رسانهاي كثرت و مدني جامعهء
(پاياني قسمت) -مدني جامعه در مطبوعات منزلت
جامعهء در مطبوعات دوممنزلت بخش حاضر مطلب:اشاره
با.نشد ميسر گذشته درچهارشنبه آن درج كه است مدني
پاياني بخش تاخير ، اين خاطر به محترم خوانندگان از پوزش
.ميگذرد نظرتان از گفتار اين
سازوكارهاي و نهادها بر مشتمل اساسا مدني جامعه
و تنظيم را ملت و دولت ميان روابط بتواند تا است غيردولتي
معنا اين به.كند رانمايندگي اجتماعي مختلف بخشهاي منافع
پيدا عضويت مختلف تشكلهاي و سازمانها در جامعه افراد كه
صورت به دولت با منافعاشان سر بر اينكه جاي به و ميكنند
تجاوزهاي از را حريمشان بخواهند يا بجنگند موردي و فردي
عنوان به كه هستند تشكلها اين بدارند ، امان در احتمالي
منافع و گرايشها و فكرها طرز نماينده و حقوقي شخصيتهاي
تاكيد هم باز.ميكنند عمل دولت مقابل در جامعه گوناگون
و دشمني معناي به مطلقا كردن عمل دولت مقابل در ميكنم
كلي طور به بايد را تلقي اين و نيست دولت با ورزيدن خصومت
تعريف صدها و دهها مدني جامعه از.بكنيم پاك ذهنمان از
اجتماعي و انساني علوم ديگر مفاهيم همه مثل شده داده
جنبههاي همه تا كرد ارائه مانع و جامع تعريف يك نميتوان
به مفهومي ما مدني جامعه كنار در اما بپوشاند را مفهوم
است ، مدني جامعه همان واقع در كه داريم عمومي فضاي عنوان
ويژه است عموميفضايي فضاي كه ميشود گفته اينفضا تعريف در
را كاركردي و نقش همان عمومي فضاي پسجامعه و دولت بين
همان وآن دارند مدني جامعه در غيرمردمي و واسط نهادهاي كه
واقع در.ميباشد دارا است ، اجتماعي روابط تنظيمكنندگي نقش
ارتباطي كنشهاي از زنجيرهاياست عمومي فضاي ديگر ، بهبيان
واقعيت كه نكته اين وپذيرش امتيازدادن تفاهم ، براساس
تا يعني.ميشود ديگرانساخته با ارتباط و گفتار ازخلال
نداشته انديشه آراءو تبادل و نظر تبادل و وگفتگو مباحثه
بهتر عبارت به.نميدهد نشان را خودش واقعيتچهره باشيم
خلال از وبايد است ثالث فرد و شما من ، كهنزد است آن واقعيت
ميشود گفته استكه دليل همين به.بدهد رانشان خودش مباحثات
در كسي هر يعني است احترام مورد فردي عموميعقايد درفضاي
و بزند را حرفش دارد را اجازه و امكان اين عمومي فضاي
همان نوعي ، به مدني جامعه كردم عرضبكند بيان را نظرش
توسعه سياسي لحاظ به كه است جامعهاي.است دمكراتيك جامعه
حال است ، مشاركتجو جامعه و مشاركتپذير جامعهاست يافته
باشند؟ داشته نقشي چه بايد مطبوعات دمكراتيك ، نظام يك در
كننده منعكس و مردم مصالح نماينده واقع در مطبوعات
جامعه يك در مطبوعات وظيفه هستند ، آنها نيازهاي و خواستها
و دستاوردها انتقادي سنجش و كاستيها گزارش دمكراتيك
توسعه جامعه ازويژگيهاي.است حقيقت و عدالت جستجوي همچنين
و سياسي ، تصميمگيريهاي در مشاركت عرصههاي ايجاد يافته ،
جامعه كه زباني ساختار.است گفتگو و مفاهمه زبان كاربرد
ساختار با متفاوت كاملا ميبرد ، كار به سياسي يافته توسعه
جامعه.ميشود برده كار به بسته جامعه در كه است زباني
واقع در است ، حاكم مردم بر استبداد و مطلقه جامعهاي بسته ،
دستوري و تحكمي ساختار سياسي يافته توسعه جامعه در زبان
استفاده گفتاري عبارت از تحكمي عبارات جاي به بلكه ندارد ،
صفا ، و صلح تفاهم ، ايجاد گفتاري ، عبارات هدف.ميشود
معناي به مدارا و تساهل.است مدارا و تساهل و مفاهمه
حق هم ديگراناست ديگران عقايد شناختن رسميت به و پذيرش
گفتم كه طور آندارند اظهارنظر حق و حيات ، حق حضور ،
طول در را مطبوعات اگر.نيست ما نزد فقط و فقط حقيقت
زبان ، نحوي و دستوري ساختار زواياي از ساله تاريخ 160
زبان پشت كه هدفهايي و كنيم بررسي قيدها و صفتها كاربرد
كنيم ، مشخص گفتمان تحليل طريق از بوده نهفته مطبوعات
مقاطع جز ما ، ساله تاريخ 160 اعظم بخش در كه ميشويم متوجه
داشتهايم مطبوعاتمان تاريخ در نوبت سه دو در كه كوتاهي
اوايل و سال 57 يا و 32 سالهاي 31 و مشروطيت صدر مثل)
تحكمي ساختار ما مطبوعات زبان ساختار موارد بقيه در ،(58
با حكومتها رابطه نوع به توجه با يعني.است بوده دستوري و
را خود دستورات دولتها بوده پايين به بالا از كه مطبوعات
آن ظاهر اگر حتي.ميكردند صادر مطبوعات طريق از واقع در
جامعه و عمومي فضاي پيرامون بحث در است نبوده دستوري هم
يكي:گيرد قرار توجه مورد بايد عمده زيرساخت چند مدني
تمركز جاي به سياسي لحاظ به يافته توسعه جامعه در اينكه
طور به قدرت اينكه يعني.دارد وجود قدرت توزيع قدرت ،
يا فرد يك اختيار در هميشه براي و بار يك براي انحصاري
مدني ، جامعه كاركرد اساسا.نميگيرد قرار خاص گروه
در قدرت بودن نقد قابل يعني.است قدرت از اسطورهزدايي
فساد شدن فراگير خطر نباشد نقد قابل اگرقدرت و جامعه
كه است معنا اين به قدرت توزيع لذاميكند پيدا گسترش
و حضور و مداخله خود سياسي سرنوشت تعيين در اولا مردم
داشته شايستگي كسي اگر ديگر طرف از و باشند داشته مشاركت
وي دستيابي مانع سياسي و فكري طبقاتي ، موانع براي باشد ،
مورد بسيار مدني جامعه در كه ديگري گفتمان.نشود قدرت به
به و تكثير و بحثتنوع ميشود تاكيد آن بر و توجهاست
قانون قوت نقاط از اينامر و است عقايد تنوع رسميتشناختن
.است شده شناخته بهرسميت عقايدديني حتي كه است اساسيما
به ناگريز كه است مدنيجامعهاي جامعه اينها بر علاوه
و نيفتد اتفاق اين اگراست متكثر رسانهاي ساختار لحاظ
اين به باشد ، نداشته وجود رسانهها زمينه در تنوع و تكثر
.محرومند باديگران عقايدشان اظهار از كهگروههايي معناست
به دمكراسي اساسي معني معتقدندكه صاحبنظران از بسياري
نقد و جامعه در وگوناگونيها تنوعها شناختن رسميت
ديگر زيربنايي مولفه يا بحث يك.است انديشهها تمامي
و مسائل حل اساس.گفتگواست و ديالوگ مدني درجامعه
گفتگو ، (ديالوگ)و مفاهيم بر مدني جامعه در پيشبردامور
.است شده داده قرار انديشه وتبادل نظر تبادل
هيچ.باشند آزاد بايد مردم بگوييم كه نيست كافي اين
نظري لحاظ به دنيا در حكومتي نظامهاي مستبدترين حتي دولتي
نيستيم ، عقيده و بيان آزادي به معتقد ما كه گفت نخواهند
مشروعيت ريشه به تيشه ابتدا همان از بگويند ، را اين
آن ، عملي مصاديق و تحقق سر بر بحث اما.زدهاند خودشان
افراد تا ميكنند فراهم را شرايطي دولتها چقدر اينكه يعني
عقايد ، ديدگاهها ، واقعيشان ، ابعاد در و هراس ، و بيم بدون
.است كنند ، بيان را خودشان نقدهاي و نظريات انديشهها ،
هم شاخصهايديگري و مولفهها مدني ، جامعه اينها بر علاوه
در كداميك ببينيم و بكنيم توجه آنها به بايد ما كه دارد
در كداميك و ندارد وجود كداميك و دارد وجود ما جامعه
بسر گذار مرحله يك در ما.است شكلگيري يا توليد مرحله
كه اين ضمن لذا.ميكنيم تجربه و تمرين داريم و ميبريم
را لازم بهاء آن براي بايد و بكنيم عمل سنجيده خيلي بايد
.ميبرد زمان كار اين انجام كه بپذيريم و بپردازيم بايد
چي خرداد دوم شعارهاي كه ميشود سوال ميبينم من مواقع بعضي
بتواند جديد گفتمان اين تا طولميكشد سال حداقل 25 !شد
به يكسال ظرف در ميشود مگر.بكند پيدا وعيني عملي تحقق
قانونگراييو و باشند شده نهادينه آزاديها كه جاييبرسيم
.باشد پذيرفتهشده كامل بطور سنت يك بهعنوان قانونمندي
بايدآستانه قدري ، .باشيم حوصله با و صبور قدري بايد
خصلت يك مدني درجامعه داشتن تحمل.ببريم بالا را تحملمان
.ميشود تبديل اجتماعي فرهنگي شاخص يك به كه است فردي
آنهااشاره به ميتوان مدني جامعه در كه مولفههايي لذا
و خصوصي زندگي حريمامنيت حفظ قدرت ، منابع توزيع يكي كرد
و دولت بين ارتباط توسعه درجامعه ، مردم منزلت و آبرو
مستمر ، بازخود دريافت و واسطهاي نهادهاي طريق از ملت
وفاق ايجاد منظور به اطلاعات توزيع و ارتباطات توسعه
به سالاري شايسته.است سالاري شايسته و جامعه در وهمدلي
.تجربياست و فكري علمي نخبگان مديريت معناي
جاي شعار.ميگيرد را عمل جاي ادعا شرايطي چنين غياب در
و تفاهم و مسالمت بر مبتني روابط ايجاد.ميگيرد را واقعيت
وارد وقتي شما.است مدني ديگرجامعه شاخص خشونت از پرهيز
.كردهايد دفع را خشونت و بيمنطقي شديديعني گفتگو عرصه
يعني است ، برخوردار ديالوگ منطق از گفتگوها بيمنطقترين
حرف مقابلتان طرف با و بنشينيد پذيرفتهايد شما اينكه
.بكنيد بحث و بزنيد
والا صورتميگيرد تفاهم ايجاد هدف با گفتگو ماهيت و ذات
براي مناسبتري و راههايبهتر باشد تنش ايجاد هدف اگر
و خردورزي.وجوددارد جامعه در درگيري و تنش ايجاد
حق شناختن رسميت به يا و دولت بودن پاسخگو قانونمندي
حكومتمحورهايي اقدامات و اعمال قبال در مردم پرسشگريبراي
ميتوانند آنها درتحقق را نقش بيشترين مطبوعات كه هستند
.باشد داشته
سالم روابط ايجاد مردم ، براي اطلاع كسب حق شناختن رسميت به
محورهاي خوب فرهنگي اثر تقويت و فرهنگي جريان يك عنوان به
چگونه مطبوعات اما ميباشند ، مطبوعات كار زمينه و كلي
!باشند داشته نقش زمينهها دراين ميتواند
و آرا ، ايدئولوژيها مبادله مجراي و بستر مناسبترين مطبوعات
و عمومي فضاي ايجاد كهگفتم همانطور هستند مختلف انديشههاي
از سياسي مشاركت و زمينههايسازماندهي آوردن فراهم
.است مدني جامعه مطبوعاتدر كاركردهاي
در سياسي زمينههاي در مطبوعات عمده كاركرد ميان اين در
از مردم كردن مطلع نميشود ، محدود فوق موارد به مدني جامعه
از مردم اگر.است موارد اين از ديگر يكي سياسي رويدادهاي
مشاركت تصميمگيريها در نميتوانند نباشند آگاه رويدادها
روزنامهنگاري ، نوين ادبيات در كه است دليل همين به.بكنند
پزشكي كنار در مقدس حرفه يك بهعنوان را روزنامهنگاري حرفه
ذكر را حرفه دو اين مخصوصا.دادهاند قرار روحانيت و
.ميكنند
اطلاعات هستندو بشر اساسي نيازهاي تامين خدمت در كه زيرا
بدون اينكه براي چرا؟ است ، بشر نيازهاي اساسيترين از يكي
باشيم ، داشته موفقي زندگيسياسي نميتوانيم ما اطلاعات
در و بكنيم عمل اجتماعيمان وتعهدات وظايف به نميتوانيم
.ميشود مختل اجتماعي اساسزندگي نتيجه
و گفت سياسي ورهبران مردم بين ما كشور طولاني تاريخ در
را شهروند بهنام پديدهاي و است نداشته وجود ارتباط و شنود
رعيت سرنوشت بر حاكم حكومت و داشتيم رعيت ما نداشتهايم ،
فقط نداشتند ، كردن سوال حق و چرا و چون حق رعايا بود ،
مفهوم اكنون اما ميكردند ، فرمانبري و تبعيت خوب بايد
چرا و چون كه شهروندي ميشود ، متولد دارد عيني بطور شهروند
كه شهروندي ميكند ، طلب را خودش حقوق كه شهروندي ميكند ،
براي مدني جامعه در اعتمادبهنفس داشتن.دارد اعتمادبهنفس
هم واسطهاي سازمانهاي نقشهاي از يكي.است مهم خيلي افراد
.است مردم در اعتمادبهنفس ايجاد
آموزش و گسترش مطبوعات سياسي كاركردهاي از ديگر يكي
البته.است سياسي مسائل درباره اصولي و منطقي گفتارهاي
مدني جامعه در مطبوعات كاركرد مورد در هم ديگري ديدگاههاي
:برميشمارد را كاركردها اين برايمطبوعات لوسينپاي هست
شود مطرح سوال اين است ممكن حكومت ، مشروعيت از حمايت -1
حكومت مشروعيت از شرايطي هر در مطبوعات آيا كه
حكومت مشروعيت كه است اين سر بر بحث.اصلا ميكنند؟ دفاع
ميتواند وقتي حكومت يك و ميشود ناشي مردمي مقبوليت از
دادوستد و ارتباط بتواند كه باشد داشته مردمي مقبوليت
و فكر طرز از بتواند باشد ، داشته جامعه با اطلاعاتي و فكري
رسانهها طريق از جز اين و بكند پيدا آگاهي مردمش نيازهاي
دنيا جاي همه در دولتيترينشان حتي كه مطبوعات خاص بهطور و
.نيست ممكن تلويزيونهستند و راديو از غيردولتيتر
حمايت درواقع ميشود ، حكومت مشروعيت از حمايت از صحبت وقتي
مطرح نوانديش نخبگان نفوذ گسترش و حكومت مردمي مقبوليت از
بين وجودارتباط عدم ما تاريخي مشكلات از يكي.ميشود
مردم توده.است بوده مردم تودههاي با روشنفكران و نخبگان
.خودشان راه هم نخبگان و روشنفكران رارفتهاند ، خودشان راه
باعث مردم و نوانديش نخبگان بين دوسويه ارتباط برقراري
و بكنند نمايندگي را مردمشان آراء نخبگان طرف يك از ميشود
از و نكنند اظهارنظر واقعيتهاياجتماعي از بريده و انتزاعي
راارتقا علايقشان و خواستها فكر ، سطح مردمبتوانند ديگر طرف
مطبوعات ترتيب اين به.كنند كيفيتر را آن و بدهند
كنند ، تبديل ذهني چند عرصه به را عمومي فضاي ميتوانند
بروز دارند ، وجود آن در گوناگون ذهنيتهاي كه عرصهاي
جامعه از ترتيب اين به.دارند تعامل هم با و ميكنند
امكان اينكه براي چرا؟ ميشود خشونتزدايي و فريبزدايي
به درنهايت امر اين.دارد وجود خشونتها و فريبها افشاي
بالاخره و دولت عملكرد عقلانيكردن و سياست عقلانيشدن
واقعيتها ، تفهيم و شناساندن راه از عمومي افكار عقلاييكردن
درواقع و پاسخگويي به اجبار و قرارگرفتن سوال مورد تعامل ،
اينكه براي اما.ميكند كمك عملكردها انتقادي ارزيابي
به بايد مردم بگوييم نميتوانيم فقط يابد ، تحقق حاكميت
مطبوعات را الگوها و ميخواهند الگو مردم.كنند عمل قانون
را انحرافات و كجرويها دركنارش و كنند معرفي و مطرح بايد
.كنند بيان بايد مطبوعات هم
را قانون به واحترام قانونپذيري و قانونگرايي فرهنگ
درواقع بايد و بدهند گسترش مردم تودههاي بين مطبوعات بايد
مورد قوانين احتمالي نقض دربرابر را حكومتكنندگان و مسولان
بهوسيله بزرگ حق اين اعمال.دهند قرار مواخذه و سوال
را احتمالي كجرويهاي و قانونشكنيها جلوي ميتواند مطبوعات
با انسان حرمت حفظ زمينه در مطبوعات نقش مورد در.بگيرد
بايد اما همدارند ، منفي كاركردهاي گاه رسانهها كه وجودي
از يعني شد حرفهاي غرب در روزنامهنگاري كه وقتي از گفت
وضع هم حرفهاي قواعد و اصول سلسله يك نوزدهم ، قرن اواخر
.گرديد مطرح روزنامهنگاران حرفهاي اخلاق دركنارآن و شد
روزنامهنگار حقوق مطبوعاتي ، جرائم و حدود مطبوعات ، قوانين
حرمت اينكه براي هستند وسيلهاي درواقع اينها همه...و
مطبوعاتي قوانين.شود داشته پاس مطبوعات حرمت و انسان
و مردم حقوق به تجاوز از را روزنامهنگاران مختلف ، كشورهاي
اسرار افشاي اتهامزدن ، و برچسب تهمت ، افراد ، خصوصي حريم
درنظر مجازات آن نقض موارد براي و بازميدارند...و خصوصي
انسان حرمت پاسدار ميتوانند مطبوعات درنتيجه.ميگيرند
و بگذارند ارج مخلوقات اشرف بهعنوان را انسان و باشند
يا حرمتها هتك از نوعي به هم را حكومتكنندگان و دولتمردان
انسانها شرف و آزادي عزت ، حريم به تعدي و تجاوز
چه در و مطبوعات كدام كه است اين سوال امابازميدارند
القاء خوبي به را خود وظيفه و نقش اين ميتوانند شرايطي
امنيت داراي مستقل ، آزاد ، مطبوعات:است اين پاسخ كنند؟
حمايت از و لازم قانوني پشتوانههاي از كه متكثر و حرفهاي
ميبريم بهسر شرايطي در ما.باشند برخوردار مدني تشكلهاي
نخستين براي آنكه وجود با اسلامي ، انقلاب از بعد سال كه 20
صنفي تشكل اخير ، سياسي تحولات دنبال به و گذشته سال در بار
در هنوز تشكل اين و داديم تشكيل را مطبوعات حرفهاي و
قانون فاقد هنوز اما است ، خويش فعاليت و حيات اوليه مراحل
مطبوعات تاريخ طول در و هستيم روزنامهنگاري حرفهاي استقلال
فوريترين و مبرمترين از يكي لذابودهايم آن فاقد نيز
حرفهاي استقلال قانون تدوين شود انجام بايد كه اقداماتي
تشكلهاي ايجاد صنفي ، تشكلهاي تحكيم و تقويت خبرنگاران ،
صنفي نظام مطبوعاتي شوراي مثل صنفي تشكلهاي كنار در جنبي
است روزنامهنگاري حرفهاي اخلاق مرامنامه تدوين و مطبوعات
اعضاي حرفهاي و اخلاقي تخلفهاي درقبال مردم شكايتهاي به كه
قضايي رسيدگي از غير اين و.ميكند رسيدگي مطبوعات جامعه
هيات حضور با دادگستري دادگاههاي در مطبوعاتي جرايم به
از كنترل نظام ميتوانند صنف اعضاي طريق اين از.است منصفه
همكاران عملكرد بر دروني نظارت يك و كنند برقرار را درون
شرايطي بايد مطبوعات البته.باشند داشته خود مطبوعاتي
حرفهاي استقلال قانون تدوين نكند فكر دولت كه كنند فراهم
دولت عليه تهديد نوعي مطبوعاتي ، شوراهاي يا صنفي ، نظام يا
جلوگيري و حرفه پالايشاين به مهم ، اين تحقق اتفاقا است ،
يا و خصوصي حريم به ياتجاوز كجرويها سوءاستفادهها ، از
.ميكند كمك مردم فردي
فرقاني محمدمهدي دكتر
|