دوشنبه ۱۴ شهريور ۱۳۸۴ - - ۳۷۹۲
خبردار به زبان پنگوئني
000981.jpg
محمد علي نمازي خواه
شايد خبري كه طي روزهاي گذشته شنيدن آن هر كسي را متعجب  كرد، ورود يك پنگوئن به ارتش نروژ است؛ وي كه سالها قبل به اين گروه نظامي پيوسته بود، در اين زمان كه مصادف با 24آگوست بود، ترفيع درجه يافت
پنگوئن ها از جمله پرندگاني هستند كه شايد كمتر از يك درصد افراد جامعه به صورت مستقيم آنها را ديده اند، ولي با شنيدن اسم آنها، همگي به ياد پرندگاني مي افتيم كه قدرت پرواز ندارند، ولي شناگران بسيار ماهري به حساب مي آيند. عده اي از جانورشناسان (مك گارتي) اعتقاد دارند اين پرندگان از هوش بالايي در جهان پرندگان بهره  مي برند. شايد خبري كه طي روزهاي گذشته شنيدن آن هر كسي را متعجب  كرد، حضور يك پنگوئن در ارتش نروژ است، اگرچه بهتر است قضيه اين سرباز وفادار ارتش نروژ را اينگونه مطرح سازيم كه وي سالها قبل به اين گروه نظامي پيوسته بود و در اين زمان كه مصادف با 24 آگوست بود، ترفيع درجه يافت. نماينده ادينبورگ در يك مراسم كاملا تشريفاتي در منزل خود با ارائه مدارك، اين ترفيع درجه را اعلام كرد تا در يك رژه نظامي رسمي در مقابل گروهان نيروهاي ويژه ارتش، اين پنگوئن مدال خود را دريافت كند. اين پنگوئن در عين ناباوري در گارد سلطنتي نروژ موفق به دريافت مدال افتخار و درجه سرهنگي شد. اين پنگوئن مغرور طي مراسمي جالب ، از گارد زيردست خود ديدن كرد و جالب تر اينكه تمام افراد گارد به حالت وظيفه به وي احترام گذاشتند.
اين پنگوئن كه نامش نيل الاو است در سال 1972 در ارتش نروژ به صورت رسمي پذيرفته شد و به عنوان سمبل خوش شانسي به دليل اعتقادات مردم نروژ نسبت به اين پرنده به استخدام اين ارگان درآمد. اولين منصب اين پنگوئن به صورت تشريفاتي بود؛ اگرچه از همان ابتدا درجه سرجوخه گروه هاي سرنيزه دار گارد سلطنتي به وي اعطا شد. او چهار مرتبه از آن به بعد ارتقاي درجه يافت و اكنون به عنوان درجه دار كلنل يا سرهنگ كه يكي از بالاترين درجات گارد سلطنتي نروژ است، مشغول به كار است!
پنگوئن ها در بعضي از كشورهاي اروپا و در بعضي از فرهنگ هاي خاص به عنوان موجوداتي عزيز و مقدس يا بهتر بگوييم خوش يمن شناخته شده اند، به طوري كه در خود نروژ اين اعتقاد خرافي وجود دارد كه داشتن يك گردنبند با عكس پنگوئن به شخص مورد نظر شانس اعطا مي كند! به هر حال در روز مراسم اعطاي درجه به نيل الاو، تعداد زيادي از مردم، جمع شده بودند و اين بيشتر باعث گيج شدن خود نيل شده بود. در انتهاي مراسم، مدال وي به زور به بازوي چپش بسته شد! ژنرال اگيلن كه يكي از اعضاي مهم انجمن نظارتي گارد سلطنتي نروژ است مي گويد: درجه به اين مهمي را به وي اعطا كرديم، چون همگي در اين مدت ديديم كه وي بسيار بسيار منضبط و خوش اخلاق بود و در تمام كارها تمام تلاش خود را به كارمي بست تا بدون نقص آنها را انجام دهد.
اين پنگوئن، مدالي براي ارتباطات خوب و اجراي وظيفه كامل از دانشكده نظامي دريافت كرد و اين در حالي است كه چندي پيش توسط شهردار شهر از مجسمه وي در محوطه زندگي اش ، پرده برداري شد، ولي آيا اين ارتقاي درجه باعث مي شود كه وي كارهاي خود را از اين به بعد به طور كامل انجام ندهد؟
ژنرال اگيلن مي گويد: وي از اين به بعد مسئوليت سخت تري دارد و بايد در جبهه هاي واقعي، وظايف خود را انجام دهد. نيل الاو اكنون به همراه تعدادي ديگر در استراحت به سر مي برد. معلوم نيست كه آيا اين پنگوئن بااستعداد، باز هم ارتقاي درجه مي يابد يا نه؟ولي مشخص است كه وي بايد تمرينات سختي را براي موفق ترشدن پشت سر بگذارد. اين پنگوئن كه از نژاد پنگوئن هاي امپراتوري است طولي بيش از يك متر دارد و بسيار شجاع و باهوش است. اين پرنده اولين جانوري است كه وارد يكي از ارتش هاي انسان ها در جهان شده است. محل اصلي جشن و مراسم اهداي اين مدال به اين سرباز وفادار، در باغ وحشي در ادينبورگ- بعد از خروج از منزل يكي از سران ارتش- بود. تمام افراد ارتش در برابر اين كار سكوت اختيار كردند و تنها نظاره گر اعطاي نشان به اين پنگوئن زيبا بودند. اين مدال تنها به افرادي مهم مانند شاه  هارالد نروژي و تعداد كمي از مشاوران فني والارتبه ارتش اهدا شده است. به گفته ژنرال اگيلن تمام قضايا از سال 1961 - هنگامي كه گارد سلطنتي وارد ارتش شد- شروع شد؛ هنگامي كه پنگوئن هاي امپراتوري نيز به همراه اين گارد، وارد ارتش شدند. درسال 1972 از ميان آنها پنگوئني به نام نيل الاو به درجه سرجوخه دوم رسيد و رسما وارد ارتش شد. در سال 1982 او سرجوخه اول شد،  در سال 1987 وي در عرض 5سال موفق به دريافت درجه گروهباني شد و در سال 1993 لباس افسري هنگ مربوطه براي وي دوخته شد!
به گفته راب توماس، مسئول نگهداري از نيل الاو، تمام پنگوئن ها با شنيدن اين خبر خوشحال شده اند و مسلما به فكر جانشيني خوب براي نيل مي گردند. وي اعتقاد دارد در نروژ دولت از پنگوئن ها در كارهاي مختلف استفاده مي كند و اين، هم به نفع انسان ها و هم به نفع پنگوئن هاي منزوي  است، چرا كه ما در اينجا با اين پرندگان رابطه خوبي داريم؛ ما با دست خودمان به آنها غذا مي دهيم و آنها براي ما به صورت جالب و ديدني رژه مي روند و تمام اينها اصلا به اين پرندگان ضرري نمي زند. پنگوئن ها اگرچه زياد به نظر مي رسند، ولي در معرض خطر هستند. به گفته دانشمندان فرانسوي، پنگوئن هاي مقيم قطب جنوب به تغييرات آب و هوايي بسيار حساسند و انتظار مي رود كه با تغييرات طولاني مدت در آب و هوا نسل آنها به خطر بيفتد. مدارك اين محققان حرفه اي مربوط به دهه 1970 ميلادي است كه در يك گرماي بي سابقه در اقيانوس جنوبي، تعداد اين پرندگان در گروه تحت نظر به سرعت كم شد.
تعداد آن پنگوئن ها در منطقه تري آدلاي در ايستگاه تحقيقاتي دامونت به دليل بالارفتن دما از منفي 3/17 به منفي 7 /14 سانتيگراد، به صورت ناگهاني 50 درصد كاهش يافت، اگرچه به گفته محققان انگليسي، با توجه به گرم شدن كلي زمين، موجودات اين تغييرات را مي پذيرند و تعداد پنگوئن هاي قطب جنوب كاهش چنداني پيدا نكرده است. افزايش دما در تري آدلاي كه در اوايل دهه 1980 اتفاق افتاد، دماي سطح آب دريا را افزايش و تعداد قطعات يخ هاي بزرگ دريايي را بشدت كاهش داد. كم شدن ميزان يخ هاي شناور دريايي رابطه مستقيمي با فراواني موجودات زيردريايي دارد كه خوراك ماهي ها و ماهي هاي مركب هستند و اين ماهي ها نيز غذاي اصلي پنگوئن ها هستند و بدين صورت اين زنجيره غذايي در حيات وحش به ضرر پنگوئن ها تمام مي  شود. كريستوفر باربراد و هنري ويرمسكريچ كه مشغول به فعاليت در موسسه زيست شناشي اتودبيل هستند، گزارش خود را در مجله علمي Nature اينگونه شروع مي كنند؛ در سالهاي با دماي بالاي سطح درياها، پنگوئن هاي امپراتوري، مشكلات زيادي در پيداكردن غذا داشتند و اين باعث افزايش مرگ و مير در ميان آنها مي شد. به گفته دانشمندان، مشكل زماني بدتر مي شود كه با آب شدن اين يخ هاي بزرگ، فاصله ناحيه شكار اين پرندگان با جوجه هاي ساكن روي يخ ها يا ساحل زياد شده و تغذيه آنها براي والدين مشكل مي شود. گزارش هاي محققان نشان مي دهد كه فعلا چند سالي است كه تعداد پنگوئن ها ثابت مانده است، ولي آنها در مجله Nature به اين مورد اشاره مي كنند كه پنگوئن هاي امپراتوري كه زيباترين پنگوئن هاي حيات وحش محسوب مي شوند، به تغييرات آب و هوا بسيار حساسند. به گفته محققان انگليسي خاطره گرم شدن منطقه تري آدلاي ديگر تكرار نخواهد شد و اگر هم بشود آن تلفات عجيب به دليل مقاوم شدن پنگوئن ها به وجود نمي آيد. به گفته
كيت رويد، از موسسه علمي زيست محيطي منطقه جنوبگان در انگلستان، با مدل هاي كامپيوتري مي توان اينگونه پيش بيني كرد كه يخ هاي شناور قطبي ديگر مثل دهه 1980 آب نخواهند شد و مشكلي براي پنگوئن ها به وجود نخواهند آورد. به گفته وي اين تنها پنگوئن هاي امپراتوري هستند كه به اين تغييرات بسيار حساسند و مشكل دارند. به هر حال اين گونه اكنون تحت نظارت سازمان WWF است. يكي از تحقيقات جالبي كه كارول  ولك روي اين پرندگان انجام داد، درباره خون آنها بود كه به اين جانوران اين امكان را مي دهد تا در هنگام شنا كردن طولاني، با كمبود اكسيژن رو به رو نشوند. در هنگامي كه جوجه ها از تخم بيرون مي آيند خونشان رقيق و آبكي است و به نظر مي رسد كه آنها كم خوني دارند و حركات فيزيكي زيادي نمي توانند بكنند، ولي بعد از گذشت چندين هفته از تولد، به صورت معجزه آسايي تعداد گلبول هاي قرمز آنها بسرعت زياد مي شود و هر چه بيشتر و بيشتر ميزان هموگلوبين خون بالا مي رود و هر روز آنها قوي تر مي شوند. به هر حال اين پرندگان دوست داشتني با داشتن نابغه اي به نام نيل  الاو در ميان انسان ها، اكنون در ميان جانوران حيات وحش براي خود جايگاه خاصي پيدا كرده اند. شايد روزي برسد كه پنگوئن ها حتي فنون نظامي را نيز بخواهند از ما انسان ها ياد بگيرند....

درخت عجيب
سرمد نمازي خواه- شايد تعجب كنيد، ولي نام اين درخت هيچ ربطي به ميوه و چهره اش ندارد و اسم درخت خيار براي اين گياه در حال انقراض، اسمي نامانوس به حساب مي آيد.
اندازه اين درخت تا 30متر هم مي رسد، اندازه برگ هاي بزرگ آن نيز از 10سانتيمتر تا۲۴متر در طول و نصف اين اندازه در عرض بوده و نوك برگ هاي آن تيز است.
پوست اين درخت زيبا، به رنگ قهوه اي-سبز است كه روي آن برجستگي هاي پولك مانند وجود دارد. گل هاي زرد رنگ اين درخت به صورت تك و تنها و به اندازه۶ تا۸سانتيمتر در مي آيند. هر گل 6گلبرگ ، بي نهايت پرچم و مادگي دارد. ميوه اين درخت شبيه مخروط است و اندازه اي در حدود 3 تا۸سانتيمتر دارد. دانه هاي داخل ميوه نيز پرتقالي رنگ هستند.
زيستگاه ها و تعداد
اين درخت در ايالات متحده در مناطق نيويورك و اوهايو، جنوب آركانزاس، لوئيزيانا و جورجيا قرار دارد. در كانادا تنها در جنوب غربي انتاريو وجود دارد. 16قسمت در اين استان داراي اين درخت هستند كه تنها در 9قسمت، اين درخت موفق به توليد نسل بعدي خود شده است!
در سال 1984 يك افزايش تعداد ميان اين درخت ها به وجود آمد؛ وقتي كه از
۹ گروه شناخته شده در 9 منطقه متفاوت۳، گروه شروع به باززايي كردند و آخرين آمار در سال 2001 نشان مي دهد در۱۵منطقه شناخته شده تعداد۲۲۶ درخت خيار وجود دارد. جزئيات بررسي شده در سال 1984 نشان دادكه منطقه نياگارا بيشتر از حد انتظار داراي درخت خيار است و تمام اين درخت ها به صورت اتفاقي در املاك شخصي رشد كرده اند.
نيمي از 8 منطقه حاضر در هالديمند- نورفولك نيز دوباره شروع به توليد نسل كرده اند. در ضمن تنها يك مكان در منطقه پارك حيات وحش بين المللي لانگ پوينت پيدا شده كه درختي دارد و در مناطق خصوصي نيست!!
درخت خيار نياز به خاكي نمناك و قوي- از لحاظ موادمعدني- و مملو از نمك هاي اسيدي دارد. اين درخت از درخت هاي مقاوم محسوب مي شود و نياز دارد كه در ميان درختان و گياهان ديگر در جنگل هاي كم درخت زندگي كند. توليد نسل تنها در مناطقي اتفاق مي افتد كه داراي نورخوبي باشند.
زيست شناسي گياه
گل هاي زيبا و حساس اين درخت در اواخر مي شكل مي گيرند. سوسك ها به عنوان اصلي ترين گرده افشان ها محسوب مي شوند. پراكندگي دانه درخت نيز اغلب توسط پرندگان و در مسيرهاي كوتاه و نزديك به درختان والدين انجام مي شود.
تهديداتي براي انقراض
مناطق و زمين هايي كه اين درخت در كانادا در آن زندگي و توليد نسل مي كند، بشدت به دلايل مسائل كشاورزي و ايجاد زمين هاي زراعي، درحال تخريب است. با پاكسازي اين مناطق از درختان و گياهان ديگر، مرزهاي زندگي اين گياه كم شده است. از ريشه در آوردن اين درخت توسط كارگران شهرداري بشدت نسل آن را در كانادا تهديد مي كند. اين درخت به كندي توليد نسل مي كند و نياز به جنگل هاي باز براي حفظ بقاي خود دارد و بتنهايي و به سرعت از بين مي رود.
مراقبت
درخت خيار تحت حفاظت پروژه گونه هاي درحال خطر دولت كانادا قرار دارد. اين درخت در سال 1987 تحت برنامه گونه هاي در حال خطر محلي در اونتاريو تحت مراقبت شديد قرار گرفت. قوانين، اين اجازه را به زيست بان هاي محلي مي داد تا براي حفظ اين درخت از قوانين و جريمه هاي دولتي نيز استفاده كنند. برنامه هاي فراواني براي حفظ بقاي اين درخت انجام شده است كه مي توان به تعدادي از  آنها اشاره كرد.
برنامه بازيابي استراتژيك: طرح اين برنامه در مارس سال 2003 ارائه شد. مجلس دولتي اونتاريو به عنوان طرحي محيط زيستي، اين طرح را داد تا قوانيني براي حفظ اين درخت وضع شود. در طرحي به نام اهداف گياهي حتي تصميم به جابه جايي اين درختان به قسمت هاي جنوبي تر اونتاريو گرفته شد كه هنوز به حال اجرا درنيامده است. دولت هزينه هايي نيز در زمينه شناخت بيشتر اين درخت به صورت علمي صرف كرده است. ممنوع كردن ورود به محوطه تعداد درخت هاي باقيمانده و حفاظت دانه به دانه از درخت ها نيز از برنامه هايي است كه در آمريكاي شمالي در حال اجراست. افزايش تعداد درخت هاي هر منطقه به 50عدد، اصلي ترين و آخرين آرزوي گروه هاي محافظتي است تا شايد بتوان از انقراض اين گونه منحصر به فرد و زيباي گياهي جلوگيري كرد.

رودخانه هاي آلوده
رودخانه ها و زمين هاي اطراف آنها، مناطقي بسيار مهم در حيات وحش محسوب مي شوند. آب رودخانه ها خود به تنهايي محيطي بزرگ براي زندگي جانوران و گياهان فراواني است كه توسط انسان ها آلوده مي شود. زمين هاي اطراف رودخانه ها نيز ميزبان جانوران زيادي مانند سموردريايي، مرغ ماهيگير و سنجاقك ها و بسياري از گياهان زيباي جهان است. بين سالهاي 1985 تا 1990 بشدت طول رودخانه هاي پرآب و مهم در انگلستان و ولز كاهش يافت و اين در حالي بود كه طول رودخانه هاي اضافي و غيرمهم افزايش مي يافت. از سال 1990 اين وضعيت دوباره به سمت خوب شدن پيش رفت، آژانس محيط زيست انگلستان طي گزارشي اعلام كرد كه سطح آب اين رودخانه به اضافه طول آن بيشتر شده است. ميزان دقيق اين بهبودي در طول رودخانه 7/10 درصد است.
آلودگي رودخانه ها
منابع زيادي براي آلوده شدن رودخانه ها وجود دارد. مهمترين آنها را مي توان مازاد توليدات و كارخانه ها و سموم حاصل از كشاورزي دانست. نتايج حاصله نشان مي دهد كه مواد نگهدارنده كه در مواد شيميايي استفاده مي شوند باعث آلودگي آب رودخانه ها براي زماني هاي طولاني مدت مي شوند.
اين سموم بسيار كشنده اند، به عنوان مثال يك ليتر ماده حشره كش باعث مرگ هزار ماهي در رودخانه گالون در منطقه نورفولك شد. آلودگي دائمي و فشرده توسط انسان در يك منطقه، بسيار خطرناك تر از آلودگي هاي پراكنده است.
در طول دهه 1950، تعداد بسيار زيادي از سمورهاي آبي توسط مواد ضدعفوني كننده ريخته شده در آب، از بين رفتند.
باران هاي اسيدي
قطره هاي باراني كه از آسمان مي آيند گاهي در طول مسير رسيدن به سطح زمين، از هواي آلوده رد مي شوند و مواد
آلوده كننده و سمي را به خود جذب مي كنند. اصلي ترين گازهاي آلوده كننده كه جذب قطره هاي باران مي شوند دي اكسيدسولفور و اكسيدنيتروژن هستند كه از سوخت هاي مصرفي انسان به وجود مي آيند. اين گازها در آب باران به صورت اسيدنيتريك و سولفوريك شكل مي گيرند. در روي زمين اسيد مايع آثار زيادي دارد. اين آب مي تواند مواد خطرناكي مثل آلومينيوم را جابه جا كند. اين اتفاقات شايد در خاك ساكن به نظر بي ضرر برسد، ولي به زندگي جانوران و گياهان، ضررهاي جبران ناپذيري مي زند. مثلا در درياچه ها و رودخانه هاي كوچك، آلومينيوم قادر است كه موجودات كوچك وماهي ها را به سرعت از بين ببرد. بسياري از كارخانه ها نيز محصولات خود را به صورت مستقيم در آب رودخانه ها مي ريزند كه جداسازي آنها از آب تقريبا غيرممكن است. البته تعدادي از صنايع سنگين در جهان با جريمه هاي سنگيني روبه رو خواهند شد، اگر بخواهند مازاد و اضافه محصولات خود را در آب رودخانه ها بريزند، چرا كه اين محصولات براي خود انسان ها نيز ضرر دارد. در هنگامي كه كشاورزان كودهاي شيميايي خود را در محيط زيست رها مي كنند با ورود آنها به آب رودخانه ها، ميزان اكسيژن آب بشدت كاهش مي يابد. مرگ 10هزار ماهي در رودخانه سورن در سال 1985 به دليل رهاسازي مواد شيميايي يك مزرعه كشاورزي به وجود آمد. اين مواد شيميايي كم كم به بالاتر از مرز قابل قبول درآب مي رسند و به صورت موادعادي در آب به منابع نوشيدني انسان ها نيز راه مي يابند. عده اي اعتقاد دارند كه ميزان نيترات بالا در آب، كم كم به مسئله اي عادي براي بعضي كشورهاي اروپايي تبديل شده است. با بالا بودن ميزان نيترات آب به بيش از
50 ميلي گرم در هر ليتر، رشد بعضي از جلبك ها و علف هاي هرز بسيار زياد مي شود كه هم باعث كم اكسيژني آب و از بين رفتن كيفيت آب شده و هم باعث مرگ زياد ماهي ها مي شود. آبهاي معدني گير افتاده و فاسد شده نيز ميزان بالايي از مواد شيميايي آلوده كننده را به وجود مي آورند. بسياري از فلزات خطرناك مثل آهن، آلومينيوم، قلع، سرب و كلاميوم از معدن يابي هاي بشر به آبهاي زيرزميني و بعد رودخانه ها راه پيدا كرده اند. آبهاي معدني خطرناك در ولز يك مسئله بسيار مهم و مشكل ساز براي دولت اين كشور شده است. فسفر حاصل از فاضلاب ها نيز يكي ديگر از مشكلات مهم در آلودگي ها است. اين ماده از مواد پاك كننده حاصل مي شود و به مدت زيادي در آب رودخانه ها باقي مي ماند و باعث از بين رفتن اكسيژن مفيد و باارزش آب مي شود. اكنون برنامه هاي زيادي وجود دارد تا آب رودخانه ها را از فسفات به سرعت پاك كنند. مردم بي ملاحظه نيز به نوبه خود مي توانند با ريختن موادي مثل رنگ و روغن موتورهاي مصرف شده در آب رودخانه ها، آلودگي ايجاد كنند.
محافظت از رودخانه ها و درياچه ها
هم دولت انگلستان و هم اتحاديه اروپا به آلودگي رودخانه ها اهميت ويژه اي داده اند.
محافظت از رودخانه ها و ايجاد كيفيت در آب توسط قوانين مختلفي اجرا مي شود. اولين قانون براي محافظت از رودخانه ها در سال 1388 ميلادي در انگلستان وضع شد.
مهمترين قانون قرن در مورد رودخانه ها ، در سال 1991 به نام برنامه حفاظت منابع آب وضع شد. در اين برنامه اتحاديه محيط زيست به كمك پليس به حفاظت از رودخانه ها مي پرداخت و مراقب ماهيگيران، سواحل و كشتيراني و ميزان موجودات رودخانه ها بود. اتحاديه محيط زيست به تمام كارخانه ها برنامه هايي داد تا بي برنامه ميزان بالايي از مواد آلاينده را به درون آب نريزند. هر كس به نوبه خود اكنون موظف است تا آلودگي آب رودخانه ها را گزارش دهد و هر كس به سهم خود بايد آلودگي را كمتر و كمتر كند.

سفر و طبيعت
خبرسازان
دخل و خرج
در شهر
درمانگاه
علمي
شهر آرا
|  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  درمانگاه  |  سفر و طبيعت  |  علمي  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |