تقابلهاي و مردمي دولت
2- بحرانزا
بيپاسخ پرسشهاي
تمامتخواه ، جريان عملكردهاي عرصه در بيجواب پرسشهاي
اين امااست ابهام از سرشار و موضوع پر پروندهايقطور ،
و تكامل باب بودن مفتوح دليل به بلكه نيست ، بسته پرونده
قانوني حقوق استيفاي براي تقاضا كثرت و سازندگي و پيشرفت
وجدان محكمه در ميبايد سرانجام و است گشوده همچنان ملت ،
قرار وارسي و داوري مورد سرزمين ، اين حقيقي تاريخ و ملي
.شود داده
در سياسي فعاليتهاي جديد دور در لااقل بيجواب ، پرسشهاي اين
دوم تا پنجم مجلس انتخاباتي رقابتهاي از يعني ايران ،
حال و وزيركشور بركناري تا زمان آن از و خرداد 1375 ،
براي پاسخگويي مرجع اما ميشده ، مشاهده همواره حاضر ،
اظهار و دادخواهي براي پناهدهندهاي ملجاء و صاحبنظران
.است نميشده يافت تظلم
مديران ، مبارزان ، برجستهترين از كثيري تعداد كه زماني از
جرگه وارد كه نظام تاييد مورد سياستمردان و صاحبنظران
دلايلي با غالبا و شدند پنجم مجلس انتخاباتي فعاليتهاي
دور از نبود ، قانوني هيچ و مرجع هيچ و هيچكس مقبول كه كلي
برزمين دادخواهيهايشان و شكايتها و رفتند كنار رقابت
حوزههاي از بسياري كه هنگامي تا ماند بيثمر و خشكيد
پرسشها شد ، اعلام باطل جبر و سليقه و ظن براساس انتخاباتي
جمع برمبناي.گرديد انباشته يكديگر بر فراواني ابهامات و
مطرح پرسش اين را بسياري ملت ، جمعي حافظه در رخدادها اين
اعمال بااين سياسي ، آزادي و اجتماعي عدالت راستي به كه شد
مردم آراء دليل چه به يافت؟ خواهد سرانجامي چه سليقهها
ميشود؟ پايمال دلايلي به شهروندان اساسي و اوليه وحقوق
دوره هفتمين لحظات به را ما مسير ، همين دنبالكردن
عليرغم زمان ، اين در.ميسازد رياستجمهوريمتوجه انتخابات
تكاليف بهاداي كه ايران رشيد ملت حماسي حضور و سخاوت
به مبهمي موضوعات و مسائل پرداختند ، ملي وظايف و اسلامي
به دوران اين در آنچه واقع در.گرديد حادث پي در پي صورت
حرمتها ، شكستن از نگرانكننده فصلي شد ، سپرده تاريخ حافظه
براي ومرز بيحد كوشش بالاخره و مردم ، خواست گرفتن ناديده
خاتمي كه زماني از.بود ممكن هرقيمت به قدرت به دستيابي
برقرار رابطه مردم با بيمانند آرامشي و وصراحت شفافيت با
قاطعيتي با خرداد دوم همهپرسيبيمانند در كه زماني تا كرد ،
پرسش وماجراي اتفاق دهها شد ، برگزيده ملت سوي از تاريخي
و تهمت و ناشيانه فيلمهاي ماجراي.داد نشان چهره برانگيز
ستاد پلمب و بستن عاشورا ، عصر كارناوال افتراي
ايذاء غيروابسته ، و روزنامههايمستقل به هجوم انتخاباتي ،
كانديداها اسامي اعلام خاتمي ، ستادهاي فعالين آزار و
رهبر به خاص نظري و راي دادن نسبت فارسي ، الفباي برخلاف
وقايع تكرار و داخلي جنگ از ترساندنمردم انقلاب ، معظم
نفاق و دادنفسق نسبت بنيصدر ، با خاتمي مقايسه مشروطه ،
هنگام در فراوان تقلبهاي جمعه ، نماز تريبون طريق از
اينها...و - نشده بسته هنوز آن كهپروندههاي - رايگيري
كه تلخ كنارروايتهاي در اگر و است خروار از مشتي تنها
ويژهنامههايگروهكهاي يا و ميرسيد چاپ به منزوي نشريات در
داده قرار بود ، تحريف و جعل و افتراء از سرشار كه فشار
.ميشود دريافته حدودي تا مسئله آنگاهابعاد شود ،
چنين به مسبوق خاتمي ، دولت سياستهاي با مخالف جريان
اين.است بخشيده استمرار خود برنامههاي و حركات به سوابقي
آغاز كارشكنيهاي و تهديدات تحميلات ، تضييقات ، با اگر فهرست
درنگ و وحشت موجب ميتواند حقيقتا شود ، تكميل دولت كار
در مذكور اكثريت.شود خود آتي سرنوشت بر ملت آحاد همه
آن اعتبار و كيفيت فوق ، سطور و ديروز يادداشت در كه مجلس ،
اتهامهاي و مدعيات طرح با داديم ، قرار بررسي مورد را
با و داده قرار فشار و مضيقه در را دولت مرتبا بياساس ،
اجتماعي و مالي بار داراي يا و ناممكن لوايح برخي طرح
و تنش موجبات هم و نموده تلف را مجلس وقت هم سنگين ، بسيار
فشار گروههاي حملات براين ، علاوه.كردهاند فراهم را آشفتگي
و نشريات دفاتر و فرهنگي مراكز قانوني ، اجتماعات به
و مستقل نيروهاي عليه يكسويه تحرك با همراه مجلهها ،
را آن طرفدار نيروهاي و خاتمي دولت پيش از بيش ناوابسته ،
كه ساختگي بحرانهاي و اينشرايط مجموع.است ساخته محدود
اجتنابو قابل دستگيري با يافته ، قانوني پوششي ظاهرا
با سپس و رسيد اوج به كشور ارشد مدير موفقترين ناموجه
سلولهاي در متشكل و غيرعادي برمبنايپروندهاي وي محاكمه
مجموعه زير فشارمديران تحت اقارير به اتكاء با انفرادي ،
قانوني پوششهاي در حركت اين مسيري ، چنين درشد آغاز او
منجر سرانجام !!جناحي رسمي حقوق از تام استفاده بر ومتكي
اتكاي نقطه گذاشتن كنار و عنصردولت برجستهترين حذف به
جاري وبحرانهاي شد سياسي توسعه به مربوط مسائل در خاتمي
عليرغم نيز كشور وزير حذف.رسيد ممكن مراحل بالاترين به
ضعيف بسيار بااكثريتي سرانجام فراوان ، وفضاسازيهاي ادعاها
راي چند كه شد انجام وابهامانگيزي مخدوش رايگيري طي و
نشانگر كه مزاحهايي و هياهو صرافت به و آمد دست به اضافه
پايبنديهاي و ملت حقوق و قانون به نسبت بياعتنايي اوج
.رسيد دولت مخالف جناح مطلوب نتيجه به بود اخلاقي
و اجتماعي مسائل ظريفترين درك با كشور وزارت كه شرايطي در
بيسابقه اخير سالهاي طي كه صداقتي و شفافيت با و سياسي ،
منتخب برنامههاي و رئيسجمهور خواستهاي تحقق جهت در بود ،
بازخواستها و اتهامها سنگينترين آماج ميكرد ، حركت ملت
.شد داده قرار
از كشور وزير تخطي بر دلالت هيچيك كه استيضاح كلي عناوين
تعيين پيش از برنامهاي نشانگر وينداشت اختيارات و قوانين
برنامههاي و كليتدولت با مقابله جهت در بهانههايي و شده
.بود آن
كه نبود واقف حقيقت براين مذكور جريان از دقيقتر هيچكس
نيروهاي باب در وزير اختيارات حدود به توجه با امنيت حفظ
ممكن و ميسر داشت وجود كه آنچه از بيش انتظامي ، و ضابط
استفاده ميكرد ، تهديد را امنيت كه آنچه نيز و.نبود
و اجتماعي و سياسي از اعم - خود قانوني حقوق شهرونداناز
نيروهاي حمايت و حضور بهدليل بلكه نيست ، و نبوده - فرهنگي
براي مرزي و حد كه است فشار گروهكهاي و قانون از متخلف
و قانوني حريمهاي به نسبت تعدي و خود خواستهاي تحقق
.نميشناسند شهروندي حقوق و انضباط درهمشكستن
وقايع تحليل در تجديدنظر نوعي ميرسد نظر به اوصاف ، بااين
نيروهاي سوي از چه و رئيسجمهور سوي از چه كشور ، جاري
دولت ، برنامههاي به رايدهندگان اكثريت و دولت طرفدار
و تجديدنظر اين عامل بيترديد.بود خواهد اجتنابناپذير
جناح توسط شده ايجاد شبهات و تحركات عمومي ، نگرش تغيير
بينش و خرد از حداقلي محمول جريان ، اين اگر.است مخالف
بنيادين تجديدنظر به نيز خود ميتوانست ميبود ، تاريخي
هنگام در قدرت سوي به برداشتن گام زيرا ;يابد توفيق
و شده دور آنان از دائما كه مردمي تودههاي با مواجهه
جريان از متمايز فرهنگي و روابط و آرمانها و خواستها
سست را مشروعيتي هرگونه بنياد ميكنند ، دنبال را مذكور
هزينه قدرتي ، چنين استقرار و اكتساب برفرض.كرد خواهد
.است سنگين بسيار هزينهاي مردمي ، عظيم مخالفت رفع و سركوب
و آرامش و توسعه هوادار و بالنده جريانات براين ، علاوه
بيست تجربيات و رنجها آنهمه از اسلامي ، پس ايران در نوگرايي
وتنشزايي سياسي جبر قطعي تسلط اجازه هيچگاه ساله ،
تبليغي هنر و تجويزي فرهنگ و ضدتوسعه اقتصاد و ديپلماسي
همه ميان در هماينك كه آگاهياي حداقل.رانميدهند...و
ايران آباداني و عزت به ومعتقد اسلامي انقلاب دلسوز نيروهاي
.است فاجعهباري رجعت چنين از پيشگيري آمده ، پديد اسلامي
اعلام خرداد ، دوم دورانساز و حماسي انتخاب بنگريم ، نيك اگر
طي از پس را راه اين ملت.بود ايران ملت سوي از مطلب همين
و اهداف صراحت به و برگزيده اخير دهه دو در دشوار عقبات
نوري خواه پس ;است ساخته رخشان را خود چشماندازهاي و حقوق
.بود خواهد ناگزير طريق اين طي نباشد ، يا باشد كشور وزير
همه اگر حتي چرخيد ، خواهد خورشيد برگرد همواره زمين كره
...دهند راي آن خلاف انگيزيسيون به معتقدان و كشيشان
|