد 2 نفر ديگر را به سيستم معرفي كنند. با گرفتن 3 امتياز در طرفين، هر فرد موفق به دريافت پورسانت 250 دلار، خواهد شد.
۳۰ هزار طلبكار
تحقيقات به عمل آمده نشان مي دهد كه عمدتا جوانان تحصيلكرده راغب به خريد اينگونه محصولات هستند. هر فرد با خريد يك محصول صاحب يك مركز درآمدي tracking Center با حروف اختصاريTC مي شود.
تاكنون 140 هزار نفر در ايران محصولات اين كمپاني را خريداري كرده اند، اما بسياري نيز موفق به دريافت محصول خود نشده و به قوه قضائيه شكايت برده اند. قوه قضائيه به صراحت به مردم توصيه كرده است كه به اين كمپاني اعتماد نكنند.
در هنگام خريد اينترنتي از شركت مذكور، 10 دلار براي TC و 60 دلار براي ارسال محصول علاوه بر قيمت محصول دريافت مي شود كه يكي از راه هاي سوءاستفاده كلاهبرداران را به وجود آورده است. گزارش هاي رسيده حاكي از آن است كه براي افرادي اقدام به خريد شده و در حاليكه افراد پول TC، ارسال محصول و خود محصول را پرداخته اند كلاهبرداران تنها اقدام به ايجاد TC براي آنها كرده اند.
اثرات سوء اينگونه شركت ها كه شايد آنها پيش از اين تحت عنوان پنتاگونو نيزفعاليت مي كردند بر بدنه اقتصاد كشور بسيار روشن است. خروج بي رويه ارز و عدم پرداخت ماليات از جمله اثرات منفي فعاليت اين نوع شركت ها است.
مسوولان شركت مذكور مي گويند اين شركت در اداره ثبت شركت ها به ثبت رسيده است، ولي به خاطر شكايات مطرح شده اولويت كاري آن رسيدگي به اين شكايات است. اين شركت به گفته كاركنان آن با نام شعبه شركت خارجي گلدكوئست اينترنشنال به شماره 13206/32-24/2/83 در مورخه 9/4/83 صفحه 14 ستون وسط روزنامه رسمي كشور به ثبت رسيده است، اما تنها ثبت يك شركت با اين نوع فعاليت دليل بر قانونمند بودن آن نيست، بلكه نهادها و تشكيلات ذي ربط و از همه مهمتر مجلس شوراي اسلامي بايد مصوبه فعاليت آنها را صادر كنند كه تاكنون مجلس چنين مصوبه اي نداشته است.
توصيه دستگاه قضائي به مالباختگان 
دستگاه قضائي شكايت افرادي را كه در اين قضيه متضرر شده اند تا مرحله بازگشت مال و بازپس دهي آن و جبران خسارات وارده به اقتصاد كشور دنبال مي كند.
آقاي قدمي، رئيس شعبه سوم بازپرسي دادسراي ويژه كاركنان دولت مي گويد: مسدود شدن سايت شركت مذكور در تاريخ 31/6/83 از طريق رسانه هاي ملي و مطبوعات اعلام و ماهيت اين شركت روشن شد. بنابراين عذر هيچكس به بهانه عدم اطلاع از ماهيت اين شركت پذيرفته نخواهد شد و با افرادي كه به دريافت خدمات غيرمجاز از طريق اين سايت مسدود شده اقدام كرده و عضوگيري مي كنند به شدت برخورد مي شود و علاوه بر اتهاماتي كه مستقيما به آنها وارد مي شود، اين امر دلالت بر آن دارد كه با علم و عمد، قصد اخلال در نظام اقتصادي كشور را دارند.
مدير روابط عمومي دادسراي عمومي و انقلاب تهران نيز بر غيرقانوني بودن فعاليت شركت گلدگوئست در ايران تاكيد كرد و گفت: دستگاه قضائي از طريق يك دفتر كه با شركت اصلي در هنگ كنگ در ارتباط است، نسبت به جبران خسارت هاي مالباختگان اقدام مي كند.
وي مي گويد: اين دفتر حتي اجازه پاسخگويي به ارباب رجوع را ندارد و شاكيان بايد براي پيگيري شكايت خود به شعبه سوم بازپرسي دادسراي ويژه كاركنان دولت مراجعه كنند. اين شركت از طريق نمايندگي خود به دستگاه قضائي تعهد داده خسارت شاكيان را جبران كند، در غير اين صورت از طريق اينترپول موضوع شكايت عليه شركت مزبور در كشور هنگ كنگ مطرح و اقامه دعوا صورت خواهد گرفت.
به گفته مدير روابط عمومي دادسراي عمومي و انقلاب تهران، دستگاه قضائي فقط به شكايت كساني كه رسما از طريق اين دستگاه اقدام كرده اند رسيدگي مي كند و مسووليتي براي پيگيري جبران خسارت كساني كه شكايت نكرده اند و مالباخته 
هستند ندارد.
برخلاف ادعاهاي مطرح شده، شركت گلدكوئست براي ثبت دفتر نمايندگي، از مراحل دريافت مجوز و انجام فعاليت، فقط اخذ شماره ثبت را طي كرده و هيچ مجوزي براي فعاليت ندارد.

از سيروس تا مولوي با خنزر پنزرفروش هاي پايتخت
برق جنس ها پريده است 
020319.jpg
مسعود مير
كنار اتاق مرد يك جعبه كهنه كفش ملي است كه هر سال زمستان خيس خورده و وارفته و تابستان ها خشك شده و زمخت. زير جعبه كفش كليد اتاق، مثلا پنهان شده است. همه آنهايي كه در اتاق هاي مجاور خانه بزرگ محترم خانم مستاجرند مي دانند كه زير اين جعبه كفش كليد انبار آقامجيد است. اما هيچ كس در ساعت هايي كه او خانه نبود كليد كهنه را در قفل نمي چرخاند. شايد هم جوان هاي همسايه يكي دو بار از سر ماجراجويي به اتاق مجيد سرك كشيده بودند اما چيز دندان گيري در آن اتاق 12  متري گيرشان نيامده بود. مجيد وارد خانه مي شود و با همسايه هايي كه او را زير نظر دارند سلام عليك مي كند. جعبه كهنه جابه جا، در اتاق باز و لامپ روشن مي شود. اتاق آقامجيد آنقدر براي همسايه ها جذاب است كه تا درش بسته نشود چشم ها درون اتاق را وارسي  كنند. صبح يك گوني خالي برنج تايلندي پر از جنس مي شد و مجيد مي رفت سر كار.
نرسيده به چهارراه مولوي، ساعت 11 صبح 
آقامجيد در پياده رو، كنار جوي آب نشسته و محتويات گوني را خالي مي كند. چند جفت كفش كتاني كهنه، يك راديو ضبط قديمي و يك اتو. گوني را پهن كرده و وسايل را به دقت روي آن مي چيند. دور و بر او هم كم كم شلوغ مي شود. يك پيرمرد كنار دست او بساطش را مي چيند. مانند مغازه دارهاي باسابقه كه همديگر را مي شناسند، بازار سلام عليك بينشان داغ است. اين راسته فروش خنزر پنزرهاي پايتخت است و مجيد و امثال او سردمداران اين بازار كاذب هستند. از چهارراه مولوي تا چهارراه سيروس مي توان صدها فروشنده دوره گرد را ديد كه اجناس شان همگي يك ويژگي مشترك دارد. تمام وسايلي كه در اين بازار كنار خياباني به فروش مي رسند كهنه و تقريبا بلااستفاده اند. اما با تمام اين تفاسير، داغ بودن بازار اين كاسب ها را از تعدد فروشنده ها و خريداران مي توان فهميد.
جلوي بساط يكي از فروشنده ها انواع و اقسام مهره و پيچ و زنجيرهاي بزرگ و كوچك چيده شده  است كه اگر در شرايط معمولي آنها را ببينيم فورا سطل آشغال را به خانه شان بدل مي كنيم. اما همين اجناس كه از نظر ما آشغال محسوب مي شوند اينجا مانند يك شيء باارزش خريد و فروش مي شوند.
جواني با لباس هاي كردي، چمباتمه زده و جلوي بساطش نشسته و با يكي از مشتري ها سر قيمت چانه مي زند.اين فقط يك تعمير جزئي مي خواهد را كه مي گويد مشتري داغ مي كند. جنس مورد معامله يك جفت كتاني اسپورتكس بدون كفي است. با يك نظر مي توان حدس زد كه از كفش ها حداقل يك سال كار كشيده شده تا به اين ريخت درآمده است. اينجا همه چيز مايه تعجب است. اين كفش هاي كهنه از كجا آمده؟ اين كفش ها به چه دردي مي خورد كه خريد و فروش مي شوند؟ و... سوال هايي است كه باعث مي شود چند دقيقه تامل چاشني كار شود. بالاخره سه 200 توماني غائله را مي خواباند. مشتري و فروشنده هر دو راضي به نظر مي رسند. كنار دست جوان كرد يك پيرمرد نشسته كه مغازه!! جمع و جورتري دارد. او در ويترين مغازه اش يك جنس بيشتر به نمايش نگذاشته است. يك اتوي ذغالي كه شايد چند سال ديگر ميراث فرهنگي معادل وزنش پول به صاحبش مي پرداخت تنها جنس فروشي اين فروشنده پير است كه به آرامي سيگار مي كشد. يك اتوي ذغالي كه تهيه ذغالش دردسرساز و البته گرم كردن حجم فلزي آن هم فرآيند دشواري است در اين بازار بي مشتري.
يك خانم اتو را نگاه مي  كند و آن را با دقت برمي دارد. ظاهرش طوري است كه فكر استفاده از اين وسيله در خانه اش كمي مضحك به نظر مي  رسد. اتو را مي  خرد و هنگام خداحافظي با پيرمرد يك بليت ميهمان تئاتر به او مي  دهد. به پيرمرد مي  گويد: اين اتو را براي تكميل اكساسوار صحنه تئاتري خريده كه بليتش را به او داده است. پيرمرداسكناس ها و بليت را در جيب شلوارش مي  چپاند. شايد براي او تئاتر و بليت ميهمان و اكساسوار معني و مفهومي نداشته باشد اما همين كه توانسته كاسبي كند و شب دست پر به خانه رود او را شاد كرده است. ديگر مثل چند دقيقه پيش كند و آرام نيست. پارچه زير بساط يك جنسي اش را تا مي  كند و خودش را به اتوبوس پر از مسافر شمشيري آويزان. همانقدر كه پيدا كردن اين اجناس براي آنها عجيب است، فروختنش هم جالب به نظر مي رسد. آقا مجيد هنوز بساطش پهن است. راجع به چگونگي يافتن اين وسايل سوال پرسيدن كمي مشكل است ولي...
مجيد مي  گويد: بعضي ها را در سطل هاي آشغال پيدا مي  كنيم. بعضي را از خود مردم مي  خريم و بعضي را هم از بنكدارها. تصور شخصي كه تمام سرمايه اش آشغال هايي است كه از نظر ما بايد دور ريخته شوند خيلي مبهم است. اما در اين شغل هم، بنكدار و خرده پا و خلاصه اصطلاح ها و پست هاي رايج بازارهاي ديگر حاكم است.
مجيد مي  گويد: شغل ما هم مهم است مانند مسوول فروش  يك شركت معتبر صحبت مي  كند. لوازم خانگي، لباس و كفش، ابزار فني. اينها سرشاخه هاي مهم اين بازار عجيب اند كه خيلي ها در آن مشغول به كار هستند و اينگونه زندگي شان را مي  گذرانند.
هوا كه تاريك مي  شود مغازه هاي سيار اين فروشنده ها هم كم  كم تعطيل مي  شود. اينجا خبري از هالوژن و لامپ هاي ريز و درشت نيست كه برقش خريدار را مبهوت كند. اجناس اينجا ديگر برق نمي  زنند چون قبلا برق هايشان را زده  اند! و حالا تنها لاشه اي از آنها باقيمانده كه البته باز هم مورد توجه قرار مي  گيرد.
اگر قرار بود اين لوازم قيمت و زيبايي سابقشان را داشته باشند اتاق مجيد از برق آنها نوراني مي شد.

شهرستان
تعميق ديني دانش آموزان 
020295.jpg
ماه مبارك رمضان فرا رسيده است و هر سازمان و اداره اي هم برنامه هاي خاصي را براي اين ماه در نظر گرفته  است. اداره آموزش و پرورش استان خراسان هم تصميم گرفته است تا در اين ماه طرح تعميق باورهاي ديني دانش آموزان متوسطه را اجرا كند.
معاون آموزش و پرورش نظري و مهارتي سازمان آموزش و پرورش خراسان رضوي، گفت: از اول ماه مبارك رمضان، طرح تعميق باورهاي ديني دانش آموزان در سطح خراسان رضوي اجرا مي شود.محسن ازغندي گفت: تبيين اهميت تقليد و معرفي مراجع تقليد اصلح، آموزش بيشتر احكام اسلامي به دانش آموزان پسر و دختر در بين دو نماز به ويژه احكام روزه، بيان اهميت ماه رمضان و آموزش روان خواني قرآن مجيد از مهمترين اهدافي است كه در اين طرح دنبال مي شود.برگزاري همايش هاي علمي ويژه حجاب در مدارس دخترانه، برنامه ريزي جهت زيارت حرم مطهر امام رضا ع در مشهد و اماكن مذهبي در شهرستان ها و نيز شركت در نماز جمعه به صورت داوطلبانه، از ديگر برنامه ها در اين طرح است.وي افزود: همچنين با كمك ستاد اقامه نماز، كتاب يكصد پرسش و پاسخ درباره نماز بين دانش آموزان توزيع مي شود، تا پس از مطالعه در آزموني كه روز پنج شنبه پنجم آذر برگزار مي شود، شركت كنند.
در پايان اين آزمون به 50 نفر از برگزيدگان، جوايز نفيسي اهدا خواهد شد.
مديران مدارس موظف هستند با تشكيل ستادي با حضور دبيران ديني و قرآن، عربي، پژوهشي، تربيت بدني، آمادگي دفاعي، مشاوره و نيز امام جماعت مدارس نسبت به اجراي طرح فوق همت گمارند.

شهري
۲۰ ميليون ليتر آب براي خودروها
020307.jpg
افزايش توليد خودرو كه فقط مكافات ترافيك و هواي آلوده را ندارد. افزايش توليد خودرو مصرف آب را هم به دنبال دارد. فكرش را بكنيد كه اين همه خودرو حداقل هفته اي 2 بار بايد شسته شوند، حالا اين همه خودرو - يعني چيزي در حدود 5/2 ميليون خودرو - چند ليتر آب در روز مصرف مي كنند.براي شست وشوي خودروهاي تهران به طور متوسط روزانه حداقل 20 ميليون ليتر آب مورد مصرف قرار مي گيرد. يك كارشناس برنامه ريزي شهري با بيان اينكه به طور متوسط براي شستن هر دستگاه خودرو حدود 300 ليتر آب استفاده مي شود، اظهار داشت: در صورتيكه هر يك از مجموع حداقل 2 ميليون دستگاه خودروي موجود در تهران در طول هر ماه فقط يك نوبت شسته شوند، صاحبان خودروهاي تهران ماهانه 600 ميليون ليتر آب به مصرف مي رسانند.شهرام جباري زادگان، ميانگين مجاز مصرف آب براي هر خانوار تهراني را ماهانه 18 هزار ليتر ذكر كرد و افزود: در واقع هر خانواده مجاز به استفاده از 600 ليتر آب در روز است، در حاليكه مالكان خودروهاي تهران براي شست وشوي وسايل نقليه خود هر روز برابر 33 هزار و 333 خانوار آب استفاده مي كنند و به عبارتي آب مصرفي جهت شستن خودروها در هر 3 روز معادل مصرف آب يكصد هزار خانواده ساكن در اين شهر است.اين كارشناس مسايل شهري اتلاف سوخت در خودروهاي شخصي عموما تك سرنشين را از جمله اثرات مخرب رشد لجام گسيخته تعداد خودروها بر اقتصاد كشور برشمرد و اضافه كرد: علاوه براين تاثيرات مهلك تردد خودروهاي شخصي بر روح و روان شهروندان به علت اتلاف وقت آنها در ترافيك از ديگر نتايج توليد انبوه خودروها بدون فراهم ساختن زير ساخت هاي روانه كردن آنها به ظرفيت محدود شبكه معابر موجود است.

آموزش
مدرسه عادي و بچه هاي بزهكار
020289.jpg
تخلفات كودكان و نوجوانان و مجازات آنها همواره در همه كشورها با مشكل اساسي روبه رو است... شرايط زندگي اين افراد و سن حساس آنها مانع از  آن مي شود كه شرايط مجازاتي آنها با بزرگسالان همسان باشد، اما آنچه كه رخ مي دهد تفاوت محسوسي با بزرگسالان ندارد. بسياري كانون هاي اصلاح و تربيت را به واسطه شرايط حاكم بر آن محل خوبي براي اصلاح نمي دانند. اين موضوعي است كه مسوولان امر هم در پي آن هستند و سعي در عادي كردن شرايط قانون براي رشد و بالندگي اين بچه ها داشته باشند .
از اين رو، از سال تحصيلي جاري مددجويان كانون اصلاح و تربيت براي اولين بار در مدرسه اي كاملا دولتي و زير نظر آموزش و پرورش ، تحصيل مي كنند.
منصور مقارع عابد، رئيس كانون اصلاح و تربيت تهران، گفت: از امسال مددجويان كانون در طول روز در مدرسه و در اختيار آموزش و پرورش هستند و شب ها به خوابگاه ها مي آيند. در حاليكه تا سال گذشته آموزش در كانون به صورت نيمه دولتي بود.
در پايان هر دوره تحصيلي به دانش آموزان مدرك و گواهي داده مي شود كه در آن هيچ نامي از كانون اصلاح و تربيت برده نشده است و زمينه ادامه تحصيل براي آنها وجود دارد.
به گفته وي، 11 رشته فني حرفه اي در هنرستان كانون به مددجويان ارايه مي شود و دانش آموزان در هر رشته اي كه تمايل داشته باشند، تحصيل خواهند كرد.
مددجويان كانون علاوه بر مدرك فني حرفه اي كه از طريق سازمان فني حرفه اي براي آنها صادر مي شود، يك مدرك كار دانش  نيز به دليل كسب اين مهارت ها در درون كانون دريافت مي كنند.

رفاه
بازنشستگان توجه،توجه 
020298.jpg
ما هم خسته شديم از بس درباره افزايش و كاهش كمك هاي نقدي و غير نقدي بازنشستگان نوشتيم و آب از آب تكان نخورد. امامثل اينكه اين بار قضيه جدي است و قرار شده كمك هاي غير نقدي بازنشستگان افزايش پيدا كند. يك مقام مسوول در سازمان تامين اجتماعي در اين باره مي گويد: ميزان كمك هاي غير نقدي سازمان تامين اجتماعي به بازنشستگان و مستمري بگيران زير پوشش اين سازمان، در صورت تصويب شوراي عالي تامين اجتماعي به 60 هزار تومان در سال جاري مي رسد. نرخ ريالي كمك هاي غير نقدي ويژه بازنشستگان و مستمري بگيران تامين اجتماعي بر اساس بودجه مصوب شوراي عالي تامين اجتماعي و با توجه به توان مالي صندوق،  براي سال جاري، 48 هزار تومان تعيين شده كه پرداخت آن در استان هاي مختلف شروع شده است. دولت در سال جاري براي نخستين بار، پرداخت كمك غير نقدي به بازنشستگان كشوري و لشكري را در قالب بودجه عمومي كشور تصويب كرد كه اعتبارات آن از محل بودجه عمومي كشور تامين مي شود، اما سازمان تامين اجتماعي چندين سال است كه پرداخت اين كمك را از محل اعتبارات صندوق تامين اجتماعي آغاز كرده است. اعطاي كمك هاي غير نقدي از سوي سازمان تامين اجتماعي به بازنشستگان و مستمري بگيران مشوق دولت در تصويب پرداخت كمك هاي غير نقدي به بازنشستگان كشوري و لشكري است. پرداخت هاي سازمان تامين اجتماعي با توجه به وضعيت مالي اين سازمان صورت مي گيرد. اما با توجه به اينكه تعيين رقم 60 هزار تومان براي كمك هاي غير نقدي دولت به بازنشستگان كشوري و لشكري، مطالبات و انتظاراتي را در ميان بازنشستگان ومستمري بگيران تامين اجتماعي ايجاد كرده بود، لذا براي پاسخگويي به اين مطالبات، هيات مديره سازمان تامين اجتماعي پيشنهادي را در زمينه ترميم مبلغ پرداختي به بازنشستگان و مستمري بگيران اين سازمان تا سقف 60 هزار تومان به شوراي عالي تامين اجتماعي ارايه كرده است كه در صورت تصويب اين پيشنهاد، مابه التفاوت 60 هزار تومان به مستمري بگيران از اين صندوق پرداخت خواهد شد.

خارجي
مرگ ناشي از صف طولاني 
020292.jpg
آن حكايت كه خاطرتان هست مردي كه قصد داشت تا از دست عزرائيل فرار كند خودش را مخفي مي كرد و هزار تا در را به روي خودش مي بست و آخرش مرد، مي دانيد چرا؟ چون عزرائيل توي اتاق آخري كه مرد خودش را آنجا پنهان كرد، منتظرش بود...
حالا يك پيرزن آمريكايي هم براي طولاني تر كردن عمر و رهايي از بيماري در صف خريد واكسن آنفلوآنزا ايستاده بود كه اجلش فرا رسيد و مرد.
اين پيرزن 79 ساله آمريكايي كه براي خريد واكسن آنفلوآنزا در صف طولاني به مدت 5 ساعت ايستاده بود، بيهوش شد و سپس جان باخت.
ماري فرانگلين كه به همراه شوهرش و صدها نفر ديگر در صف خريد واكسن آنفلوآنزا ايستاده بود هنگامي كه بر اثر خستگي در جست وجوي مكاني براي استراحت بود غش كرد وجان باخت.
اين پيرزن بيچاره تمام مدت 5 ساعت را در صف ايستاده بود و مكاني براي نشستن پيدا نكرد.ميزان محدود واكسن آنفلوآنزا در آمريكا، سبب ايجاد صف هاي طولاني در مراكز تحويل اين واكسن ها شده است.
بيشتر مراجعه كنندگان به اين مراكز را سالخوردگان و كودكان كم سن تشكيل مي دهند كه بيشتر مستعد ابتلا به آنفلوآنزا هستند.
البته در همين بين دو پيرزن 76 و 83 ساله هم كه در صف طولاني واكسن آنفلوآنزا ايستاده بودند بيهوش شدند، اما اين پيرزن ها خوش شانس بودند و جان به جان آفرين تسليم نكردند.

اجتماعي
زنان افسرده ترند
020313.jpg
از قديم و نديم گفته اند دوره نوجواني دوره حساسي است. دوره نوجواني خودتان كه يادتان هست ؟ميان كودك بودن و بزرگ شدن كه دست و پا مي زديد... در همين حين و بين نوجواني است كه خطر آسيب هاي رواني بالا مي رود. تحقيقات نشان مي دهد، نوجواني و ميانسالي آسيب پذيرترين دوران بروز بيماري هاي رواني است. اغلب، بروز بيماري هاي رواني در نوجوانان از ناسازگاري با خانواده ناشي مي شود. يك روانپزشك همزمان با هفته بهداشت روان 30-24 مهر اعلام كرد: شيوع افسردگي در زنان 2 برابر مردان است.
دكتر سيد سعيد صدر شايع ترين بيماري رواني در تمام جوامع، بعد از اختلالات اضطرابي را افسردگي خواند و گفت: انواع ترس هاي مرضي از شايع ترين بيماري هاي رواني در ميان زنان به طور خاص است.
وي توضيح داد: به طور كلي، اختلالات روانپزشكي در زنان شايع تر، اما در مردان سنگين تر است؛ يعني شدت بيماري بيشتر و پاسخ به درمان كمترست.
صدر با اشاره به شيوع بيشتر افسردگي در زنان گفت: ساختار جسمي زنان، سيستم هورموني و ترشحات و فعال تر و حساس تر بودن مركز احساسات مغز در زنان طبيعتا شانس آسيب پذيري آنان را بيشتر مي كند.
اين روانپزشك، جلوگيري از آسيب هاي جدي در جامعه را منوط به بيماريابي و درمان سريع دانست و به ايسنا گفت: ايجاد محيط شاد، بهبود مسايل اقتصادي و رفاهي و تسهيلات بهداشتي از عوامل كاهش بيماري هاي رواني است.
دكتر صدر تصريح كرد: از نظر سني، افرادي كه در ابتداي دوران نوجواني و ميانسالي هستند و سنين بالاي 50 سال، بيشتر در معرض ابتلا به بيماري هاي رواني هستند و آسيب پذيرترند.

بهداشت
ويروس ايدزدر سوزن هاي تاتو
020301.jpg
ويروس ها پشت سوزن هاي تاتو به كمين بانوان نشسته اند. جدي مي گوييم. ويروس ايدز راه خود را از سرسوزن تاتو به درون پيكرهاي بي دفاع پيدا كرده. وزارت بهداشت بارها اين موضوع را هشدار داده است.از وقتي كه رئيس اداره بهداشت مواد غذايي و اماكن وزارت بهداشت اعلام كرد كه انجام تاتو در آرايشگاه ها غيرقانوني است و با متخلفان برخورد قانوني مي شود، بسياري از افرادي كه از اين راه امرار معاش مي كردند، به چارديواري خانه هايشان پناه برده اند و اين كار را در خانه انجام مي دهند.اين روزها اگر كسي به مسوول يك آرايشگاه مراجعه كند و بخواهد وقتي براي انجام تاتو بگيرد، مسوول آرايشگاه ابتدا با قيافه اي حق به جانب مي گويد: ما مجوز اين كار را نداريم، اما لحظاتي بعد شماره تلفني را كه روي كاغذ نوشته كف دستتان مي گذارد و اين بار در حاليكه سعي مي كند لبخند بزند، مي گويد: كارش حرف نداره. قبلا همين جا بود، از وقتي كه وزارت بهداشت تاتو توي آرايشگاه را قدغن كرده، توي خانه كار مي كند!نكته جالبي است؛ وزارت بهداشت تاتو در آرايشگاه را غيرقانوني دانسته، اما دادن آدرس كسي را كه در خانه تاتومي كند، غيرقانوني نخوانده است، پس مسوول آرايشگاه از اين بابت خيالش راحت است. مينا 26 ساله، مشتري يكي از همين كساني است، كه در خانه كار تاتو را انجام مي دهند. او در اين باره مي گويد: كسي كه من براي تاتو پيش او مي روم، آدم مطمئني است ضمن اينكه من براي اطمينان بيشتر خودم سوزن تاتو را مي خرم تا هيچ دلهره اي از بابت استفاده از سوزن هاي كثيف نداشته باشم.مسوول يكي از آرايشگاه ها درباره اقدام وزارت بهداشت مبني بر غيرقانوني دانستن كار تاتو در آرايشگاه ها مي گويد: به نظر من اين كار اشتباه است، اگر كار تاتو در آرايشگاه صورت بگيرد وزارت بهداشت مي تواند نظارت داشته باشد، اما حالا با اين بخشنامه همه كساني كه در آرايشگاه كار تاتو مي كردند، محيط كارشان را به خانه منتقل كرده اند. وزارت بهداشت هم از وجود هيچكدام آنها با اطلاع نيست. اين افراد درآمدهاي آنچناني دارند، ضمن اينكه هيچ نظارتي هم بر كارشان وجود ندارد، پس مطمئنا خطرناك تر خواهند بود.

جوان
خوشبيني جوان ها به آينده
020304.jpg
رحيم عبادي، رئيس سازمان ملي جوانان در اين باره مي گويد: جامعه ما با معضلي به اسم اشتغال مواجه است و با وجود تلا ش هاي انجام  شده از سال۷۶ نرخ بيكاري از 23 درصد به 27 درصد رسيده است. سازمان ملي جوانان با همكاري سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور سندي را تنظيم كرده است تا در قالب برنامه چهارم توسعه نرخ بيكاري را از 27 درصد به 15 درصد برسانيم. در سال، 300 هزار نفر از دانشگاه ها فارغ التحصيل مي شوند و اين در حالي است كه امكان جذب اين افراد در بخش هاي دولتي در حد صفر است. بررسي ها نشان مي دهد نرخ بيكاري در طي سال آينده به سمت تحصيل كردگان رو به پيشرفت است. بيشترين تقاضاي شغل در سال آينده متعلق به جوانان بالاي ديپلم است كه در دو گونه سني 20 تا 24 سال و 24 تا 29 سال جاي مي گيرند. اين در حالي رخ مي دهد كه طبق سياست هاي موجود، دولت در حال كوچك شدن است و امكان جذب به مشاغل دولتي ممكن نيست. بر اساس كار الگويي سازمان ملي جوانان در جهت اشتغال زايي و بالا بردن مهارت هاي جوانان پروژه مهارت آموزي و كار آفريني با همكاري سازمان آموزش فني و حرفه اي و با كمك بخش خصوصي در سطح كشور در حال اجرا است و تاكنون 31 هزار نفر موفق به گذراندن اين دوره ها شده اند و مابقي نيز تا پايان سال، دوره هاي فراگير مهارت ICDL را طي و دپيلم گواهينامه بين المللي كامپيوتر دريافت مي كنند. بر اساس نظر سنجي و بررسي هاي انجام شده 64 درصد جوانان علاقه مند به طي كردن دوره هاي اينترنتي و It و 7 درصد علاقه مند به يادگيري دوره هاي مكانيك هستند. ظرفيت هاي نوين و شرايط ايجاد شده در كشور نشان دهنده اين است كه نيروي انساني در حال تبديل شدن به يك سرمايه اجتماعي است و مجموعه كارشناسي هاي صورت گرفته نشان مي دهد 51 درصد از جوانان نسبت به آينده شغلي خود خوشبين هستند و 59 درصد نيز برنامه ريزي هاي مناسب را انجام داده اند.

در شهر
ايرانشهر
تهرانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
درمانگاه
زيبـاشـهر
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  درمانگاه  |  زيبـاشـهر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |