علني دادگاه جلسه نخستين در
مطرح اتهامات تهران شهردار
خواند محض كذب را شده
از شهرداري پرونده:كرباسچي
آيين و قانون برخلاف ابتدا
است گرفته شكل كيفري دادرسي
شهردار دادگاه حاشيه در
تهران
احمدي نعمت دكتر با گفتوگو
در دادگستري يك پايه وكيل
براي قاضي صلاحيت عدم باره
تهران شهردار پرونده به رسيدگي
با گو و گفت در محسني
كرباسچي خبرنگاران
نيست ممنوعالخروج
دستگاهپلاسماي انبوه توليد با
از تهران هواي هوا تصفيه
ميشود پاك آلودگيها
علني دادگاه جلسه نخستين در
مطرح اتهامات تهران شهردار
خواند محض كذب را شده
پرونده به رسيدگي قابليت و قبلي قاضي صلاحيت:كرباسچي
كرد رد را تهران شهرداري
است نگرفته صورت شهرداري در قانون بدون هيچكاري:كرباسچي
ثبوت از قبل و پرونده پيگيري آغاز ازهمان متاسفانه ولي
بودهاند مجرم گوييافراد كه شده عمل طوري دادگاه در جرم
ماند ناتمام كرباسچي مدافع وكيل دفاعيه
قضائيه رئيسقوه كه اهميت اين با پروندهاي آيا:كرباسچي
يك به نيست لازم است كرده ياد ملي عنوانپرونده به آن از
شود؟ آگاهسپرده و باصلاحيت و تجربه با قاضي
ماند ناتمام كرباسچي مدافع وكيل دفاعيه
نه و گفت را واقعياش اسم نه زندان در بازجو:كرباسچي
:گفت هم آخر دست و داد من به وكيلرا با ملاقات اجازه
آيا.يقينميرسانيم به را پرونده قاضي كه هستيم ما اين
واقعي مسير از پرونده كردن خارج و تحكم رفتارها اينگونه
نيست؟ دادرسي
از دادگاه جريان درست انعكاس خواستار دادگاه رئيس
كنند قضاوت پروند نيزدرباره مردم تا شد رسانهها
.ندارم خودم شخص از دفاع براي انگيزهاي هيچ من:كرباسچي
مشقت و تلاش با سال كه 8 مجموعهاي از و نظام حيثيت از من
ميكنم دفاع ساختند مردم براي را تهران شهر فراوان
و فشار و زور بر دادگاه مستندات بيشتر وقتي:كرباسچي
است شده پايهگذاري شهرداري بامديران غيرقانوني رفتارهاي
از برخوردار را مديران اعترافات و را دادگاه ميتوان آيا
دانست؟ قانوني محمل
در متعدد ابلاغهاي داراي محسني آقاي:كرباسچي وكيل حائري
قانون بنابر و است الجمع كهمانعه است قضايي امور
رسيدگينيست قابل ايشان توسط شهرداري پرونده
ساعت 9 راس تهران شهردار كرباسچي غلامحسين:شهري سرويس.
به تا يافت حضور (ره)خميني امام قضائي مجتمع در ديروز صبح
قضائي مجتمع رئيس اژهاي محسني سوي از شده ارائه اتهامهاي
.گويد پاسخ تهران شهرداري پرونده جديد قاضي و ويژه
قاضي اژهاي محسني حجتالاسلام همشهري خبرنگار گزارش به
قرار جايگاه در تهران شهردار حضور از پس لحظاتي پرونده
قانون قاضي ابزار:گفت دادگاه شروع مقدمه عنوان به و گرفت
كند رعايت را قانون كارهايش در است ناگزير قاضي چون و است
اجرا عدالت به قانون اينكه از بگزارد ، احترام قانون به و
وقتي است ناخرسند طرفي از و ميشود خشنود و خرسند شود
عين در وي ميشود محاكمه اسلامي جمهوري نظام مدير يك ميبيند
به پا متهم عنوان به فردي است ممكن:كرد خاطرنشان حال
و بررسيها تحقيقات ، مدتي از پس ولي بگذارد دادگاه داخل
نشده مرتكب خطايي وي كه شود ثابت متهم ، وكيل دفاعيههاي
.است
متهمي هر اگر ميشوم قلباخوشحال من شخص:كرد اضافه محسني
قضات:گفت پرونده قاضي.شود تبرئه وارده اتهامهاي از
طرفين اظهارات و شده جمعآوري مدارك و اسناد براساس معمولا
و صادر را راي و كرده جمعبندي متهم اظهارات شنيدن و دعوا
.ميكنند انشاء
را آنچه خواست گروهي ورسانههاي مطبوعات از همچنين وي
مردم تا دهند انعكاس صحيح و درست ميشنوند و ميبينند
چون دهند ، صورت پرونده اين مورد در را خود قضاوت بتوانند
خواهد واقعيت از ديگر صورتي و دارد اهميت نيز مردم قضاوت
.بود
صورت به دادگاه جلسه قاضيپرونده ، مقدمه ارائه از پس
وكيل دو دادگستري ، نمايندهرياست حضور با رسمي و علني
خبرنگاران و ازحاضران بيشماري جمع و تهران شهردار
مرحلهاي شد ، مرحلهتازهاي وارد خارجي و رسانههايداخلي
منشي كهتوسط بود مكتوبي گزارش ارائه آنبا شروع كه
شهردار ويژه دادگاه مقدماتي گزارش.شد خوانده دادگاه
آن در كه داشت شهرداري پرونده مراحل مسير به اشاره تهران
كشور وزير نامههاي تهران ، شهردار به كشور وزير نامههاي به
مسكن وزير نامه و جمهوري رياست به شهرسازي و مسكن وزير و
.بود شده اشاره نيز رهبري معظم مقام به وقت شهرسازي و
تهران شهرداري مديران از اعترافاتبرخي به گزارش اين در
افتاده قلم از كه چيزي اما.بود شده استناد و اشاره نيز
در كه بود جمهوري گزارشرئيس نشد ، آن به اشارهاي بودو
مختلف مراحل از ايشان نمايندگان گزارش به باتوجه آن
خواسته قضائيه قوه رئيس از تهران شهرداري مديران پرونده
بازجويي و دستگيري جريان در گرفته صورت تخلفات به بود شده
.شود رسيدگي تهران شهرداري مديران از
اتهام موارد
قاضي دادگاه ، منشي توسط گزارش 15دقيقهاي قرائت از پس
براي زير بهشرح را تهران شهردار اتهامي موارد پرونده
:كرد قرائت حاضران
ميليون و 530 ميليارد ميزان14 به اختلاس در مشاركت -1
بهار تمام و 60سكه آمريكا دلار هزار ريالبهعلاوه 90
.آزادي بهار نيم سكه و 80 آزادي
ارتشاء در مشاركت -2
عمومي اموال مجاز غير تصرف -عمومي4 اموال تضييع -3
نامشروع مال تحصيل و دولتي معاملات در تباني -5
ريال ميليون پرداخت 250 و پنجم مجلس انتخابات در دخالت -6
.تبليغات براي نامزدانتخاباتي دو به پول
پشت تهران شهردار غلامحسينكرباسچي اتهام ، قرائت از پس
سال متولد كرباسچي اينجانبغلامحسين:گفت و رفت تريبون
از قبل.اصول و فقه درسخارج حد در تحصيلات ميزان1332
.كنم عرض دادگاه براي را مقدمهاي ميخواستم تفهيماتهام
قاضي و شد قطع قاضي توسط تهران شهردار حرف اينجا در
كه بگوييد فقط و نكنيد صحبت موضوع از خارج:گفت پرونده
نه؟ يا داريد قبول را اتهامها آيا
به راجع بخواهم اگر:تهرانگفت شهردار هنگام اين در
حاضران و دادگاه براي را مقدمهاي بايد بزنم حرف اتهامها
و تهرانشد شهردار صحبت ادامه مانع دوباره قاضي دهم ، توضيح
يا داريد قبول را اتهامها اين آيا كه بگوييد تنها:گفت
از هيچكدام:گفت و داد پاسخ قاطعيت با بار اين شهردار نه؟
سپس.است محض كذب آنها همگي و ندارم قبول را اتهام موارد
(ع)حسين امام عرفه ازدعاي بخشي صحبت شروع براي و ادامه در
:كرد قرائت دادگاه براي را
در اخلاص و قلب در يقين و درون در بينيازي مرا !خداوندا
ياري ميكند ظلم من به كه كس هر بر مرا فرماو عطا عمل
بر تسلط بدان و ساز نمودار را تسلطام و انتقام و فرما
.كن دلشاد مرا ظالم
ساز مستور را عيبهايم و فرما برطرف را غمهايم تو !خداوندا
هر از را ذمهام و بران را شيطانام و گذر در خطاهايم از و
.برهان حقوقي
.فرما عطا درجه عاليترين مرا آخرت و دنيا در !من خداي اي
هراسانم آنچه از و كن كفايتام بترسم چه هر از !خداوندا
.دار نگاهم
.بزرگساز مردم چشم در و خوارگردان خود بين در مرا
غير چيزي از من كه مدار روا من بر را خشمات !خداوندا
.ندارم باك تو معصيت
و فضل از آن آيد ، پديد من از نيكي كارهاي اگر !خداوندا
آشكار زشتي اعمال اگر و است منت من بر ترا و توست عطاي
.است حجت من بر ترا و توست بعدل آن گردد
تو كه صورتي در واميگذاري خود حال به مرا چگونه !خداوندا
كرد تواند ظلم من بر كسي چگونه يا و هستي من امور متكفل
محروم لطفت از من وچگونه مني ياور و ناصر تو كه صورتي در
.مهرباني و رئوف من حق در تو كه صورتي در مانم
و مراقب تو هميشه آنكه با نميبيند ، ترا كه چشمي باد كور
و عشق از نصيبي كه بندهاي باد زيان در و هستي او همنشين
.نيافت تو محبت
.است نيافته چه يافت ترا آنكه و يافته چه نيافت ، ترا آنكه
هر و شد محروم خيري هر از شد مايل تو غير چه هر به كس هر
.گرديد زيانكار گردانيد تو از طلب روي كه
پرونده قاضي صلاحيت رد
آقاي) پرونده قاضي صلاحيت مورد در سپس كرباسچي غلامحسين
:گفت (نوميري حسين
متولدسال ايشان قضائي دستگاه در موجود پرونده براساس
طبيعي بهروال بنا اگر كه رفته سربازي سال دو و است 1342
.باشد گرفته خدمت پايان ايشان بايد سال 64 شود فرض
در و كرده شركت قضائي كارآموزي دوره در سال 69 در نامبرده
شاهرود انقلاب دادستاني در ابتدا و است گرفته ابلاغ 1/7/70
بجنورد دادستان معاون بعد و شده آزمايشي داديار
عمومي دادگاه عليالبدل دادرس (22/6/75) از و (21/10/73)
شده انقلاب ويژه شعبه 26مجتمع رئيس (7/2/76) در و تهران
.است
مراجعقم از يكي دفتر مسئول از گواهي ايشان در 21/7/76
و فقه درسخارج در لغايت 70 سال 64 از كه كردهاند ارائه
باشد درست گواهي اين اگر.كرده شركت قم علميه حوزه اصول
خارج بهدرس ايشان سربازي از بعد بلافاصله كه است اين مفهوم
در طلبهها بهترين كه ميدانند فن اهل و رفتهاند اصول و فقه
در را سطح و مقدمات دروس گذراندن امكان سال از 5 كمتر
را دروس اين سربازي از قبل نامبرده چنانچه و ندارند حوزه
بهر.برود سربازي به نميبايست عليالقاعده كه باشد گذرانده
بخواهند قضات استخدام با رابطه در تبصرهاي هر از اگر حال
چنين تسهيلاتي و قانوني هيچ ميرسد نظر به كنند استفاده
در هماكنون اينكه جالب و نميكند ايجاب را قضايي ابلاغ
اثري دادگستري كارگزيني نيز و قضات آموزش در ايشان پرونده
را ايشان قضاوت كه ديگري معتبر مدرك هر يا علمي مدارك از
كنيم فرض اگر.ندارد وجود دانست قانون آن به مستند بتوان
باشد داشته زمينه اين در ويژهاي اختيار قضائيه قوه رئيس
آيا (ندارد ايشان موجود قوانين و ضوابط به توجه با كه)
ملي قضائيه قوه رئيس بقول كه را اهميت اين با پروندهاي
از و كرده ايجاد مملكت كلان سطح در را مسائلي چنين و است
و قضائي و حقوقي و فني پيچيده مسائل با كار و سر طرفي
آگاهي و باصلاحيت و باتجربه قاضي به نيست لازم دارد ، مالي
عواقب و آثار به هم و باشد متقن او قضاوت هم كه سپرد
كند؟ توجه خود اقدامات
اينجا تا كه) باشد غيرقانوني ايشان ابلاغ چنانچه ضمنا
اقدامات كليه (ميرسد بهنظر غيرقانوني مدارك بررسي براساس
و ساقط اعتبار درجه از پرونده در ايشان توسط شده انجام
خواهد خود متناسب كيفر و مجازات داراي احتمالا و غيرقانوني
واقع ديگري دادگاه كار ملاك نميتواند كه است طبيعي و بود
محترم رئيس براي ايشان ارجاع و ابلاغ كه همانطوري.شود
از نيز عليالبدل دادرس عنوان به محسني آقاي جناب دادگاه
.است غيرقانوني دادگاه بنابراين و ساقط اعتبار درجه
نظام حيثيت از دفاع
انجام شهرداري در بدونقانون كاري هيچ:افزود كرباسچي
طوري پرونده پيگيري آغاز همان از متاسفانه ولي است نشده
افراد دانستن مجرم مبناي بر حركت گويي كه است شده عمل
ثابت صالحه دادگاه در جرم كه اين از قبل پذيرفته صورت
.شود
خاصي جهتگيري آن مراحلشكلگيري و پرونده خاطر همين به
.است كرده پيدا
كه 8 مجموعهاي از ميكنم نظامدفاع حيثيت از من:گفت وي
مردم براي را شهر مشقتهايفراوان و بيوقفه تلاش با سال
شخص از برايدفاع انگيزهاي هيچ و ميكنم ساختنددفاع
شده ديگران با زنندهاي رفتارهاي اينكه ضمن ندارم ، خودم
مسائل از خيلي نظام حفظ و شهدا خون احترام به هم واكنون
بود مسئول كه آقايي ببينيد شما:كرد اضافه وي.نميگويم را
واقعياش اسم هم هيچگاه كه - كند بازجويي من از زندان در
هم آخر دست و بيايد زندان به من وكيل نگذاشت - نگفت را
.ميرسانيم يقين به را پرونده قاضي كه هستيم ما گفتاين
مسير از پرونده كردن خارج و تحكم حرفها گونه اين آيا
نيست؟ واقعي دادرسي
متعدد دلايل با كه ايننكته ذكر با كرباسچي غلامحسين
وقتي:گفت نميداند لازم صلاحيت از برخوردار دادگاهرا
غير رفتارهاي و زوروفشار پايه بر دادگاه مستندات بيشتر
ميتوان آيا است شده پايهگذاري شهرداري مديران با قانوني
قانوني محمل از برخوردار را مديران اعترافات و را دادگاه
دانست؟
كرباسچي ، وكيل از پرونده قاضي اژهاي محسني هنگام اين در
شهردار وكيل كشاورز بهمن:بگويد دارد دفاعي اگر كه خواست
آقاي توسط پرونده ، به دادرسي نحوه و شكلي بخش:گفت تهران
محتوايي بحث و ميگيرد صورت كرباسچي آقاي ديگر وكيل حائري
.است شده واگذار اينجانب به پرونده
به را كرباسچي آقاي از خود وكالت برگ خواست حائري از قاضي
.تحويلدهد دادگاه
مدافع وكيل سخنان
به چگونگي مورد در توضيحاتي از پس كرباسچي وكيل حائري سپس
تحقيق كيفيت به دفاع كلي طرح در كرباسچي وكالت گرفتن عهده
كلي ، بطور ايرادات طرح آنجاكه از:گفت و پرداخت محاكمه و
صلاحيت به مربوط ايراد بدوا دارد ، مسائل ساير بر رتبي سبق
پذيرش مورد چنانچه تا ميكنم طرح را دادگاه محترم حاكم
.فرمائيد اتخاذ مقتضي تصميم گردد ، واقع
دادرسي آيين قانون ماده 332 بندد موجب به:دادرس رد -1
مورد كه) جزائي امر همان در دادگاه حاكم چنانچه كيفري
از يكي شهود جزو يا و مدعيالعموم يا مستنطق ،(است رسيدگي
دادگاه حاكم و است دادرس رد موارد از مورد باشد ، طرفين
.كند صادر را رسيدگي از امتناع قرار بايستي
آئيننامه ماده 3 موجبتبصره 2 به كه اينست ما استدلال
در:وانقلاب عمومي دادگاههاي تشكيل اجرائيقانون
لازم تعداد قضائيهبه قوه رئيس تصويب بزرگ ، بنابه شهرهاي
آن دادگستري رئيس اداري مديريت و تحتنظارت قضائي حوزه
:ميدارد اشعار موصوف قانون ماده 11.ميگردد تشكيل شهرستان
رئيس قضائي ، حوزه هر در عمومي دادگاههاي اول شعبه رئيس
به ميتواند قضائيه قوه رئيس تصويب با و است قضائي حوزه
.باشد داشته معاون لازم تعداد
را دادستان وظايف و كليهاختيارات نيز آئيننامه ماده 14
.است نموده محول وي معاون يا قضائي حوزه رئيس به
بزرگ شهر در قضائي حوزه عنوانرئيس به محسني ، آقاي جناب
و سمت داراي تهران معاوندادگستري عنوان به يا تهران
به مقدماتي رسيدگي زمان در و هستند العموم اختياراتمدعي
مدعي) حوزه رئيس سمت ويژه ، شعبه 26 در موكل پرونده
عنواندادرس به ايشان رسيدگي فلذا داشتهاند (العموم
رسيدگي قابل ايشان توسط پرونده و است رد موارد از دادگاه
را دادگاه دادرس سمت اينكه از قبل ايشان علاوه ، به - نيست
نمودهاند كارشناسي نظر اظهار پرونده خصوص در باشند ، داشته
اظهار خبر مركزي واحد با مورخ 16/1/77 مصاحبه در و
:داشتهاند
آنها از يكي كه آقايكرباسچي اتهامات نوع به توجه با
و اتهام ، توجه بر كافي مستندات به توجه با و است اختلاس
(نوميري آقاي يعني) دادگاه رياست مربوطه ، قانوني مستندات
صادر بازداشت قرار..قانوني اصول و جوانب همه رعايت با
.نمودهاند
امور در متعدد ابلاغهاي داراي محسني ، آقاي جناب ظاهرا -2
:است كهمانعهالجمع هستند قضائي
روحانيت ويژه دادگاه ابلاغ:الف
ويژه مجتمع شعبه 26 دادرسي:ب
ويژه قضائي حوزه رئيس و تهران دادگستري معاون:ج
از موخر ويژه مجتمع شعبه 26 عليالبدل دادرسي ابلاغ چون و
زيرا.است حقوقي آثار فاقد ميرسد بهنظر است ، ابلاغات ساير
ابلاغ وصف اين با كه بوده صحيح ايشان قبلي ابلاغات فرض حسب
خصوص در اثباتا و نفيا است خواهشمند.است اثر فاقد اخير ،
مشخص رسيدگي ادامه امكان تا فرمائيد نظر اظهار فوق موارد
.محاكمه و تحقيق كيفيت اما و.شود
اتهام موارد در بحث
مكرردفاعيه قطع علت به تهران شهردار وكيل حائري دفاعيه
شهردار ديگربار دادگاه رئيس و ماند ناتمام شهردار از او
خصوص در خواست او از و فراخواند جايگاه به را تهران
و تقويمنش آقايان به شهرداري پول تومان ميليون پرداخت 25
:دهد توضيح مناطق شهرداران تاجران
ميشود كهگفته پولي:گفت تهران شهردار كرباسچي غلامحسين
شخصي حساب از است شده واگذار اشخاص به و شده برداشت
وجود هم خصوصي شاكي زمينه اين در و بوده (مديران پاداش)
.ندارد
است؟ بوده شخصي حساب اين آيا:پرسيد قاضي
درحساب وقتي تا و است بوده شخصي حساب بله:كرباسچي
وقتي ميآيداما حساب به دولتي اموال جزو است شهرداري
به و خارج شهرداري اموال از و ميشود زده سند پول اين براي
انتقال اين و نيست شهرداري حساب جزو ديگر ميرود شخصي حساب
.است كرده تاييد ذيحسابي هم را پول
دراختيار حساب پول اين:گفت پاسخ ادامه در تهران شهردار
و شده در 26/6/1373صادر كشور وزارت سوي از كه است مجوزي
سالانه درآمد مازاد از درصد نيم است شده گفته آن در
هم پولي و شود واريز اختيار در حساب به ميتواند شهرداري
در حساب همين از شده داده تقويمنش و تاجران آقاي به كه
در و است شده پرداخت مديران پاداش حساب از و بوده اختيار
.شود برگردانده پول اين شد قرار هم نهايت
پرداخت 260 خصوص در خواست تهران شهردار از قاضي آنگاه
.دهد توضيح كارگزاران به پول تومان ميليون
بودهاست وام صورت به پول اين پرداخت:گفت تهران شهردار
سال 1376 ارديبهشت و فروردين در مشاركت اوراق سود با و
.است شده داده برگشت
وتحويل شده خريداري قبلا كه سكه هزار چهار خصوص در قاضي
:گفت شهردارتهران كه خواست توضيح است شده شهردار دفتر
اين و است تامينشده وام برگرداندن محل از پول اين كل
و فني حوزه به كه است بوده مشاركتي اوراق همان پولها
در حساب داخل در جايگزين آن پول و است شده داده عمراني
ميليون دريافت 200 خصوص در دادگاه قاضياست شده اختيار
حساب به اروميه شهرداريهاي همياري سازمان از پول ريال
كشور وزارت به مربوط پول:گفت تهران شهردار كه پرسيد شخصي
واسطه يك اروميه شهرداريهاي همياري سازمان و است بوده
به بهره بدون را وامي سال 1373 در كشور وزارت و است بوده
.است كرده پرداخت من
وكرباسچي پرسيد آفتابگردان ساختمان خريد مورد در قاضي
آفتابگردان روزنامه ساختمان خريد بابت كه پولي:داد جواب
ناحيه از كه بوده تومان ميليون مبلغ 380 است شده پرداخت
:گفت قاضي.است شده پرداخت آفتابگردان موسسه به شهرداري
خان آقايان به متعلق سهامداران كه است آمده پرونده در
.است بوده درصد خادمي 90 و درصد عطريانفر 5 درصد ، سفيد 5
است ، بلكه نشده پرداخت شهرداري ناحيه از پول:گفت شهردار
:افزود وياست خريده شهرداري از را ساختمان اين روزنامه
و مشخص باسهامداران است شركت يك آفتابگردان موسسه
.است نشريه يك تنها آفتابگردان روزنامه اما مشخص مديران
بوده اسدي سهراب آقاي و مدبر آقاي به متعلق ملك اين:قاضي
.است
و داشتهاست مالك كه بوده ساختماني ملك اين بله:شهردار
بگيرد عوضتراكم در و بدهد شهرداري به را آن خواسته مالك
در كه است سياستي اين.بگيرد رونق ساختوساز آن ناحيه از و
و ساختوساز به بخشيدن رونق هدف با و داشته وجود شهرداري
.است شده اتخاذ شهر در آباداني
هم 310 دادگستري رسمي كارشناسي قيمت:گفت همچنين كرباسچي
آن 340 از پس ماه چند فاصله در بعد و بوده تومان ميليون
.است شده قيمتگذاري تومان ميليون
موسسه يك آفتابگردان موسسه:گفت ادامه در تهران شهردار
فرهنگي ارتقاي هدف با كه همشهري مثل درست نيست ، انتفاعي
ارتقاي به تا گرفته شكل نوپا نشريه اين است گرفته شكل
هدف همين با و كند كمك نوجوانان و كودكان دانش و آموزش
تا است شده نوشته پرورش و آموزش وزير به نامهاي كه بوده
نامهاي نيز وقت پرورش و آموزش وزيرشود كمك نشريه اين به
شود كمك موسسه به شده خواسته و فرستاده وقت كشور وزير به
.بخرد ساختمان تا
نيز 70درصد كشور وزير پرورش و آموزش وزير نامه جواب در
.است دانسته مجاز را آفتابگردان ساختمان براي تخفيف
حاضر (كرباسچي) هستم بنده كه امتياز صاحب وجود بااين اما
.بكنم را كاري چنين نشدم
موسسه پيرامون تهران شهردار و قاضي پاسخ و پرسش
آيا اينكه سر بر وبحث كشيد درازا به آفتابگردان
درنهايت و شد طولاني است موسسه يا و روزنامه يك آفتابگردان
ساعت 50/12 در دادگاه جلسه بحث اين ماندن تمام نيمه با
پنجشنبه 21 روز صبح به 9 بعدي جلسه و پايانرسيد به دقيقه
.شد موكول خرداد
:عكس شرح
مدافع وكلاي حائري مسعود و كشاورز بهمن با همراه كرباسچي
از شهرداري پرونده:كرباسچي
آيين و قانون برخلاف ابتدا
است گرفته شكل كيفري دادرسي
تهران شهردار كرباسچي غلامحسين مكتوب دفاعيه از بخش نخستين
به ليكن نيافت دادگاه در را آن قرائت امكان ديروز كه
:است زير شرح به شد ، ارائه دادگاه رياست
راغبون ربنا الي الرحيمانا الرحمن بسمالله
خوشدار دل و كار انداز خود خداي با تو
بكند خدا مدعي ، نكند اگر رحم كه
منتقم ، و عدالتگستر امام زمان ، امام پيشگاه به سلام با
رقم بشريت تابناك آينده ظهورش با كه زمين در خداوند ذخيره
.بست برخواهد رخت خاك عرصه از ستم و ظلم و خورد خواهد
به مربوط پرونده به نسبت تا برپاست دادگاهي امروز
انور ، شرع مباني بر تكيه با و كند قضاوت شهرداريتهران
آيين با مطابق و مدني حقوق مسلم اصول اساسي ، قانون
عدالت و حق حكم شده پرداخته و ساخته موارد درخصوص دادرسي ،
.سازد جاري را
يافته شكل پرونده اجزاي بررسي به دادگاه آنكه از قبل
روند و پرونده شكلگيري صحت به نسبت ميخواهم بپردازد ،
ترديد مهر عواملقضائي ، توسط مطروحه موضوعات بررسي و تحقيق
رفتاري و رويه بنياد و پايه اساسا و كرده وارد تشكيك و
و غيرقضائي را ، است شده پرونده چنين تنظيم به منجر كه
تاكيد نكته اين بر جا همين دركنم اعلام قانوني فاقدوجاهت
و دغدغه هيچگونه انصاف ، و حق برپاييدادگاه از كه مينمايم
برگزاري نداردو وجود اينجانب ناحيه از نگراني اندك حتي
گونهاي به آنهم غوغاگري ، از دور و معتبر و متين محاكمهاي
اشخاص چه مظلومان حقوق و شود مطرح درآن حقايق همه كه
مورد استيفاگردد ، آن در كشور قانوني نهادهاي چه و حقيقي
باب در چنانچه ضمنا.بود خواهد من جدي اشتياق و استقبال
خصوص در دادگاه رسيدگي صلاحيت رد يا و وجاهتقانوني فقدان
ايرادي آن جوانب به نسبت يا و اشارهايميشود پرونده ، اين
شخصيت قداست بابشكستن از نه ناخواسته خداي ميكنم ، وارد
واعتبار منزلت خدشهدارنمودن يا و دادگاه رياست محترم
تبيين و قانون رعايت باب از بلكه است ، نظام قضائي دستگاه
با مطابق بايد كه است دادرسي نظام مسيرحركت تصحيح و
شود داده تميز ازباطل حق رسيدگي آئين و مقررات و قوانين
قانون حريم رعايت مستلزم نهادي هر و هركس حرمت حفظ همانا
مسئوليت و اختيارات شده شناخته مرزهاي از كامل ودفاع
محترم رياست.بود خواهد آناشخاص يا و دستگاه آن متقابل
پايه آنبر پايداري و حكومت اساس ميدانيد جنابعالي !دادگاه
شيرينتر و مطلوبتر تلخ حقيقت پذيرش و است استوار عدل و حق
انسانهاست ، به نسبت جور داشتن روا و ستم ظلمو اعمال از
اما ميدهد ، باد رابر حكومتها وبنياد اساس ستمگري كه چرا
مردم.دارد شيريني و نيكو عاقبت آن ، تلخي تحمل و حق پذيرش
مظلوميت بيان و حضور !دادگاه محترم رياست !ايران شرافتمند
كه است ، خويش از دفاع بخاطر نه جايگاه ، اين در امروز من
همواره سالها طول در ايران ، شريف مردم لطف و محبت ابراز
حرمت از دفاع امروزدر من كلام.است كرده آنها شرمنده مرا
وجودارزشمند كه است مديراني شايسته عملكرد و اسلامي نظام
مستحكم پايههاي و استوار ستونهاي و ملت اتكاء نقطه آنها
ملت.است كشور فرهنگي و اقتصادي اجتماعي ، زندگي مديريت
غوغاگران ايام ، اين در آنچه كه كنند باور و بدانند ايران
ميزنند ، فرياد بيتالمال نامغارت به تبليغات و ستيز صحنه
پيروزي به اميد باب از كه است ملت براي دلسوزي باب از نه
روزگار اين در كه است تفكري شكستخورده و فرسوده جنگ در
شما و.بيبنياداست اساس و پايه از و است باخته رنگ
.اندوختهايد تجربهها دوران كشمكش همه اين ميان از سالهاست
و ثقيل عبارتهاي كه باشيد داشته ايمان و مطلع حقيقت به
شهرداريها عمر تاريخ در ميلياردي مطنطنتخلفهاي و دشوار
آقاي جناب.است محض كذب و بياساس امروز به تا آغاز از
و مدارك چه مذكوربا پرونده شود مشخص بايد پيشاپيش !محسني
قرار تميز و بررسي ملاك بخواهد كه گرفته شكل اسنادي
قاضي بهعنوان كه شخصي موقعيت و سوابق و پيشينه بايد.گيرد
و حيطه بر تا شود بررسي ادعائياست پرونده شكلدهنده محور
.شود حاصل وقوف وي قضائي صلاحيت حد
قواعد و اصول بر مبتني ميبايست كه پروندهاي متاسفانه
.است گرفته شكل قانون برخلاف ابتدا شود ، از تنظيم دادرسي
دلايل بايد ، هركسي به اتهام واردآوردن براي عليالاصول
تاامكان آيد فراهم وي اتهام طرح براي قبولي قابل و متقن
رئيس وقتي.باشد داشته وجود دادرسي نهادهاي براي پيگرد
آن راس در و او بازجويان و عوامل يا و تهران دادگستري
بنا مجلس ، داخلي كميسيون در شهرداري بازجوئيمديران سرتيم
قرار آن مديران و شهرداري قطعي محكوميت و مجرميت بر را
مهر پرونده شكلگيري صحت و سلامت بر ميتوان چگونه ميدهد
اصول به عنايت با كه ;واقفيد بخوبي جنابعالي.گذارد تاييد
عوامل و قاضي كيفري ، آئيندادرسي مواد و قانوني مسلم
قضا امر براي كامل بيطرفي از بايد او تحتامر اجرائي
مسير از نبايد آنها روش و منش و رفتار و باشند برخوردار
عمليات مجموعه به توجه.شود خارج بيطرفي و عدل و حق
از كه مقابلههائي نوع و بازجوئيها نحوه و مذاكرات رواني ،
صورت شهرداري شده شكنجه و مظلوم مديران با قضات برخي سوي
از قبل شده تعيين پيش از مجرميت حكم صدور از حاكي گرفته ،
.ميباشد اصولي و قانونمند هرگونهبررسي
سرتيم مكتوبات از فرازهائي به توجه محسني آقاي جناب
و مال و جان كه اسلامي شوراي مجلس محترم بهرياست بازجوئي
لگدمال او عوامل توسط شهرداريمدتها مديران آبروي و عرض
مباني به توجه نامبردهبدون.است بنده عرايض مويد گرديد ،
عليه رفتاري كينههاي بازپرسي ، و بازجوئي اصولي و درست
ريخته برون را سازندگي دوران و رفسنجاني هاشمي دولتآقاي
احساس مقابل در و بافته بههم را يابس و رطب مجموعهاي و
آنها اسلامي مجلسشوراي محترم نماينده نگراني 175 و مسئوليت
.است داشته عرضه را
تعيين جهت در شهرداري مديران براي ويژه بهطور كه تمهيداتي
رئيس توسط بازجوهايمشخص و زندانويژه و قضاتيخاص
طراحي از خودبرگديگري شده ، ديده تدارك تهران دادگستري
جهتداربودن ميتوانبر چگونه.ماجراست غيرقضائي و سياسي
بازجوهاي و ماموران با كه حالي در فروبست چشم آن طراحان
ميشود سفارش آنها به و گذاشته ويژه جلسات پروندهادعائي ،
ديده تدارك مطالبي بايد شده دستگير افراد عليه بالاخره كه
قضائي مساله يك در ميتوان چطور !شوند؟ محكوم تا شود
و شود گذارده توجيهي جلسات ذيربط عوامل براي كه پذيرفت
و همسو هماهنگ ، توطئه سياسي طراحي با را آنها ذهنيت بنحوي
بر عادلي قاضي هر و شريف انسان هر است بديهي.كرد همجهت
چنين و راند خواهد حكم پرونده تشكيل در تباني و بست و بند
حجيت از شده ، داده آن به قضائي ظاهر شكل كه را پروندهاي
آيا و ;ميسازد خارج گرفتن قرار تميز ملاك و منشا و
جز شده ساخته كه شاكلهاي و طول و عرض چنين با پروندهاي
رئيس اظهارات در ميگيرد؟ بهخود ديگري عنوان نامسياسي
گفتهشده تلويحا بازجوئي سرتيم نقل بر بنا تهران دادگستري
شرع حكام و قضات همه پرونده ، قاضي دوسهنفر همين جز كه
و بودهاند شهرداري با تباني و بست و اهلبند دادگستري
نيروهاي همچون قضائي دستگاه ضابطين و اركان مجموعه
نيروي عوامل كه دادگستري رسمي ضابطين يا و اطلاعاتي
و اعتمادند؟ غيرقابل و مسالهدار همگان هستند انتظامي
مسايل پيگيري مامور را آنها دادگسترينميتوانسته رياست
سر از آنكه بر توهينآميز ، علاوه گفتههاي اين.نمايد شهرداري
دو آنرا مسئوليتگوينده است ، حقيقت خلاف و بيصداقتي
نهادي مسئول دادگستري رئيس است ممكن چطور.چندانميكند
و بند و تباني اهل درآن همگان اظهارات ، براين بنا كه باشد
مجموعهاي وجودچنين با كه است اين سئوال.باشند بست
به حكم و مفتوح آن در پرونده صدها روز هر چگونه !مسالهدار
بواسطه محاكم و پروندهها اينهمه آيا !ميشود عدل و حق
دو همين فقط و ميشود؟ اداره و رسيدگي غيرصلاحيتدار افراد
است؟ عدالت وفق بر كارشان وشعبهويژه قاضي سهنفر
اينطور گفتهها نوع اين خلال از انديشمندان و خردمندان
با معترضانه حقجو و شريف عليالقاعدهقضات كه ميفهمند
و مخالفند آقايان اين امر تحت عوامل غيرقضائي رفتارهاي
.ميدانند ستم و ظلم باعث و خطا به محكوم را آنها روشهاي
رفتارهاي بهخاطر نيز قضائي دستگاه شرافتمند قضات متاسفانه
دستگاه در برخي جناحي و سياسي عمدتا و غيرقضائي
شرف مرز از كه آنهاست حق و رفته سئوال زير قضا عدالتگستر
:گفت بايد سوگمندانه و كنند دفاع خويش اعتبار و عزت و
و صديق نيروهاي از برخي و اطلاعاتي دستگاه منزلت و اعتبار
حضور.است گرفته قرار توهين و تعرض مورد نيز انتظامي خدوم
و شهرداري پرونده در انتظامي نيروي اطلاعات حفاظت سازمان
كارشناسان اظهارات و قانوني ادله به بنا آن ، عوامل مداخله
وظايف.است قانون از تخلف و جدي خطاي قضائي ، و حقوقي
بند 25 در انتظامي نيروي موضوعه قوانين در اطلاعات ، حفاظت
آن عوامل خروج و است شده منحصر و تعيين مذكور قانون
تخلف مسئوليتشان ، و اختيارات حيطه و وظايف مرز از سازمان
انتظامي عوامل حتي آن ، بر علاوه.ميشود محسوب جدي و قطعي
تحتامر همگان ميكنند ، اقدام دادگستري ضابطين عنوان به كه
وظايف از تخلف صورت در تا ميكنند عمل قضائي مسئولين
اين و باشد ، موجود آنان تعليق يا و بركناري امكان محوله ،
اين در اطلاعات حفاظت سازمان پرسنل عملكرد كه است حالي در
فقرات و اجزاء در بوده ، اصلخلاف در آنكه بر علاوه پرونده
و بوده قانون از تخطي شكنجهها ، و بازجوئيها و برخوردها
بركنار و معلق كار از و گيرند قرار تعقيب تحت بايد تماما
و يد بسط اختيار ، چنين قضائي دستگاه حاليكه در شوند ،
آئين بند 19 تصريح اينجا درندارد آنان به نسبت را قدرتي
:ميرسد بهنظر ضروري بيشتر تاكيد براي دادرسي
العموم مدعي:اول:ميشود تقسيم ذيل ترتيب به مذكور ضابطين
و محلي كميسرهاي:سوم مستنطق ، :دوم او ، معاونين و
و بريگاد روساي و صاحبمنصبان:چهارم آنان ، قائممقام
مقام دستور مكلفند دادگستري ضابطين كليه...ژاندارم ،
طرف از متخلفين.نمايند اجرا و داده انجام را قضائي
از موقت انفصال به و تعقيب شهرستان دادگاههاي در دادستان
حكم و شد خواهند محكوم خدمت از ماه شش تا ماه يك
.است قطعي شهرستان دادگاههاي
و درجزئيات كه جامعه مديران توجه و مردم وقوف محسنات از
اكثر براي اينستكه گرفتهاند قرار پرونده به رسيدگي مسير
و قضائي و حقوقي مسايل خبرگان و مديريت صحنه صاحبنظران
و برجسته شخصيتهاي بخصوص كشور مديريتي نظام دستاندركاران
ميباشند مردم ، و نظام معتبر شاخصهاي از كه نظام ، ارشد
در كه است گشته مسلم معني اين اجمالي علم بهصورت حداقل
انجام در هم و صادره قرارهاي و بازداشت و دستگيري نحوه
صورت قانوني تخلفات دستگيرشدگان ، با رفتار و بازجوئي
اساسي ، قانون در آنها براي شده شناخته اساسي حقوق و گرفته
كشور اين در مسئول چهرههاي اين بر علاوه.است شده نقض
بايد دادرسي نظام قانوني مباني تحكيم براي كه معتقدند
تخلفاتجدياي به نسبت و شود استماع بازداشتشدگان اظهارات
از شهرداري مديران تعقيب و كشف و تحقيق مسير در كه
نيروي اطلاعات حفاظت سازمان و تهران دادگستري سويرياست
تاديب و تعقيب آن قانوني مجراي از است گرفته صورت انتظامي
.شود
كه داشتهاند اعلام آزادي از پس شهرداري ، شكنجهديده مديران
فشار اعمال در و داشته حضور بازجوئي سرتيم موارد ، برخي در
.است داشته مستقيم شركت عليهمتهمين رواني تهديدهاي حتي و
به وي كه دستخطياست بازجويان ، سرتيم خلاف عمل از نمونهاي
آن در مطالبحاوي لابد و الا كه داده دستگيرشده افراد از يكي
دادگاه در وي آنچه و كند ، مطرح مصاحبهاش در بايد را دستخط
سراسر شده ، داده ترتيب وي با كه مصاحبههائي يا كردهو مطرح
تا خواسته نامبرده از عنصرمذكور كه است نكاتي همان حاوي
پرونده ، قاضي اما و.بگويد سخن آن مديريت و شهرداري عليه
آئين خلاف اعمال ارتكاب بدليل نوميري ، آقاي جناب
قضائي اعتبار درجه از و بوده صلاحيت فقد به دادرسيمحكوم
اكثر و اينجانب پرونده قالب هماكنوندر كه آنچه.است ساقط
محصول است ، دادگاه اتكاء و استناد محل شهرداري متهمان
پيش از موضعگيري بهدليل.است نامبرده غيرقانوني اقدامات
در حتي كه بيطرفي و عدالت مرز از وي خروج و شده تعيين
مرز از وي داشت ، سراغ ميتوان كمتر متهمان با برخورد
تنظيم كه پروندهاي لذا.است كرده عبور قوانين و مقررات
تحقيق جلسات در وي.ندارد قضائي وجاهت و اعتبار ذرهاي شده
ايراد و اعمالنظر ، و اصرار با متهمين ديگر و بنده ازشخص
جرائم درخصوص اعتراف اخذ قصد جدي ، تهديد و رواني فشار
در مصرح برمفاد بنا و داشته را موردنظرش ادعائي شده تعريف
سئوالات تحميل ممنوعيت كه كيفري دادرسي آئين ماده 125
كرده تصريح را متهم اجبار و اكراه و يااغفال و تلقيني
گيرد ، قرار كيفري تحتتعقيب بايستي نوميري آقاي شخص است ،
از بازجوئي در پرونده ، در مندرج موارد جمله از
روز بهمدت 11 كه است شهرداري مديران از يكي..سركارخانم
طاقتفرسا ، رواني فشارهاي اعمال با هم آن انفرادي ، سلول در
سازمان قراردادهاي انعقاد بهخاطر قاضي و بوده زنداني
حتي و توهين و رواني فشار اعمال به شخصا كامپيوتري خدمات
عليه منكراتي و ضداخلاقي مسايل درخصوص اعتراف اخذ قصد
به خطاب نامهاي در محترمه خواهر اين.است داشته را اينجانب
:آوردهاست محترمجمهوري رياست
آقاي پرونده درخصوص شعبه 26 قاضي رانوميري خود كه فردي
نيز بازجويي جلسه اولين همان در حتي و كرده معرفي كرباسچي
اصطلاح جلسهبه چند برگزاري با بود ، كرده شركت ناظر بهعنوان
اينجانب بازداشت موضوع با غيرمرتبط سئوالات طرح و بازجويي
كرباسچي آقاي برعليه بنده از گرفتن درصدداعتراف بهشدت
تهران شهردار تخلفات كه بود اين ايشان سئوالات از يكي.بود
بنده شنيدهاند چون كه ميكردند اظهار و !دهيد؟ شرح را
داشتهام دفترشان در ساعته چند طولاني جلسات شهردار باجناب
متاسفانه.باشم باخبر گرفته تخلفاتصورت از ميبايست حتما
و كمالبيشرمي در و نكرده بسنده همين به سئوالات طرح در
كدام با تهران كهشهردار ميكردند سئوال بنده از وقاحت
اعتراض به پاسخ در و !است؟ داشته نامشروع رابطه خانمها
اينجانب به بازداشت موضوع به سئوال بودن غيرمرتبط به بنده
سرنوشت ايناست !دادگاه محترم رياست.كرد فحاشي و اهانت
نامطلوب عناصري بهدست كه كشور اين در قضا امر نامطلوب
حيثيت كردن خدشهدار و آبرو دادن باد بر جز و آمده گرفتار
است بديهي البته.است نياورده ببار حاصلي قضائي دستگاه
به نامهاش در نيز بازجويان كندسرتيم چنين قاضي يك وقتي
بنامد شجاع قاضي را او امثال و او اسلامي شوراي مجلس رياست
ايستادگي و ميدانهايي چنين به ورود جسارت و كهجرات
كه هنگام آن از افسوس اما دارند ، را فاسد جريانات درمقابل
فتنهجو و فسادبرانگيز عناصر و شود مقلوب قضاوتهمهچيز در
و حقطلب و صالح چهرههاي است منالقتل اعمالشاناشد كه
فاسد چهرههاي تلاشگر و زحمتكش مديران و.شوند قلمداد مبارز
درگاه مطرود كه نامطلوبي عناصر چنين آيا !تبهكار و دزد و
جاري را عدالت و كنند قضاوت ميخواهند عدالتند و انسانيت
مدت طول در !دادگاه محترم رياست محسني آقاي جناب.سازند
و متلاشي روحي و بسته چشماني با تحقيقاتمتهمان و بازجوئي
تحتفشار و بودند مصيبتها تحمل به محكوم خراب رواني
بهخاطر حتي داشتند ، قرار بازجويان ضربات و حملات سختترين
براي چشمبند از نهتنها نشوند شناخته بعضا بازجويان اينكه
پشت از موارد از بسياري در آنهارا كه ميشد استفاده متهمين
و كابل با افرادي البته و ميكردند بازجويي مات شيشههاي
متهم شكست به كمر ارعاب و تهديد به ستمگران همچون شلاق
از يك هر اسلامي ، مجازات قانون ماده 578 حسب.بودند بسته
اخذ جهت دولتي غيرقضائي يا قضائي مامورين يا ، مستخدمين
آزار يا و اذيت بهوسيله بهاقرار مجبور را متهمي اقرار ،
محكوم مورد حسب بر ديه تاديه يا قصاص بر علاوه بنمايد بدني
در ديگري كس اگر و شد خواهد سال تا 3 ماه از 6 بهحبس
اينگونه دستوردهنده فقط باشد داده دستور بهمباشر اينخصوص
از كه اقرارهائي اكثر ماده اين به توجه با ميشود مجازات
بيخوابي و بدني آزار و اذيت با آميخته شده گرفته متهمين
كيفيت اما بدانيم نافذ را اقارير اينگونه فرضا اگر بوده
محترم رياست.است قانوني موازين برخلاف قطعا گرفتن اقرار
عملكرد 10 حاصل است اين !محسني آقاي جناب دادگاه ،
در امروز شما كه پروندهاي اين و تهران قضائي ماههدستگاه
عوامل و قضائي مقامات اينهمهتخلف محصول داريد خود روي پيش
و انسانشرافتمند كدام بهنظر.آنهاست بازجوهاي و ماموران و
و كتكها و زخمها ردپاي از مشحون كه پروندهاي چنين مسلماني
ميتواند است شهرداري مديران حق در فاحشبازجويان ظلمهاي
كه ايامي درخصوص اما گيرد؟و قرار قضات كار مناط و ملاك
از كه مواردي اغلب.ميبردم بهسر بازداشت در اينجانب
درستامر و منطقي روال با شده تحقيق پرونده اين در اينجانب
عمده.است بوده قانون خلاف و داشته مغايرت بازپرسي و تحقيق
اعتراض مكرر كه حالي در بوده اينجانب وكيل غياب در سئوالات
.ميگذاشتند بيپاسخ وكيل حضور مبنيبر مرا درخواست و ميكردم
:كه است آمده دادرسي آئين ماده 112 ذيل مطلعيد جنابعالي
داشته خود همراه را دادگستري وكلاي از يكنفر ميتواند متهم
خاتمه از پس تحقيق ، امر در مداخله بدون متهم وكيل.باشد
و حقيقت شدن روشن براي كه را مطالبي ميتواند بازجوئي
تذكر بهبازپرس بداند لازم اجرايقوانين يا متهم از دفاع
آن بر علاوه.منعكسميگردد صورتجلسه در وكيل اظهارات.دهد
اقدام قاضي كه مواردي هم موارد ، باتفاق قريب در
به مربوطه بازجوي كه مواردي بيشتر هم و ميكرد بازپرسي به
حميد-حقيقيتقيزاده نام با احتمالا و مستعارسبحاني اسم
بيطرفي مرز از خروج با ميباشد ، اطلاعات حفاظت پرسنل از كه
همراه اينجانب توسط مجرميت قبول بر مبني پيدرپي اصرار و
سوالات ترتيب و تركيب به هوشمندانه مراجعه با كه بوده
وكيل حتياست مشهود و كاملامشخص پرونده ، در مندرج
اين بر ميتواند داشته ، حضور جلسات از يكي در كه اينجانب
متهمين پرونده نوعا كه مطلعيد جنابعالي.دهد شهادت نكته
توسط كه معموله باتحقيقات و گرفته شكل بازداشت ، دوران در
در.ميرسد نهايي نتيجه به ميگيرد ، صورت بازجو و قاضي
با مواجهه در ازجمله متهمين ، با مقابلههايي
به را قاضي كه هستيم كهما ميكردند تاكيد اينجانببازجوها
همهچيز از متهمي تحقيقات ، در استوقتي بديهي.ميرسانيم علم
شخصي مدارك به دسترسي امكان حتي و باشد بريده جا همه و
دارد ، لازم وقاضي بازجويان به پاسخگويي بهخاطر كه خود
درستي و صحت كمال با ميتواند پرونده چگونه نباشد ، ميسور
حال آنست تعقيب در بازجو هرچه كه اينست جز آياگيرد شكل
خواسته آن و سليقه آن با مطابق پرونده غلط ، به يا بهدرست
پروندههابخواهد نوع اين شكلگيري اگر خصوصا !ميگيرد؟ شكل
ماده 125 برخلاف و باشد همراه بازجو توسط فشار اعمال با
اغفال و تلقين هرگونه از را سئوالات كه دادرسي آئين قانون
تاكيد آن ووضوح بودن برمفيد و داشته برحذر اكراه و
وارد فشار او بر و نموده مجبور را متهم بازجويان ، مينمايد
.نمايند
شهردار پيشمن زندان در بازجو وقتي !محسني آقاي جناب
قاضي به كه هستم كهمن مينمايد تاكيد بارها تهرانو
فرقي ننويسيد ، چه و چهبنويسيد شما ميكنم ، ثابت و ميقبولانم
او آنچه كه ميكرد تحقيق ، تحكم بجاي فيالواقع و نميكند
در جاري روند و مطلب اين و نوشت بايد را ميخواهد و ميگويد
و روشن پرونده اوراق لابلاي از بازپرسيها و بازجوئيها نوع
در تلاش و دارد فايدهاي چه ديگر شمادفاع بهنظر گوياست ،
مورد در وقتي حال !ميرسد؟ بهجايي آيا خويش حقانيت اثبات
و شديدروحي فشار و جسمي شكنجه اعمال از طبعا كه اينجانب
چه سايرين به نسبت ميشود ، عمل چنين بودهام مصون رواني
صرفنظر پايان در.است نيامده كه چهها و آمد خواهد برسرشان
مخدوش بهدليل هماكنون پروندهها اين اغلب اينكه از
است رسيدگي حال در قضات انتظامي محكمه در رسيدگي بودننحوه
اين مستندات و مدارك اينمحكمه نظر اعلام با بسا چه و
عظيمياز حجم طبعا و گردد باطل گوناگون بهدلايل همه پرونده
نيست ، نافذ غير حق در مختلف افراد بازنويسيهاي و اقارير
محكمه رئيس و دادگستري وزير گزارش كهخود شد خواهد مشخص
و دليل بهترين است عاليرتبه قاضي يك كهخود قضات انتظامي
و پروندهاست اين تشكيلدهنده مقدمات در تخلفات وجود سند
چنين نميتوان كه ميشود روشن كنيم ، توجه حقايق اين به اگر
تعبير به را پرونده اين كل بايد و تشكيلداد را دادگاهي
رعايت با همهست جرمي ادعاي اگر و انداخت دور بزرگان بعضي
اينجانب ضمنا.گرفت سر از را آن به رسيدگي قانوني موازين
هر در تهران شهرداري عملكرد مورد در تا دارم آمادگيكامل
افتخار با و يابم منصفيحضور و بيطرف دادگاه و صالح مرجع
.نمايم دفاع آن اقدامات و تلاشها و زحمات و خدمات از
الهدي اتبع من علي والسلام
شهردار دادگاه حاشيه در
تهران
از تا رفت جايگاه به وقتي كرباسچي مدافع وكيل حائري
نحوه شما:گفت دادگاه رئيس به خطاب كند دفاع خود موكل
من ميخواهيدبه و كرديد تحميل كرباسچي آقاي به را رسيدگي
.كنم دفاع بايد چگونه كه كنيد تحميل هم
را دفاع نحوه.نميپذيرم را چيزي چنين من كه بدانيد ولي
.كنيم تعيين بايد ما خود قانون براساس
اتهاماتخود آيا كه گرفت قرار پرسش مورد وقتي كرباسچي
را ازاتهامات هيچكدام:گفت قاطعيت با دارد ، قبول را
.ميدانم محض كذب را همه و ندارم قبول
هم كه است اين دادگاه اين در من سخن نخستين:افزود وي
رسيدگيبه صلاحيت هيچكدام فعلي دادگاه هم و قبلي دادگاه
.ندارند را پرونده اين
وبيطرفي عدالت مسير از پرونده اين:گفت همچنين كرباسچي
پرونده بررسي براي معتبري قاضي نوميري آقاي و شده خارج
را پرونده اين به رسيدگي علمي صلاحيت ايشان.است نبوده
.است قضائي كارشناسي مدرك فاقد حتي و نداشته
تومانپول ميليون پرداخت 260 به راجع پرونده قاضي وقتي
حساب اين از:گفت پاسخ در كرباسچي پرسيد تهران شهردار از
آنها از بههيچكدام ولي شده سرمايهگذاري هم ديگري موارد در
ميزان 260 به دهي يكوام بحث بارها امانميشود اشارهاي
سياسي را بحث اين كهميخواهند چون ميشود مطرح تومان ميليون
.كنند
را آفتابگردان ساختمان مالكان گفتههاي پرونده قاضي وقتي
پايان در ميكرد قرائت را آن گزارش و بود داده قرار مدرك
را مالكان كه قضايا ريز به من:گفت تهران شهردار گزارش
كرده بازجويي آنان از و آورده انتظامي نيروي اطلاعات حفاظت
استناد نميتواند وحشت و رعب با بازجويي ولي ندارم كاري
انجام در طرفين امضاي اصلي شرط و باشد ، داشته قضائي
.است معامله
ميكردكه رجوع دادگاه مقدماتي گزارش به وقتي كرباسچي
بودگفت ، رفته سئوال زير زمينها كاربري و برجسازي آن در
برطبق و دارد قانون اينها همه و زمينها كاربري سازي ، برج
سئوال جاي من براي و ميگيرد صورت كارها قانوني موازين
مطرح دادگاه جلسه اين در را حرفها اين چرا كه دارد
.ميكنيد
دادگاهرا صلاحيت عدم بر مبني كرباسچي مستند قاضي وقتي
وزير از را اين:داشت اظهار تهران شهردار شد جويا
همه را اين و است خلاف بودن شغلي دو پرسيدهام ، دادگستري
مجتمع رئيس هم و دادرسعليالبدل هم شما اينكه و ميدانند
.است قانون خلاف هستيد
منطقه شهردار محاكمه در گذشته شهريورماه كه ميشود يادآور)
آنها بودن شاغل شهرداري كاركنان از تن دو جرم تهران ، 20
حقوق و شهرداري در بودن شاغل حال عين در و ديگر محلي در
چاپ روزنامهها در و شده قيد منطقه 20 شهرداري از گرفتن
.(است شده
قاضي اعتراض با وقتي كرباسچي غلامحسين وكيل حائري مسعود
تقديم دادگاه به هنوز را خود وكالت برگه كه شد مواجه
به وكالتنامهخود تقديم براي دوبار من:گفت است نكرده
حق منمعتقدم.نداشتيد حضور شما ولي كردم مراجعه دادگاه
تمام آنكه رابدون او حرفهاي شما و است شده تضييع كرباسچي
.ميكنيد قطع شود
درپايان تهران استان دادگستري عمومي روابط مدير نوبري
و قدس روزنامههايرسالت ، خبرنگاران به تنها دادگاه جلسه
.كنند طرح را آقايمحسني از خود پرسشهاي داد اجازه كيهان
از حمايت در جمعي دادگاه صحن از كرباسچي خروج هنگام
شعار دادگاه از بيرون در تهران شهرداري و خاتمي آقاي
.كرد متفرق را آنها انتظامي نيروي كه دادند
احمدي نعمت دكتر با گفتوگو
در دادگستري يك پايه وكيل
براي قاضي صلاحيت عدم باره
تهران شهردار پرونده به رسيدگي
:اشاره
صلاحيتقاضي بر وي وكلاي و تهران شهردار سوي از وارده شبهه
بين در را مناقشاتي پرونده ، اين رسيدگي ادامه به دادگاه
پايان از پس و شبهه اين پي در.است زده دامن حقوقدانان
را شبهات اين مطبوعاتي ، گفتوگوي يك در دادگاه رئيس دادگاه
.كرد اعلام قانوني را قاضي و دادگاه كار و ندانسته وارد
يك پايه وكيل احمدي نعمت دكتر با عمومي افكار تنوير جهت
كه دادهايم انجام گفتوگويي حقوق دانشگاه استاد و دادگستري
:ميخوانيد
صحن در شما حضور به توجه با احمدي ، دكتر آقاي:همشهري
سوي از وارده ايرادات شنيدن نيز و يكشنبه روز دادگاه
اين به رسيدگي صلاحيت بر ايشان وكلاي و تهران شهردار
داريد؟ نظري چه باره اين در محسني ، آقاي سوي از پرونده
دادرسي آيين قانون ماده 208 برابر:احمدي نعمت دكتر.
رسيدگي از بايد زير موارد در دادگستري دادرسان مدني
.كنند رد را آنها ميتوانند دعوا اصحاب و نمايند امتناع
:ميدارد اعلام كه مورد همين به است مربوط ماده 208 بند 7
عنوان به شده اقامه دعواي موضوع سابقدر دادرس كه وقتي
كرده عقيده اظهار گواهي يا كارشناسي يا داوري يا دادرسي ،
را كار قضاوت نميتواندخود باشد ، كرده توصيه كتبا يا
.بگيرد برعهده
تهرانضمن شهردار بازداشت از بعد محسني آقاي كه حالي در
نظر دانستهو اختلاس را شهردار عمل تلويزيون با مصاحبه
اظهارنظركارشناسي بااين و داشته اعلام قبلا را خود حقوقي
رسيدگي كهدر قاضي عنوان به نميتواند ماده 208 بند 7 حسب
علاوه.نمايد خودرسيدگي قبلي نظر اعلام به باتوجه است بيطرف
مبحث ، خصوصا دادرسيكيفري ، آيين ماده 332 برابر برآن ،
كه خبره و شهود و مدعيالعموممستنطق ، دادستان به مربوط
جريان در نميتوانند نظركردهاند اظهار پرونده در قبلا
قانون برابر اينكه توضيح.دخالتكنند قاضي عنوان به رسيدگي
دادستان و دادسرا حذف با وانقلاب عمومي محاكم تشكيل جديد
را دادستان اختيارات تمامي برابرماده 14 قضايي مجتمع رئيس
ويژه قضايي مجتمع رئيس عنوان به آقايمحسني.ميباشد دارا
مقدماتي تحقيقات طول تمام در و ميباشد ماده 14دادستان حسب
را دادستان نقش شهرداران ، و شهرداري پرونده رسيدگيبه و
ماده 332 مدلول استناد به اعتبار همين به و است داشته
دادگاه رئيس عنوان به نميتواند كيفري دادرسي قانونآيين
.نمايد رسيدگي است ، بوده آن دادستان قبلا كه بهموضوعي
عنوان به كيفري دادرسي آيين قانون شود ايراد است ممكن
انقلاب و عمومي دادگاههاي تشكيل قانون با موخر قانون
رويه هماكنون ، .نيست درست استدلال اين.است شده نسخ
كيفري دادرسي آيين با قانون منطبق كيفري بخش دادرسيدر
دادستان اختيارات حفظ با برداشت همين با نيز مقنن.ميباشد
دادرسيكيفري آيين قانون اقتدار مجتمع ، رئيس به آن وتفويض
به كه نيستكسي قبول قابل نيز منطقا.است داشته محفوظ را
جمعآوري ومسئول ميشود محسوب عمومي مدعي مجتمع رئيس عنوان
است ، بيطرف كهفردي قاضي جايگاه در است متهم عليه دلايل
است وارد ايشان و وكلايشهردار صلاحيتي ايراد اين.گيرد قرار
دادستان نقش كه پروندهاي در مجتمعنميتواند رئيس قانونا و
اين به تجديدنظر دادگاه من ، اعتقاد به.شود وارد داشته را
.ميداند وارد را صلاحيتي ايراد كردو خواهد توجه مهم
خبرنگاران از يكي سئوال به پاسخ در محسني آقاي:همشهري
گفت ، پرونده اين قضاوت براي خود صلاحيت عدم باره در
چيست؟ باره اين در شما نظر.داريم ماصلاحيت
.است محترم ايشان حقوقي نظر البته:احمدي نعمت دكتر.
قانوني صراحتهاي به توجه با فعلي موضوعه قوانين اما
مدني دادرسي آيين قانون از هشتم فصل به استناد خصوصا
مواد ذيل در را وضع اين ايرادات ، مبحث اتفاقي امور در
ازتصويب مقنن هدف اينكه خصوصا.است نموده روشن 197و 198
رئيس بهمعني دادستان ، حذف انقلاب ، و عمومي دادگاههاي قانون
حافظ و مدعيجامعه كه فردي عنوان به نه است بوده دادسرا
مرجع وسيله قوانينبه تا كه است طبيعياست عمومي حقوق
در است بهتر.حفظمينمايند را خود اقتدار نشوند نسخ ذيصلاح
جلسه تشكيل تا وزارتدادگستري ، حقوقي اداره از خصوص اين
خود قوت به ماده 333 آيامفاد كه شود استعلام دادگاه بعدي
كماكان دارد كه اختياراتي ازباب دادستان عنوان و است باقي
.يانه است محفوظ
با گو و گفت در محسني
كرباسچي خبرنگاران
نيست ممنوعالخروج
تهران شهرداري از كرباسچي آقاي تعليق:گفت خبرنگاران به
.ندارد همشهري روزنامه در وي مسئوليت به ارتباطي
خصوصتاريخ در كه خبرنگاران از يكي پرسش به پاسخ در وي
پنجم دادگاه:گفت پرسيد ، كرباسچي تعليق زمان مدت و شروع
روز يك و كرد كشوراعلام وزارت به را تعليق حكم خردادماه
كرباسچي غلامحسين به را حكم اين كشور وزارت نيز آن از بعد
.است كرده اعلام
كرباسچيممنوعالخروج آيا كه پرسش اين به پاسخ در محسني
وي.نيست ازكشور ممنوعالخروج وي:گفت نه يا است شده
موردصلاحيت در كه زيادي خبرنگاران پرسش به پاسخ در
دادگاه اين:كرد اعلام ميپرسيدند وي از دادگاه رسيدگي
آينده جلسه در و دارد را پرونده اين به رسيدگي صلاحيت
توضيح مورد اين در -ميشود برگزار پنجشنبه روز كه - محاكمه
.داد خواهد
بهخبرنگار دادگاه از خروج هنگام به نيز كرباسچي غلامحسين
اين همچنين و قبلي دادگاه:گفت اسلامي جمهوري خبرگزاري
برخوردار پرونده اين به رسيدگي قانوني صلاحيت از دادگاه
.نيستند و نبوده
كردو اشاره دادگاه رئيس توسط سخنانش مكرر قطع به وي
.ميدانم محفوظ خود براي را دفاع حق من:افزود
دستگاهپلاسماي انبوه توليد با
از تهران هواي هوا تصفيه
ميشود پاك آلودگيها
ازچهارده پس هوا تصفيه پلاسماي دستگاه:شهرستانها سرويس.
كشور وليزر پلاسما تحقيقات مركز در آزمايش و تحقيق سال
.شد ساخته
در ليزرايران و پلاسما تحقيقات مركز مسئول چگني پروفسور
آلودگي برايرفع كه دستگاه اين:افزود خرمآباد به سفر
مكعب متر مكيدن 10هزار با است ، شده ساخته تهران هواي
آلاينده مولكولهاي شرايطپلاسما ، تحت ساعت ، در آلوده هواي
تبديل كمضرر و بيضرر مواد به را سرطانزا مواد و هوا
روي بر انتشاريون دستگاهبا اين:گفت وي.ميكند
اكسيدهاي كربن ، منواكسيد سرطانزامانند و آلاينده مولكولهاي
واكنش سرب و گوگرد اكسيد دي هيدروكربنهاينسوخته ، ازت ،
تبديل كمضرر و بيضرر مواد و گازها به را وآنها داده نشان
.ميكند
براساس:افزود كشور ليزر و پلاسما تحقيقات مركز مسئول
سوخت ناشياز سمي گازهاي انجامشده 70درصد تحقيقات
ميشود توليد وچهارراهها راهبندانها ميدانها ، در خودروها
پرترافيك مناطق در هوا تصفيه پلاسماي دستگاه نصب 800 با كه
آلوده هواي مترمكعب ميليون ساعت 8 هر در ميتوان تهران شهر
استاندارد حد به را تهران هواي آلودگي و كرد تصفيه را
هوا تصفيه پلاسماي دستگاه:داشت اظهار وي.رساند جهاني
از و هواست آلودگي رفع براي روش عمليترين و اقتصاديترين
راحتي به ساخت ، مختلف ظرفيتهاي در را آن ميتوان كه آنجا
خودروها و كارخانهها بزرگ ، ساختمانهاي تهويه سيستم روي بر
ماهيت تغيير پلاسما روش با هوا مزيتتصفيهاست نصب قابل
مولكولهاي به ريوي بيماريهاي عوامل و مولكولهايسرطانزا
.ندارد وجود روشها ساير در پديده اين كه بيضرراست
شهر مختلف مناطق در دستگاه اين از اهميتاستفاده
با حتي بدانيم كه ميشود آشكار بيشتر تهرانزماني
منواكسيد گاز از ناشي خطرات خودروها گازسوزكردنتمامي
.داشت خواهد وجود كربنهمچنان
|