نياز خودباوري بر علاوه جوانان
دارند پشتيباني و حمايت به
زلزله واقعه سالروز مناسبت به
از ديگر تولدي در رودبار
رودبار كرد ، عبورخواهيم كنارت
نياز خودباوري بر علاوه جوانان
دارند پشتيباني و حمايت به
ياري آفريدند حماسه بارها سالها اين طي كه را آنان
نشوند نااميدي و ياس دچار ناكرده خداي تا كنيد
خدمات و رهبري ولايت بيرق متعالو خداوند عنايات پرتو در
يك عنوان به جمهوري محترم رياست خداپسندانه و بيريا
امروز نيازهاي از كهگوشهاي شدم آن بر ايراني جوانمسلمان
انديشيده چارهاي و مقبولافتد شايد كنم مطرح را نسلجوان
.شود
با هفدهسالگي سن در.سالههستم چهار و بيست جواني من
سالگي يك و بيست درسن و رفتم دانشگاه به پشتكار جديتو
است سال سه اكنون.اتمامرساندم به را خود دورهليسانس
من مانند جواناني البتهكه صد و سرگردانم و كهمبهوت
اما نميدانيم رامقصر كسي جوانان ، همه و من البته.فراوانند
را ما شويم فسيل ازآنكه قبل داريم انتظار همهمسئولان از
.دريابيد
نيازهايي درگير جامعه وخروشان ملتهب قشر اين ;جوانان
و غرق زمان بيكران دراقيانوس بجنبيم دير اگر كه هستند
همايشهاي برگزاري و.رسيد خواهند ناباوري بهمرزهاي
بر علاوه ما جوانان.نيست جوان نسل حلال و صرف ، مشكلگشا تئوري
آنان.دارند همهجانبه پشتيباني و حمايت به خودباورينياز
چگونه تهيدارند ، دستاني ولي كردهاند راباور خود كه
طرف از و ومبهم گنگ آينده برابر در يكطرف از ميتوانند
ايستادگيكنند؟ غرب تهاجم برابرشبيخون در ديگر
ما دانشگاههاي در امروز بنگريد ، آنچه دانشگاهها وضعيت به
آن و است تازه كنكاش و پژوهش روحيه ميشود ، يافت كمتر
حاضر حال در.است بازنويسي و تقليد ميشود يافت مقداركه
شغلي گرفتننيازهاي نظر در بدون دانشجو گزينش ما كشور در
دانشگاهياز جوان يك عنوان به من ميگيردو انجام جامعه
مبدلساخته مدرك مهد به را كهدانشگاهها ميدهم خبر فاجعهاي
مجدد انقلاب غيراز اينفاجعه يقين به.درك نه است
.داشت نخواهد فرهنگيدرماني
نيازهاي مهمترين از يكي كه دارم يقين جوان يك عنوان به من
به جوانان است قرار اگر.است مذهب و دين امروز ، جوان نسل
;كنند باور را خود مذهب و دين در بايد برسند باوري خود
چنين به جوان ويك است پرهيزگاري و تقوا لباس دين كه چرا
و رفاهي درامور بايد جوانان.ميباشد شديدانيازمند پوششي
اينخودباوري وگرنه شوند پشتيباني و زندگيياري نيازمنديهاي
هيچگونهترديدي بدونبرد نخواهد بهجايي راه مذهبي و ديني
در سختگيري.است مذهب و دين بيداريجوانان ، زنگ كه ميگويم
خواهد دينستيزيجوانان و انزجار باعثمذهبزدايي ، مذهب و دين
.است نبوي سمحهسهله شريعت همان شيوه منبهترين نظر به و شد
سرگرداني.است ازدواج و اشتغال جوانان ، مشكل مهمترين
دارد ، ديگران از فراوانتر داغي و رنج بيكار ، متخصص جوانان
را خود نبوغ آمادگياجراي اكنون كه كارآمدي نيروهاي زيرا
گردباد در مختلفدارند زمينههاي در كشور صحنهآباداني در
ميمانند پيشرفتعقب از و پسرفت خود تخصص اشتغالدر نافرجام
.است جوانان شدن مسالهفسيل همان اين و
بر مبني كشورمان جمهور رئيس طرف از مژدهاي پيش مدتها
در تومان ، ميليون يك سقف به ازدواج وام ارتقاء لايحه
به سخني ديگر اما.گرديد درج و پخش گروهي و جمعي رسانههاي
عملي مهم اين مسئولان تلاش با كه اميدواريم نيامد ، ميان
نابسامان زندگي و آينده به جوانان صورت اين در زيرا.شود
.شد خواهند دلگرمتر و شكيبا خود ،
آنها ميتواند كه جوانان بيداركننده نيازهاي از ديگر يكي
و جمعي رسانههاي باشد ، رهنمون ترقي و بيداري اوج به را
هنوزنتوانسته سيما و صدااست سيما و جملهصدا از گروهي
شبكهويژه يك به نياز جوانان كاريبكند ، جوانان براي است
تنها نه جوانان ، ويژه ومسائل امور آن در كه دارند جوان
به جوانان امروزهعمليگردد و راهيابي بلكه بررسي چالشو
برنامههاي به دريافتهايخود با متناسب عدمبرنامههاي علت
و قرنحاضر در !جمهور رئيس آقايپناهميبرند نيز كودكان
ومذهبي علمي روشنفكر جوان بايد مسلمانايراني جوان يك آتي
.گيرد قرار جواناندنيا عملي الگوي كه باشد
باشت حبيبي عليرضا
زلزله واقعه سالروز مناسبت به
از ديگر تولدي در رودبار
رودبار كرد ، عبورخواهيم كنارت
باد مستان نيمشب زمزمه نامشان
فراموشانند ياد از كه نگويند تا
مورد ايران ، سبزينههاي سرزمين گيلان ، خرداد 1369 سيويكم
زمينخشكيده و گرفت قرار زلزله سبعانهتاتار هجوم
پرداختو كوهها دل در خويش سوگواريفرزندان به زيتونزاران
.سرداد را عزا مرگو سرود غمگين و خسته سفيدرود
داده دست از را اكنونهمهچيزش درهها و كوه شهر رودبار
مرگ ميانداختي كهچشم هرجا.را خانههايش را ، آدمهايش بود ،
گويي ماندهبودند زنده كه آنان.خرابي و سوختگي بوي و بود
.كنند تحمل را غم و شكنندهمصيبت بار تا ماندهاند
را همهجا و ميچكيد آسمان از خون كه بحراني لحظههاي آن در
صبورانه هجوم ، چه بيكران بر رودبار گويي گرفتهبود ماتم
.گوشفراميداد دوبارهزيستن سرود رابا سفيدرود دلنشين آهنگ
دستهاي با خود خشم ، از بجامانده بازماندگان شب ، هجوم در
مادران و همسران پدران ، فرزندان ، بيجان خونين ، بدنهاي
دادهاند ، غسل كشيدهاند ، آواربيرون زير از را خود
چه چرخ اي بهخاكسپردهاند ، و گزاردهاند نماز كفنكردهاند ،
.كردي كهويران خانهها
چگونه كه بود شاهد لحظه هر بيقرار اما آرام و ساكت رودبار
نمناك و سرد خاك چگونه و ميكردند سوگواري داغدار ، مادران
:سرميدادند عاشقانه وچه ميبوسيدند را
بخوريم را شما غم كه ماندهايم ما
زندگي ، بهجاي نظرميافكندي كه هركجا به رودبار در آري
خياباني ، و خانهاي كوچهاي ، برزني ، هر دربود نشسته مرگ
.بود بلعيده را همه و واكرده را دهانش مرگ
نداشت را بهار اول هياهويروزهاي و هلهله آن ديگر رودبار
در را اندوه و غم شادي ، بهجاي رسيد ، راه از وتابستان
شهر روزي كه قبرستاني رودبار.بود كرده پيدا خانهها همه
زلزله:داشت حقيقت خبر جانسوز ، چه دردناك ، چه و.بود
دهان به دهان ميشد ، زمزمه همهجا به خبر !لرزاند رودباررا
جمهوري خبرگزاري از نقل به جهان مهم خبرگزاريهاي و ;ميگشت
بهسراسر را زنجان و گيلان زلزله خبروحشتناك ايران اسلامي
از و ميشكست را دلها كهميرسيد بههرجا.كردند مخابره جهان
آسمان و زمين ماتمبر و اندوه و غم.ميكرد جاري ديدههاخون
كه رودبارقبرستاني.بود گرفته آتش بود ، سينهها گسترده سايه
.بود شهر روزي
نوحه و فغان و اشغالزاري در شهر ميرفتي كه هركجا به
و مرثيهسرميداد نوباوگانش ماتم در شهرسياهپوش.بود
و ميپيچيد خود به زندگان اشك واز مردگان خون از سفيدرود
كه بودي خواب تو مگر:ميكوبيد كوه پيكر بر خروشان باصداي
رانديدي؟ شب هجوم
مانده باقي خاطرات و يادها در گذشت هرچه و بود هرچه آري
آن ياد سالگرديديگر در چگونه كه ماندهايم مااكنون و است
به تازهاي جان و داريم راگرامي رفته ازدست عزيزان
دوباره فصلديگر ، در كرد خواهيم آغاز ما و ;آنانبدهيم
.را خود شده ويران شهر خواهندساخت آنان و را زيستن
و شور تو ، تو ، مهرباني نگاه رودباري ، داغدار مادر اي آري
از وشرمنده فرومانده تو در كوه كه چهميمانست به تو هيجان
دستان با ميكني آغاز تو كه آنگاهلرزيد برخود ايستادگيات
خورده ترك دلزمين در و دارد را آوار زخم كه پينهبستهات
.بردهباشي ياد از را زلزله خشم ميكاريبيآنكه را اميد تخم
ميكند حركت تو عشق به خزر هميشهجوشان رود آن سفيدرود ، آري
تولدي در فردا و بارمينهند دستانت نوازش با وزيتونزاران
خواهيم راشاهد آنچه و كرد خواهيم عبور ازكنارت ما ديگر
.ديگرهيچ و هست زندگي شد ،
فومن -سندي زيبايي حسن
مسئولان پاسخ
|
ميشود تاسيس داروخانه بنارويه در
تحت مورخ 5/2/77 شماره 2526 در مندرج مطلب به پاسخ در
بر...شهري با دنيا كجاي -رئيسجمهوري با يكدقيقه:عنوان
درماني -بهداشتي خدمات و پزشكي علوم دانشگاه گزارش اساس
:ميرساند آگاهي به شيراز
.ميباشد نفر سرشماري 8861 آخرين طبق بنارويه شهر جمعيت -1
پس داروسازان ، از يكي توسط آزاد داروخانه يك زودي به -2
.شد خواهد ايجاد بنارويه در قانوني انجاممراحل از
و ميباشد فعال بنارويه درماني -بهداشتي مركز داروخانه -3
.ندارد وجود لزوم مورد داروهاي تامين بابت چنداني مشكل
بهداشت وزارت عمومي روابط كل اداره
شوند عضو ميتوانند بازنشستگان
اطلاع به روزنامه آن شماره 1539 در مندرج مطلب به پاسخ در
بگيران مستمري و بازنشستگان جاري ، ضوابط براساس:ميرساند
در كشاورزي وزارت ورزشي -فرهنگي باشگاه عضويت به ميتوانند
همشهري به تلفن ستون در شده چاپ مطلب بدينوسيله.آيند
.ميشود تكذيب
كشاورزي وزارت عمومي روابط
ميشود مرتفع بيمه دفاتر توزيع مشكل
در تاخير عنوان زير شماره 1535 در مندرج شرح پاسخ در
:ميرساند اطلاع به درماني بيمه دفترچه تجديد
بيمه دفترچه نسخ اوراق تعداد سال 76 مهرماه ابتداي از
بالطبع كه است يافته افزايش به 24برگ از 19 درماني خدمات
از استفاده در مشكلي شدگان بيمه دفترچه ، موقع به تمديد با
در است ذكر شايان.داشت نخواهند درماني خدمات بيمه مزاياي
درماني خدمات بيمه مختلف شعب راهاندازي با نزديك آينده
در درماني خدمات بيمه ادارات ايجاد و بزرگ تهران درسطح
توزيع و صدور روند زودي به تهران ، استان تابعه شهرهاي
هماكنون كه را معضلاتي و كرده پيدا بهبود درماني دفاتر
خدمات بيمه كل اداره بيمهگريدر فعاليتهاي تمركز بدليل
خواهد دارندمرتفع وجود زمينه اين در تهران استان درماني
درماني خدمات بيمه سازمان عمومي روابط كل اداره.گرديد
رانندگي حوادث در بيمهنامه اعتبار
عنواناگر با و امضايباغبان با كه مطلبي به پاسخ در
صفحه در كرد؟ بايد چه نيست ، خاطر تامينامنيت به قادر بيمه
است رسيده چاپ به جريدهمحترم آن مورخ 9/2/1377 شماره 7
آنروزنامه خوانندگان وديگر محترم خواننده اين استحضار جهت
مكاتبات و مذاكرات خصوص اين در قبلا:كه ميدارد اعلام
آمده عمل به قضائيه قوه با ايران مركزي بيمه ازسوي متعددي
كليه به بخشنامهاي طي قضائيه محترمقوه رياست نهايت در و
وسائط درحوادث كه نمودهاند اعلام كشور سراسر قضائي مراجع
ميتواند متهم سوي از معتبر بيمهنامه ارائه موتوري نقليه
شمول موارد در و تلقي آن در مندرج ميزان تا وثيقه بهعنوان
مجازات و ديه ميزان آنكه مگر نيست تامينديگري اخذ به نياز
ايجاب را شديدتر يا تامينخاص اخذ قانون ، در شده پيشبيني
محاكمقضائي ، و دادگاهها استقلال به توجه با معهذا.نمايد
از وثيقه عنوان به بيمهنامه قبول ياعدم قبول پيگيري ،
.ميشود محسوب قوهمذكور اختيارات
رعايت با وقت اسرع در كشور بيمه شركتهاي مينمايد اضافه
به خسارت تسويه جهت در را راه كوتاهترين موجود مقررات
براي موتوري نقليه حوادثوسائط از ناشي مشكلات كه نحوي
.مينمايند اتخاذ برسد حداقل به عزيز هموطنان
ايران مركزي بيمه بينالمللي و عمومي روابط
است بوده سالم كاملا ترمز سيستم
عنوان زير مورخ 14/2/77 روزنامه در مندرج شرح به باتوجه
به گذاشت جاي بر كشته عزاداران 2 باصف خودرو تصادف در
است شده مدعي كه اظهاراتراننده تكذيب ضمن:ميرساند اطلاع
كارشناسان داده ، رخ تصادف ترمز پدال نكردن عمل لحاظ به
اعلام و دادند قرار كامل بررسي مورد را موضوع شركت اين
سالم كاملا سانحهآفرين اتومبيل پدال و ترمز كهسيستم كردند
.است بوده
سايپا شركت عمومي روابط
|
|