شنبه ۲۰ آبان ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره ۴۱۲۹ - Nov 11, 2006
گشتي در اطراف فيلم وقتي همه خواب بودند ساخته فريدون حسن پور
طواف آن كعبه نمادين
نيما سيروس كبيري
000771.jpg
طبيعت بكر، زيبا و قداست گونه شمال ايران در بسياري از آثار سينمايي حتي فراتر از مجموعه داستان فيلم و يا شخصيت هاي آن به چشم مي آيند. اما اگر اين امر صرفاً يك تصادف و يا خوش سليقگي در انتخاب لوكيشن و فضا باشد بي هيچ شكلي داراي ارزش هاي بصري و يا هنري نخواهد بود.
بسياري از آثار به اصطلاح جشنواره اي ما از اين موهبت الهي بهره برده اند و گاه حتي در مبهوت ساختن مخاطبان آن سوي آبي نيز موفق بوده اند. اما نماهاي دور و جذاب وقتي همه خواب بودند با شرايط و هدف ديگري شكل گرفته اند.
داستان ساده و در عين حال منسجم و روان فيلم بر بستري از معصوميت و لطافت كودكانه پيش مي رود و شخصيت بي بي نيز كه پيش از ايام پيري در ده به قابلگي مي پرداخته نيز به ارائه تصويري نمادين از او ياري مي رساند.
بزرگترين آرزوي او زيارت خانه خداست و به جاي مزد كارش از تمام خانواده هايي كه فرزندانشان را به دنيا آورده، دعاي شرفيابي به مكه را تقاضا نموده است اما مخالفت سازمان حج و زيارت به دليل كهولت سن زمينه ساز سفر نمادين او در دل طبيعت مي شود.
او سفر حج را با پاي پياده و همراهي دو كودك و يك پسر و دختر جوان آغاز مي كند و در اين ميان يك تعقيب و گريز جذاب نيز شكل مي گيرد. در فيلم نكات خلاقانه و تجربه شده اي نيز به چشم مي خورد. جدا از كار ارزنده سعيد شهرام كه موسيقي روياگونه و روحاني اثر را ساخته، نكته جالبي درباره حضور و عدم اين موسيقي نيز وجود دارد، به اين صورت كه با برداشتن هر باره سمعك از گوش بي بي موسيقي فيلم آ غاز و با دوباره قراردادنش در جاي خود موسيقي قطع مي شود.
كاربرد اين ترفند جالب هم معمولاً در بخش هايي از ماجراست كه فيلم از حال و هواي تمركز پرشكوه طبيعت خارج مي شود و دوباره اتفاقات داستان را پي مي گيرد. نوع تعقيب كردن طنزآميز مش كريم كه شخصيتي خشكه مقدس دارد نيز از ديگر موارد جذاب فيلم است.
ديالوگ هاي او، لجاجت بي دليل و سماجت عجيبش، ديد خوب كارگردان در پرهيز از تكرار مسير طي شده توسط تعقيب كننده، تقطيع هاي به موقع و برداشت هاي بلند ارزشمند و بي نظير از دشت هاي مازندران و مواردي كه همگي سفري خيال انگيز و پرحادثه را به تصوير مي كشد به قول شخصيت نصير نه راهي به سوي كعبه كه مسيري براي رسيدن به خود خداست.
دقايق پاياني فيلم و نماي استثنايي طواف آن كعبه نمادين برفراز تپه اي سرسبز، حسن ختام قابل توجه وقتي همه خواب بودند است.
اما ظاهراً بيش از همه كاراكتر مش كريم است كه در خواب به سر مي برد و در آن شرايط قصد دارد كه با اصرار، كفرآميز بودن عمل بي بي را اثبات كند اما پيرزن كه در لباس احرام همان شمايل نوراني مادر تمامي فرزندان ده را تداعي مي كند سنگ ريزه اي را به سمت مش كريم مي اندازد تا اينگونه او هم از ذات شيطاني و رفتار و سخنانش آگاه شود.
تبحر و توانمندي به يادماندني گلاب آدينه در ارائه شخصيت بي بي در كنار بازي متفاوت و سرشار از معصوميت محمدرضا فروتن در نقش نصير، نقاط عطف فيلم و فرازهاي عاطفي آن را به تصوير مي كشد و اگر نبود بازي روان و مؤثر صادق صفايي هيچكدام از بخش هاي مفرح اثر كه به دقت در فواصل معين جاي گرفته اند نيز ديده نمي شد.
وقتي همه خواب بودند بخش عمده اي از موفقيت خود را مديون حضور بازيگران حرفه اي اش است.معمولا در چنين نقش هايي از نابازيگر استفاده مي شود.حسن پور اما از محمد رضا فروتن كه بيشتر در مقام ستاره پول ساز مطرح است، در نقشي بهره گرفته كه سينماي جشنواره اي ايران عموما آن را به فردي عادي محول مي كند، يا گلاب آدينه نقش يك پير زن روستايي را چنان ايفا كرده كه تماشاگر او را در سيماي چنين كاراكتري كاملا باور مي كند.
فضا و نماهاي آكنده از زيبايي هاي خيره كننده طبيعت در فيلم فريدون حسن پور و نحوه قرارگرفتن دوربين و اجراي ميزانسن ها به نوعي مشابه برخي از آثار كيارستمي است. وقتي همه خواب بودند نقاط اشتراكي با رنگ خدا ي مجيد مجيدي  نيز دارد كه معصوميت رو دررويي آن كودك نابينا با اجزاء طبيعت را در اينجا نيز به گونه اي ديگر مي بينيم.
لحظاتي كه يكي از كودكان به شكايت نزد امامزاده مي رود، يا زماني كه نصير با لحن خاص خود از راه هاي احتمالي منتهي به مكه حرف مي زند و يا همياري تمامي كودكان ده براي كمك به اجراي نقشه سحر، همگي ابزارهاي بي پيرايه و ساده اي براي نمايش معصوميت و پاكي موجود در اثر هستند كه در نهايت با زيارت نمادين خانه خدا به نقطه اوج خود مي رسند.

زاويه ديد
رويكردي تازه
به سينماي جنگ
گروه ادب و هنر- سينماي دفاع مقدس از زمان شكل گيري، با نام چند سينماگر شاخص اين عرصه معنا و مفهوم يافته است. سينماي دفاع مقدس در اينجا يعني فيلم هاي حاتمي كيا، ملاقلي پور، درويش، شورجه، تبريزي و چند نام مطرح ديگر.
محدودشدن به اين نام ها، اين آسيب را معمولاً به همراه داشته كه هر گاه اين سينماگران به جاي فيلم جنگي خواسته اند در گونه هاي ديگر طبع آزمايي كنند، نفس هاي سينماي دفاع مقدس به شماره افتاده است؛ به طوري كه وقتي در نيمه دوم دهه هفتاد، فيلمسازاني چون ملاقلي پور و حاتمي كيا به جاي فيلم جنگي، آثاري چون نسل سوخته و ارتفاع پست را مقابل دوربين بردند، سينماي جنگ دچار يك خلأ كاملاً محسوس شد. به واقع در غيبت سينماگران شاخص اين عرصه، به ندرت پيش مي آمد كه فيلم قابل توجهي در اين ژانر ساخته شود.اين ميزان قائم به فرد بودن يك ژانر، شايد تنها در اينجا سابقه داشته باشد؛ اتفاقي كه بخشي از آن به برخي سياست هاي نادرست گذشته مرتبط است.
در گذشته برخي از مديران وقت سينمايي، حوزه سينماي دفاع مقدس را حياط خلوت چند فيلمساز شاخص اين عرصه مي دانستند و به انحاي مختلف از حضور ديگر فيلمسازان در اين عرصه جلوگيري مي كردند.
در يكي دو سال اخير اما، شاهد رويكردي تازه به سينماي دفاع مقدس هستيم. به عنوان مثال اين روزها دو فيلم دفاع مقدس كليد خورده كه كارگردانان شان قبلاً فيلم جنگي نساخته اند. محمدحسين لطيفي كه در سال هاي اخير سريال ها و فيلم هاي پرمخاطبي در ژانرهاي گوناگون ساخته است با روز سوم اولين فيلم جنگي اش را تجربه مي كند؛ فيلمي كه به گفته لطيفي با اين هدف ساخته مي شود كه تماشاگر انبوه داشته باشد. ديگر سينماگري كه اين روزها فيلمي جنگي را مقابل دوربين برده، مازيار ميري است. ميري پاداش سكوت را با مضمون جنگي كليد زده. كارگرداني كه پيش تر با فيلم هاي قطعه ناتمام و به آهستگي به سينمايي با مضامين اجتماعي و از نوع مخاطب خاص علاقه نشان داده بود، حالا فيلمي جنگي مي سازد.حضور توأمان سينماگران شاخص جنگ با فيلمسازاني تازه نفس، مي تواند خون تازه اي را در رگ هاي اين گونه مهم سينمايي به جريان اندازد.
با گذشت نزديك به دو دهه از پايان جنگ، اگر قرار است سينماي دفاع مقدس پويايي خود را حفظ كند، ناگزير از پذيرش فيلمسازان تازه به اين عرصه است؛ فيلمسازاني كه با حرف هاي تازه و متفاوت  مي توانند به رشد و اعتلاي اين سينما كمك كنند؛ كاري كه البته چند فيلمساز برجسته اين عرصه هم در اين دو دهه به انجام رسانده اند و همچنان حضورشان در اين عرصه مغتنم است.

نگاه
نگاهي به بازي نيكي كريمي در
چه كسي امير را كشت؟
كاراكتر پرتناقض
محدثه واعظي پور
000768.jpg
نيكي كريمي در چه كسي امير را كشت؟ نقش زني را بازي كرده كه در نگاه اول هنرمندي روشنفكر به نظر مي رسد. زني كه با زن هاي عادي و عامي تفاوت دارد و اين طور وانمود مي  كند دغدغه هاي ذهني خاصي دارد. هر چه فيلم پيش مي رود، متوجه مي شويم كه زيبا(نيكي كريمي) بيشتر از آنكه روشنفكر باشد، روشنفكر نمااست و تظاهر مي كند كه دغدغه هاي ذهني اش با زناني از جنس مرجان (مهناز افشار) فرق دارد. فيلم، زيبا را در خانه اش نشان مي دهد، فضايي خاص كه طراحي متفاوتي دارد و ويژگي هاي شخصيتي زيبا را نشان مي دهد. زيبا را برخلاف مرجان در حال كار كردن در خانه نمي بينيم و همين باعث مي شود در اوايل فيلم، احساس كنيم زيبا، زني هنرمند، روشنفكر و متفاوت است كه زندگي عاشقانه اش با امير(علي مصفا) به جايي نرسيده و او دچار پريشاني و بيماري رواني شده است.
هر چه قصه پيش مي رود، بيشتر متوجه مي شويم كه زيبا، آن طور كه وانمود مي كند نيست. نيكي كريمي براي بازي در اين نقش، گزينه مناسبي بوده. پيش زمينه ذهني مخاطب از او به عنوان بازيگر و فيلمسازي روشنفكر كمك مي كند تا سيماي زيبا به عنوان هنرمندي روشنفكر در ذهن تماشاگر چه كسي امير را كشت؟ شكل بگيرد. زماني كه قصه پيش مي رود و هويت واقعي زيبا فاش مي شود، اين تناقض به فيلم جذابيت مي دهد. كريمي به خوبي اين تناقض را در بازي اش نشان داده است. معصوميت غريب چهره زيبا قضاوت درباره او را دشوار مي كند، بازي كريمي هم به گونه اي است كه مخاطب را گيج مي كند و اجازه نمي دهد به سادگي درباره زيبا، رابطه اش با امير، حميد و دكتر قضاوت كند.
در فيلم، شوخي هاي جالبي با اين كاراكتر شده، يكي از آنها زماني است كه زيبا موقع گريه كردن دستمال كاغذي مچاله شده اش را روي ميزي مي اندازد كه پر از دستمال هاي مصرف شده است. صدايي خارج از كادر از او مي پرسد كه اين اثر تازه اوست؟ و همين سوال زيبا را به اين فكر مي اندازد كه روي فرم و رنگ دستمال ها كار كند و ... شوخي با ميزان هوش او هم جالب است. بازي در چه كسي امير را كشت؟ نشان مي دهد كه نيكي كريمي، هنوز هم بازيگر مستعدي است. بازيگري كه مي توان روي قابليت هايش براي بازي در نقش هاي تازه و متفاوت حساب كرد.
كريمي در اين سال ها نشان داده كه قصد دارد به صورت توامان در سينماي متداول تجاري و سينماي متفاوت حضور داشته باشد.

شهر تماشا
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
زادبوم
حوادث
بين الملل
فرهنگ و آموزش
سياسي
سلامت
شهري
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   بين الملل   |  
|  فرهنگ و آموزش   |   سياسي   |   شهر تماشا   |   سلامت   |   شهري   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |