است؟ كدام رويداد مهمترين
خواهد گل هم جا اين كرباسچي
كاشت
است؟ كدام رويداد مهمترين
خرداد دوم حماسه در:سينما كارگردان نجفي ، محمدعلي
بوديم سينما اهالي اكثريت عقيده ابراز و وجود ابراز شاهد
ايران رويدادسينمايي مهمترين:فيلمساز جليلي ، ابوالفضل
به اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت شدن زيبنده گذشته سال در
.است مسلمان و كاردان باهوش ، وزيري
از نظرخواهي ميخوانيد آنچه:هنر و ادب سرويس
:براينكه مبني است ، كشور سينمايي امور دستاندركاران
اتفاقي مهمترين و است كدام سال 76 سينمايي رويداد مهمترين
سينماگران پاسخهاي چيست؟ بيفتد ، ايران سينماي در بايد كه
صفحه خوانندگان توجه كه است خواندني حال عين در و شنيدني
.ميكنيم جلب نظرات اين به را هنر و ادب
:سينما كارگردان نجفي ، محمدعلي
در:بايدبگويم امسال سينمايي رويداد مهمترين مورد در
سينما كههنرمندان شده ديده كمتر ايران سينماي تاريخ
شركت سياسي حركت دريك يكدل و يكپارچه و هماهنگ بطور
خودجوشي دليل به كه خاص حزب ازطريق نه حركت اين و كنند
وجود ابراز شاهد خرداد دوم حماسه در.بيفتد اتفاق فردي
گوشه در كه بطوري بوديم ، سينما اهالي اكثريت عقيده وابراز
سينما هنرمندان خصوص به هنرمندان نقش كه ميشنيديم كنار و
هنرمندان جدي بطور بار اين.است موثر و چشمگير بسيار
دخالت خود اجتماعي و هنري فرهنگي ، سرنوشت تعيين در سينما
متفكر و بين روشن شايسته ، فردي انتخاب نتيجهاش و كردند
مديره هيئت رييس انتخاب آن از پس و مهاجراني دكتر همچون
پست در سينما رسمي مقام بالاترين عنوان به سينما خانه
من نظر از.است اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير سينمايي معاونت
فرهنگي و سياسي اجتماعي ، مسائل درگير زيادي ساليان كه
شكلگيري در كه است وقايعي جمله از رويداد اين بودهام ،
و داشته سزايي به نقش عزيزمان سرزمين هنر و فرهنگ تاريخ
.بود خواهد آينده نسلهاي و ما براي الگويي مسلم بطور
.انشاءالله
ايراناتفاق سينماي در بايد كه رويدادي مهمترين اما و
امروز بهاجتماع مبتلا و تازه و بديع موضوعهاي طرح بيفتد ،
طبقه مشخص بطور و زنان ، كارمندان جوانان ، مسائل جمله از
محدوديتهاي دولتي ، و سياسي كهملاحظات بطوري جامعه ، متوسط
در فعال نقش متخصصان و متفكران و نياورد وجود به آنچناني
يك بهعنوان سينما به اگر.باشند داشته سينمايي آثار ساخت
شاهد را سينما سريع رشد شود ، پرداخته صنعتي فكري ، توليد
براي جذاب و مدرن سالنهاي ايجاد راستا اين در.بود خواهيم
بسزايي نقش سينما مخاطبان كردن راضي و بيشتر تماشاگر جلب
در وگيرا متنوع موضوعهاي طرح جهت خلاق شرايط اگر.دارد
تهيه اعتماد كه ميشود باعث اين آيد ، وجود به سينما
.شود جلب بيشتر چه هر تماشاچيان و سينما كنندگان
:فيلمساز جليلي ، ابوالفضل
زيبندهشدن سالجاري در ايران سينمايي رويداد مهمترين
و كاردان باهوش ، وزيري به اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت
چهار در را آن مقدس مباني و اسلام كه كسي.است مسلمان
اسلامي تفكر بهارستان نميبيند ، بلكه بهارستان ميدان ديواري
.هستيمينگرد جهان پهناي در را
از:بايدبيفتد ايران سينماي در كه اتفاقي مهمترين اما و
در اسلامي ازانقلاب بعد واقع در اتفاق ، بزرگترين من نظر
همين كه گذاشت و كرد رهايش بايد اكنون داده ، رخ ما سينماي
هر را جوان و است جوان چون منتهي كند ، طي را درست مسير
هستند ، كهبلدراه آنان بايد ميكند ، لغزشتهديد لحظه
.باشند مراقبش دورادور
:سينما كننده تهيه هاشمي ، ضياء سيد
و سرنوشتساز حوادث بروز لحاظ از ساليممتاز سال 1376
منشاء كه مهمترينرويدادي است ، معاصر دوران در تاريخي
يا خارجي سياست حوزههاي بويژهدر چشمگير تحولات از بسياري
جمهوري رياست انتخابات و خرداد دوم استبه فرهنگ و داخلي
.بازميگردد
فرهنگي مجموعههاي زير شاخصترين از يكي مثابه به سينما
ابعاد و شد تحول دستخوش جامعه ، كل از تبعيت به نيز كشور
را جاري سال رويداد اينجانبمهمترين نظر به.يافت مختلفي
ايفاي براي قيام آن ، دنبال به و خودآگاهيسينماگران ميتوان
وسير ركود.كرد ذكر جامعه عرصه در حساسشان فعالانهمسئوليت
روحيه موجببروز اخير ساليان در ايران ، سينماي قهقرايي
عدم و سينما صادق مجموعهعناصر ميان در سرخوردگي و خمودگي
سليقه حاكميت و تبعيض وجودبيقانوني ، و آينده به اطمينان
هنگام به بود ، شده ياس و دلسردي بروز نظرانموجب تنگ
انتخاباترياست از پيش در اميد آفتاب شعاع تابشنخستين
و آمد بينظيريپديد يكپارچگي و تحرك يكباره به جمهوري
براي كه وقت ازمسئولان برخي نامناسب برخوردهاي عليرغم
صورت كشور سياسي سرنوشت شركتدر و نظر اعمال از ممانعت
تعهد روحيه احياي به خودسازي مقام سينماگراندر ميپذيرفت ،
دلسردي و ياس بازدودن و پرداخته خود مسئوليتاجتماعي و
را سياسيخود و اجتماعي نقش خاتمي آقاي از حمايت با ازخود
و ادامه شاهد انتخاباتنيز از پس خوشبختانهكردند ايفاء
مجموعه خالصانه باهمكاري كه هستيم مذكور روحيه تقويت
نويد اسلامي ايران شايسته سينماي بازسازي در سينما اهالي
.است پربار و روشن آيندهاي بخش
پربركت آثار از خود كه جاري سال در سينما مهم رويداد ديگر
توسط سينما به دولتيمربوط مسئوليتهاي تصدي است خرداد دوم
جامعه بطن از خود كه است ولايق نام خوش افراد از گروهي
امور متصديان گذشته ساليان در.كشور ، برخاستهاند سينمايي
كهريشه ميدادند تشكيل اشخاصي عمدتا را دولتي بخش سينمادر
آسيبهاي بروز دليلباعث همين به و نداشته سينمايي جامعه در
.سينماشدند در جبراني قابل غير
حوزه در ارشادرا وزارت حساس پستهاي مسئولان حاضر حال در
از عميق شناخت علاوهبر كه ميدهند تشكيل افرادي سينما
اهالي از نيز خود سبباينكه به موجود مشكلات و مسائل
جدا خود از را سينما سرنوشت و ميروند شمار به سينما
آنها به نيز سينما اهالي اينكه مهمتر همه از و نميدانند
كردن محول و سينمايي صنفهاي به اعتماد دارند ، اعتماد
و ضوابط به پايبندي صنفها ، اين به تصميمگيريها از بسياري
و طلبيها مرج و هرج و جنجالها مقابل در پايداري قوانين ،
فيلم نمايش از جلوگيري در فشار گروههاي سوي از نفوذ اعمال
هنرمندان شخصيت به احترام شهرستانها ، از برخي در برفي آدم
در كه هستند نكاتي از جملگي سينمايي ، دستاندركاران ساير و
جامعه ميان در مقبول ، و مناسب پايگاهي ايجاد براي توفيق
آنها شده جريحهدار احساسات و قلبها تلطيف و كشور سينمايي
.است بوده موثر
:نويس فيلمنامه اسفندياري ، عبدالله
سينمايي غير حادثهاي جاري سال در سينمايي واقعه مهمترين
سالهاي.داشتم انتظار حال به تا كه آنچه خلاف واقعهاي.بود
هر كه ميديدم ايران ، سينماي اهالي با ارتباط در متمادي
با و خورده ترس آنان ، ميشود ، سياسي موضوع يك از صحبت وقت
معرفي سياست عالم با بيگانه را خود و ميتابند رخ شتاب
ضد جنبهاي بودن سياسي آنها ، از برخي نگاه در حتي !ميكنند
شدن سياسي از من كه بود چنين !داشت سينمايي ضد و هنري
من دل در ماندهاي دير درد اين و بودم مايوس سينماگران
اين !ميشود؟ درمان وقت چه سياستگريزي همه اين خدايا:بود
!برميبندد؟ رخت ايران سينماي از وقت چه هراسزدگي همه
كه حالي در داشت سياسي و پويا سينمايي ميتوان چگونه
گويا !سياستاند؟ از هراسان و گريزان چنين اين سينماگرانش
از ناچار ايران سينماي اهالي و ويرانگراست طاعوني سياست
مدد به الا نبود ، شدني درمان سادگي به ايندرد !گريزند
!داد رخ معجزه و ،!بخش معجزهايرهايي
:!داد مباركرخ معجزهاي خرداد ، دوم حماسه درآمد پيش در
نامزد از حمايت درعرصه آشكار بصورت ايران سينماي اهالي
عليرغم حضور ، اين و كردند جمهوريشركت رياست محبوب
!گرفت صورت سينما عناصر كارترين محافظه از برخي كنارهگيري
اقدامي در ميرسليم ، آقاي ارشاد ، وقت وزير كه اين مهمتر و
منع سياست در دخالت از را هنرمندان بيسابقه ، و شگفتآور
موثر خوشبختانه كه قيموميت موضع از منعي !بود كرده
ارشاد سينمايي معاونت دستگاه در تاسفبارتراينكه و.نيفتاد
اهالي تنبه منظور به سخيفي اقدامات اداراتتابعه ، و
تعدادياز البته كه گرفت صورت شجاعانه اقدام اين سينمااز
زمستان امابالاخره !ترسانيد برانگيز ترحم نحوي به را افراد
!ماند ذغال به روسياهي و شد سپري
ايرانرا سينماي تاريخ واقعه مهمترين اين بايد اكنون
سخنها آن وتفسير تبيين در و كرد ثبت آن سرگذشت برتارك
از خويش گليم فقط كه برايكساني را آن عبرتآموزي و گفت
را تاريخي واقعه اين بايدشد ميبرند ، يادآور بدر آب
بايد و گذاشت نمايش به متجاهلان چشمان مقابل در همواره
!كرد اصرار نمايش براين
رخداد ، ايران سينماي اهالي دل در كه تحول اين كه باشد
موضوعهاي معيارتنگ و كند سرايت نيز فيلمها موضوعات به
-سياسي جدي موضوعهاي و بشكند را حادثهاي و خانوادگي
فيلمسازي عرصه وارد چالشهايش و تنشها همه با را اجتماعي
!باد چنين.نمايد كشور
سه بيفتد ، كشور سينماي براي بايد كه اتفاقي مهمترين اما و
!فيلم نمايش سالن برايتاسيس ملي خيزش -الف:محوردارد
.است نمايش سالن كمبود كشور ، در فيلم بازار نقص بزرگترين
است ، محدود نمايش زمان ميمانند ، اكران صف در فيلمها
تعداد !ميشود ورشكسته ايران فيلمسازي و بازنميگردد سرمايه
كشور كل در سالن فقط 270 است كم بسيار سينما سالنهاي
نياز سينما سالن هزار دو به كم دست كه حالي در داريم
.است محتاج كلان بودجهاي به هم رقم اين نصف حتي و !داريم
بلندپايه ومسئولان شود بدل ملي موضوعي به سالنسازي بايد
و انجامدهند زمينه اين در ضروري و جدي اقدامات مملكت ،
خماداري و پيچ بدون و روشن راچندان مختلف تسهيلات
خصوصيبگذارند بخش اختيار در وپاگير دست وبيمعطليهاي
اين ياري به نيز را بخش درآن راكد سرمايههاي تا
سالنسازي به ترغيب بخشخصوصي بايد.كنند جذب نيازملي
به مكلف را مشابه سايرسازمانهاي و شهرداريها بايد.شود
و دارند وجود كه تجهيزسالنهايي براي بايد كرد ، كار اين
به را گمركي شد ، تشريفات خواهند ساخته كه سالنهايي
اين تا كرد بسياريكارها بايد داد ، تقليل حداقلممكن
.نمايد حيات تجديد كشور بازارسينماي و شود برطرف ملي نياز
گسترش و زايش در بفردي منحصر و خاص ويژگي سينما ، سالن
زبان با همراهي و كشف به ناچار كه دارد فيلمسازاني
مدد هنري بهحيات هم كه است ويژگي اين مردماندو
و شناسانه مردم فرصتهاي هماستثناييترين و ميرساند
اين ميگذارد ، جامعه متفكران اختيار در را جامعهشناسانه
در انشاءالله و) است جداگانه سخني موضوع خود البته مطلب
واقعي حيات:كه است اين مطلب خلاصه اما (نوشت خواهم فرصتي
تاسيس و تجهيز و تكميل گرو در كشور ، فيلمسازي طبيعي و
!دريابيم را سالنسازي سالنهايسينماست ،
و داد دوباره ساماني را كشور سينمايي تشكيلات بايد -ب
هنري ، حوزه ارشاد ، وزارت در سينمائي فعاليتهاي مجموعه
بزرگتر و مرتبط مجموعه يك در را سينما خانه و فيلم سيما
از و كرد بررسي جداگانه را كدام هر وكارامدي كرد هماهنگ
عرصهجلوگيري اين در مكرر بصورت نيروها ، و امكانات هرزرفتن
عناصر رخنه چندبارهآزمودهها ، آزمودن اشتباهات ، تكرار.كرد
ماندن عاطل موسسه ، آن به اينسازمان از طلب فرصت و بيكفايت
هياهويبيانضباطي اين در آنها انرژي وتخليه كفايت با افراد
ناسالم روابط رشد جزئي ، و حقير منفعتطلبيهاي حاكميت و
شكلهاي به ارتشاء شدن وعمومي مجموعهها اين در اقتصادي
رفتن هرز و ميل و حيف مختلف ، عناوين با و گوناگون
بسياري...و سخيف بستانهاي بده اين در فيلمسازي بودجههاي
اين در بسياريشان كه كشور فيلمسازي معضلاتفلجكننده از ديگر
حيات تجديد بودن فوري همه ، و همه نيستند ، بيان قابل مقال
فيلمسازي تشكيلات !ميزنند فرياد را كشور فيلمسازي تشكيلات
چركين غدههاي.دارد نياز دائمي و اساسي جراحي يك به ما
و كشورند فيلمسازي كردن فلج كار در حقير و شخصي منافع
كردن پنهان:دارند نفوذ و رشد استعداد هميشه غدهها اين
و ريا ضخيم ديوار پشت در منفعتجوييها و فرصتطلبيها اين
تشكيلات جراحي چاقوي بايد.است هميشگي درد يك تزوير ،
در بايد چاقو اين البته و باشد تيز هميشه كشور فيلمسازي
خود البته و باشد كشور سينماي اهالي خود نظارت با و دست
را جراحي اين مجموعه ، داشتن نگه سالم براي هم سينما اهالي
حفظ براي بايد سينما اهالي.كنند شروع خودشان از بايد
.برانند خود از را نامناسب و ناتوان عناصر خودشان ، حرمت
در كشور فيلمسازي و سينما انساني نيروي مجموعه دائم اصلاح
كلاشانو و بيفرهنگ كاسبكاران و بيسواد بيمايگان طرد
فن متعهدان جذب نيز و يكسواست از بداخلاقان و دزدان
لازمه دائم ، اصلاح اين !سويديگر از كفايت با و شناس
دفاع شكل خامترين.است فيلمسازيكشور پوياي جامعه بقاي
عناصر از قيمتي هر به استكه اين فيلمسازي تشكيلات از
خود اعضاي از دفاع براي را حق حتي و كنيم دفاع فيلمسازي
بهانه به نادرستي و خلافكاري از دفاع !بگذاريم پا زير
كه فايدهاي هيچ كشور ، فيلمسازي تشكيلات در فرد عضويت
فيلمسازي بياعتباريتشكيلات باعث بلكه كنار ، به ندارد ،
!مباد چنين كه ميشود
ريختن فرو و سينما اهالي شدن سياسي نهايي و مهم نكته - ج
مانيز فيلمهاي مضمون ميشود كهباعث است واهمه ديوارهاي
سوژهها ميدان گسترش.كنند اجتماعيميل و سياسي وجوه به
تنوع به زدن دامن و موضوعاتموجود تنگ دايره شكستن و
ميان اين در و است بسيارضروري كشور سينماي در موضوعي
اين در اعتقادي و اجتماعي-سياسي انتقادي ، سهمموضوعات
-اعتقادي جدي - درموضوعات ما سينماياست تحولبسيار
خويش ، شاداب حيات براي و است فقير بسيار اجتماعي سياسيو
.است محتاج بدان سخت
:سينما كارگردان رئيسيان ، عليرضا
آمدنسيفالله جاري ، سال ايراندر سينماي رويداد مهمترين
ما اولويت ، نظر از شك بدون.است سينمايي معاونت به داد
طلا ، نخل بردن يعني سينماييامسال مهم اتفاق سه بين
برخي حذف و سينمايي معاون عنوان به داد سيفالله انتخاب
دارد ويژهاي اهميت داد سيفالله آمدن نظارتي ، غيرلازم موارد
چرا مهندس ، يا دكتر يك جاي به فيلمساز يك آمدن خاطر به نه
چهار مهندسميرسليم وزارت ساله چهار دوره در تنها كه
كه دليل بهاين بلكه ;شدند حذف و سينماييانتخاب معاون
واهالي خانهسينما و ارشاد محترم باروزير نخستين براي
بلند باافكاري اينها كه چرا.نقطهرسيدند يك به آن
كه ميزان همان به اين و شدند واردعرصه خالي ودستاني
شرايطي در داد سيفاللهباشد ميتواند هم مضر است ، مفيد
و داشت چيز همه سينما خصوصي بخش در كه كرد مسئوليت قبول
اين در كه چرا ميكند ، برابر چند او از را ما توقع خود اين
نيامده ، موقعيت آوردن دست به و ماندن براي او شكل
كه آمدهايم كهما شنيدند ازدوستان بارها قبلا همانگونه
!بمانيم
رفتنداد بيفتد سينما بايددر كه اتفاقي مهمترين اما و
كه است زماني سينما رويدادآينده مهمترين شك بدون.است
ايجاد خصوص رادر سينما قانوني مجاري دادبتواند
امور اين كردن نهادينه در و كرده متقاعد قانونمند رابطهاي
در هنرمند حقيقي مسئوليت همان صورت آن در كه شود موفق
شخص كه نيست نيازي ديگر و پذيرفته صورت جامعه برابر
و شده معاونت امور مصدر كشوري و لشكري القاب با مقتدري
خود توسط ارزشها شرايطي درچنين كه چرا شود تكرار گذشته
آن در و ميشود حاصل ارزشمند سينماي و شده داشته پاس افراد
مطرح و مقتدر فيلمساز يك كه سيفاللهداد است بهتر روزها
.بازگردد خود اصلي حرفه به است
:سينما كارگردان حقيقي ، محمدحسين
دوم حماسه جاري ، سال ايراندر سينماي رويداد مهمترين
سطحي و تكراري اينپاسخ اول ، برخورد در شايدخرداداست
نشريه در اينخصوص ، در كه اميدوارم اما جلوهكند ،
و تبيين و باره اين در گفتگو و بحث بزوديشاهد همشهري ،
لحاظ به چه ايران ، سينماي در حماسه اين تاثير تحليل
بلوغ و رشد لحاظ به چه و اجرايي و سياستگذاري نظام ساختار
قابل چند هر تاثير لحاظ به چه و سينما اهل سياسي فرهنگي
البته.باشم مذكور ، عرصه در سينماگران و رسانه اين توجه
مورد بهدرستي متاسفانه مطبوعات كل سطح در تاكنون بحث اين
آن حماسه ، اين سياسي بهنتيجه فقط و است نگرفته قرار توجه
هم من با باره اين در اگر.بسندهكردهاند حدودي تا هم
خردادو دوم حماسه تاثير شناخت تحليلو بيشك باشيد ، عقيده
با مناسب روشهاي و راهكارها استنتاج و شناخت براي تلاش
كه است اتفاقي پديده ، مهمترين اين درون از سينما رسانه
يكي كردم عرض كه همانطور بدهد ، رخ ايران سينماي در بايد
آقاي انتخاب خرداد ، دوم حماسه ميمون نتايج از
ما كه است ايران جمهوري رياست عنوان به سيدمحمدخاتمي
اداري ، نظام ساختار اصلاح و تغيير در را آن تاثير حداقل
كه همانطور ولي بوديم شاهد سينما سياستگزاري و اجرائي
عميقتر و پرمعناتر و فراتر بسيار خرداد دوم پيام شد تاكيد
سينما متولي هر و سينماگر هر قطعا و.است مذكور موضوع از
اكثريت توسط كه را ملي فراگير حماسه اين كه ميبايد
توجه و بازشناسي مورد است ، شده تصوير و ترسيم او مخاطبان
.دهد قرار
:سينما بازيگر خمسه ، عليرضا
اميدواري ايجاد جاري سال ايراندر سينماي رويداد مهمترين
.است بوده فيلم پخش و برتوليد قانون و ضابطه سلطه براي
زمينههاي بيفتدپيدايش درسينما بايد كه اتفاقي مهمترين و
.است اميدواري همين تحقق
خواهد گل هم جا اين كرباسچي
كاشت
تلويزيون و سينما تهيهكننده و نويسنده طائرپور ، فرشته
و گرفت وضو خرداد دوم روز صبح كه من ساله هفده پسر
را لباسش بهترين درحاليكه دوستانش از نفر هفت بهاتفاق
شركت اولينباربا براي و رفت راي پايصندوق به بود ، پوشيده
چند آغازكرد ، را خود اجتماعي بلوغ سياسي ، دوره اتفاق يك در
سياسي دراتفاقات ميكند وخيال شده كهروزنامهخوان است ماهي
نظر ;روزمينشيند داغ بحثهاي پاي دارد ، كشورشنقش اجتماعي و
خواهرانشهر و من براي كند مي سعي و;ميدهد نظر و ميپرسد
.باشد داشته وقايع آخرين از تازهاي اخبار روز
:گفت مسافري تاكسي ، ديروزتوي ميگويد من ساله هفده پسر
و افتادهاند جانهم به خودشان برادران ، كه الهيشكر
.كردهاند آسان را ما كار
خواندهها از را انقلاب ومردان انقلاب كه من ساله هفده پسر
خود باچراهاي مرا استكه ماهي چند ميشناسد ، وشنيدهها
روز گزارشهاي يا اخبار برنامه كه بار هر.است كرده كلافه
مينگرد بهمن نشده ، سيراب چشماني با ميشود ، تمام تلويزيون
خطوط كهروزنامهاي بار هر..نگفت؟ چراچيزي پس:ميپرسد و
كه ميكند ياگروهي فردي به اهانت و تهمت خرجشليك را درشتش
نظام اعضايمجموعه از نويسنده ، همان بهاندازه او ، نظر از
:ميپرسد و ميدوزد من به را نگاهنگرانش ميآيد ، بهحساب
در را چيزش همه مسلمان نميگفتي مگر..است؟ درست يعني
مسلمان آبروي كه چون ;آبرويشرا جز ميدهد ، اسلام راه
است؟ آبروياسلام
مهمترند آورده باد آياثروتهاي ميپرسد من ساله هفده پسر
ديگران نصيب اولي اگر بخصوص داده؟ باد به ياثروتهاي
.باشد بيتالمال از دومي و باشد شده
مسلمانان كه است ميپرسد ، مادرممكن من ساله هفده پسر
ايرانيان كه ديدند امسال مكه مراسم در كه كشورهايديگر
ديگرانتوصيه به و ميدهند سر وحدت نداي سال ، هر مثل
ماو روزنامههاي خواندن با دشمنانميكنند ، برابر در همبستگي
مسخرهكنند؟ را ما اخبار ، اين شنيدن
در را كرباسچي ميپرسدچراتلويزيون ، من ساله هفده پسر
مصاحبه او بازندانبانان يا و نميدهد نشان ما به زندان
يا دارد ، را بيگناه يك آرامش آيا كه بفهميم ما تا نميكند
را؟ گناهكار يك آشفتگي
در را كرباسچي ميخواهددادگاه دلش من ساله هفده پسر
چيز هر از عدالتفراتر كه شود مطمئن تا تلويزيونببيند
ارتشاء ، سهمگينيچون كلمات و ميكند عمل نظاماسلامي يك در
او.چيزهاييميگويند چه به واقعا را...سوءمديريتو اختلاس ،
اشتباهو به اعتراف تقواي و كسيشهامت چه ببيند ميخواهد
.دارد ملترا و مقابل طرف از عذرخواهي
به خارج در كه آنهايي حتما:ميگويد من ساله هفده پسر
خوشحالند ، خيلي ايندعواها از كردند ، حمله آقايمهاجراني
نه؟ مگر
ازآنكه بيشتر كرباسچي ميگويدمگرآقاي من ساله هفده پسر
همه و انقلاب به متعلق باشد ، داشته تعلق سياسي گروه يك به
سربلندي بيشترباعث او كارهاي مگر نيست؟ نظام اين مسئولان
چرا پس خارجياننبوده؟ و مخالفان و نزدموافقان مسئولان همين
است؟ مجموعهمسئولان به اهانت او ، به كهاهانت فهمند نمي
موقع در كه رفسنجاني ميپرسدچراآقاي من ساله هفده پسر
با و شود گذاشته مردماحترام راي به شدند باعث انتخابات
بازي نظام و آبروياسلام با كسي نگذاشتند وتدبير هشياري
است؟ نظام مصلحتكدام به ايشان سكوت كند ، سكوتكردهاند؟
مورد در را روزنامهها تماممطالب دارد من ساله هفده پسر
او.ميكند جمعآوري مخالف ، و موافق اخير ، اتفاق اين
كه باشم سالهايداشته هفده پسر هم روزمن شايديك:ميگويد
چگونه ومردانش بود چه سالها آن در حكومتاسلامي بپرسد من از
.رفتارميكردند اسلامي هم با
جا اين كرباسچي ميكنم منفكر:ميگويد من ساله هفده پسر
مخصوصا !نكند لگد گلرا اين كسي كاش اي كاشت ، گلخواهد هم
!باشد گلآفتابگردان اگر
|