اسلامي جمهوري مباني
بخش - (ره)خميني امام سيره و نگاه در سياسي مشاركت
پاياني
الگوهاي از شرط و بيقيد استفاده (ره)امام نگاه در
(ره)امام نگاه و موضع اين اگرنبود اميدبخش وارداتيچندان
نظام در مردم سياسي مشاركت شده براينهادينه بپذيريم ، را
درافكنيم نو طرحي بايد اسلامي ،
معاديخواه عبدالحميد
اسلامي تمدن و بعثت فرهنگ در بيعت ،
پيش هجرتو آغاز از نيز و (ص)پيامبر دعوت روزهاي نخستين از
اسلاميميتوان جامعه شكلگيري در بيعترا سياسي نقش آن ، از
باآنچه را آن كه سياسي است بيعتمقولهاي ترديدي بيهيچ.ديد
.كرد مقايسه ميتوان است انتخاباتمطرح عنوان به امروز
امام مكرر تاكيدهاي نهجالبلاغه بيغروب خورشيد جاي جاي در
آزادي حضرت آن بارها.يافت ميتوان بيعت ارزش بر را (ع)علي
چون آن به و شدهاند يادآور حضرت آن با بيعت در را مردم
بر تاكيد با كردهاند ، استناد مخالفان برابر در ملاكي
از.تطميع و تهديد شائبه گونه هر از بيعت فضاي سلامت ضرورت
گاه هر كه كرد استفاده ميتوان معاويه با حضرت آن احتجاجات
شوند ، كشيده بيعت فريببه يا تهديد و تطميع با مردم
(15).شد خواهد سست پايههاينظام
حسب بر را انتخابات نقش روزگار آن در بيعت كه بپذيريم اگر
بر (ع)علي امام تاكيدهاي است ، بوده عهدهدار -امروز عرف
تاكيدي فريب ، و تطميع و تهديد از بيعت فضاي سلامت ضرورت
(16).سياسي آزادي در مصداقها بارزترين از يكي بر است
قانونمداري يا سياسي مشاركت پيوند
مباني آن در كه است نهجالبلاغهگفتاري بيغروب خورشيد در
متقابل حقوق از كعبه سخنمولود دراست مطرح قانون حقو
حتي همهجا ، كه -حقوق از بخش عظيمترين چون حكومتها ، و مردم
با.است شده ياد -دوطرفهاست و دوسويه خداوند حقوق مورد در
و جامعه رمزقانونمداري كه نكته اين بر تاكيديشگفتانگيز
چنان ;است سياسي حكومتها ، مشاركت و مردم حقوقمتقابل اجراي
ناديده نبايد اسلامي اعضاءامت و اجزاء از تن يك كهحتي
است شده ارائه تاريخي ، تصويري بيان اين پي در.گرفتهشود
در و است متحد و يكپارچه قانون سايه در كه ازجامعهاي
گريزي ، قانون دراثر كه جامعه آن از ديگري برابر ، تصوير
:ميگيرند قرار يكديگر مردمرودرروي و حكومت
نه و يابند شايستگي -شايستگيرهبران با جز مردم نه..
به مردم چون.شوند اصلاح مردم پايداري با جز زمامداران
پايبند مردم حقوق به هم زمامداران و نهند ارج رهبران حقوق
و ماند مصون كژي از عدالت شناسههاي شود ، استوار باشند ، دين
.جريانيابد بايسته روندي در سنتها
ميرود اميد دولت بهماندگاري ميشود ، اصلاح زمانه بدينسان ،
.ميگردد نوميد آزمند دشمن هر و
با هم زمامدار شود ، زمامدارشچيرهخو بر ملت كه آنجا اما
نشانههاي.گردد گانه دو شعارها درآيد ، زورگويي در از ملت
اصيل راههاي.فزونييابد دين دغلكاريدر بنمايد ، نيش ستم
تعطيل زمينه و عملگردد مبناي هوس و هوا بيرهروماند ، سنت
.فراهمشود احكام
شهروندي كه چنان.گيرد بيماردليهافزوني چنين ، روندي در
چند هر -باطل شدن عملي و -!سترگ چند هر -حق تعطيل از
عزت بدان و شوند نيكانذليل نتيجه ، در.نباشد نگران -بزرگ
(17).گيرد رافرا مردم خدا سوي از سهمگين وكيفر يابند
در چنان قانونمداري پايه سياسيبر مشاركت كه !شگفت شگفتا
توجه گفتار اين جوهر به كهاگر جدياست (ع)علي امام نگاه
حكومت و مردم پيوند آفتاب فرهنگ در كه گفت ميتوان شود
را قانونمدار حكومت سنگين بار كشيدن دوش بر:كه است چنان
.نيست توانا ملت يك گرده جز
جمهوريت مباني
اسلامي انقلاب پيروزي از پس نگاه ، و ديدگاه همين برپايه
به جمهوريت و شد برگزيده ما نظام براي اسلامي جمهوري نام
جمهوري رياست خبرگان ، مجلس انتخابشد شناخته رسميت
.است شده سپرده مردم انتخاب و راي به مجلس ونمايندگان
اسلاميت و جمهوريت پيوند
از پس دهه دو در حكومت و ملت تجربههاي در آنچه
را چالشهايي اينك است ، پيشآمده نظام تاسيس و پيروزيانقلاب
آورده پيش آن اسلاميت با نظام جمهوريت پيوند درزمينه
با برخورد در (ره)امام سيره نيز و چالشها اين زمينهاست
متفاوت گرايش دو دوم مجلس از.است پژوهش بايستههاي از آن ،
زمينهساز كه بودهايم شاهد اسلامي جمهوري درون در را
ميان را اختلاف آن ، از پيش.شده كشور در جناح دو پيدايش
در و داشتند باور را (ره)امام رهبري كه ميديديم مجموعهاي
اسلاميت و جمهوريت پيوند چندان كه بود ديگري طيف برابرشان
روزها آن در ليبرال عنوان به و نداشتند باور نظام در را
با چنان گروهي اخير كشمكشهاي در كه !دريغا.مطرحشدند
تخريبي نقش كه پرداختند بهرهكشي به برچسب اين بيتقوايياز
.باخت رنگ نيز بوديم مخالف آنان با كههمه كساني
اوج بنگريم ، ايام آن در (ره)امام مواضع در ژرف اگر شايد
در ملي وفاق و سياسي مشاركت جلب به را او پايبندي
عنوان به جمهور رييس نخستين با مدارايشگفتانگيزش
(ره)امام ناكامي شايد.نميدانيم.گيريم فرا درسآموزندهاي
متشكل سازمان شيطنت معلول بيشتر راز و رمز پر آنتلاش در
روزگار همان در نيز مشكوكي عناصر.بود منافقان ونيرومند
فصل.ميافزودند جامعه التهاب بر آش از داغتر چونكاسههاي
خودمحوري مردم ، متحد جبهه در انشعاب نخستين اخيرعلتنامه
آراء گردآوري در كه بود جمهوري رئيس شخصيت وكيش
(ره)امام بيت و (ره)امام با پيوند از را بهره مردمبيشترين
كاريست اسلامي جمهوري در انشعاب نخستين تحليل.بردهبود
همه از آگاهي و همهسونگري به نيازمند و وپيچيده دشوار
آنچه.نيستند شناخته چندان شماريشان كه وعواملي مسايل
براي است مقطع آن در (ره)امام تلاش است ، مورداستناد اينك
ملي وفاق اهميت و ارزش گوياي كه انشعاب نخستين پيشگيرياز
تاكنون كه اوست عملي سيره و ديدگاه در مردمي ومشاركت
.نينديشيدهايم آن ژرفاي چندانبه
احزاب شكلگيري مورد در امام موضع
(ره)امام كه ميدانم سودمند نكته اين يادآوري در را فرصت
ايران در سياسي احزاب كارنامه از كه تلخي باتجربههاي
در مردم مشاركت شدن نهادينه به اميدي داشتند ، چندان
از يكي از خاطرهايست را نگارنده.حزبينداشتند تشكلهاي
تبليغات هماهنگي شوراي اعضاي با (ره)تاريخيامام گفتارهاي
فجر دهه نخستين برگزاري جريان در ايشان ديداريبا در اسلامي
امام.رجايي شهيد جمهوري رياست از پس پيروزيانقلاب جشن و
تلخ تجربه تكرار از را خود نگراني آنگفتار در (ره)
فرصت اين در كه شدند يادآور اسلامي درجمهوري حزبي جناحبندي
با ;ميكنم بسنده خاطره آن يادآوري اشارهايدر به تنها
ميشود ديده تعارضي اينجا در ظاهر كهبه نكته براين تاكيد
از بايد داريم باور سياست در مردميرا مشاركت اگر چه ،
چگونه.كنيم استقبال تشكلهايحزبي در آن شدن نهادينه
به -حزبي تشكلهاي به بدبيني در را (ره)امام موضع ميتوان
جمعبندي كرد؟ توجيه -مردم سياسي مشاركت جلب در اصرار رغم
بايستههاي از نيز متعارض تظاهر به نگاه و موضع دو اين
يادآور اشارهاي با را نكته اين تنها اينكاست پژوهش
از شرط و بيقيد استفاده (ره)امام نگاه در كه ميشوم
نگاه و موضع اين اگر.نبود اميدبخش چندان وارداتي الگوهاي
مردم سياسي مشاركت شدن نهادينه براي بپذيريم ، را (ره)امام
و ابتكار و تلاش با ;درافكنيم طرحينو بايد اسلامي ، نظام در
كه !دريغا.روي دنباله و ازسادهگزيني دور به و خودباوري
!ندادهايم تلاش و كار به تن تاكنون ايندست از زمينههايي در
.نداريم هنري هيچ هوچيگري تشنجآفرينيو جز گويي
امام نهيبهاي طنين در
آن از ليبرالها عنوان با كه طيفي حذف از پس -دوم مجلس از
آمدكه پيش اسلامي جمهوري درون در ديگري صفبندي -ميشود ياد
كههمواره !دريغا.يافت شهرت چپ جناح و راست جناح عنوان با
در و هياهو با زمينهها اين در (ره)امام مواضع
جز گويي كه است شده مطرح گونهاي به جنجالهايسياسي
.نيست پيامي را (ره)امام كلام و موضع بهرهبرداريتبليغاتي ،
بنگريم ، علمي نگاه با (ره)امام رهنمودهاي و مواضع در اگر
او براي ملي وفاق آرمان چگونه كه است شگفتانگيز راستي به
چه جناحها ميان توازن حفظ براي و است بوده مطرح
به (ره)امام نهيبهاي طنين در.چارهانديشيهاييداشتهاند
تاكيد آن حرمت حفظ بر همواره كه -نگهبان محترم شوراي
آن ژرفاي به تاكنونكمتر كه پياميست -داشتهاند
از (ره)امام ميخوردكه چشم به تعارضي ظاهر در.انديشيدهايم
دوجناح از يكي به را نگهبان شوراي چون نهادي سو يك
ومجلس نهاد آن ميان تعارضهايي در ديگر سوي از.ميسپارند
كشوردر وزارت با نهاد آن تعارضهاي در نيز و اسلامي شوراي
بر ديگر جناح سود به انتخابات ، سومين برگزاري جريان
!ميزنند نهيب شوراينگهبان
اصرار در هرچيز از قبل بايد را ظاهري تعارض اين راز
در.كرد ريشهيابي صحنه ، در مردم حضور حفظ به (ره)امام
كاستي از وارسته و مطلق طيف دو از يك هيچ (ره)امام نگاه
اندك است ممكن افراطي اصلاحطلبان مواضع در اگر.نبود
شوراي به بايد پيشآيد ، نظام بهاسلاميت پايبندي در بيتوجهي
شوراي فقهاي همه ، اين باكند تانظارت داد فرصت نگهبان
غافل نظام مصلحت از كه گذاشت چنانآزاد نبايد هم را نگهبان
ابزار يا غلتند فرو ورطهتحجر در احيانا و شوند
نهادي كه بود تلاشي تكاپوو چنين دل از.شوند انحصارطلبيها
فرصت را آن شرح جوشيدكه نظام مصلحت تشخيص مجمع عنوان با
.نيست گنجا كنوني
برخورد فرهنگ و گفتگو فرهنگ
و جمهوريت پيوند به مربوط زاويههاي همه كه نيستم برآن
چون.رفت اشارتي بدان چه آن به.شوم يادآور را اسلاميت
نگاه در تعارض صورت به گاهي كه -پيوند روشناين نمونههاي
.كرد ميتوانبسنده -مينشيند
نتيجهگيري
فرصت اين در نوشتار اين نتيجهگيري عنوان به را آنچه
:ميشوم يادآور
جمهوري بنيانگذار عملي سيره و ديدگاهها شناخت ضرورت -1
هدف با تعصبآميز ، ستيز و ستايش از دور به اسلاميست
.تبليغاتي جنجال نه و علمي بهرهبرداري
جناحهاي ميان گفتگو فرهنگ كردن جايگزين براي تلاش -2
.درگيري و برخورد بجاي سياسي ،
پيشنهاد
دليل به هم كه كنيم اعتراف زيانبار كاستي اين به بايد
در ما جوان و پير آلودگي با بويژه -انقلاب پيآمدهاي
با هم و -ماركسيستي فرهنگ از رگههايي به دورانمبارزه
منافقان و دشمنان توطئههاي به واكنش در كه فضايهيجانآلودي
جناحهاي عواطف و انديشه در خشونت بذر كشورپيشآمد ، در
در.گرديد آبياري تفريطهايي و افراط با و افشاندهشد سياسي
.گرفتهايم خو مخالف حذف انگيزه با خشن بهبرخورد نتيجهگويي
-كشورمان درون حداقل -را آشنايي و آشتي كه شويم برآن اگر
و نادرست روند اين در بايد كنيم ، جدايي و ستيز جايگزين
تحميق و تكفير چماق كه آن بجايكنيم نظر تجديد زيانبار
!استدلال چوبين فضاي از لااقل آوريم ، فرود يكديگر برمغز را
و جمهوريت پيوند زمينه در كه واقعيتيست اين.بريم سود
هم و دارد وجود خواص ميان در ديدگاه هماختلاف نظام ، اسلاميت
اگر.است آلوده شبهههايي به جوان نسل مردمبويژه عامه ذهن
بايد شود ، عقده به تبديل جوان نسل كهشبهههاي نميخواهيم
شرط.كنيم فراهم انديشمندان راميان گفتگو سالم فضاي
سياسي صدر شرح و تكثر يكديگر ، پذيرفتن انديشه از بهروهوري
بگذاريم.انحصارطلبي تحجرو آن اصلي مانع و فرهنگيست و
باشد امنيت و رمزآسايش را شهروندان همه يكسان رهبري سايه
به را ازمردم عظيمي بخش انحصارجويانه ، برخورد با و
برايبحرانهاي را رهبري.نكنيم متهم زيانبار برچسبهاي
همه براي او كلام مورد هر در تا كنيم ذخيره سهمگين
گروهي و فرد هر به رهبري با مخالفت برچسبباشد فصلالخطاب
.رهبريست بيبديل نقش تضعيف جز چيزي مگر ماست ، كهمخالف
و دارند پاس را حرمتها نيز ما قلمداران و انديشمندان
جريحهدار تا بينديشند ، خرد و انديشه شكوفايي به بيشتر
:كه خداست كلام سخن ، نوازترين گوشعواطف كردن
...احسنه فيتبعون القول يستمعون عبادالذين بشر و...
فرهنگ به شود مراجعه زمينه اين در -پانوشتها15
.بيعت ب ، حرف آفتاب ،
.سياسي آزادي آ ، حرف همان ، -16
.سوم پاراگراف شماره 267 نهجالبلاغه ، بيغروب خورشيد -17
|