يكشنبه ۱۷ دي ۱۳۸۵
راهبرد اصلي مديران موفق
حفظ كاركنان توانمند
008721.jpg
افشين فتح اللهي
منابع انساني در سازمان هايي كه به دورانديشي شهره اند از جايگاه رفيعي برخوردار است. در انديشه مديران اين سازمانها، نيروي انساني، دارايي راهبردي سازمان محسوب مي شود و از اين رو، توجه مديريت را سخت به خود معطوف كرده است. ديدگاه مديران اين نوع سازمانها كه آينده را نيز از آن خود ساخته اند، نسبت به مخارج امور كاركنان، ديدگاه هزينه اي نيست، بلكه سرمايه اي و آن هم از نوع سرمايه گذاري راهبردي است. بنابراين مي توان انتظار داشت كاركنان اينگونه سازمانها براي حركتهاي خلاق و دانش محور پرورش يابند. اين مقاله تلاش دارد كه با طرح برخي ديدگاه هاي ماتسوشيتا ، بنيانگذار و رهبر برجسته صنايع الكترونيك ماتسوشيتا و كيم وو چونگ مدير شركت دوو، نگرش هايي در مورد راهبرد توسعه منابع انساني پيش روي مديران ايراني قرار دهد.(1)
قبل از ورود به بحث لازم است نگاهي كوتاه به مفهوم راهبرد و توسعه در مقوله مديريت بيفكنيم. به اجماع و از روي مسامحه، به مجموعه تصميمات آينده ساز و حتي المقدور مانع از وقوع رويدادهاي نامطلوب آتي، راهبرد اطلاق مي گردد. به بياني ديگر راهبرد، مجموعه تصميماتي است كه اگر بدنه مديريتي سازمان به درستي آنها را اتخاذ نكند، براي دوره اي طولاني، آينده شركت با مخاطره مواجه مي شود، به طوري كه خروج از آن وضعيت اسفناك براي سازمان به سادگي مقدور نخواهد بود.
مفهوم توسعه در قلمرو مديريت منابع انساني به معني آموزش و پرورش همزمان منابع انساني است. مقصود از پرورش، آماده سازي پرسنل به گونه اي است كه سازمان را جزيي از وجود خود تلقي كنند و با تمام وجود در خدمت سازمان باشند تا نتايج فرآيندهاي سازماني مبتني بر محصولات دلساخته، شود. يعني تظاهر به كار رنگ ببازد و فعاليت هاي واقعي جايگزين آنها شود. با اين حال، راهبرد توسعه منابع انساني عبارت است از مجموعه تصميماتي كه در حوزه جذب كاركنان، كيفيت پرداخت ها، ترفيع كاركنان، كيفيت عملكرد و امور بازنشستگي بوسيله مديريت منابع انساني اتخاذ مي شود. سازماني داراي راهبرد توسعه منابع انساني است كه علاوه بر جذب بهترين كاركنان، قادر به حفظ آنها نيز باشد. مجله فورچون يكي از شاخص هاي ارزيابي عملكرد شركتها را، توانايي حفظ كاركنان توانمند مي داند.
مديران ژرف انديش به خوبي مي دانند كه سازمان يعني جمعي از كاركنان و بدون آن، سازمان وجود خارجي پيدا نمي كند. بنابراين حتي اگر بهترين راهبردهاي توليد، بازاريابي و مالي در سازمان به كار رود، ولي سازمان، فاقد راهبرد توسعه منابع انساني باشد، اين سازمان فقط در كوتاه مدت دوام مي آورد و در بلندمدت راه به جايي نمي برد. اگر سازمان فاقد راهبرد توسعه منابع انساني صحيح، در معرض غلتيدن به ورطه نابرابري ها قرار مي گيرد، كاركنان به جاي اينكه به بهبود كار در سازمان خود بينديشند، از امكانات آن (تلفن و فكس و...) براي جستجوي شغلي ديگر استفاده مي كنند و انگيزه هاي كاري رو به زوال مي گرايد و سازماني كه در آن انگيزه ها رو به افول باشد در واقع خود سازمان رو به افول است، چون چنان كه گفته شد سازمان بدون كاركنان معنايي ندارد. مديران منابع انساني سازمانها، در جهت سازمان دهي به راهبرد منابع انساني، در قالب اقدام مثبت بايد در قبال حركت هايي كه برابري را در سازمان به هم مي ريزد، موضع گيري سختي از خود نشان بدهند. متاسفانه در اكثر سازمان هاي ايراني نه تنها چنين موضع گيري هايي مشاهده نمي شود، بلكه كار مديران منابع انساني صرفا به تنظيم قراردادهاي پرداخت حقوق و دستمزد محدود شده است. روالي كه در دهه 1920 در عصر مديريت سنتي در غرب حاكم بود. اين در حالي است كه حوزه تصميمات راهبردي منابع انساني در عصر پسا مدرن به شدت گسترش يافته است. براي مثال در برخي از شركتهاي آمريكايي و اروپايي، با استفاده از ابزار بيوريتمولوژي، وضعيت فيزيكي، احساسي و روحي - رواني كاركنان از طريق واحد توسعه منابع انساني پيش بيني و براي روزهايي كه احتمالا كارمندان از وضعيت مناسبت فيزيكي، روحي و احساسي برخوردار نباشند، بدون اطلاع آنها، مرخصي (با حقوق) صادر مي شود تا كاركنان در منزل به استراحت بپردازند. اين يعني ارج نهادن به بزرگترين دارايي سازمان.
با توضيحات اخير، مشخص مي شود كه حوزه وظايف منابع انساني، در سازمان ها بسيار گسترده است. اما در سازمان هاي ايراني، واحدهاي منابع انساني كه اسم بزرگترين دارايي و عصاره سازمان (انسان) را يدك مي كشند، تقريبا جز واحدهاي منفعل سازمان محسوب مي شوند. بنابراين تحولي اساسي در اين واحدها اجتناب ناپذير است و مادام كه راهبرد توسعه منابع انساني به صورت كارآمد در سازمانهاي ايراني و بويژه سامانه عادلانه پرداختها (چيزي كه ديويس نظريه پردازد مديريت نيز بارها بر آن تاكيد كرده است) فعال نشود، انتظار افزايش بهره وري با مباحثي چون شش سيگما،TQM.... راه به جايي نخواهد برد.
البته اين نكته اساسي را نبايد از نظر دور نگه داشت كه مديريت منابع انساني سازمان، منصوب مديريت عالي سازمان است و انديشه رهبر اصلي سازمان در تمام تصميمات راهبردي سازمان سايه مي افكند و تا زماني كه انديشه رهبر سازمان تحول گرا نباشد، مديريت منابع انساني سازمان نمي تواند تحولي ايجاد كند. از اين رو، سازمان هاي ايراني نيازمند رهبراني خدمتگزار و تحول خواه در تمام حوزه هاي سازماني و خصوصا خواهان تحول در حوزه منابع انساني (موتور محركه سازمان) است تا بتوانند سازمانها را از اين رخوت و ركود كاري نجات دهند.
ماتسوشيتا، مدير و بنيانگذار شركت ماتسوشيتا الكترونيك كه محصولات برقي آن از شهرت جهاني برخوردار است در طول عمر مفيد و طولاني اش، تمام تلاش خود را صرف توليد كالاهاي با كيفيت متنوع و ارزان كرد تا بتوان ژاپني هاي فقير هموطنش را كه بعد از جنگ جهاني دوم در زباله هاي خيابان به دنبال غذا مي گشتند، از اسارت و دست و پا زدن در نيازهاي اوليه مادي برهاند و در اين مسير اعتقادات مذهبي اش، ايمان به خلاقيت و نيروي آفرينشي كه خداوند در همه انسانها به وديعه گذارده است و رسالتي كه در نجات مردم كشورش از طريق توليد كالاهاي با كيفيت و ارزان قيمت بر عهده گرفته بود باعث شد تا در اين امر موفق شود. او كه خود را عامي و كم سواد در مديريت مي داند و مديريت و شيوه هاي نظري و اجرايي خود را در 45 كتاب به جهانيان ارائه كرده است، آنها را حاصل كشف و شهودهاي زندگي و سير و سلوك كاري خود مي داند. بزرگترين هنر او انتقال اين انديشه ها به مديران و كاركنان زيرنظر خود و همدل كردن آنان با خود است. او در يكي از يادداشت هاي خود درباره انتقال فلسفه كاري خويش به همكارانش مي نويسد: آن اوايلي كه بعد از جنگ داشتيم رشد مي كرديم، روزي مديران من آمدند و ساختن نوعي بخاري برقي را به من توصيه كردند، آنها مي گفتند كه تقاضا زياد است و تنها يك شركت خارجي وارداتي و چند توليدي داخلي، آن را عرضه مي كند. من از آنها پرسيدم اين بخاري در بازار چقدر قيمت دارد؟ گفتند 14 ين. پرسيدم حقوق يك معلم در ژاپن چقدر است؟ گفتند 21 ين. گفتم ماتسوشيتا هرگز بخاري را كه يك معلم ژاپني نتواند بخرد توليد نخواهد كرد. اگر واقعا دلتان مي خواهد اين بخاري را توليد كنيد برويد و قيمت تمام شده آن را به 6 تا 7 ين برسانيد تا مصرف كننده بتواند آن را 8 تا 9 ين خريداري كند. اين فلسفه كاري من است، توليد ارزان براي همه مردم ژاپن. آنها انگيزه مند شدند اين كار را كردند و اين آغاز راه موفقيت بود. بنابراين تحول سازمانها در گرو انديشه رهبران خدمتگزار است.
وي در بخشي از يادداشت هاي خود مي نويسد كه ماتسوشيتا قبل از آنكه لوازم برقي بسازد، انسان مي سازد و تاكيد مي كند كه بزرگترين منبع ما در سازمان، منابع انساني ما است. همين نگاه به منابع انساني موجب مي شود كه وقتي شركت ماتسوشيتا الكترونيك، با شرايط نامناسب مالي مواجه مي شود، به جاي اينكه از حقوق و مزاياي پرسنل كم شود، از حقوق و مزاياي مديران سازمان كاسته مي شود و زماني كه قرار بود پاداشي پرداخت شود اين پاداش از رده پايين سازمان شروع مي شد تا انگيزه كاري كاركنان مضاعف گردد. همين وضعيت را در شركت سوني و انديشه مدير تحول آفرين آن (آكيو موريتا) نيز مي توان ديد.
اما اين وضعيت در كشور ما گاهي كاملاً برعكس اتفاق مي افتد به گونه اي كه تقريبا در اكثر سازمانهاي ايراني، مديران تازه وارد، در بدو ورود به سازمان به جاي شناسايي فرصت هاي رشد و سرمايه گذاري، سعي در كاهش حقوق و مزاياي پرسنلي و براي تحقق اصل پاركينسون در مديريت، به تعداد مديران زير مجموعه خود مي افزايند. جالب است همين مديران وقتي از عدم كارايي سازمانشان سوال مي شود، آن را به نبود فرهنگ كاري در ميان كاركنان نسبت مي دهند، آنان فراموش مي كنند كه يكي از وظايف اصلي مديران توسعه فرهنگ كاري در سازمان است و اصولا در مورد سازماني كه فرهنگ كاري ندارد، اولين فردي كه بايد بازخواست شود، مديريت سازمان است. بايد اذعان داشت كه واژه فرهنگ تبديل به بلاگردان مديراني شده است تا ناكارآمدي هاي خودشان را به نبود فرهنگ نسبت دهند. حتي يكي از مسئولان يكي از شركت هاي خودروسازي، دليل شعله ور شدن يكي از خودروهاي توليدي را به نبود فرهنگ صحيح استفاده از خودرو و دستكاري آن از سوي مصرف  كنندگان نسبت مي دهد. البته شكي نيست كه مشكلات فرهنگي در كشور وجود دارد اما نبايد مديران (چه در سطح خرد و چه در سطح كلان كشور) از اين واژه، براي سرپوش نهادن بر ناكارآمدي هاي خود استفاده كنند.
كيم وو چونگ مدير شركت دوو در كتاب سنگفرش هر خيابان از طلاست مي گويد: مردمي كه آرزو و هدف دارند فقر نمي شناسند، زيرا شخص به اندازه هدف هايش ثروتمند است. وي مي گويد شما به فلسفه زندگي نياز داريد. فلسفه خود او، خوش بيني، تلاش براي كسب فضيلت و احساس وطن دوستي براي رشد و سعادت كشورش، كره، بوده است.
بنابراين سازمان نيز به اندازه هدف هايش ثروتمند است اما هدفهايي كه صرفا پشت درهاي بسته پي گرفته نمي شود، بلكه كاركنان و مديران در كنار هم در فلسفه وجودي سازمان، آرمان مشتركي را دنبال مي كنند. به اين معني كه كاركنان نيز از اهداف سازمان به اندازه مديران مطلع هستند. چيزي كه در اكثر سازمانهاي ايراني اتفاق نمي افتد و خيلي از مديران، اطلاعات و رويدادهاي شركت را در اختيار كاركنان قرار نمي دهند. حتي در برخي موارد، وضعيت منابع انساني در سازمان آنچنان رو به وخامت مي رود كه علي رغم تمايل مديران براي تسهيم اطلاعات، انگيزه اي براي دانستن بين كاركنان به چشم نمي خورد.
كوتاه سخن اينكه، يك ريشه اصلي تمام معضلات و مشكلات سازمانهاي ما (چه دولتي و چه غيردولتي) فقدان راهبرد صحيح توسعه منابع انساني است كه اين منجر به نابرابري و بي عدالتي در محيط هاي كاري شده است. بر مديران است تا با الهام گرفتن از آموزه هاي مديريتي دين مبين اسلام و يا حداقل با الهام گرفتن از مديران غيرمسلمان (همچون ماتسوشيتا و...)، از طريق ارج نهادن به ارزشمندترين دارايي سازمان (كاركنان) راه اعتلاي كشور را به مراتب بيش از گذشته، سرلوحه برنامه هاي خود قرار دهند و مطمئن باشند، مادام كه سازمان راهبردي درست براي توسعه منابع انساني اتخاذ نكند و كاركنان سازمان را بي دليل ناراضي نگه دارد، عملي  كردن برنامه هاي پرزرق و برق همچون شش سيگما، EFQM و از همه مهمتر تحقق سند چشم انداز 20 ساله جمهوري اسلامي ايران، با هدف افزايش بهره وري در اقتصاد كشور، رويايي بيش نخواهد بود.

(1) برخي از مطالب مربوط به ماتسوشيتا و كيم ووچونگ از كتاب نقش دل در مديريت مرحوم دكتر كاشاني عضو هيأت علمي سازمان مديريت صنعتي اقتباس شده است.

نسبت به سال گذشته صورت گرفت
رشد 8 درصدي مقرري بگيران بيمه بيكاري
گروه اجتماعي- در طول هفت ماهه نخست سال جاري بيش از 200هزار بيكار در كل كشور از مزاياي مقرري بيمه بيكاري بهره مند شدند كه اين رقم نسبت به مدت مشابه در سال گذشته 8 درصد رشد داشته است.
به گزارش سايت رسمي سازمان تامين اجتماعي، احمد پايور، رئيس اداره بيمه بيكاري و تعهدات كوتاه مدت اداره كل امور فني بيمه شدگان سازمان تامين اجتماعي گفت: در حال حاضر 143هزار نفر از مقرري بيمه بيكاري استفاده مي كنند كه اين تعداد نسبت به مدت مشابه در سال گذشته 5/15درصد رشد داشته است. رئيس اداره تعهدات كوتاه مدت سازمان تامين اجتماعي، افزود: در بودجه سال 85 مبلغ سه هزار و۴۷۶ ميليارد ريال وصولي صندوق بيمه بيكاري پيش بيني و مصوب شده است كه با توجه به روند هفت ماهه نخست سال جاري برآورد مي شود مازاد اين رقم وصول شود. به گفته وي وصولي هفت ماهه نخست سال جاري نسبت به مدت مشابه در سال گذشته 27 درصد افزايش داشته است. با اين وجود براساس برآوردهاي صورت گرفته هزينه صندوق بيمه بيكاري تا پايان سال 85 به سه هزار و۸۶۰ ميليارد ريال خواهد رسيد كه در اين صورت تا پايان سال اين صندوق با حدود 400ميليارد ريال كسري مواجه خواهد شد، همچنين بررسي وضعيت اين صندوق طي سالهاي 84 و۸۵ بيانگر اين است كه هزينه ها در مدت هفت ماهه اول سال جاري نسبت به مدت مشابه در سال گذشته 22 درصد افزايش يافته است.

جدول اعداد (سودوكو) 258
008742.jpg
اعداد 1 تا 9 را در هر يك از سطرها و ستون ها و مربع هاي كوچك 3 در 3 طوري قرار دهيد كه فقط يك بار نوشته شود. پاسخ جدول را فردا در روزنامه ملاحظه خواهيد كرد.

دريچه
بردن كار از اداره به خانه
008718.jpg
آرش سيواني
هوا كم كم داشت تاريك مي شد، در اداره پشت ميزش نشسته بود و در حال اتمام كارهاي روزمره و عقب مانده خودش بود.
زنگ تلفن همراهش او را به خود آورد. صدايي از آن طرف خط مي گفت: مي دوني ساعت چنده؟ نمي خواي بياي خونه؟ تلفن را قطع و سريعاً پله هاي اداره را به سمت پاركينگ طي مي كند. پس از گذراندن مسافتي در ميان ترافيك شهر بالاخره به خانه رسيد. در طول مسير مرتباً به كارهاي عقب افتاده و روزمره خود فكر مي كرد و در منزل نيز مدام در فكر انجام كارهاي اداري خود غوطه ور بود.
چقدر كار عبث و بيهوده اي است كه انسان آنچنان بر مغز خود فشار آورد كه در اثر خستگي مفرط مغز از كاركردن سرپيچي و قواي ذهني فرسوده اش به طغيان سربردارد، به طوري كه هر كاري را كه انجام مي دهد فاقد نيرو و قدرت مي شود و يا آدمي موقعي كه ماشين فكرش نظم خود را از دست داده و در مغز خسته و دستگاه عصبي اش آثاري از خستگي مفرط ديده مي شود باز به كار ادامه بدهد، حفظ و نگهداري افكار خسته و تصوير خسته در ذهن خود پس از اينكه كار خود را شب هنگام ترك مي كنيد به كارايي صدمه مي زند، همان طور كه لباس خود را عوض مي كنيد ذهن خود را نيز تازه و خرم نگه بداريد. شما براي آماده شدن جهت كار روز بعد و سرحال و شاداب بودن بايد خوش بگذرانيد و اين خوشي را نيز در خانواده خود بجوييد و چنانچه شما تشويش ها و نگراني هاي اداري را با خود حمل كنيد و همراه با آنها وارد ناراحتي هاي مختص به منزل شويد، قادر نخواهيد بود خوشي و شادابي را براي روز بعد كاري كسب نماييد.
خانه اينگونه از افراد، ديگر يك خانه نيست زيرا به محض اينكه وارد خانه مي شوند شروع به فكر و طرح ريزي درباره برنامه هاي ديگر براي دادوستد بيشتر و پيداكردن راه هاي تازه ديگر براي پول درآوردن مي كنند. كسب درآمد خوب و لذت بخش است ولي تا جايي كه تبديل به يك جنون نشده و تا جايي كه توانايي بالا نگه داشتن سر خود را نداشته باشيم پيش نرود و اگر به جاي استراحت و تفريح فوراً به خاطر كسب درآمد بيشتر و بالاتر سرگرم كار شويم، قطعاً به طور دائم در حال خستگي، كوفتگي و گرفتگي به سر خواهيم برد. همسر مهرباني تعريف مي كرد: به ياد مي آورم شب پشت شب، ساعت ها بعد از نيمه شب مي نشست و روي دفاتر خود خم مي شد، مشغول فكركردن و ريختن طرح و برنامه و سيگار كشيدن بود. من صداي سرفه پرخراش او را مي شنيدم و از او با التماس تقاضا مي كردم از كار دست برداشته و به رختخواب برود تا سلامتي خود را نجات بدهد ولي او سرسختانه به لجبازي مي پرداخت. اوقاتي مي رسيد كه او بدون هيچ گونه تعارف به اطلاع من مي رساند كه التماس هاي من بي فايده است. اگرچه احتمال دارد دارايي اينگونه از افراد تا حد بسيار زيادي افزايش پيدا كند، ولي مسلماً از زندگي، خانواده و خوشبختي درون خانه محروم خواهند شد. زن و فرزندان شخص براي اين فرد بيگانه خواهند بود و هيچ وقت فرصت پيدا نخواهد كرد از اوقات فراغت خود لذت ببرد زيرا هميشه سرگرم فكركردن، طرح ريختن و كاركردن خواهد بود تا اينكه سرانجام اجل فرا رسد و عمرش به پايان برسد. توصيه هايي را مي توان براي اينگونه افراد داشت و عمل به اين موارد به عهده خود شخص خواهد بود.
بهتر است موقعي كه دفتر كار خود را ترك مي كنيد، كارهاي خود و تمام ناراحتي هاي دروني خود را نيز ترك كرده و فراموش كنيد و آنها را با خود به خانه نبريد. نگراني ها و ناراحتي هاي خود را به محلي كه در آن به تفريح و تفرج مي پردازيد، نبريد چرا كه در غير اين صورت چندان نفعي و يا هيچ نفعي از آن نخواهيد برد.
چه فايده اي دارد انسان كار روزانه خود را كه انجام گرفته، دوباره انجام دهد و فكر خود را در مورد آنها مشغول كند و از اينكه كارهاي عقب مانده و يا كارهاي مختلفي را انجام نداده اظهار پشيماني كند و يا در مورد اموري كه بايد انجام دهد پيش بيني هاي بي مورد انجام دهد. وقتي كه كار روزانه خود را به پايان رسانديد، رهايش كنيد و به ياد داشته باشيد يك روز كاري با فرا رسيدن شب به پايان رسيده. يقين داشته باشيد در حالي كه كارهاي خود را به انجام مي رسانيد بهترين سعي و كوشش خود را انجام داده ايد. رضايت خود را از كار ديروزتان حاصل كنيد، در اين صورت ديگر نيازي به آن نخواهد بود كه درباره اش نگران باشيد و در هنگام شب اظهار پشيماني كنيد.
برخي، انرژي خود را با راه دادن تشويش و نگراني به خود و ناراحت بودن درباره گذشته و اشتباهات و خطاهاي خود كه غالباً آنها را به انجام كار به نحو خوب و رضايتبخش، عاجز و ناتوان تلف مي كنند،كم نيستند.
عادت نگاه كردن به پشت سر، كشنده كارايي است، همچنان كه عادت زياد نگريستن به آينده زيان آور است. امروز روزي است كه در اختيار ماست. امروز را صرف زندگي كنيد و خود را از آن خلاص نماييد. وقتي شما در حالي كه جسماً و روحاً خسته ايد هنگامي كه به خانه خود مي رسيد بگوييد: اينجا مركز كسب نيرو و قدرت من است. اينجاست كه من قدرت توانايي و انرژي خود را براي فردا به چنگ مي آورم. در اينجاست كه من زندگي نو و جرأت نو به دست مي آورم. من نمي توانم اجازه بدهم در ايستگاهي كه بايد كسب نيرو كنم انرژي ام تمام بشود. در اينجاست كه ايده آل هاي من از نو صيقل زده شده و بلندپروازي هايم اصلاح مي گردد. در اينجاست كه اعتماد به نفس خود را مجدداً به دست مي آورم و اطمينان به خود حاصل مي كنم كه براي كار فردا آمادگي كامل دارم.
هنگامي كه ميز اداره و يا دفتر كار خود را در هنگام شب به طرف خانه هل مي دهيد نتيجه اش اين است كه يك مقدار زياد از انرژي گرانبهاي خود را كه مي توانيد صرف كارهاي باارزش بنماييد، از خود خارج مي سازيد و اين مقدار انرژي است كه فردا كم خواهيد آورد. چنانچه خود را خسته كنيد در زماني كه بايد استراحت و تفريح كنيد و بايد با خانواده و دوستان خود خوش باشيد و يا حتي اگر كار خود را با خود به بستر خواب ببريد تا شما را آزار دهد و نگرانتان سازد، در اين صورت صبح كه از خواب برمي خيزيد به جاي اينكه صددرصد فردي توانا و نيرومند و لايق و مشتاق به انجام كار روزانه خود باشيد، شخصي خواهيد بود كه از نظر روحي و رواني خسته هستيد و فقط 50درصد آماده براي كار است!
همين امشب هنگامي كه به خانه خود مي رويد، استراحت كنيد و انرژي گرانبهاي خود را تلف نكنيد. با مرور كردن كار روز و يا غصه خوردن درباره گذشته و فكر كردن درباره اينكه ممكن بود يك عمل ديگري و يا يك كار ديگري انجام مي گرفت و نتيجه آن بهتر از اين مي شد، خود را خسته تر نكنيد. وقتي كه به چنين كاري دست مي زنيد شما در واقع انرژي گرانبهاي بيشتر و وقت گرانبهاي بيشتري به مصرف مي رسانيد. چه فايده اي از اين كار عايدتان مي گردد؟! اگر مي خواهيد اعصابتان صدمه نبيند و در 40سالگي پير و شكسته نشويد، از همين امشب شروع كنيد. تلفن همراه خود را از بدو ورود به منزل خاموش و افكار خود را جز به خانواده خود، به هيچ چيز ديگري معطوف ننماييد.

اجتماعي
اقتصاد
انديشه
سياست
شهرآرا
موسيقي
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  شهرآرا  |  موسيقي  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |