دوشنبه ۱۴ شهريور ۱۳۸۴
تشويق عمومي براي سلامتي
ورزش همگاني
000735.jpg
جهانگير كوثري
ورزش همگاني در جستجوي راههايي براي تشويق طراحي و ايجاد امكانات ورزشي در كشور است. تحرك عمومي مردم در زمينه هاي مختلف ورزشي به رشد سلامتي جسمي و روحي نيز كمك خواهد كرد. تعريف ورزش همگاني در مقابل ورزشهاي مدرن كه در بازيهاي المپيك و جهاني انجام مي شود، چيزي جز فراهم نمودن امكانات اوليه و ابتدايي براي مردم عامي نيست. راه رفتن در يك فضاي مناسب، دويدن در يك مكان هموار و حتي نرمش كردن در فضاي خانه و پاركها مي تواند در اين تعريف بگنجد. ورزش همگاني را ابتدا از ورزشهاي پايه آغاز مي كنند و با عموميت بخشيدن به آن و حتي تبليغات روي آن ترغيب عمومي مي كنند تا توجه عام به سمت ورزش معطوف شود. بحث امروز را به ورزش و ورزش همگاني اختصاص داديم تا به تفاوت هاي آن با ورزش حرفه اي پي ببريم.
ورزش همگاني، يك جنبش، كوششي جمعي و منظم است براي تصحيح، تغيير يا توسعه كمبودهايي كه در نظامهاي اجتماعي وجود دارد و شهروندان به طور داوطلبانه در آن جنبش شركت مي كنند. ورزش همگاني، وظيفه ارتقاي رفاه و آسايش تمام شهروندان و همچنين تعليم و تربيت آنها را عهده دار است. ورزش همگاني با سياست  ورزشهاي جامع ارتباط دارد، هدف ورزش همگاني كوشش براي رواج دادن ورزش بين تمام اقشار جامعه است كه اين كار آثار بهداشتي، اجتماعي، تعليم و تربيتي و توسعه فرهنگي دارد. ورزش همگاني نماد يك سياست براي ورزش است كه به فراهم كردن بهترين فرصتهاي ممكن براي بيشترين تعداد مردم، تحريك شركت كننده هايي با سطوح عملكرد مختلف _ نسبت به ورزش تأكيد وافر دارد.
اصطلاح ورزش همگاني يك شعار است و درصدد تشويق عموم براي اظهار كردن و شركت در ورزش همچنين دعوت از آنان براي تلاش در جهت فراهم كردن فرصت ها براي همه مردم است. اين امور بايد به شكلي تدوين و طراحي شوند تا هر شركت كننده با بلند همتي و توانايي هاي خود، حق قهرمان شدن را داشته باشد.
امروزه نزديك به پنجاه رشته ورزشي در جهان بخوبي شناخته شده است، اين ورزشها بازيهاي المپيك در سطح جهاني تا دويدنهاي آرام روزانه فردي را شامل مي شود. آيا اين دويدنهاي آرام يا راه رفتن نوعي ورزش است؟ پيش از آنكه ورزش همگاني براي اولين بار تعريف شود مفهوم ورزش كم و بيش با ابهام همراه بود. پيشتر، ورزش شامل فعاليت هايي بود كه نوعاً طبيعت رقابتي و مسابقه اي داشتند.
به هر حال دويدن تا جايي كه به ورزش دو و ميداني، فوتبال، راگبي، يا شبيه به اينها ارتباط نداشته باشد، ورزش نيست و به صورت يك تمرين بدني باقي خواهد ماند. به نظر مي آيد هر زمان ما درباره ورزش صحبت مي كنيم، تنها تمرينات جسماني در ورزشهاي سازمان يافته، داراي قانون و دستور العمل  را در نظر داريم كه تا زماني كه آنها را رعايت كنيم مي توانيم به بازي و مسابقه بپردازيم. ورزش سازمان يافته مي تواند به انواع مختلف تمرينات بدني، حركات و رفتار تقسيم شود. هيچكس نيست كه نتواند پايه هاي يك حركت را انجام دهد. ورزش را مي توان در چهار گروه تقسيم بندي كرد:
الف _ بازيها و ورزشهاي رقابتي
ب _ فعاليت هاي در فضاي باز
پ _ حركات ظريف و زيبا
ت _ فعاليت براي آمادگي جسماني
بدنبال اين دسته بندي واژه هاي تربيت بدني و تفريحات سالم رواج پيدا كرد. در منشور اكثر كشورهاي جهان آمده است كه هر انساني حق اساسي براي دسترسي به تربيت بدني و ورزش را دارد. چيزي كه براي رشد و توسعه شخصيت او ضروري است.
منشورها تصريح مي كنند كه آزادي براي رشد جسماني و فرهنگي و قواي روحي از طريق تربيت بدني و ورزش بايد از دو جهت نظام آموزشي و ساير جنبه هاي زندگي اجتماعي تضمين گردد و هر فرد بايد بر طبق سنت ملي ورزش خود، براي پرداختن به تربيت بدني و ورزش توسعه آمادگي جسماني در رسيدن به سطوحي در موفقيت فرصت هاي كافي داشته باشد كه موفقيتي مبتني بر توانايي هاي اوست.
حقيقت و واقعيت اين است كه حركت جهان ورزش، به طور مستقيم تحت تأثير اصلي ارزش سرگرم كنندگي ورزش است.
اين چيزي نيست كه ما مي خواهيم. ما نمي خواهيم مردم جهان تماشاچي ورزش باشند، بلكه ما مي خواهيم مردم جهان همه ورزشكار باشند. متعادل كردن ورزش در بين اقشار جامعه از وظايف مهم دولت هاست.
ورزش در سالهاي اخير به نحو فزاينده اي، نهادي شده است، چرا كه اكثر كشورها نظام هايي از فعاليت هاي ورزشي را ايجاد كرده اند كه مشتركاً توسط دولت و سازمانهاي داوطلب اداره مي شود. اين نظام، كه منبع عظيمي از كاركنان ايثارگر داوطلب را در اختيار دارد از نظر تعداد، احتمالاً بزرگترين جنبش مشاركتي است.
بين ۱۵ تا ۷۰ درصد جمعيت هر كشور به طور منظم در يكي از رشته هاي ورزشي فعاليت دارد، شمار افراد مشاركت كننده در اين امر در جهان بالغ بر يك بيليون نفر برآورد مي شود.
برخي اين نيروي عظيم را كه در انبوهي از باشگاهها، اتحاديه ها و فدراسيونهاي ورزشي در سطوح محلي، منطقه اي، ملي و بين المللي گرد آمده اند، تكيه گاهي مي دانند براي دموكراسي در عمل و ارائه دهنده فرصتي به حساب مي آورند براي جوانان تا معني كثرت گرايي دمكراتيك را دريابند. هنوز راه درازي در پيش است تا دسترسي به ورزش در عمل تبديل به حقي همگاني شود.با اين وجود امروزه ورزش به رغم اختلافات و نابرابري ها ،بيش از پيش دمكراتيك شده است. ورزش كه روزگاري فعاليتي نخبه گرايانه بود، اكنون بدل به پديده اي توده اي شده است كه، اگر در مقاصد اجتماعي صحيح از آن بهره برداري شود مي تواند توسعه فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي را با خود متحول كند.
000747.jpg
ورزش سنتي و ورزش نوين
بازيهاي توأم با تقليد و توهم، نويد دهنده هنرهاي سرگرم كننده بودند ليكن ورزش ريشه در بازيهاي جسمي، به ويژه بازيهاي رقابتي دارد و بايد به گفته رنه ماهو دبير كل پيشين يونسكو، آن را «فعاليت آزاد و بي نظرانه مردماني آزاد» دانست. در غير اين صورت عنصر بازي از ورزش رخت برمي بندند. ماهو ورزش را تجسم نوين سنت شواليه گري دانسته و اعلام كرده است: «ورزشي كه شباهت به كار داشته باشد ورزش نيست.»
رونق اخير در رقابت درجه يكها، كه به زيان ورزش آماتوري صورت گرفته (و خود مفهومي است كه از منشور المپيك ناپديد شده است)، اين ترس را به وجود مي آورد كه مبادا بعد «بازي» ورزش به فراموشي سپرده شود و ورزش رقابتي تبديل به چيزي كاملا حرفه اي گردد.
جنبه سرگرمي و لذت ورزش، براي ورزشكاراني كه دچار قيد و بندهاي روشهاي آموزشي جديدند، از ميان رفته و بدين ترتيب ورزش در حال تبديل شدن به اعمال شاقه است. برخي ورزش را مبهم، نيمي كار نيمي بازي، «كار آميخته به بازي» يا «بازي سخت كوشانه» مي دانند. برخي ديگر ورزشها را تا آنجا بازي مي دانند كه به خاطر خودشان انجام گيرد. اما اين بي غرضي، در اين دوراني كه چهره هاي برجسته ورزشي از پوشش تلويزيوني وسيعي برخوردار مي شوند و دستمزدهايي سخاوتمندانه مي گيرند تا چه اندازه مي تواند وجود داشته باشد؟
ورزشها و بازيهاي سنتي موضوعي ديگر است. اين ورزشها و بازيها كه نمادهاي پرمعناي ميراث سنتي جوامع اند، بخشي از كليتي فرهنگي هستند كه خود شكلي از بيان و وسيله اي براي تنظيم و ساماندهي اند.
ارزشهايي كه اين ورزشها و بازيها دارند و شگردها و مهارتهايي كه مي طلبند غالبا با ارزشها و شگردها و مهارتهاي ورزشهاي نوين، اگر نگوييم در تضادند دست كم بايد بگوييم به كلي تفاوت دارند. اين ورزشها و بازيهاي سنتي كه اكثر قريب به اتفاق آنها در چهارچوبي غيررسمي و غيرنهادي صورت مي گيرند، بازتاب هويتهاي فرهنگي فردي و جمعي و نيز، عواملي پراهميت در توسعه فرهنگي اند.
بازيهاي ملي و منطقه اي مردمي (به استثناي مواردي معدود) در بسياري از كشورها كم كم محبوبيت خود را از دست مي دهند و چنين مي نمايد كه اين امر فرايندي برگشت ناپذير است. برخي از ناظران كار را بدانجا كشانده اند كه پيش بيني مي كنند فرهنگ بازي در جهان، هر چقدر هم كه غني و متنوع باشد، محكوم به نابودي است _ گيريم كه برخي از صورتهاي فسيل شده آن به عنوان فرهنگ توده حفظ شوند _ و جاي خود را به فرهنگ ورزشي سالم سازي شده، استاندارد شده، و جهاني بسپارند كه جنبه اي درخشان از زندگي نوين شمرده مي شود.
باري، فعاليت جسمي بدان گونه كه در ورزش منعكس شده است راهي دراز بايد بپيمايد تا به ادعاي خود تحقق بخشد و بدل به فعاليتي همگاني شود كه از اعصار متمادي به نسلها منتقل شده است. برقرار كردن سيطره ورزش، بر هر رويكرد ديگري كه در سراسر جهان به فعاليت جسمي مي شود، به معناي اعلام سلطه مفهومي خاص از ورزش است _ ورزش، بدان مفهومي كه امروزه در جهان غرب متداول است.
با اين همه، بازيها و ورزشهاي سنتي بخشي از ميراث فرهنگي غير مادي بشريت اند. بدين سان، شايسته آنند كه در فهرستي توصيفي، به همان گونه كه كنگره بين المللي فعاليتهاي جسمي، ورزش و رشد كه در فوريه ۱۹۹۲ در نابئول (تونس) برگزار شد، به يونسكو توصيه كرده است، گنجانده شوند. اگر قرار است برخي ورزشها به عنوان فرهنگ مردم حفظ شوند، خوب است دست كم فهرستي از آنها در دست داشته باشيم.
كشورهايي كه بيش از همه در معرض جذب شدن به ورزش نوين (به ويژه فوتبال و تنيس) هستند، ممكن است كه هويت فرهنگيشان به تدريج تضعيف شود.
با اين همه، بسياري از رهبران كشورهاي در حال توسعه از اين مي ترسند كه، كوششهايي كه براي احياي بازيها و ورزشهاي ملي يا بازگشت به فعاليتهاي سنتي جسمي صورت مي گيرد چه بسا سبب شود كه جوانان آنها باز هم بيشتر در حاشيه قرار گيرند، چرا كه اين احيا و اين بازگشت مانع از دستيابي آنها به ورزشهاي نوين مي گردد كه از اقبالي جهاني برخوردارند و سرچشمه بي همانند غرور و حيثيت ملي اند. سياستهايي از اين دست، به گفته آنان در جهت معكوس گرايش به ادغام شدن و يكپارچه شدن عمل مي كند، چرا كه عملكردهايي فرهنگي را تقويت مي كنند كه ريشه اي ژرف در خاك قبيله دارند. جهان در حال حركتي توقف ناپذير به سوي پذيرش فرهنگي جهاني مي نمايد، كه در آن ورزش، همچون خود جامعه، چه بسا آنچه را كه از باب نيرومندي به دست آورده است از بابت معنوي از دست بدهد.
در نهايت تجربه ورزش رقابتي قلمرويي مهم براي همگان است. براي رشد اجتماعي الگوهاي درستي، انگيزش و عزت نفس اقشار مختلف يك جامعه و صلح و مشاركت و همزيستي مردم جهان. حتي در ورزشهاي سنتي قواعد و روشهايي وجود دارد كه ورزشكاران نسبت به حريف نيز احساس مسئوليت مي كنند و فلسفه حيات بشري را مشتركا مي آموزند.

نگاه امروز
ورزش هاي سنتي و بومي و محلي نهضت ورزشي در جهان
ورزش نهادي است مردمي كه مي تواند روش زندگي مردم را تحت تأثير قرار دهد. ورزش همگاني در معناي عام يعني مشاركت در فعاليت بدني، تمركز و حركت. ورزش و آثار و تبعات آن را مي توان در تمام زواياي زندگي جوامع انساني و به ويژه جوامع در حال رشد مشاهده كرد. ورزش منعكس كننده ارزش هاي مطلوب يك جامعه است. ورزش رفتاري اجتماعي است كه هسته اصلي آن را رقابت مبتني بر مهارت و استراتژي تشكيل مي دهد.
دامنه اين رفتار از كودك هفت ساله گرفته تا پيرمرد ۷۰ ساله به چشم مي خورد. ورزش به طور منظم يا غيررسمي اگرچه در مقياس رقابتي تعريف ناقصي از آن مي شود، اما زمينه اي بر ترويج و ايجاد انگيزش براي همگان است. ورزش همگاني در كشور خودمان چند سالي است كه نهادينه شده و براي اقشار مختلف مردم برنامه هاي كوتاه مدتي طراحي شده است. اگرچه اين برنامه ها در سطح كشور به طور همسان انجام نمي شود، اما تأثيرات مثبت آن را طي چند سال اخير در سطح محلات ديده ايم. بازسازي ورزش هاي بومي و محلي خود حركتي بود كه در پي آن شهرهاي مختلف و روستاهاي فراموش شده توانستند ورزش هاي بومي و محلي خود را دوباره بازنگري كرده و از دل آن فرهنگ سنتي خود را با همان ابزارها و شكل هاي بومي ارائه دهند. در ديگر كشورهاي پيشرفته در زمينه ورزش نيز برنامه هايي طراحي شده كه بتوانند ورزش هاي سنتي خود را همچنان حفظ و ارزش هاي فرهنگي آن را حفظ نمايند. برخلاف ورزش هاي مدرن يعني رشته هايي كه به المپيك راه يافته اند و در تمام جهان رواج دارند، ورزش ها و بازي هاي سنتي معمولا از عرصه محلي يا ملي خارج نمي شوند.
اين ورزش ها كه همانند موسيقي يا رقص هاي عاميانه، نشانه هاي هويت يك قوم هستند، جزو سنن فولكلور به شمار مي روند. قراردادن ورزش هاي سنتي در حوزه فولكلور ممكن است نتايج مثبت زيادي دربر نداشته باشد اما ثبات و حفظ آنها از نظر تاريخي معناي ديگري دارد. هنگامي كه از ورزش هاي سنتي سخن مي گوييم، مراد ورزش هايي است كه پيش از گسترش ورزش هاي سازمان يافته مدرن در سطح جهان وجود داشته اند.چرا كه اين ورزش ها از فعاليت هاي جسماني بشر سرچشمه گرفته اند.

ورزش
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
فرهنگ
هنر
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |