شنبه ۳ بهمن ۱۳۸۳
گفت وگو با دكتر شهلا كاظمي پور و دكتر هادي معتمدي
راهي براي ترغيب
009234.jpg
اشاره:جشن ازدواج دانشجويي چندي است كه در دانشگاه هاي سراسر كشور برگزار مي شود، از روز جمعه هفته جاري نيز چنين جشن هايي در سراسر كشورشروع شده و هزاران دانشجو زندگي مشترك خود را آغاز مي كنند.براساس آمار موجود تاكنون ۹۰ هزار دانشجو با اين شيوه زندگي مشترك خود را آغاز كرده اند، اين درحالي است كه به گفته مسئولين ستاد ازدواج دانشجويي هرساله بر تعداد تقاضاها افزوده مي شود و پيش بيني مي شود اين امر به فرهنگي براي ازدواج آسان تبديل شود.پژوهش ها نيز نشانگر موفقيت اين نوع ازدواج هاست. در بررسي بين ۱۵ هزار زوج كه به اين شيوه ازدواج كرده اند حتي يك مورد طلاق ديده نشده است.درمورد اين نوع ازدواج و كاركردهاي اجتماعي و فرهنگي همچنين آسيب شناسي آن گفت وگوهايي با دكتر هادي معتمدي روانپزشك و مديركل دفتر امور آسيب ديدگان اجتماعي سازمان بهزيستي و دكتر شهلا كاظمي پور استاد دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران و معاون پژوهشي مركز مطالعات و پژوهش هاي جمعيتي آسيا و اقيانوسيه انجام داده ايم كه ازنظرتان مي گذرد.
گفت وگو با دكتر شهلا كاظمي پور عضو هيأت علمي دانشگاه تهران
* موانع ازدواج جوانان در وضعيت كنوني را چه مي دانيد؟
- همان طور كه مي دانيد ازدواج يك امر طبيعي است كه براي هر انساني دير يا زود واقع مي گردد. در مسئله ازدواج تقدم و تأخر اين امر مهم است ولي طبعاً صورت مي گيرد و يك مثلي هم در اين رابطه داريم كه مي گويند ديربشه دروغ نميشه، به اين معنا، مسئله ازدواج بالاخره انجام مي شود و شايد بين ۲ تا ۳ درصد افرادي كه به سن بلوغ رسيده باشند اتفاق نيفتد. حالا اين جريان براي بعضي ها در سنين پايين تر رخ مي دهد و براي بعضي ها در سنين بالاتر است . در جامعه اي كه سطح سواد افراد بالا نيست سن ازدواج پايين تر است يعني هر قدر ميزان تحصيلات افراد بالاتر مي رود و به طبع سن ازدواج نيز به تعويق مي افتد و پيش رسي ازدواج در بين زنان بيش از مردان و در بين بيسوادان بيش از باسوادان و در جوامع روستايي بيش از شهرنشينان است.
* چرا ازدواج در بين بعضي از اقشار جامعه با نوعي تعويق و ديررسي همراه است؟
- تحصيلات يكي از عواملي است كه ازدواج را به تعويق مي اندازد و شخصي كه براي تحصيل به مدارج بالا مي رسد، هم از بينش بالايي برخوردار مي شود و هم مي خواهد كه عمل خودسازي را در درون خود انجام بدهد. چه دختر و چه پسر دوست دارند با فردي كه پتانسيل بيشتري از خود دارند ازدواج كنند به همين خاطر بايد از لحاظ توانايي و توانمندي خود را بالا بكشند و بعد همسر خود را انتخاب كنند. عامل ديگر كسب شغل است، بعضي از افراد به دليل نياز مالي كه دارند زودتر به سر كار مي روند و به محض اين كه درآمدي كسب مي كنند فوراً اقدام به ازدواج مي كنند ولي كسي كه دنبال شغل بهتر و درآمد بيشتر است بالتبع ازدواجش به تعويق مي افتد. مسئله ديگر مسئله خانواده هاست كه مطرح مي شود. بعضي از خانواده هاي مذهبي تأكيد بيشتري روي ازدواج در سنين پايين دارند تا جوانانشان دچار خلاف و حرام نشوند، ولي در بعضي از خانواده ها هم اين طور نيست و بر روي مسائل علمي و فرهنگي تأكيد دارند و معتقدند تا شخصي خودش را نسازد نبايد ازدواج كند.
* با توجه به ميل تجمل گرايي در مراسم هاي امروزي تحليل شما از سير تاريخي اين گونه تجملات و تشريفات در امر ازدواج چيست؟
- پديده  تجمل گرايي در قبل از انقلاب هم وجود داشت و خيلي هم گسترده تر از امروز، ولي بعد از انقلاب حدود ۳ تا ۴ سال اول انقلاب، فرهنگ ساده زيستي و برگزاري ساده اين مراسم ها اشاعه پيدا كرد ، ولي بعد از آن مدتي كه عرض كردم و علي رغم تمام توصيه هايي كه مسئولان مملكت براي برگزاري ساده جشن هاي ازدواج انجام مي دادند متأسفانه ما شاهد هستيم كه مراسم ها دچار يك سري پيچيدگي ها و معضلاتي بيشتر از قبل گرديده است و در اين ميان به خصوص خانواده ها هستند كه دچار مشكل مي شوند و در واقع انتخاب نمي كنند، متوجه نيستند كه با اين سختگيري ها باعث از دست دادن شانس ازدواج هايشان مي شوند. البته امروزه به دليل تنوع هاي فرهنگي، توسعه شهرنشيني و عدم تجانس فرهنگي بسياري از ازدواج ها به بن بست مي رسد. به دليل اين كه اين مشكلات پيش مي آيد، خانواده ها فكر مي كنند با سختگيري هاي اوليه مانند مهريه هاي سنگين و هزينه هاي گزاف ازدواج شايد بتوانند استحكام ازدواج را فراهم آورند كه البته با اين تدابير استحكام آن زياد نمي شود.
حالا به دلايلي كه در بالا ذكر شد، دولت آمده طرحي را آماده كرده به نام ازدواج دانشجويي كه هدف از برگزاري اين جشن به صورت گروهي، پايين آوردن هزينه هاي سنگين ازدواج جوانان است كه به نوعي اين   را كم كند و با اعطاي هدايايي به جوانان آنها را ترغيب به ازدواج در سنين دانشجويي مي كنند تا همسر خود را در اين موقعيت انتخاب كنند.
* ارزيابي شما از ميزان رضايت افراد از جشن هاي ازدواج دانشجويي چيست؟
- با تحقيقي كه اينجانب پارسال با همكاري آقاي دكتر جواد وندنوروز انجام داده ام متوجه شدم اكثر افرادي كه در اين جشن ها شركت مي كنند راضي هستند و براي آنها اين يك حركت خوب نمادين به شمار مي رود.
* جواناني كه در قالب جشن هاي ازدواج دانشجويي تشكيل خانواده مي دهند تا چه اندازه مي توانند در زندگي موفق باشند؟
- اگر ازدواج هاي اين افراد دچار مخاطره شود اين نه به خاطر شركت در اين جشن هاست، بلكه به خاطر روابط چهره به چهره در دانشگاه هاست كه بدون آگاهي از درونيات و حتي بعضي موارد از ظاهرهاي همديگر و بر اساس يك سطحي نگري تصميم به ازدواج مي گيرند.
* اين گونه جشن ها تا چه حدي مي تواند در پيشرفت تحصيلي دانشجويان مؤثر باشند؟
- اينجانب حدوداً ۲۵ سال است كه در دانشگاه تدريس مي كنم و در اين مدت  شاهد هستم كه دانشجوياني كه متأهل هستند خيلي درس خوان تر از مجردها هستند، اين افراد به مسئله زمان اهميت مي دهند و با دقت و كنجكاوي روي مسائل دقت نظر دارند، ايشان خيلي وقت شناس تر و منظم تر از ديگران هستند و فكر نمي كنم اين گونه ازدواج ها مانعي براي پيشرفت تحصيلي داشته باشد ،بلكه اين حركت يك تلاش و تكاپويي را در رسيدن به هدف ايجاد مي كند و داراي بينش عميق تري مي شوند و مي توانند خيلي راحت تر فكر كنند.
* سابقه اين گونه جشن هاي گروهي در ديگر كشورها چيست؟
- مسئله اينجاست كه كشورهاي ديگر اين مسائلي كه ما در ازدواج هاي خود داريم و متأسفانه هر روز پيچيده تر و مبهم تر مي  شود را ندارند. آنها يك مراسم خيلي ساده را در يك روز در كليسا يا شهرداري خود برگزاري مي كنند و يك جشن كوچك و بدون تجمل زدگي را برگزار مي كنند، اما به صورت گروهي بلكه در كشورهاي آسياي جنوب شرقي سابقه دارد.
* مانند چه كشور يا كشورهايي؟
- فكر مي كنم تايلند، ژاپن و اصولاً كشورهايي كه بيشتر تابع يك سري آداب و رسوم هستند از جشن هاي گروهي استفاده مي كنند.
* معايب اين گونه جشن ها چيست؟
- ما اين امر را به صورت يك پديده مثبت مي بينيم، ما در بين توده هايي از جامعه مراسمي برگزار مي كنيم و مي توانيم دل آنها را شاد كنيم و لحظات خوبي براي آنها فراهم مي آوريم. به طبع يك رضايت خاطري پيدا مي كنند و اگر برگزاري جشن به خوبي انجام گيرد يك خاطره  خوشي براي آنها مي ماند. ولي اگر نتوانيم از پس نارسايي هاي آن بر آييم اين مشكلات در ذهن آنها مي ماند و به عنوان يك نكته منفي از آنها ياد مي كنند.
* و در آخر اگر مطلبي يا صحبتي در مورد اين جشن ها داريد بفرماييد؟
- حرف بنده اين است كه مسائل اجتماعي و فرهنگي با نوشتن يك رساله و برگزاري يك مراسم ميسر نمي شود، ما بايد اين اعمال را از توده فرهيختگان و پيشكسوتان جامعه پي بگيريم و از آنها كمك بگيريم و فرهنگ ساده زيستي را بايد از خود شروع كنيم و اين انقلاب را از خودمان به راه بيندازيم و از مسائلي كه در گذشته بود و داشت منسوخ مي شد ولي دوباره جان گرفت بپرهيزيم.
گفت وگو با دكتر هادي معتمدي مديركل دفتر امور آسيب ديدگان اجتماعي سازمان بهزيستي
*تعريف شما از ازدواج چيست؟
- ازدواج يعني ارتباط روحي و رواني و عاطفي دو انسان با يكديگر كه اين دو انسان بتوانند مكمل همديگر باشند و نيازهاي روحي و رواني خودشان را برطرف كنند. ازدواج يك امري است واجب و در دين مبين اسلام به اين امر خيلي تأكيد شده است. در بين عالمان علوم اجتماعي و رواني نيز به اين امر پرداخته شده است . به طور معمول ازدواج واقع خواهد شد. ما نمي توانيم يك مرد يا يك زن را مجبور كنيم كه تا آخر عمر بدون ارتباط با همديگر باشند و تقريباً تمامي افراد اين ارتباط را برقرار مي كنند و اصولاً مي توان گفت كل موجودات زنده اين ارتباط را برقرار مي كنند و اين ارتباط ممكن است از لحاظ جسمي باشد يا از لحاظ روحي و رواني. بنابراين ازدواج امر واجبي است كه بالاخره اتفاق مي افتد و قانون مند و شرعي كردنش امر بسيار مهمي است كه بايد به آن توجه كرد.
*وضعيت امروز جامعه را در برخورد با ازدواج چگونه ارزيابي مي كنيد؟ چرا سن ازدواج بالا رفته است؟
- من فكر مي كنم بيشترين نكته اي كه در اين موضوع حائز اهميت است فاصله اي است كه بين سن ازدواج و سن بلوغ واقعي ايجاد شده است.در يك دوره اي دختر در سن ۱۵ سالگي بالغ مي شد و در ۱۶ سالگي ازدواج مي كرد. يعني حداكثر سني كه بين بلوغ و ازدواج دخترها بود ۱ سال بوده است. يا پسر در سن ۱۶ سالگي به بلوغ مي رسيد و در سن ۱۸ يا ۲۰ سالگي ازدواج مي كرد. بنابراين نه فشار روحي و رواني به اين افراد وارد مي شود و نه انحرافات و مشكلات جنسي باعث بروز ناهنجاري ها و مشكلات عديده بر اين افراد مي شد. اما به دلايل مختلف سن بلوغ در حال پايين آمدن است به گونه اي كه در قرن بيستم سن بلوغ براي دخترها از حدود ۱۵ تا ۱۶ به سن ۵/۱۲ تا ۱۳ سال رسيده و در مورد پسرها هم همين طور. سن بلوغ كاهش پيدا كرده است. از طرفي ديگر و به دلايل عمده كه وجود دارد، سن ازدواج افزايش يافته است. در كشور ما علاوه بر اين، مسايلي چون مشكلات اقتصادي و سختگيري خانواده ها مزيد بر علت شده است. علاوه بر آن فرهنگ غلط نيز باعث مي شود كه جوانان ما نتوانند در سن ايده آل ازدواج كنند. يكي از ابزار مهمي كه در اين فرهنگ غلط تبديل به مفسده اي گرديده است موضوع مهريه است. متأسفانه مهريه عاملي براي سوءاستفاده بعضي از خانم ها قرار گرفته است، البته قبلاً ابزاري براي سو ء استفاده بعضي مردها بود. جوانان هم براي اينكه زير بار اين مهريه هاي ۱۰۰۰ يا ۲۰۰۰ سكه اي نروند و در كل خرج هاي بيهوده و اضافه را نپردازند از امر ازدواج پرهيز مي كنند. اين دلايل باعث گرديده كه اختلاف سن دخترها و پسرها از يك يا دو سال به ۱۰ تا ۱۵ سال برسد. در اين فاصله قطعاً نيازها و غرايز جنسي افراد و همچنين نيازها و غرايز روحي و رواني افراد تقريباً سركوب كه نمي شود هيچ، بلكه با اين تجميع و هجوم فرهنگي همه طرفه باابزار هايي مانند: عكس، اينترنت، فيلم  هاي مبتذل و همه اينها و تبديل شدن جهان به يك دهكده و نزديك شدن جوانها، چت و هزاران مسئله ديگر كه به طور مرتب باعث تحريك روح و روان و فيزيولوژي جوانان مي شود؛ اين عوامل در غالب نكاتي چون دختر فراري، ايدز، زنان آسيب ديده، روابط نامشروع خارج از محيط زناشويي و غيره خود را نشان مي دهد و متأسفانه در امر ازدواج و با توجه به فرهنگ غلطي كه داريم و هر روز هم تقويت مي شود قطعاً وضعيت بدتر خواهد شد و چون در اين زمينه برنامه ريزي صورت نمي گيرد و تبليغي هم انجام نمي شود روز به روز به قهقرا نزديكتر خواهيم شد و اين نكته حائز اهميت است كه يك امر اشتباه را تبديل به ارزش كرده اند.
* به نظر شما جشن هاي ازدواج دانشجويي تا چه حد توانسته است در تصحيح فرهنگ سازي ازدواج موفق عمل نمايد؟
- مبحث ازدواج هاي دانشجويي جنبه هاي مثبت بسيار فراواني دارد و همچنين مانند هر امر طبيعي ديگر داراي نكات و معايبي هم هست، كه بايد به همه نكات توجه جدي مبذول گردد. يكي از مهمترين جنبه هاي مثبت اين گونه جشن ها مسئله ساده كردن مراسم ازدواج است،يعني از زير بار مهريه هاي سنگين و جهيزيه هاي آنچناني بيرون آمدن و ثابت كردن اين نكته كه مي شود با روش هاي جديد تري هم آغاز ازدواج را جشن گرفت.
* آيا اين جشن ها توانسته است در پايين آوردن سن ازدواج مؤثر باشد؟
- بله، اصولاً اينكه اگر در بين جوانان اين فرهنگ جا بيفتد كه در سنين پايين و مناسب ازدواج كنند يكي از رسالت هاي اين جشن بوده است. انسان هر چقدر در سنين پايين ازدواج كند درصد انعطاف پذيري و درك مقابل بيشتر صورت مي گيرد تا در سنين بالا و از دلايلش هم شكل گرفتن رفتارهاي انساني مي توانيم نام ببريم. در سنين بالا نمي شود و يا سخت مي شود كه انسان از خودش انعطاف به خرج دهد و با شرايطش خوب كنار بيايد. اين نكته كه دانشجويان را در اين مراسم شركت مي دهند خيلي خوب است، چون سن ازدواج سن يك دانشجو است و بعداز آن دير محسوب مي شود و قبل از آن كمي زود است.
* معايب و نكات منفي جشن هاي ازدواج دانشجويي را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
- ممكن است اين ازدواج ها چون به سرعت انجام مي پذيرد و آشنايي دقيقي بين دختر و پسر ايجاد نشده است كمي مشكل ساز شود. باز هم مي گويم ممكن است كه به دليل پايين بودن هزينه هاي اين گونه ازدواج هاي گروهي، راغب شوند تا در اين جشن ها شركت كنند. در صورتي كه ازدواج فقط هزينه هاي پايين نيست و وجوه مختلفي دارد كه يكي از آنها ، موضوع هزينه هاست. من معتقدم افرادي كه در مورد ازدواج هاي دانشجويي فعاليت مي كنند بايد پروژه هاي تحقيقاتي را در كنار كارهاي اجرايي انجام بدهند. اگر واقعاً تحقيقاتي انجام بشود كه نشان دهنده ميزان طلاق يا پايداري و يا خشونت هاي خانگي و خارج شدن پسر و دختر از خانه بشود و اين تحقيقات را نسبت به كل جامعه مقايسه كنند و اگر آن مسائل و نمرات پايين تر از سطح جامعه باشد ما مي توانيم بگوييم كه اين حركت يك حركت مثبت بوده. البته اين را هم قبول دارم كه اين كار في نفسه بسيار مثبت است،اما در حال حاضر و با توجه به نداشتن آمار در اين زمينه نمي توان نظر قطعي داد كه موفق بوده يا نه و بايد منتظر آمار و ارقام باشيم و فعلاً فقط مي شود گفت كه اين ازدواج ها ازدواج هاي آسان است و از لحاظ سادگي و آساني بسيار مثبت و خوب است،اما باز هم روي جنبه پژوهش تأكيد مي كنم.

اجتماعي
اقتصاد
انديشه
سياست
سينما
فرهنگ
موسيقي
ورزش
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  سينما  |  فرهنگ   |  موسيقي  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |