سه شنبه ۲۳ فروردين ۱۳۸۴ - سال سيزدهم - شماره - ۳۶۷۱
يك پرسش از 10 معمار
روز معمار از منظر معماران
032202.jpg
گروه زيباشهر -روز معمار آخرين مراحل تصويب را براي ثبت شدن در تقويم كشورمان پشت سر گذاشت و اگر چه تلا ش هاي بسياري براي محقق شدن اين امر صورت گرفته، گام هاي نهايي برداشته مي شود و كم و بيش همه و به خصوص معماران، سوم ارديبهشت، سالروز تولد شيخ بهايي را به نام روز معمار پذيرفته اند، اما هنوز در ماهيت اين روز، اهداف و برنامه هاي آن، شكل پاس داشتش و پيامدها و تاثيراتي كه روزي به نام معمار مي تواند داشته باشد حرف هاي شنيدني بسيار وجود دارد كه حرف هاي 10 معمار برجسته ايراني كه در پي مي خوانيد مجملي است گوياي حديث مفصل معمار و معماري ايراني و روزي به اين عنوان كه گويي به زودي اولين آن را تجربه خواهيم كرد.
سيد هادي مير ميران، معمار
روز معمار مي تواند كمك بزرگي باشد به گسترش معماري در جامعه و جلب توجه مردم به اين مساله تا آنجا كه نسبت به محيط زندگي و شهرشان حساسيت نشان بدهند و برايشان ساخت بناهاي ارزشمند مهم باشد.در اين روز نبايد به اجراي مراسمي در حد جمع كوچك معماران بسنده كرد، بلكه بايد سعي شود مردم با معماري و ساختمان هاي خوب آشنا شوند. مي توان از گروه هاي مختلف مردمي براي ديدن آثار خوب معماري دعوت كرد و برايشان توضيحاتي داد كه با معماري بيشتر آشنا شوند. اميدوارم از اين روز بهره خوبي در جامعه بگيريم.
غلا محسين حمزه مصطفوي،معمار و استاد دانشگاه
كم و بيش از نامگذاري اين روز خبر داشته و از دوستان و همكارانم ايده هاي جالبي را براي برگزاري اين روز شنيده ام؛ يكي از همكاران معتقد بود در اين روز مي توان معماراني از نسل گذشته كه به صورت شفاهي معماري را آموخته اند و به صورت سنتي به اين حرفه مشغول بوده اند و نيز معماراني از نسل امروز معماري ايران را به مراسمي دعوت كرد و مورد تقدير قرار داد.
نامگذاري سوم ارديبهشت به نام روز معمار قابل توجه و مسرت بخش است و اميدوارم با فضا سازي به كمك رسانه هاي گروهي، اين روز بتواند زمينه را براي رونق حرفه معماري و توجه بيشتر به اين حرفه و ظرافت هاي آن فراهم كند. وقتي به اين مساله انديشيده شود و درباره اش راي زني صورت بگيرد ايده هاي جديدي مطرح خواهد شد كه شايد به طور معمول و در شرايط عادي و هميشگي چنين ايده هايي متولد نشوند.مهمترين مساله درباره روز معمار اطلا ع رساني درباره اين روز است كه قبل، همزمان و بعد از اين روز مي تواند زمينه لا زم و فضا سازي مناسب براي پرداختن به اين حرفه مهم را ايجاد كند.
احمد ابريشمي، معمار
درگذشته هركسي به ميل و خواسته خود و بر اساس استطاعتش زميني مي خريد، خودش بنايي در آن مي ساخت يا معمار بنايش را مي شناخت و تا آخرين مرحله بر كارش نظارت مي كرد؛ در نتيجه معماري برايش مساله ملموسي بود كه مي توانست درباره اش لا اقل اظهار نظر كند، اما امروزه معماري و معمار براي مردم ما ناشناخته اند و سيستم ساخت و ساز يا انبوه سازي چاره اي جز انتخابي محدود، آن هم تنها براي داشتن سرپناه و نه مسكن و ماوا براي افراد باقي نمي گذارد! بنابر اين هر اقدامي و به هر روشي براي ارايه اين شناخت و آگاهي به مردم صورت بگيرد، خدمتي بزرگ به جامعه محسوب مي شود.
مردم ما بايد با معمار و معماري، نقش و جايگاه و عملكردشان آشنا شوند و در چنين شرايطي هر چند تنها نامگذاري روزي به نام روز معمار كافي نيست، اما غنيمتي است كه اگر از آن درست بهره برداري شود نتايج قابل توجهي خواهد داشت. مي توان براي اين روز نمايشگاه هايي  ترتيب داد كه مردم و به خصوص جوانان را با معماري آشنا كند. روز معمار بايد از هر نوع برنامه اي كه به نفع تنها عده اي معدود است، بري باشد و بايد برنامه هايش در جهت شناساندن معمار و معماري به اجرا برسند.
شهوند يوسفي زاده، معمار
معمار با طراحي فضاها، نه تنها در شكل و كاركرد ساختمان ها، بلكه در الگوهاي زندگي فرهنگي مردم نقش بسزايي دارد و تعريف روزي به نام روز معمار نه به عنوان يك اتفاق صنفي، بلكه در آشنايي مردم با اين حرفه و توقعي كه از معماران مي توانند داشته باشند، اهميت ويژه اي خواهد داشت. هنوز نه فقط بين مردم، بلكه در مراكز علمي و تحقيقاتي نيز بر سر اين كه نقطه عطف شكل گيري يك ساختمان معمار است يا مهندس سازه يا مهندس تاسيسات مباحثي در مي گيرد كه ناشي از عدم شناخت اين حرفه است. فكر مي كنم مشكل اصلي در عدم اطلا ع رساني است و تلا ش هايي كه هم اكنون آغاز شده، مانند آموزش معماري به كودكان، انتشار مجلا ت و نشريات تخصصي در اين باره و حتي توجه به معماري در روزنامه ها و نشريات غير تخصصي، مي تواند در دراز مدت مردم را با اين حرفه، جايگاه و نقش آن آشنا كند و اين روز مي تواند روزي براي معرفي معمار به جامعه باشد.
كامران شاهين فر، دبير جامعه مهندسان معمار
نامگذاري ها براي يادبود صورت مي گيرند و يادبودها به سبب پاسداشت ارزش ها؛ اگر تاريخ معماري ما حكايت از ارزش ها دارد نشان دهنده فرهنگ مردم ايران در طول تاريخ است و معمار به عنوان كسي كه خالق اثر محسوب مي شود، زماني شايسته تقدير است كه وظيفه اش را به درستي ايفا كردهباشد. به عقيده من شايد بهتر باشد روز معماري داشته باشيم، چون معماري است كه از جمله نيازهاي بشر امروز محسوب مي شود و مانند پيراهني به تن افراد جامعه و زندگي آنها پرو مي شود. تنها حكومت هايي كه براي مدتي طولا ني مستدام مي مانند اين فرصت را مي يابند كه از آثار زيباي معماري بهره بگيرند، بهترين آثار كشور ما مربوط به دوره صفويه است كه به دليل پايداري حكومت صفويان امكان بروز و ظهور يافته است، اما اين سالهاي اخير ناملا يمات ناشي از جنگ و بعد، رانت خواري ها و عملكرد بساز به فروش ها، ساختمان را از يك اثر هنرمندانه به كالا يي قابل خريد و فروش و تجارت تبديل كرده كه هيچ كس هم براي اين مساله توضيحي ندارد. معماري معاصر ما به دليل عدم مسووليت خواهي از مديران به سادگي تحت تاثير قدرت و خواسته هاي بساز به فروش ها و صاحبان قدرت قرار گرفته كه يا در موردش حرفي زده نمي شود، يا به آن حمله مي شود و ثبت روزي به نام معمار يا معماري اگر به پاسخ خواهي از مسوولا ن درباره معماري شهرها تبديل شود شايد به نتيجه برسد و بعيد مي دانم نامگذاري يك روز به عنوان يك اقدام سمبليك براي ساماندهي به شرايط حاكم بر معماري امروز ايران كافي باشد، ولي با اين همه مي توان از اين اقدام دفاع كرد.
سياوش تيموري، معمار
حرفه معماري در ايران شناخته شده نيست، مگر در قلمرو خود معماران، بنابراين مي توان اميدوار بود اين روز براي مردم پيامي داشته باشد و آنها را به شناخت معماري علا قه مند كند. روز معمار به زعم من بايد روزي باشد كه معمار و معماري را به مردم يادآوري كند؛ معمار فضاي زيست انسان ها را طراحي مي كند و برنامه ريزي براي طراحي فضاهاي مورد نياز انسان ها را خوب مي شناسد. بي هويتي در معماري و معمار امروز، سبب شده كه معماري شهرهاي ما به اين روز بيفتد و من اميدوارم نامگذاري سوم ارديبهشت به نام روز معمار در ذهن، اگر نه همه مردم ايران، برخي جرقه اي ايجاد كند و تلنگر زيبايي باشد به بعضي مغزها كه نسبت به واژه معمار و معماري، ركود پيدا كرده اند.
فرهاد احمدي، معمار
معماري آنقدر در زندگي افراد جامعه تاثيرگذار هست كه روزي به نام روز معمار داشته باشيم. شايد در اين روز بيشتر توجه مردم به معماري جلب شود. نامگذاري روز معمار لطفي به جامعه فراموش شده معماران محسوب مي شود، اما اگر با من باشد حاضرم از اين حق بگذرم و به جاي روز معمار روز معماري داشته باشيم. شايد اين مساله باعث شود لا اقل براي يك روز همه روي اين حرفه تمركز كنند و مردم و به خصوص مسوولا ن به اين نتيجه برسند كه معماري هم در جايگاه خودش ارزشمند است. وقتي معماري مطرح شود به خودي خود معماران هم مطرح مي شوند، اما وقتي معمار مطرح شود معلوم نيست به معماري هم پرداخته مي شود يا نه.اگر بتوانيم روزي به نام روز معماري داشته باشيم و توجهي به سمت معماري ايجاد شود و رسانه هاي جمعي با مصاحبه ها، نظرسنجي ها، نقدها، تصاوير و... به معماري بپردازند و ذهن مردم و مسوولا ن به سمت معماري جلب شود مي توان اميدهايي داشتژ.
سهراب مشهودي، معمار و شهرساز
معماري حرفه اي جانيفتاده است و به عنوان يك تخصص بين مردم شناخته نشده است و حتي كساني كه در كار ساخت و ساز انبوه و حرفه اي فعالند، اين حرفه را به درستي نمي  شناسند. بنابراين روز معمار از اين رو كه مي تواند نقش معماران را بشناساند، مفيد خواهد بود.
با اين همه فقط نامگذاري يك روز كافي نيست، يكي از بهترين برنامه ها در اين روز اين است كه در شهرهاي قديمي و جديد و در ميان ساختمان هاي مختلف، آثار خوب و بد معماري را به مردم نشان بدهيم و ساختمان هايي كه ساخت آنها بدون حضور معمار رخ داده را بررسي كنيم؛ سمينار، نمايشگاه و كنفرانس برگزار كنيم و اين روز را مانند جشنواره اي براي معماري تلقي كنيم تا از همه جوانب به معماري پرداخته شود.
حسين پرهمت، معمار
معماري مساله ساده اي نيست كه به آن و تاثيراتش توجه نكنيم و از طرفي همه آثار معماري هم خوب و درخور نيستند؛ بنابراين معماري خوب و معمار خوب است كه ارزش دارد و زماني اين ارزش ها مشخص مي شود كه به معماري بها بدهيم و خوب و بدش را از هم منفك كنيم. مگر نه اينكه بالا خره جايي بايد كار معماران مورد نقد قرار گيرد و كار معماران خوب ارج گذاشته شود تا حداقل مردم بتوانند فرق معمار خوب و بد را احساس كنند؟ اين كار بهانه و مستمسكي مي خواهد كه روز معمار مي تواند همان بهانه باشد.مي شود توقع داشت در اين روز مجلا ت، روزنامه ها، راديو و تلويزيون و ديگر رسانه ها به معماري بپردازند و حتي مي توان از معماران برجسته تقدير كرد و كارهاي بد را به نقد كشيد.متاسفانه معماران جوان و با استعداد كمتر مي توانند بهره چنداني از پروژه ها ببرند، چون از ارتباطات خاص بي بهره اند! تعدادي مهندسان مشاور صاحب نام و قدرت در شهرها هستند كه پروژه هاي ارزشمند را از آن خود مي كنند، اگر با معماران به عنوان مسوول برخورد شود و كارشان مورد بازخواست قرار گيرد يا بالعكس كار خوبشان مورد تشويق قرار گيرد، تاثيرات قابل توجهي بر معماري ما خواهد داشت. يك اثر معماري گوياي تفكرات و دانش معمارش است و اگر شناخت مردم درباره معماري افزايش پيدا كند آنها خود قضاوت خواهند كرد و ديگر نبايد نگران برخي روابط بود.
روز معمار مي تواند بهانه اي باشد براي تغيير سيستم گرفتن پروژه و كاريابي در اين عرصه، دولتمردان هم قطعا در اين روز فرصتي پيدا خواهند كرد كه به معماري و مشكلا تي كه بر سر راه يك معمار خوب است توجه كنند.
به عقيده من انتخاب نام معمار مناسب تر از انتخاب نام معماري براي اين روز است و اين روز هر عنواني هم كه داشته باشد مهم اين است كه نهاد ها و سازمان هاي مربوطه مانند وزارت مسكن و شهرسازي، شهرداري ها، رسانه ها و... به آن توجه كنند. نبايد در ضرورت چنين روزي شك كنيم، اين نامگذاري پيشنهادي منطقي است و حتما بودنش از نبودنش مفيد تر است.
حسين سلطان زاده، پژوهشگر معماري و استاد دانشگاه
با توجه به مساله ساختمان سازي و حجم عظيم كارهاي عمراني و اهميت حرفه معماري، ضرورت دارد هم معماران به كارشان توجه داشته باشند و هم مردم.مهم اين است در يك روز خاص به هر بهانه اي مردم به معماري توجه بيشتري نشان بدهند و متوجه شوند معمار همان مهندس عمران نيست. براي ايجاد اين شناخت هم مي توان از قدرت رسانه ها كمك گرفت و با سخنراني، جلسه، مصاحبه هاي مطبوعاتي و راديو تلويزيوني مردم را با معماري و نقش معمار بيشتر آشنا كرد.

معرفي پروژه
نگاهي به مركز سينماي تجربي اثري از خواهران حريري
وقتي معماري و سينما در هم آميزند...
032217.jpg
فرزانه هدفي 1986- سال آغاز فعاليت دفتر معماري در نيويورك بود كه به نام موسسان آن دفتر معماري حريري و حريري بتHARIRI AND HARI نام گرفت؛ خواهران حريري (گيسو و مژگان)، دانش آموختگان معماري در دانشگاه كرونل ايالا ت متحده، حرف هاي بسياري در زمينه استفاده از فن آوري ديجيتال، استفاده ويژه از مواد و مصالح، ارايه احساساتي نو از فضا و نهايتا نوعي ديدگاه خالص، محض و فيلسوف مابانه از فضا دارند كه به صورتي پيوسته در مجموع آثار دفتر آنها در قريب 20سال فعاليت حرفه اي آنها كاملا  مشهود است. خواهران حريري به حق معماران آينده هستند...
سينه 2020، مركز فيلم تجربي در بروكلين، به جرات مويد ارتباط ميان معماري و سينما در بستر قرن 21 است؛ اين مركز تفريحي شامل سالن هاي نمايشي در داخل و خارج مجموعه، يك گالري، مدرسه فيلم، بازار ويدئو و يك كافه سايبر است. مركزي در قلب هارلم با مساحتي بالغ بر 25هزار متر مربع مشتمل بر مجتمعي از سينماها و مغازه هاي گوناگون....
بهم آميزي و گشودن سينماها روي فضاها و رويدادهاي شهري در كنار نزديكي محل مركز سينمايي به مركز شهر و مجاورت آن با رودخانه و... همه و همه سينه ۲۰۲۰ را حايز مختصات يك مركز توريستي تمام عيار مي سازد. حركت، حس بصري، تصور و تصوير ذهني، صدا، زمان، تداوم و پيوستگي و نيز قاب بندي مفاهيم مشترك سينما و معماري مشخصه بارز معماري اين مجموعه است؛ هرچند قاب بندي در فيلم به معني خلق صحنه اي از شور و هيجان و جذبه و كشش براي حضار است و اين مفهوم در معماري به معني به تصور كشيدن حس و درك لحظه از جذبه و شور و هيجان در قالبي سه بعدي براي مخاطب است.
به منظور اين بهم آميزي و گشودن سينماها روي بافت شهري، معمار شروع به خلق فضاهاي باز و روشن در اثر خود كرده، روشي بديع را در ارتباط دهي فضاهاي داخل و خارج پايه ريزي مي كند؛ به دليل قرارگيري سايت در كنار رودخانه، اكثر فضاهاي نشيمن در بخش جنوبي مركز فيلم است تا ديد به منظر رودخانه مكمل تعالي بصري در كليت طرح باشد. فضاهاي ديگر، همچون سينماهاي داخلي مجموعه و اتاق هاي محصور شده، در بخش شمالي مركز فيلم قرار دارند، سينماهاي سرپوشيده خارج از مجموعه در طول رودخانه قرار گرفته تا امكان تفريح براي ديگر مردمي را كه در حال قايقراني و عبور از رودخانه هستند يا افرادي كه در فضاي نشيمن كنار آب مستقر شده اند نيز فراهم شود. نهايتا فضاي نمايشگاهي به عنوان فضاي داخل و خارج مجموعه را استادانه به هم متصل مي سازد.

نگاه نو
نگاهي به اثر دروازه ها كاري از كريستو كلود
پياده رو هاي نارنجي من!
032223.jpg
علي خيابانيان-كريستو كلود و همسرش ژن كلود از جمله هنرمنداني هستند كه از اوايل دهه 60 در زمينه هنر مفهومي فعاليت مي كنند؛ اين دو بعد از برگزاري نمايشگاه هاي متعدد در گالري ها و موزه هاي سراسر جهان، موفق به دستيابي به زباني نو در بيان هنري شده اند. طبيعت در مقام نخست و فضاهاي شهري در جايگاه بعدي الهام بخش روند هنري كريستو و ژن است. ظرفيت هاي موجود در محيط، چه از لحاظ تحريكات بصري و خلق چشم اندازهاي بديع و چه از نظر اعمال هويتي تازه و مكانمندي فضا حايز اهميت هستند. تغيير مقياس و خلق آثاري در ابعادي بزرگ تر از حد معمول با مخاطب خويش ارتباط جديدي را تعريف مي كنند. تلا شي براي عميق تر كردن رابطه انسان با محلي كه در آن زندگي مي كند و همين مكان به يك اثر هنري تبديل مي شود.
در كار اين زوج هنري سعي مي شود مرزها زير سوال برده شود؛ در ابتدا فضا را اجاره كرده، سعي مي كنند ارتباط جديدي را با آن برقرار سازند، مفاهيمي كه مي توانند رويكردي متفاوت و غني تر از قبل، خصوصا نسبت به مردمي كه در آنجا زندگي مي كنند، به مكان انتقال دهند! در تمامي پروژه ها مردم حضوري پر رنگ داشته، رويكردي اجتماعي را به نمايش مي گذارند.... ارتباط انسان با محيط اطراف رفته رفته تنگ تر مي شود تا آنجا كه مخاطب به تعاملي شخصي با محيط يا اثر هنري دست مي يازد. اين پروژه ها بدون ترديد حايز ديدگاه هايي زيست محيطي، اجتماعي و هنري بسيار با اهميتي هستند.در پروژه دروازه ها The Gates در نيويورك 1979-2005 مسيرهاي پياده پارك مورد طراحي قرار گرفتند، ولي اين بار نه در كف؛ چيدماني از 7503 دروازه به ارتفاع 4/78 متر و با عرض متغير 1/68 تا 5/48 كه در 25 مسير پياده به طول 37كيلومتر جاگذاري شده اند و قطعات پارچه اي زعفراني رنگ از جنس وينيل كه به طول 2/13 متر از آنها آويزان هستند.
مردم در حال پياده روي در مسير هميشگي خود، از زير سقف هاي طلا يي با سايه هايي گرم عبور مي كنند؛ پياده رو وجهي تنديس گون به خود مي گيرد، خصوصا از ديد ساختمان هاي اطراف مانند يك رودخانه طلا يي با امواجي كاملا  طبيعي به نظر مي رسد. مساله مهم ديگر در اين پروژه هارموني موجود و نحوه تكرار دروازه ها در طول مسيرهاي پارك و كنتراست رنگي است كه اين پياده روها نسبت به محيط ايجاد مي كنند.

ساخت و ساز نوروزي
032199.jpg
شماره 44 ماهنامه بين المللي عمران، معماري و شهرسازي ساخت و ساز  ، ويژه نوروز 84، رايگان است.در اين شماره، نشريه با ابتكاري جالب توجه با تقسيم سال به فصل ها و ماه ها، از يك سو با ديدي انتقادي به پيش بينيهاي طنز فصلي در مورد اتفاقات عرصه ساخت و ساز پرداخته و از ديگر سو با اختصاص هر ماه به يك معمار در كنار معرفي آثار، برگي را به تقويم آن ماه با تصويري از يك اثر شاخص معمار، اختصاص داده است.
در مجموعه معماران بررسي شده در اين شماره چهره هايي همچون: سانتياگو كالا تروا، رنتسو پيانو، نورمن فاستر، تادائو آندو، هرتزوگ و دمورن، هلموت يان، ريچارد مير، رم كولهاس، فرانك گري، نيكلا س گريمشاو، رافائل وينولي و... به چشم مي خورند.
ساخت و ساز كه در حال حاضر پر تيراژترين نشريه حوزه ساختمان است، با مدير مسوولي كامبيز دلفاني و تحت سردبيري سعيده هاشمي، منتشر مي شود. در شناسنامه اين نشريه اثري از يك هيات تحريريه قوي به چشم نمي خورد.

دانشكده معماري در بم
032193.jpg
كانون نويسندگان ايران در شهرستان بم دانشكده معماري مي سازد.به گزارش سينا، اين دانشكده در زميني به وسعت 2هزار متر و با هزينه اي برابر با 140 ميليون تومان ساخته مي شود. كانون نويسندگان ايران به همين منظور كميته 4 نفره اي را مركب از سيمين بهبهاني، اميرحسن چهلتن، علي اشرف درويشيان و حافظ موسوي تعيين كرده است كه بر مراحل ساخت دانشكده نظارت دارد. زمين دانشكده به رايگان از طرف شهرداري و شوراي شهر بم به متوليان ساخت دانشكده واگذار شده است.
ظاهرا اين دانشكده در 3 طبقه ساخته مي شود و داراي 5 كلا س درس، اتاق كامپيوتر، آتليه و آمفي تئاتر خواهد بود. هر چند ساخت و ساز دانشكده از 9 ماه قبل آغاز شده و اكنون كار به نيمه رسيده است، ولي اطلا ع رساني پيرامون اين طرح همچنان ضعيف است!
زيباشهر آماده انتشار جزئيات طرح معماري اين دانشكده، نحوه طراحي و هويت طراحان آن براي روشن شدن اذهان عمومي است.

كليساي سنت پيتر
032220.jpg
كليساي عظيم سنت پيتر، محلي كه پاپ در روزهاي اخير در آن براي هميشه آرميد، زماني مقبره كوچكي بود كه مسيحيان براي عبادت به صورت مخفيانه در آن تجمع مي كردند! آنها بر اين باور بودند كه در آن مقبره كوچك، پيتر برگزيده مسيح آرميده است....
كليساي اوليه در اين محل در قرن چهارم ميلا دي توسط اولين امپراتور رم كه به مسحيت گرويد، كنستانتين بنيان نهاده شد؛ بنايي كه تا هزار سال بر پا بود و در قرن 15ميلا دي به دليل ترس از فرو ريختن ويران شد! پايه هاي باقي مانده اين بنا محلي است كه ژان پل در كنار بسياري از اسلا ف خويش روز جمعه به خاك سپرده شد.
سنگ بناي كليساي موجود سنت پيتر در سال 1506ميلا دي توسط پاپ ژوليوس دوم نهاده شد؛ در ميان مشكلا ت مالي فراوان، 120 سال طول كشيد كه اين كليسا در سال 1626 ميلا دي به اتمام برسد. حدود 10 معمار كه معروفترين آنها ميكل آنژ بود در بناي اين كليسا دخيل بودند.

باغ كتاب در حال قضاوت
032196.jpg
اين هفته آثار ارسالي به رقابت باغ كتاب توسط هيات داوران مسابقه قضاوت مي شوند؛ در اين مسابقه كه بزرگترين رقابت معماري برگزار شده توسط شركت توسعه فضاهاي فرهنگي شهرداري تهران است، بيش از 200 مهندس مشاور براي طراحي اين پروژه اعلا م آمادگي كردند كه بخش اعظمي از آنها هم موفق به شركت در مسابقه طراحي اين پروژه شده اند.
آنچه در برنامه ريزي كالبدي براي باغ كتاب تعريف شده، تلفيق كاربري هاي فرهنگي با فضاي باز است و اين مجموعه بعد از ساخت درجايگاه يك پروژه فرا شهري، پاسخگوي نيازهاي شهروندان تهراني خواهد بود و به عنوان يك نمايشگاه دايمي كتاب مورد بهره برداري قرار خواهد گرفت.برگزار كننده رقابت اميدوار است در زميني به وسعت 50 هزار متر مربع در اراضي عباس آباد با قابليت احداث قريب به 40 هزار متر مربع زيربنا و با كمترين دخل و تصرف در وضعيت عمومي اراضي، شاهد مجموعه اي حايز عناصر يك باغ ايراني باشد.

فيناليست هاي رقابت بركلي
032211.jpg
۸ فيناليست مسابقه سالا نه مقاله نويسي معماري دانشگاه بركلي از ميان 27 مقاله منتخب در دوره نيمه نهايي انتخاب شدند؛ اول ماه مي سال ميلا دي جاري رتبه هاي اول تا سوم اين رقابت نيز اعلا م خواهند شد. امسال هفتمين سال است كه دانشكده معماري و شهرسازي دانشگاه بركلي مسابقه ساليانه خود را برگزار مي كند، رقابتي كه در سالهاي اخير به معتبرترين مسابقه اينترنتي مقاله نويسي در حوزه معماري و شهرسازي تبديل شده است. موضوع رقابت 2005 بركلي با تمركز بر معضلا ت شهرهاي جديد به اين نكته مي پرداخت كه به راستي چه چيز يك فضا ي شهري را عمومي مي سازد؟
امسال دانشجويان از سراسر جهان دعوت شده بودند تا با حضور در مناطق عمومي شهر خود و با بررسي مولفه هاي مربوط به عمومي بودن در عين هويت شهري و فرهنگ محلي به بررسي اين شاخصه ها بپردازند. شرح كاملي از اين رقابت در تارنگار www.berkeleyprize.org براي علا قه مندان در دسترس است.

كتابخانه ملي صربستان
032205.jpg
كتابخانه ملي صربستان يكي از قديمي ترين موسسات فرهنگي يوگسلا وي(صربستان)است.
اين كتابخانه 165 سال پيش تاسيس شده و در طول تاريخ دچار حوادث و وقايع ناخوشايندي شده است؛ اولين تخريب عمده كتابخانه در دوران جنگ جهاني اول رخ داد كه طي آن كتابخانه تا حد زيادي تخريب شد. پس از آن در سال 1941 طي حملا ت هوايي آلمان ها كتابخانه و ساختمان آن با خاك يكسان شد. طي اين حملا ت بيش از يك ميليون نسخه كتاب در آتش سوخت، در بين اين كتب بيش از يكهزار و۴۰۰ نسخه كتاب بسيار قديمي دستنويس كه متعلق به قرون 12 تا 17 ميلا دي بود نابود شد.
ساختمان فعلي كتابخانه ملي صربستان حدود 25 سال پيش با مساحتي به وسعت 26 هزار متر مربع تاسيس شد؛ پس از گذشت قريب به 30 سال، اين كتابخانه موفق شده است دوباره وضعيت خود را تثبيت كند. در حال حاضر در اين كتابخانه بيش از 5 ميليون نسخه كتاب، نشريه، جزوات مختلف و ساير منابع فرهنگ نوشتاري، حفظ مي شود.

زيبـاشـهر
ايرانشهر
تهرانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
در شهر
سفر و طبيعت
يك شهروند
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  زيبـاشـهر  |  سفر و طبيعت  |  يك شهروند  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |