مذهبي تئاتر قهرمان
فرانسوي نظريه‌پرداز و نمايشنامه‌نويس كلودل پل با آشنايي
(19551868)
پل ولادت سال يكصدوسي‌امين با است مصادف (1998) امسال
كلودل.فرانسوي بزرگ پرداز نظريه و نويس نمايشنامه كلودل
دور خاور در اقامتش ساليان طي كه بود كساني زمره‌نخسين در
به را تئاتر اين و كرد زمين مشرق تئاتر مطالعاتي‌روي
.است آمده فراهم مناسبت همين به مطلب اين.شناساند غربيان
دهكده در اوت 1868 درششم كلودل ماري چارلز لويي پل
در شامپاني ايالت در واقع نووسورفر ويل نام به كوچكي
آنجا تا يافت مذهبي تربيتي كودكي در.آمد دنيا به فرانسه
سال.ماند باقي او در عمر پايان تا تربيت اين تاثير كه
.كردند مهاجرت ووزك در ناحيه‌اي به خانواده‌اش همراه 1869
در پلانجاميد طول به سال 1876 تا ناحيه اين در اقامتشان
.گرفت فرا را نوشتن و خواندن و رفت مدرسه به ناحيه همين
ديگر بار كه بود نرسيده پايان به ابتدايي‌اش تحصيلات هنوز
به را او پاريس در.كردند مكان نقل پاريس به سال 1881 در
اشعار تاثير تحت جواني سنين در.فرستادند كبير لويي مدرسه
با عمر پايان تا خودش گفته به تاثير اين و گرفت قرار رمبو
را او وطنش هم شاعر مالارمه با آشنايي‌اش همچنين.بود وي
دوره پايان از پس.آورد در شاعر اين مريدان درحلقه
ادامه دانشگاه در سياسي علوم رشته در را تحصيلاتش دبيرستان
سال در و درآمد خارجه امور وزارت استخدام به سپس و داد
دوران در.رفت آمريكا به فرانسه كنسول عنوان با 1893
درام‌نويسان آثار مطالعه به و شد علاقه‌مند ادبيات به تحصيل
موفقي نمايشنامه‌نويس مي‌تواند كه برد پي و پرداخت جهان
خواب از عبارتند نگاشت كه نمايش‌نامه‌هايي نخستين شود ،
مريم به جبرئيل بشارت ، شهر 1890 سرطلائي 1889 ، 1883 ،
.هفتم 1896 روز استراحت و 1892 ،
فرانسه‌به دولت سوي از امريكا در توقف سال دو از كلودل‌پس
چين در فرانسه سفير عنوان با سال چندين و شد اعزام چين
گرفت تصميم مدتي بازگشت كشورش به سال 1905 در گزيد ، اقامت
فرانسه در سال همين در و شد منصرف زودي به اما شود كشيش
در كلودل.شد چين كشور عازم ديگر بار و كرد ازدواج
ماجراي يك شد منتشر سال 1905 در كه ظهر سهم نمايشنامه
يك را نمايشنامه اصلي شخصيت‌هاي مي‌كند ، تصوير را عاشقانه
عشقي گرفتار و اسير دو هر كه مي‌دهند تشكيل زن يك و مرد
دچار دارند دوست بشدت را يكديگر كه دو اين ممنوع‌اند ،
عشق ايننيست ممكن آنها براي وصال اميد كه هستند مشكلي
عاشقان مرگ به و مي‌گيرد خود به تراژدي حالتي بي‌فرجام
صحنه به پاريس در سال 1958 در نمايشنامه اين.مي‌شود منتهي
.رفت
بعد سال سه و شد نوشته سال 1909 در كه نمايش‌نامه‌گروگان در
و گير در را وجدان‌ها و احساسات مجادله رفت صحنه روي بر
تمدن جانشين تازه تمدني كه هنگامي يعني فرانسه انقلاب دار
دختر اثر اين در مي‌كنيم مشاهده مي‌شود ، كهنه مناسبات و
با شده‌اند كشته انقلاب درجريان مادرش و پدر كه جواني
ثروت كه مي‌شود موفق ومحروميت صبر نيروي به اتكاء
عمويش اختيار در را ثروت دختراين كند ، تجديد را پدري‌اش
او با آينده در كه قراراست جواني پسر. مي‌گذارد
كه را هفتم پي پاپ حادثه‌اي در جوان اين اما كند ازدواج
پنهان عمويش خانه در را او داده فراري است ناپلئون زنداني
از نداشته روشني و خوب سابقه گذشته در كه شهر حاكم.مي‌كند
به اگر كه مي‌كند تهديد را دختر مي‌شودو خبردار امر اين
دختر كرد ، خواهد برملا را راز اين ندهد در تن او همسري
تولد جشن هنگام به اثر پايان در اما مي‌شود تسليم ناگزير
.مي‌كند خودكشي فرزندش
دور خاور كشورهاي و درچين اقامتش سالهاي طي كلودل
اشكال و زمين مشرق درباره‌تئاتر ارزشمندي مطالعات
مطالعات اين حاصل.كرد ژاپن و چين كشورهاي در نمايشي
مورد اروپا در كه زمين مشرق معرفت عنوان با است كتابي
.گرفت قرار توجه
در كلودل شد آغاز اول جنگ‌جهاني كه زماني سال 1914 در
كشور دو روابط شدن باتيره ليكن بود خدمت مشغول آلمان
در مدتي براي.ترك‌كرد را آلمان ناگزير آلمان‌وفرانسه
و دانمارك آرژانتين ، برمه ، برزيل ، ايتاليا ، چكسلواكي ،
سال 1921 از.شد عهده‌دار را مهمي سياسي بلژيك‌پست‌هاي
.بود ژاپن در فرانسه سفير نيز تا 1927
معروفش‌با نمايشنامه درژاپن اقامتش سالهاي طي كلودل
به‌سال اثر اين نگاشت درسال 1924 را اطلسي كفش‌هاي نام
دوران است‌از ملهم نمايشنامه يافت ، ماجراي انتشار 1929
عميق واعتقادات تا 1650 سالهاي 1550 حدود اسپانيا ، طلايي
كه ممنوع عشقي تصوير و بود حكمفرما عصر درآن كه كاتوليكي
پاسداري معشوق و عاشق توسط عشق اين بسيار رنج‌هاي بهاي به
.مي‌شود
به‌اكثر سفر و خارجه امور دروزارت خدمت سال سه و چهل
وي تا نبود آن از مانع كبير مقام‌سفير در جهان كشورهاي
.نگذراند ادبي و ذوقي آثار نوشتن به را خود فراغت ساعات
واهل خيالپرست طبع ، انساني‌نازك را او شخصيت خلاق بخش
اجتماعي شخصيت از ديگري برابربخش در مي‌دهد تشكيل نظر
پروته عمل ، اهل و واقع‌بين ، مدبر بود سياستمداري كه او
مرد ماه 1917 ، و خرس كريسمس 1914 ، شب خشك 1914 ، نان 1913 ،
كلمب كريستف كتاب سايه‌اش 1922 ، و زن آرزوهايش 1920 ، و
يا ، عقل شكسته 1928 ، سر پدر آتن 1927 ، باروي 1927 ،
توباس سنگ‌انداز 1938 ، ضيافت 1935 ، يك در اخلاقي ضربالمثلي
نمايشنامه‌هاي ديگر از اسكاپن 1949 ، تجاوز سارا1938 ، و
.هستند كلودل
يكسره و گرفت كناره كارهاي‌اداري از كلودل سال 1935 در
سال 1947 در.كرد هنري و كارهاي‌ادبي صرف را خود اوقات
عمر پايان تا و شد فرانسه‌پذيرفته فرهنگستان عضويت به
او ساليان تلاش حاصل.زد قلم گوناگون زمينه‌هاي در
و انتقادي وملاحظات قطعات داستان‌ها اشعار ، مجموعه‌هاي
.شد ذكر اختصار به كه است فراواني ونمايش‌نامه‌هاي اجتماعي
مسيحي يك باذهنيت آميخته عرفاني ، ذوقي با آثار اين همگي
روحي خروش و جوش دراشعارش كلودل.شده‌اند مومن‌پرداخته
آهنگ‌بهم خوش و موزون بيان‌وتركيبات فخامت با راهمراه
هوگوشاعر ويكتور ياد به را بي‌اختيارخواننده و مي‌آميزد
قوت و حدت به نيز او كه وطنش‌مي‌اندازد هم نويسنده و
وموازين سنن تا است مي‌داده اهميت بيشتر معاني و عواطف
تاثير تحت كلودل بيان شيوه اين گزينش در همچنين كهنه ،
نسبت خودش نظر بر بنا كه دارد قرار مشهور شاعر رمبو آرتور
قصايدي و شعر هنر مي‌داشته ، ابراز بسيار علاقه او آثار به
.وشاعريست شعر زمينه در كلودل مشهور كتابهاي زمره در بزرگ
آثار دستمايه كلودل كه عمده‌اي مضامين نمايش‌نامه‌نويسي در
مذهبي‌اند ، و كاتوليكي مضاميني خود عمق در داده قرار خود
فقط است‌او كرده نظر اظهار چنين كلودل درباره بنتلي اريك
آنها در را خود عقايد و مي‌نويسد نمايشنامه كه نيست مومني
عقيده وي.است مذهبي تئاتر قهرمان او بلكه مي‌دهد ، تجسم
وبخصوص مذهبي نظام يك خود صورت بهترين در تئاتر كه دارد
زندگي درباره مسيحي نظريه مي‌گويد كلودلاست مسيحي
نمايش‌نامه‌نويسي كار اصلي مايه جهت اين به و است دراماتيك
با است الهي آنچه بين بخصوص تعارضي همچون زندگي به است ،
بگفته مي‌شودو نگريسته وشهوت وجدان بين است ، شيطاني آنچه
مفهوم و دراماتيك محتوي عمل هر مذهبي ديد پرتو در كلودل
را درام احساس و مي‌سازد سرشار را دروني زندگي مي‌كند ، پيدا
است‌روزي نوشته خود مقالات از يكي در كلودل.مي‌كند زنده
خواهم تسلي شيرين انديشه اين از بيفتم مرگ بستر در من كه
وناپاكي‌هايي بي‌اعتقادي‌ها و تاريكي‌ها بر من آثار كه يافت
و نيفزود چيزي است شده بشري جامعه بدبختي سبب امروز كه
واميد زندگي و ايمان نشانه جز مي‌خوانند مرا آثار كه كساني
.يافت نمي‌توانند آن در چيزي
از چشم سالگي سن 86 در فوريه 1955 در 23 كلودل پل
.جهان‌فروبست
خلج منصور
:منبع
World Drama Mc Graw-Hill Encyclopedia vol.
|
