اسلامي سيره در مدني جامعه نمودهاي
(ع)حسن امام ابهاماتعصر
معارف پيك
اسلامي سيره در مدني جامعه نمودهاي
مهمي و كليدي مباحث جمله از مدني جامعه و دين نسبت:گشايي جستار
و مخالفان و پيداكرده گستردهاي رواج ما كشور فرهنگي فضاي در كه است
و مدني جامعه همايش برگزاري.است نموده جلب بهخود را بسياري موافقان
.است دغدغهها اين به فرهنگي شيرازپاسخي در ديني انديشه
(ص)اكرم پيامبر روش و سيره بااشارهبه آن در نويسنده كه زير نوشتار
توافق از موشكافانه و دقيق تحليلي مخالفان ، و موافقان با برخورد در
جمله از است ، ارائهنموده خواننده به مدني ويژگيهاي با ديني ويژگيهاي
همشهري ازخبرنگار سپاس با كه ميباشد همايش اين شدهدر خوانده مقالات
آن به فرهيختهرا خوانندگان شما توجه مطلب ، ارسالاين جهت به شيراز در
.ميكنيم جلب
معارف سرويس
خلج مرادي محمدمهدي
واژهامر لحاظابداع به اصطلاحجامعهمدني كه نيست ترديدي
ميلادي هفدهم قرن بار اولين و ندارد تاريخديرپايي كه است مستحدثي
نامحكومت به كتابي در او.گرديد مطرح انگليسي فيلسوف جانلاك توسط
يا آئيني جامعه جاي به قراردادي جامعه مفهوم به حكومت اين از مدني
فلاسفه عهد نهدر آن از قبل در مفهوم اين و كرد ياد اشرافي جامعه
طريق بدين اسلامي ، درفلسفه نه و افلاطونيان نو نهعهد و يونان قديم
به واحدي ، مفهوم و معنا براساس اگر اين بنابر.بود طرحنشده
اسلاميباشيم و ايراني تاريخ درگذشته مدني جامعه پاي جاي تفحص
ويژگيهاي لحاظ به اما (1).ود-بـ نخواهد راهمان رفيق توفيق چندان
نظامهاي و انساني جوامع در را آن آثار و نمودها ميتوان مدني جامعه
كه شد متذكر بايد حال عين در.ديد نيز ميلادي هفدهم قرن از قبل سياسي
وجود گذشته جوامع در كه آنچه ميان مشترك نسبتا ويژگيهاي اين عليرغم
در مدني جامعه است ، مدني جامعه از امروزين عام دريافت آنچه و داشته
آن از كه است رفته كار به متفاوتي معناي به مختلف زمانهاي
.داشت اشاره زير معاني به جملهميتوان
و خانواده مقابل در ارسطويي انديشه در دولت مفهوم به مدني جامعه -1
.طبيعي وضع مقابل در اجتماعي قرارداد اصحاب انديشه در
كساني انديشه در ابتدايي جامعه مقابل در متمدن جامعه مفهوم به -2
جامعه تاريخ درباره عنوانگفتاري تحت كتابي در نرگسون آدام چون
(م.1767) مدني
هگل انديشه در دولت تكوين اوليه شكل مفهوم به -3
در اجتماعي و طبقاتي علائق و اقتصادي و مادي روابط حوزه مفهوم به -4
مدني جامعه -ماركس50 انديشه در آن پايگاه عنوان به و دولت مقابل
ومركز (ماركس انديشه طبق زيربنا حوزه نه) روبنا از جزيي عنوان به
در حاكمه طبقه هژمونيفكري يا ايدئولوژيك قدرت تشكيل
(2)انديشهآنتونيوگرامشي
در را رديابيموضوع است بهتر شد بالاگفته در كه همانطور اين بنابر
بر دين ، بزرگان سيره و اسلامي تاريخ جمله آن از بشريو تاريخ گذشته
.كنيم جستجو حاضر عصر در مدني جامعه قبول مورد ويژگيهاي امهات اساس
تنظيم و جامعه اداره اشكال از شكلي مدني جامعه ديگر تعبير به
بشري ، تجربيات طي در كه است بشري جماعات و اجتماع افراد ارتباطات
در را آن از نمودهايي اما است ، نموده چهره و يافته تشخص امروزه
جوامع و مختلف زمانهاي در طبعا و يافت ميتوان بشري تاريخ گذشته
واقع در.ميشود شامل را جامعهاي و زمان هر خاص فروع و اجزاء گوناگون
عقلاني -اساسيفلسفي و مهم مسئله يك بايدبه را امر اين از جستجو
يا و طبيعي و امريذاتي اجتماع به انسان آيارويآوري كه داد ارجاع
باره اين در مطهري شهيد مرحوم.است ناچاري و اضطرار ازسر و عارضي
باره اين در وي.نيست بيمناسبت اينجا در آن ذكر كه دارند بحثي
:مينويسند
انسانتحت اجتماعي زندگي كه مطرحاست قديمالايام از مسئله اين
شده اجتماعيآفريده انسان آيا است ، وجودآمده به عواملي چه تاثير
نهاد در و است آفريدهشده كل از جزيي صورت طبيعتابه يعني است ،
بلكه نشده آفريده يااجتماعي و هست؟ خود بهكل انسانگرايش
زندگياجتماعي كه است كرده رامجبور انسان بيروني جبر و اضطرار
كه است خودمايل اولي طبع حسب به يعنيانسان.شود تحميل او بر
است جمعي زندگي لازمه كه را تحميلي و بند و هيچقيد و باشد آزاد
به نيست قادر تنهايي به كه است دريافته تجربه حكم به اما نپذيرد ،
داده تن اجتماعي زندگي محدوديت به بالاجبار دهد ، ادامه خود زندگي
زندگي به را او كه عاملي اما شده ، آفريده اجتماعي انسان يا و است؟
منحصر عامل اضطرار لااقل و است ، نبوده اضطرار كرده وادار اجتماعي
نتيجه اين به خود حسابگري قدرت و فطري عقل حكم به انسان.است نبوده
بهره مختلف ازمراتب اجتماعيبهتر زندگي و همكاري و مشاركت كه رسيده
اين به مسئله پس.است كرده راانتخاب اينشركت رو اين از ميگيرد ،
اضطراري؟ يا طبيعياست؟ انسان اجتماعي زندگي كه است طرح قابل صورت سه
انتخابي؟ يا
زن خانوادگي زندگي قبيل از انسانها اجتماعي زندگي اول نظريه مطابق
خلقت متن در يككل از جزء يك صورت به زوجين از يك هر كه است ، مرد و
دارد وجود خود بهكل پيوستن به گرايش كدام هر نهاد در و شده آفريده
دو همپيماني و همكاري قبيل از اجتماعي زندگي دوم ، نظريه مطابق و
و ميبينند زبون مشترك دشمني مقابل در تنهايي به را خود كه است كشور
و مينمايند برقرار خود ميان ارتباط و همگامي و همكاري نوعي ناچار
كه است سرمايهدار دو شركت قبيل از اجتماعي زندگي سوم نظريه مطابق
بوجود صنفي يا كشاورزي يا تجاري واحد يك بيشتر ، سود تحصيل براي
و است ، انسان دروني طبيعت اصلي ، عامل اول نظريه بنابر.ميآورند
بنابر و است انسان وجود از خارج و بيروني امري دوم ، نظريه بنابر
بنابر.است انساني حسابگرانه و عقلاني نيروي اصلي ، عامل سوم ، نظريه
انسان طبيعت كه است عمومي و كلي غايت يك بودن اجتماعي اول ، نظريه
اتفاقي امور قبيل از دوم نظريه بنابر و است روان او سوي به بالفطره
بنابر و اولي غايت نه است ثانوي غايت فلاسفه ، باصطلاح و است عرضي و
(3)طبيعي غايت نه است فكري غايت نوع از سوم نظريه
ايهاالناس يا) حجرات سوره آيات13 به استناد با سپس وي
ان لتعارفوا قبايل و شعوبا جعلناكم و انثي و ذكر من خلقناكم انا
بشرا الماء من خلق هوالذي و) فرقان سوره 54(اتقيكم عندالله اكرمكم
نحنقسمنا رحمهربك؟ يقسمون اهم) زخرف آيه 32 و ( صهرا و نسبا فجعله
ليتخذ درجات بعض فوق بعضهم ورفضا فيالحيوهالدنيا معيشتهم بينهم
كه ميكند نتيجهگيري(يجمعون مما خير رحمهربك و سخريا بعضهمبعضا
و وانتخابي قراردادي صرفا نه است ، طبيعي انسانامري اجتماعي زندگي
اينمرحوم بنابر است بالطبع باصطلاحانسانمدني و تحميلي و اضطراري نه
قراردادي جامعه يك عنوان به جامعهمدني بهنام آنچه از گام يك مطهري
جامعه تشكيل و اجتماع به انسانهارا گرايش و مينهد فراتر پا يادميكند
آن اساس بر انسان فطرتيكه مينمايند ، قلمداد طبيعي و امريفطري دادن ،
او ميل و واحدبشري دينخواهي مبناي كه است واحدي آنفطرت و شده آفريده
ديني باجامعه تعارض در نه مدني جامعه بدينترتيب.ميشود واقع توحيد به
دفاعاز واقع در و است ديني انديشه مسير ودر بشري تجارب از محصولي كه
.خواهدبود انسان انسانيت از دفاع مدنيت ،
جامعهمدني عام ويژگيهاي بيان با آنيمكه صدد در مقدمه اين از پس
تنافي برعدم معصومان ، سيره و اسلام درتاريخ آن مباني و نمودها و
جامعه خصوصيات و ويژگيها اهم.نمائيم تاكيد (اسلام) ديني جامعه با آن
:داشت بيان ميتوان زير شرح به را مدني
محورهايوحدتبخش از يكي قانون جوامعمدني ، در:مداري قانون -10
اين چه هر و است گروههاياجتماعي و آحاد دافعتنازعات و جامعه به
يابد ، بيشتري وسعت آن شموليت دايره و باشد فراگيرتر و شاملتر قانون
اديان روح اساسا ميطلبد ، همزيستي به را فراوانتري انساني تجمعات
از ميتوان كه است واحد خداي پذيرش با زيرا است قانونگرايي توحيدي
از فراتر برابراقتدار در انسانها برابري بهعنوان قانون حكومت
منزله به توحيدي بهاديان كه وقتي خصوص به گفت ، انسانهاسخن خود
ظاهر به اديان و بيفكنيم ناماسلامنظر به واحد كل يك اجزايياز
مجوسيت يهوديت ، مسيحيت ، نامهاي با راكه انبياء تعاليم در متفاوت
اسم به منفرد آموزه و واحد حقيقت يك از اجزايي شدهاند ، شناخته..و
هر معاصر مردم پذيرش توانايي و زمان مقتضيات به بنا كه بدانيم اسلام
عصر در و شده عرضه آن از بخشي عصر ، آن مخاطب بشريت به پيامبري ،
به اعتقاد در كه زيرا (4)است رسيده تماميت و كمال به خاتم پيامبر
در خاطر به و دارند را خودشان خاص خداي خدايي ، هر پيروان خدايان ،
پيروان سوي از واحد قانون پذيرش و تفاهم امكان خدايان ، همنشستن عرض
.است منتفي گوناگون خدايان
تحت كه قرآن در دين از درتعبيري قانونگرايي و قانون به توجه
را خود خوبي استبه قانون با مرادف وكاملا است آمده شريعت عنوان
از (مائده -ومنهاجا 48 شرعه منكم جعلنا ولكل).ميسازد آشكار
تاسيس قوانين دسته دو به اسلام در قوانين كه داشت توجه بايد ديگرسو
يعني است اخير نوع از قوانين اين اكثريت كه ميشوند تقسيم امضايي و
گرديده ماخوذ پيامبران عصر جوامع سنن و عرف از برگرفته قوانين اكثر
پيامبران لذا و نبوده تعارض در پيامبران تعاليم روح با كه سنتي است ،
جمله از كه گرديدهاند آنها به عمل و پذيرش به مامور وحي طريق از
.نمود اشاره...و قصاص حرام ، ماههاي در جنگ حرمت به ميتوان
دارد ادامه
:پينوشتها
دكتر:به بنگريد مدني بهجامعه راجع شده داده تعاريف از اطلاع براي -1
ماهنامه ;ص 329 چاپسوم ، ني ، 1376 ، نشر سياسي ، بشيريه ، جامعهشناس حسين
.سعيدي هوشمند;و 9 صص 4 مدني ، جامعه درباره شماره 33 ، ميزگرد كيان ،
ص شهريور1376 ، اول شنبه شماره 1801 سلام روزنامه.مدني جامعه به نگاهي
.9
:با شود مقايسه ;صص 3233.سياسي جامعهشناسي بشيريه ، حسين:رك -2
فرهنگ ;صص 65 مدني ، جامعه و فرهنگ ميزگرد شماره 136 ، فرهنگي كيهان
مدني ، جامعه به گرامشي و ماركس نگاه شماره 3029 ، توسعه ، و
.صص 635 صداقت پرويز ترجمه سامسون ، آن
.صص 1412 بيتا ، صدرا ، انتشارات تاريخ ، و جامعه مطهري ، مرتضي -3
ختم مطهري ، مرتضي:به الهيبنگريد اديان وحدت بيشتر توضيح براي -4
.نبوت
(ع)حسن امام ابهاماتعصر
معارف پيك
سهشنبه تاريخ همشهريبه گرامي روزنامه شماره 1458 (معارف) صفحه 9 در
سيدجعفر آقاي از (ع)حسن امام عصر عنوان با جالبي مقاله دي 1376 23
پس كهوقايع است بوده آن بر تلاش مقاله اين در.است چاپرسيده به شهيدي
حسن امام زمامداري وآغاز عليهالسلام علي اميرالمومنين درگذشت از
صلح موضوع يعني ايشان زندگي مساله بزرگترين و مهمترين و عليهالسلام
ضمنمجعول ، راستا اين در.شود بررسي و بحث نقادانه ديدي معاويهبا با
به را متني آمده اينزمينه در كه رواياتي خواندن ساختگي و شده تحريف
مقاله مطالب.كردهاند ارائه صلحنامه بهاصل نزديك يا اصلي متن عنوان
به پاسخگفتن با محترم نويسنده ميرود اميد كه است دارايابهاماتي
.ارشادفرمايند را خوانندگان شده مطرح پرسشهاي
توضيح راچنين صلح از ايشان ناگزيري علت و امام وضع نويسنده -1
غارت به بود خيمه در آنچه و ريختند امام خيمه به مردم...دادهاند
راه به چون و كشيدند او زيرپاي از را زيرانداز كه آنجا تا بردند ،
با را راناو و بردند حمله بدو راه بين در رود جايي پناه به تا افتاد
تسليم معاويه به و رادستگير او ميخواستند اطرافيانش.شكافتند كلنگي
.كنند
تسليم خواستار دشمن دارد خوردهاي شكست كاملا وضع چنين اين كسي وقتي
شده مهر سفيد كاغذ معاويه مثل اينكه نه ميشود ، او شرط و قيد بدون
.بپذيرد را ايشان احتمالي شرايط تمام تلويحا و بفرستد امام براي
صدر وقايع توانستهاندتاريخ تا اموي دروغزنان كه واقعيت اين -2
ساختگي و مجعول ولي است ، غيرقابلانكار كردهاند ، تحريف را اسلام
داد ، نشان تاريخي قرائن و مدرك و دليل با رابايد اسناد اين بودن
ميشود مگر چون سوالاتي طرح با كردهاند محترم نويسنده كه نهچنان
باشد؟ خواسته چنان امام ميشود مگر يا باشد؟ كرده چنان امام
كردهاند اصيلارائه متن عنوان به محترم نويسنده كه متني مورد در -3
.كرد مطرح سوالاتي ميتوان نيز
است؟ غير به تفويض قابل مسلمين ولايت سند اين براساس آيا -يك
سنت اين تاييد معناي به راشدين خلفا سيره و سنت رعايت شدن شرط -دو
است؟ امام سوي از
را كار بايد و ندارد را وليعهد تعيين حق معاويه شده شرط اينكه -سه
با ولي تعيين حق كه است آن معناي به كند ، واگذار مسلمانان شوراي به
است؟ مسلمانان شوراي
مهدوي احمد دكتر
|