شدن مشخص خواستار كرباسچي
به استناد با اتهام موارد
شد قانون
شهروندان گفتههاي از گزيدهاي
:تهران شهردار محاكمه درباره
فريادهايبيتالمال آن بود اين
شد؟ غارت ومملكت رفت
جهاني جام فوتبال مسابقات پخش
خادم مجموعه عريض پرده روي
نماينده از حقوقدانان انتقاد
دادگاههاي و تهران دادگستري
عام
مسائل و مديران حساب
بازتاب
مالكيت فقهي
شدن مشخص خواستار كرباسچي
به استناد با اتهام موارد
شد
قانون
آخر قسمت -تهران شهرداري دادگاه جلسه دومين گزارش
شخصي برداشت مديران يا و معاونان من ، براي ريال يك حتي
هيچكس به كتبي يا شفاهي دستوري ، هيچ نگرفتهاست صورت
بكند قانون خلاف كار كه ندادهام
وانتبار و گوني با آمدهاند كه است مجموعهاي پرونده اين
حب كردند ، بار را پروندهها شهرداري مختلفدر جاهاي از و
.است شده پرونده واين كردهاند منضم هم به را بغضهايي و
.هستيد قاضي نيستيد ، بازجو شما قاضي ، آقاي:كرباسچي
بدهيد حكم شما بزنم ، بعد را حرفم بگذاريد
متعلق ديگر خورد ، سند و شد خارج دولت حساب از كه پولي
باشد ، نداشته شاكي كه زماني تا و عمومينيست بودجه به
.نميشود مواخذه آن بابت كسي
خودم اما نكردهام ، امضا من را نامهها و چكها از هيچكدام
.كنم دفاع همكارانم از كه ميدانم مسئول را
روشن و باز دادگاه اين در شهرداري از مسئلهاي هر:كرباسچي
ميفهمند را واقعيت مردم چون است نفع به بشود
شهرداري دادگاه پنجشنبه روز جلسه گزارش از بخش نخستين
درج آن پاياني بخش اينك و شد پيشچاپ شماره در تهران
.ميشود
همه بر شما كه ندارم توقع كه گفتم قبل جلسه در:محسني
در ميتوانند شما وكلاي و باشيد اشرافداشته قانوني مسائل
رفت ، يادم چهارپنججا ميخواهم عذر من دهند ، توضيح زمينه آن
جاهايي مورد سه دو در اينكه هم و را روز پنج و روز دو هم
يادم جلسه اول كه كردم يادداشت شده اشتباه من تعبير كهدر
در شركت به متهم شماميگويم را ششموردش پنج هر و رفت
در شركت كه استحضارتانبرسانم به را اين و هستيد اختلاس
فرقي هيچ مجازات ازنظر اختلاس در مباشرت و اختلاس
اختلاس تعريف.است يكسان مجازاتشان مباشر يا شريك.نميكند
كه دارند را تلقياي يك اختلاس مردماز كه دارم قبول من را
باب در مادهپنج.ميداند اختلاس را آن قانون كه آنچه با
و ادارات كاركنان و كارمندان از هريك:ميگويد اختلاس
شركتهاي و موسسهها و شهرداريها يا شوراها سازمانهايا
ديوان و انقلابي ويانهادهاي دولت به وابسته يا دولتي
و ادارهميشوند دولت مستمر كمك به كه موسسههايي و محاسبات
همچنين و سهگانه قواي كلي بهطور و قضايي پايه دارندگان يا
يا رسمي از اعم عمومي خدمات به مامورين و نيروهايمسلح
و اسناد و سهام يا ياحوالهها مطالبات يا وجوه غيررسمي
ازسازمانها يك هر به متعلق اموال ساير يا و بهادار اوراق
به وظيفه دراثر كه را اشخاص يا و فوقالذكر موسسههاي و
تصاحب و برداشت ديگري يا خود نفع به شدهاست سپرده آنها
.خواهدشد مجازات بهترتيبزير و محسوب مختلس نمايند ،
اين همه يعني بروم و بردارم را پول من كه نيست اين فقط پس
پنج تصاحب ، و برداشت ديگري يا خود نفع گفتيمبه كه را فروض
.تصاحب -برداشت -ديگري -خود-نفع.بفرماييد دقت است ، كلمه
افرادي برايآن كردم ذكر كه مواردي آن با قانونگزار را اين
در برايش هم مجازاتي و ميداند مختلس را آنها شد قرائت كه
مباشر و اختلاس در شركت كه بدهم هم توضيح.است گرفته نظر
اشتباه اگر تقدير بههر ولي نميكند مجازاتفرقي ازنظر آن در
در مشاركت شما.اصلاحميكنم من است ، بوده من كلام در لفظي
.داريد اختلاس
و فرموديد عزيزمان امام ملكوتي بلند روح از را مطلبي
و باشد ما همه و من گوش آوازه كلامهميشه اين كه انشاءالله
كه است امامكلامي كلام هزارها و صدها مانند هم كلام اين
كلام كلام ، اين.است اسلام و معنويت و وحي از گرفته الهام
كه هم امام كلام آن به كه است اين خواهشم ولي عادينيست آدم
اينكه مورد در بيتالمال ، مورد مردم ، در حقوق رعايت مورد در
ميكردند راتيزتر خود قلم سر اميرالمومنين ميفرمودند امام
امثالهم و ميكردند روشن و خاموش صورت آن به را چراغ يا و
جلسه در كردم عرض هم ديگر بار من.كنيم توجه مابايد هم ،
بنا اگر قانون و كنيم عمل قانون به هستيم موظف ما اول
طبقات مورد در تنها و نشود اجرا مدير يك مورد در باشد
.است محض بيعدالتي و فساد منشاء اين باشد جامعه پايين
پيدا مواردي اگر ميدهم ، توضيح من نشده ، اتهام تفهيم گفتيد
اين ما و بود نشده تفهيم قبلا وكيلفرمودند كه همانطور شد
مهلت ما ميكنيد تقاضايمهلت.ندارد اشكالي كرديم ، تفهيم جا
.ميكنيد آماده را خود دفاعيات شما ميدهيم
كه آمدم شما نزد زندان در روزي من كنم ، عرض را اين من ولي
آنجا در شما آمدم شما سراغ به منفقط كه بود هم طبيعي
آن اتفاقا تفهيمنشده ، من براي اين كه گفتيد من به مطلبي
نوميري آقاي پرسيدم من.بودند آنجا هم نوميري جناب روز
.نداشتم قبول من فرموديد.شده تفهيم چرا گفتند تفهيمنشده
.است دوتا مطلب كردن باتفهيم مطلبي نداشتن قبول خوب ،
آفتابگردان درباره بازهم
اشاره.دارم آفتابگردان درخصوص من كه سوالاتي مورد در اما
فرموديد ، نداشته ، درآمدي آفتابگردان روزنامه اين كه كرديد
بوده فرهنگيغيرانتفاعي موسسه يك هم آفتابگردان موسسه
اتهام 14 اين به مربوط كه ميكنم سوال يك من.است
ميليارد كشور 20 وقت وزير بشارتي آقاي.نيست ريال ميليارد
كه دادند شهرداري به مخدر بامواد مبارزه ستاد از ريال
آنها به سود تومان ميليون معيني 500 مدت ظرف شما بهاصطلاح
خدمات و كالا شركت جاي به كرديد وارد گرفتيد را اين.بدهيد
كل همشهري شركت به كرديد وارد تصرفي و دخل بدونهيچگونه و
ريال ميليارد نوبت 10 يك اين 2ميليارد از و.را ميليارد 2
موسسه يا آفتابگردان روزنامه به را (تومان ميليارد يك)
تومان ميليون بعدي 750 مرتبه در و داديد وام آفتابگردان
و سود كه شده گرفته ستاد از كه توماني از 2ميليارد رايعني
در آمده تومان و 750ميليون يكميليارد برگرداند را آن اصل
.رابرگرداند سود اين ميخواهد چگونه.آفتابگردان موسسه
شما.ندارد درامدي هيچ كه آفتابگردان موسسه يا روزنامه
صدوده و ميليون كنيد 2 وارد چاپ دستگاه يك كرديد درخواست
بهعنوان.گرفتيد جمهوري رياست تخصيصي ارز از مارك هزار
تهران وارد تاريخ 26/2/75 در دستگاه آن و همشهري روزنامه
آزاد قيمت به شما را اين بعد ماه سه و ميشود نصب و ميشود
يك اين خوب.كرديد حساب او طلب بابت همشهري روزنامه به
ارائه را آمار.ندارد درآمدي كه آفتابگرداناست روزنامه
روزنامه اين تماممخارج كه است شده بررسي حسابهايي.ميكنم
.است ميكرده پرداخت همشهري روزنامه را هفتم روز و غيره و
.نيست اتهام جزء موارد اين ببخشيد:كشاورز
.ميشود استفاده اتهام راستاي در ولي:محسني
.است قانون خلاف:كشاورز
روزنامه كه كرديد مطرح مطلب همين در آمديد شما:محسني
به ما.ميخواست ساختماني موسسهآفتابگردان يا آفتابگردان
و بدهيم پولنقد و كنيم پيدا را جايي گفتيم شهرداري
شما و بخرد نقد را آن شهرداري كه داشت ضرورتي چه.بخريم
از اگر ثانيا بخريد؟ شهرداري از بالاتر قيمت با را آن باز
بوده ، آفتابگردان براي ساختمان اين خريد از شما قصد اول
ساختمان اين خريداريشده روزنامه براي اول از ساختمان اين
براي مادي منافع حتي و غيراداري و اداري كاربرد هيچ
روزنامه براي ساختمان اين وقتي.است شهردارينداشته
به اينكه براي ما شماميفرماييد ميشود ، خريداري آفتابگردان
ملك اين آمديم ندهيم ، نقد پول و بدهيم رونق ساختمانسازي
اوليه داد قرار.بشويم قائل تراكم بهجاي مقدار هر با را
حالا كه ساختمان اين بابت متر هزار ده كه ميشود بسته
من گفت آمد فرد اين.ميگذاريم كنار را اينها و نوشتهها
اين چنانچه اگر.ميخواهم پول من نميخواهم را تراكم اين
قبول را شما فرمايش اين بود ممكن بوديد داده را تراكم
شده كمك ساز و ساخت به هم اينكه براي كه گفتيمكنيم
اين بيايد شهرداري اول باشد ، نشده داده پولي هم و باشد ،
او ، به هم و است شده كمك تو به هم.بخرد تراكم بهعنوان را
قرارداد چه اگر ولي.ميدهيم شما به را پول ما اينكه هم و
ايشان تراكم متر دههزار گفتند و باشد صحيح كه فرضا اوليه
شهرداري نقد پول.ميخواهم پول من نميخواهم ، من كه گفته
شهرداري براي كاربردي هيچ كه ساختمان اين و شده داده
كه شماميشود خريداري آفتابگردان روزنامه براي ندارد
چاپخانه ، چه ملك چه آفتابگردان ، روزنامه اين ميفرماييد
و مديرمسئول و آفتابگردان روزنامه آيا مالكش بالاخره اينها
ميفرماييد شما آفتابگردان؟ موسسه يا اوست امتياز صاحب
از نمايندگي به آفتابگردان موسسه كه داريم تفويضنامهاي
شما نماينده يا وكيل ايشان آيا.كند اداره را اينجا شما
مالك خود يا و فروش و خريد در حتي و امور اداره در بوده
دارد؟ تعلق موسسه به اكنون اموال اين و شده اموال اين
مسئله اين در مقدماتي كردم عرض هم قبل دفعه كه بعدي مطالب
ساختمان اين كه بوده معلوم اول روز همان از كه شده طي
روزنامه يا.ميشود خريداري آفتابگردان موسسه براي دارد
درآمده همينها تصرف به هم اول روز همان از آفتابگردان
موسسه بين و شهرداري بين در كه رسمي توافقنامه وليآن.است
يازده برج در شده ، منعقد روزنامهآفتابگردان يا آفتابگردان
شده نوشته توافقنامه درارديبهشت بعد و.است بوده سال 75
هم چك يك و موسسه به شده واگذار شهرداري از ملك اين كه
بوده سال 76 پنج برج در هم بعدي چك و شده صادر همانجا
از بعد ماه سه حدود يعني سال 76 ارديبهشت در اما.است
روزنامه به يا موسسه به شده واگذار كاملا اينملك اينكه
براي ما كه شهردار به مديرعاملمينويسد مجددا آفتابگردان
نياز ميليونتومان چهل به فوقاني طبقه ساخت و تعميرات
چرا.كنيد پرداخت تومان ميليون شما 15 عليالحساب و داريم
موسسه همين مديرعامل مينويسد؟ شهردار به بعددوباره
اينجا تاريخش ريال ، ميليون مبلغ40 شهردار آقاي مينويسد ،
.هست
كه كنم عرض رفت يادم هم برخيها كرديد ، سوال خيلي:كرباسچي
كه گفتم من نوميري آقاي با زندان جلسه در ميخواهم ، عذر من
نيست لازم كه فرمودند است ، نشده اتهام تفهيم بازداشتم قرار
بايد بازداشت قرار براي كردم عرض من !شود اتهام تفهيم
.شود تفهيم متهم به اتهام
شود؟ تفهيم متهم به بايد بازداشت قرار چه يعني:محسني
شود تفهيم او به فرد اتهام.ميكنم عرض دارم:كرباسچي
كار اين و دادهاي انجام را كار اين تو بگويند اينكه يعني
را بنده نوميري آقاي.دارد را جرم اين قانون اين مطابق
تعدادي عدهاي ، يك تاريخي ، يك در گفتند كردند احضار
من كردم ، سوال ايشان از.دادهاند كسي يك به و سكهخريدهاند
گفته رابطه اين در چيز هيچ بنده به آنداشتهام؟ در نقشي چه
نقش كه گفتند.داشتند جلسهحضور در هم كشاورز آقاي.نشد
كه پولي يك ديگرياز عده يك چيست؟ زمينه اين در ما متهم
.دادهاند كسي يك به خريدهاند سكهاي يك بوده خودشان مال
غيرقانوني بنده بازداشت اين كردم ، سوال شما از زندان مندر
جرم.است نشده ابلاغ حتي من جرم بهبنده اينكه براي.است
بوده غلط و ميكنند كاري يك عدهاي يك شهردارم بنده كه نيست
.است ربطيداشته چه من به آن انتساب حتي.است بوده درست يا
قاضي جنابالي حالا.داشتهام بحث اين روي زمان آن در من
تشخيص ميفرماييد شما ميزنم حرف ساعت ده اينجا بنده.هستيد
.چشم ميگويم بندهام.نيست درست حرفهايتو كه است اين من
شده ، مطرح شما و من بين كه عبارتي عين خوب بسيار:محسني
من و نشده اتهام تفهيم من به فرموديد شما كه است بوده اين
من چرا ، گفت شده؟ اتهام تفهيم كه گفتم قاضي به كردم رو
شرط قبول گفتم ، نكردم قبول من كه گفتيد شمادادم انجام
.نيست
است كلمهها يك همين قانون و دادگستري در.ببخشيد:كرباسچي
.ميكند تبرئه يا و ميكند قاتل يكدفعه را نفر يك كه
مورد در اول جلسه آن مثل دادگستري در اينكه مثل متاسفانه
شناسنامه شماره از را خطا و اشتباه اوقات گاهي افراد
.آخر تا ميرود و ميكنند آنهاشروع
همان شما دادگاه در بود اشتباه شما شناسنامه شماره:محسني
.گفتيد را اين هم روز
جرم به راجع ميگويم مناست اشتباه چيزها همين:كرباسچي
نيست لازم را جرمها ميفرماييد شما.نكردهاند صحبت من با
!باشيد داشته قبول
فرمايش يك همين امام كه نگفتم من هم امام فرمايش مورد در
هم بيتالمال درباره امام حضرت كه ميدانم و گفتهاند را
را مستخدم بايد من مورد در كه است اين سوالم من.گفتهاند
بقيه آيا پرس؟ يك يا بوده غذا پرس دو بگويند و ببرند
يكسال فشار و شدت و حدت همين با واقعا را كشور دستگاههاي
سوال اين ميشود؟ رسيدگي مسائلشان شيوههابه همين و زندان
هم نوميري آقاي راجعبه.نميكنم صحبت اين از بيشتر من.است
جانبازان همه به ما.فرموديد را ايشان سوابق شما
كه داشتيم ايشان مورد در ما سوال يك ولي احترامميگذاريم
در سال 76 در حكم گرفتن ايشانموقع آيا كه.نشد داده جواب
اگرمدركي نه؟ يا است داشته قانوني صلاحيت انتقال و نقل
.بگويند داشتهاند
.است داشته بله:محسني
و مدرك مخلص ما تاريخي ، چه در بگويند را اين:كرباسچي
.هستيم چيز همه و قانون
خريديم ، ما چرا كه ساختمان به راجع.ساختمان مورد در اما
فرموديد خود سوالات در باز.ميدهم توضيح مفصل شما براي من
تشكيل ميخواست نظام مصلحت شوراي كه خريديد؟زماني چرا
شناختي با شما آقايشهردار كه گفتند حبيبي دكتر آقايشود
اينها و ساختوسازها با و شهر وضعيت از داريد كه
.بخريد ساختماني برويد آشناهستيد ،
كار در كه كساني از يكي از برويم ما كه شد اين بر ما قرار
را ساختمان يك است ، بدهكار شهرداري به و است ساختوساز
تومان ميليارد و 3 حدود 2.بخريم مصلحت تشخيص مجمع براي
در ما و بدهد ما به را پول جمهوري رياست بعد.بود آن قيمت
ساختمان اين داريم ، آنها از كه طلبهايي و امتيازها مقابل
.بكنيم خريداري را
جناب كردم عرض شما خدمت قبل جلسه در من.بود روال يك اين
خريد مسئله به برگشتيد الان عالي محسنيحضرت آقاي
اجل جنابعالي شان.كردم همعرض قبل جلسه من كه ساختمان
ولي هستم منمتهم كنيد صحبت بنده با كه است آن از
كه وقتي اتهام يك وسط.هستيد بيطرف.هستيد قاضي جنابعالي
اينها و تومان دوميليارد و مارك دوميليون بحث يكمرتبه
اين داخليها براي خارجيها براي نكرده خداي ميشود ، مطرح
.كنيد متهم را بنده ميخواهيد حتما شما كه ميآيد پيش بحث
افكار براي احيانا يا شود ثابت جرمم من ميخواهيد حتما
يك عمومي افكار براي نبايد كه جنابعالي.است عمومي
ميليون دو و دلار دوميليون مورد در من.بگوئيد را چيزهايي
همه مورد در تومان ميليارد دو و دلار ميليون و 14 مارك
مورد در كه ميشود آن وقت آيا نميدانم من.دارم جواب آنها
اينجا موادمخدر ستاد مالي ستاد مسئول.كنم صحبت اينها
كار آن تمام و شويم آن بحث وارد الان ميتوانيم.هستند
از ما و بوده دولت بهنفع و اسلامي جمهوري نظام بهنفع
بنده به.كرديم قبول را كار آن كه كرديم خودگذشتگي
آنكه براي بگير را پول اين كهآقا شد درخواست و پيشنهاد
در را آن كند ، پيدا دست درآمدي به بتواند مخدر مواد ستاد
بتوانيد شما كار آن ازطريق و اندازيد بهكار مطمئني جاي
مشابه موارد به من حالا.كنيد تامين را موادمخدر ستاد خرج
سپردههاي از مگر ميدانيد خودتان شما ولي نميكنم ، اشاره آن
نميشود؟ برداشته پول دادگستري
ميگذارند بانك در را پولي ماهانه.دارد خرج دادگستري خوب
مدير اختيار در و غيره و برايقضات ميكنند خرج و
.است دادگستري
اصلا كه آفتابگردان روزنامه كه بود اين سوالم من:محسني
ميليارد دو اين از چطور شما خود بنابهگفته نداشت درآمدي
اين رادراختيار تومان ميليون و 750 ميليارد يك شما
است؟ بوده خودتان مال گذاشتيد؟ موسسه
.هستم همين توضيح درحال من.نميدهيد اجازه:كرباسچي
.نميدهيد توضيح را سوال ولي ميدهم اجازه:محسني
مثلا اگر الان.ميدهم را جواب همين دارم من:كرباسچي
پول جايي يك ميگذارد بعد و ميگيرد ميليارد دو كه دادگستري
.است درآمدزا دادگستري مگر ميكند ، خرج و درميآورد
.ميكند را كار اين بكند كسب درآمدي اينكه براي دادگستري
نداشته آگهي نداشته راهي آفتابگردان روزنامه اينكه براي
.است مطلوب به مصادره اينكه.است دستميزده كارها اين به
ما كه ماست عينمدعاي اين يعني (ع)علي حضرت قول به
كار نميتوانسته آگهي ازطريق كه بوده روزنامهاي كه ميگوئيم
از شهرداري ، از را وامي يك برود كه بوده مجبور و بكند
قانوني موازين طبق همه هم آنها كه هرجا از كشور وزارت
.بود
.دادند پيشنهاد با را ميليارد نكرديم 20 درخواست ما اولا
با بگيريد را ريال ميليارد اين 20 گفتندشما ما به يعني
و شركتها در را اينگونهكارها امكانات شما اينكه به توجه
همستاد بعدبكنيد ما براي را كار اين داريد ، موسسهها
را اين شد ، تشكيل وقت جمهور رئيس رياست به كه موادمخدر
اتفاقا.است كرده مضاربه عقد شركت آن و است تصويبكرده
ما يعني.است نداشته درآمد روزنامه بودهكه همين آن دليل
دنبال كنيم ، آگهيجذب ميتوانستيم همشهري روزنامه مثل اگر
.ميداديم انجام را خود فرهنگي كار نميرفتيم ، كارها اين
كنيد؟ پرداخت ميخواستيد طريقي چه از را سود پس:محسني
.بدهم توضيح بدهيد اجازه:كرباسچي
رو بايد ديگري كارهاي به ندارد ، آگهي روزنامه كه وقتي
.كند كار وام آن با بگيرد را وامي يعنياينكه.بياورد
البته توماني ارز 300) طبققانون را دولتي ارز اگر مثلا
شده گرفته ارز ميخواهيد اگر نيست بد شما ،(دولتي ارز نه
.كنيد مطرح را ليستي يك كنيد مطرح اينجا را روزنامه
بيايد دارند تشريف اينجا مهاجراني آقاي جناب خوشبختانه
موقع آن در بودهاند دركشور كه روزنامههايي همه كه بگويند
چقدرارز آن از بعد و آن از قبل و گرفتيم ارز ما كه
قيمتي چه به ما و گرفتهاند قيمتي چه به و گرفتهاند
.گرفتهايم
برابر جمهوري رياست سهميه از آنهم توماني ارز 300 ما
كه من.فرهنگي كار يك تقويت جهت در آنهم.گرفتيم قانون
صاحب براي يعني نداشته امكانات يا نداشته پول كردم عرض
.است نداشته درآمد امتياز
كه -جنجالي تيتر يك با ميكنند منتشر را روزنامه يك الان
يك كسي هر و جنجالي تيترهاي از يكي شدم منهم متاسفانه
روزنامه آن بعد دروغمينويسد چيز تا چهار و ميزند عكسي
چنين يك كودكان روزنامه -ميكند كسب درامد و ميفروشد را
تومان دويست را روزنامه هر نميتواند چون ندارد ، حالتي
آقاي خدمت ما.بفروشد تومان بايد 5 را روزنامه.بفروشد
اگر.كنيد حمايت است ، فرهنگي كار يك نوشتيم جمهوري رياست
را ماارز.دهد جواب بايد داده كه كسي است غيرقانوني
كه ميدهند ارزي وقتي است طبيعي آورديم چاپخانه گرفتيم
است ، تومان ارز 500 آزاد بازار در و است آن 300تومان قيمت
به هم اين.دادهاند فرهنگي كار يك وبراي است يكرانت اين
مثل فقط اما كهشكسته ، نيست كوزهاي تنها اين..علما قول
ارزيرا يعني.هست روش اين همهجا.است ما كوزه اينكه
خلاف مسئله هيچ و ميآورند امكانات ميآورند ، كاغذ ميگيرند
.نبودهاست قانوني
جمهوري رياست تخصيصي ارز با داشتيد اجازه يعني شما:محسني
به موقع همان و كنيد وارد روزنامه براي چاپيرا دستگاه
بفروشيد؟ آزاد قيمت
تلقي من براي جرم بهعنوان را اين چرا.بله:كرباسچي
كرديد؟
.داشتيم را اجازه اين ميفرماييد شما.نيست اينگونه:محسني
مشخصي رديف ارز است نبوده هم توماني ارز 300.نداشتيد ولي
.است مشخصي مصرف براي و دارد
بخوانيد؟ ميشود.هست اينجا من نامه عين:كرباسچي
.بله:محسني
مواد و ماشينآلات براي را ارز كه است اين من نامه:كرباسچي
.بدهيد ما به مصرفي
.بفروشيد آزاد بازار ببريد بعد:محسني
را ارز ما.نبوده زنداني بازار و آزاد بازار بحث:كرباسچي
او به ميدهيد حقوق كه كسي به وقتي شما.بفروشيم نبرديم
به را شما كرديد كاررا فلان حقوق اين با اگر كه نميگوييد
مياندازيم؟ زندان
بخريد كاغذ شما داد پول رسمي مرجع يك اگر نه حقوق:محسني
بازار ببريد و بخريد را كاغذ كه نيست حق روزنامه ، براي
.بفروشيد آزاد
كاغذ خريد ارز
بوده توماني ارز 300.ميدهم توضيح را كاغذ حالا:كرباسچي
بوده قرار كه موقعي تا هم ما دادند ماشينآلات براي را ارز
كه داشتيموقتي را چاپخانه كنيم ، چاپ را روزنامه كه
كه بوديم مجبور كرد تعطيل تهران دادگستري را روزنامه
در.ميفروختيم را چاپخانه بايد بنابراين.بدهم پس را وامها
در حالا ميدهند كاغذروزنامه براي كه را ارزي هم كاغذ مورد
همهروزنامهها -دارم اطلاعات كمي يك من متاسفانه زمينه اين
دولت متاسفانه كه است اين گرفتاريهايشان از يكي الان
را شديدشان نياز كه است وقتي ميدهد آنها ارزبه كه موقعي
به نياز سال اول يعنيبردهاند ازبين ديگري نحو به ارز به
آخر كه ميدهد را آنها ارز موقعي دولت اما دارند كاغذ
از ميروند كه است كارشان اين روزنامهها تمام.سالاست
كاغذ و گرفتند ارز دولت از وقتيكه ميخرند كاغذ آزاد بازار
وزارت.ميكنند آن جايگزين را كاغذ اين درواقع كردند وارد
.است بلااشكال ما ازنظر كار اين نوشته نامه رسما هم ارشاد
.ميآورم شما براي را آن داريدمن لازم اگر
.دارم سوال تا دو:محسني
را اين كه است اولينبار و كرديد متهم را ما شما:كرباسچي
درعينحال و است شده مطرح پرونده در مسئله اين كه شنيدم من
فرهنگي كار بهاين نوشتم فقط من.ندارد ربطي هيچ هم من به
زدند تهران به آهنگري بلخ در كرد گنه:گفتكنيد كمك
شهرداري گردن
شما و داده انجام را كاري ديگري كس و ديگري موسسه يك
اين به شما كه نوشتم من.هستم متهم من ميفرماييد اينجا
.كنيد كمك مسئله
است بوده مبنا براين است ، شده خريداري كه موقعي ساختمان
.بگيرد ساختمان و بدهد امتياز روال طبق شهرداري كه
درآمد و شهرداري كار و بكند تبديل نقد پول به را ساختمان
هم دوفقره يكي مدتي بعداز مالك ولي.شود اضافه شهرداري
آن از نتوانسته متاسفانه فني ، مختلف دلايل به و كرده معرفي
كه آورده فشار سال طول در بنابراين.كند استفاده امتياز
ميليون ، 30 خست 50 با هم شهرداري ميخواهم را پولم من
تومان ميليون رقم 332 ارديبهشتماه تا ميليون ميليون ، 20
يا بايد جرم ميشود ، مجرم كسي وقتي اولا.است كرده پرداخت
نباشد لازم آنها دو هر اگر.مادي يا باشد داشته معنوي عنصر
اينجا محسني آقاي جرم ، مادي عنصر.است لازم آنها از يكي
نفع به باشد داده ازدست اينجا را چيزي شهرداري كه است اين
آقاي جناب اينجا در شهرداري.ديگر كس يك نفع به يا بنده
گيرش پول هم مقداري يك و نداده دست از را چيزي محسني ،
تومان ميليون يكسال 332 در را ساختماني يعنياست آمده
ميليون يعني 8 تومان ميليون موسسه 340 از و كرده پرداخت
عبارت كه جرم مادي عنصر واقع دراست گرفته اضافه تومان
كه چيزي همين يعني -ديگر جاي يك به پولي يك رفتن از باشد
چيزي چنين استبرداشت ، شده نوشته قانون در فرموديد شما
پولي و بوده امتياز با كه اول چون.است نيافتاده اتفاق
.بود نشده پرداخت معامله ثمن واقع در هنوز و نشده پرداخت
طرف از و گرفته شهرداري تدريج به كه پولي از معامله ثمن
.است كرده دريافت هم گرانتر قيمت به و كرده پرداخت ديگر
فرموديداگر سوال شما كه هم مناقصه و مزايده به راجع
.ميشود طولاني خيلي كنيم باز را آن بحث بخواهيم
هزاران شهرداري در كه مواردي مورداز يك در بنده اولا
تلفني ، كتبي ، شفاهي ، دستوري هيچ است ، گرفته صورت معامله
مناقصه يا مزايده در قانون خلاف كار كه ندادهام كس هيچ به
است گرفته صورت خلافي جايي در اگر و -ميفرماييد توجه -بكند
را اين جملهام اول من.است بوده چگونه كه بياوريد كارشناس
كه است مجموعهاي يك پرونده اين كه محسني ، آقاي كردم عرض
شهرداري در مختلف جاهاي از وانتبار با و گوني با آمدهاند
حتي كه ماموري تا چند متاسفانه و كردند بار را پروندهها
كه مقدماتي همان با و انتظامينبودهاند نيروي مامور
اين و منضمكردهاند هم به را بغضهايي و حب داشتهاند ،
شما ، از ميخواهم عذر من نيست تكميل اينها است شده پرونده
اين مننميخواستم كه فرموديد چك شماره يك شما قبل جلسه
كنم دفاع خودم حق از اينكه براي واقعا ولي بگويم را
به من كه فرموديد اينجا چك شماره يك شما.بگويم كه مجبورم
شماره اين بگوييد و برويد گفتم سابقم اداري -مالي معاون
شدند متوجه تا گشتند روز دو.كنند پيدا دادهاند كه را چكي
حساب چك ، شماره شماره بهعنوان دادند شما به كه شمارهاي
.است بوده
.كردند اشتباه چك شماره با را حساب شماره برادران
.ديگر چك يا اروميه چك:محسني
.اروميه برگشت چك:كرباسچي
كه را نامهاي خواندم نامه روي از من را اروميه چك:محسني
.است نوشته اروميه اداريمالي مسئول
.نه نامه آن:كرباسچي
ميگوئيد ، كه ماموري ناحيه از يا ما جانب از اشتباه:محسني
.خواندم را رسمي نامه من.نيست
.است شده درست پروندهها همين لابهلاي از شماره اين:كرباسچي
كه هنگامي و علني جلسهاي در كه است اين عرضم بنده
روي شما ماو حاضرند اينجا خبرنگاران و ميكند پخش تلويزيون
كدام رقم و حساب شماره يا چك شماره كه ميكنيم بحث اين
در و است اينگونه دنيا در.نيست قانوني يا قانونياست است ،
كارشناس كه است شيوه اين مابه كشور در هم ديگر دادگاههاي
حق و انتخابميكند را كارشناس هم دادگستري ميگيرند ، رسمي
شده اختلاس آفتابگردان مورد در ميگويند مثلا و هست هم متهم
.است
ميآيد بعد و ميكند بررسي دقت به را اسناد همه كارشناس
هم ديگري توقع.نميشود درگير قاضيمحترم.ميدهد گزارش
هم متهم و داشت قبول را كارشناس قاضي اگرداشت نميتوان
.ميكند صادر حكم او نظر مبناي بر نكرد ، اعتراض كارشناس به
يك اين مورد در كه است اين حضرتعالي از درخواستم بنده
روشن شما براي كه جا هر كرديد مطرح كه چهارصدي و ميليارد
است بنده حق نميدانم.بدهيد ارجاع كارشناس به را آن نبود ،
بپرسيم؟ وكلا آقايان از نه ، يا
.است شده كارشناسي:محسني
.است نشده:كرباسچي
.است نشده كه ميفرماييد شما:محسني
.بشود ابلاغ متهم به نظرش بايد كارشناسي:كرباسچي
.ميخوانم شما براي من حالا:محسني
نداشت ، قبول اگر ميشود ابلاغ متهم به كارشناس نظر:كرباسچي
.ميآيد دادگاه به بعد و اعتراضميكند
.ميكرد اعتراض بايد و است ديده شما وكيل را اين:محسني
.آقا نديدند:كرباسچي
نديدهاند؟ را پرونده شما وكيل:محسني
.....:كشاورز
چيز يك كارشناسي و نشده كارشناسي اصلا ميگويم من:كرباسچي
.است ديگر
محفوظ شما اعتراض حق.كشاورز آقاي بنشينيد شما:محسني
يا چك شماره اگر گفتم ، قبلا كه را نامهاي منايناست
متن روي از من است ، هرچه اگر يا و حساباست شماره اگر
مامور ميگوييد شما كه نكرده تنظيم آنرا كسي.خواندم نامه
استان رسمي نامه اين.است كرده تنظيم بهمان و فلان
آن تاريخ 25/10/73 ، به شما شخص به است غربي آذربايجان
.است نبوده شما اداره نبوده ، مامور كه موقع
يادداشت من و بوده ديگري چك يك نامه اين از غير:كرباسچي
.كردهام
.بفرماييد است ديگري چيز اگر:محسني
رسيدگي براي پرونده داريد ، قبول را ما حرف اگر:كرباسچي
.نيست آماده اصلا اينمسائل ، در
.است آماده:محسني
براي داريم اعتراض حق ما.هيچي كه است آماده اگر:كرباسچي
كارشناسي؟
را شما اعتراض جلو كه ما كنيد اعتراض ندارد اشكال:محسني
.نگرفتهايم
.كنيد قبول بايد شما:كرباسچي
قبول ما كه كرديد اعتراض كي شما ميكنيم قبول ما:محسني
را خود اعتراض خوانده اگر را پرونده شما وكيل نكرديم؟
نكنم؟ قبول من كه داده
.ميكنم اعتراض الان بنده:كرباسچي
جلسه درصورت شما مطلب اينبنويسيد را اعتراضتان:محسني
.ميكنيم رسيدگي ما بدهيد بنويسيد را اعتراض.ميشود ثبت
چيزي شهرداري كه كردم عرض بنده موسسه ، مورد در:كرباسچي
كه معنوي عنصر نكرده ، پيدا تحقق جرم مادي عنصر نباخته ، را
ميكنيد قبول را بنده حرف گفتم ، اگر روشن بنده.است مشخص
اينجا در يا بوده معنوي عنصر كه داريد دليلي اگر.فبها كه
در كه داشته منافعي چه خودش كار اصل در بوده ، تباني
كيست ، مال اموال كه فرموديد باشد؟ داشته غيره و ساختمان
و بايستم اينجا نبايد بنده را اموال كه كنم عرض هم باز من
است كسي مال اموال كه ميگويد قانون.كيست مال كه كنم عرض
اموال قولنامه در و رسمي سند در است او بهنام رسمي سند كه
رفته كه تاريخي از فرهنگي موسسه.است فرهنگي موسسه بهنام
و سند در بنده اسم اگر.است مالك و است او نام به سند و
پس.بدهم جواب كه هستم شما خدمت در بنده هست جايي يا
اموال كيست؟ مال اموال كه نفرماييد سوال بنده از بنابراين
.كردهاند او بهنام را آن ثبت در قانون طبق كه است كسي مال
نبود مشخص ولي فرموديد هم قبل دفعه مينويسد ، عامل مدير
.است مهم خيلي و شد اصلاح كه فرموديد را آن تاريخ امروز
تومان ميليون مبلغ 15 پرداخت.است ارديبهشت برج تاريخنامه
بدون يك منطقه شهردار معاون بنابراين.است بهمنماه در
رئيس به باشم داشته نقشي يا باشم داشته اطلاع بنده اينكه
اين است قرار كه پيمانكاري به كه است نوشته منطقه شهرداري
است تومان ميليون او 40 برآورد مبلغ و بسازد را ساختمان
نداشته اطلاع ايشان.بدهيد تنخواه بهعنوان تومان ميليون 15
شركت آن به بهمنماه در تومان ميليون اين 15 كه است
به سند هنوز واقع در كه موقعي است شده پرداخت پيمانكار
نظر از دردي بههيچ نامه آن و بود نشده هم فرهنگي نامموسسه
و معاون ميان است داخلي يكنامه.نميخورد اختلاس اتهام
است نشده عمل هم بدان و منطقه شهردار
كه چيزي آن با عاليميفرماييد جناب كه چيزي آن:محسني
.دارد فرق است اتفاقافتاده
است؟ خلاف اين ميفرماييد شما يعني:كرباسچي
.است خلاف بله:محسني
هستيد ، قاضي شما بازجونيستيد عالي جناب:كرباسچي
حكم شما بزنمبعد را حرفم من بزنم ، را بگذاريدحرفم
.بدهيد
.زديد را خودتان حرف شما:محسني
.نگفتم:كرباسچي
.نميخورد درد به نامه اين ميگوييد شما:محسني
دارم صحبت هنوز من:كرباسچي
شد تمام خصوص اين در شما صحبت:محسني
محسني آقاي جناب.است نشده منعقد هنوز ما جمله:كرباسچي
و كرديم اگرجمع مينويسند منطقه هر در راكه نامهاي هر
از تا هزار صد كه تهران شهردار پروندهبراي داخل آورديم
خبر او و ميرود و ميآيد روز هر ماه طول در نامهها اين
منطقهاي يك شهردار معاون.بشود تلقي جرم نبايد ندارد ،
اهميت آن فرع و اصل كه است نوشته رئيسش براي نامهاي
باشم؟ پاسخگو كه دارد من به ربطي چه اصلا اين.است نداشته
من از كردهاند ديگران كه كارهايي براي و آوردهايد مرا شما
حميتي خاطر به ميدهم جواب الان هم اگر ميكنيد ، بازخواست
جواب دارم الان.دارم قبول را همكارانم گفتهام كه است
آويزان و ببرند مرا همكاران همه ببينم نميتوانم.ميدهم
و دارم قبول را همكارانم ميگويم من.نگويم هيچ و كنند
امروز شما بردند مرا اسناد همه كنم ، دفاع آنها از ميخواهم
كپي خواستند هرچي بدهند من به مرا شخصي نامه بفرماييد
مسئول - ميكنم درخواست عالي حضرت از الان منگرفتهاند
بنده دفتر از كه شخصي نامههاي - هستيد شما هم پرونده
قوه رئيس به دادگستري رئيس به زديم داد است يكسال بردند
دلشان هم چه هر بدهند ندادند ، گفتيم جمهور رئيس به قضائيه
از ما..بياورم استدلال آنها از ميخواهم بگيرند كپي خواست
با را توسعه ساختمان كه داشتيم مجوز شهر شوراي مقام قائم
نشده استفاده درصد اين 70 از و كنيم تهيه تخفيف درصد 70
.نباشد خاصي موضوع تا است
:ديگر تازه مورد يك
مبلغ 600 ريال ، ميليارد مجموع 14 از بعدي مورد:محسني
قبه آقاي جنابعالي ، دستور به مديران حساب از ميليونريال
هم پول دهيد توضيح مورد اين دراست داده آقايبهزاديان به
.است نشده برگشتداده
براي البته نيست ، تفهيماتهام موارد جز اين:كرباسچي
در را مسئلهاي هر الان شما و ميدهم توضيح مردم آشنايي
ما مدارك اگر ولي بدهم ، توضيح دارم آمادگي بگوييد شهرداري
كار روال.ميگيرد صورت كار اين بهتر خيلي بدهيد را
الان.كنيم ارائه را اسنادي و مدارك كه است اين عليالقاعده
زيرا ندارم خاطر به است شده برداشت پول اين كه حسابي
.شود طرح چيزي چنين است قرار جلسه اين در نميدانستم
شده گفته مطبوعات در اخير سال يك طول در آنچه هر ميخواهم
براي ريال يك ميگويم جرات به زيرا شود روشن مردم براي است
است ممكن البته - حقيرناچيز و بنده مديران و معاونان
قضيه اين ولي نداشتهباشيد قبول را كشور وزير شمامجوز
هم شما ممكناست البته و است عدالت صلاحيتديوان در
نگرفته صورت شخصي برداشت - است صلاحيتدادگاه در بگوييد
.است
.باشد داشته وجود استذهنياتي ممكن مديران حساب مورد در
هر دراست چيزي مديرانچه حساب كه نميدانند مردمخيلي
اختيارات كهاين دارد اختياراتي مدير وارگاني ادارهاي
اين نميتواندبابت هيچكس و است ويداده به قانون را
غير هم را اختيارات اگر.بكند سئوال مديري از اختيارات
بايد اختيارات جرماين ارتكاب از قبل بكنند ، اعلام قانوني
.شود اعلام غيرقانوني
و مصوب شهر شوراي كه است اين برداشتمان و فرضمان ما
خيلي و دستورعملها.است كارهايشهرداري تمام قانونگذار
دستگاهي هر در ميكند ، تصويب شهر شوراي را ديگر كارهاي از
.خاص كارهاي براي ميشود داده مديران به اعتباري و بودجهاي
مدير به نيز توليد افزايش پاداش ذوبآهن كارخانه در مثلا
يا و شهرداري در كند تقسيم كاركنان بين او تا ميگيرد تعلق
داده شهردار به اختياراتي و است چنين ديگري ارگان هر
كند خرج ميخواهد كه طريق هر به را درآمد افزايش كه ميشود
در و كرد برداشت حساب اين از مديري هر يا و شهردار اگر و
پول اين كه نميكنند بازخواست را او كرد هزينه خاص موردي
بسيار سابقهاي به مسبوق هم شهرداري مورد در !كردهاي چه را
است آن بيانگر نيز و 68 سال 66 در جلسه صورت دو است طولاني
مديران اختيار در شهرداري درآمد از درصد يك تا نيم كه
منتهي نبودم شهرداري در من كه زماني - است ميگرفته قرار
افزايش- است نبوده فعلي زمان بهاندازه آن رقم موقع آن
در كه است مديراني به متعلق نيز درصد يك يا و نيم درآمد
داده آنها به پاداش بهعنوان كه داشتهاند نقش درآمد افزايش
به افراد نياز و تقاضا به بنا ضروري مواقع در كه ميشود
.ميشود داده آنها
فرق ديگران با شهرداريكارشان مديران ميدانيد البته
كار ساعت تا16 آنها 15 از برخي يعني داشتهاست
گفتند دستگيري از بعد آنها خيلياز و ميكردهاند
ميرويم خانه به زودتر كهاكنون شدهاند خوشحال بچههايمان
حاضر منزل در مغرب اذان از زودتر هيچوقت قبلا زيرا
بكنند دوم كار نميتوانستند مديران اينكه براي مانميشديم
و شد مريض ما مديران از يكي.ميكرديم تامين را آنها بايد
شهيد اززمان زيرا.است اسلامي جمهوري نظام افتخارات از او
به و ساخت كشور اين در مدرسه هزار شد 16 مسئول كه رجايي
كارهاي تمام و آمد شهرداري به آدم همين.رساند بهرهبرداري
از او معالجه براي كرد طراحي را پل و اتوبان و بزرگراه
خداوند نميآورم را ايشان اسم من.كرديم هزينه حساب همين
حساب از وقتي هرپولي كند عنايت عاجل شفاي بهايشان
عمومي بهبودجه متعلق ديگر خورد ، سند و خارجشد دولت
زماني وتا است مديران به متعلق و پولشخصي اين و نيست
:محسني.نميشود مواخذه آن بابت كسي باشد نداشته شاكي كه
كيست؟ پول اين است شخصي پول اين ميگوييدسئوال يك
.شهرداري مديران پول:كرباسچي
است؟ شده داده شهرداري مديران غير به چرا:محسني
وزير از مصوبه كه وزماني است مديران مال پول:كرباسچي
بشارتي آقاي درزمان مصوبات اين اكثر - كشورگرفتهايم
چون كه نشود ايجاد ذهنيت اين كه ميگويم را اين و است بوده
مصوبهها اين زمان آن هستيم دوست كشور نوريوزير آقاي با ما
كه گرفتهايم وقت كشور وزير از را مجوز ما !گرفتهايم را
شده قيد نامه در اين و كنيم هزينه خاص موارد در حتي
.است كرده موافقت (خاص موارد) كار اين با كشور وزيراست
ديگران؟ مال يا است مديران مال پول اين:محسني
وزير هم را آن مصوبه و مديراناست مال پول اين:كرباسچي
باشد نداشته شكايتي كهمديري مادامي و است داده كشور
قانوني مجوز اين اگر.كند مواخذه را ديگران نميتواند كسي
قانوني غير اگرمجوز.كنيم صحبت قانون مبناي بر ما كه است
.نكنيم تلف را خود وقت است
بشارتي آقاي از هم وبعدا ميدانم قانوني را اين بنده
را قبلي مجوز نيز بعدي 27/11/76 مجوز در و مجوزگرفتهايم
حق سال 1375 پايان تا تنها گفتهاند و كردهاند تاييد
آيا كه بپرسيد و برويد است حاضر و حي ايشان.داريد برداشت
عمل مجوز اين مطابق است قانوني اگر است؟ قانوني مصوبه اين
براي آنكه براي ولي كنيد ، سئوال من از نبايد و كردهايم
يكباره را پول اين كه ميدهم توضيح نشود ايجاد سئوال مردم
و آمده حساب اين به كه چيزي كل.نريختهايم مديران حساب به
تومان ميليون حدود 400 سال طول 8 در نفر براي 50 است رفته
ماه 80 هر و ميليون يك سال هر نفر هر براي كه است بوده
.ميشود تومان هزار
ميليارد هزار كه برايمديراني كه است اختلاس اين اگر
و گرفتهايم نظر رادر مبلغ اين كردهاند كسب توماندرآمد
هر و است موباريكتر از گردنمان ما است شماخلاف نظر از
مجوز با هم كار اين نداريم حرفي آن روي بگوييد شما چه
.كردهايم كار هم پول اين با است بوده كشور وزارت قانوني
موسسه براي كه دادهايم بهزاديان آقاي به هم پولي اگر
شده داده برگشت پول يكسال از بعد كند ، وارد كاغذ همشهري
ببينيد و كنيد مراجعه ميتوانيد است موجود آن اسناد و است
خودم اما نكردهام ، امضا من را نامهها و چكها از كدام هيچ
كاغذ دادهايم ميليون كنم600 دفاع كه ميدانم مسئول را
.ريختهاند حساب به ميليون و 83 آوردهاند
شما كه است معروف ميليون همان 260 پولها اين از يكي
...تاكيدميكنيد آنها زيادروي
....شد تمام اگر:محسني
و كارگزاران به ميشود گفته مداوم كه ميليون اين 260
قضيه اين كه بيايد شما ذهن در يكاحتمالي كارگزاران ،
مسائل مقداري يك كه شده تكرار و بزرگ اينقدر اين ، براي
پرونده تمام نميگويم حالا.است داشته دخالت آن در سياسي
و نفر ، يك به واميدادهايم ما.است سياسي آن از بخشي ولي
بار هزار حداقل يكسال اين طول دراست شده داده هم برگشت
همه مجلس در و روزنامهها در مصاحبهها ، در زيادش و كم با
اين هم دادگاه قبل جلسه در متاسفانه و كارگزاران گفتهاند
را اين كه است اين خواهشم من.شد تكرار بار چند نكته
سياسي دادگاه بگويند خارجيها نكرده خداي كه ندهيم ارتباط
به.كارگزاران وام از كردند شروع اول از آنكه استبراي
.نيست قضا و كشور مصلحت
شخصي حساب اين كه نفرموديد بالاخره.شد منعقد كلام:محسني
مجوز اين.است مديران مال پول اين كه اين دوم.نه يا است
مال پول كه ميكنم اينطوراستفاده من ميگوييد شما كه
اجازه با - صحيح اجازه كنيد فرض - اجازه با.است شهرداري
بردهايد را پول شهرداري حساب اين از شما وقت ، كشور وزير
كه مواردي در كه داشتهايد اختيار هم آنجا و ديگري حساب به
است؟ درست.كنيد شدهمصرف مشخص
.نيست درست خير:كرباسچي
است؟ چطور پس:محسني
.محسني آقاي نيست شهرداري مال پول:كرباسچي
.بوده شهرداري پول:محسني
.است ماضي جمله فعل.احسنتم.بوده:كرباسچي
اين كشور وزير مجوز با شما.بوده شهرداري مال پول:محسني
از و ريختهايد بازكردهايد كه حسابي به برداشتهو را پول
آيا.كردهايد مصرف داشتهايد كشور وزير از كه مجوزي با آن
است؟ درست من برداشت
و شد برداشت كه آن از بعد نيست شهرداري مال پول:كرباسچي
.است مانده كيفم در من حقوق از تومان هزار الانشد هزينه
مال شد ، صادر فيش كه وقتي ولي شهرداريبوده مال قبلا اين
بدهم كسي به را تومان هزار اين من اگر شما.است شده من
دادهام؟ را شهرداري پول كه ميگوييد شما
.است نبوده شما كيف در پول آن اينكه بهخاطر:محسني
.بپرسيد محسني ، آقاي است كيف مثل شخصي حساب:كرباسچي
وزير ميگوييد شما.است همين ما سئوال.خوب بسيار:محسني
داده اجازه.كنم مصرف راهها اين در من كه داده مجوز كشور
را ، خودتان پول كنيد؟ مصرف راه اين در را پولي چه شما كه
كه بوده مديران پول اگر شهرداري؟ پول يا را مديران پول
به را مديران پول بدهد مجوز شما به نميتواند كشور وزير
مجوز اين.كنيد مصرف ديگري جاي در و بدهيد مديران از غير
بوده ، شهرداري مال قبلا كه است پولي يك كه است آن از حاكي
شما و شده حساب اين وارد صحيح ، اجازه فرضا و اجازه با
.كنيد خرج موارد اين در كه داشتهايد اختيار هم
است؟ اختلاس اين آيا:كرباسچي
قبه ، آقايان.نيست شخصي پول.است شهرداري پول بله ، :محسني
در تصرف اجازه هيچكدام ، بعدي ، نفرات و تفضلي ، مقدسزاده
اين كه نميكنند ادعا هم هيچكدام نداشتهاندو را پول اين
.آنهاست مال پول
است؟ اختلاس اين وقت آن خوب:كرباسچي
.است شهرداري پول بله ، :محسني
:است؟محسني اختلاس هم باز مجوز اين وجود با:كرباسچي
.بله
:مدافع وكيل اظهارات
پس و گرفت قرار جايگاه در كرباسچي وكيل حائري لحظه اين در
و بحث تئوريك مباني درباره دادگاه رئيس با شنودي و گفت از
پروندههاي به رسيدگي در وي سابقه مورد در قاضي گفتههاي
علاوه بايد ;ميدهيد آن به اختلاس نسبت كه موردي:گفت اختلاس ،
است ارادي اعمال انجام يعني فعليت يك كه عام سوءنيت بر
كه بخواهد كرباسچي آقاي يعني.باشد داشته خاص سوءنيت بايد
اين.ديگري براي يا خودش براي.درآورد دولت مال از را پول
ممكن نكنيم توجه آن به اگر كه است اساسي عناصر از تا دو
شود ، مخلوط اختلاس با هم ديگر جزايي عناوين از خيلي است
.تذكر يك اين
كه اين نه مديران ، حساب اين كرديد؟ كه سئوالي مورد در اما
مديران تملك به ميشود خارج شهرداري حساب از اينكه بهمحض
اين كه ميگويند درست هستند كرباسچيمعتقد آقاي.درآيد
حساب از شمافرموديد كه همينجور قانوني مجوز با را پول
موارد و مديران به ايشان نظارت با و ميشود خارج شهرداري
ايشان براي قانون بهمنزله و شده ذكر نامه آن در كه خاصي
با نيست ، مديران اجازه بدون بنابراين ميشود ، خرج ;است
تشخيص با يعني.ميشود خرج وجوه اين كرباسچي آقاي تشخيص
.است متمركز نامه آن در كه موضوعاتي و ايشان
.نيست مديران مال هنوز پس.آفرين:محسني
توضيح را اين حاجآقا ، بوده مديران حساب اسمش نه:حائري
مديران تملك به كه نيست اين منظورش كرباسچي آقاي كه بدهم
موارد موردش يك كه موضوعات آن به كه اينست درآمدهمنظور
.است خاص
كه چه آن.دارم سئوال يك من پس.است درست:محسني.
شما -.بدهيد جواب لطفا شما.نداد جواب ايشان ميخواستم
و مديراندرنيامده تملك به پول اين كه ميفرماييد تصديق
با هم بعد.شده خارج شهرداري اموال از بااجازه است پولي
درست شده ، مصرف داشتند اختيار كه خاصي موارد در اجازه
.است
بله:حائري.
پولميشده اين آيا درنيامده ، مديران تملك به و:محسني.
كيست؟ مالكش باشد ، مالك بدون هوا وسط
كه ميكند پيدا عينيت اينكي وقتي ببينيد:حائري.
.است كرباسچي آقاي دستور مالكيت استقرار يابد استقرار
كه ندادهاند ، دستور ايشان كه زماني تا يعني:محسني.
زماني تا بدهد ، بهزاديان ، آقاي به ميليون قبه 60 آقاي
ندارد؟ يا دارد مالك اين ندادهاند ، دستور ايشان كه
.است ايشان اختيار در حساب ، :حائري.
نه؟ يا دارد مالك اما است ، درست:محسني.
كنيديا معلوم ميخواهيد را آن مالكيت تكليف شما:حائري.
است؟ كرده اختلاس ايشان ببينيد ميخواهيد
شما كه بگويد را اين ميخواست ايشان بدهيد ، اجازه:محسني.
كه بگويد ميخواست ايشان.است درست هم شما حرف و كرديد نفي
.است درآمده مديران تملك به يعني است ، مديران مال مال ،
مال اين است همين من حرف تمام.بود درست ميشد جور اين اگر
.است نبوده مديران
اختلاس كه شهرداري حساب از برداشتي هر آقا ، حاج:حائري
.نيست
مديراجازه كه تازماني مال اين اينست من سئوال:محسني.
كيست؟ مال مالكيتش ندارد ، تصرف
.نيست شهرداري مال:حائري.
كيست؟ مال:محسني.
.است كرباسچي آقاي و مديران مال:حائري.
.نميشود ديگر ، نه:محسني.
كشور وزير آقاي كه را كاري هر نيست لازم آخر:حائري.
.باشم داشته حقوقي توجيه برايش بنده كرده
.باشيد داشته حقوقي توجيه نميخواهم من:محسني.
ولي.باشم نداشته قبول هم را كارش رويه شايد من:حائري.
بخواهدپول كرباسچي آقاي كه اينست اختلاس بحث ببينيد
.خودش جيب در بگذارد و بردارد را شهرداري
حاضراناطمينان همه و كرباسچي آقاي و شما به من:محسني.
ميكنم احضار جا اين هم را بشارتي آقاي خودش موقع در ميدهم
ميخواهم اما ميخواهم ، توضيح او از اينمسائل به نسبت و
هستيد ، يكحقوقدان هستيد ، وكيل يك شما.بگويم را همين
حقوقي اطلاعات بالاخره كه بگوييد ميخواستيد اول هم تلويحا
بالاخره كه اينست عرضم من.نكرديد تصريح حالا- زياداست شما
ايشان است؟ ايشان اختيار در نه؟ يا دارد مالك پول اين
بكند؟ تصرفي هرگونه آن در ميتواند
است ، شهرداري مال نيستم معتقد كه من آقا حاج:حائري.
.نميشد خارج حساب از اگرنه
نيست ، شهرداري مال نداره اشكال كجاست؟ مال خوب:محسني.
جمله:حائري. است؟ كي مال پس.نيست كه هم مديران مال
ببينيد.بوديد نگفته هنوز را فعلش نگفتيد ، را فعليهاش
خارج شهرداري عنوانمال از درآمد حساب از اينكه حاجآقا
.ميشود
.است روشن من براي مطلب ندارد اشكال:محسني.
و ايشان اجازه با هست كرباسچي آقاي دراختيار چون:حائري.
.دارد جوازقانوني نامهها ، آن در مذكور بهمصاديق توجه با
مال كه وقتي است ، مالشهرداري كه بگويم من هم فرض به
ديگر مالكش باشيم داشته كردن خرج جواز ما را شهرداري
.نيست شهرداري
مطلب آن ببينيد ندارد ، اشكال دارم ، قبول را آن:محسني
است شهرداري مال مال ، اين آقا بگوييد كهشما است ديگري
آن.است داشته آنرا كردن خرج و تصرف جواز ايشان ولي
.نداريد ديگري فرمايش خوب بسيار.است ديگري حرف موضوع
دركارهاي سابقه شما دارم اطلاع من سوابق نظر از:حائري
بايد اوليا جلسه در را صلاحيت ايراد اما.داريد كيفري
و قبولايراد قرار يا ميكرديد صادر ايراد رد قرار شما
قرار اين به اعتراض بحث صورت ، اين در.رسيدگي از امتناع
كرباسچي آقاي از كوچكي حق يك و نفرموديد را اين كه هست هم
.شد تضييع مسائل بقيه به نسبت
اتهام تفهيم عدم
بحثعدم كردند ، اشاره هم كشاورز آقاي كه آن ، از مهمتر
آيين ماده 125 در.نيست سادهاي مسئله اتهامات تفهيم
دارد كه بازپرسي كه اين به ميكند تصريح كيفري دادرسي
را جرم عنوان بايد ميگويد ميدهد انجام را مقدماتي تحقيق ،
اختيار اين كند ، تفهيم متهم به استنادي قوانين و دلائل با
كيفري دادرسي آيين ماده 308 در و است محاكم قضات با الان
اتهامات بر دلالت كه ادعانامه اين سواد جلسه از قبل ميگويد
ابلاغ بايد او وكيل يا وكلايش و متهم به دارد معلوم و مشخص
و هرج معنياش عمومي ، دادگاههاي تشكيل حسب من نظر به.شود
دادگاه رئيس يا حضرتعالي وقت هر كه نيست محاكم در مرج
آيين.بدهد نسبت محيطي هر در هركسي به را هرجرمي خواست
كسي هم اگر.نيست منسوخ آن ، ماده صد چند با دادرسي ،
عمومي دادگاههاي تشكيل قانون از ضعيفي قرائت با بخواهد
يك براي حتي ما محاكم كه اينست آن معني است ، منسوخ بگويد
الان كرباسچي آقاي دهند ، جواب نميتوانند را شان رسيدگي روز
ميليارد وام 2 به دهد ، جواب توماني ميليون وام 20 به بايد
در نيست ، جرم اصلا كه حالي در.بدهد جواب بايد توماني
درست اينها است ، نشده اتهام تفهيم ايشان به اصلا كه حالي
بوده هرچه حالا هست ، فرصت كه الان ميكنم خواهش من.نيست
داشتند كه را ادعايي صورت آن كه بفرمايند ايشان گذشته ،
قانونيش استنادي مواد يعني مصاديق ذكر با را آن ميخواندند
كه بدهيد فرصت ما به روزي يا 3 و 2 كنيد اضافه آن به را
اين آينده ، جلسه از بگيريم ، شما از رونوشت بياييم ما
آينده جلسه از ندارد ، اشكال كرده ايشان كه هم دفاعياتي
در قانون اينكه نه بدهيم ، قرار قانون مسير در را خودمان
خواستيم كه موردي هر در چيزي هر وقت هر و باشد ما مسير
سوم مورد.شود رعايت بايد نكته اين 2 بنابراين.بگوييم
محتوياتش و پرونده اين به من فرموديد حضرتعالي كه بود اين
.است ملاك ميشود ، گفته جلسه اين در هرچي نميكنم ، استناد
.نزدم حرفي چنين من نه:محسني
.است موجود جلسه فيلم حاجآقا:حائري
.هست فيلمش بله وكيل ، آقاي نيست اينطوري:محسني
كه است حرفهايي كلامم استناد و ادله فرموديد شما:حائري
.ميپرسم اينجا
آن به دادگاه اين در ما كه را چه آن كردم عرض من:محسني
.ميپردازيم
و كامل همه مقدماتي تحقيقات داريد قبول شما پس:حائري
است؟ بوده درست
.ميكردم صادر حكم الان همين من كه داشتم قبول اگر:محسني
پس بشنويم ، را متهم مدافعات نبود بهبررسي نيازي اينجا
ديگران و ايشان و شما شنيدندفاعيات و دادگاه جلسه اين
كرباسچي ، آقاي متوجه است اتهامي ميگوييم ما هست؟ چه براي
تمام از انشاءالله كه چهبسا كند ، دفاع خودش از بايد ايشان
بايد يكي كه نيستيم اين دنبال ما بشوند ، تبرئه اتهامات
.شود داده تشخيص مجرم
تشكيل كه پروندهاي آن كه است اين ما بحث آقا ، حاج:حائري
بوده غيرقانوني رئيسجمهور نمايندگان نظرات موجب به شده
.است
نمايندگان نامه من نيست ، اينطور نهخير ، :محسني
در كه چون.شود خوانده نميبينم ، هيچمنعي را رياستجمهوري
كه را مواردي بسيارياز آنها.است شده پخش جامعه
تا سه تا دواست قوانين با مطابق آنها تمام آوردهاند ،
اين و پرونده اين به ربطي هيچ اشكال اين كه كردهاند اشكال
و انتظامي تخلفات به مربوط كه مواردي آن.ندارد محاكمه
قضات انتظامي دادسراي در ميشود انتظامي نيروهاي به مربوط
.ميشود رسيدگي دارد
نبوده قانوني و بوده اطلاعات حفاظت آن مرجع خوب ، :حائري
.است
به ميكنم رسيدگي من الان ميگويم نبود ، قانوني اگر:محسني
...كه مواردي
.برايتان نيست ميسور بگويم ميخواهم من:حائري
كجا هر شما بدهم ، تشخيص بايد من هست ، ميسور:محسني
.من كار بر كنيد اشكال ميتوانيد
پرونده آن فرموديد شما ميزنم را حرفم دارم من خوب ، :حائري
...نيست عمل ملاك
را آنچه گفتم ;اينجا ميگوييد خلاف شما نگفتم ، من نه:محسني
نگفتم من است ، عمل ملاك اين ميكنيم طرح دراينجا ما كه
پرونده همه اين چرا من پس نيست ، عمل ملاك پرونده اين
غيربانك و بانك نامه به استناد ميآورم ، صفحه و ميخوانم
.ميكنم
داده حكم الان من بود ملاك آن اگر:فرموديد الان شما:حائري
.بودم
.آقايان نكنيد مغلطه ببينيد ، ميگوييد ، شما را اين:محسني
ماموران كه را آنچه ميگوييد شما بلدم ، بنده ميكنم عرض من
براي آنها همه اگر ميگويم ;قبولداريد شما نوشتهاند تحقيق
.ميكردم صادر حكم كه بود موجه من
استفاده را موردها اين كه ميكنم تقاضا من:حائري
عناوين ميكنم تقاضا امروز درپايان ببينيد.نفرماييد
حق بلندمرتبهسازي ، مثل مواردي.بگوييد مشخصا را اتهام
حقوق تضييع اشراف ، همسايه ، براي نور از استفاده
بعد.كجاست جرمياش عناوين اينها نميدانم من...شهروندان ،
ما براي عمومي ، اموال و دولت حق تضييع نامشروع ، مال تحصيل
اختلاط چون بفرماييد ، شما آنرا استنادي مادههاي كه است مهم
.ميشود حاصل
مطلب بنشينيد ، بفرماييد ميدهم ، را شما جواب الان من:محسني
.بنشينيد و كنيد تمام رابگوييد خود
آقاي اتهامهاي كه موردي هر در كه اين ديگر مطلب:حائري
بهجاي كه يا خواستيم اجازه ما اگر ميكنيد مطرح را كرباسچي
ميكنم خواهش بدهيم ، جواب ايشان خود رضايت با كرباسچي آقاي
.بدهيد ما به هم را فرصت اين كه
.انشاءالله:محسني
.متشكرم:حائري
.داشتند مطلبي اينكه مثل كشاورز آقاي باشيد ، موفق:محسني
تحليلي ميخواهم فقط بنده - الرحيم الرحمن بسمالله:كشاورز
.حضرتعالي فرمايش و مديران حساب بحث اين به راجع بكنم
.ما نگاه از لااقل بشود ، روشن قضيه شايد كرباسچي جناب جواب
.متشكرم:محسني
وزير مجوز حسب زمان از مقطعي در بفرماييد ، ملاحظه:كشاورز
مديران پاداش صرف بايد اينكه بهعنوان پول كشوراين محترم
حساب از بشود شده ، ذكر آنمجوز در كه مواردي ساير و
در - ديگري يكحساب به ميشود منتقل و ميشود خارج شهرداري
شهرداريكه مديران اسم به داريم كلي مفهوم يك ما جا اين
قرار پول اين هم طرف اين از دارد ، آحادي كه است مجموعهاي
كرباسچي آقاي اختيار در فيضمه كلي وجه يك گرفتهبهعنوان
آقاي كه چه آن حسب آن آحاد تعيين.خاص حساب آن در و
نظر گفتندبا و كردند تصريح مجوز تقاضاي در كرباسچي
استفاده آن از كه آحادي تعيين هم بنابراين اينجانب ،
است ، كرباسچي آقاي نظر با درواقع مقدار تعيين هم و ميكنند
مبلغ اين نهايت تا صفر از مقدار اين يعني مبلغ ، اين كه
با هم آن انتخابآحاد و باشد متحركت و باشد متموج ميتواند
استنباط جور اين بنده واقع در بنابراين است كرباسچي آقاي
خارج شهرداري تملك از كلي يك عنوان به اينمال كه ميكنم
كلي يك عنوان به واقع در -مديران ملكيت به ميرود ميشود ،
تمليك.كرباسچي آقاي به ميشود اباحه دارد ، آحادي كه ديگري
ميگويند كه چيزي آن مثل بزنيم مثال بخواهيم اگر - اين
كه زماني تا است ، شده قبض كه است زماني تملك زمان فيضمه ،
كه زماني از كلي اين اينجا در.نشده تملك هنوز نشده قبض
به يا آن تومان A ميگويند مدير بنده به كرباسچي آقاي جناب
از را ، آن ميكنند تمليك بلاعوض عنوان به يا وام عنوان
كه نيست اين مفهومش اين ولي ميشود ، منجز من مالكيت آنزمان
و مالكيت نقد اين نيستم ، مال اين مالك قبلا بالقوه من
اين به و شده خارج حساب از كه زماني از قبلا تملك اباحه
بنده - است شده محقق ديگر زمان آن در شده ريخته حساب
اين تقويتكننده و مويد مسئله اين عليالخصوص اينست تصورم
مال اين از كه ميدهند اجازه ايشان كه وقتي كه است استنباط
را آن كه داري حق خودت قدرالسهم به هم بعد كن سود تحصيل
.كنم عرض ميخواستم فقط را اين بنده.بدهي تخصيص
[ دارم]سئوال يك متشكر ، خيلي:محسني
.ميكنم استدعا:كشاورز.
معلق مالكيت يك ندارد اشكال كه ميفرماييد جا اين:محسني.
شده قيد نامه در كه مواردي در مديران براي يا مديران براي
.دارند مصرف اجازه ايشان كه
آقا به كه مصرفي اجازه آن بفرماييد ، عنايت:كشاورز.
ازآن ديگري منظورهاي به كه اينست منظور به نه دادهاند
را خودش خودش ، مال اين كه اينست منظور به.كنند استفاده
يعني است راستا همين در كردهاند كه را كارهايي اين.نخورد
با كه بوده منظور اين به غير به دادهاند اين از وامي اگر
يعني - بگيرد قرار مديران حق به متعلق هم باز برگردد سودش
در بوده ثابتي مال مديران به دادهاند اختصاص كه چيزي اين
ميشود اضافه آن به ايشان عمليات اثر در هم چه آن امر ، بدو
.مديران به است متعلق هم باز
ديگر من و ميكنم تمام پس را سئوالم !شد؟ تمام:محسني.
ميشنوم ، من داريد مطلبي شما اگر - هست كافي خودم نظر به
من حالا) معلق صورت به مال اين كه گرفتيد نتيجه پس شما
.است مديران به متعلق (ميكنم وارد را آن تعبيرات
بله:كشاورز.
قانونكه طبق كشور وزير آيا كه اينست من سئوال:محسني.
دارد اجازه هست ، شهر انجمن جاي به و هست شهر شوراي جاي به
كنيد؟ تصرف آن در شما هم را مديران پول بگويد كه
وقتي دارد مانعي چه باشد مثبت جهت در اگر تصرف:كشاورز.
.بدهند اجازه
منفي؟ چه و مثبت چه حالا دارد را پول در تصرف حق:محسني.
.نيست اضرار معني به تصرف مفهوم:كشاورز.
بحثخسارت اصلا نيست ، اضرار بحث كشاورز آقاي:محسني
كه هم وليشان نيست ، شان قيم كشور وزير كه اينها نيست ،
در كشور ميتواندوزير كه ببينم ميخواهم من اصلا.نيست
فرمايش قول به مال اين آقا كه شود وارد نيز حوزهاي چنين
مديران منجز غير و معلق تملك به و شهرداريخارج از شما
درآيد؟
بله:كشاورز.
آنها قبل از كه هست كاره چه كشور وزير جا اين:محسني.
آنها؟ نفع به ولو بدهد اجازه
به علاقه و عادت اصولا كه بشود طولاني نميخواهم:كشاورز.
ملاحظه كنم ، عرض را اين كه ناچارم ولي ندارم زدن حرف زياد
مالي ميبينيد شما مدني قانون در هست مواردي در بفرماييد
بعضي در شما ، اتفاقا ميگيرد قرار شما اختيار در فقط كه
حتي نفرماييد اقدام اين افزايش و حفظ جهت در اگر موارد
در مالي چنين كه هم حالتي چنين در بنابراين.هستيد ضامن
و مديران براي و بگيرد قرار هركس يا كرباسچي آقاي اختيار
يعني هست ، همان اخري عبارت كنيد ، سود تحصيل كه اين قيد با
گفته اگر گرفته قرار ايشان اختيار در كه مالي اين واقع در
شده خارج كنيد ، غيرهبه به اين از داريد حق شما كه بود
است مثبت جهت در گفته كه چيزي ايشان اما.قضيه اين از بود
تصور بنده.آن افزايش جهت در و است مال حفظ جهت در يعني
.دارد حتما ايشان را اختيار اين عقل حكم به ميكنم
چه ببينيم بايد ديگر را عقل حالا خوب ، بسيار:محسني.
.بفرماييد حالا شما.هست جوري
استيعني حقوقي فلسفي بحث محسني ، آقاي ببينيد:كرباسچي.
يك ميشوددر مال آيا حقوق فلسفه نظر از ببينيم بايد ما
مشخصي مالك لحظهاي هر در بايد يا باشد مالك بدون زمان
اشاره آن به كشاورز آقاي كه بود مطلبي اين.باشد داشته
و اجرايي موضع از بنده اما - فرموديد هم جنابعالي كردند ،
اولا اين كه اينست من عرض.ميكنم صحبت عرفي و كاري موضع
شده ايجاد كشور در تاكنون كه نيست دراختياري حساب نخستين
دهها قضايي اختيارات همين با كه دهيد اجازه الان همين است ،
و قانونمند خودشان كه سازمانهايي حتي - ديگر سازمان
همين و حرفها همين را ، حساب همين بروند هستند ، قانونگذار
حقوقي نظر از ما كه اين.ببينيد شان مورد در را مجوزها
عنصر بايد جرم بدهيم ، تشخيص را جرم و بشويم ريز بخواهيم
بديعي چيز يك واقعا اين باشد ، داشته معنوي عنصر و مادي
كه شما قول به بفرماييد فرض اگر اما - دادگاه اين در است
اگر (باشد درست اين كنيد فرض اگر) صحبتميكنيم ما چه هر
- باشد شهرداري مال مال ، جنابعالي ، اين حرف كنيم فرض ما
بنده عرض صادرشد ، مجوز اين اختيار ، در شد كه وقتي اما
همين و مصوبات همين با - نيست سئوال قابل كه است اين
من را اين مشابه و محاسبات ديوان قانون و قانوني مجوزهاي
ذوبآهن ، كارخانه در كنيد فرض الان ;شما به ميكنم عرض
برميدارند را پول اين توليديا افزايش پاداش ميگويند
خرج پول آن از آيا مقطع آن در كه اين حساب ، در ميگذارند
آنجا را بحث همين فلسفي نظر از.نيست مهم نشده يا شده
مال يا است مديران مال اين آيا كه بكنيد همميتوانيد
را اين تو آقا كه گفتند آنجا مديرعامل به اگر نيست مديران
پاداش هنوز رفت داد استعفا مديري يك كار وسط كن ، تقسيم
كه ميگويند كه اينست عرف آيا اينجاست ، هم توليدش افزايش
و بكنيم تقسيم را مال اين بايد است بوده كه لحظهاي آن تا
پاداش بهعنوان كه است پولي عرفا ايننه يا بدهيم او به
مدير اختيار در ويژه اختيارات يك با مديران توليد افزايش
داشته حق كسي يك كه نميكنند فلسفي كنجكاوي هم خيلي.است
توليد افزايش پاداش آن بوده ، كه آخري لحظه تا برود باشد
واقعيت يك اين بالاخره كه اينست من عرض ;بگيرد را خود
بنده كه است شهرداري مال اگر ;افتاد اتفاق كه است خارجي
مسئولين از ميدادم انجام كه هم موقعي البته نيستم ، معتقد
تصرف حد اين تا ميتوانيم ما آقا كه كردم سئوال هم مالي
شما حالا.ميتوانيد بله:گفتند من به اينمجوز ، با بكنيم
بحث اين كه مجوز آن با موقعو آن نميتوانيد ، ميفرماييد
اين وبا باشد هم شهرداري مال اگر بنابراين نشده مطرح
اختلاس ميفرماييد جا اين شما الان چطور باشد شده اقدام مجوز
آن بايد اختلاس شد اشاره كه همانطور كه حالي در !است؟
از بفرماييد اجازه هم را جمله اين باشد داشته را ويژگي
ندارد گفتيداشكال شما كه اين براي بخوانم مروي آقاي نامه
.بخورد دردمان به است ممكن دعوي آخر تا چراكه ;بخوانيم
.هيچي يا بخوانيد را همهاش يا ميخواهم ، عذر:محسني
.بخوانم ميخواهيد را همهاش:كرباسچي
.ندارد مانعي من ، نظر از:محسني
.است قانون خلاف يا قانوني كه مواردي آن همه يعني:كرباسچي
و شوشتري آقاي كه است نامهاي ;نامه اين ببينيد:محسني
و كردهاند تهيه رئيسجمهوري نمايندگان بهعنوان مروي آقاي
چرا آن فتوكپي اصلا الان حالا نوشتهاند ، هم ايشان به خطاب
.نميشوم بحث آن وارد من است ، ديگران يا شما دست
.من به دادهاند نسخه يك و بودم شاكي من:كرباسچي
ناحيه از اگر.ميكنم عرض حالا ندارد ، اشكالي هيچ:محسني
نظر از نباشد منعي نمايندگان آن ناحيه واز رياستجمهوري
خوانده همهاش يا كه شرط بهيك منتهي.نيست منعي هيچ من
مطالب و دارد موخره و دارد مقدمه اين چونهيچي يا بشود
را مطالبش همه نه ، بخوانيد را كلمهاش يك كه اين.حاشيهاي
اگر و نبوده خلاف كجايش بوده ، خلاف كجايش كه ببينم بخوانيد
.ميشود پرونده اين به مربوط آن از چيزي چه بوده خلاف
...ميدهيد اجازه الان شما اگر:كرباسچي
در بپرسيد شما.نيستم اجازه صاحب من كنم ، عرض من:محسني
از و جمهور محترم رياست ناحيه از اگر جلسهبعد در بعد هفته
دادگاه نظر از.باشد نداشته منعي آنها نمايندگان ناحيه
مطلبي هيچ ببينيد الان تا پرونده اين در ما است بلامانع
اين از و برسد مردم استحضار به كه باشيم داشته واهمه راكه
طبق كه است مسائلي هست هرچه.نداريم شود پخش دوربينها
.ميشود مطرح علني دادگاه در قانون
من ببينيد بگويم هست كه چندمورد بدهيد اجازه پس:كرباسچي
نميخواهم كه است موارد يكسري من كه عرضكردم جلسه آن
اگر بخوانم ، را نامه اين از جزئي نميخواستم هم الان بگويم
من حالا بفرماييد شما اگر است ، عالي خيلي شود خوانده آن كل
.نه يا بخوانم ميتوانم نميدانم
نامه اين چون نه ، يا آره بگويم كه نيست من از حكم:محسني
.نيست من به نيست ، خطاب من از
را كار اين نميتوانم كه هستم معلق الان چون من:كرباسچي
اجازه اگر بفرماييد سئوال هستيد مسئول چون شما ولي بكنم ،
.بخوانيم اينجا را اين ما ميدهند
.نميبينم آن نقل براي ضرورتي من:محسني
همين كنم ، اشاره آن به ميخواستم كه بندي اين در:كرباسچي
.كنند استفاده آن از ميخواستند حائري آقاي كه است موضوعي
حتي پروندهها اين از كه اين با رابطه در آنجا در اتفاقا
يا بشود استناد بخواهد اينها و دادگاه در استفاده بهعنوان
چون ميآيد وارد خدشه آن در اصطلاح به شود ، استدلال آن به
اين كه حالا خوب كه بوده اينها و آزار و اذيت با نوشتند
اين حساب اين با ارتباط در بنده عرض حال هر در.ميبرد وقت
تكتك كنيد ، روشن اينجا را ما تكليف دفعه يك شما كه است
ريز نداريم مسئلهاي هيچ ما بگوييد بخواهيد هم را مراحل
مسائل فرموديد ، جنابعالي كه همانطور شهرداري مسائل
پروندهها همه اگر من نظر از البته ندارد ، اشكال پروندهها
افتاده اتفاق آن در خلافي كارهاي يك چون دارد اشكال باشد
از ندارد ، اشكال حتما ندارد ، اشكال ميفرماييد شما ولي
شود باز اينجا در كه شهرداري مسائل از چيز هر هم من نظر
اين طول در آنها شهردار كه ميفهمند مردم چون است ، نفع به
يا بوده مختلس آيا كرده ، خدمت يا كرده دزدي آيا مدت
مسائل اين در بالاخره اينكه اما.كوچك خدمتگزار يك بالاخره
در قضاوتتان واقعا شما اگر كنند روشن را تكليف دفعه يك
خوب كه هست كردناختلاس تصرف و برداشتن و حساب اين مورد
بار يك بزنيم حرف بياييم آن اجزاء درمورد چرا ديگر اصلا
تومان ميليون 400;شده اختلاس تومان ميليون كه 900 ميگوييد
كه هست اختلاسي پول هم آن بقيه و شده تقسيم مديران بين آن
ما كه داريد قبول اگر.برداريد بياييد و هست حساب توي حالا
داده ، اجازه وزير كه را كارهايي اين حق و تصرف حق
موارد تكتك ديگر كردهايم عمل آن با مطابق ما و داشتهايم
ولي باشم ، داشته واهمهاي من كه اين نه نفرماييد را
ميخواهم شما از هم اجازهاي يك.باشد روشن بگويم ميخواهم
ما بحث من نظر به كه قبل جلسه تومان ميليون به 20 راجع
بخوانم رو از ميخواستم كه بود مسئلهاي يك من و بود ناقص
كه بوديد نفرموده را موضوع و را آن مدارك نداشتم چون
به راجع من بفرماييد اجازه اگر ;شود مطرح جلسه در قراراست
.بدهم توضيحي آن
.بعد چه دهيد توضيح الان چه نيست مانعي من نظر از:محسني
من چون شد ، مطرح كه موضوعي اين كه كنم عرض:كرباسچي
آن حالا كه شد بحث كه هم زندان در ;آمادگيداشتم نه اصولا
اين جلسه از بعدنبود اختيارما در چيز هيچ كه هم لحظه
گفتهايم كردهايمو اينجا ما كه صحبتي كه ميشد هم برداشت
شخصي زندگي توي خودم برداشتم كه هست شخصي وامي بوده ، وام
از ديگر يكي به راجع توضيحي نيز آن ضمن كردهام ، خرج خودم
آن به راجع ديگر جلسه داشتيد لازم اگر كه ميدهم اتهامات
دعوت با ملل سازمان به يا 73 سال 72 حدود در.بكنيم بحث
براي داشتم آمدي و رفت اسلامي جمهوري نمايندگي دفتر رسمي
نمايندگي طريق از آنجا در بينالمللي اجلاس يك در شركت
نيازها با رابطه در.شد مطرح بحثهايي ايران اسلامي جمهوري
يك مثلا حالا كه دارد وجود آنجا كه مشكلاتي و مسائل و
گرفته كمك مختلف ارگانهاي از و بود نيويورك مسجد فقرهاش
درخواست هم ما از شود ، ساخته آنجا در مسجدي كه بودند
ما و آمد درخواستي يك برايمان خارجه وزارت طريق از.كردند
و بود شهر و كشور بهاصطلاح از خارج چون گرفتيم خاص مجوزي
نيست ، اتهامي موارد جزء حالا آن چون كه كرديم آنجا پرداختي
آن به راجع مطالبي شد ، مطرح بعدا اگر نميگويم الان
.ميگويم
فني تجهيزات يكسري ما كه بود اين آنجا حرفهاي ازجمله -
دفتر را تجهيزات آن كه ديديم.شهرداريميخواستيم براي
اين چونكند ميتواندتهيه اسلامي جمهوري نمايندگي
بهراحتينميتوانستيم آزاد بازار طريق از ما را تجهيزات
شده تحريم كه بود كامپيوتري تجهيزات درواقع -كنيم تهيه
اين از برخي آقايان شد قرار -نميدادند ما به و بود
دلاري هزار حساب 90.كنند تهيه را نرمافزارها و سختافزارها
حساب اين به مربوط درواقع اختلاس اين در شده مطرح الان كه
از را پرونده اين نبود ، خودم مدارك و اسناد چون من كه است
و را خريدها كامل ليست.كردم درخواست خارجه وزارت
هم اين و هست اينجا كامل بهطور آن پرداختهاي و دريافتها
اختلاس بهعنوان كه است دلار هزار آن 90 خريدهاي فاكتورهاي
كه بود كمكي هم آن دلار هزار البته 5 شد مطرح جا اين در
;داشته نياز آنجا كه جنگي مجروح يك به بود گفته نمايندگي
را ارز اين اينكه بهخاطر منتهي.دادهايم انجام ما كه بشود
خريد - سال 73 - موقع آن در البته) ميداديم آنجا بايد ما
رسمي حسابداري در نميتوانستيم ما (نبود ممنوع ارز فروش و
از درواقع ما بكنيم ، آنها به رسمي كمك و بزنيم سند خودمان
آن از كمي رقم يك و خريديم تجهيزات مقداري يك مديران حساب
از يكي.شد جانباز آن هزينه صرف و سفر هزينه صرف هم
تبليغي كارهاي جهت در كه بود اين شد مطرح آنجا كه حرفهايي
آنجا دانشگاههاي در ميتوان را كارهايي يك اسلامي تبليغات و
بود اسلامي متون از يكسري چاپ آنها جمله از كه داد انجام
صحبت و ادعا كه طوري اين كارهاي يكسري و انگليسي زبان به
يك بهعنوان شود ، انجام كار اين اگر كه بود اين موقع آن در
بازده و برگشت دايرهالمعارف مثل يعني برگشت ، قابل كار
هزينه دلار هزار همين 90 از داشتيم قصد مادارد خوبي
.كنيم
هزار تقريبا 90 ديديم كردند خريداري را تجهيزات وقتي اما
به معروف پروژه براي كه خواستند ما از باز ;تمامشده دلار
به كتاب اين لغتبندي و فصلبندي ترجمه ، يعني طبري تاريخ
كار و ترجمه همينطور و دانشگاهكلمبيا در انگليسي زبان
و مطهري شهيد اثر اسلام و ايران متقابل كتابخدمات روي بر
ما.كنيم سرمايهگذاري بياييم صدر كتابهايشهيد از يكي
انجام شهرداري از بخواهيم باز اگر حالا را كار اين ديديم
هست من ذهن در موقع آن.برداريم حساب اين از بايد بدهيم
حداقل لحاظ از محدوديتي يك من براي حساب اين از برداشت كه
را شما برداشت آنها از اتفاقايكي كه آقاياني اين خود
اين روي مالكيت احساس نوعي يك مديران اين از بعضي و داشت
تمايلي)اينجا از خارج دستورات براي و ميكردند حساب
.كنم نميخواستمپرداخت من هم شهرداري طرف از (نداشتند
كرده بشارتيپيشنهاد آقاي جناب مسئله ، بااين همزمان
بنده چونكشوربگير وزارت از وام يك بيا شما كه بودند
وزارت از چيزي ياهيچ كمكي يا وامي هيچ سال اين 8 طول در
بالاخره نميخواهم ، منگفتم.بودم نگرفته شهرداري يا كشور
چكي يك گفتم قبل منجلسه كه تفصيلي و شرح آن با حالا
به داشتم ، نگه خودم پيش ماه دو يا ماه يك حدود فرستادند
من به و همياري سازمان حساب يك از بود نام به كه اين خاطر
شما برگرداندهايم حساب به را پول اين ديگر جاي از گفتند
كردم پرداخت را پول آن بنده.كن هزينه را اين ندارد اشكال
هم خوشبختانه و اسلام ايران متقابل طبري ، خدمات كهتاريخ
را كلمبيا دانشگاه ايرانيان آكادمي و كلمبيا دانشگاه نامه
جا اين خارجه وزارت نامه هم و شما براي كنم پيدا توانستم
مخصوصالازم را توضيح اين.آن اسناد هم اين و هست
ولي داد من به كشور وزارت شخصي وام يك كه اينجا ميدانستم
در فرهنگي كار يك براي و نكردم آن از شخصي استفاده هيچ من
.دادم قرار ملل سازمان در اسلامي جمهوري دفتر اختيار
بوده فرهنگي كار يك چون اسناد ه-مجموع در ديدم من اتفاقا
شده گرفته كار آخر در جا اين هم ولايتي آقاي جناب موافقت
اين من.بود سال 1374 به مربوط هم ايشان تاييد و بود
احساس من جلسه آن از بعد كه دادم اين خاطر به را توضيح
را پول اين من كه بوده اين خودشان برداشت بعضيها كردم
.كردهام مصرف شخصي
را اين من كه گفتيد من به شما خود بازداشت در:محسني -
آقاي از نداشتم پول بسازم را منزلم ميخواستم كه وقتي
هم را چك اين و دادند چك را آن پول گرفتم وام بشارتي
نبود؟ درست مطلب آن يعنيكردم تمديد بعدا
شده ، مطرح چطور جا آن جمله كه ببينيد حالا:كرباسچي
خانه منداشتم گفتيد شما كه بود اين عرضم من.نميدانم
وام و گرفتم من كردند وام پيشنهاد من ، به ايشان ميساختم
كردهام خرج خانه در را پول عرضنكردم من - دادهاند هم شخصي
بعد مانده من پيش ماه وام 2 منتهي گرفتهام شخصي وام من -
لازم اگر حالا هست هم آن اسناد كردهام هزينه جا اين در هممن
.خارجه وزارت هم كشورو وزارت هم بفرماييد سئوال هست
اذان نزديك بنشينيد ، بفرماييد.نداريد ديگهاي مطلب:محسني
.ميكنم رااعلام جلسه اين پايان و ميشويم ظهر
شهروندان گفتههاي از گزيدهاي
:تهران شهردار محاكمه درباره
فريادهايبيتالمال آن بود اين
شد؟ غارت ومملكت رفت
در مردم گسترده و پرشمار موثر ، حضور اگرچه:اشاره
را نكته اين هميشه اخير دهه دو سياسي مسائل و جريانها
ديگرملل از بسياري به نسبت ما همميهنان كه است برتابيده
به كه دارند واقعهاي هرآن باره در افزونتر دغدغهاي جهان
است اين واقعيت اما است ، ارتباط در امرسياست با گونهاي
ويژه به و تهران شهرداري پرونده باره در مردم واكنش كه
كه بود آن از گستردهتر بسيار شهردار محاكمه جلسه دو جريان
برخي ابتدا در كه است حالي در اين.ميكردند تصور همگان
تهران شهردار عمل حيطه اينكه به توجه با بودند كرده تصور
واقع به او پرونده ديگر سوي از و بوده شهر اين به منحصر
ميشود ، قلمداد شهر يك حوزه در اداري تخلف يك پايه
آغاز همزماني.داشت نخواهند آن به توجهي مردمچندان
افزونتر را شائبه اين فوتبالنيز جهاني جام با محاكمات
را خودشبي بينشسياسي با مردم كه ديديم اما.ميزد دامن
مردي محاكمه جريان تماشاي به تلويزيون مقابل در سحر به تا
جمله از.بيشتر نه و ميناميد آنها سپور خودرا كه نشستند
صدها مستمر و مكرر شهردارتماس محاكمه گسترده بازتابهاي
دريافت.بود همشهري روزنامه با گذشته روز دو در خواننده
اين در روزنامه تلفن خطوط اغلب مدام اشغال و دورنگار دهها
تهران شهردار محاكمه ماجراي مردم ميداد خوبينشان به مدت
به مربوط مسائل ابتدا از دانستهو فراگيرملي مسئله يك را
اينخوانندگان همه احترام به.ميگرفتهاند پي را پرونده اين
است گفتني.ميشود درج پي در دريافتشده پيامهاي از گزيدهاي
از راهنمايي يا و سپاسگذاري قصد به خوانندگان بسيارياز كه
مدافع وكيل دو و شهردار با تماس تلفن شماره درخواست ما
شماره ميرساند ، اطلاع به باره اين در كه دارند ، را ايشان
همشهري تحريريه (902059386) تلفن و (2058811)دورنگار
.است خوانندگان دريافتپيامهاي آماده
هستند مردم داور بهترين
مطبوعات برخي پيش سال يك از:دانشجوم.محمد - تهران.
چپاول را ومملكت رفت فريادغارتگريوبيتالمال بازار
آن همه بود همين آيا اما.رساندهاند آسمان به را كردند
مجادله موسسه و روزنامه عنوان تفاوت سر بر اينكه فريادها؟
صرف و مديران پاداش اختيار در حساب مالي گردش جمع و كنند
تاريخ كنند؟ مطرح ميلياردي اختلاس بهعنوان را كباب جوجه
با نهايي قضاوت و داورهستند بهترين مردم كه است داده نشان
.بود خواهد آنها
بانكي مسائل در حقوقي و حقيقي اشخاص بين تفاوت
در كه است اينگونه واقعا آيا:مراغهاي جعفر - تهران.
مسائل در حقوقي شخص با را حقيقي تفاوتشخص ما دادگاههاي
هيچ آيا ديگر طرف از و نميدهند؟ تشخيص موسسات و بانكي
وجود ما دادرسي نظام در شخصي جرم و اداري تخلف بين تفاوتي
دو اين بين تفاوت نميتوانند مردم ميكنند گمان يا ندارد؟
دهند؟ تشخيص را
...قضايا باقي و كرباسچي جهاني ، جام خرداد ، دوم
خوانده دادگاه در كه كاري گردش:بيداريان م ، - تهران.
از شده ، قلمداد تخلف كه هرنوعفعاليتي ميدهد نشان ميشود
.است بوده رويهشهرداري ابتدا از و شده آغاز پيش سال هشت
چرا نكردهاند؟ محاكمه را شهردار مدت همه اين در چرا
كردهاند؟ آغاز فوتبال جهاني جام با درست را او محاكمه
فعاليتهاي جهاني ، جام دومخرداد ، جز پرونده اين در البته
.هستند دخيل نيز ديگر خفيه قضاياي برخي كرباسچي ،
نشده مرتكب جرمهاي به اعتراف
كه ندانند مردم از بسياري شايد:شادان علي - تهران.
با انسان ارتباط زيرا ميشود ، محسوب شكنجه بدترين انفرادي
فراموش حتي را خود هويت تدريج به او و شده قطع خارج جهان
بيخوابي با همراه انفرادي در روز چهار كسي اگر.ميكند
به برسد چه ميكند ، امضاء را خود اعدام حكم حتي باشد ،
.نشده مرتكب اداري تخلفات
نامنصفانه نمايش يك
تلويزيون از تهران شهردار محاكمه پخش:افشاري - تهران.
رئيس نامه و اتهام موارد زيرا.نامنصفانهاست نمايش يك
را شهردار وپاسخهاي شب اوليه ساعات در را..و دادگستري
پخش خوابيدهاند ، مردم از بسياري معمول طور به كه زماني
.ميكنند
مجموعه زير و مجموعه معناي تفاوت
ساده معناي ميتواند هم ديپلمه يك حتي:احمدي - تهران.
روزنامه.بفهمد را زيرمجموعه و مجموعه بين تفاوت
اين به قضيه.است آفتابگردان موسسه مجموعه زير آفتابگردان
برميانگيخت؟ مجادله دادگاه در بايد اينهمه سادگي ،
مردم قدرشناسي
اينكه از كرباسچي آقاي خود نميدانم من:م - زهرا - رشت
تصور اكنون شايد.دارند احساسي چه ميشوند ، محاكمه اينگونه
مايل امانميارزيدهاست مشقت اين به زحمت آنهمه بكنند
مسلمان انسان ميليونها قلب دستآوردن به بگويم او به هستم
.ميارزد هرمشقتي به
ايستاده همچنان و استوار
تمام ساعت چهار كرباسچي آقاي:دانشجو قلاوند ، - خوزستان.
او نحيف هيكل از.ميدادند پاسخ قاضي به و بودند ايستاده
از.نياورند ابرو به خم اصلا مدت اين همه در كه برنميآيد
نسل جوانان ما.باشد پايدار و استوار همچنان ميخواهيم او
.دوختهايم او به اميد چشم انقلاب
قضايي نظام معرفي
را حسن اين تهران شهردار محاكمه پخش:حسني دكتر - تهران.
آشنا ايران قضايي نظام شكل و باماهيت مردم كه دارد
براي را مديريمتعهد كه است آن نظام اين ماهيت.ميشوند
تخلف بايد فقط را آنها باشند داده رخ اگر حتي كه جرايمي
است اين آن شكل و ميكشند محاكمه به اينگونه ناميد ، اداري
هم محقق ، هم است ، بازجو هم نفر يك بدوي روشهاي همچون كه
.قاضي هم و دادستان
محاكمات اين در مردم سرنوشت
به من براي كرباسچي محاكمه تماشاي:محفوظ امضا - تهران.
شخصيت يك كرباسچي.بود نگرانكننده بسيار شهروند يك عنوان
بسيار حاميان خود براي قطع طور به و است سياسي متنفذ
ادله هيچ بدون اينگونه به ميتواند قضايي دستگاه اما.دارد
قرار جانبه يك و مغرضانه داوري يك معرض در اورا متقني
به اگر ندارم ، ستاره يك آسمان هفت در كه شهروندي من.دهد
داشت؟ خواهم سرنوشتي چه راستي به بيفتم ، محكمهاي چنين دام
مديران حساب
هيچ بدون اينجانب مديران حساب مورد در:پزشكيان سيدهادي.
جهت فقط و قوانين و حقوقي مسايل خاصبر طور به اشرافي
با برخورد نحوه ميكنم سعي مثال بوسيله و وظيفه انجام
جهان در نيكوكار افرادي مثال ، طور به.دهم شرح را موضوع
دارايي از مقداري وصيت طبق يا و زندگي كهدر دارند وجود
به كمك يا و نوابغ دانشمندانو به دادن جايزه جهت را خود
قرار حقوقي يا حقيقي فردي اختيار در مستمندان و فقرا
ميتواند دوم شخص كه مواردي تمام نامه تفويض در و ميدهند
ديگر اول شخص حالت اين در.مشخصميكنند كند مصرف را دارائي
ادعايي هيچ حق وارثان او از پس و نيست دارائي اين مالك
دارائي براين مالكيتي هيچ هم دوم شخص ديگر طرفي از ندارند
اعمال حق نامه تفويض در شده عنوان موارد فقطدر و ندارد
كه) ميتواند دوم لزومشخص صورت در طرفي از.دارد نظر
كاربري از مسيري در را دارائي (ميگيرد صورت معمولا
به و باشد داشته نيز سودآوري آن اصل حفظ ضمن تا قراردهد
طرفي از.سازد خود مشمول را افرادبيشتري بتواند ترتيب اين
وجه هيچ به جايزهبگيرند است قرار كه دانشمنداني مثلا ديگر
از درصدي كه زماني فقط بلكه نميشوند ، محسوب آن مالك
.قسمتاند همان مالك شد داده آنها به جايزه عنوان دارائيبه
از برههاي در شخصي مالك هيچ دارائيهاييداراي چنين اين پس
.ميكنيم نوبلمشاهده جايزه مورد در را اين و نيستند زمان
.ميشود ديده هم وقوفات با رابطه در مورد اين
جهاني جام فوتبال مسابقات پخش
خادم مجموعه عريض پرده روي
فوتبال بازيهاي خادم ، برادران ورزشي - فرهنگي كانون
براي عريض ، پرده روي ويدئوپروژكشن طريقه به را جامجهاني
.ميكند پخش علاقهمندان
در فوتبال مسابقات پخش خادم ، مجموعه عمومي روابط گزارش به
كردن پر براي مجتمع اين تابستاني برنامهريزيهاي چارچوب
مردمي گروههاي ديگر و دانشجويان و دانشآموزان فراغت اوقات
علاقهمندان داشت ، اعلام عمومي روابط اين.ميگيرد صورت
آموزش شامل مجموعه تابستاني برنامههاي ديگر از ميتوانند
جز و بدنسازي شطرنج ، مبتدي و پيشرفته شنا ، كلاسهاي تضميني
.كنند استفاده آن ،
بلوار صادقيه ، دوم فلكه نشاني به ميتوانند علاقهمندان
تلفنهاي با يا كنند مراجعه وفادار شهيد تقاطع فردوس ،
.بگيرند تماس 96088808
نماينده از حقوقدانان انتقاد
دادگاههاي و تهران دادگستري
عام
خبرنگار با گو و گفت در باسابقه حقوقدان يك:شهري سرويس.
وكيل و متهم مدعيالعموم ، عام ، دردادگاههاي كرد تاكيد ما
نشسته كه است رئيسدادگاه تنها و هستند رديف يك در متهم
.ميكند بيان دادگاه در را خود اظهارات
بايد دادگاهي هر در مدعيالعموم و متهم وكيل ، :افزود وي
.بگويند سخن دادگاه صحن در و ايستاده
به كه تهران شهرداري دادگاه جلسه دو در بارها متاسفانه
فردي كه است شده ديده ميشود ، محسنيبرگزار حجتالاسلام رياست
دادگاه در دادگستريتهران رياست سوي از نمايندگي به كه
يا و مدعيالعموم ايشان حضور توجيه تنها و دارد شركت
رئيس كنار در و نشسته دادگاه در است ، نمايندهمدعيالعموم
.بيانميكند را خود اظهارات دادگاه
يكي رئيس حتي و قاضي ايشان ميشود گفته كه اين از نظر صرف
اولا هستند موظف دادگاه در ايشان است قضائي مجتمعهاي از
بيان ايستاده صورت به دادگاه محضر در را خود عرايض هرگونه
بر علاوه و كنند عمل ايشان وكلاي و متهم مانند و كنند
نظر در ايشان براي خاصي جايگاه دادگاه صحن در بايد اين
.شود گرفته
رياست كنار در دادگاه در وي نماينده يا مدعيالعموم حضور
بيطرفي به خدشه و دادگاه عدالت و مساوات نقض دادگاه
و متهم بين مساوات رعايت عدم نشاندهنده و واردكرده دادگاه
.است مدعيالعموم
در حساب مورد در حقوقي ، امور به آگاهان از ديگر يكي
را دادگاه از زيادي وقت تاكنون كه مديران حساب و اختيار
بدون كيفرخواست از بند اين:گفت است ، داده اختصاص خود به
.ميشود مطرح قانوني حتي و شرعي مسائل به توجه
نيستند آگاه امر اين از دادگاه رياست آيا:كرد اضافه وي
مختار شخص وسيله به و است اختيار در حساب اين مالكيت كه
كه است خمس امرمسئله اين روشن و دقيق مثال.ميشود تعيين
در پول مقداري محاسباتي براساس سال طول در كه كس هر
مال اين و ميدهد قرار است خودش اعتماد مورد كه اختيارفردي
.ميكند هزينه بداند صلاح كه هرمورد در و است وي اختيار در
جهان و ايران در جماعات ائمه از بسياري و مراجع نمايندگان
كه است قرنها زمينه اين در و دارند كامل آگاهي امر اين از
دادگاه قاضي بنابراينسئوال.ميشود عمل ترتيب همين به
كيست؟ مال اين مالك:كه است بيمورد
دورانحكومت طول در دولتي دستگاههاي در اختيار در حساب
و داشته ايرانرواج در اسلامي انقلاب از پيش حتي و اسلامي
اختيار اينزمينه در ادارهاي هر مستقيم مسئول همواره
در مسئول افراد صلاحيت از ناشي اختيار اين.است داشته
رهبري شخص از قانوني مراتب سلسله اساس بر كه است ادارات
تسري كشور در اجرايي امور مديران كوچكترين تا انقلاب
از بسياري در مسئله اين كه كرد تاكيد بايد.مييابد
دولتي حسابهاي حتي و سازمانها و بودجهادارات رديفهاي
.است صادق اختيار در حساب مورد در تنها و صادقنيست ادارات
ديروز شماره در دادگستري يك پايه وكيل:بخت نيك صالح.
درصد نيم وجوه در تهران شهردار مداخله:گفت سلام روزنامه
.نميشود محسوب اختلاس
آقاي) كشور وقت وزير طرف از صادره مجوز طبق:گفت وي
نسبت سال هر در شهرداري مازاددرآمد درصد نيم ،(بشارتي
عبارتديگر ، به ياميگيرد تعلق مديران به قبل سال به
مديران به را درصد نيم اين كشور ، وزير مجوز اين براساس
هرطور تا است داده قرار شهردار اختيار در و تخصيص شهرداري
هبه يا واگذاري با كه واضحاستكند هزينه بداند ، مصلحت كه
برداشتوجه سند صدور بدون حتي شهرداري مديران به وجه اين
.بود خواهد جديد مالكين به متعلق آن وجه شهرداري ، حساب از
زده شهرداري حساب از وجه خروج سند هنگاميكه حقيقت در
و كوتاهي نه و وجهدارد بر مالكيتي نه ديگر شهرداري ميشود ،
لذا.است امكانپذير كشور وزير قبلي تصميم از نظر صرف
شخصي حساب در چه و شهردار يد در چه وجه اين از ديگربرداشت
مختلسين ، مجازات تشديد قانون ماده5 مشمول باشد معاونان
.شد نخواهد
مسائل و مديران حساب بازتاب
مالكيت فقهي
و بوده تهران شهردار دادگاه در بحث موضوع كه است حقوقي
اين مباحث در محترم وكلاي و حقوقدانان همچنانكه اميدواريم
ايضاح به نيز فقهايبزرگوار شدهاند ، وارد مسئولانه دادگاه
تحرير كه زير متن رابه خوانندگان نظربپردازند مسائل
.جلبميكنيم است ارجمند فضلاي از يكي خامه
معارف گروه
ياعنوان ملكيتجهت
از كه تهران شهردار دادگاه جلسه دومين در - خدا نام به
در جهتگيريخود مسير در محترم قاضي گرديد ملاحظه تلويزيون
از سئوال (روشنبود بينندهاي هر بر جهتگيري اين كه) پرونده
نمودند مديران ، به بانكيمربوط حساب در موجود وجوه ملكيت
از خروج با فرضا كه) شهرداري ازحساب وجوه خروج از پس كه
است؟ كسي چه ملك مزبور مال (است شهرداريهمراه ملكيت
به وجوه واريز زمان در شود گفته كه هدف اين با
:نيست خارج حال سه از وضع مديران ، حساب
است بيمالك مال اين يا (است2 شهرداري ملك هنوز يا (1
(مشروط يا طلق ملك به) است مديران ملك يا (3
به سومحكم فرض در و برانند اختلاس به حكم اول ، فرض در كه
شهرداري ومديران است غيرمعقول چون كه) غير مال در تصرف
امر اين در تا - نكردهاند مالكيت ادعاي رسما و كتبا نيز
و (.نمايند رد اساسا را اينفرض وقوع پس - !شوند متهم
در مگر بيمالك مال و است منتفي وعقلائيا عقلا نيز دوم صورت
از قطعا مذكور وجوه كه است غيرمتصور مباحاتاوليه
مخدوشدانستن ضمن و) فلسفي دقت اين با و نيست مباحاتاوليه
صرفا و موجهدانسته را اختلاس اتهام (كشور وزارت مجوزات
مبحث در عرفي استنباط خلاف بر و اجتهادي دقت يك باستناد
...!!نمايند متهم آبروي و عرض هدم به حكم مجرميت ،
مطلب همين تحليل و توضيح در سعي مختصر نوشته اين در
امر حقيقت تا است مدني قانون و شيعه فقه براساس (مالكيت)
عموم از البته و گردد روشن متهم وكلاي نيز و قاضي بر
نظر اين تصحيح در بزرگوار فقهاي نيز و حقوق محققين
بنابر معاملات ، كه نيست پوشيده محققين بر:ميجويد استعانت
در مذكور معاملات عناوين و نيستند توقيفي شيعه ، فقهاي نظر
زمان عرف در رائج معاملات بر هستند تاييداتي صرفا شرع ،
عند عمومالمومنون و (...و وقف هبه ، بيع ، همچون) شارع
اي)اوفوابالعقود و -خوداند شروط پايبند مومنين - شروطهم
معاملي اقدام هر شامل...كنيد وفا خود عهدهاي به -(العهود
مثل) باشد نگرفته قرار خاص نهي مورد كه ميگردد عقلائي
كه عهدي يا شرط هر وسيعتر تعبير به و (ربوي معاملات
.است اقدام به مجاز عقلا عرف در باشد نشده نهي صراحتا
درآمد افزايش پاداش اعطاي نحوه اينك مقدمه اين ذكر از پس
تا ميدهيم قرار تحليل مورد را تهران شهرداري در مديران به
مديران به مربوط جاري حساب به واريزشده وجوه مالكيت تكليف
:گردد روشن
شهر قانونيشوراي مقام قائم (كشور وزارت) اعطاءكننده(1
و است وجوهشهرداري و اموال كليه مالك حكم در بالنتيجه و
.داراست را موجه تصرفات حق
روالغالب با مطابق و بوده پاداش ، عرفي اين اعطاي (2
و بيشتر و كاربهتر انجام جهت انگيزش در اقتصادي موسسات
.موسساتاست كاركنان و مديران درآمد ترميم
به نه و)وصفمديريت به هستند پاداش ، مديران ذينفع (3
(خويش شخصي وصف
و مقدار ، زمان خصوص در است شهردار تشخيص اعطاء شرط(4
نقدي) نحوهاعطا و پاداش ، اين مستحق مدير اشخاص اسامي
مال منافع تخصيص در وقف متولي تشخيص همانند (جنسي يا
...صغير مال در مفيد تصرفات در ولي تشخيص يا و موقوفه
و عقود از بسياري در اوصاف اين با مالي چنين وجود
وامري دارد سابقه مدني قانون و مقدس شرع در ايقاعات ،
وارد و بيفتيم زحمت به آن ، مالك درتشخيص كه نيست بديع
;شويم محترم قاضي سهگانه فرضهاي
مدير اشخاص به كه مادام واضح ، طور به مال ، اين
ياعنوان و مديران رفاه درجهت صرف براي نشده ، تحويل
مالك عنوانمذكور و وجهت يافته تخصيص مديران و مديريت
.ميباشد مال
و وقف مانندكتاب بسياري مباحث در آن كامل و صريح نظير و
:است موجود ياوصيت ،
منظورميشود خاص برايعنواني موقوفهاي ملك منافع وقتي
(ع)هشتم زوارامام رفاه در صرف يا مومن فقراء در صرف مثل
ديگر ;وجوه صرف زمان تا ،...محصلين علم تحصيل در صرف يا
:مالك لكن نيست ، بيمالك موقوف ، ملك منافع
ملك از بهوقف را منافع و ملك واقف ، كه چرا نيست واقف -
.كرده خارج خود
مربوط هنوزمال كه چرا نيست ، نيز زائر يا فقير خاص شخص -
آنرا واو نيافته توجه او شخص به متولي توسط عنوان ، به
.است نشده آن مالك و نگرفته تحويل
نيست ، بيمالك مال بعلاوه و -
ملكجهت مال ، اين فقهاء ، اتفاق به قريب فتواي به بلكه -
.است وقف در مذكور ياعنوان مصرف
خود ، تخصيص وقف عمل در ميتواند واقف كه صدالبته و البته و
متولي بهنظر منوط عنوان ، مصداق اشخاص به را منافع اين
كه مقداري وبه خود تشخيص با آن مستحق افراد به كه نمايد
.نمايد تعيين راخود آن زمان حتي و دهد تشخيص ديد ضرورت
نيز مبحثوصيت در شخص هر به قابلتحويل مقدار تشخيص بحث اين
به موصي حالتيكه در ماده 847 ، مدني قانون.دارد سابقه
نبوده ، عينمشخصي وصيت موضوع مال يعني) باشد كلي و (مال)
فرد ، تعيين كه آناست (باشد داشته متعدد مصاديق و بوده كلي
نيز موصيله كه ميشود جالبتوجه وقتي مورد و...است ورثه با
حمل براي وصيت مثل باشد ، رانداشته مالكيت شانيت بالفعل
او تمليك مدني ، قانون ماده 851 وفق كه(تولد از قبل نوزاد)
ملكيت كه گفت ميتوان آيا حال...اوست تولدزنده به منوط
نشده تفكيك هم چون است ، مجهول و اشكال محل (مال)به موصي
شانيت فرضي مالك هم و نيست مشخص عينه به ومال
حتما كه بگيريم نتيجه آنگاه و !ندارد؟ را بالفعلمالكيت
كرده وفات بسا چه كه) است؟ موصي مال هنوز اينمال ،
(...!!است؟
سابقهدارد بسيار مقدس شرع در موارد و عناوين قبيل اين از
با ياحداقل اجتهاد و دقت با ميتواند باتقوا و فاضل قاضي و
.ببرد پي مطلب حقيقت به فقهاء از استفتاء
موجود وجوه واضح ، طور به كه مينمايد تاكيد پايان در
بوده مديران ملكيتعنوان در مديران به مربوط حساب در
.مديرانگردد مصروف ميبايست شهردار سرپرستي و تولي تحت و
اداره ومتولي جهت ، و عنوان:است مشخص كاملا وجه مالك
نيز مدير ، بهاشخاص آن سود و اصل تخصيص و وجوه انتفاعي
پس...ميباشد شهردار كشور ، شخص وزارت مجوز حسب و بوده مشخص
وجود شهرداري به مربوطه مالكيتوجوه نسبت براي دليلي
كه ميداند حسابداري كارمند هر عرفانيز همچنانكه ندارد ،
يا شركت يا موسسه ديگر هزينه ، سند ازصدور پس ماه ، هر در
حساب از هنوز را وجه عين اگر حتي نيست ، مالكوجه شهرداري ،
خارج نيز وجه فيه مانحن در كه).باشد نكرده خودخارج جاري
(.گرديدهاست
تحتتوليت ميباشد ، مالك مديران عنوان:اينكه كلام خلاصه
هم بديگران ميتواند بداند صلاح شهردار اگر بطوريكه شهردار ،
در چند هر مديران براي سودي ميتواند كه ببيند اگر.بدهد
است ، اينطور مواردتوليت ، همه در چنانكه باشد داشته آينده
بحدي مطلب.باشد شده توليتذكر دليل در تقييدي اينكه مگر
والسلام.بتوضيحندارد نيازي كه است واضح
قم - گرامي رضا محمد
|