درباره عظام آيات ديدگاههاي
تهران شهرداري پرونده
پرسش هزاران با رخداد يك
نقض درباره حقوقي مستند بحث
به دررسيدگي قاضي بيطرفي اصل
شهرداري پرونده
درباره عظام آيات ديدگاههاي
تهران شهرداري پرونده
ميدانند سازي پرونده و جوسازي ناامني ، سمبل را آن مردم
مردم درصد را 80 كرباسچي آقاي:اردبيلي موسوي آيتالله
كاري چنين بودم قضائيه قوه راس در من اگر.دارند قبول
.نميكردم (كرباسچي بازداشت)را
در كرباسچي آقاي مديريت و كفايت:همداني نوري آيتالله
است سرافرازي و سربلندي تهرانباعث شهر
پيش هفته گانه مناطق 20 شهرداران از جمعي:شهري سرويس
صانعي ، يوسف اردبيلي ، موسوي عظام آيات باحضرات قم در
.كردند ديدار بيات اسدالله و نوريهمداني شيرازي ، مكارم
درباره را خود ديدگاههاي آيات حضرات ديدارها اين در
داشتند بيان كرباسچي آقاي بازداشت و تهران شهرداري مسائل
.ميآيد پي در كه
وقتي.كردم عرض هم مجمع در بياتمن اسدالله آيتالله
اثر در شنيدمشديدا را شده دستگير شهرداران ماجراهاي
باد به را علما گريه آقايان.كردم گريه موضوع اين از تاثر
اين از.ميكنند اشتباه آقايان البته.گرفتند مسخره
حتما ستمها نوع اين و بوده زياد طولتاريخ در جريانات
.داد خواهد پس را خود تاوان
درون به كه ميكنم عرض هشدار عنوان به آقايان اين به من
آقاي مورد در آنها قضاوت ببينند و كنند مراجعه خود
از يكي به را قضايا مجموعهاين مناست چگونه كرباسچي
آقاي براياستخلاص و ميدانم:گفتند ايشان.كردم عرض بزرگان
.ميكنم دعا كرباسچي
يا شما.بگيرد صورت حقوقي جدي كار اتهامي موارد روي بايد
و ميكنند عمل سليقهاي را موارد يا و نفهميد گذاشتهايد بنا
به اختلاس اتهام مورد در.است شده القاء ديگري جاي از يا
تصاحب مسئله اختلاس مورد در كه بگويم بايد كرباسچي آقاي
اما است اختلاس براي قانون صريح معناي اين و است مطرح شخصي
نبوده شخصي تصاحب و تملك اولا كرباسچي آقاي اتهام مورد در
به كه بوده ايشان اختيار در كه بود هدايايي مسئله بلكه
در مختلف مصارف جهت هم كشور وزير و شده اهدا كشور وزير
اتهام مورد در ديگر مسئله.دادند قرار ديگران اختيار
داشته وجود شده تاييد قرائن و دلايل بايد كه است اين اختلاس
كافي ديگران شكنجه طريق از اعترافات گرفتن اما.باشد
نميدانم من.نيست كافي هم قاضي شخصي برداشت همچنين.نيست
.هستند هم حقوقدان قاضي ، آقايان اين آيا
وضعيت با است ارتشاء و اختلاس به مربوط كه مادهاي اساسا
كه بودند اين دنبال مدتها اينهاندارد كرباسچيتطابق آقاي
و تسليمناپذيري روحيه.ببرند بين رااز كرباسچي آقاي حيثيت
طرف از عده يك وحسادتهاي طرف يك از كرباسچي آقاي آزادگي
زير را موفق يكمدير و بشوند تحريك عدهاي كه شد باعث ديگر
.ببرند سئوال
در.ديدهايم فشارها نوع اين از مبارزات تاريخ طول در ما و
اگر همچنين.بشود حقوقي جدي كار يك بايد موردشكنجهها
آزاد سريع كرباسچي آقاي بايد قاضينباشد كار در تعمدي
باشد داده انجام را كار اين عمدا قاضي كه صورتي در و شود
كه آقايي اينكه دوم نكته.شود منفصل خدمت از سال پنج بايد
است ، بدهكار تومان ميليارد يكصد شهرداري نمودند مطرح
كه آقاياني.دارد وجود توطئه احتمال كه است اين واقعيت
فرهنگي تهاجم زمينههاي اكنون دارند فرهنگي تهاجم از ترس
آقاي اگرميشود فراهم خودشان دست با و آقايان اين توسط
پايتختي.نداشتيم زيبايي اين به اصفهاني ما نبود كرباسچي
مسئله اين و شود منتقل ديگري جاي به بود قرار تهران
آقايان چرا داشت مالي ضرر ملت اين براي تومان ميلياردها
.نميبينند را اينها
پيشبيني اينها.است خاتمي آقاي با برخورد اينها همه
در خاتمي آقاي.نماند روز صد از بيش آقايخاتمي ميكردند
است كرده ايجاد كشيدن نفس داخليفضاي بعد در و خارجي بعد
و كنند ايجاد بحران ميخواهند اينها كه است اين اعتقاد و
خاتمي آقاي پاي به كنند ايجاد بحران اگر كه ميكنند فكر
بود خواهد معنا اين به آنها اقدام حاليكه در ميشود تمام
در كند اداره را كشور نميتواند دين و رهبري و روحانيت كه
با دين كه بود خواهد معنا اين به آنها اقدام كه حالي
آقاي ميشود باعث كارها ايندارد مخالفت عمران و زيباسازي
به قضائيه قوه.دهد ادامه كار به گذشته از موفقتر كرباسچي
وسمبل ناامني سمبل را قضائيه قوه مردم كه كرده عمل گونهاي
حوزوي سابقه كرباسچي آقاي.ميدانند پروندهسازي و جوسازي
.متعهداند و مقيد خواندهاند ، دارند ، درس
ايشان اجرايي ، كارهاي در.ميكنند فكر جهاني كرباسچي آقاي
ايشان پروژه هر سازندگي دوران در.است نمونهايارزنده
شخصيتي كرباسچي آقاي آزادگي نظر از.داشت خاصي برجستگي
توانمندي سند كرباسچي.شخصيت با است فردي و است برجسته
و ظلم او اختلاسبه تهمت و است اسلامي نظام و اجرايي مديريت
.است خيانت و ستم
مسئله اين اگر ميشناسم طلبگي دوران از را كرباسچي آقاي من
و ديد خواهيم عمران و آباداني تهران در نه نشود حل سريع
به اختلاس اتهام قضيه اصل.شهرداري و اداري مراكز در نه
كه دوراني در.است سياسي جريان يك و دروغ كرباسچي آقاي
كرده ، مطرح خارج در را اسلام دنياي مسائل خاتمي آقاي
كشورها ساير و هستند ما با ارتباط دنبال به اسلامي كشورهاي
ترتيب اين به آنها هستند ، ايران در سرمايهگذاري به علاقمند
.انداختهاند خطر به را ايران در سرمايهگذاري امنيت
اقتصادي مشكلات خود ريال با نتوانيم كه ميكنيد كاري چرا
سربلند و بشاش و موفق كرباسچي آقاي چهره.حلكنيم را خود
شيوه نه و است غرب قضاوت شيوه نه قضا ، شيوه اين و است
.اسلام قضائي
همداني نوري آيتالله
و سربلندي باعث تهران شهر در كرباسچي آقاي مديريت و كفايت
.است مشخص اصفهان در ايشان خدمات و است سرافرازي
اما خارجاست ما دسترس از كه قضائيه قوه به مربوط مسائل
بايد.شود اشخاصحفظ شئون و حيثيت بايد قضائي مراجع در
پاسخگو بتوانند قضائيبايد مراجع و شود نوشته مطالب اين
مسائل اين و شود نوشته استبايد ترديد موجب آنچه.باشند
ما (ره)امام حضرت قول به.ميشود سئوال قضائيه قوه از
بايد مديريتها و خدمتهانتيجه نه و هستيم وظيفه به مامور
حفظ بايد مملكت فعلي موقعيت همچنين.شود واقع توجه مورد
.شود
اردبيلي موسوي الله آيت
.دهيد انجام علني را كاري هر ميفرمودند امام
حال.است علني خدماتش كه است اين كرباسچي آقاي مسئله حسن
نسبت چونمردم هستند قضيه اين از هستند او مخالف كه آنها
و كرباسچي آمدنآقاي از قبل.هستند آگاه خدمات اين به
آقاي زمان از و بزرگبود ده يك فقط تهران همكارانش ،
كرباسچي.آباد شهري.شد تبديل شهر به تهران كرباسچي
ماده كارها اين اما.دادهاست قرار نمونهاي شهر را تهران
پيداكردن يكيدارد وجود دوراه اكنون.نميشود قانوني
حاضر حال در.عمومي هيجان دوميايجاد و قانوني راه
نظام امااست خوب ميكنند صحبت و مصاحبه افراد كه همينقدر
من شرعي وظيفه كه كردم فكر خيلي شخصا من كرد؟ بايد چه را
دارم سمتي نه چوننيست ساخته كاري تنهايي به من از چيست؟
خواهش اينكه مگر ندارم قدرتي من.بدهم دستور ميتوانم نه و
مطرح نميتوان را اين روشن مسئله يك براي ولي.كنم وتمنا
.كرد
.است داده هاشمي آقاي را كرباسچي آقاي فعاليتهاي مجوز اما
به راجع ما كه مقداري اين چون.كند صحبت بايستي ايشان پس
قوه راس در من اگر يقينا.متاثرند هم اينها متاثريم نظام
را كرباسچي آقاي.نميدادم انجام كاري چنين بودم قضائيه
.دارند قبول مردم 80درصد
نميتوانم شما مثل هم امامن.شريكم شما با تاثر در هم من
و نيست نظام صلاح به كارها اين ميدانم ولي دهم انجام كاري
.است اسلام ضرر به
صانعي آيتالله
زندان گرفتار محترم شهردار كرباسچي آقاي چرا اول ، نكته
كه شده برده حسد ايشان به ميگويد تحليلها بعضي است؟ شده
مثل بتواند بايد برنده حسد چون.نيست درست تحليل اين
آقاي توسط ارزندهاي خدمات ديگر طرف از.باشد ايشان
سوماينكه.نيست دشمن خدمت با هيچكس و گرفته انجام كرباسچي
اما.است خاتمي آقاي دولت تضعيف جهت كار اين ميشود گفته
مستقيم راي ميليون بيست كه دولتي.نيست درست هم اينالقاء
پنجاه گرفتن با نميتوان را دارد غيرمستقيم ميليونراي ده و
آن پشتيبان مردم كه ميشود تضعيف دولتوقتي.كرد تضعيف نفر
.نباشند
كهعلاقه مردمي پشتوانه با است دولتي خاتمي آقاي دولت
كنند زندانهاكمك اگر.شد خواهد بيشتر آن به روز هر مردم
قضائيه قوه اماتحليل.است قوت شود ، بيشتر علاقه اين كه
.است ديگري تحليل كرده مطرح را اختلاس كه
اختلاس.ميآيد دزدي معناي به اختلاس دين در و قوانين در
.كند ديگريتملك يا خود نفع به را دولتي اموال كسي يعني
.نيست اختلاس ميكنند مطرح ايشان مورد در كه چيزي اما
با روحانيت ارتباط قطع آن.ميدانم ديگري چيز را عامل من
.ندارد وجود ايشان مورد در اختلاس احتمال.است ايشان
قبل كه كساني مخصوصا.نميزنند اختلاس به دست نظام مسئولين
انجام توسعه كار بخواهد كسي اگر.رفتهاند زندان انقلاب از
را خود جيب كه كسي و كند پر خودرا جيب نميتواند ديگر دهد
.انجامدهد كاري نميتواند ديگر ميكند پر
ميكنم عرض نظام مديران همه به من كرد؟ بايد چه امروز اما
پايين كار ميزان ميخواهندشويم ضعيف ما ميخواهد دشمن كه
.نتوانست خاتمي آقاي كه گفت خواهند صورت اين در.بيايد
چه.اجتماعياست معضل يك اين چيست؟ مشكل اين حل راه اما
قوه و ميكند ابرازتاسف دولت هيئت كه بالاتر اين از معضلي
انجام كاري قانونينميتواند نظر از ميگويد هم قضائيه
ميتواند مشكل اين اساسي اصل 110قانون از بند 8 طبق.دهد
توسط ميبايست اينمعضل.شود حل رهبري معظم مقام طريق از
.شود حل نظام مصلحت تشخيص مجمع
شيرازي مكارم آيتالله
داغتر و شده شروع مبارزهاي.متاثرم ماجرا اين از من
كردهاند خدمت تهران به كرباسچي آقاي اينكه در.ميشود
شهرداري برنامههاي گذشته در كه است اين تصور.نيست ترديدي
اساس بر و داشته مقرراتي سلسله يك و نبوده قانونمند خيلي
در.گفت قانونمندي آن به نشود شايد كه ميكردند عمل آن
براي ميشد گفته.است داشته وجود مسئله اين هم شهرها ساير
سلسله يك و بود قوانين پايبند نميتوان شهر آباداني
سبب مسائل اين مجموعه اما.دارد وجود هم سوءتفاهمهايي
مسائل حاضر حال در.شود ايجاد بحران اجتماع در كه نميشود
خطرناك اين و است مطرح فرعي مسائل و رهاشده جامعه اصلي
.ميشود شديدتر روزبهروز تورم مسئله حاضر حال در.است
جامعه.ميگيرد بيشتري شتاب دشمن تبليغاتي و فرهنگي تهاجم
مسائل.شده بيمارگونه و نيست سالمي جامعه حاضر حال در ما
اينجا تا اختلافات اين معتقدم بندهشده فراموش اصلي
بايد چه شده چنين كه حالا ولي.مييافت ادامه نميبايست
گروهها لشكركشيهاي طريق از بحران اين حل معتقدم من بكنيم؟
نميكند بحران حل به كمكي تنها نه اين.نيست امكانپذير
بنشينند هم كنار در قوم عقلاي بايد.ميكند ايجاد مشكل بلكه
بطرف را مسائل ساير بلكه تهران شهردار مسائل نهتنها و
يكمحيط در و كنند پادرمياني بايد خاتمي آقاي.نمايند
جنگ با.كنند حل را مسائل و بنشينند قوا سران با آرام
فرمولي بايد.كرد حل را مشكل نميتوان لشكركشي و گروهها
درتهران زيادي گروه كنيد فرض.برداشت مشكلات اين حل براي
شد خواهند بلند هم ديگري گروه شدند ، بلند شهرداري نفع به
به.شد خواهند محكمتر آنهاست دست در پرونده كه وآنهايي
داشته را تمدنها گفتگوي ميخواهيم ما آقايخاتمي تعبير
چگونه نكنيم حل را خود كهمشكلات صورتي در آيا.باشيم
كرد؟ بايد چه تعصباتبيافتد شكل در مسائل اگر.ميتوانيم
كنيم؟ فراموش را بحران چگونه
دشمن ، روشهاي از.ماست افتادن هم جان به در دشمن اميد
كه شده ايجاد سوءظن اين گروه اين در.است سوءظن ايجاد
تضعيف سوءظن گروه آن در و تضعيفميكنند را رئيسجمهور دارند
.ايجادنميشود صلحي صورت اين در.است رهبري
آن بگذاري چيزي هر روي را خشونت ميفرمايند (ص)پيامبراكرم
زيبا را آن بگذاري چيزي هر روي را مدارا و ميكند زشت را
.ميكند
سياسي مسائل و مبارزات در خشونت.است خشونت جنگ طبيعت
بنبست به هنوز ما گردد زيبا تا شود گذاشته بهمحبت بايد
حل را تهران شهرداري به مربوط ميتوانيممسائل و نرسيدهايم
.است رسيدن بنبست به راههايديگر از استفاده اما.كنيم
است ممكن هم حوزه در.است نبوده تخلف شهرداري در نگوييد
به هم شما.انداخت جناحي دستاندازهاي در نبايد.باشد تخلف
به وگرنه شود حل بحران كرد دعا بايد.كنيد كمك خود نوبه
خاموش آتشها اين تا دعاكرد بايدرسيد خواهد بدي جاهاي
.شود
زياد ساليان تا كه ميشود ايجاد اجتماع در پديدهاي گاهي
تخلفاتي شهر كنار و گوشه در اگر.دارد برجاي خود از آثاري
شما.شد خواهد مشكل شهردارانايجاد براي بگيرد صورت
با ميداديدهمچنان انجام دلسوزي عنوان به كه را كارهايي
.دهيد انجام دلسوزي
در منطقي و مستدل صورت به بايد مسائل اين معتقدم من
.شود گزارش آنها به و گرفته مسئولينقرار اختيار
پرسش هزاران با رخداد يك
ايام از چندماه كه داشتم را آن افتخار سال 1353 در
كرباسچي آقاي جناب گرانقدر برادر جوار در را خود بازداشت
.بگذرانم قصر سياسي زندانيان بند 7 و موقت بند 4 در
آن در زمان آن در كه عزيزاني از بسياري و من تاثيرپذيري
هوش ، از برآيندي كه ايشان شخصيت و رفتار از بودند شرايط
و طولاني سالهاي اين از پس كه بود درحدي مينمود علم و تقوي
چنين از ديگر بار كه نداشتم آنرا سعادت آنكه عليرغم
و شناخت عطف نقطه يك بعنوان بگيرم تكاملي بهره مجالستهايي
و چيز همه برگيرنده در نگاهش.ميكنم احساس خود در تكامل
بسخن كم بود ، نظم و جديت و مهرباني از آميختهاي چهرهاش
ديدارش كوتاه لحظات در گويي كه بود آنچنان ولي ميآمد
...است شده گفته بسيار سخنهاي
تغييرات بود اصفهان استاندار ما عزيز اين كه زماني از
ايراني هر كه جايي به رسيدن براي استان اين لحظه به لحظه
شرايط پرجاذبهترين در را خود گذشته تمدن و علم غرور با
از كه خارجي توريستهاي پرابهام و پراستفهام نگاه به حال
از نشان و بود همه زبانزد نداشتند روشني تصوير كشورمان
نافذ نگاه آن كه ميداد را توانا مديري خلاقيت از دريايي
.است نموده آراينده زمان بستر در را گذشته
ازپايتخت ناشي مشكلات بينهايت با شهري تهران ، شهر تبديل
گذشته رژيم زمان رسيده دوران به تازه جامعه در شهر يك شدن
از متاثر بخصوص و سالها اين كنترل غيرقابل مهاجرت زخم كه
شهرهاي زيباترين از يكي به داشت چهره بر را جنگ دوران
مردم ما كه آنچه تا داشت شباهت معجزه يك به بيشتر دنيا
بحثي خود كه داشتيم انتظار متداول مديريتهاي از ايران
.ميطلبد را جداگانه
ميتوانم تنها بود تصور غيرقابل و شگرف و بزرگ بود هرچه
از اسلامي كنفرانس سران عبور زمان در را ايراني هر غرور
با تنها كه عظيم مديريت اين نماد عنوان به شهر اين
ممكن الهي حمايت از برخوردار و بالا اعتقاد يك از الهام
.نمايم بودتاكيد
هر غرور آن اكنون حماسهاي پروسه چنين از مرحلهاي در
از بخشي چرا كه ميشود تبديل بيشماري سئوالات به ايراني
حال در قضاييه قوه بعنوان ايران اسلامي جمهوري نظام هرم
در.است شده آن مديريتي بخش پيكر بر ضربه و آسيب
و بخورد شكست چيزي چه است قرار خانوادگي ايندعواي
آيد؟ بدست چهفتوحاتي
طوطيايي عبدالحسين
نقض درباره حقوقي مستند بحث
به دررسيدگي قاضي بيطرفي اصل
شهرداري پرونده
دادگستري وزير ملاقات از جلوگيري حقوقي ، مستندات بنابر
است قاضي بيطرفي اصل نقض شهردار ، با
اولطرفين:شود لحاظ بايستي موضوع چند كيفري پرونده هر در
تبعات و وآثار رسيدگي نحوه سوم اتهام ، موضوع دوم پرونده ،
.جرم
به ناگزير پرونده طرفين تشخيص براي:پرونده طرفين اول
آئين قانون بعد به مواد 2.هستيم اتهام و جرم موضوع شناخت
جرم وخصوصي عمومي حيثيت تفكيك ضمن كيفري دادرسي
چه.است كرده موردمتمايز حسب را كيفري دعوي اقامهكننده
تعقيب و دعوي اقامه:ميدارد مزبورمقرر قانون ماده 3 اينكه
اداره عهده بر عمومي حقوق حيثيت از بهجرم متهم يا مجرم
بر شخصي زيان و ضرر حيث از دعوي اقامه و مدعيالعموماست
ممكناست گفت ميتوان تعريف اين با.است خصوصي عهدهمدعي
دادستان مردميا عامه و اشخاص كيفري پروندههاي در شاكي
.بود خواهد متهم نيز دعوي طرف و باشد
آقاي شدهعليه عنوان جرم در كه نيست شبههاي و شك هيچ جاي
است عمومي حقوق و نظم با مخالف كه آن عمومي حيثيت كرباسچي
مدعيالعموم بايستي شاكي پسدارد غلبه آن خصوصي جنبه بر
تشكيلات از دادستان كه هم فعلي تشكيلات در باشد (دادستان)
و عمومي دادگاههاي تشكيل قانون ماده 12 تبصره شده حذف
كليه و حسبيه امور:است كرده تكليف تعيين زير بشرح انقلاب
(كيفري دادرسي جملهآيين از) قوانين ساير در كه اختياراتي
اين بموجب كه بجزاختياراتي بوده عمومي دادستان عهده به
دادگستري رئيس به است شده محاكمتفويض روساي به قانون
.ميشود استانمحول و شهرستان
تشكيلدادگاههاي قانون حكومت زمان در كه ميشود نتيجهگيري
كه جرائمي در بجايدادستان دادگستري رئيس انقلاب و عمومي
اقامه دارد برتري مشاوره جنبهخصوصي بر آنها عمومي جنبه
اختلاس تهران شهردار عليه شده عنوان جرم.كرد خواهد دعوي
هم وي عليه دعوي اقامه و تعقيب و دارد جنبهعمومي كه است
نهشخص شود اقامه بايستي شهرستان دادگستري رئيس صرفاتوسط
.ديگر
مدعي شاكيو بعنوان دادگستري رئيس مطروحه پرونده در پس
قرار رودرروييكديگر متهم بعنوان تهران شهردار و عمومي
تعاريف به توجه با هم اتهام نوع يعني دوم ، موضوع.ميگيرند
.است عمومي جنبه داراي كه شد مشخص كيفري دادرسي آئين تازه
در.تهران شهردار عليه مطروحه جرم در رسيدگي نحوه اما و
است نوبت از خارج يا بهپروندهها رسيدگي نحوه فعلي شرايط
تشكيل قانون ماده 16 همچنين.ميشود عاديرسيدگي بطور يا
آئيندادرسي مقررات طبق را دادگاهها در رسيدگي نيزترتيب
.است كرده تجويز دادگاهها به مربوط كيفري
بهپروندهها رسيدگي در قضات بيطرفي رعايت براي قانونگذار
.شود تعقيب غرض هرگونه بدون دعاوي تا كرده وضع را مقرراتي
.جست استناد زير موارد به ميتوان آنها جمله از
موادالحاقي و 25 و 24 كيفري دادرسي آئين قانون ماده 329
بدوا:مقررميدارند مصوب 1337 كيفري دادرسي آئين به
خصوصي مدعي طرف از دعوي اقامه اگر و مدعيالعموم ادعانامه
متهم از محكمه رئيس بعد ميشود ، خوانده او عرضحال شد ،
و... نه؟ يا دارد بخود منتسب جرم به اقرار كه ميپرسد
دادگاه منشي آن از بعد...:ميدارد مقرر ماده 24فوق
را خصوصي مدعي دادخواست و (دادستان ادعانامه) كيفرخواست
به رسيدگي:مقررميدارد رسيدگي در ماده 25 و مينمايد قرائت
:بود خواهد ذيل ترتيب
... -1
اهل شهودو و او نماينده يا دادستان اظهارات استماع -2
ماده 219 بند 4 و..است كرده معرفي دادستان كه خبرهاي
در مصوب 61 دادرسيكيفري آئين قانون از موادي اصلاح قانون
مقرر مينمايند رسيدگي شروعبه كيفري دادگاههاي كه مواردي
...دادسرا وكيفرخواست تقاضانامه:است كرده
رسيدگياست شكل به راجع كه دادرسي آئين مواد مجموع از
حال در و دادستان كه كرد برداشت را نكته اين ميتوان نيز
و است پرونده طرف يك بعنوان شهرستان دادگستري رئيس حاضر
شرعي ادله از (كيفرخواست) خويش ادعاي اثبات جهت در بايستي
يا محكوميت در تصميم اتخاذ حق و نمايد استفاده قانوني و
ميخواستند شوشتري آقاي كه گذشته هفته در.ندارد را برائت
شهرستان دادگستري رئيس كنندآقاي ملاقات تهران شهردار با
بيطرفي اصل با كه آورد بعمل جلوگيري اينملاقات از (رازيني)
كه باشيم قائل كه صورتي در زيرا.دارد قضاتمنافات
بجايدادستان دادگستري رئيس و است عمومي تهران جرمشهردار
شود تلقي او طرفدعواي و نمايد او براي كيفر تقاضاي بايد
نكته اين ذكر البته.قانونيندارد محمل هيچ او ممانعت
متضمن انقلاب و عمومي دادگاههاي قانونتشكيل كه است ضروري
متهممنافات بديهي و مسلم حقوق با كه است وايراداتي نواقص
شكايت حق كه دادرسيكيفري آئين قانون ماده 171 مثلا.دارد
مواجه سكوت با فعلي درتشكيلات كرده پيشبيني را متهم براي
شكايت قابل متهم تقاضاي به متهم قرارتوقيف اينكه چه است ،
توجه با.ندارد وجود مرجعي چنين اكنون كه دادگاهبوده در
رئيسدادگستري آقاي مطروحه پرونده در اولا شد مشخص بهاينكه
جرم ارتكاب بايدادله ميشود تلقي عمومي شاكي دادستان ، بجاي
جرم موضوع ثانيا.ارائهكند بدادگاه را شهردار ناحيه از
عمده اشكال با دادرسي اينكهنحوه سوم.دارد عمومي جنبه
روبرو برائت اثبات مشكل با شهردار وآقاي است مواجه قانوني
.است برائت اصل كه درصورتي است
حقوقدان استخر دانيال
|