خاطرات ماه رمضان در آخر دنيا
دانشجوهاي تهرانتو
مساجدي كه در اين ماه، در شب هاي احيا مراسم عزاداري نيز برگزار مي كنند، تعداد ايرانيان شركت كننده در اين مراسم از آنچه در ابتدا ممكن است بينديشيد بسيار بيشتر است
|
|
خيلي طبيعي است كه در خيابان هاي تورنتو قدم بزنيد و جملات فارسي بشنويد. گرچه خيلي ها براي جا افتادن در سرزمين جديد ترجيح مي دهند انگليسي فكر كنند... اما حداقل قيافه آنها داد مي زند كه كجايي اند؛ طبق آماري كه سه سال پيش دولت كانادا ارايه كرد، 9/0 درصد جمعيت 5/4 ميليون نفري تورنتو را ايراني ها تشكيل مي دهند كه رقمي بالغ بر 41 هزار نفر مي شود. نكته جالب اينجاست كه از همين 41 هزار نفر جمعيت، حدود هزار نفر دانشجوي دانشگاه تورنتو هستند.نشريه اينترنتي قاصدك نشريه الكترونيكي دانشجويان ايراني دانشگاه تورنتو مي نويسد 450 دانشجوي ليسانس در دانشگاه تورنتو تحصيل مي كنند و 360 نفر هم دانشجوي فوق ليسانس و دكترا هستند... اگر فكر مي كنيد اين گزارش از اين به بعد شامل واحسرتا و وااسفا از بابت فرار مغزهاست، ادامه ندهيد. موضوع چيز ديگري است، موضوع جالبي كه در ماه رمضان امسال اتفاق افتاد. ماه رمضان براي دانشجوهاي مسلمان دانشگاه تورنتو ماه كار و فعاليت است. امسال دومين سال پخش افطاري رايگان نذري در دانشگاه بود كه همين باعث شد هر غروب حدود 200 نفر سر سفره افطاري بنشينند. خرج افطاري ساده اين تعداد روزه دار حدود 500 دلار در هر شب مي شد كه اين پول را اتحاديه دانشجوهاي مسلمان از نذر و كمك مسلمانان تورنتو تامين مي كرد.
جالب ترين ايده اتحاديه در ايام ماه مبارك رمضان درخواست از غير مسلمانان بود كه آنها هم يك روز را به مانند مسلمانان روزه بگيرند. ضمن اينكه يك سازمان هم به ازاي هر فرد غيرمسلمان روزه دار مبلغي را پرداخت مي كرد كه به جهت امور خيريه در اتحاديه هزينه مي شد.البته نكته مهمي كه در اين بين قابل اشاره است، پذيرش اين داستان از سوي مسوولان دانشگاه است. دانشگاه تورنتو كه از چندگانگي فرهنگي استقبال مي كند، براي مسلمانان اين امتياز را قايل شده بود كه براي انجام فرايض مذهبي كلاس هاي خودشان را تعطيل كنند. به عنوان نمونه اگر زمان افطار با زمان امتحان درسي همراه مي شد، دانشجويان مسلمان مي توانستند از استاد آن درس بخواهند كه وقت ديگري از آنها امتحان بگيرد يا مثلا روز عيد فطر در تقويم دانشگاه ثبت شده است و مسلمانان مي توانند در اين روز سر كلاس هاي درس حاضر نشوند.از همه اينها كه بگذريم حركت سياسي دانشجويان روزه دار هم جالب توجه بود. آنها پوستري را در دانشگاه پخش كردند كه جملاتي از امام خمينيره در آن نقل شده بود و روز جهاني قدس را يادآوري مي كرد. در اين پوستر، دانشجويان از بقيه خواسته بودند در راهپيمايي روز جهاني قدس كه قرار بود رو به روي مجلس انتاريو برگزار شود، شركت كنند. آنها بعد از رمضان خاطره انگيز امسال، يلدا را با هم خواهند گذراند؛ به ياد وطن و سرزمين كه روزي پناه بود و حالا عشق است.
۱
رمضان هاي ايران، هم براي روزه داران و هم براي روزه خواران حال و هواي خاصي دارد. ترافيك دم افطار، گوش دادن به ربناي شجريان، خوردن زولبيا و باميه و براي خيلي ها افطاري رفتن از خانه اين عمه به آن دايي. در تورنتو البته ماجرا فرق مي كند. ديگر نه از ترافيك دم افطار خبري هست و نه از ربنا. زولبيا و باميه را البته مي توان پيدا كرد. افطاري به سبك ايران هم اگر باشد يكي دو تا بيشتر نيست.
۲
ماه رمضان براي ايراني هاي تورنتو يك روز پس از ديگر مسلمانان آغاز شد و يك روز هم ديرتر تمام. در تورنتو، رسيدن اين ماه را مي توان از مغازه هاي ايراني فهميد، وقتي كه كم كم خرما و زولبيا و باميه را جلوي ديد مشتر ي ها مي گذارند. احتمالا يك دسته كاغذ كه در آن اوقات شرعي ماه رمضان نوشته شده است هم در گوشه اي از مغازه افتاده است. اوقات شرعي كه بر مبناي اعتقادات شيعيان تهيه شده و توسط يكي از مساجد ايراني تورنتو تكثير شده است.
مساجدي در اين ماه، در شب هاي احيا مراسم عزاداري نيز برگزار مي كنند، تعداد ايرانيان شركت كننده در اين مراسم از آنچه در ابتدا ممكن است بينديشيد بسيار بيشتر است. حدود چند هزار نفري مي آيند، آن هم از هر تيپ و قيافه اي!
۳
سال گذشته، افطاري را همان زمان غروب سني ها كه نيم ساعت قبل از زمان افطار شيعيان است مي دادند. براي همين بچه هاي ايراني براي اينكه به غذا برسند بايد نيم ساعت زودتر مي رفتند و غذا در دست به انتظار غروب خودشان مي نشستند. امسال خوشبختانه اول نماز جماعت مي خواندند و سپس افطاري مي دادند و اين طوري آن نيم ساعت اختلاف هم از بين رفت. بعضي روزها كه مسلمان ها نماز جماعت را در گوشه اي از صحن دانشگاه مي خوانند، آدم به ياد ايران مي افتاد. غذاي افطاري هم اگرچه نه كيفيتش و نه مقدارش راضي كننده بود، اما به هر حال خيلي از بچه ها را به آن جا مي كشاند. هر روز شايد حدود 200 نفر براي افطار مي آمدند.
|