مهر جوانان به شهردار آقاي
داشتهايد ارزاني را خويش
كرباسچي غلامحسين دادگاه درباره مردم نامههاي
نيستي تنها تو
بلكه و تهران مقتدر عينحال در و مظلوم و عزيز شهردار
.آزاد تماميايرانيان
مجال اشك و ديدم وحزنانگيزت غمآلود چشمان در را مظلوميت
كلام و زيبا جملات در انسانيترانداد را ديدن بيشتر
و مظلوميت دومدادگاه جلسه در.شنيدم رسايت دلنشينو
شكستم شدم ، خودخالي از كه داد تكان مرا رادمردياتچنان
.ديدم آزادگيهيچ همه اين برابر در را خود و شدم خرد و
مراخواهيد نوشته هرگز آيا نميدانم!تهران مقتدر شهردار
.تنهانيستي تو كه ميگويم وجود تمام با اما نه؟ يا خواند
زدهايم پيوند بهتو را قلبهايمان دور راه از ما
بابك شهر استانكرمان ، تبدار و خسته كوير از
ادب و شعر انجمن
داشتهايد ارزاني را خويش مهر جوانان به
كرباسچي آقاي
دكتر نيايش از كهبرگرفته را دعا اين نامهام آغاز در
را تو همواره !خدايا:ميكنم تقديم شما به شريعتياست
پيشتر تو پيام راه در و تو راه در چه هر كه ميگزارم سپاس
بنوازند مرا بايد كه آنها ميبرم ، رنج بيشتر و ميروم
آنها ميشوند ، راهم سد باشند همگام بايد كه آنها ميزنند ،
را دستم بايد كه آنها ميكنند ، حقكشي كنند حقشناسي بايد كه
دفاع برابردشمن در بايد كه آنها ميزنند ، سيلي بفشارند ،
برابر در بايد كه آنها و ميكنند حمله دشمن از بيش كنند ،
اميدوارم كنند ، تقويتم كنند ، ستايشم بيگانه سمپاشيهاي
....ميكنند سرزنشم كنند ، تبرئهام و كنند
چشم كه پايگاهي تنها از-تو راه در -تا ميكنند ، متهم
چشم شود ، تو تنهااميدم تا...شوم نوميد ياري ، دارم ،
ياري تو تنهااز ماند ، باز تو روي به انتظارمتنها
.اخلاص!اخلاص !خدايا..گيرم توپاداش از تنها طلبم ،
حتما كه دارد را خود خاص خطرات رونقي هر كرباسچي آقاي
پيشبيني كرديد ، كار به آغاز تهران شهردار عنوان به وقتي
راهاندازي اتهام به روزي اينكه جز ميكرديد ، را حوادث تمام
از خارج فرهنگي موسسههاي به كمك آفتابگردان ، روزنامه
...و قلبش خاطرمعالجه به همكارتان به مالي كشور ، كمك
.شويد محاكمه
شريف انسانهاي تاريخ طول در اما است سخت كه دارم قبول
محكوم حتي و دادگاهحاضر در متهم عنوان به ديگرهم
.آزادهجاودانهاند انسانهاي قلب در امااكنون شدهاند ،
حتي اميركبير همچون بزرگان از برخي كه بياوريد ياد به اما
.نيافتند را خود از دفاع اجازه
جمله از دادگاه ، گرفتنحكم نظر در بدون جنابعالي
افتخار بهوجودتان آيندگان كه هستيد انسانهايشريف
و كردهايد ثابت را خود وفاي دوستان ، به شما.كرد خواهند
.داشتهايد ارزاني را خويش مهر جوانان به
ايذه شهرستان -پرنياك بهروز
!جايقانون به روانشناسي تحليل
:است زير داراياشكالات تهران شهردار دادگاه
به مقدماتي پرونده او ، ووكلاي كرباسچي گفته به بنا -1
.است شده تشكيل ناعادلانه و غيرقانوني طور
جرم تنها نه كه شده زياديقيد موارد كيفرخواست ، در -2
و گمان و وحدس عنوانتحليل تحت بلكه تلقينميشود ،
جرم عنوان به آنها كردن وتلقي.است شده انشاء تصورات
قضايي قدرت نبود از ناشي عمومي ، افكار در شبهه ايجاد با و
باشد ، داشته قانوني استناد بايد جرم كه درجايي يعني.است
تصورات و تحليل به كردنمتهم محكوم براي صرفا قاضي
اين كه است زاويه اين از و است آورده روي روانشناسي
.ميكند پيدا جنبهسياسي كاملا دادگاه
استناد با و مشخص طور بايدبه جرم.است كلي ادعاها -3
.شود متهمتفهيم به جزء به جزء قانوني
نكرده اختلاس كه كند كهثابت ميشود خواسته متهم از -4
خود دلايل بايد مدعي زيرا ندارد حقوقي پايه شيوه اين.است
.كند دفاع خود از نيز متهم و كند ارائه جرم اثبات براي را
مبرا نشده ، اثبات جرم زمانيكه تا قانون برابر در همه
بانيروي انتظامي آموزشنيروي مكانيسم چون.هستند
دومي و برمبنايتفتيش اولي.است متفاوت قضايي
لذا باضابط نه قضاست با هم اولويت و.است تفهيم برپايه
لحاظ از واعمالتفتيش ضابط به پرونده سپردن تفهيم بدون
.ميشود محسوب قانونيجرم
.است لجبازي شيوه ديدهميشود دادگاه در كه نكتهاي -5
شيوه با نميآورم كم من:ميگويد محسني قاضي كه آنجا مثلا
.دارد زيادي فاصله استدلالي و حقوقي بحثهاي
كردن ونگاه زيراخواندن.است نشده كارشناسي پرونده -6
مفهوم به اوراق ازهمان برداشتن يادداشت واحيانا
جزء به جزء كه است مفهوم اين به كارشناسي.نيست كارشناسي
با مقايسه در سپس و.شود قانوني ، منجز استناد با اسناد
از پس را صفحه چندين منسوخ ، احيانا و متشابه اسناد
.كنند دستهبندي معيني صفحههاي در مجددا كارشناسي
قانوني ، ادله مستندات اساس قاضيبر اميدوارم حال هر به
.دردسرنشود و بافي فلسفه تادچار كند اقامه را خود
شكوري رمضان
!است قاضي از ما تعجب
اما است ، صلابت و صدر ميرودسعه انتظار قاضي از كه آنچه
انتظار اين با ديديمچندان دادگاه جلسه سه در آنچه
به مدافع وكيل و حرفهايمتهم اول جلسه در.تطابقنداشت
زيادي قسمت از وكيلمدافع كه طوري به ميشد مكررقطع طور
كمتر ايشان دوم جلسه كرد ، در صرفنظر خود ازدفاعيات
آقاي كه شد باعث راحتتر محيط حتي و ميكردند قطع را حرفها
سوم جلسه در اما كنند ذكر هم را طنزآميز نكته چند كرباسچي
در قاضي حتي.شد بيشتر قبل جلسه از متهم سخنان قطع باز
:گفت و شد عصباني بهوضوح قبه آقاي برابر
.بنشاند را ايشان هست ماموري اگر
مالكيت درباره بنده:كرباسچيگفت آقاي سوم جلسه در وقتي
فوري محسني آقاي.مشورتكردهام اختيار در حساب
اطلاع با قم جلسه از كه وگفت كرد قطع را ايشان صحبتهاي
كرده مشورت ايشان دوستان يكياز با كه ميداند حتي و است
...است
مطرح بنابراين نيستند ، جلساتمطلع اين از مردم كه اولا
شكل و نوع هر به اطلاعات ثانياوقتي.بود مفيد آنها شدن
به متهم حركتهاي و راهياعمال هر از و ميرسد قاضي به
كردن خدشهدار براي عاملي اين آيا ميشود ، ايشانگزارش
تغيير باعث نميتواند جهتدار اخبار آيا شد؟ نخواهد عدالت
روحيه جلسه سه در ما اينكه بويژه.شود قضاوت صحيح مسير
.نديديم قاضي در يكساني
قاضي بيانات طبق نيز دادگستريو رئيس نامه اساس بر
معلوم اما تواناهستند قاضيهاي از نوميري محسني ، آقاي
بايد حددكتراست در تحصيلاتش كه توانا اينقاضي چرا نيست
با ميتوان پرسشرا اين شود؟ تعيين جانشينبرايش و برود
فعلي سيستمقضاوت كه مشكلي داد؟ ايشانپاسخ رفتن مرخصي
هم و است قاضي هم نفر يك كه است اين روبهروست آن با
اين صرف بايد را خود تلاش تمام طرف يك از يعني.دادستان
متهم كه اعمالي نيز و مقررات و قوانين لابلاي از كه كند
و پررنگكند را آن و بگردد جرم ردپاي دنبال به داده انجام
بدون و عادلانه كه كسيباشد جاي بايد شخص همين
چگونه اين و كند ، عدالت ، قضاوت و وسط حد از كوچكترينخروجي
و جرم ردپاي دنبال انساني كه است ممكن چگونه ممكناست؟
حال عين در و باشد كردنمتهم محكوم و آن كردن پررنگ
چرا است ، قاضي از مابيشتر تعجبكند قضاوت بتواندعادلانه
است سخت آنقدر آخرت قاضيدر حساب است آمده دراحاديث كه
حكم درست وقتي حتي -يكخرما براي ايكاش ميكند كهآرزو
و حساب چنين ميشود قاضيحاضر چگونه.نميكرد حكم -كردهباشد
ميشود گفته وقتي.ردنكند را شبههها و بخرد را كتابياخروي
خود تو نشود ، او بر باعثفشار كه باشد تنگ نبايد قاضي كفش
.مجمل اين از بخوان حديثمفصل
ارشد كارشناسي دانشجوي.م.ح
كنيد تهرانمجازات شهردار جاي به مرا
كه است كساني معدود از محترمتهران شهردار كرباسچي آقاي
طبقه از ايران تاريخمعاصر در جان و دل از و بيريا
جان حد تاسر و كرده دفاع ايران ومستضعفان محرومان
شهر وضعجنوب مقايسه.است كشيده طبقه ، زحمت اين براي
خاطر به كرباسچي.مدعاست اين آنشاهد گذشته با تهران
من دليل همين به.ميشود محاكمه جامعه محرومان از حمايت
ميگيرد ، نظر در ايشان براي دادگاه كه را مجازاتي هر حاضرم
!آري.باشم پذيرا دل و جان از ايشان جاي به
مجازات اگر حتي كنيد ، كرباسچيمجازات آقاي جاي به مرا
مرد اين تا كنيد اعدام او جاي به مرا باشد اعدام ايشان ،
طبقه براي را خود خدمات بتواند صالح و مبارز پاك ، شريف ،
.بخشد تداوم محروم
نشود ريا تا ننويسيد را نامم
انزلي بندر از -محفوظ امضاء
|