استراتژيك شكست پندار
به كه است اجتماعي و سياسي وجوداقليت بالا ، معنوي و مادي
ناممكن آزادي تحقق آن بدون و است مهم اندازهاكثريت همان
نهتنهاتحمل اقليت وجود آزاد ، جامعه يك در.مينمايد
بخشي جامعه اين در اقليت آن ، از فراتر بسيار بلكه ميشود ،
شمار به جامعه اجتماعي و سياسي پيكره از جداييناپذير
.ميآيد
يك به اطلاقعنواناقليت اجتماعي چنين در حال ، عين در
سودمندي و ماهيتنيست تغييرناپذير و ابدي سياسي ، گروه
از پس سياسي ، گروههاي كه آنجاست جوامع در سياسي آزادي
از مردم ، آراي جذب و جلب در ناتواني و انتخابات در شكست
خود تفكرات و حركتها و سياستها و برداشتها اصلاح در سو يك
آن گريزناپذير و دائمي تغييرات و مردم تفكرات با منطبق -
جناح رفتار و سياستگذاريها ديگر ، سوي از و ميكوشند ، -
نقد ذرهبين زير را وحاكم اكثريت اينك و اقليت سابقا
ارتقاء چنينسازوكاري ، خودي به خود اعمال با.ميكشند خود
جوامعآزاد ، اجتماعي - برآن اولي - سياسيو ساختار كل
براي عمومي افكار جلب سياسي ، در گروههاي و است حتمي
و فكري ارتقاء درحال دائما بعدي ، انتخابات پيروزيدر
به تا هستند كمبودهايشان و نقايص از وكاستن خود عملي
.نگيرد قرار استفاده مورد مخالفان دست در ابزاري عنوان
گروههاي كه است بهشرطيشدني انفعالات و فعل اين همه
جلب در بعدي وتوان خود آينده به جايگاهي ، هر سياسي ، در
حاكم و جناحاكثريت:باشند اميدوار افكاررايدهندگان ،
جناح و مردم پشتيباني حفظ جهت در سياستهايي اعمال به
اقتصادي - سياسي كنش و تفكر در اصلاحاتي به بازنده و اقليت
از بيهريك.بينجامد آنان به مردم دوباره اقبال به كه خود
ممكن دستاوردهايش ، تمام با مدني جامعه تحقق دو ، اين
.بود نخواهد
جريانات برخي ماهاخير چند سياسي رفتارهاي و تحركات
نتيجه سالگذشته رياستجمهوري انتخابات كهدر كشور جناحي
اخيرجلوهاي هفتههاي در بويژه واگذاركردند ، حريف به را
از قدرت صحنه به بازگشت درهرگونه كلي نااميدي از خطرناك
يافته مردم هواداري دوباره جلب و جدي دروني اصلاحات راه
ناگوار پيامدهاي و بعدي تحولات از هيچيك متاسفانه ، .است
اجتماعي پايگاه بيشتر هرچه وخامت به كه تحركات اين
تغيير در نهتنها انجاميده ، مردم نزد در شده ياد جريانات
به بدتر بلكه نيفتاده ، موثر عمل و انديشه روش و تفكر اين
سايه در آنكه ، نتيجهاست زده دامن آن بيشتر هرچه نااميدي
را گذشته رياستجمهوري انتخابات نتايج كه خطرناك تفكر اين
بلكهشكستي رايگيري ، دوره يك در تاكتيكي يكباخت نه
شده ياد جريان رفتارهاي ميداند ، برگشتناپذير و استراتژيك
و گرفته خود به خطرناكتري نمودهاي و ابعاد روز به روز
كشانده دامن كشور و نظام ساختار و ريشهها به آن اثرات
نتايج با تهران شهردار كرباسچي غلامحسين بازداشت.است
رئيس به وقيحانه و همهجانبه تهاجمي بلافاصله و آن معكوس
بررسي قابل زاويه همين از نظام ، مصلحت تشخيص مجمع محترم
.است
اثراتي با مهم خود درجاي شده ياد تهاجم حادثه هردو گرچه
ميشود ، جامعهارزيابي اخلاقي و سياسي پيكره ناگواربر بس
ازآينده آن ، باره هر تشديد و اينروند تداوم اما
اين اگرميدهد خبر بسناگوارتر پيامدهايي با تيرهتر
درك هرگونه در خود ناتوانيمفرط پايه بر عمدتا جريانات
خطرناكي بهنتيجه ايران اجتماعي تحولات از نسبتادرست
روشن معناي رسيدهاند ، شان جايگاهاقليتي بودن ابدي چون
بسي حتي و بالا در شده ياد تجربه دو همچون كه است اين آن
و ناپسند اقدام بههرگونه دستزدن از آن ، از بدتر
پيش چندي تا همچنانكهندارند باكي نيز ديگر جبرانناپذير
سردار به زشت و موهن جسارتي يا شهردار بازداشت كسي كمتر
ميكرد ، ارزيابي شدني و ميداد احتمال را سازندگي بزرگ
اقدامات برخي به گروهها اين دستزدن احتمال شايد نيز اكنون
و بدهد نشان دشوار نيز فاجعهبار بعضا اما بيفايده البته
اوضاع ، از درست درك در ترميم غيرقابل ازعقبماندگي نشانهاي
و دور تاريخ پندهاي نيز و اخير ماه چند تجربيات همه اينكه
روشها از اندكي حتي است نتوانسته نيز جهان و ايران نزديك
اصلاح راه به را بيمارگونه انديشهورزيهاي برخي و ترفندها و
.بكشاند صلاح و
بيمحابا و زشت چنين انقلاب كشورو نيرومند ستون يك اينكه
قرار ذهني وعقبمانده بيمايه گروهي حمله و توهين مورد
كشور ، كورذهن برخيجريانات كه است آن ميگيرد ، نمايانگر
براي راهي و ميپندارند سر پشت در شده خراب همهپلهارا
از اگر كه وبرآنند نمييابند ملت آغوش به سويه دو بازگشت
حتي يا و ارعاب و تهديد چماق كمك به احتمالا نشد ، قلب راه
و آورند كف به را مردم آناطاعت فاجعهبار و عملي كاربرد
مباد ميان ، اين در و دهند ادامه حكومت به ديگر زماني اندك
جناح جمله از - كشور سياسي اصيل جريانات و گروهها كه
اصلاح و صلاح براي خويش آرزومندي باهمه - راست به موسوم
انقلاب و كشور آبروي به تازندگان اعمال بر سكوت با جامعه ،
كه بدهند نشان چنين - ناخواسته البته - و بزنند تاييد مهر
كوتهبين ازناپختگان اندكي با استراتژيك تصورشكست در
در شهردار ، بازداشت ماجراي در نه اگر.هستند شريك و همسو
سازندگي ، بزرگ سردار به اخير نابخشودني توهين به واكنش
سر بازيخوردگان از اصيل سياسيون حساب جداكردن براي ميدان
.است باز همچنان ناپيدا ، آخوري به
|