هدف هوش ، سنجش يا استاندارد غير آزمون
!چيست؟
بزرگترها به احترام و رمضان ماه
معادل در تفريط و افراط از پرهيز ضرورت
بيگانه واژههاي براي سازي
روغننباتي در دستكش
استخدام براي بلاتكليفي
هدف هوش ، سنجش يا استاندارد غير آزمون
!چيست؟
ومصاحبه كتبي آزمون برگزاري به سالهاقدام هر پرورش و آموزش وزارت
همزمان بطور و سراسركشور در مربوطه آزمون و نيروميكند استخدام براي
براي امتحان اين در چنانچهميدانيم هم باز و ميشود هماهنگبرگزار و
به آزمون ثبتنامدر براي نياز مورد كردنمدارك پست در الزام هرداوطلب
كرده انتخاب اولويتدرخواستي از 3 اول اولويت كهدر ميباشد استاني
خواهم كه دلايلي به شركتكنندگان از بسياري و اينجانب بهنظر.است
رشته اينكه دليل به تاسف نهايت با اولا:است ناعادلانه آزمون گفتاين
محل استان در باشد تحصيلي رشته بايد الزاما كه را خود درخواستي
هر و ميكنيم انتخاب را ديگري استان نشده ، اعلام ظرفيتپذيرش سكونتمان
زياد وزحمت هزينه و وقت صرف با استانهايكشور از يكي به سفر بار سال
كرايه از پس و دريافتميكنيم كارت ميرسانيم ، بهآنجا را خود و ميبنديم
.ميكنيم برگزار را امتحانكتبي بعد روز شب ، يك اتاقبراي يك
و آموزش وزارت از بغير نميدانم كه آزمون اين كنندگان برگزار از سوال
:كه اينست ميشود انجام ارگاني چه همكاري با پرورش
برگزار كشور سراسر در هماهنگ و سراسري ، همزمان مربوطه آزمون اگر
از نتايج و ميشود تصحيح كامپيوتر با مربوطه برگههاي اگر و ميشود
بايد احتمالي ازتقلبهاي جلوگيري براي كه) اعلامميشود كشور مركز
به امثالمن كه دارد لزومي چه منبگوئيد به واقعا (باشد هماينگونه
اينكه عليرغم بدهيم امتحان آنجا در و كنيم مسافرت خود انتخابي استان
استان آن بومي كنندگان شركت ساير به نسبت و ميشويم بسيار سختي متحمل
يكسان شرايط با راه خستگي و مسافرت خاطر به جسمي و روحي لحاظ از
.است بودن نهايتناعادلانه كه نميشويم مقايسه
كه اينامتحان نشان و بينام و كنندگانناشناس برگزار از من سوال
به شدهام مجبور من و نگذاشتهاند برجاي خود از تلفن شماره يك حتي
امتحاني كه است اين شوم متوسل صحبتهايم بيان براي همشهري روزنامه
هوشميماند سنجش يك به بيشتر سوالات لحاظ از كه استاندارد غير اينچنين
و زمان لحاظ از اينچنيننامناسب و پرورش و استخداميآموزش امتحان تا
شود مابرگزار خانه از دورتر درجاييكيلومترها بايد كه) مكانبرگزاري
ملاكي چه طبق (امتحانهاباشد ساير مانند و راحتي ميتوانستبه حاليكه در
را آن ملاك هنوز دادن امتحان بار از 4 پس بنده كه ميدهند قبولي
.نكردهام دريافت باشد امتحان نتيجه مويد كه كارنامهاي و نيافتهام
محفوظ نام
بزرگترها به احترام و رمضان ماه
از بزرگترها به احترام -است قرآن ماه و دلها بهار ماه رمضان ماه
-همدارند به ربطي چه زيبا جمله دو ميپرسيداين حتما.است واجبات
.ميكنم عرض خدمتتان
افطارياز از بعد روزه روز يك فارغاز و بود رمضان ماه اول روز
منزل سوي به مردم عظيم خيل.افتادم راه به منزل سمت به كار محل
همه بود ساعت 30/7بعدازظهر.كارمند وگروهي دانشجو گروهي روان ،
خالي صندلي دو و شدم اتوبوس سوار.ميباريد ازنگاههايشان خستگي
شلوار مانتو با جواني زن.نشستم و كرده انتخاب را يكي و كردم پيدا
و نشست كشاند ، صندلي به را خود خستگي فرط از شد ، سوار محجبه ولي
چند.بودم خسته خيلي.كردم پيدا نشستن براي جايي شد خوب آخيش:گفت
:ميگفت بود كنارش كه مسني زن به و بود ايستاده كه دختري گذشت ثانيه
جوان زن و نخوري زمين و باشي داشته تسلط تا بايست اينجا بيا مادر
براي جايي كه ميكرد شكر خدا درگاه به و بود خسته بسيار كه اولي
آن به و پريد جا از بگويم بهتر يا برخاست جا از است يافته نشستن
.نشست و كرد تعارفي مسن خانم و مادر بنشين اينجا بيا:گفت مسن خانم
كرديم باز جا خود كنار در.شد جاري چشمانم در اشك صحنه اين ديدن از
دوش بر دست و صميمي حالتي با.داديم جاي خود كنار را خسته جوان زن و
زن يك مردانگي به را احترام و كرديم قسمت يكديگر با را عشق همديگر
چنين آيااست بوده نيز روزه روز طي در نيست بعيد كه محجبه مسلمان
كه را خاطره اين كاش اي نبود؟ بجا ما كار آيا و نيست تقدير قابل زني
و بخواند زن آن شايد تا كنيد چاپ بود من براي شيرين بسيار خاطرهاي
.او مردانگي و روحبزرگ به باشد تشكري اين
مسلمان ايراني زن يك
معادل در تفريط و افراط از پرهيز ضرورت
بيگانه واژههاي براي سازي
واژههاي با بيگانه واژههاي جايگزيني براي مناسب حركتي است مدتي
بود ، گرفته صورت حركتهائي چنين نيز اين از پيش.است شده آغاز فارسي
چندان تفريط يا افراط راه به رفتن و نكردن عمل اصولي دليل به اما
زبان از عربي واژههاي كليه حذف داعيه گروهي زماني.نبودهاند موفق
نظر مورد كه فارسي زبان آن اينكه به توجه بدون داشتند ، را فارسي
قادر امروزي زبان فارسي هيچ شود صحبت اگر و ندارد وجود ديگر آنهاست
عربي زبان با سال حدود 1400 طول در فارسي زبان زيرا نيست آن درك به
تنها نه و نيست امكانپذير عربي از آن كامل كردن جدا و است شده عجين
هم آن شدن غني موجب هم مواردي در نميرساند ، فارسي زبان به صدمهاي
زبان قواعد طبق واژهها اين بردن كار به است مهم كه آنچه.است گرديده
.است كلمات اين مورد در بيگانه زبان قواعد كاربرد از پرهيز و فارسي
كاربرد فارسي مترادف واژههاي كنار در مدير چون واژهاي مثال براي
واژه زن مدير مورد در ميشود ديده گاه اما است ، مناسب واژهاي و دارد
مورد در بايستي فارسي زبان در حاليكه در ميشود ، برده كار به مديره
دارد بيشتري اهميت آنچه امابرد بكار را مدير واژه همان هم زنان
دامنه.ميشود انجام زبان فرهنگستان توسط كه است سازيهايي معادل
ميشود انتخاب كه معادلي ميشود ، انجام آنها براي سازي معادل كه لغاتي
كلمات فارسي زبان در.دارد بسيار اهميت معادلها اين كاربرد پيگيري و
بسياري مورد در.دارد وجود فرانسوي زبان منشاء از بويژه بسيار ، لاتين
ابتداي سالهاي در چند هر نيست ، سازي معادل به نيازي لغات اين از
واژه مورد در كه همانگونه بود ، عملي معادلسازي واژهها اين ورود
به كلمات اين است بهتر امروزه اما است ، گرفته صورت اينكار هواپيما
از فوتبال مثل واژهاي مثال براي.شوند برده كار به صورت همان
به اقدام پس.است شده دنيا ديگر زبانهاي و فارسي زبان وارد انگليسي
.است عملي احتمالا نه و مناسب نه و لازم نه واژه اين براي سازي معادل
و سينما ماشين ، راديو ، تلويزيون ، تلفن ، چون واژههايي مورد در
بايد واقع در و است ترتيب همين به وضع نيز ديگر بسيار واژههاي
اين و پذيرفت لاتين واژه فارسي معادل بعنوان را تلفن مثل واژهاي
مفاهيم و واژهها از بسياري مورد در.زد نخواهد فارسي زبان به لطمهاي
به باتوجه آنزيم واژه براي سازي معادل مثلا است ، چنين نيز علمي
مورد درنيست لازم دنيا زبانهاي كليه و فارسي در آن وسيع كاربرد
انتخاب مثال براي است ، عملي و لازم سازي معادل واژهها از ديگري گروه
است بوده موفق سازيهاي معادل از كامپيوتر جايواژه به رايانه واژه
فنآوري فاكس ، دورنگاربهجاي سوبسيد ، بهجاي يارانه مثل واژههايي ويا
معادل برعكس موارد بعضي در.هستند واژههايمناسب از تكنولوژي بهجاي
به بزرگ جمعي كاربردخودروي مثلا.است نشده انجام خوبي به سازيها
مناسبي واژههاي مينيبوس جاي به كوچك جمعي وخودروي اتوبوس جاي
نيز سازي معادل روند به بلكه افتاد نخواهند جا تنها نه و نيستند
در را زير نكات بايد معادلسازي و واژهسازي روند در لذا.ميزند لطمه
:گرفت نظر
زبانهاي از گريز يا فارسي زبان براي منطقي غير تعصب هرگونه از -
و ثابت زبان كه است ضروري نكته بهاين توجه و شود پرهيز بايد ديگر
.است ديناميك بهاصطلاح و تغييرنبوده بدون
سهولت مانند جميعجهات و شود كامل دقت بايد سازيها معادل در -
معادل نبودن ضروري يا ضرورت و قبل كلمات افتادگي جا ميزان كاربرد ،
.گيرد قرار توجه مورد واژه هر براي سازي
از ديگران شودو انجام زبان فرهنگستان توسط فقط سازي معادل -
قابل فاكس واژه براي سازي روندمعادل نمونه براي.شوند منع اينكار
آن وبعضي شد استفاده نمابر واژه از فاكس جاي به است ، ابتدا توجه
واژه ديگر بعضي كه بود واژهجانيفتاده اين هنوز اما بردند ، بكار را
اين و بردند كار به است مناسب تلكس براي واقع كهدر را دورنويس
استفاده به بسياري و شد واژهها اين از دراستفاده سردرگمي ايجاد باعث
فرهنگستانوضع توسط دورنگار واژه سرانجام و فاكسبرگشتند واژه همان از
.شود خوبيجايگزين به ميتواند و است مناسب واژهاي كه شد
و تلويزيون راديوو بايد واژه ، يك براي معادلي وضع صورت در -
در ابتدا ميتوانند معادلها اين.باشند آن رعايت به ملزم مطبوعات
جا از پس و شوند برده بكار پرانتز با همراه قبلي واژههاي كنار
.شوند گرفته بكار تنهايي به افتادن
ابراهيمي ابراهيم
روغننباتي در دستكش
آن در خارجي شيئي وجود متوجه ورامين ، روغننباتي قوطي گشودن از پس
روغن داخل در لاستيكي دستكش يك از قطعاتي كه شد مشخص دقت از پس و شدم
در كيفيت كنترل فقدان از ناشي بايد را آشكار بيدقتي اين.دارد قرار
اين در آلودگي هرگونه وجود اينكه به توجه با.دانست غذايي صنايع
است لازم اندازد ، خطر به را مردم سلامتي ميتواند غذايي مواد قبيل
در بيشتر كيفي كنترل و دقيقتر نظارت اعمال به نسبت مربوطه مسئولان
.آورند عمل به را لازم اقدامات كارخانهها
شيرمحمدي علياوسط
استخدام براي بلاتكليفي
هستم دارايي اقتصاديو امور وزارت در استخدام متقاضي ليسانسيههاي از
و كردم شركت وزارتخانه استخراجياين آزمون در سال 75 اسفندماه در كه
متعاقب و شدم دعوت حضوري مصاحبه انجام نيزبه تيرماه 76 در.شدم قبول
اعلام وزارتدارايي تاكنون اما.كردند محلي تحقيقات نيزدربارهام آن
وجود با آزمون در كننده استخداميشركت متقاضيان ما و است نكرده نتيجه
.هستيم هنوزبلاتكليف سال دو گذشت
جانباز -اكرميان علي
مسئولان پاسخ
|
شده بستهبندي و بهداشتي مرغ گوشت صدور
مورخ 18/11/76 شماره 1477 به همشهري روزنامه در مندرج مطلب به عطف
.مازندران استان طيور صنعتي كشتارگاههاي در عنوانبحران تحت
متولي عنوان به مازندران استان سازندگي جهاد سازمان گزارش اساس بر
و كرده اقدام مرغ كشتار كردن بهداشتي زمينه در استان در دام امور
قرار كاري اولويت در كشتارگاههارا ويژه به مرتبط صنايع از حمايت
.دادهاست
با حضوري متعدد ملاقاتهاي در استان جهادسازندگي سازمان رئيس همچنين
بهبود جهت را لازم رهنمودهاي استان ، در طيور كشتارگاههاي صاحبان
كردهكه ارائه مازندران استان كشتارگاهيدر صنف تشكيل و مديريت
اين در تاكنوناقدامي استان مديريتهايكشتارگاههاي سوي از متاسفانه
.است صورتنگرفته زمينه
خصوصخروج در ذيربط مراجع سوي خاصياز قوانين تاكنون است گفتني
ابلاغ دستگاههايمرتبط وساير سازندگي بهجهاد استان از زنده مرغ
اعلام دليل به توسطكشتارگاهها ، كشتار كاهش در مشكلاخير و است شده
.است شده ايجاد كشتارگاهها در نقدينگي كمبود و ابلاغي صنفي قيمتهاي
شيوه بهجاي العملكاري حق شيوه بااتخاذ ميتوانند كشتارگاهها لذا
مصون مرغ قيمتگوشت نوسان مواقع در تحملخسارت از تجاري موجود
.بمانند
حمايتاز منظور به مازندران استان سازندگي جهاد سازمان ضمن در
كار دراستان ، مرغ گوشت توليد مازاد توجهبه با و مرغ توليدكنندگان
.دارد اجرا دست در بستهبنديشده و بهداشتي صورت رابه مرغ گوشت صدور
جهادسازندگي وزارت عمومي روابط
برگزيدهميشوند داوطلبان بهترين
باعنوان مورخ 5/11/76 درشماره 1465 مندرج مطلب به پاسخ در
بيعدالتي قديمنوعي نظام و جديد نظام كنكوربراي در سهميه تعيين
:اطلاعميرساند به است
مراحل اتمام از پس آن دقيق رقم و بوده تقريبي رقم شده اعلام رقم -1
.شد خواهد مشخص سال 77 سراسري آزمون نهايي گزينش مختلف
تعداد توجهبه با ظرفيت تخصيص و گزينشنهايي اينكه به توجه با -2
مستعدترين و بهترين لذا ميگيرد ، صورت نظام دو از يك هر داوطلبان
اين كه است گفتني البته.شد خواهند برگزيده نظام ازدو يك هر داوطلبان
مراجع بلكهمصوب نبوده سازمان نظركارشناسي مطلوب ظرفيت شيوهتخصيص
قانوني مراجع اجرايمصوبات به موظف نيز سازمان واين است بوده ذيصلاح
نظام ، تعداد دو بين ظرفيت تخصيص كهدر ميكرد حكم عدالت اين بنابر.است
آموزشي نظام سايرداوطلبان با داوطلب ، هر و قرارگيرد نظر مد نيز آنها
موادامتحاني در تفاوت اندك دليلوجود به نيز اين و شود همسنخسنجيده
انتخاب اصليبراي ملاك مينمايد ، البتهيادآورياست بوده آنها
بنابر ;ديپلم معدل نه ميباشد آزمون از حاصل افراد ، نمره مستعدترين
.نميرسد نظر به منطقي معدل ، خصوص در مطلب محترم نويسنده استدلال اين ،
كشور سنجشآموزش سازمان عمومي روابط
|
|