قضائيه قوه و دولت مردم ،
(دوم بخش) - ايران قضايي نظام تبيين
اين دارد وجود مردم اطمينان جلب جهت در كه ديگري مسئله
:مضمونكه اين به يزدي آيتالله صحبت به توجه با كه است
خارج ديگري در از قضاوت شد وارد دري يك از سياست وقتي
كرده منع قضاوت در را سياست دخالت مضمون اين به و ميشود ،
شود جلوگيري مهلك امر اين از واقعا بودند
اين در ما كرديد مطرح كه مسائلي به توجه با:همشهري
و اطمينان فضاي تا بكنيم بايد كارهايي چه موجود سيستم
شود؟ تقويت قضايي سيستم درباره امنيت
مردمعمل رضايت براساس كه كشورهايي عموم:رفتار دولت o
كشورهامحسوب اين جزو هم را اسلامي جمهوري ما و ميكنند
حفظحقوق بر علاوه كه است اين بر عمدهشان سعي ميكنيم
در نشود ديگري فداي يكي و كنند حفظ هم را فرد حقوق جامعه
معاصر جهان در رهيافتهايش بهترين از يكي اسلام زمينه اين
به نه و داده فرد به نه كلي طور به را اهميت كه است اين
در.ميداند مهم خودشان جايگاه در را دو هر بلكه جامعه ،
اساس اين دادگستريبر ايجاد اصولا نيز دموكراتيك سيستمهاي
در و بيشتريدارند محدوديت كه افرادي ويژه به كه بوده
به نميكنندبتوانند استفاده قدرت از نحوي يك به جامعه
از و شكايتبكنند طرح و بروند قضايي دستگاههاي به راحتي
اگر حتي سيستمقضايي اين در.برسند خود حقوق به طريق اين
بكند شكايت موجود سياسي نظام عليه قضايا سيستم عليه فردي
كه ميكنند عمومي جلباطمينان طريق اين از و ميكنند رسيدگي
مخالف حتي كه است قضايي واجددستگاه خود درون در نظامي يك
ميكنم فكر من.ميكند اعتماد آن همبه سيستم آن و دستگاه آن
اطميناني چنين يك و دستگاه چنين بايديك هم اسلامي جمهوري
رئيسجمهور آقاي كه همانطور خودش مخالفينقانوني حق در را
سيستمهاي در اما وبكند ايجاد مطرحكردند اخيرا هم
دارند ، وجود سوم جهان در عمدتا كهمتاسفانه غيردموكراتيك
را خود حكومت كه بوده اين براي قضايي ايجادسيستم اساسا
جهان عمومي افكار در ميخواهند حقيقت در.بكنند تثبيت
و بكشانند محاكمه به حقوقي واسطه يك با را خود مخالف
صحيح و حقوقي امر يك عنوان به را اين و مجازاتكنند
حفظ براي را سيستمي گفت ميتوان حقيقت در قلمدادميكنند ،
حال.كردهاند ايجاد جامعه ، حفظ و جامعه افراد حفظ ونه خود
بايد قضايي دستگاه نيايد پيش مشكلات اين براياينكه
به را اطمينان اين بتواند تا باشد داشته را ويژگيهايخاصي
.بكند ايجاد جامعه شمادر قول
داشته وجود كنترلي ما قضايي سيستم كل بر بايد اولا
قضايي رسيدگي درحال كه قضاتي بر اينكه نكته دومين باشد ،
كنترل نوع دو.باشد داشته وجود كنترلهايي بايد هستند
كنترلها ، اين از يكي.شود اعمال ارتباط اين در ميتواند
داراي بايد قضاييه قوه رئيس يا قاضي يعني.داخلياست كنترل
اين.شود برحذر خطا و گناه از تا باشد اخلاقي يكسريملكههاي
در و دارد وجود هم اسلام قضايي سيستم در كه چيزياست
شهرت حسن جمله از اخلاقي گزينشهاي بخش در ما سيستمقضايي
وجود قضاييه قوه رييس براي عدالت و اجتهاد يابحث
اين به شرعي و امروزي و عقلايي سيستم يك منتهي.دارد
با را قضاتي ما مثال بهفرض اولا اينكه براي كفايتنميكند
كه نميشود داده احتمال آيا حال كردهايم منصوب آنشرايط
در متعددي پروندههاي.بكنند خطا قضات اين يكياز
شكايت قضات عليه مردم طرف از كه دارد وجود دادسرايانتظامي
كه گفتند جمعه نماز در اخيرا يزدي..آيتا خود شدهكه
قاضي كه درحالياست يكسال درطول پرونده اينمقدار 700
تاكيدكردنروي صرف كه است معلوم.است نفر حدود 5000 كلكشور
اصلا ممكناست ثانيا باشد ، دقيقي تاكيد نميتواند ، ملاك اين
به عدالت كسياز اينكه و باشد بسيط بسيار بحثي عدالت بحث
ثانيا مشكلاست بسيار اثباتش اولا بشود ساقط نحوي چه
را صحبتها از مثلابعضي است متفاوت بعضا ديدگاهها براساس
آن از عدالت بهعنوانسلب كه ميكند مطرح برنامهاي در كسي
او از و ميكند شديدترصحبت آنهم از كسي بعضا و ميشود ياد
دروني بحث به لذاصرفا.نميشود ياد عدالت سلب بهعنوان
هم خارجي يكسريكنترلهاي است لازم و كرد اكتفا نميتوان
.بشود اعمال
منجر قضايي سيستم در موازي نهادهاي ايجاد آيا:همشهري
نميشود؟ مردم اطمينان سلب به
و دادگاه ما نمونه عنوان به بله:رفتار دولت o
كنترل ابزارهاي از يكي بهعنوان را قضات انتظامي دادسراي
فكر من واقعا كه داريم تخلفات به رسيدگي خصوص قضاتدر
همين ما قضايي دستگاه در اميد نقطههاي از ميكنميكي
رسيدگيها نوع بهترين تاكنون كه باشد قضات دادگاهانتظامي
برخلاف دادگاه اين كنار در اما و داشتهاند درتخلفات را
تشكيل قضات عالي محكمه تحتعنوان هم ديگري دادگاه قاعدهيك
از بعضي چون كه ديدهاند ديگر بهعبارت.است شده
كرد مطرح قضات انتظامي دادگاه در نميتوان را اينپروندهها
قابل صحيح و دقيق دلايل نداشتن بهعلت ميشود اگر ويا
عالي محكمه بهعنوان را ديگري نهاد آمدهاند اثباتنيست ،
ايجاد به قضايي دستگاه يعني كردهاند ايجاد انتظاميقضات
مبناي زيادي تاحدود كه كرده اقدام جديد يكساختار
از اصولي با مغاير و باشد نداشته شايد هم قانونيصحيحي
مصلحت تشخيص مجمع چون و شود محسوب ميتواند قانوناساسي
.است نشده سنجيده نظر اين از كرده آنراتصويب
توسط قضايي دستگاه درخصوص نظارت و كنترل اعمال:همشهري
تا كنترل و نظارت اين و ميشود اعمال نهادهايي چه
است؟ كارآمد اندازه چه
نظارتمقام قضاييه قوه كلي ساختار درخصوص:رفتار دولت o
.رهبرياست منصوب قضاييه قوه رئيس چون.داريم را رهبري
بر اصل88 براساس كه است اسلامي شوراي مجلس مورد دومين
كشور تماميامور در ميتواند و ميكند نظارت كشور امور تمامي
قوه همميتواند كشور امور از يكي لذا كند ، تفحص و تحقيق
قوي اجرايي هيچضمانت قضاييه قوه درخصوص ولي باشد ، قضاييه
از يكي درخصوص را وتفحص تحقيق مجلس اگر يعني نيست مجلس در
وزير دهد انجام قوهمجريه مجموعه زير سازمانهاي و وزرا
هيچ قضائيه قوه درخصوص ولي است استيضاح قابل مربوطه
قوه براي كه سومي اماناظر و.دهد انجام نميتواند اقدامي
قانون اصل 113 براساس است ، جمهور رئيس دارد وجود قضاييه
مسئوليتهايش از يكي كه دارد مسئوليت سه رئيسجمهور اساسي
طريق از ميتواند ايشان.است اساسي اجرايقانون از عبارت
قانون در كه كارهايي و مختلف انواع به نظارت ، و بازرسي
سهگانه قواي درخصوص را اقداماتي آمده ، واختيارات حدود
تخلفاتي درخصوص را سهگانه قواي به تذكر حق و انجامبدهد
البته.دارد باشند داده انجام اساسي قانون از كهاحيانا
رييس و نيست برخوردار قوي اجرايي ضمانت از اينموضوع
مجلس و رهبري مردم ، به را مسايل ميتواند نهايت جمهوردر
قوه تبعيت عدم اجرايي ضمانت اما.كند اعلام شوراياسلامي
.تخلفاتنيست با مقابله جهت جمهور رئيس اختيار در قضاييه ،
جدي يكضعف قضايي دستگاه در خارجي نظارت بر اينجا در لذا
.دارد وجود
اختيار قانون در.است مطرح قانون ضعف اينجا در
كه درحالي دادهاند قضاييه قوه رييس به را دادگاهها ايجاد
اگر حال.نمود موكول قانونگذار تصويب به را آن ميشد
و شود خارج عدالت از قضاييه قوه رييس ناكرده خداي
شعبه تعدادي و تجديدنظر دادگاه تعدادي بدوي ، تعداديدادگاه
ميداندايجاد صلاح خود كه خاص موارد مخصوص كشور درديوانعالي
رادرباره نظراتش تا بدهد ابلاغ خاصي افراد براي و كند
هيچاقدامي قانون اين به توجه با كنند ، اعمال پرونده
شده نظارت سيستم يك در كه حالي در.داد انجام نميتوان
.نفرداد يك به نبايد را اختيار اين قضايي
است ممكن كه مسايلي درباره بحث به است بهتر:همشهري
.برگرديم شود منجر قضايي نظام به مردم بياعتمادي به
جلب براي ميتواند كه ديگري مورد بله ، :رفتار دولت o
عملكرد بگيرد ، انجام قضايي دستگاه به مردم اعتماد
.است قضايي دستگاه قانونمند
اين دارد مردموجود اطمينان جلب درجهت كه ديگري مسئله
:كه مضمون اين به يزدي صحبتآيتالله به توجه با كه است
خارج ديگري ازدر قضاوت شد وارد دري يك از سياست وقتي
كرده منع قضاوت در را سياست دخالت مضمون اين به و ميشود ،
در متاسفانه من.شود جلوگيري مهلك امر اين از واقعا بودند
اين كه شدم مواجه مواردي با اينطرف به گذشته سال دو يكي
.ميكند ترويج ما جامعه در جهت اين از بياعتماديرا
سوي از اظهارات همين هم كرباسچي آقاي دربارهپرونده
و شد پروندهمطرح بودن سياسي عدم بر مبني يزدي آيتالله
چرا اما.ميكنيم قضاييعمل و نميكنيم عمل سياسي ما گفتند
آسيبشناسي معروف بهقول و آمد وجود به عمومي بياعتمادي اين
چيست؟ بياعتمادي اين
اسلام جهان روزنامه پرونده به رسيدگي بحث آن مورد يك
به متعلق اسلام جهان روزنامه.بود اداري عدالت ديوان در
هادي آقاي آن متولي كه بود كشور جناحهاي سران از يكي
كه يزدي آيتالله رياست به قضايي دستگاه بود ، خامنهاي
تعداد و جمع اين اعضاي از و است مبارز روحانيت به وابسته
كرده اعلام خودشان دارند ، حضور قضايي دستگاه همدر ديگري
اما.است ماه چهار اداري عدالت درديوان كهرسيدگي بودند
طول به سال سه اداري عدالت درديوان اسلام جهان پرونده
ميپرسند مردم بود؟ چه ساله سه كشيدن طول اين خوبعلت.كشيد
به اينهمه.است خودشان جناح به متعلق كه ديگري آياپرونده
ايشان بود ، عبدي عباس آقاي پرونده ديگر مورد طولميكشيد؟
برائت حكم سال چند از بعد و رفتند زندان ماه حدودهشت
جناح به متعلق كه افرادي خصوص در آيا.شد ايشانصادر
داشتند خودشان جناح به خاطري تعلق احتمالا يا هستند خودشان
حاليكه در.شد رفتار چنين هم فارسي آقايجلالالدين مثل
آقاي اتهام و بود قتل به اتهام فارسي آقايجلالالدين اتهام
از پايينتري سطح در درجه لحاظ از كه بود اتهامديگري عبدي
سوال اين ايجاد لذا.داشت قرار فارسي آقايجلالالدين اتهام
بايد ماه هشت عبدي آقاي چرا كه است مردمطبيعي ذهن در
از بعضا حتي مقابلش جناح به مربوط وليفرد برود زندان
بايد دارد وجود عمد قتل جرايم خصوص عرفادر كه هم بازداشتي
يابد؟ رهايي
.بود جمهوري رياست اخير انتخابات درخصوص ديگر مورد
بدليل سمقي و صديقه خانم و حبيبي دكتر آقاي كه ديديم ما
خصوص در را اتهاماتي يكسري لاريجاني دكتر آقاي اينكهبه
لندن مذاكرات عنوان تحت كه بودند زده باانگليسيها ارتباط
احترامي همه با ميشوند ، محاكمه متعارف غير شد ، بصورت مطرح
صاحب را ايشان كه كسي بعنوان دارم لاريجاني آقاي بهجناح كه
اينكه عليرغم ايشان كه داشت وجود هم احتمال يك نظرميدانم
شده هم خلاف مرتكب نشده ، خلافي مرتكب يزدي آقاي بهقول
جمهوري در صاحبنظر آدم يك عنوان به ايشان از باشد ، يعني
قولهايي نقل دارند حضور ملي امنيت عالي شوراي كهدر اسلامي
عنوان ميكونوس دادگاه جمله از كشور از خارج درمطبوعات
لحاظ از بخواهيد شما اگر را موضوع همين شدهاست ،
بگنجد امنيتي جرائم داخل در است ممكن كنيد جرمشناسيبررسي
ملي امنيت عليه اقدام كه شود وارد ايشان به ايناتهام و
.كردهاست
وبه جامعه متولي عنوان به قضايي دستگاه متاسفانه اما
ولي.نداد انجام اقدامي هيچ خصوص اين در مدعيالعموم عنوان
صورت به وسمقي خانم و حبيبي آقاي يعني مقابل طرف
قوه دبيرخانه در غيرمتعارف و سريع صورت به غيرمتعارف
من كه آنجا تا دادرسي تاريخ در بار اولين براي كه قضائيه
محاكمه اينها و ميشود تشكيل دادگاهي آن در دارم اطلاع
صورت لاريجاني آقاي عليه اقدامي هيچ حاليكه در.ميشوند
.نگرفت
دستگاهقضايي شدن سياسي بحث است ممكن كه ميدهد نشان اين
.باشد داشته صحت ميان اين در
احزابمطرح در قضات عضويت خصوص در هم ديگري موضوع يك
قضات كه اين بر مبني داشت وجود قانوني انقلاب از قبل است ،
متاسفانه.باشند داشته شركت احزاب از يك هيچ در ندارند حق
را همه ميخواست حكومت اينكه دليل به انقلاب از قبل همان در
در تا داد اجازه هم قضات به نمايد مجتمع رستاخيز حزب در
كه است لازم انقلاب از بعد البته اين.شوند عضو رستاخيز حزب
و حزب هيچ عضو قضات تا بشود وضع شفاف صورت به قانوني
و بررسي قابل اساسي حقوق لحاظ از امر اين.نباشند گروهي
.ميباشد اثبات
مسئولين و قضائيه قوه رئيس براي كه است اين متعين قدر ولي
حداقل دارند قضايي فراوان اختيارات كه قضائيه قوه بالاي
خارج ازاحزاب كه است لازم تهمت موضع از ماندن مصون براي
.شوند
رياستجمهوري انتخابات قضيه در بارزي طرز به مسئله اين
قم بردند تشريف يزدي آيتالله كه جايي تا يافت بروز و ظهور
نوري ناطق آقاي از تا كردند تشويق را مدرسين جامعه و
برنده و بيايد موسوي ميرحسين آقاي مبادا تا كنند حمايت
.است گرفته صورت جناحي تقابل نوع يك اينجا حقيقت در.شود
كه نميشود تقويت فكر اين جامعه افراد در آيا اوصاف اين با
دخالت كاملا سياسي مسئله قضائيه ، قوه رسيدگي نحوه در
دارد؟
.است شهرداريها پرونده به رسيدگي نحوه در ديگر مورد
تلقي كارمند اينها اگر ابتدا رسيدگي در كه است اين عرف
تخلفات دادگاه يعني مربوطه دستگاه به بايد پرونده ميشوند
تشخيص جرم را مسئلهاي مزبور دادگاه اگر و شود اداريارجاع
اين از.ميدهد ارجاع عمومي دادگاه به را پرونده دادآنگاه
دارند همديگر به اجرايي و قضايي دستگاه كه منظراعتمادي
پرونده به رسيدگي و دستگيري خصوص در اما مشخصميشود
كه بوديم عملكردي نوع يك شاهد متاسفانه ما شهرداريهانيز
معاونين از تن چند دستگيري نحوه.ميزد صدمه اعتمادمردم به
.است موارد جمله از مركزي درساختمان شهردار
ضرورتي هيچ ساختمان داخل در متهم يك به بندزدن چشم
جلب يا ميشود احضار يا است متهم فرد يك وقتي.ندارد
و زدن چشمبند لذا است كار روش طريق دو اين از يكي ميشود
هم آن كه برميگردد امنيتي جوانب به قبيل اين از مواردي
كسي چه و ميبرندش كجا به بداند نبايد كه است جاسوسي براي
.ميكند بازجويي او از
چهاستنادي به است غيرامنيتي اتهام اتهامش ، كسي وقتي ولي
اين آيا چشمبندميزند ، ميآيد ايشان دستيگري براي كه كسي
هست ، ديگري چيز قضيهاحتمالا پشت كه نميكند اين از حكايت
شود ، دستگير شهرداران يكياز اينكه از قبل مثلا يا
ميگويد است شهرداري مخالف جناح به متعلق كه مجلس نماينده
.ميشود دستگير شهردار فلان نزديك آينده در مثلا كه
ميشودمگرنه مطلع قضيه اين از چگونه مجلس نماينده آن خوب
نشود مطلع هيچكس بايد داشت اتهامي كسي اگر كه است اين
.شود اثبات اتهام اين تا
بودكه اين ميشود مردم بياعتمادي به منجر كه ديگر قضيه
بهحفاظت را دادگستري پرونده به رسيدگي متعارف روند
به ارتباطي رسيدگيچه اين.سپردند انتظامي نيروي اطلاعات
ميدهد اجازه قانوني چه.دارد انتظامي نيروي اطلاعات حفاظت
دخيل مستقيما و بيايد انتظامي نيروي اطلاعات حفاظت كه
قضائيه قوه رئيس به را اختيار اين قانون كه است ممكن.شود
ولي بدهد ارجاع خاصي شخص هر به را پرونده ايشان كه بدهد
و.غيرمتعارف نه باشد متعارف بايد قانون اين از استفاده
هم دليلش.باشد داشته دليل بايد بودنش غيرمتعارف براي
است قانون خلاف اين ديگر عبارت بهبشود گفته مردم به بايد
را پرونده ميكند رسيدگي بهتر پرونده به من نظر به هركس كه
.بدهم او به
آن بكنم اضافه شما بحث به ديگري عامل ميخواهم:همشهري
به استناد دادگاهبا در اتهام به رسيدگي نحوه به مربوط هم
به قضايي ، سيستم كه آنجا از ميرسد نظر به است ، متهم اقرار
قضايي دادرسي نظام طرفي از ;نيست مجهز روز علمي سيستم يك
عملكرد از نميتوانند لذا نميروند پيش روز شرايط با مطابق
از و باشند برخوردار پروندهها به رسيدگي براي مناسبي علمي
ازاز بنابراين باشد ناقص نميتواند پرونده كه آنجا
اين ميشود ، استفاده اقرار گرفتن روشهايناصحيحبراي
چه تا قاضي توسط حكم صدور براي قضايي داخلسيستم در اقرار
پرونده درباره قضاوت براي اساسي ميتواندمبنايي اندازه
شود؟ تلقي
تحقيقات و دلايل جمعآوري نحوه خصوص در:رفتار دولت o
متهم از تحقيق روش كه ميشود شنيده متاسفانه اوليه ،
از يكي و است نقصهايي سري يك دچار اوليه مراحل در
در جرم كشف ابزار شما قول به كه است اين قضيه علتهاياين
و بايد كه آنطور نميتوانيم ما يعني است ضعيف كشورما
حتي يعني كنيم استفاده انساني دادههاي از شايداولا
لازم علمي ابزار اينكه هم و است غلط هم روشبازجوييهامان
.نداريم جرم كشف و مدارك و اسناد آوردن بدست رابراي
كشف براي غيرصحيح اقدامات يكسري تا ميشود اينباعث
در ما عادي قوانين و اساسي قوانين با كه بدهيم جرمانجام
در مهم اصل چند كه است حالي در اين.بگيرد تضادقرار
رعايت عدم و ميكند اشاره متهم حقوق رعايت به قانوناساسي
عمل خود كه است مواردي جزو يعني ميكند تلقي جرم را آن
اسلام.است كرده مشخص مجازات آن مرتكبين براي و ممنوعشده
ازحضرت نقلاست قائل اهميت بسيار فرد حقوق رعايت براي
كسي اگر:ميفرمايند ايشان كه مضمون اين با است (ره)امام
منتقلميشود ، چوبهدار پاي به دارد و شده اعدام به محكوم
حكم ازاينكه قبل بزند سيلي آقا اين به و بيايد نفر يك اگر
اين بعد بگيرد انجام سيلي آن قصاص بايد شود اعمال اعدام
روشن آنقدر اينبحث هم اسلام انور شرع در.شود انجام اعدام
اسلام در ما.آنبشود منكر نميتواند هيچكس كه است بديهي و
افراد ، رفتار اصلصحت يعني.داريم را البرائه اصاله اصل
لازم متهم حقوق دررعايت كه كنم عرض ميخواهم را نكته دو لذا
اين از بعضي است بعضاممكن و گيرد قرار توجه مورد است
اقرار اخذ مورد يك.گرفتهشود ناديده دادگاهها در موارد
يك مختارانه و آگاهانه فرد استكه اين به ارزشش اقرار.است
.كند اعتراف الله حق به جرايممربوط در بخصوص را عملي
موارد از بعضي خصوص در اسلام اجرايقوانين ميگويند اينكه
به ميشود اسلام وهن موجب غيره و زنا درباره سنگسار مانند
كشف حوزه كه كرديم عمل بهگونهاي متاسفانه كه برميگردد اين
عبارت به.است شده گسترده خيلي غيرشرعي بطور موارد اين
ميشود قائل زنا اثبات براي را سختي و خاص شرايط اسلام ديگر
باشد اثبات قابل مورد يك مورد هزار هر در كهشايد جايي تا
افشاء جرائم اين كه نخواستهاند مقدس شرع و زيراخداوند
.شوند
از نحوي يك به است متهم جرمي به كه كسي براي نداريم حق ما
راثابت وي اخلاقي اتهام تا كنيم جمع مدرك و دليل انحاء
و بدهيم قرار فشار تحت را طرف نشد اگر وقت آن.كنيم
عنوانمستندات به آنرا اعتراف از پس و كن اقرار بگوييم
مختارانه كه است موثر وقتي فقط فرد اين اقرار.بدهيم قرار
البته صحيحنيست اقرار صورت اين غير در.باشد آگاهانه و
اقرار زيرفشار فرد اساس اين بر كه ميكنند عنوان برخي
ايجاد را مشكلاتزيادي اين و ميشود منكر قاضي پيش و ميكند
.ميكند
و شويم مجهز جرمشناسي ابزار و علم به اگر كه صورتي در
متهم كنار در وكيل قانون براساس كه بدهيم را اجازه اين
اقرار زير بيايد ميتواند آقا اين آيا باشد هنگامبازجويي
.ندارد وجود امكان اين خودشبزند؟
دارد ادامه
|