شنبه ۲۱ آذر ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۵۷۸
خاطرات ماه رمضان در آخر دنيا
دانشجوهاي تهرانتو
مساجدي كه در اين ماه، در شب هاي احيا مراسم عزاداري نيز برگزار مي كنند، تعداد ايرانيان شركت كننده در اين مراسم از آنچه در ابتدا ممكن است بينديشيد بسيار بيشتر است 
025116.jpg
خيلي طبيعي است كه در خيابان هاي تورنتو قدم بزنيد و جملات فارسي بشنويد. گرچه خيلي ها براي جا افتادن در سرزمين جديد ترجيح مي دهند انگليسي فكر كنند... اما حداقل قيافه آنها داد مي زند كه كجايي اند؛ طبق آماري كه سه سال پيش دولت كانادا ارايه كرد، 9/0 درصد جمعيت 5/4 ميليون نفري تورنتو را ايراني ها تشكيل مي  دهند كه رقمي بالغ بر 41 هزار نفر مي شود. نكته جالب اينجاست كه از همين 41 هزار نفر جمعيت، حدود هزار نفر دانشجوي دانشگاه تورنتو هستند.نشريه اينترنتي قاصدك نشريه الكترونيكي دانشجويان ايراني دانشگاه تورنتو مي نويسد 450 دانشجوي ليسانس در دانشگاه تورنتو تحصيل مي كنند و 360 نفر هم دانشجوي فوق ليسانس و دكترا هستند... اگر فكر مي كنيد اين گزارش از اين به بعد شامل واحسرتا و وااسفا از بابت فرار مغزهاست، ادامه ندهيد. موضوع چيز ديگري است، موضوع جالبي كه در ماه رمضان امسال اتفاق افتاد. ماه رمضان براي دانشجوهاي مسلمان دانشگاه تورنتو ماه كار و فعاليت است. امسال دومين سال پخش افطاري رايگان نذري در دانشگاه بود كه همين باعث شد هر غروب حدود 200 نفر سر سفره افطاري بنشينند. خرج افطاري ساده اين تعداد روزه دار حدود 500 دلار در هر شب مي شد كه اين پول را اتحاديه دانشجوهاي مسلمان از نذر و كمك مسلمانان تورنتو تامين مي كرد.
جالب ترين ايده اتحاديه در ايام ماه مبارك رمضان درخواست از غير مسلمانان بود كه آنها هم يك روز را به مانند مسلمانان روزه بگيرند. ضمن اينكه يك سازمان هم به ازاي هر فرد غيرمسلمان روزه دار مبلغي را پرداخت مي كرد كه به جهت امور خيريه در اتحاديه هزينه مي شد.البته نكته مهمي كه در اين بين قابل اشاره است، پذيرش اين داستان از سوي مسوولان دانشگاه است. دانشگاه تورنتو كه از چندگانگي فرهنگي استقبال مي كند، براي مسلمانان اين امتياز را قايل شده بود كه براي انجام فرايض مذهبي كلاس هاي خودشان را تعطيل كنند. به عنوان نمونه اگر زمان افطار با زمان امتحان درسي همراه مي شد، دانشجويان مسلمان مي توانستند از استاد آن درس بخواهند كه وقت ديگري از آنها امتحان بگيرد يا مثلا روز عيد فطر در تقويم دانشگاه ثبت شده است و مسلمانان مي توانند در اين روز سر كلاس هاي درس حاضر نشوند.از همه اينها كه بگذريم حركت سياسي دانشجويان روزه دار هم جالب توجه بود. آنها پوستري را در دانشگاه پخش كردند كه جملاتي از امام خمينيره در آن نقل شده بود و روز جهاني قدس را يادآوري مي كرد. در اين پوستر، دانشجويان از بقيه خواسته بودند در راهپيمايي روز جهاني قدس كه قرار بود رو به روي مجلس انتاريو برگزار شود، شركت كنند. آنها بعد از رمضان خاطره انگيز امسال، يلدا را با هم خواهند گذراند؛ به ياد وطن و سرزمين كه روزي پناه بود و حالا عشق است.
۱
رمضان هاي ايران، هم براي روزه داران و هم براي روزه خواران حال و هواي خاصي دارد. ترافيك دم افطار، گوش دادن به ربناي شجريان، خوردن زولبيا و باميه و براي خيلي ها افطاري رفتن از خانه اين عمه به آن دايي. در تورنتو البته ماجرا فرق مي كند. ديگر نه از ترافيك دم افطار خبري هست و نه از ربنا. زولبيا و باميه را البته مي توان پيدا كرد. افطاري به سبك ايران هم اگر باشد يكي دو تا بيشتر نيست.
۲
ماه رمضان براي ايراني هاي تورنتو يك روز پس از ديگر مسلمانان آغاز شد و يك روز هم ديرتر تمام. در تورنتو، رسيدن اين ماه را مي توان از مغازه هاي ايراني فهميد، وقتي كه كم كم خرما و زولبيا و باميه را جلوي ديد مشتر ي ها مي گذارند. احتمالا يك دسته كاغذ كه در آن اوقات شرعي ماه رمضان نوشته شده است هم در گوشه اي از مغازه افتاده است. اوقات شرعي كه بر مبناي اعتقادات شيعيان تهيه شده و توسط يكي از مساجد ايراني تورنتو تكثير شده است.
مساجدي در اين ماه، در شب هاي احيا مراسم عزاداري نيز برگزار مي كنند، تعداد ايرانيان شركت كننده در اين مراسم از آنچه در ابتدا ممكن است بينديشيد بسيار بيشتر است. حدود چند هزار نفري مي آيند، آن هم از هر تيپ و قيافه اي!
۳
سال گذشته، افطاري را همان زمان غروب سني ها كه نيم ساعت قبل از زمان افطار شيعيان است مي دادند. براي همين بچه هاي ايراني براي اينكه به غذا برسند بايد نيم ساعت زودتر مي رفتند و غذا در دست به انتظار غروب خودشان مي نشستند. امسال خوشبختانه اول نماز جماعت مي خواندند و سپس افطاري مي دادند و اين طوري آن نيم ساعت اختلاف هم از بين رفت. بعضي روزها كه مسلمان ها نماز جماعت را در گوشه اي از صحن دانشگاه مي خوانند، آدم به ياد ايران مي افتاد. غذاي افطاري هم اگرچه نه كيفيتش و نه مقدارش راضي كننده بود، اما به هر حال خيلي از بچه ها را به آن جا مي كشاند. هر روز شايد حدود 200 نفر براي افطار مي آمدند.

بزرگترين مسابقه آشپزي با مشاركت شهرداري
025110.jpg
با مشاركت ستاد شهر سالم، شهرداري تهران و سازمان جهاد كشاورزي استان تهران و به پيشنهاد و مديريت انجمن پرورش دهندگان قارچ خوراكي، بزرگترين مسابقه و آشپزي با قارچ در تهران برگزار مي شود.
داريوش توبي، طراح اين مسابقه و مدير روابط عمومي انجمن پرورش دهندگان قارچ در اين مورد گفت: اين مسابقه با هدف فرهنگسازي استفاده از قارچ و اشتغالزايي و توليد قارچ برگزار مي شود و انواع غذاهاي سنتي و مدرن با قارچ طبخ مي شوند. اين مسابقه با حضور 500 آشپز زن كه غذاها را در منزل خود طبخ كرده و به محل برگزاري مسابقه مي آورند، 26 آذرماه برگزار مي شود. توبي در اين زمينه گفت: اولين دوره اين مسابقه به صورت كشوري در استاديوم 12 هزار نفري آزادي برگزار مي شود و شركت براي عموم شهروندان آزاد است. با وجود اينكه همه شركت كنندگان اين مسابقه داخلي هستند، اما عنوان بزرگترين مسابقه آشپزي با قارچ در دنيا براي آن در نظر گرفته شده است كه توبي دليل اين موضوع را تعداد شركت كنندگان كه 500 نفر هستند عنوان كرده و مي گويد: آخرين ركورد به 3 سال قبل در آمريكا و با حضور 100 شركت كننده اختصاص دارد و بعد از آن ما اين مسابقه را با بيش از 500 نفر در تهران برگزار مي كنيم و به همين خاطر در دنيا اولين دوره آن محسوب مي شود.
گفتني است اولين دوره اين نوع مسابقه ها 10 سال قبل در كره و با حضور 60 شركت كننده برگزار شد.
امكانات در نظر گرفته شده براي اين مسابقه با توجه به تعداد شركت كنندگان محدود است، از همين رو شركت كنندگان انواع غذاهاي سرد و گرم را پخته و به محل مسابقه مي برند.

۸ هزار نفر بدون شناسنامه
چالش كودكان بي هويت 
025113.jpg
سهيلا  بيگلرخاني 
۸هزار نفر در كشورمان هويت ندارند. شايد اين رقم در مقايسه با كل جمعيت ناچيز باشد، اما صاحبنظران، بحران هويت را يكي از دلايل پيدايش آسيب هاي اجتماعي در عصر حاضر دانسته اند. شايد موضوع مورد بحث ما با مفهوم بحران هويت كاملا متفاوت باشد. با اين حال نداشتن شناسنامه به عبارتي بي هويتي ثبتي نيز خود عامل بسياري از كجروي هاي اجتماعي است. چه انساني كه اساسا وجود و حضور وي در جامعه به ثبت نرسيده، چگونه مي تواند حقوق حقه خود را از متوليان جامعه طلب كند. رشد ازدواج موقت، همچنين ازدواج با اتباع بيگانه، به عنوان نخستين اثر افزايش تعداد كودكان بدون شناسنامه است. هر چند نداشتن شناسنامه ثبتي به معناي نداشتن هويت نيست، اما اين كودكان به بسياري از جهات از حقوق اجتماعي خود، حتي ثبت نام در مدارس محروم مي شوند. گو اينكه پيش از اين در بسياري از روستاها مردم عادت داشتند نام فرزندان خود را در كنار قرآن خانوادگي به ثبت برسانند، همچون ثبت ازدواج. اما اين پديده درشهرها پيامدهاي ديگري دارد. چه در شهرها شناسنامه افراد به عنوان سند رسمي ثبت احوال اشخاص راهگشاي ارايه بسياري از خدمات است. دكتر سيد هادي معتمدي مدير كل دفتر امور آسيب ديدگان اجتماعي سازمان بهزيستي از وجود حدود 7 تا 8 هزار كودك فاقد شناسنامه در كشور خبر داده. به گفته وي اين كودكان اغلب حاصل ازدواج هاي موقت ثبت نشده يا ازدواج مردان و زنان ايراني با اتباع بيگانه افغان ها و عراقي ها هستند.
نداشتن شناسنامه باعث شده اين كودكان به جاي اشتغال به تحصيل بسيار زودتر از موقع به كار گرفته شوند. دكتر معتمدي با تاكيد بر اين مساله كه تعدادي از افراد فاقد شناسنامه در كشور كودكان كار هستند، افزود: اين افراد در همان ابتداي كودكي به منظور كمك به تامين معاش خانواده در خيابان ها رها شده و يا با كار در كارگاه هاي زيرزميني علاوه بر دريافت دستمزد كم از سوي كار فرمايان به نوعي استثمار شده و به راحتي نيز در دام خلافكاري و فحشا مي افتند. از سويي وقتي مراجع رسمي خبر از افزايش رقم ازدواج موقت مي دهند، طبيعتا به تعداد كودكان بي شناسنامه افزوده خواهد شد. اين مي تواند پديده اي باشد كه در سال هاي آتي مشكلات آن گريبان متوليان امور اجتماعي را خواهد گرفت. مهم ترين مشكل اين كودكان، آينده مبهم آنان است. آينده اي كه به سبب نداشتن تحصيلات و ورود سريع به كارهاي پست در انتظار آنان است.

جشنواره قصه گويي
قصه و قصه گويي در كشور ما از ديرباز رونق فراواني داشته است. مردم از كم سواد گرفته تا بي سواد و حتي تحصيلكرده علاقه فراواني داشتند كه واقعيت ها و تخيلات خود را در قالب قصه عرضه كنند تا شنوندگان بيشتري داشته باشند. حتي شاعر بزرگي مثل مولانا هم براي بيان شعرهاي اخلاقي خود از قالب قصه استفاده كرد. اما قصه گويي هنري است كه شايد هر كسي توان انجام آن را نداشته باشد و در دنياي مدرن امروز اين هنر هم كم كم تبديل به يك فن مي شود تا بتوان آن را با آموزش منتقل كرد. اهالي تبريز اما 8 سالي است كه با برگزاري جشنواره قصه گويي به اين موضوع توجه ويژه دارند. هشتمين جشنواره قصه گويي مربيان كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان آذربايجان برگزار شد. در اين جشنواره از ميان 27 نفر از مربيان فرهنگي، 5 مربي قصه گو به عنوان برترين ها انتخاب شدند.

در شهر
آرمانشهر
تهرانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
|  آرمانشهر  |  تهرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |